دکتر یدالله جوانی/ یکی از شعارهای اصلی ترامپ، «برگرداندن آمریکا به قدرت برتر جهان»، در دوره رقابتهای انتخاباتی بود، این شعار، یک اعتراف صریح از زبان کسی است که در جایگاه ریاست جمهوری ایالات متحده قرار گرفته است. اعترافی بزرگ، مبنی بر اینکه، آمریکا دیگر قدرت برتر جهان نیست و باید تلاش کرد تا این کشور را، مجدداً به موقعیت قبلی بازگرداند.
با تحلیل محتوایی مواضع تبلیغاتی ـ انتخاباتی ترامپ، میتوان دریافت که از نظر وی، آمریکا در مسیر فرو ریختن و از دست دادن موقعیت گذشته خود قرار دارد و دچار افت شدید قدرت شده است. قدرت در عرصه بینالملل، امری نسبی بوده و تاریخ روابط بینالملل، شاهد ظهور و سقوط قدرتها بوده است. براساس همین اصل تاریخی، با افول و سقوط قدرت آمریکا در سالهای گذشته، قدرتهای جدیدی ظهور کردهاند. برخی از این قدرتهای جدید، چالشگر اصلی قدرتهای پیش و در حال سقوط هستند. از دیدگاه تمامی صاحبنظران و کارشناسان مطالعات راهبردی در عرصه بینالملل، ایران یکی از قدرتهای نوظهور در قرن بیستویکم است. موقعیت ژئوپلیتیکی ایران به همراه هویت اسلامی ـ ایرانی با آرمان تمدنسازی، موجب شده تا جمهوری اسلامی به مثابه یک قدرت جدید، چالشگر قدرت آمریکا باشد. آمریکا برای دستیابی به موقعیت رهبری در جهان براساس نظم نوین مطرح شده در دوره ریاستجمهوری بوش پدر اولاً، و برای حفظ ابرقدرتی خود ثانیاً میبایست بر راهبردیترین منطقه جهان یعنی غرب آسیا(خاورمیانه)، تسلط کامل پیدا میکرد. این منطقه در حال حاضر، با دو پدیده منحصربهفرد مقاومت و بیداری اسلامی، به حوزه نفوذ راهبردی جمهوری اسلامی ایران تبدیل شده است. در هر یک از کشورهای این منطقه، به موازات افزایش نفوذ راهبردی جمهوری اسلامی ایران، نفوذ آمریکا و دیگر کشورهای سلطهگر غربی کاهش مییابد. روند این تغییر و تبدیل، یک روند پرشتاب و محسوس است. آمریکاییها در سالهای اخیر، برای ایجاد تغییر در این روند، بسیار هزینه کرده و دست به هر نوع جنایتی زدهاند. اهداف راهبردی آمریکا، از لشکرکشی مستقیم به منطقه، با شعار مبارزه با تروریسم و اشغال دو کشور اسلامی افغانستان و عراق گرفته، تا به راه انداختن جنگهای نیابتی از طریق ایجاد و تجهیز گروههای تروریستی خشونتگرا، مقابله با نفوذ انقلاب اسلامی ایران، تضعیف جمهوری اسلامی، فرو ریختن محور مقاومت و انحراف در مسیر بیداری اسلامی بود. به اعتراف ترامپ، آمریکاییها در این جنگها، شش تریلیون دلار هزینه کردند و هیچ نتیجهای نگرفتند! حال سؤال این است که ترامپ، چگونه میخواهد این روند را در منطقه تغییر داده، آمریکا را به موقعیت برتر در جهان برگرداند؟
نویسنده «والاستریت ژورنال»، به سؤال مذکور اینچنین پاسخ میدهد: دولت ترامپ باید پنج سیاست را در مقابل ایران به اجرا بگذارد تا برتری را به آمریکا بازگرداند:
۱ـ انتخاب گزینه نظامی شامل حمله به تأسیسات اتمی ایران در صورت نقض یا خروج ایران از برجام؛
۲ـ تغییر مقررات تعامل نیروی دریایی آمریکا با ایران در خلیجفارس و مقابله با اقدامات تحریکآمیز این کشور؛
۳ـ تقویت ائتلاف ضد ایرانی در منطقه؛
۴ـ ایجاد سپر دفاع موشکی برای خنثیسازی تهدیدات موشکی ایران؛
۵ـ تضعیف هلال شیعی.
تأمل در سیاستهای پیشنهادی به دولت آینده آمریکا، نشان میدهد دولت کنونی براساس برخی از همین سیاستها در بیش از یک دهه گذشته، مجموعهای از اقدامات را در منطقه برای مقابله با نفوذ ایران انجام داده است. به اعتراف ترامپ این اقدامات، شش تریلیون دلار برای آمریکا هزینه داشته، در حالی که به گفته وی با این پول، دو بار میشد آمریکا را ساخت. معنای این سخن ترامپ آن است که، آمریکا به بازسازی و نوسازی درونی نیازمند است.
به یقین ترامپ به دلیل مشکلات اقتصادی ـ مالی ایالات متحده، بیش از دولتهای پیشین نمیتواند در منطقه راهبردی غرب آسیا هزینه کند. تنها اقدامی که مبتنی بر این سیاستهای پنجگانه پیشنهادی، آمریکا در قبال ایران انجام نداده، اقدام مستقیم نظامی علیه ایران است. اگر این اقدام نتیجهبخش بود، دولت اوباما طی هشت سال گذشته، یا پیش از آن دولت بوش پسر، چنین اقدامی را انجام میداد. با اطمینان میتوان گفت، دست زدن به هر نوع اقدام مستقیم نظامی علیه ایران، نتیجهای جز سرعت گرفتن افول کامل قدرت و پایان یافتن حضور آمریکا در منطقه، در پی نخواهد داشت. آمریکاییها باید بپذیرند دوران امپراتوری و سلطهگری آنان در جهان و به ویژه در منطقه غرب آسیا، پایان یافته است. شکست گروهکهای تروریستی مورد حمایت همهجانبه آمریکا و متحدینش در حلب، نماد شکست جنگهای نیابتی آمریکا به مثابه آخرین پرده از تلاش این کشور برای تغییر روندها در منطقه است. آمریکاییها در سالهای اخیر، هر کاری را برای حفظ نفوذ خود و تقویت آن در منطقه، با هزینههای بالا انجام دادهاند، لکن نتیجه عکس حاصل شده است. به طور قطع ترامپ هم، با هر نوع سیاست و هر نوع اقدام، قادر به تغییر روند تحولات در غرب آسیا با هدف بازگرداندن برتری آمریکا نخواهد بود. تحلیل شرایط در منطقه، نشان میدهد برتری آمریکا بازگشتناپذیر است. انقلاب اسلامی با پرچمداری جمهوری اسلامی، یک جبهه مردمپایه از مسلمانان بیدار و مستضعف را در منطقه پدید آورده است، و به یاری حق این جبهه، مقتدرانه به دوران حضور سلطهگران غربی و از جمله آمریکاییها در منطقه پایان خواهد داد.