در اينکه انتخابات بزنگاهي براي دخالت دشمن جهت تأثيرگذاري بر سرنوشت کشور است، شکي نيست، اما باتوجه به در پيشرو بودن دو انتخابات خبرگان رهبري و مجلس شوراي اسلامي، اکنون اين سؤال مطرح است که دشمن نسبت به انتخابات پيشرو چه طمعي دارد؟ به عبارتي، مهمترين انگيزه دشمن براي تحتتأثير قراردادن روند و نتيجه انتخابات در اسفند ماه امسال چيست؟ در اين خصوص توجه به چند نکته ضروري است:
1- در شرايط موجود، دشمن در مقابل جمهوري اسلامي ايران تغيير راهبرد نداده است، بلکه آنچه در فضاي برجام و پسابرجام صورت گرفته، صرفاً تغيير روش دشمن براي مقابله و دشمني با نظام اسلامي است؛ بدين معنا که دشمن از تقابل مستقيم با نظام اسلامي به تعامل و برقراري رابطه روي آورده است. به عبارت ديگر، عدم تغيير راهبرد دشمن در مقابل جمهوري اسلامي ايران بدين معناست که دشمن به دنبال تحقق همان اهداف و برنامه هاي قبلي خود در قبال اين نظام است و اگر در شرايط کنوني تغيير روش داده است، بدين جهت است که آنها به اين نتيجه رسيدهاند که سياست تقابل ديگر در مقابل جمهوري اسلامي ايران کارآيي ندارد، بلکه بايد با نزديکي و تعامل با اين نظام، درصدد تحقق اهداف خود بود.
2- باتوجه به آنچه گفته شد، مهمترين شيوهاي که در بستر برقراري رابطه و تعامل موردتوجه دشمن است، نفوذ در دستگاهها و ارکان تصميمگيري و تصميمسازي نظام اسلامي است و از اين جهت مجلس خبرگان رهبري و مجلس شوراي اسلامي به عنوان دو نهاد مهم و تأثيرگذار کشور، مورد توجه و طمع دشمن و به عنوان نقاط هدف نفوذ دشمن قرار دارند. در اين ميان، انتخابات مهمترين بزنگاه و روزنهاي است که دشمن با سوءاستفاده از بستر آن ميتواند به نفوذ در اين نهادها دل ببندد. اهميت اين روش براي دشمن بدان جهت است که اگر بتواند در نهادهايي به اين مهمي نفوذ کند، به آن اهدافي که با تحريم، تهديد و فشار نتوانسته بود به آنها جامه عمل بپوشاند، در اينجا براحتي و با کمترين هزينه بدانها نايل ميشود. به عبارت ديگر، آنگاه که دشمن بتواند در نهادهاي تصميمگيري مانند مجلس شوراي اسلامي يا مجلس خبرگان رهبري نفوذ کند، بدون اينکه نيازي به حضور فيزيکي در ايران داشته باشد و بدون اينکه نياز به صرف هزينههاي هنگفتي براي اثرگذاري بر روند سياستگذاري در ايران داشته باشد، به اهداف خود جامه عمل ميپوشاند؛ زيرا در صورت نفوذ در نهادهاي مذکور، سياستگذاري که به مثابه ريلگذاري براي حرکت دستگاههاي مختلف کشور است، در راستاي اهداف دشمن و با رعايت ملاحظات دشمن صورت ميگيرد. از اين رو، بدون شک دشمن به انتخابات پيشرو چشم طمع دوخته و نسبت به نتايج آن اميدوار است.
به طور مشخص بايد گفت که باتوجه به اينکه در محافل فکري و رسانههاي دشمن اين بحث مطرح است که خبرگان آينده، «خبرگان رهبرساز» است، دشمن در ارتباط با انتخابات کنوني مجلس خبرگان اين طمع را دارد که ترکيب و چينش نمايندگان اين مجلس به گونهاي باشد که چنانچه بخواهند رهبر را انتخاب کنند، اين رهبر همان کسي باشد که موردقبول دشمن باشد. از جمله اينکه اين رهبر بايد کسي باشد که به تغيير رفتار و هويت انقلابي ايران اسلامي روي آورد و به عنوان مثال از مواضع انقلابي در حوزههايي مانند حمايت از مسلمانان، محرومان، مستضعفان، استکبارستيزي و... دست بکشد و حاضر به کنارآمدن با نظام ظالمانه بين المللي به رهبري آمريکا باشد.
در ارتباط با مجلس شوراي اسلامي نيز بايد گفت که همانگونه که آمريکاييها يکي از دلايل پذيرش برجام را حمايت از طيفهاي به اصطلاح ميانهرو(غربگرا) در ايران اعلام کردند و به صراحت اعلام کردند که اگر ما توافق را نبپذيريم معلوم نيست که در انتخابات آينده چه بر سر رئيس جمهور روحاني ميآيد، آمريکا ميخواهد ترکيب مجلس آينده ايران به گونهاي باشد که نه تنها با دولت يازدهم در بسياري از زمينهها همسو باشد، بلکه قطب قدرتي باشد در دست طيفهاي به اصطلاح ميانهرو. اين امر طبيعتاً منجر به افزايش قدرت چانهزني و تعيينکنندگي طيفهاي ميانهرو(غربگرا) در درون حاکميت ايران خواهد شد و چنانچه آنها خواهان تصويب و اجراي موضوع خاصي باشند، هزينه مخالفت با آن از سوي نهادهاي انقلابي نظام بالا خواهد بود. بنابراين، آمريکا اميد دارد که با تسخير مجلس شوراي اسلامي توسط طيفهاي ميانهرو(غربگرا)، هم به تقويت جريانهاي ميانهرو غربگرا بپردازد و هم به نوعي نهادهاي انقلابي را در حاشيه قرار دهد. از اين رو، باتوجه به حساسيت انتخابات پيشرو، همانگونه که مقام معظم رهبري نيز تأکيد کردند، علاوه بر مشارکت همگاني و حضور حداکثري، ميبايست با هوشياري هرچه تمامتر به انتخاب گزينههاي اصلح پرداخته و همچون نهم دي ماه 1388، که نقشه شوم اقليت غربگراي داخلي و اربابان استکباري آنها با حرکت مبصرانه ملت خنثي شد، در انتخابات پيشرو نيز لازم است با بصيرتي همچون نهم دي عمل کرد تا رؤياي تغيير رفتار نظام اسلامي براي دشمن همچنان رؤيا باقي بماند.