تلاش برای دو قطبی کردن جامعه با بهانههایی نظیر گشت ارشاد و فیلترینگ و رابطه با آمریکا، به خاطر اصرار دولت بر فرار از ارائه گزارش عملکرد اجرایی هزار روزه است.
رجانیوز در تحلیلی نوشت: دو قطبیسازی کار سیاسیون است و آنها با این ترفند به حیات سیاسیشان ادامه میدهند؛ در عرصه واقعیت ممکن است، این دو قطبیهای مجازی روزی به کار آید اما در انتهای کار حتما پشیمانی به بار خواهد آورد؛ چون مبنای آن سیاسیکاری و فریب است. فریب را هم دوامی نیست چون انتخاباتها پیاپی پشت سر هم میآیند و افراد سیاسی نیازمند تجدیدنظر در روابط و راهبردهایشان هستند. امروز هم از سوی دولت مستقر و همراهان همراه و ناهمراهش، انواع و اقسام دوقطبیها را برای ادامه حیات سیاسی به کار میگیرند. زمانی که امید برای اصلاح امور اقتصادی و رونق، کمکم به ناامیدی میگراید و کوه برجام موش میزاید و Almost nothing (تقریبا هیچ) به مخاطبان خارجی و داخلی تحویل میدهد، آنگاه دو قطبیهای کاذب پدید میآید.
رجانیوز میافزاید: دو قطبیسازی بر سر فیلترینگ اینترنت، گشت ارشاد، رابطه با آمریکا و حتی پیامکهای روز انتخابات! موضوعاتی است که رئیس دولت یازدهم با آنها بازی میکند تا پاسخگوی 1000 روز ریاست بر قوه مجریه نباشد. البته در این میان نقش دولت گذشته را نیز نباید از یاد برد! امروز که نه 100 روز از آغاز دولت که بیش از 100 روز از اجرایی شدن برجام و بتنریزی بر قلب صنعت هستهای کشور گذشته است، شاید معدود مهمانان گزینشی در سمینارها را بتوان با این سخنان به وجد آورد و سوت و کف و هورا از آنها گرفت اما این کف روی آب است.
رئیس دولت یک روز برجام را آفتاب تابان و روز دیگر ابر شتابان میخواند همانگونه که پیش از توافق حتی آب خوردن را به آن گره زده بود! ولی خود نیز میداند نزدیک به 90 درصد از مشکلات مربوط تحریم، حل نشده و رفت و آمدهای پسابرجامی به تعارف و تفاهمهای اولیه گذشته است و حتی پرونده ایرباسهای جنجالی نیز بایگانی شده و تنها عکس یادگاری آن به جا مانده است.
رئیسجمهور و حلقه اولش مجری و ناظر برجام شدهاند و گزارش وزارت امور خارجه ایران درباره اجرای برجام توجیهگر اقدامات طرف بدعهد و غیرقابل اعتماد آمریکایی شده است. آسیبشناسی و ریشهیابی مشکلات جای خود را به دفاع کورکورانه از برجام داده است. پیگیری حقوق و مطالبه تعهدات طرف مقابل جایش را به التماس داده و تنها تهدید طرف ایرانی به جز فشارهای ایمیلی، این گزاره است که «اگر ما را تحویل نگیرید، در انتخابات آینده رأی نخواهیم آورد!» به جای رفوی منافذ برجام و مقابله به مثل با بدعهدیها و خباثتهای آمریکا مانند دزدی 2 میلیاردی، این و آن در داخل کشور متهم میشوند.
در اقتصاد نیز کمابیش وضعیت همین گونه است. از صدها فرمان و ریلگذاری اقتصادی، به کارهای جاری اکتفا شده و روزمرگی حرف اول را میزند. کار به جایی رسیده که کلمات معنای خود را از دست داده و رئیسجمهور در تعطیلات نوروزیاش میگوید که «کیش نماد اقتصاد مقاومتی است!» با وعدههای 100 روزه و دو قطبیهای کاذب شاید بتوان یک انتخابات را برد اما نمیتوان کشور را اداره کرد.