اصلاحطلبان پس از 18 سال همچنان میگویند اصلاحات تعریف نشده و همین باعث سوءاستفاده از عنوان اصلاحات شده است.
روزنامه جوان با اشاره به اعترافات اخیر مشاور رئیس دولت اصلاحات نوشت: با گذشت نزدیک به 18 سال از دوم خرداد سال 76 صاحبنظران اصلاحات به این جمعبندی رسیدهاند که تعریف حداکثری از جریان اصلاحات به ضرر این جریان تمام شده است و آنها باید پاسخگوی عملکرد افرادی باشند که مدعیاند کوچکترین منافع مشترکی با اصلاحطلبان ندارند و هر طور که توانستهاند به جریان اصلاحطلب ضربه زدهاند. سخنان محمدرضا تاجیک درباره نداشتن مانیفست اصلاحطلبی اعترافی دیرهنگام به مواضعی است که بارها به عنوان یک ضعف اساسی در موضع اصلاحطلبان عنوان میشد.
مشاور خاتمی دراینباره میگوید: «آنچه عیان است چه حاجت به بیان است. وقتی این اتفاق نیفتاده دیگر راه چارهای باقی نمانده و باید هزینه هر گرایش و کنشی به نام اصلاحات را بپردازیم. از کسی که به نام اصلاحطلبی میرود و با فرح پهلوی ملاقات میکند تا کسی که با خارج از کشور میبندد، تا کسی که در پشت تریبون رسانههای خارجی میخواهد نظام را براندازی کند، همهاش را میاندازند گردن اصلاحطلبان، پس از ماست که برماست. جریان اصلاحات نباید هزینه هر کسی و هر حرفی و هر کنشی را بدهد. هر چه سریعتر باید مشخص شود که مرزهای اصلاحات کجاست. هر کسی و جریانی که از این مرز عبور کند اصلاحطلب نیست. باید معلوم شود که اگر کسی از این مرز عبور کرد دیگر عبور کرده و نام او اصلاحطلب نیست.»
سخنان تاجیک در حقیقت بازگویی چیزی است که دلسوزان انقلاب بارها نسبت به آن هشدار دادهاند مبنی بر این که بدون تعریف بودن اصلاحات تنها به این مسئله منجر میشود که از آن سوءاستفاده به عمل آید.
جوان میافزاید: البته این سخنان تنها محدود به تاجیک نیست و قبل از او برخی هشدار دادهاند که جریان اصلاحطلب بیسر است. از جمله سعید حجاریان که به این نکته تأکید کرد اصلاحطلبی سر ندارد. این سخنان درست در بحبوحه انتخابات سال 92 انجام شد.
نکته مهم اینجاست که عدم صفبندی با عناصر ضدانقلاب موجب شده است که صدمات فراوانی متوجه اصلاحطلبان شود. شاید زمان این باشد که اصلاحطلبان در مانیفست خود تکلیف همیشگی را با برخی مسائل روشنکنند؛ مسائلی همچون التزام به ولایت فقیه و همچنین فتنه سال 88 که همچنان از قبول مسئولیت خود در آن طفره میروند؛ روندی که به حمایت از هتاکان به زائران امام حسین(ع) نیز رسید.
عذرخواهی علنی از اتفاقات سال 88 کف انتظارات نظام از اصلاحطلبان برای حضور در انتخابات است و بدون آن امکان نقشآفرینی آنان در انتخابات وجود نخواهد داشت. اصلاحات باید به تناقضات درونی خود پایان بدهد و این مسئله در تعریف اصلاحطلبی مورد دقت قرار بگیرد.