تاریخ انتشار : ۲۱ آذر ۱۳۹۶ - ۱۲:۱۲  ، 
کد خبر : ۳۰۷۲۷۷
در اولین مراسم بزرگداشت درگذشت آیت‌الله موسوی‌اردبیلی مطرح شد:

ناگفته‌هایی از امام درباره شنود

(روزنامه شرق - 1396/09/11 - شماره 3024 - صفحه 6)

اولین سالگرد درگذشت آیت‌الله موسوی‌اردبیلی با حضور چهره‌های اصلاح‌طلب در کانون توحید برگزار شد. در این مراسم، حجت‌الاسلام سیدحسن خمینی، محمدرضا بهشتی و فرزند آیت‌الله موسوی‌اردبیلی سخنرانی کرده و ابعاد شخصیتی و نحوه حضور او در دستگاه قضا را مورد بررسی قرار دادند. در این مراسم، چهره‌هایی مانند علیرضا بهشتی، احمد دانش‌آشتیانی، حجت‌الاسلام عبدالواحد موسوی‌لاری، حجت‌الاسلام محمدعلی ابطحی، محسن هاشمی و جمعی دیگر از شخصیت‌های برجسته سیاسی حضور داشتند.

حجت‌الاسلام سیدحسن خمینی در این مراسم، با اشاره به دوران مختلف زندگی این مرجع، گفت: به نظرم مهم‌ترین وجه زندگی ایشان که بیشترین تأثیر را در فضای جامعه ما داشته، دوره حضور ایشان در انقلاب و به‌ویژه دوره حضورشان در رأس قوه قضائیه بود.

جامعه اقناع شود که آنچه اجرا می‌شود، عدالت است

به گزارش جماران، او با اشاره به بحث فلسفه قضا، افزود: از دیدگاه آیت‌الله موسوی‌اردبیلی دستگاه قضائی تنها متصدی اجرای عدالت در جامعه نیست و آن‌گونه که من از هم‌صحبتی با ایشان و خاطراتی که از این بزرگوار خواندم درک کرده‌ام، وظیفه دستگاه قضائی صرفا اجرای عدالت نیست، بلکه آنچه در کنار آن به همان اندازه اهمیت دارد، این است که علاوه بر اجرای عدالت، جامعه ما قانع شود که آنچه اجرا می‌شود، عدالت است؛ یعنی هم ثبوتا و هم اثباتا عدالت برقرار شود.

سیدحسن خمینی گفت: بعضا بحران‌ها از آنجا ناشی می‌شود که من و شما به‌عنوان قاضی می‌گوییم ما که کاری با این کارها نداریم، ما وظیفه خودمان را در برابر خدا انجام می‌دهیم؛ درحالی‌که این همه وظیفه ما نیست.

او با بیان اینکه وظیفه حاکمان، قاضیان و متصدیان امر قضا این است به گونه‌ای عمل کنند که مردم حکم را بپذیرند، گفت: وقتی هیئت منصفه شکل می‌گیرد از این نظر است که آیا واقعا ذهنیت جامعه این عمل را جرم و ناهنجاری می‌داند یا خیر؟ این امر بسیار مهمی است که دادگاه قابل پیش‌بینی باشد و آیین دادرسی برای همین هدف است.

همیشه کسانی هستند که کلاه ‌شرعی برای کارها درست کنند

او با بیان اینکه همیشه کسانی پیدا می‌شوند که کلاه‌شرعی برای کارها درست کنند، در پاسخ به این سؤال که چه کار باید کرد که حکم قاضی قابل پیش‌بینی باشد، یادآور شد: پیامبر(ص) می‌فرمایند باید به روش‌های عقلایی تکیه کرد. پیامبر(ص) به علم غیب خودشان عمل نمی‌کردند، بلکه بر همین قواعد عقلایی تأکید داشتند. نظام قضائی از منظر آقای اردبیلی بر این است که یک آیین دادگستری اعمال شود. من این بحث امام را که در فرمان ٨ماده‌ای خطاب به قوه قضائیه فرمودند: «اگر برای کشف خانه‌های تیمی و مراکز جاسوسی و افساد علیه نظام جمهوری اسلامی از روی خطا و اشتباه به منزل شخصی یا محل کار کسی وارد شدند و در آنجا با آلت لهو یا آلات قمار و فحشا و سایر جهات انحرافی مثل مواد مخدره برخورد کردند، حق ندارند آن را پیش دیگران افشا کنند»، بر همین نکته حمل می‌کنم.

خاطره‌ای درباره عصبانیت امام از کار گذاشتن «شنود»

او سپس به‌ نقل خاطره‌ای مهم از سیره امام راحل به نقل از «یک سند منتشرنشده» پرداخت و گفت: این سند یکی از نقاط درخشان زندگی امام است. مرحوم ابوی ما از جلسه‌ای که با حضور امام بوده است، گزارشی نوشته‌اند. در این جلسه، یک قاضی پیش امام آمده و مدعی است ما از فردی شنود کرده‌ایم و در این شنود موارد جرمی را نسبت به این فرد پیدا کرده‌ایم، بعد این فرد جوان به امام رو می‌کند و می‌گوید ما باید پاسدار خون شهدا باشیم ‌ای امام! شما هم باید پاسدار خون شهدا باشید. امام می‌گویند این اسنادی که دارید نوار ضبط‌شده است و هیچ ارزش قضائی ندارد. او زیربار نمی‌رود. مطابق آن گزارشی که ابوی ما نوشته، در این جلسه آن‌قدر امام عصبانی شد که دستانشان شروع به لرزیدن کرد؛ امام گفتند اگر مصالح نبود، می‌گفتم همین حالا شما را به‌خاطر نسبت‌هایی که به دیگران می‌دهید، حد بزنند. او از حرفش برنمی‌گردد و می‌گوید این شنود ما درست است و من به افراد دیگری هم اطلاع داده‌ام. امام می‌گوید باید این مواردی را که ضبط کرده‌اید، امحا کنید و حق ندارید آن را منتشر کنید؛ به چه حقی برای دیگران شنود گذاشته‌اید و آبروی دیگران را می‌برید؟!

او ادامه داد: ابوی ما که گزارش این جلسه را نوشته‌اند، در آخر گزارش خودشان هم عصبانی هستند و می‌نویسند آن‌قدر که این فرد در این یک ساعت به امام توهین کرد، بنی‌صدر در تمام عمرش نکرد! بعد نوشته است این فرد (نامش هم در گزارش آمده است) آمده بود که امام را بِکُشد؛ یعنی آن‌قدر امام را عصبانی کند تا ایشان سکته کنند و جالب است که این فرد تا دوران بازنشستگی‌اش سر کار است و کسی کاری به کارش نداشته است.

یادگار امام گفت: این گزارش را فکر می‌کنم مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) می‌تواند برای رعایت حیثیت افراد اسامی را بردارد و نامه را منتشر کنند. این گزارش، گزارش بسیار تکان‌دهنده‌ای است و همه آن در این راستاست که آیین دادرسی و وحدت رویه قضائی وجود داشته باشد و مردم بدانند اگر چه کار کنند طبق این قانون مجرم نیستند و اگر چه چیزی را رعایت نکنند، مجرم‌اند؛ به‌عبارتی آیین دادرسی قابل پیش‌بینی باشد و سپس بتوان جامعه را به عادلانه‌بودن آن قانع کرد.

او ابراز کرد: اینکه تصور کنیم هر دو نفر که از دادگاه بیرون می‌آیند یکی‌شان ناراضی هستند، این‌گونه نیست.

در آن لحظه ممکن است ناراضی باشند ولی اگر قانع شده باشند بعد از اینکه عصبانیتشان کم شد، حکم را می‌پذیرند. این وحدت رویه و اقناع جامعه چیزی است که در اصل وحدت رویه آیت‌الله موسوی‌اردبیلی وجود داشت.

سیدحسن خمینی یادآور شد: شاهد این سخن آن است که در داستان بنی‌صدر آقای اردبیلی چندین و چند خطبه می‌خوانند و جزئی‌ترین مسائل را بیان می‌کنند تا انصاف را در برابر جریان مقابلشان رعایت کرده باشند. لذا احساس می‌کنم آن چیزی که ما به‌عنوان یک یادگار و یک درس از مرحوم آقای اردبیلی می‌توانیم بگیریم که شاید براساس همان چیزی است که مرحوم شهید بهشتی قضاوت ما را تأسیس کرده‌اند، این است که دستگاه قضائی باید در کنار اجرای عدالت به اقناع جامعه هم بیندیشد.

دستگاه قضائی ابزار کنترلی نظام نیست

او با اشاره به اینکه دومین نکته‌ای که می‌توان از مجموعه زندگی آیت‌الله موسوی‌اردبیلی دریافت کرد این است که ایشان معتقد است دستگاه قضائی حَکَم بین طرفین دعواست، حتی اگر یک طرف آن حکومت باشد، گفت: دستگاه قضائی ابزار کنترلی نظام نیست، بلکه حَکَم (داور) بین مردم با مردم و نظام با مردم است و حتی کسی ممکن است از بخش عظیمی از نظام شکایت کند.

ماجرای احضار امام به دادگاه و پرداخت غرامت

یادگار امام با اشاره به سندی که از دهه اول انقلاب مانده است، گفت: براساس نامه‌ و سندی که درحال‌حاضر وجود دارد، در سال ٥٩ یا ٦٠ روزی یک قاضی برای امام احضاریه می‌فرستد. احضاریه‌ای به در منزل امام می‌آید که ضمن ذکر نام شاکی، خوانده آن «آقای سید روح‌الله خمینی ملقب به امام خمینی» و مورد اتهامی این بود «وقتی صدام به خرمشهر حمله کرد امام به ما گفتند در شهر بمانید و شهر را خالی نکنید، ما این کار را کردیم ولی در جنگ منزلمان خراب شد. لذا آقای خمینی باید بیاید و خسارت منزل من را بدهد».

او افزود: آیت‌الله موسوی‌بجنوردی می‌گفتند این شکایت در شورای‌عالی قضائی مطرح شد که در آنجا معترض شدند و گفتند این شکایت مسموع نیست، عنصر مادی جرم را دارا نیست و... و قاضی احضارکننده را باید عزل کنید؛ ایشان می‌گویند من از اتاق کناری به حاج احمد آقا زنگ زدم و گفتم به خاطر این موضوع می‌خواهند این قاضی را عزل کنند؛ حاج احمد آقا گفتند گوشی دستتان باشد تا من از امام بپرسم، رفتند و برگشتند گفتند امام می‌فرماید هیچ‌کس حق ندارد این قاضی را برکنار کند. شاکی را بخواهید و با پرداخت مبلغی رضایت او را بگیرید و... .

یادگار امام با اشاره به اینکه قاضی حکم بین هر دو طرف دعواست، تأکید کرد: این حکمیت هم ثبوتا و هم اثباتا است؛ ثبوتا به این دلیل که ناظر بی‌طرف قانع شود قاضی بین دو طرف یکسان برخورد می‌کند و رویه امیرالمؤمنین(ع) نیز همین است.

او در جمع‌بندی بحث خود گفت: بنابراین احساس من از دوره مسئولیت آقای اردبیلی این است که ایشان قوه قضائیه‌ای می‌خواست که بین طرفین دعوا حکم باشد و ابزار کنترلی نباشد و بر این مسیر پافشاری می‌کردند. همچنین تلاش هم می‌کرد قوه قضائیه در کنار اجرای عدالت به اقناع جامعه در اجرای عدالت هم توجه کند.

محمدرضا بهشتی: آیت‌الله موسوی‌اردبیلی فقیه و مرجعی «زمان‌آگاه»

همچنین محمدرضا بهشتی فرزند شهید بهشتی هم در این مراسم گفت: نکاتی که من در این مجال عرض می‌کنم حاصل مراوده ٤٥ساله من با مرحوم موسوی‌اردبیلی است. ما سال‌ها با جمعی از دوستان همراه با مرحوم عالی‌نسب در جلسات هفتگی خدمت ایشان می‌رسیدیم.

او با اشاره به درسگفتار پدرش در هامبورگ آلمان درباره محیط پیدایش اسلام گفت: چنین نیست که با نوع حرکتی که پیامبر و نوع راهبری که در جامعه می‌کند افراد احساس کنند قدم به وادی‌اي گذاشته‌اند که زندگی آنها به سمت یک تنگی و موانع پیش می‌رود. در جامعه پیامبر کسی چنین احساسی ندارد. مردم دریافتشان این است که پیامبر آنها را به سمت حیات طیبه‌ای فرا می‌خواند که در آن به لحاظ فردی و اجتماعی درهایی را روی آنها می‌گشاید.

این استاد فلسفه تأکید کرد: بنابراین از عوامل موفقیت یک نهضت و یک جامعه این است که مردمانی که همراه این نهضت هستند هم احساسشان این باشد که این مکتب راهکارهای توانمندی را برای زندگی آنها دارد و هم احساس کنند رو به سمت گشایش و فتوح در زندگی هستند. نشانه زمان‌آگاهی در مرجعیت توجه به این دو نکته آخر است که عرض کردم.

او با اشاره به اینکه مرحوم اردبیلی از کسانی بود که درک خوبی از این دو مسئله داشت، گفت: اینکه نسبت به آنچه از اقتضائات و لوازم جامعه امروز ماست حساس بود، تلاش می‌کرد آنها را درست دریابد، هیچ صورت‌مسئله‌ای را انکار و پاک نمی‌کرد و مجال هم‌اندیشی را در قبال این مسائل فراهم می‌كرد.

بهشتی سپس با ذکر خاطره‌ای یادآور شد: خاطرم هست که بعد از یکی از این جلسات هفتگی، ایشان به من گفتند شما باشید کارتان دارم. از من پرسیدند به مجلسی دعوت شده‌ام و قرار است در مورد اسلام و مقتضیات زمان صحبت کنم، به نظر شما چه مباحثی در این مجلس مطرح شود بهتر است. البته قبل از من با چند نفر دیگر هم صحبت کرده بودند. خود این نکته بسیار ارزشمند است چراکه معمولا ما به‌خصوص آنها که خودشان را صاحب مرتبت می‌دانند، این اخلاق را نداریم که از دیگران مشورت بگیریم.

او گفت: مرحوم مطهری در جایی می‌گویند هرچه دایره زندگی فقیه گسترده‌تر می‌شود طرز نگاه او به موضوعات هم ممکن است تغییر کند و این جمله معروف که فتوای فقیه شهری برای شهر و فتوای فقیه روستایی برای روستاست که بیان می‌کند.

فرزند شهید بهشتی تأکید کرد: بنابراین هرچه آن افق بلند‌تر، باز شود و هرچه دریابیم که ما در کدام زمانه و در کدام شرایط دنیای کنونی طرح مسائل را در عرصه اسلامی انجام می‌دهیم، یقینا در اینکه ما جوانب بیشتری از مسئله را ببینیم و نوع طرح مسئله بسیار تأثیر خواهد گذاشت.

او با تأکید بر اینکه من احساسم این بود که مرحوم آقای موسوی‌اردبیلی نگاه و افق دیدش افق بلند‌تری نسبت به دیگر فقها بود، گفت: ایشان وقتی به سراغ مسائل می‌رفت ظرایف زیادی را در نظر داشت. آن هم در جهان کنونی که مسائل ما بسیار پیچیده است و دیگر چنین نیست که من در حجره خودم در را ببندم و با چند طلبه بنشینم و به یک جمع‌بندی در عرصه فقاهت برسم.

بهشتی گفت: وقتی من از هامبورگ برگشتم و با ایشان درباره امکان‌های مؤسسه ماکس پلانک که در شهر هامبورگ بود صحبت کردم، با دید باز پذیرفتند. در آنجا چون کتاب‌های حقوقی غالب کشورهای جهان جمع‌آوری شده است، انسان می‌فهمید که چقدر می‌تواند فاصله دید نسبت به مسائل وجود داشته باشد و نگاه محدود و باز به مسائل چقدر متفاوت است.

او در پایان ضمن بیان اینکه ما اگر مجال بازشدن افق را نبینیم و فقط در مقام فقاهت باشیم، ممکن است در جمع‌بندی‌ها دچار مشکل شویم، گفت: تفاوت‌های قابل‌ملاحظه زیادی وجود دارد که باید به آنها بپردازیم. مرحوم اردبیلی و مرحوم آیت‌الله هاشمی در جلساتی که در دهه ٦٠ در شورای اقتصاد تشکیل می‌شد، شرکت می‌کردند و چون با مسائل و مشکلات از نزدیک مواجه بودند، دید بازی نسبت به آقایانی داشتند که از قم تشریف می‌آوردند و جزء استادان فاضل و کاملا آگاه به زمان بودند و همین مسئله «زمان آگاهی» به‌عنوان یک مسئله بنیادی و تعیین‌کننده در فقاهت و بعد مرجعیت است که آیت‌الله موسوی‌اردبیلی در این راستا امتیازات برجسته‌ای داشتند.

مهرپور: آیت‌الله موسوی‌اردبیلی موانع زیادی را از سر راه دستگاه قضا برداشت

در ادامه این مراسم همچنین، دکترحسین مهرپور، استاد دانشگاه شهید بهشتی، با اشاره به مشکلات اسلامی‌کردن قوانین گفت: مشکلات بسیاری در این راه وجود داشت که بتوانیم مفاهیم اسلامی و فقه را به شکل قوانین موضوعه درآوریم و اجرا کنیم؛ در این راه برداشت‌ها متفاوت بود.

او با ذکر نمونه‌ای گفت: یکی از موارد قانون تعزیرات بود. حدود و قصاص و دیات به مرحله تصویب و اجرا رسید. اما بسیاری از جرائم عرفی تحت عنوان تعزیر است و در شرع مجازات مشخصی برای آن در نظر گرفته نشده است. بنابراین تحت عنوان لایحه تعزیرات موادی در حدود ١٦٠ ماده تهیه و به مجلس داده شد. در اینجا دو نظر مهم وجود داشت، یکی آنکه اصل در مجازات‌های تعزیری شلاق است و آیا این امکان وجود دارد که مجازات حبس، جریمه و... را قرار داد؟ در این مورد بسیاری از فقها معتقد بودند باید اصل را بر شلاق گذاشت.

او همچنین با بیان مشکل دیگر گفت: مسئله دیگر این است که آیا مجلس در قانون می‌تواند میزان مجازات جرائم را تعیین کند یا این امر را قاضی باید معین کند. برخی معتقد بودند که تعیین میزان مجازات نباید از طریق مجلس و در قانون تعیین شود و این موضوع را تنها باید قاضی مشخص کند. مرحوم آیت‌الله موسوی‌اردبیلی، قبل از تصویب قانون تعزیرات در مجلس نظر خود را بیان کرده بود و بعد از آن این نظرات بررسی شد و پس از کشمکش‌های متعدد بالاخره این نظرات پیروز شد.

مهرپور در ادامه با بیان اینکه مشکل دیگری در سیستم قضائی پس از انقلاب به‌وجود آمد، گفت: مشکل دیگر ما در قانون قوه‌قضائیه مسئله تجدیدنظر در قوانین احکام دادگاه‌ها بود. شورای نگهبان در سال ٦٢ خطاب به دادگستری دستور داد که این موضوع تجدیدنظر مهم است و در سال ٦٧ قانون تغییر کرد و احکام تجدیدنظر وارد شد و بر‌ اساس ‌این یک مقدار احکام عرفی دچار تغییر شد. ما باید قدردان زحمات آیت‌الله موسوی‌اردبیلی در زمان حضورشان در دستگاه قضا باشیم که زحمات زیادی را برای این دستگاه کشیدند و باعث شدند موانع زیادی از سر راه دستگاه قضا برداشته شود.

تأکید آیت‌الله بر استقلال دانشگاه مفید

همچنین یدالله دادگر، عضو هیئت‌علمی دانشگاه شهید بهشتی با اشاره به بستر شکل‌گیری دانشگاه مفید و تأکید بر حساسیت آیت‌الله موسوی‌اردبیلی بر استقلال این دانشگاه گفت: در زمان وزارت دکتر معین، ایشان به آیت‌الله اردبیلی این پیشنهاد را دادند که دانشگاه مفید مانند سایر دانشگاه‌ها تحت پوشش وزارت علوم قرار گیرد و به‌طور جدی این امر را پیگیری کرد؛ اما ایشان به‌هیچ‌وجه نپذیرفت.

او ادامه داد: ایشان به‌شدت به تخصص توجه داشتند. در مباحث اقتصادی نیز رویکردی خاص درباره اقتصاد اسلامی داشت. به علم اقتصاد بهای ویژه‌ای می‌داد؛ درحالی‌که در مواردی افراط و تفریط صورت می‌گیرد و تلاش می‌شود همه امور اسلامی شود، آیت‌الله موسوی‌اردبیلی، نگاهی منطقی به این امر داشت. ایشان به شکل تعادلی معتقد بود که در موارد بسیاری راهگشاست.

جمع‌آوری زندگی‌نامه آیت‌الله موسوی‌اردبیلی

حجت‌الاسلام سیدعلی موسوی‌اردبیلی فرزند آیت‌الله موسوی‌اردبیلی هم در اولین سالگرد درگذشت پدرش عنوان کرد: از ستاد ارتحال آیت‌الله موسوی‌اردبیلی گروه‌هایی تشکیل شد که شش ماه فعالیت کردند و اسناد ساواک، مصاحبه‌ها و زندگی‌نامه ایشان جمع‌آوری شده است. او افزود: همچنین مجموعه مقالات و نظرات ایشان با نظارت حجت‌الاسلام فاضل میبدی جمع‌آوری شده است. او گفت: تصمیم بر این است که در آینده برنامه دوسالانه برگزار شود و به برترین مقالاتی که درخصوص دغدغه‌های آیت‌الله موسوی‌اردبیلی نوشته می‌شود جایزه‌ای داده شود.

در پایان این مراسم با حضور یادگار امام و حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدعلی موسوی‌اردبیلی، از سه جلد آثار مرتبط با آن مرجع عالی‌قدر رونمایی شد.

http://www.sharghdaily.ir/News/147291

ش.د9603652

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات