(روزنامه ايران – 1394/10/14 – شماره 6116 – صفحه 10)
مجلس اول؛ رقابتیترین انتخابات
اولین انتخابات مجلس بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در 24 اسفند ماه سال 1358 برگزار شد. این انتخابات را تا حال حاضر رقابتیترین انتخابات دوران مختلف مجالس در ایران میدانند چون طیفهای مختلف سیاسی اعم از مذهبی ها، ملی گراها و چپها در آن حضور یافتند و فهرست انتخاباتی دادند. با این حال در نخستین انتخابات مجلس هم برخی نامزدهای حزب توده و سازمان چریکهای فدایی خلق رد صلاحیت شدند، چرا که به گفته مرحوم آیتالله مهدوی کنی وزیر وقت کشور، در قانون انتخابات قید شده بود نامزدها باید مقید به قوانین اسلام باشند.
«حزب جمهوری اسلامی» در رأس طیف مذهبیها قرار داشت به همراه برخی گروههای همسو همچون جامعه روحانیت مبارز و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی.
طیف ملی گراها را میتوان شامل فهرست طرفداران رئیس جمهوری وقت که به نام «دفتر همکاری مردم با رئیس جمهوری» فهرست دادند، نهضت آزادی و جبهه ملی دانست. طیف چپ هم با عنوان «کاندیداهای انقلابی و ترقی خواه» فهرست داده بودند.
با این حال در کنار ائتلافهای صورت گرفته گروههای سیاسی همچون جامعه روحانیت مبارز، جاما، جنبش مسلمانان مبارز و... هم اقدام به معرفی فهرست کردند که این فهرستها عمدتاً با فهرستهای دیگر اشتراکات زیادی داشت. اما رقابت اصلی در انتخابات مجلس اول بین حزب جمهوری اسلامی یا «ائتلاف بزرگ » با دفتر همکاریهای رئیس جمهوری و گروه همنام (نهضت آزادی) بود.
در نهایت از حوزه انتخابیه تهران که میزان الحراره انتخابات بود، حزب جمهوری اسلامی 23 نامزد اختصاصی خود را طی دو مرحله راهی مجلس کرد، فهرست جبهه ملی و حزب توده در تهران توفیقی نیافتند و بقیه راه یافتگان از حوزه انتخابیه تهران از فهرستهای گروه همنام (نهضت آزادی) و دفتر همکاریهای رئیس جمهوری بودند: مهدی و عبدالعلی بازرگان، مصطفی چمران، هاشم صباغیان، کاظم سامی، علی گلزاده غفوری و عزتالله سحابی.
مجلس دوم؛ ورود شورای نگهبان حذف ملی گراها و چپها
شاید مهمترین تفاوت اولین دوره انتخابات مجلس با دورههای بعد، حضور نداشتن شورای نگهبان برای نظارت بر انتخابات بود. 26 فروردین 63 در حالی انتخابات دومین دوره مجلس برگزار شد که برخی گروهها و حزبهای فعال در دوره اول دیگر حضوری در عرصه سیاست نداشتند؛ برخی همچون حزب توده غیر قانونی اعلام شده بود و برخی دیگر همچون نهضت آزادی و جاما و جنبش مسلمانان مبارز هم که هنوز غیر قانونی نشده بودند، نامزدهایشان احراز صلاحیت نشدند. بدین ترتیب در غیاب نیروهای ملی و چپ، رقابت بین نیروهای مذهبی بود.
حزب جمهوری اسلامی،جامعه روحانیت مبارز و دفتر تحکیم وحدت شاخص ترین گروه هایی بودند که فهرست انتخاباتی دادند، اگرچه نامزدهای مشترک بین حزب جمهوری اسلامی و جامعه روحانیت زیاد بود، اما این دو تشکل با یکدیگر ائتلاف نکردند. دفتر تحکیم وحدت هم که در انتخابات اول بیشتر سرگرم مسائل درونی دانشگاهها مثل انقلاب فرهنگی و تسخیر سفارت امریکا بود، در دوره دوم فعالیت خود را به بیرون دانشگاه تسری داد و حضوری پررنگ در انتخابات داشت.
این تشکل دانشجویی که دو نامزد اختصاصی (ابراهیم اصغرزاده و محسن میردامادی) داشت با انجمن اسلامی معلمان و خانه کارگر ائتلاف کردند. تعدادی از نامزدهای این ائتلاف هم که عمدتاً شخصیتهای برجسته سیاسی وقت بودند در بین فهرستهای دیگر و از جمله فهرست حزب جمهوری اسلامی و جامعه روحانیت مشترک بودند.
در نهایت فهرست حزب جمهوری اسلامی بیشترین کرسیهای مجلس دوم را نیز در اختیار گرفت که تعداد زیادی از آنها البته با نامزدهای مورد حمایت جامعه روحانیت مبارز مشترک بودند، اگر چه زمزمههای اختلافاتی در بین اعضای جامعه روحانیت مبارز پیش از انتخابات شنیده میشد، اما این اختلافات در درون مجلس دوم آشکار تر و در نهایت منجر به انشعاب چپها از طیف راست شد. تعداد بیشتری از اعضای جامعه روحانیت مبارز منتقد جدی سیاستهای دولت در حوزه اقتصاد بودند و حتی خواستار تغییر نخست وزیر وقت هم شدند.
هیأت مؤتلفه و جامعه انجمنهای اسلامی اصناف و بازار هم به طیف راست جامعه روحانیت نزدیک بودند. در مقابل چهره هایی همچون مهدی کروبی، محمود دعایی و سید محمد موسوی خوئینیها طرفدار دولت و سیاستهای اقتصادی آن بودند که در نهایت هم با محوریت همین چهرهها مجمع روحانیون مبارز تأسیس شد و طیف نیروهای مذهبی انقلاب به طور رسمی به جناح راست و چپ تقسیم شدند؛ اکثریت مجلس دوم در اختیار جناح راست بود.
مجلس سوم؛ انشعابیون اکثریت شدند
اختلافات درونی جامعه روحانیت مبارز در ماههای منتهی به انتخابات مجلس سوم در 19 فروردین 67 روز به روز بیشتر و آشکار تر میشد. این اختلافات عمدتاً بر سر نگاه به مسائل اقتصادی، اجتماعی، عملکرد دولت و احکام حکومتی و نحوه پیاده کردن دیدگاههای امام بود که در نهایت در نیمههای سال 66 منجر به تأسیس مجمع روحانیون مبارز شد. از این پس این تشکل تازهتأسیس، محور فعالیتهای جناح چپ شد. بر همین اساس انتخابات سومین دوره مجلس هم تحتالشعاع رقابت جامعه روحانیت مبارز و مجمع روحانیون مبارز شد. این در حالی بود که حزب جمهوری اسلامی و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی هم قبل از انتخابات منحل شده بودند. نهضت آزادی هم در انتخابات یاد شده قصد مشارکت داشت.
علی اکبر محتشمیپور در نامهای به امام(ره) تقاضای تعیین تکلیف کرد و امام هم در پاسخ به این نامه نوشت: «نهضت آزادی برای هیچ امری از امور دولتی یا قانونگذاری یا قضایی صلاحیت ندارد.» این نامه بعدها از سوی شخصیتهای برجسته نهضتی مبهم خوانده شد. مجمع روحانیون مبارز با شعار «اسلام پابرهنگان» اقدام به انتشار فهرست در تهران کرد. بر اساس فتوای امام(ره) تشکلهای روحانی مجمع، جامعه روحانیت مبارز تهران و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم فقط در شهر خود میتوانستند کاندیدا معرفی کنند.
در این دوره عمدتاً 7 گروه یا تشکل سیاسی فعال بودند و اقدام به انتشار فهرست کردند، علاوه بر مجمع و جامعه روحانیت مبارز تهران، دفتر تحکیم وحدت، خانه کارگر، انجمن اسلامی معلمان ایران، انجمن اسلامی وزارتخانهها و مؤسسات دولتی و انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها حضور انتخاباتی داشتند. دفتر تحکیم وحدت، انجمن اسلامی معلمان و خانه کارگر ائتلاف «مستضعفین و محرومین» را تشکیل دادند که 25 نامزد آن با فهرست مجمع روحانیون مبارز مشترک بود.
جامعه روحانیت مبارز هم فهرست 30 نفرهای برای تهران معرفی کرد. محمد رضا باهنر تنها نامزد اختصاصی جامعه روحانیت بود که به مجلس راه یافت و نامش در فهرستهای دیگر نبود. محسن نوربخش و علی اکبر ناطق نوری از دیگر نامزدهای راه یافته این فهرست به مجلس اگر چه در فهرست مجمع روحانیون مبارز نبودند، اما در فهرست ائتلاف مستضعفین و محرومان بودند.
این انتخابات پیروزی بزرگی برای جناح چپ شد که اکثریت مجلس را از آن خود کرد. محمد یزدی از جمله شخصیتهای برجسته جناح راست بود که در انتخابات مجلس سوم رأی نیاورد. مهدوی کنی هم در مرحله اول انتخاب نشد و از رقابت در مرحله دوم هم انصراف داد.
مجلس چهارم؛ اکثریت جناح راست
قبل از برگزاری انتخابات مجلس چهارم در 21 فروردین 1371 تحولات و اتفاقات مهم سیاسی در کشور افتاده بود. امام خمینی(ره) بنیانگذار انقلاب اسلامی رحلت کرده بود، قانون اساسی دچار تغییراتی شده و دولت کارگزاران سازندگی بر سر کار آمده بود؛ چپها که جایگاه قبلی خود در قوه مجریه را از دست داده بودند، در انتخابات مجلس چهارم اکثریت خود در مجلس را نیز از دست دادند. انتخابات مجلس چهارم البته بسیار پر مناقشه و محل بروز اختلافات شدید بین هیأتهای اجرایی (وزارت کشور) و شورای نگهبان (ناظران انتخابات) بود. پس از اعلام اسامی نامزدهای تأیید صلاحیت شده مشخص شد که 900 نفر توسط هیأتهای نظارت رد صلاحیت شدهاند. 58 نفر از رد شدگان نمایندگان ادوار مجلس بودند که 40 نفرشان نماینده مجلس سوم بودند. عمده چهرههای شناخته شده رد شده از جناح چپ بودند. سید هادی خامنه ای، هادی غفاری، ابراهیم اصغرزاده و عاتقه صدیقی همسر شهید رجایی از جمله تأیید نشدهها بودند؛ بهزاد نبوی که برای انتخابات میان دورهای مجلس سوم تأیید شده بود در انتخابات چهارم رد صلاحیت شد.
این موضوع سایه سنگینی بر سر رقابتهای انتخاباتی گذاشت. گروههای سیاسی چپ همچون دفتر تحکیم وحدت، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، انجمن اسلامی معلمان، انجمن اسلامی مهندسین و انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها در بیانیهای در اعتراض به وضعیت موجود فهرست انتخاباتی ندادند و اعلام کردند که فهرست مجمع روحانیون را ارجح میدانند، اگر چه پیشبینی میشد مجمع روحانیون هم در انتخابات شرکت نکند اما در پی دیدار مهدی کروبی با رهبر انقلاب و جلسه مهم این تشکل چپ گرا، در 16 فروردین بیانیهای صادر شد که در آن تأکید شده بود «با وجود فضای ناسالم، در انتخابات شرکت میکنیم». در نهایت فهرست 30 نفره مجمع روحانیون منتشر شد که 3 نامزد مشترک با فهرست جامعه روحانیت مبارز داشت؛ محمود دعایی، محسن یحیوی و سید علی اکبر ابوترابی فرد.
در سوی مقابل اما تمرکز فعالیتهای سیاسی جناح راست در دست جامعه روحانیت مبارز تهران بود. سایر گروهها همچون مؤتلفه اسلامی، جامعه اسلامی مهندسین، جامعه وعاظ تهران و... از فهرست جامعه روحانیت حمایت کردند. مواضع جامعه روحانیت و جناح راست حول حمایت از رهبری و دولت بود با شعار «پیروی از خط امام، اطاعت از رهبری، حمایت از هاشمی». آیتالله آذری قمی از بزرگان این جناح گفته بود: «مخالفت با کارهای هاشمی مخالفت با رهبری است و مخالفت با رهبری هم دشمنی با امام زمان، علی ابن ابیطالب و پیغمبر است.» (روزنامه سلام شهریور 70) اکثریت مجلس چهارم از آن جناح راست شد.
مجلس پنجم؛ درخشش کارگزاران سازندگی
در پنجمین دوره انتخابات مجلس(18 اسفند 74) رقابت بین 4 طیف اصلی بود؛ جامعه روحانیت مبارز، حزب کارگزاران سازندگی، ائتلاف خط امام و جمعیت دفاع از ارزشهای انقلاب اسلامی. حزب کارگزاران و جمعیت دفاع از ارزشها، اولین حضور انتخاباتی خود را تجربه میکردند. مجمع روحانیون و دفتر تحکیم وحدت در این انتخابات هم معترض رد صلاحیتهای نامزدهای خود بود و فهرستی معرفی نکرد. اما ائتلافی به نام «خط امام» متشکل از سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، انجمن اسلامی معلمان و انجمن اسلامی مدرسین فهرست 30 نفرهای را معرفی کردند. حزب کارگزاران با شعار «عزت اسلامی، تداوم سازندگی و آبادانی ایران» فهرست 30 نفره برای تهران داد.
جامعه روحانیت دوباره با شعار «پیروی از خط امام، اطاعت از رهبری و حمایت از هاشمی» فهرست 30 نفره برای تهران داد. گروههای همسو در جناح راست هم از همین فهرست حمایت کردند. جمعیت دفاع از ارزشهای انقلاب اسلامی هم که منتقد سیاستهای فرهنگی دولت وقت بودند به دبیر کلی «محمدی ری شهری» فهرست 30 نفره دادند که 13 نامزد با جامعه روحانیت و 7 نفر با فهرست کارگزاران مشترک بودند.
نهضت آزادی هم 10 نامزد را روانه وزارت کشور برای ثبت نام کرد که از این میان 4 نفر (عزت الله سحابی، ابوالفضل بازرگان، محمد بسته نگار و غلامعباس توسلی) تأیید شدند. این 4 نفر اما در اعتراض به رد صلاحیت هم طیفان خود و اینکه در آخرین لحظه ها، تأیید شده و امکان رقابت ندارند انصراف دادند. فهرست جامعه روحانیت و کارگزاران بیشترین پیروزی را کسب کردند و نامزدهای اختصاصی ائتلاف خط امام و دفاع از ارزشها رأی نیاوردند. در مجلس پنجم هم جناح راست اکثریت مجلس را کسب کرد اما کارگزاران سازندگی و نیروهای چپ اقلیت قوی را تشکیل دادند.
مجلس ششم؛ ناکامی جناح راست
در انتخابات ششم (29 بهمن 78) بهدلیل تعییر قانون انتخابات و تعیین حد نصاب کسب 25 درصد آرا در مرحله اول، برای نخستین بار 30 نماینده تهران در مرحله اول انتخاب شدند. البته به دلیل اختلاف نظر بین شورای نگهبان و وزارت کشور سرنوشت 3 کرسی به مرحله دوم واگذار شد. این انتخابات را هیچ گروهی تحریم نکرد حتی ملی مذهبیها و نهضت آزادی هم در انتخابات شرکت کردند و توانستند علیرضا رجایی و رحمان کارگشا از حوزه تهران و اراک را روانه مجلس کنند اما شورای نگهبان آرای آنها را باطل اعلام کرد.
جامعه روحانیت این بار هم محور تحرکات جناح راست بود. این بار اما گروههای همسو در جناح راست فهرستهای اختصاصی دادند که البته بسیاری از نامزدهایشان با فهرست جامعه روحانیت مشترک بود. مرجعیت مجمع در جناح چپ اما از دست رفته بود و حزبهای تازه تأسیس همچون جبهه مشارکت و همبستگی میداندار بودند. در جناح چپ هم همچون جناح راست اگر چه فهرستهای متعددی ارائه شد اما نامزدها عمدتاً مشترک بودند. جبهه دوم خرداد متشکل از 14 حزب طرفدار دولت اصلاحات، جبهه مشارکت و حزب همبستگی، مطبوعات طرفدار دوم خرداد، حزب کارگزاران، دفتر تحکیم وحدت، حزب نوپای اعتدال و توسعه در کنار جامعه روحانیت مبارز و گروههای همسوی جناح راست فهرست دادند.
از نکات قابل توجه حضور غلامعلی حداد عادل در فهرست کارگزاران و محسن رضایی در فهرست مجمع روحانیون بود. مهدی کروبی و علی اکبر محتشمیپور در حالی جزو نامزدهای مورد حمایت «جمعیت ایثارگران» بودند که نامشان در فهرست کارگزاران نبود. هاشمی رفسنجانی هم در فهرستهای دوم خردادی و مجمع روحانیون قرار نگرفت. در پی اعلام منتخبان از سوی شورای نگهبان، هاشمی رفسنجانی از جایگاه 30 به 20 صعود کرد و رسول منتجب نیا و الیاس حضرتی که در ردیف 27 و 29 بودند تنزل پیدا کرده و به مرحله دوم راه یافتند. حداد عادل هم که بنا بر اعلام وزارت کشور در مرحله اول انتخاب نشده بود، در نهایت نفر سی ام و تنها راه یافته جناح راست از تهران شد. هاشمی رفسنجانی البته انصراف داد. از فهرست مطبوعات دوم خرداد که نامزدهایش با دیگر فهرستهای اصلاح طلبان مشترک بود، 29 نامزد به مجلس راه یافت، از فهرست جبهه مشارکت 27 و از مجمع روحانیون 20 نفر. اصلاح طلبان اکثریت مجلس را از آن خود کردند.
مجلس هفتم؛ تحریم و شرکت نکردن اصلاح طلبان
هفتمین انتخابات مجلس در اول اسفند 82 برگزار شد و 8 هزار و 169 نفر ثبت نام کردند (19 درصد بیشتر از مجلس ششم). صلاحیت 434 نفر (5/32 درصد) در هیأتهای اجرایی و صلاحیت 3 هزار و610 نفر (44 درصد) در هیأتهای نظارت رد شد. در ادامه با پیگیریهای رئیسان قوای مجریه و مقننه و به توصیه رهبری صلاحیت بیش از 1000 نفر تأیید شد اما اصلاح طلبان معتقد بودند که چهرههای شاخص آنها در میان تأیید شدهها نیستند. 85 نفر از نمایندگان مجلس ششم در بین رد شدهها بودند که این منجر به تحصن و استعفای دسته جمعی برخی از نمایندگان ششم شد.
دفتر تحکیم وحدت انتخابات را تحریم کرد، دیگر اعضای جبهه دوم خرداد هم بجز مجمع روحانیون، خانه کارگر و مجمع اسلامی بانوان اعلام کردند که در اعتراض به رد صلاحیتها در انتخابات شرکت نمیکنند. جامعه روحانیت، هیأت مؤتلفه، جمعیت ایثارگران، جامعه زینب و جمعیت زنان انقلاب اسلامی که دیگر اصولگرایان خوانده میشدند، ائتلاف «آبادگران ایران اسلامی» را تشکیل داده و فهرست مشترک دادند. مجمع روحانیون، کارگزاران، همبستگی، حزب اسلامی کار و خانه کارگر فهرستی را با نام «ائتلاف برای ایران» معرفی کردند که توفیقی نیافت. مهدی کروبی، رسول منتجب نیا، علیرضا محجوب، مجید انصاری، سهیلا جلودار زاده، جمیله کدیور و محمود دعایی به دور دوم راه یافتند که البته کروبی و منتجب نیا در میانه راه انصراف دادند. سهیلا جلودارزاده تنها نامزد چپها بود که از تهران وارد مجلس هفتم شد. ائتلاف آبادگران بیش از 200 کرسی را در اختیار خود گرفت.
مجلس هشتم؛ چهرههای شاخص اصلاحطلب راهی مجلس نشدند
انتخابات هشتم در 24 اسفند 86 برگزار شد. پیش از آن نشستی به پیشنهاد حبیب الله عسگراولادی دبیر جبهه پیروان خط امام و رهبری و دعوت محمود احمدینژاد رئیس دولت وقت و با حضور برخی شخصیتهای برجسته اصولگرا در نهاد ریاست جمهوری برگزار شد که مقدمه تشکیل «جبهه متحد اصولگرایان» در انتخابات هشتم شد. سه ضلع اصلی این جبهه، اصولگرایان سنتی با محوریت جبهه پیروان، اصولگرایان تحولخواه با محوریت جمعیت ایثارگران و حامیان احمدینژاد با محوریت رایحه خوش خدمت بود. با این حال در کنار جبهه متحد اصولگرایی یک ائتلاف دیگر به نام «ائتلاف فراگیر مردمی اصولگرایان» متشکل از برخی طیفهای دیگر اصولگرایی بود که در جبهه متحد اصولگرایی به بازی گرفته نشدند.
اصلاح طلبان هم اگر چه نسبت به انتخابات مجلس هفتم فعال تر در انتخابات شرکت کردند اما توفیقی نیافتند. آنها با سه فهرستی وارد عرصه شدند. ائتلاف اصلاح طلبان با حضور جبهه مشارکت، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، مجمع روحانیون مبارز، کارگزاران و خانه کارگر و مجمع نیروهای خط امام و....
حزب «اعتماد ملی» هم که بعد از انتخابات ریاست جمهوری 84 و جدایی مهدی کروبی از مجمع تأسیس شده بود، فهرست جداگانهای داد که البته 80 درصد نامزدهایش با فهرست اصلاح طلبان مشترک بود. فهرست سوم هم به نام «ائتلاف مردمی اصلاحات» با محوریت مصطفی کواکبیان و حزب مردمسالاری با حضور چند حزب کمتر شناخته شده معرفی شد.
اکثریت مجلس هشتم از آن اصولگرایان شد و اصلاح طلبان کمتر از 50 نفر را راهی این مجلس کردند. تنها راه یافته مورد حمایت اصلاح طلبان از تهران علیرضا محجوب بود. نامزدهای اختصاصی ائتلاف فراگیر اصولگرایان هم از تهران به مجلس راه نیافتند. از نکات قابل توجه در فهرستهای اصولگرایان اینکه علی مطهری سهمیه حامیان دولت در فهرست جبهه متحد اصولگرایان بود که بعدها به یکی از منتقدان جدی دولت احمدینژاد تبدیل شد.
مجلس نهم؛ رقابت اصولگرایان در غیبت اصلاح طلبان
انتخابات نهم (12 اسفند 90) نخستین انتخابات بعد از انتخابات پر مناقشه و بحث برانگیز ریاست جمهوری 88 بود. اصلاح طلبان حضور معناداری در این انتخابات نداشتند. بسیاری از چهرههای برجسته اصلاح طلب در زندان بودند و برخی احزاب آنها نیز منحل و رسانه هایشان هم تعطیل شده بود. برخی گروهها تحریم کردند و برخی هم اساساً ورودی به انتخابات نداشتند. خانه کارگر و حزب مردمسالاری شناخته شده ترین احزاب اصلاح طلبی بودند که فهرست مشترک 15 نفرهای معرفی کردند.
اگر چه اصلاح طلبان در حاشیه بودند اما در بین اصولگرایان اختلافات بیش از پیش شده بود. جبهه متحد اصولگرایی با محوریت جامعتین این بار هم فهرست داد که متشکل از طیف سنتی و تحولخواه اصولگرایان بود. در میان حامیان دولت دستهبندی جدیدی ایجاد شد. برخی که حلقه پیرامونی احمدی نژاد را با عنوان جریان انحرافی میشناختند در قالب جبهه پایداری وارد انتخابات شدند و در مقابل فهرستی هم با عنوان«حامیان گفتمان انقلاب اسلامی» منتشر شد که محوریت آن حامیان احمدینژاد و اسفندیار رحیم مشایی بودند.
در این دور و در غیاب اصلاح طلبان و تشدید اختلافات درونی اصولگرایان، این هیأتهای اجرایی بودند که گوی سبقت را در رد صلاحیتها از هیأتهای نظارت ربودند. بخشی از رد شدههای هیأتهای اجرایی 25 نماینده مجلس هشتم و از جمله علی مطهری، حمید کاتوزیان، علیرضا محجوب، قدرت الله علیخانی، نادر قاضیپور و... بودند که در پی اعتراضها و پیگیریهای رئیس مجلس وقت صلاحیت آنها تأیید شد. اینها عمدتاً از منتقدان احمدینژاد در مجلس و امضا کننده طرح سؤال از رئیس جمهور بودند. در این مرحله صلاحیت 17 درصد نامزدها در هیأتهای اجرایی رد شدند که در دورههای گذشته به بیشتر از 5 درصد نرسیده بود.
«جبهه ایستادگی» هم به محوریت احزاب نزدیک به محسن رضایی فهرست معرفی کرد. جبهه متحد اصولگرایی بر خلاف دور قبل نام مطهری، کاتوزیان و علی عباسپور از منتقدان احمدینژاد را در فهرست خود قرار نداد. لذا فهرستی با عنوان «صدای ملت» با 18 نامزد برای تهران معرفی شد.در نهایت 188 نماینده اصولگرا، 20 اصلاح طلب، 56 مستقل و 5 نماینده اقلیتهای مذهبی به مجلس راه یافتند.
با این وصف و با وجود برخی انتقادات و اعتراضات از سوی گروه های سیاسی در ادوار مختلف، آنچه محسوس است اینکه کرسی های نمایندگی ملت در قوه مقننه دست به دست شده و نوعی چرخش قدرت را به خود دیده است. فضای سیاسی کشور در روزهای منتهی به 7 اسفند و انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی هم نشان دهنده عزم جدی طیف های سیاسی برای حضور در این رقابت است با این تفاوت که به نظر می رسد در کنار فهرست های متعلق به دو جناح اصلاح طلب و اصول گرا، اعتدال گرایان هم این بار نقش آفرینی پررنگ تری داشته باشند.
http://iran-newspaper.com/?nid=6116&pid=10&type=0
ش.د9405338