دکتر نصیبه الزکراکی درباره علت تهاجم نیروهای دولتی به محل اقامت علامه شیخ ابراهیم الزکزاکی گفت:«از برادرم در این باره سوال کردم، او از ابتدا آنجا بود. قرار بود ارتش مراسمی در زاریا برگزار کند. عده شعارهایی خطاب به آنها (نظامیان) سر دادند؛ فقط همین. او هیچ کس را ندید حمله کرده باشد یا کاری شبیه آن انجام داده باشد. آنها (نظامیان) همان جایی بودند که مردم بودند، نزدیک حسینیه بودند؛ همان جایی که برخی برنامه ها را اجرا می کنیم.»
به گزارش شبکه تلویزیونی پرس تی وی، دکتر نصیبه ابراهیم الزکزاکی دختر علامه شیخ ابراهیم الزکزاکی رئیس جنبش اسلامی در نیجریه که در دبی به سر می برد، در گفتگو با شبکه پرس تی وی گفت: «امروز با من تماس گرفتند. کاملاً در جریان هرآنچه بیرون اتفاق افتاده است نیستم، چون هم اکنون بیشتر با والدینم و کسانی که در خانه هستند در تماس هستیم. آنهایی که بیرون خانه هستند نمی توانند با ما ارتباط برقرار کنند. والدینم امروز تماس گرفتند. خواهرم تماس گرفت؛ حدود ساعت دوازده همین جا و گفت همه شوکه شده اند.»
دکتر نصیبه در پاسخ به سوال مجری مجروح شدن والدین خود را تایید کرد و گفت:«آنها مدت طولانی به حال خویش رها شدند؛ تلاش کردم با سایرین تماس بگیرم تا اگر در آن اطراف هستند به آنها کمک کنند. پرسیدم آیا کسی آن اطرف هست تا به والدینم کمک کنند، گفتند نه، همه هدف گلوله قرار گرفته اند و کاری از دست آنها بر نمی آید. سعی کردم با افراد زیادی که می شناسم تماس بگیرم تا شاید کسی به آنها (علامه شیخ الزکزاکی و همسرش) کمک کند. اما یک یا دو ساعت پیش سعید مسعود که در کمیسیون حقوق بشر اسلامی کار می کند به من گفت آنها را به سربازخانه ای انتقال داده اند و ابراز امیدواری کرد آن جا تحت درمان قرار بگیرند؛ اما مطمئن نبود.»
دکتر نصیبه الزکراکی درباره علت تهاجم نیروهای دولتی به محل اقامت علامه شیخ ابراهیم الزکزاکی گفت:«از برادرم در این باره سوال کردم، او از ابتدا آنجا بود. قرار بود ارتش مراسمی در زاریا برگزار کند. عده شعارهایی خطاب به آنها (نظامیان) سر دادند؛ فقط همین. او هیچ کس را ندید حمله کرده باشد یا کاری شبیه آن انجام داده باشد. آنها (نظامیان) همان جایی بودند که مردم بودند، نزدیک حسینیه بودند؛ همان جایی که برخی برنامه ها را اجرا می کنیم.»
دکتر نصیبه الزکزاکی افزود:« آنها [حسینیه] را محاصره و هر دو در ورودی را منفجر کردند و حسینیه را به آتش کشیدند؛ بعد از اینکه افراد بسیاری را کشتند.»
دختر شیخ ابراهیم الزکزاکی درباره تعداد کشته ها گفت:« دیروز به من گفتند چهارصد و پنجاه تن، اما امروز گفتند حدود سیصد جسد در بیمارستان است و احتمالاً حدود یک هزار نفر کشته شده اند، اما درباره آمار یقین ندارم.»
نصیبه الزکزاکی درباره سایر پیروان علامه شیخ الزکزاکی و اوضاع فعلی در صحنه تهاجم گفت:«اگر آنها (نظامیان) کسی را آن اطراف پیدا کردند، کشتند. در عکس هایی که از مقابل خانه ما تهیه شده است، فقط اجساد دیده می شود. اگر کسی [از پیروان] باشد فقط کسانی هستند که در آن منطقه حاضرند. نظامیان به کسی اجازه ورود به آن منطقه را نمی دهند. نظامیان برخی را دستگیر کردند و برخی را به جای دیگری بردند و با شلیک گلوله کشتند. یکی از نجات یافتگانی که با من صحبت کرد، گفت دچار توهم بوده و متوجه اطراف نبوده است. شاید دارویی به او داده بودند. نظامیان سعی داشتند از او سوالاتی بپرسند. او گفت سایر افرادی که با او دستگیر کردند کشته شدند. او توانست چهاردست وپا از وسط جنگل خود را به خیابان برساند و مردم او را پیدا کردند. اما همه کسانی که با او بودند کشته شدند.»
دخترعلامه شیخ ابراهیم الزکزاکی درباره آموزش های پدرش و علت تنفر و دشمی نظامیان نیجریه با مسلمانان گفت:«صادقانه بگویم، تنها چیزی که قادر به گفتنش هستم این است که پدرم سعی می کند مردم را متوجه کند. چون در نیجریه مردم ستمدیده هستندو حقوقی ندارند. دولت هرآنچه دوست دارد انجام می دهد. نظامیان حق دارند هرکسی را بکشند و هیچ کس حرفی نمی زند. پدرم تلاش می کرد مردم متوجه حقوقشان شوند و می بایست برای حقوق خود بجنگند. نظامیان قدرت را در دست دارند و نمی خواهند کسی این حق را از آنان بگیرد. اگر مردم متوجه شوند حقوقی دارند . می توانند انتخاب کنند، مجبور نیستند مثل امروزشان زندگی کنند.»
نصیبه الزکزاکی درباره مجازات عوامل تهاجم به خانه پدرش گفت:« آنها هیچ گاه مقصر شناخته نمی شوند. وقتی سه برادرم را کشتند، احساس می کنم برادرانم گمان می کردند مردم تلافی خواهند کرد و به نظامیان حمله خواهند کرد. اما هیچ کدام از این اتفاق ها نیفتاد. به یاد دارم پدرم چقدر افتخار می کرد که ما خودداری کرده ایم و به کسی حمله نکردیم. از نظامیان خواستیم مسئولیت کارشان را بپذیرند، اما نمی خواستیم خشونت به خرج دهیم.