روزنامه کیهان **
به کدامین گناه کشته شدند؟/ محمد هادی صحرایی
آیلان؛ نام کودکی است که خانوادهاش پس از اشغال کوبانی سوریه به دست داعش آدمخوار، از شهر خود رانده شدند و خانه و کاشانه رها کرده و برای نجات جانشان راهی کشورهای دیگر شدهاند و آواره. مثل بسیاری دیگر از پناهجویان و خانوادههای جنگزدهای که ترک دیار کردهاند و دل به تقدیر سپردهاند تا شاید بتوانند در ارض واسعه خدا جای امنی برای خود بیابند و بالیدن و بزرگ شدن کودکانشان را ببینند. بدون اضطراب و دلهره و بدون ترس و واهمه. کودکانشان مثل کودکان قصهها، زندگی کنند و از زندگی لذت ببرند. بازی کنند و از ته دل بخندند. قیل و قال کنند و صدای بازیشان در کوچههای خاطره بپیچد. با همسالان خود قهر کنند و آشتی. و بسازند و خراب کنند و کمکم بزرگ شوند و به مدرسه بروند و هزار آرزوی پدر و مادرشان بدرقه راهشان باشد با دعای خیر و سلامتی. و چشمان نگران مادرانه و دل پرامید پدرانه و خدایی که در این نزدیکی است و بچهها را دوست دارد. ولی گرگهای بیابان گمراهی خدا نشناسند و کافر. و از قدیم گفتهاند این بیابان گرگ یوسفخوار بسیار دارد.
آیلان؛ کودکی سه ساله است که به تأسی از همه شهدای سه ساله تاریخ که ظالمان را به مبارزه میطلبند، یک تنه مستکبر را با تمام هیمنهشان به مبارزه طلبیده و در این دو سه روز اخیر به حرف اول و تیتر یک روزنامههای مختلف در سراسر جهان تبدیل شده است. ویژگی لشکر سه سالهها این است که اهریمن غدار را به زمین میکوبند. کاخهاشان را فرو میریزند. دشمنان را رسوا میکنند و مدعیان را به میدان محاجه میکشانند. منافقان را به همگان میشناسانند و خائنان را انگشتنما میکنند. خونهای لخته شده را به جوشش میاندازند و رگهای خشکیده را متورم میکنند و خون تازه بر پیکر اجتماع تزریق میکنند. از مردمان نظارهگر، خونخواهان مظلوم میسازند و سیل اشکها را روانه کاخهای ستم میکنند. از کاخ فرعون گرفته تا کاخ سبز معاویه و کاخسفید اوباما و کاخ سفید اردوغان و برجهای عاج و انحراف. تا مردم ببینند و بدانند که خون مظلوم گم نمیشود و عجب نیست که تا سخن از سه ساله میشود ناخودآگاه بوی محرم رسد ز راه و یاد دختر سه ساله سیدالشهداء(ع) میافتیم. او که آهش کاخ یزید را لرزاند و فروریزاند.
آیلان؛ نام کودکی است که مثل بسیاری از کودکان مظلوم جهان امروز قربانی توحش و قساوتی است که سردمداران مستکبرغربی با پول عربی و خط عبری برای آنان ترسیم کردهاند. آنها که در سودای افکار شیطانیاند و در مکتب او پروریدهاند. در عراق و سوریه و لبنان و فلسطین تا یمن و بحرین و میانمار و آفریقا هر کجا که ثروتی هست و مردمی مسلمان، آتش به راه انداختهاند و مظلوم کباب میکنند. زنده زنده آدم میسوزانند و میخورند. فرعونگونه مردانشان را میکشند و زنانشان را به اسارت میبرند و کودکانشان را مظلومانه سر میبرند. در زمین فساد میکنند و آبادانیها را ویران. مسجد خراب میکنند و قرآن به آتش میکشند. و هر کدام به سودایی چنین میکنند. یکی خیال نیل تا فرات در سر دارد و دیگری خواب امپراتوری عثمانی در سر میپروراند. یکی برای وهابی کردن تمام مسلمانان، یکی به دنبال دزدیدن نفت و دیگری به دنبال فروش اسلحه و هر کدام به نحوی جنایت میکنند مثل جنگل و البته بدتر از آن. گرگ میدرد و شغال میدزدد. لاشخور مترصد غفلت است و کفتار در نوبت و روباه در فکر حیلت. و در این میان دبیر کل سازمان ملل نه میبیند و نه میتواند ببیند، سازمانهای حقوق بشر، دیدهبان حقوق بشر، فعالین حقوق بشر، جایزه صلح نوبل گرفتگان حقوق بشر و... تنها بار و درد گرانی هستند بر گرده بشر. نه به درد میخورند و نه به کار میآیند. تنها نگران حصر خانگی رفقای ایرانی خود هستند و همجنسبازها و بهاییها. فقط.
آیلان؛ نام کودکی است که مثل هزاران کودک مظلوم دیگر قربانی سیاستهای پلید شیطان بزرگ شده است. آنهایی که برای عالم نقشههای وارونه میکشند و آدم میکشند. از حقوق بشر تنها مرگ را برایش به رسمیت میشناسند و سازمانهای حقوق بشری به راه میاندازند. آمریکا که تنها استفاده کننده از بمب اتم است مأمور منع گسترش سلاح هستهای شده است. مار داعش را زائیدهاند و از اجماع جهانی برای مبارزه با او گزاف میگویند و همیشه اشتباهی مواضع مقابل داعش را بمباران میکنند و همیشه اشتباهی برای داعش سلاح هلیبرن میکنند. رژیم غاصب صهیونیست که در گوشه گوشه جهان هولوکاست به راه انداخته را قربانی افسانه هولوکاست معرفی کردهاند. فرانسه را که صدها ایرانی بیگناه را به ایدز آلوده کرده مهدقانون مینامند. انگلیس را که روباه پیر است و کودتاچی سال 32 ایران و معرکه گردان سال 88 است دوباره و در ایام انتخابات موی دماغ ایران میکنند. مذاکره میکنند و همزمان تهدید. فریب میدهند و از صداقت میگویند. قول و قرار میگذارند و به دنبال دبه کردناند و اینان اهل هزار دوز و کلک و نیرنگاند.
آیلان؛ نام کودکی است که رفت و راحت شد ولی نمرد که زنده است و شاهد. برای روزی که از کودکان مظلوم سؤال میشود که به کدامین گناه کشته شدید؟(1) آنان که با ستم شیاطین از زندگی کودکانه و آرام خود محروم شدند و از دنیا بیبهره، به ما گفتند که زندگی در این دنیا با امثال یزید ارزشی ندارد و باید کاری کرد و آزاده را قلمی، قدمی و غیرتی در دفاع از مظلوم باید تا از شر شیطان خلاصی یابد وگرنه باید مهاجرت کرد و چون موسی تن به نیل سپرد. که گاهی حکمت خدا آن گونه است که فرعون موسی را سالم از آب بگیرد و کاخش خراب شود و گاهی چون آیلان جسم بیجانش در سرزمین فرعون عثمانی از آب گرفته شود و کاخ او ویران کند که اردوغان شریک اصلی این جنایتهاست. وقتی که آب، تن سرد و بیروح آیلان را به ساحل آورد و آرام آرام با موجهای آرامش نوازشش میداد و او آرام در ساحل آرمیده بود، آرامش جهان به هم خورد. گویی آیلان خسته از بازی، بیخبر از همه جا در بستر گرم و نرم خود خوابیده بود و منتظر بود تا شب به پایان برسد و صبح شود و با صدای گرم و شاید شعر مهربانانهای که مادرش برایش سروده از خواب ناز برخیزید. بیخبر از خبرنگاران و بیخبر از آنکه او اکنون یکی از نمادهای مظلومان تاریخی است که در چنگال آمریکا، اسرائیل، آلسعود، اردوغان و هر دولتی که از وحشیهای داعشی حمایت میکنند، گرفتار است و سالهاست که جهان پر شده از بینوایانی که حتی یک فیلم و رمان هم برای آنها نوشته نشده و آنها کشته میشوند و تن سرد آنان یا به دار آویخته میشود یا سربریده میشود و یا دریا به ساحل میآورد و همه منتظر صبحاند که نزدیک است... الیس الصبح بقریب؟
1- و اذا الموودهًْ سئلت* بأی ذنب قتلت/ آیه 8 و 9 سوره مبارکه تکویر
*************************************
روزنامه قدس ***
«دوشنبه» و دسیسهای تازه برای حذف مخالفان/ محمدحسین جعفریان
صبح جمعه گذشته، حملات افراد مسلح به مأموران پلیس تاجیکستان در شهرهای «دوشنبه»- پایتخت - و «وحدت» تلفاتی جدی بر جای گذاشت اگرچه مطابق معمول از سوی دولت این کشور، ...
اطلاعات موثقی از شدت درگیری و میزان کشتهها و مجروحان اعلام نشد، اما برخی منابع محلی از مرگ 9 تن از نیروهای پلیس و مجروحیت تعدادی دیگر خبر دادهاند. پس از درگیریهای سال گذشته در بدخشان، این مهمترین درگیری خشونتبار میان نیروهای امنیتی تاجیکستان و مخالفان تا امروز بوده است. مأموران امنیتی در گزارشی کوتاه مدعی شدهاند، فردی به نام «ضیاالدین عبدا... یف» که سردسته مهاجمان بوده، همراه یکی از همدستانش در این درگیری کشته و سه عضو دیگر گروه مذکور مجروح شدهاند. هیچ نام و عنوانی برای گروه مهاجمان ذکر نشده و متعاقب این رویداد، هیچ گروه شناخته شدهای نیز مسؤولیت حمله را برعهده نگرفتهاند.
برخی از رسانههای محلی گفتهاند، دو تن از کارمندان سابق پلیس که بتازگی مشاغل خود را از دست دادهاند، مظنونان اصلی این دو حادثهاند. این رسانهها مدعی شدهاند افراد مذکور طی جنگ داخلی این کشور در شمار فرماندهان مخالفان بوده و پس از امضای سازش نامه صلح در سال 1997 مطابق سهمیه 30 درصدی اعطا شده به آنان تا این اواخر در ثمنهای خود مشغول کار بودهاند. با این مقدمهچینیها به نظر میآید، بناست این حرکت به مخالفان اسلامگرای دولت تاجیکستان و در رأس آنها حزب نهضت اسلامی تاجیکستان نسبت داده شود و احتمالاً متعاقب آن اقدامات شدیدتری برای محدود کردن و حتی بازداشت وسیعتر اعضای این حزب صورت گیرد.
از سال گذشته دولت تاجیکستان در ادامه نبردی پنهانی با حزب نهضت اسلامی، اغلب دفاتر آن را در شهرهای مختلف به بهانههای واهی تعطیل و برخی از اعضای آن را نیز بازداشت کرد.
این درحالی است که مطابق سازشنامه صلح فعالیت این حزب قانونی است و باید 30 درصد قدرت را در اختیار داشته باشد اما از سال 1997 به مرور دولت عملاً اعضای نهضت اسلامی را کنار گذاشته و اکنون درصدد برچیدن و حذف کلی آن است. طی روزهای اخیر به بهانه تکراری ارتباط با داعش مقامات امنیتی بسیاری از اعضای بلند مرتبه حزب نهضت اسلام را دستگیر کرده و به زندان انداختهاند.
گویا دولت مصمم است نه تنها هیچ سهمی از قدرت به این حزب ندهد، بلکه از فعالیت عادی آن به عنوان یک حزب اپوزسیون نیز ممانعت کند؛ این درحالی است که حزب مذکور بشدت مخالف افراط گرایی و کاملا میانهرو و طرفدار اسلام واقعی و متعادل است. اما به سبب طرفداران بسیاری که دارد، همواره دولت تاجیکستان از سوی آن احساس خطر می کرده است. درحالی که جریان تندرو مایل به داعش با مساعدت ازبکهای وابسته به داعش هر روز بیشتر در تاجیکستان نفوذ میکند، دولتمردان تاجیک از آن غافل شده و درصدد نابودی رقیبی هستند که بر عکس میتواند جلوی این تندرویها را بگیرند.
واضح است که این حملات تروریستی هم میتواند سناریوی تازهای باشد، برای حذف کامل این حزب، سناریویی که لزوماً در ادامه ممکن است به دلخواه دولت تاجیکستان پیش نرود.
************************************
روزنامه خراسان ***
آقاي رئيسجمهور! بيمهريها به شوراي عالي فضاي مجازي را جبران کنيد/مريم حق پرست
رهبر انقلاب روز گذشته در حکمي ضمن انتصاب اعضاي جديدشوراي عالي فضاي مجازي،10محور مهم وظايف و ماموريتهاي اين شورا را ابلاغ کردند.ايشان با تاکيد بر اهميت شوراي عالي فضاي مجازي به عنوان نقطه کانوني مواجهه هوشمندانه و مقتدرانه با تحولات پرشتاب اين عرصه،وظيفه اصلي اين شورا را سياستگذاري ،مديريت کلان و برنامه ريزي و همچنين رصد کارآمد و روز آمد در اين عرصه عنوان کردندو اين نکته را مورد تاکيد قرار دادند که با توجه به تحولات سريع و پيچيده در اين ميدان و نيازهاي کشور ،اين شورا بايدخود را براي انجام رسالتي سنگين در يک دوره چهار ساله آماده کند.
رهبر انقلاب در 17اسفند سال 1390 نيز که دستور تشکيل شوراي عالي فضاي مجازي را صادر کردند،وظيفه اين شورا را تعيين خط مشي و سياستهاي اصلي و کلان فضاي مجازي تبيين فرمودند. شوراي عالي فضاي مجازي در واقع عاليترين مرجع تصميم گيري در خصوص مسائل فضاي مجازي کشور است، شورايي که وظيفه نظارت و سياست گذاري در زمينه کليه مسائل فضاي مجازي و فناوريهاي نوين اين عرصه را بر عهده دارد. در کل وظيفه اين شورا به لحاظ عملياتي و اجرايي، مديريت حوزه فضاي مجازي در کشور است و کليه تصميم گيريهاي کلان در اين عرصه بايد توسط اين شورا انجام شود. با توجه به وظايف مهم و خطيري که بر عهده شوراي عالي فضاي مجازي گذاشته شده ،بسيار ضروري است که جلسات اين شورا به طور منظم يعني حداقل هر 4 هفته يک بارطبق آيين نامه ،برگزار شوداما متاسفانه شاهد بينظمي شديد در برگزاري جلسات اين شورابه عنوان مهمترين و عاليترين نهاد بالادستي براي تصميم گيري و سياستگذاري در حوزه فضاي مجازي هستيم. معدود جلسات نامنظمي هم که در سال گذشته تشکيل شد، به طرحهايي همچون پيامکهاي انبوه ،حمايت از صادرات نرم افزار و طراحي اينترنت پاک اختصاص داشت که متاسفانه خبري از اجراي همين مصوبات هم نيست.
بي نظمي و تعلل در برگزاري جلسات شوراي عالي فضاي مجازي موضوع تازهاي نيست و علاوه بر بينظميها در برگزاري اين جلسات در دولت دهم، دولت يازدهم نيز در برگزاري جلسات عاليترين شوراي سياستگذاري در حوزه فضاي مجازي جديت به خرج نميدهدو رئيس دولت يازدهم تنها در چند ماه نخست آغاز به کار دولت، اين جلسات را منظم برگزار کرد و پس از آن جلسات شوراي عالي فضاي مجازي ،نظمي به خود نديد.آخرين جلسه برگزار شده شوراي عالي فضاي مجازي به 10 اسفندسال گذشته برمي گردد و از آن زمان تاکنون اين شورا جلسهاي نداشته است و مسئولان نيز دليل عدم برگزاري اين جلسات را اعلام نميکنند،اين بدان معناست که بيش از 6 ماه از آخرين جلسه اين شورا ميگذردو اين در حالي است که به گفته دبير شورا، 15 طرح عملياتي مهم در انتظار جلسه شوراي عالي فضاي مجازي است . عدم برگزاري جلسات اين شورا به معني اخلال در نظم اجرايي سياستهاي کلان نظام در حوزه فضاي مجازي است.
حقيقتا دليل اين همه تعلل در برگزاري جلسات اين شوراي عالي که وظايف مهم و خطيري بر عهده آن گذاشته شده است،چيست؟به ويژه آن که در حوزه فضاي مجازي هر روز شاهد ظهور فناوريهاي جديدو تحولات گسترده هستيم که اين مهم ايجاب ميکندجلسات اين شورا به طور منظم و بدون تاخير برگزار شودتا تکليف طرحهاي بر زمين ماندهاي مانند پيوست فرهنگي،نظامات جديدفضاي مجازي،شبکههاي اجتماعي،پهن باند،بازيهاي رايانه اي،شبکه ملي اطلاعات،فيلترينگ و...هر چه سريع تر روشن شود تا با ساماندهي اين حوزه، ضمن بهره گيري حداکثري از فرصتهاي ناشي از آن در راستاي پيشرفت همه جانبه کشور ،تصميمات لازم براي مقابله با تهديدها و آسيبهاي اين حوزه نيزاتخاذشود.
وظايف و ماموريتهاي مهمي که مقام معظم رهبري در حکم اخيرشان ابلاغ کردند، دربرگيرنده مواردو جزئيات قابل توجهي است که هر يک نيازمند سياستگذاري دقيق و کلان و اجراي همراه با برنامه ريزي براي ارتقاي ايران به قدرت سايبري در تراز قدرتهاي تاثيرگذار جهاني است و اين مهم ممکن نخواهد بود مگر با برگزاري منظم جلسات شوراي عالي فضاي مجازي به عنوان بالاترين نهاد تصميم گيرنده در اين عرصه.
بيش از 3 سال از فعاليت اين شورامي گذرداما به نظر ميرسدبرخي از اعضاي آن هنوز به اهميت اين فضا واقف نيستند.در حالي که از دولت محترم و به ويژه رئيس جمهور انتظار ميرودکه با اهتمام ويژه به برگزاري جلسات اين شورا ،جلوي هرگونه بينظمي وموازي کاري را بگيرندبه ويژه آن که اساسا فلسفه شکل گيري شوراي عالي فضاي مجازي نيز نظم بخشيدن به اين اوضاع نابسامان و صيانت از کاربران در برابر آسيبهاي فضاي سايبر و در عين حال بهره گيري از فرصتهاي آن بوده است. در حال حاضر شاهد فعاليت گسترده انبوه شبکههاي اجتماعي خارجي،راه اندازي نسل 3 و 4 تلفن همراه،عدم راه اندازي شبکه ملي اطلاعات با وجودوعدههاي مکرر وزير ارتباطات،مشکلات متعدد حوزه بازيهاي رايانهاي و... هستيم که همه و همه سياست گذاري دقيق ،جامع و آينده نگرانهاي را ميطلبند.در واقع ضرورت دارد که ايران نيز مانند بسياري از کشورهاي ديگر براي استفاده بهتر و در عين حال کم خطرتر از اين حوزه عظيم برنامه ريزي و بستر سازي کند. در حال حاضر به عنوان مثال،بسياري از کشورهاي جهان همچون چين، کره جنوبي، استراليا و آمريکا نسبت به راه اندازي شبکه ملي اطلاعات که دادههاي آن بر بستر اينترنت قرار ندارد، اقدام کردهاند ولي ايران با وجود تاکيدات مکرر رهبرانقلاب، همواره با پديده بيتوجهي دولتها مواجه شده است. به گفته بسياري از کارشناسان فضاي مجازي، امروز در ايران خلاء قانوني براي مديريت صحيح و استفاده بهينه از فضاي مجازي وجود ندارد،اما ظاهرا مسئولان ارادهاي براي اين امر ندارند.
فضاي مجازي حوزههاي مختلفي از بازيهاي رايانهاي و شبکههاي اجتماعي گرفته تا استفادههاي علمي و تبعات امنيتي را شامل ميشود و ساماندهي اين فضا يکي از اقتضائات و ضرورتهاي کشور است که مقام معظم رهبري با شناخت اين چالش و ارائه راهکار مناسب براي آينده پيش بيني دقيقي کردند تا شوراي عالي فضاي مجازي بتواند با ورود جدي به عرصههاي مختلف و تدوين سازو کار مدون براي استفاده از فضاي مجازي ،انتظارات جامعه را برآورده کند.
واقعيت آن است که اين شورا در دوره نخست فعاليتش،نتوانست آن گونه که انتظار ميرفت در عرصه ساماندهي فضاي مجازي کشور به توفيقات قابل توجهي دست يابدو خروجي قابل ملاحظهاي ارائه کند،به گونهاي که به نظر ميرسد تصميمات کلان و مهم حوزه فضاي مجازي بيرون از شورا اخذ ميشود و اساساً به شورا ارجاع نميشود.اميد است اين شورا در دوره چهار ساله دوم فعاليت خود با نظم و برنامه ريزي بيشتري به انجام وظايف محوله ازسوي رهبر انقلاب بپردازد تا شاهدشورايي تخصصي با کارکردهاي کاربردي و ضمانتهاي اجرايي محکم باشيم.
************************************
روزنامه ایران******
تلاش برای احیای روابط سنتی با تهران/لوبومیرزائورالک
امسال ما دو سالگرد- نودمین سالگرد برقراری روابط دیپلماتیک و هشتاد و پنجمین سالگرد امضای پیمان دوستی بین ایران و چکسلواکی- را جشن میگیریم. 90 سال پیش دو کشور روابط دیپلماتیک را برقرار کردند و 85 سال از زمانی که ایران و چکسلواکی(سابق) پیمان دوستی را امضا کردند میگذرد. این واقعیات نشان میدهند جمهوری اسلامی ایران جزو نخستین کشورهای غیر اروپایی است که چکسلواکی روابط خود را با آن برقرار کرد و توسعه داد. به علاوه نشان میدهند که این روابط چقدر عمیقاً ریشه دار هستند و سفر جاری مرا از چشمانداز مناسبی برخوردار میسازند. من نخستین وزیر خارجهای هستم که بعد از سالها از ایران دیدار میکنم. خرسندم که دلیل محکم تاریخی مبتنی بر بازسازی دوستی دیرینه میان دوکشور برای سفرم وجود دارد. من در طول دوره فعالیت سیاسی خود همیشه معتقد واقعی به یافتن راه حلهای دیپلماتیک برای مشکلات جهان بوده ام. بنابراین خوشحالم که مذاکرات طولانی بین ایران وکشورهای 1+5 نهایتاً منجر به توافق در خصوص برنامه هستهای ایران شده است. این رویکرد اگر به قدر کافی مورد استفاده قرار گیرد راه را برای حل بسیاری از مسائل منطقه هموار میکند و روابط کشورهای منطقه را اصلاح میسازد. با توجه به شرایط جاری منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا، ما شدیداً به چنین رویکردی نیازمندیم. اجازه بدهید یادآور شوم در این خصوص مقالهای اخیراً نظر اینجانب را جلب کرد. این مقاله را همکار و همتای اینجانب جناب آقای ظریف تحت عنوان «ضرورت راهبرد همه جانبه برای مبارزه با افراطگرایی خشن» نوشتند. من به طور ویژه ایده تمایل مشترک جامعه جهانی مبنی بر شکست دادن داعش و همه گروههای افراطی وابسته به آن را و همچنین جلوگیری از تمامی مظاهر خشونتهای فرقهای در همه جای جهان را مورد توجه قرار داده ام. بسیار مهم است که چنین پیام قوی را از جمهوری اسلامی ایران میشنویم مبنی بر اینکه همکاری علیه نیروهای شرارتآمیز که تحت عنوان اسلام عمل میکنند از بیشترین اهمیت برخوردار است. بسیار خرسندم که میتوانم تأکید نمایم به طورکامل با ایران در این زمینه توافق داریم. جمهوری چک فعالانه از تمامی تلاشها که ممکن است به شکست داعش و حکومت وحشیانه آن در بخش هایی از سوریه و عراق منتهی شود حمایت میکند. ما در این راستا در اشکال مختلف اعم از اهدای مهمات به دولت عراق و شرکت در طرحهای غیرنظامی فعال هستیم. ما همچنین تلاشهایی را برای کمک به پناهجویان این دو کشور از طرق مختلف بهعمل آوردهایم. دولت چک همیشه دستیابی به امکانات بیشتر و راههای افزایش حمایت از مردم متأثر از جنگ را مورد عنایت قرار داده است.
همانطوری که قبلاً متذکر شدم من پیوسته از ایده حل اختلافات میان مردم و دولتها با بهرهگیری از راههای دیپلماتیک در هر جایی که ممکن و عملی باشد طرفداری کردهام. این مهم دلیل دیگری است که امیدوارم روابط سیاسی و همچنین روابط دو کشور در سایر ابعاد احیا و تقویت شود. خیلی طبیعی است که دو کشور در قبال همه موضوعات و شرایط، توافق نداشته باشند اما لازم است در خصوص تمامی این موضوعات صحبت کنند و مصالحه صلحآمیز و پایدار را پیدا کنند. یکی از راههای مهم برای ساختن و اصلاح روابط بین کشورهای دنیا و جلوگیری از تضادها و جنگ میان آنها، افزایش و فعال کردن همکاریهای اقتصادی است. ما در اروپا این را مخصوصاً خوب میدانیم. به همین دلیل هیأت اقتصادی - بازرگانی نسبتاً بزرگی مرکب از نمایندگان تقریباً 50 شرکت چکی که تعدادی از آنها دارای شهرت در تاریخ صنعت طولانی چک هستند مرا در این سفر همراهی میکنند. حضور آنها یادآور این است که از قبل همکاری فراوان و مفیدی میان دو کشور وجود داشت و لذا زمینهای برای توسعه همکاری وجود دارد. علاقهمندم در میان زمینههای ممکن همکاری، مخصوصاً حمل و نقل عمومی، حمل و نقل هوایی غیرنظامی، مدیریت و تصفیه آب، دارو، مراقبتهای بهداشتی، لوازم و تجهیزات پزشکی، کشاورزی، ماشین آلات، معادن، ساختمان، علوم و فناوری را متذکر شوم.
مسلماً طیف وسیعی از گزینههای همکاری گشوده خواهد شد و من مطمئن هستم که حداقل تعدادی از آنها باید توسعه یابند. در کنار این جنبههای خیلی عملی، اجازه دهید اهمیت ساخت پلهای فرهنگی میان مردم دو کشور را مورد تأکید قرار دهم. مایلم مراتب قدردانی را از اینکه دولت ایران از کرسی استاد زبان و فرهنگ فارسی در دانشگاه پراگ حمایت میکند بهعمل آورم. امید است این امر، مجدداً سنت دیرینه مطالعات ایرانی را در دانشگاههای چک برقرار نماید. به علاوه امیدواریم این تحول به احیای مطالعات چکی در جمهوری اسلامی ایران کمک کند. همان طوری که در طول این متن متذکر شدم روابط خوب میان جمهوری اسلامی ایران و جمهوری چک مبتنی بر سنت خوب و دیرینه است و من به روشن و درخشان بودن این روابط در آینده خیلی امیدوار هستم و سفر من به تهران به رقم خوردن این آینده کمک خواهد کرد.
************************************
روزنامه جام جم**
جایگاه راهبردی مجلس در نظام سیاسی جمهوری اسلامی / دکتر عباسعلی کدخدایی
بیانات ارزشمند رهبر معظم انقلاب (مدظله العالی) در دیدار با اعضای مجلس خبرگان رهبری مثل همیشه تبیین راهبردهای نظام در موضوعات مختلف بود و بار دیگر همچون چراغی فروزان مسیر انقلاب اسلامی را روشن کرده و نسبت به موضوعات مبتلابه فعلی ارائه طریق فرمودند که لازم است ابعاد مختلف این بیانات توسط کارشناسان بحث و بررسی شود و مسئولان نظام نیز با سرمشق قراردادن آنها به اداره امورکشور بپردازند.
فرمایشات جامع معظم له در بر گیرنده مسائلی ناظر به حال و آینده نظام بود از جمله اینکه:
مجلس خبرگان مظهر کامل مردمسالاری دینی و مردمسالاری اسلامی و همچنین مظهر حاکمیت ارزشها و احکام اسلامی است، همه مسئولان و ارکان نظام و همه صاحبنظران سیاسی و اجتماعی و دینی باید مراقب باشند تا همرنگ ادبیات و کلیشههای نظام سلطه نشوند. در ادبیات نظام سلطه، مفاهیمی همچون تروریسم و حقوق بشر معانی دیگری دارد. نظام جمهوری اسلامی دارای یک منظومه فکری اسلامی است که بعد از گذشت سالها همچنان در دنیا، دارای جذابیت و طراوت و تازگی است، نفی ظلم و استکبار و استبداد، عزت ملی و اسلامی و استقلال فکری، سیاسی و اقتصادی از اجزای این منظومه فکری است، مصلحت نبودن کنار گذاشتن مجلس شورای اسلامی از موضوع بررسی برجام، هدف از مذاکرات برداشته شدن تحریمها بود، اگر قرار است تحریمها برداشته نشود، پس معاملهای هم در کار نخواهد بود، ندادن اجازه فرصتطلبی در داخل و خارج به آمریکا و بالاخره اینکه حرکت عمومی به سمت آرمانها و اهداف اسلامی است و نیروهای مومن، اصیل و معتقد که اکثریت قاطع کشور را تشکیل میدهند باید با حسنظن به وعده نصرت خداوند، آمادگی خود را برای کار در میدانهای مختلف اقتصادی، فرهنگی و سیاسی و در مواجهه با جهتگیریهای دشمن حفظکنند. درخصوص مذاکرات هستهای و برجام سه نکته مهم مورد اشاره معظمله واقع شد:
اول اینکه هدف از مذاکرات برداشته شدن تحریمها بود و لذا بدون تحقق این امر انجام مذاکرات نیز بیفایده است، دوم لزوم پاسخگویی به ادعاهای مقامات طرف مقابل به جهت عدم تثبیت این ادعاها و سوم کنار نگذاشتن مجلس در برجام بدون توجه به روش بررسی و نتیجه آن. این سه نکته از منظر حقوق بینالملل قابل توجه و منطبق با اصول و قواعد بینالمللی است.بدیهی است در عرصه بینالمللی امروزه رفتار و اقدامات دولتها باید با اقدامات طرف مقابل متناظر باشد و چنانچه منفعتی برای یک دولت در نظر گرفته میشود باید همان منفعت یا مشابه آن برای طرف مقابل لحاظ شود، در غیر این صورت اصل برابری دولتها در بند 2 ماده یک منشور ملل متحد محقق نشده است. در این مقطع جمهوری اسلامی ایران با هدف رفع تحریمهای ظالمانه به مذاکره اقدام کرد تا در مقابل پذیرش برخی تعهدات، منافعی را بهدست آورد و چنانچه این منافع منجز نباشند قطعا نمیتوان نظام جمهوری اسلامی ایران و آیندگان را متعهد به انجام تعهداتی دانست و آنها را در محدودیت قرار داد.
شرط رفتار متقابل امروزه در روابط بین دولتها یک امر بدیهی پذیرفته شده است و کمتر کشوری را میتوان یافت که در عرصه بینالمللی بر این اساس عمل نکند.
دومین نکته مورد اشاره لزوم پاسخ رهبر معظم انقلاب (مدظله العالی) گویی به ادعاهای طرف مقابل است که هر از گاهی توسط مقامات رسمی و غیررسمی آنها مطرح میشود بدون اینکه پاسخ رسمی روشنی از طرف مقامات ایرانی متوجه آن باشد. گرچه افکار عمومی جامعه ایرانی هیچگاه این ادعاها را نپذیرفته، لیکن میطلبد تا مقامات مسئول نیز پاسخ لازم را ارائه کنند. از منظر حقوقی بیان مقامات رسمی بخصوص رهبران و روسای جمهور و وزرای امور خارجه در برخی اوقات مورد استناد محاکم بینالمللی و مراجع داوری قرار گرفته است. از اینرو ضروری است تا جهت عدم تثبیت این گونه ادعاها و تلقی پذیرش این ادعاها به بهانه سکوت مقامات رسمی کشور پاسخهای لازم در موعد مقتضی داده شود. نکته سوم و مهمی که رهبر معظم انقلاب بر آن تاکید فرمودند نقش محوری مجلس در بررسی برجام بود که قانون اساسی نیز بر آن تاکید داشته و امروز بیش از هر زمان دیگر ضرورت درگیر شدن مجلس با این موضوع و ورود در بحث برجام، فارغ از روش بررسی موضوع احساس میشود.اصولا قانون اساسی سه مرجع را در بررسی ابتدایی مصوبات دارای صلاحیت میشناسد:
مجلس شورای اسلامی، مجلس خبرگان رهبری در حوزههای مربوط به خود و شورای عالی امنیت ملی. بجز مجلس خبرگان رهبری که دارای صلاحیت خاص و در موارد معین شده در قانون اساسی است دو مرجع دیگر امکان ورود به حوزههای مختلف را دارند. از آنجا که شورای عالی امنیت ملی در حوزههای سهگانه مصرح در اصل 176 صلاحیت دارد این تنها مجلس شورای اسلامی است که دارای صلاحیت عام تقنینی و نظارتی بر اساس اصول قانون اساسی است. ضمن اینکه اصل مردمسالاری که از جمله مبانی نظام جمهوری اسلامی است اقتضای آن را دارد تا هرگونه مسائل مهم در این مجلس به بحث گذاشته شود و از باب نظارت نمایندگان مردم بر اعمال قوه مجریه زوایای مختلف آن بررسی شود.
اصول 77 و 125 قانون اساسی اشاره به تصویب موافقتنامهها و معاهدات بینالمللی در مجلس شورای اسلامی داشته که چند بار نیز مورد تفسیر شورای نگهبان قرار گرفته است. این شورا پذیرش هر گونه تعهد را فارغ از نوع و شکل ظاهری آن در صلاحیت مجلس شورای اسلامی دانسته است. فلسفه این اطلاق نیز به دلیل جلوگیری از نفوذ اجانب بوده تا با فشار بر مسئولان اجرایی نتوانند آنها را وادار به پذیرش تعهداتی مغایر با منافع ملی کشور کنند. به عبارت دیگر ورود مجلس به بحث برجام نه تنها تضیق و محدودیت بر دولت فعلی نیست بلکه امکان چانهزنی به این دولت و دولتهای آینده را خواهد داد تا چنانچه طرف مقابل از تعهدات خود شانه خالی کند دولت وقت با اتکا به اختیارات مجلس بتواند اقدام متناسب اتخاذ کند.چنین نگرش صحیحی هم منطبق با اصول مردمسالاری، هم مطابق با اصول قانون اساسی و همراه با اهداف تشکیل مجلس شورای اسلامی و هم موافق با نظرات حضرت امام(ره) در مورد جایگاه و شأن مجلس شورای اسلامی است. اکنون بر نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی است تا با در نظر گرفتن منافع ملی و فارغ از مناقشات سیاسی و با استفاده از اختیارات قانونی خود متن برجام را بررسی و اعلام نظر کنند.
***********************************
روزنامه وطن امروز**
سایه شوم جنگ را چه کسانی برداشتند؟/حسین قدیانی
4 شهریور روزنامهها از قول رئیس قوه مجریه نوشتند «با توافق هستهای سایه شوم جنگ را از سر مردم برداشتیم و امنیت واقعی را به کشور بازگرداندیم». کأنه قبل توافق، کشور در سایه یک جنگ تمامعیار بود و شبهحمله دشمن، ارمغانی جز ناامنی برای شهرهای ایران باقی نگذاشته بود لیکن برجام چون عصای موسی معجزه کرد و به طرفه..العینی، هم سایه شوم جنگ را از سر مملکت برداشت، هم امنیت واقعی را ارزانی کشور کرد! آقایان جوری منت توافق را بر سر ملت میگذارند که تو گویی برجام ضمن حفظ امهات صنعت هستهای، نه فقط همه تحریمها را لغو کرده بلکه مهمتر، سایه شوم جنگ را هم از سر مردم برداشته! اگر چنین باشد دولت اعتدال را باید «معجزه همه هزارهها» نامید! به کدام نشان؟ به نشان همین برجام! اما باید دید واقعا همینگونه است؟ 30 مرداد اوبامای از نظر بعضیها مبادی آداب و باهوش طی نامهای به قانونگذاران دموکرات وعده داد «پس از تصویب توافق هستهای نیز فشارهای اقتصادی علیه ایران ادامه خواهد داشت، گزینه نظامی هم همچنان روی میز باقی خواهد ماند». این جمله جلاد تحریم را فرض میکنیم مصرف داخلی داشته اما آیا اظهارنظر قابل تامل رئیس MI6 در پاییز 89 هم مصرف داخلی برای این مقام انگلیسی داشته: «فقط دیپلماسی برای متوقف کردن برنامه هستهای ایران کافی نیست بلکه باید با کمک این ابزار، دست به فعالیتهای جاسوسی و اطلاعاتی بیشتری در ایران زد»؟! این جمله، نه در انگلیس، بل در همین سرزمین خودمان مصرف شد آنجا که چند روز بعد یعنی 8 آذر 89 نخبه هستهای وطن، مجید شهریاری توسط عمال دشمن ترور شد! اگرچه دولت اعتدال همه تخممرغهای خود را در سبد دیپلماسی گذاشته، اگرچه حتی آب خوردن را هم بند مقوله تحریم کرده و اگرچه «فقط دیپلماسی برای متوقف کردن برنامه هستهای ایران کافی نیست بلکه باید با کمک این ابزار، دست به فعالیتهای جاسوسی و اطلاعاتی بیشتری در ایران زد» این را هم میگوییم مال زمان قبل از این دولت بوده، چه کنیم با این یکی خبر که در تاریخ 13 مرداد 94 «روسای سابق امنیتی رژیم صهیونیستی خواستار حمایت نتانیاهو از توافق هستهای شدند چون، اسرائیل را امن اما توان نظامی ایران را محدود میکند»؟! این را هم خیال میکنیم برای سران صهیونیست مصرف داخلی داشته، چه کنیم با این جمله اوباما در نیمه دوم مرداد: «15 سال بعد وقتی از طریق بازرسیها به اطلاعات ایران دست یافتیم موقعیت بهتری برای حمله نظامی است. توافق هستهای برای رئیسجمهور بعد از من و رئیسجمهور بعد از او، گزینههای بیشتری جهت فشار اقتصادی و نظامی به ایران به ارمغان خواهد آورد»؟! انصافا مصرف این جمله، بیش از آنکه برای بگومگوهای داخل آمریکا باشد، برای اراک، فردو، نطنز و... یکی هم برای امکان بیشتر حمله نظامی به ایران از طریق بازرسیها و کسب اطلاعات نیست؟! جاش ارنست، سخنگوی کاخ سفید در تشریح این سخن رئیس خود میگوید: «یکی از مزایای بازرسی از ایران، افزایش اطلاعات در مورد اهداف احتمالی و بالا رفتن ضریب موفقیت هنگام اقدام نظامی علیه ایران خواهد بود.» و ارنست مونیز وزیر انرژی آمریکا ادامه میدهد: «بازرسان آژانس قادر خواهند بود حتی از سایتهایی که در توافق هستهای اسمی از آنها نرفته هم بازدید کنند». آخرین روز مرداد، جراید از قول وزیر دفاع آمریکا نوشتند: «توافق هستهای، هم بهترین تضمین ابقای تحریمهاست، هم بهترین ضامن زنده ماندن گزینه نظامی علیه ایران. حضور نظامی قوی و پرقدرت در منطقه از جمله مهمترین راهبردهای ماست که با برجام کاملا حفظ میشود». با وجود این سخنان کدام عقل سلیم باور میکند توافق هستهای سایه شوم جنگ را از سر مردم برداشت و امنیت واقعی را به کشور بازگرداند؟ معالاسف عکس این گزاره واقعیتر به نظر میرسد!
در همان روز 4 شهریور، رسانهها از قول آمانو نوشتند: «ایران از این پس پروتکل الحاقی را طبق برجام اجرا خواهد کرد، نه مثل قبل.
ما میتوانیم دسترسی بیشتر به اطلاعات سایتهای هستهای ایران داشته باشیم. ایران در توافق هستهای، تعهداتی فراتر از موافقتنامه جامع پادمان داده است». آیا مصرف این سخن هم تنها در راهروهای ساختمان آژانس است یا قلب امنیت کشور را هدف قرار داده؟! باز در همان روز، بخوانید از قول نیکلاس برنز، دیپلمات کهنهکار یانکی؛ «ایران قدرتی بزرگ در منطقه است که توافق هستهای میتواند ضمن مهار این قدرت، علاوه بر تقویت اسرائیل، کشورهای عربی را هم در مقابل ایران متحد و تقویت کند».
سوای این سخنان، بند 5 پیوست B قطعنامه 2231 رسما از مهار قدرت دفاعی ایران سخن میگوید! این مهم، مانع سایه شوم جنگ است یا مقوم آن؟ این یکی را بخوانید از واشنگتنپست؛ «اوباما از طریق توافق هستهای به دنبال تغییر خاورمیانه است. ابزارهای بوش و اوباما متفاوت اما هدفشان یکی است. برجام ابزار اوباماست که موثرتر از ابزار بوش خواهد بود».
روزنامه اصلاحطلب «شرق» 11 شهریور از قول اوباما مینویسد: «اختلاف ما با نتانیاهو یک موضوع خانوادگی است. ما همچنان متعهد به حفظ امنیت اسرائیل هستیم». این روزنامه البته الباقی سخنان پرزیدنت را درز گرفت، آنجا که اوباما صریحا گفت: «من اطمینان دارم برجام، امنیت و ایمنی بیشتری، هم برای اسرائیل و هم برای آمریکا در پی خواهد داشت». باید هم «لسآنجلستایمز» بنویسد: «رد توافق هستهای، نه تنها به منزله رد سود سرشار آمریکا بلکه به معنای رد اعتبار آمریکا هم خواهد بود. اگر ما دست از برجام برداریم، به رهبری آمریکا در جهان صدمه بدی زدهایم. از چنین حماقت خودتحقیرآمیزی میتوان پرهیز کرد».
روزنامههای اصولگرا حتی یکی، دو روزنامه حامی دولت 12 شهریور از قول اشتون کارتر، وزیر دفاع آمریکا نوشتند: «توافق هستهای گزینه نظامی ما علیه ایران را واقعیتر میکند». اینک وقت مراجعه دیگربار به این جمله است: «با توافق هستهای سایه شوم جنگ را از سر مردم برداشتیم و امنیت واقعی را به کشور بازگرداندیم». در اینباره حرفها هست. اولا از آن روز که خبر برجام آمد، طبق آمار، حجم جنگ و درگیری و نزاع در منطقه غرب آسیا فزونی کاملا محسوسی داشته است. ثانیا بنا به اعتراف و اذعان طرف مذاکره آقایان، جمهوری اسلامی ایران کشوری صاحب نفوذ و دارای قدرت است لیکن توافق هستهای یارای این را خواهد داشت که از ضریب این نفوذ بکاهد و جلوی این قدرت سد بگذارد. ثالثا شواهد نشان میدهد برجام مستعد بازگرداندن سایه شوم جنگ بر سر این کشور است. تو وقتی بنا داری با دست خود، خودت را متفاوت و استثنا در امر بازرسی کنی، تو وقتی بنا داری اندرونی تاسیسات نظامی کشور را جلوی چشم جاسوسان دشمن بگذاری، تو وقتی بنا داری نخبه مملکت را بنشانی جلوی مزدور اجنبی، تو وقتی بنا داری خصم قدارهبند را با یک دستفرمان غلط، علیالدوام تحریک کنی به بد حرف زدن، آنهم بد حرف زدن بیسابقه، خواسته یا ناخواسته داری سایه شوم جنگ را بر سر این ملت میاندازی. رابعا هدف از مذاکره، نیل به آن توافقی بود که مسبب لغو تحریمها شود یا برجام بدون امضایی(!) که امضاکننده و تضمیندهنده گزینه نظامی باشد؟! خامسا خدا قوت که با توافق هستهای سایه شوم جنگ را از سر مردم برداشتید و امنیت واقعی را به کشور بازگرداندید! باورم هست کمی آهستهتر هم میتوان از خود تعریف نابجا و غیرمنطبق با واقعیت کرد! چه خبر است؟ دیروز در همین «وطن امروز» مصاحبهای قدیمی کار شد با پدر و مادر شهید محمود کاوه. سردار لشکر ویژه شهدا نقشه یکسره موفقیتآمیز «فتحالمبین» را، بعد از این عملیات، بارها و بارها مرور دوباره میکرد بلکه میشد یک اسیر کمتر به دشمن میدادیم. چه بسا حتی هنگام مرخصی، شببیداری میکشید و روی همین نقشه خوابش میبرد! آنوقت از محمود کاوه میپرسیدی «عملیات کار که بود؟» جواب میداد: «ما هیچ نقشی نداشتیم، همه کار را بچههای این مردم با توکل بر خدا انجام دادند»! این یک نگاه است، یک نگاه هم آن است که حضرات دارند و برای کار نکرده هم منت سر ملت میگذارند: «با توافق هستهای سایه شوم جنگ را از سر مردم برداشتیم و امنیت واقعی را به کشور بازگرداندیم»! خونش را محمود کاوه داد، خون دلش را ملت خورد؛ خونش را رضایینژاد و احمدیروشن دادند، خون دلش را ملت خوردند؛ آنوقت کلاسش را آقایان میگذارند! بار جنگ با لعین داعشی ساخته و پرداخته طرف مذاکره حضرات، آن هم کیلومترها جلوتر از خاک وطن، روی دوش سردار قاسم سلیمانی است، پز امنیت و برداشتن سایه شوم جنگ را یکی دیگر میدهد! حقا که سایه شوم جنگ را موشک
10 هزار کیلومتری طهرانیمقدم از سر این کشور دور کرد. تبعات نامعلوم حمله آمریکا به سوریه و اینکه موشکهای حزبالله لبنان معلوم نیست چه بلایی سر حیفا و تلآویو بیاورند، با دسترنج شهید طهرانیمقدم، شهید عماد مغنیه و صدالبته مقاومت و درایت سیدحسن نصرالله حاصل شده، نگه داشتن دشمن در همان بیرون مرزها، با مجاهدت شیربچههای بسیجی سپاه قدس حاصل شده، خون را «شهید مدافع حرم» میدهد و خون دل را دختر 3 ساله او میخورد، آنوقت پز اینهمه را حضرات میدهند؛ «با توافق هستهای سایه شوم جنگ را از سر مردم برداشتیم و امنیت واقعی را به کشور بازگرداندیم».
من همالان معنای «اعتدال» را فهمیدم! اعتدال یعنی به خاطر گل روی امنیت این مرز و بوم، محمود کاوه یک بار شهید شود و حاجقاسم بارها، سپاهی دیروز یک بار و سپاهی امروز بارها، سردار دیروز یک بار و سردار امروز بارها، سرهنگ دیروز یک بار و سرهنگ امروز بارها، بسیجی دیروز یک بار و بسیجی امروز بارها، لیکن پزش با این مردمان محترم باشد!
از این همه اخلاص و فروتنی، بیم از آن است شرمنده کنید خون شهدا را و خون دل مادران شهدا را! قیامت چگونه میتوانند این همه تواضع شما را پاسخ دهند، خودشان میدانند!
*************************************