آمارها گواهي ميدهد طي شش سال گذشته شمار ازدواجها در کشور کاهش چشمگيري داشته است، يعني افت 40 درصدي! از طرف ديگر در چند سال اخير زنگ خطر کاهش جمعيت طي دهه هاي آينده به گوش ميرسد. بنابراين کم شدن ازدواج ها و از طرفي کم شدن ميزان زاد و ولدها تعادل جمعيتي کشور را در آيندهاي نه چندان دور برهم خواهد زد و برهم خوردن ساختار جمعيتي کشور يعني بروز مشکلات عديده از جمله کمبود در تامين نيروي کار مورد نياز و پير شدن جمعيت کشور. بنابراين پيش از همه بايد روي افزايش ازدواج ها تمرکز کرد، موضوعي که اين روزها کرونا هم دليل ديگري شده بر روند نزولي آن.
اما چرا ازدواج در سال هاي اخير غول شاخ داري شده است که علیرغم آنکه بسياري از جوانان به آن راغب هستند، ولي از نزديک شدن به آن ترس و واهمه دارند؟! عوامل متعددي قطعا کنار هم جمع شده تا وضعيت به اين شکل در آمده است. دشواري يافتن شغل، بالارفتن بي حساب تورم، افزايش اجاره بهاي مسکن و صعود لحظه اي! قيمت لوازم خانگي، بخش مهمي از اين عوامل هستند. حمايتهاي دولت هم در قالب وام ازدواج تا حدي کمک کننده است، ولي با توجه به شرايط دشواري که در سال هاي اخير ايجاد شده اين کمکها را نميتوان چندان در محاسبات دخيل کرد. بنابراين در اين که حمايت دولت در امر ازدواج به اشکال مختلف لازم و ضروري است شکي نيست، ولي بخشي از دشواريهايي که روي ازدواج تاثير مستقيم و منفي گذاشته برگرفته از نگاه والدين و خانواده هاست.
هنوز حافظه بسياري از ما ياري ميکند که در دو سه دهه گذشته در تدارک ازدواج نه خبري از جهيزيه سرشار از کالاي خارجي و لوکس بود و نه تالارهاي پر زرق و برق عروسي و نه از رهن آپارتمان هاي چند خوابه در شروع زندگي. لوازم ضروري زندگي آن هم از نوع ايراني اش به اضافه جشن هاي ساده عروسي در خانه ها و مستقر شدن در يکي از اتاق هاي خانه پدري همه آن چيزي بود که براي شروع يک زندگي مشترک مهيا ميشد و رقم ميخورد. اما جامعه ايراني به سرعت از آن شرايط منطقي و معقول فاصله گرفت و خود را غرق در تجملات و چشم و هم چشمي کرد و از ازدواج يک غول شاخ دار ساخت. کدام عقل سليم فرمان ميدهد که پدرکارگر و کارمند عروس به هر قيمتي و با قرض و وام و سختي به دنبال خريد اجناس غيرضروري و گران قيمت برود و باز کدام عقل سليمي حکم ميکند که والدين داماد ليست بلندي بنويسند از مهمانهايي که قرار است در يک تالارپر هزينه از آنها پذيرايي شود، هرچند صاحب مجلس سالها بايد بدهيهاي خود را بابت اين بريز و بپاش ها بدهد!
ما والدين زماني که به تماشاي بيهوده جهيزيه يک عروس رفتيم و از اجناس خارجي و لوکس به مثابه واجبات حرف زديم و استفاده کرديم و زرق و برق پوچ سالن هاي عروسي چشم مان را گرفت، همان وقت داشتيم براي خودمان و فرزندان مان اين ذهنيت را ميساختيم که عروسي و ازدواج اين گونه بايد باشد و چقدر سخت است و در همان حين از نفس ازدواج و سادهزيستي براي بچههايمان حرف زديم و عمل کرديم؟ تا چشم برهم ميزنيم بچههاي ما بزرگ ميشوند و در گروه افراد در سنين ازدواج تعريف ميشوند. پس بايد مواظب طرز تفکرمان و رفتار و عمل مان باشيم که الگوي بيچون و چرا فرزندان مان خواهد شد.
امسال بيش از هر زمان ديگري قيمت رهن و اجاره خانه و قيمت لوازم خانگي به ويژه اجناس خارجي سير صعودي به خود گرفته و فاصله اش از درآمدهاي ما چيزي شبيه زمين تا آسمان است و در اين وضع غمبار کرونايي، اقتصاد هم لرزه به خود ديده است. آيا بهتر نيست کمي هم به فکر رونق توليدکننده هاي وطني باشيم و با سربلند از آنها خريد کنيم و فشار مضاعفي را هم متوجه خود نکنيم. حتي اگر امکان خريد کالاهاي خارجي گران قيمت را داريم از خريد شان صرف نظر کنيم و بخشي از توان مالي مان را اختصاص بدهيم براي تامين مالي اجاره خانه زوج جوان. مهمانيهاي کم جمعيت و کم هزينه تدارک ببينيم و جشن عروسي را به همين اندازه خلاصه کنيم. اجازه بدهيم شروع زندگي مشترک شروع دغدغه پرداخت هزينههاي عروسي تا مدتها بعد از آغاز زندگي مشترک نباشد و سدي هم در برابر آن هايي قصد ازدواج دارند و از هزينه هاي آن بيمناکند.
روزهاي کرونايي در کنار همه مضرراتي که به بار آورده يک ثمره هم داشته و آن کاستن از هزينه هاي جشن هاي عروسي است. بسياري از زوج هاي جوان اين روزها منتظر نمانده اند تا بلکه به اميد خدا يک روز کرونا رخت ببندد و برود؛ آنها بسيار عاقلانه و منطقي بي جشن و بي مهماني راهي زندگي زير يک سقف مشترک مي شوند و به برکت اين سادگي، ازدواج به معناي واقعي نزديک تر شده است.