صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۳۱ خرداد ۱۴۰۰ - ۰۶:۰۱  ، 
کد خبر : ۳۳۱۵۶۶

یادداشت روزنامه‌های دوشنبه ۳۱ خردادماه

روزنامه کیهان **

انتخابات حماسه بود؛ خام خون‌آشامان نشوید/محمد ایمانی

انتخابات ۲۸ خرداد از جهات مختلف، حائز اهمیت است و نباید اجازه داد سارقان حرفه‌ای سیاست و رسانه، «حقیقت‌ربایی» کنند. سارقان حرفه‌ای، سوژه را سرگرم می‌کنند، یا شوک به او می‌دهند، و هنگامی که گیج شد، سرمایه‌اش را می‌ربایند. «مردم‌ربایی» یا «ربودن افکار عمومی»، کار روتین کلاهبرداران سیاست است. چنانکه روایت انتخابات را از پله دوم، بلکه چهارم و پنجم انجام می‌دهند!
گفتنی درباره انتخابات، بسیار است و در این مجال، تنها به چند مورد اشاره می‌شود:
۱- آمریکا، انگلیس و اسرائیل، به واسطه انتخاب آقای رئیسی و پیش‌بینی روی کار آمدن دولتی باانگیزه و انقلابی، ضربه کم‌نظیری از ملت ایران خورده‌اند. اما پادو‌های آن‌ها پس از ناکامی در مأموریت اول، اکنون تقلا می‌کنند حقیقت پیروزی بزرگ ملت ایران و شکست سهمگین دشمنان او را تحریف کنند. حتما میزان مشارکت و تحلیل علل نوسان آن مهم است و باید آسیب‌شناسی شود. اما مهم‌ترین اتفاق انتخابات، شکست اردوگاه دروغی است که به مدت چند ماه، در حال اجرای سنگین‌ترین عملیات روانی برای تمدید «مدیریت منفعل نسبت به غرب» و ممانعت از انتخاب رئیس‌جمهور انقلابی بود. انتخابات ۲۸ خرداد، روز عزای بزرگ آمریکا و انگلیس و اسرائیل (و ارتجاع سعودی) است که برای جبران سرشکستگی‌هایشان در منطقه، روی انتخابات ایران سرمایه‌گذاری وسیعی کرده بودند. هزاران وطن‌فروش در داخل و خارج هم در این میان، عارشان نبوده که با خیانت به مردم خود، کاسبی کنند.
۲- بخشی از این سامانه سیاسی و رسانه‌ای آلوده، همان است که «اکبر- گ» (از عناصر فراری مدعی اصلاح‌طلبی)، اواخر اسفند ۹۸ درباره یک قلم خیانت‌شان نوشت: «ما کارمندان دولت‌های راست افراطی، از طریق کروناهراسی، ایران و ایرانیان را نابود خواهیم کرد. ما کارمند رسمی بخش پروپاگاندای دولت ترامپ، بوریس جانسون، نتانیاهو و سعودی هستیم. وظیفه ما وحشت‌افکنی پیرامون شیوع کرونا در ایران است تا با فروپاشاندن سازمان اجتماعی، مردم را به خشونت جمعی بکشانیم... گمان باطل نکنید که ما «مخالف سیاسی»، «مدافع حقوق بشر»، «فمینیست» و... هستیم؛ نه، ما فقط کارمند پروپاگاندای دولت‌های راست افراطی هستیم. تلویزیون مال بن‌سلمان است و «منبع معتبر» هم کسی جز خود او نیست... ما تشنه مرگ و خون مردم ایرانیم. کاری را که شدید‌ترین تحریم‌های تاریخ نتوانست با ایران انجام دهد، ما موظفیم انجام دهیم».
۳- موضوع کاهش مشارکت را باید درست روایت کرد. از تأثیر حداقل ده درصدی کرونا بر اساس پیش‌بینی همه مراکز نظرسنجی که بگذریم، بسیاری از مردم چند سال است با نتایج سوءمدیریت برخی دولتمردان، دست و پنجه نرم می‌کنند. در واقع کشور همزمان با تحریم دشمن، گرفتار سوءمدیریت داخلی بوده است. مردم در هفت، هشت ماه گذشته، شاهد دستور‌های پیاپی گرانی از سمت دولت، دپوی چندباره میلیون‌ها تن کالا در گمرکات و بنادر، کمیابی کالا‌های اساسی، و معضل مسکن و اجاره‌بها بوده‌اند. برخی مدیران، متأسفانه چنان قبل از انتخابات با معیشت طبقات ضعیف تا کردند که گویا نه غم مردم را می‌خورند و نه متولی تدارک امید و نشاط برای مشارکت انتخاباتی هستند.
۴- این خبر را مرور کنید؛ سردبیر نشریه صدا (ارگان حزب اتحاد ملت)، ۱۶ آذر ۱۳۹۸ درباره شوک بنزینی سال ۹۷، به سایت انصاف‌نیوز گفت: «چرا روحانی چهار روز قبل از گرانی بنزین آنگونه سخنرانی می‌کند؟ کدام رئیس‌جمهور اعلام کرده بود که فلان قدر کسری بودجه داریم؟ آقای روحانی در یزد از کسری بودجه گفت و یکسری حملات هم به رئیسی انجام داد. همین روش را در کرمان به شکلی دیگر ادامه داد. مهم‌تر از همه این‌ها اعلام کرد به توافقات پشت‌پرده هم پایبند است؛ همه اینها، یعنی روحانی می‌خواهد به هر قیمتی شده، دوباره با آمریکا مذاکره کند. اینجا بود که قمار کرد. وقتی دید چیزی دستش ندارد، بنزین را گران کرد تا جامعه به شرایط اقتصادی واکنش نشان دهد؛ فشار از پایین اتفاق بیفتد تا در بالا چانه‌زنی کنند که مذاکره انجام شود. می‌گویند وزیر اطلاعات در جلسه دولت هشدار داده اگر بنزین را گران کنید، جامعه به‌هم می‌ریزد و روحانی خندیده است. اینکه می‌گویند گران کردن بنزین تصمیم غیرکارشناسی و اطلاع‌رسانی آن هم غلط بوده؛ اتفاقاً از نظر روحانی، تصمیم هم کارشناسی بوده و هم نحوه اطلاع رسانی- در واقع اطلاع نرسانی- درست بوده تا جامعه بیشتر عصبانی شود»!
۵- همزمان با انتشار این روایت، دبیرکل حزب اتحاد ملت، سخنانی قابل تأمل را بر زبان راند: «اعتراضات اخیر، موجب ریزش رای اصلاح‌طلب‌ها نشده یا اگر شده خیلی کمتر از میزانی است که از رای اصولگرا‌ها ریزش کرده. اعتراضات معمولا در حواشی شهر‌های بزرگ و در مناطقی که مردم از برخورداری مالی کمتری بهره‌مند هستند، اتفاق افتاد. اینجا‌ها به‌طور سنتی جا‌هایی بوده که مردم مناسکی رای می‌دادند، یعنی همان‌طور که نماز می‌خوانند و روزه می‌گیرند، می‌آمدند و رای می‌دادند، خب این‌ها الان آسیب دیده‌اند؛ بنابراین برخلاف دوره‌های قبل که کاهش مشارکت، بیشتر به ضرر اصلاح‌طلب‌ها بود، بعد از این اعتراضات اخیر در حقیقت کاهش رای بیشتر در اردوگاه اصولگرایان اتفاق افتاده است»!
۶- شبیه این گزارش‌های تلخ و وقاحت‌آمیز را خبرگزاری دولتی «خبر آنلاین» در تاریخ ۱۹ بهمن ۹۲ و در یادداشتی با عنوان «جایزه بهترین کارگردانی برای روحانی؛ در حاشیه چگونگی توزیع کالا‌های اساسی» منتشر کرد: «توزیع سبد کالا با شیوه‌ای که انجام شد، نه یک اتفاق بود و نه عملی که تبعات آن برای روحانی و مردانش غیرقابل پیش بینی باشد. او دقیقاً همین - ازدحام، دعوا و مرافعه و احیانا له شدن زیر دست و پا- را پیش بینی می‌کرد و اصلا آن را برای پیشبرد استراتژی خارجی خود لازم داشت. نگاه کنیم به اظهارات اخیر وندی شرمن که گفته «شما در اخبار دیدید ایران اخیرا به‌طور قابل مشاهده‌ای غذا بین مردم فقیر جامعه توزیع کرده تا نشان دهد کاهش محدود تحریم ها، تأثیر مستقیم داشته.». این دقیقاً همان نتیجه‌ای بوده که روحانی از توزیع سبد کالا داشته، روحانی به یک نمایش برای ارائه در جشنواره‌های خارجی نیازمند بود؛ اینکه مردم حاضرند برای چند کیلو مرغ و برنج با هم درگیر شوند. درست است که روش توزیع چندان مناسب نبود، اما اگر بتوان جایزه فستیوال جهانی را به خود گرفت، به تحقیر چند روزه‌ای که بازیگران آن شدند، می‌ارزید»!
۷- حماسه انتخابات در بحبوحه کج کارکردی چنین مدیریتی از یک طرف، و بمباران رسانه‌ای «تشنگان خون ملت ایران» از طرف دیگر، در امنیت و شکوه کامل برگزار شد و قابل مقایسه با انتخابات در هیچ جای دیگر نیست. در این میان، خیلی اعتماد به نفس بالایی می‌خواهد که کسانی در گذشته، رای مردم را با وعده دلاری هزار تومانی ربوده باشند، سپس همان دلار ۳۷۰۰ تومانی را به ۳۳ هزار تومان و ۲۴ هزار تومان برسانند، و حالا بدون اینکه خجالت بکشند یا خنده‌شان بگیرد، برای کاهش مشارکت مردم سوگواری کنند! نکته عجیب، کاهش ۲۳ درصدی مشارکت به نسبت انتخابات چهار سال قبل، آن هم با وجود تأثیر دست‌کم ۱۰ درصدی کرونا، و همچنین کاستی‌های اجرایی روز رای‌گیری نیست. (آقای وهاب‌زاده مشاور وزیر بهداشت می‌گوید «گروه‌های حساس، بیماران و سالمندان، جمعیتی حدود ۱۰ میلیون نفر را تشکیل می‌دهند که بسیاری از آن‌ها به‌خاطر نگرانی از کرونا نتوانستند در انتخابات شرکت کنند). شگفتانه، حماسه مردم نجیبی است که با وجود همه خباثت‌های دشمن و جفای دوست‌نمایان، حصار تحریم را شکستتد و آن حماسه بزرگ را آفریدند. از یاد نبریم که از انبوه رسانه‌ها و چهره‌های ائتلاف مدعی اصلاح‌طلبی و اعتدال گرفته، تا حلقه انحرافی و برخی مدعیان منحرف عدالت‌خواهی، چقدر در این چند ماه فضا‌سازی مسموم کردند.
۸- انصاف نیست درباره طیف اصلاح‌طلبان، یک قضاوت مشترک ارائه بدهیم. اما این هم حقیقتی است که باید مرزبندی‌ها در طیفی که مدعی است می‌خواهد در چارچوب نظام کار کند و ضمنا بخشی از فعالان آن عینا مثل ضدانقلاب ورشکسته یا بدتر از آن رفتار می‌کنند، معلوم شود. نمی‌شود شاکله و سران یک اردوگاه سیاسی - به جز چند استثنا - بسیج بشوند تا فلان نامزد رای بیاورد، اما وقتی کل رای این ائتلاف زیر سه میلیون (یک ششم رای نامزد منتخب مردم) شد، رای‌ندادگان به علل متفاوت را مصادره به مطلوب ضدانقلاب کنند! گفتند مردم زیر میز بزنند و مردم متفقا زیر میز دولت متبوع این طیف زدند. حالا چرا صورت مسئله و موضوع را جابه‌جا می‌کنند؟ مشکل این ریزش پایگاه اجتماعی، در درون این طیف و کارنامه‌شان است. استناد به رای باطله که می‌تواند دلایل متعدد داشته باشد، یا آن‌ها که به هزار و یک دلیل رای نداده‌اند، مشکل جبهه اصلاحات را برطرف نمی‌کند. به نظر می‌رسد بخشی از سروصدا و هیاهو درباره میزان مشارکت، لاپوشانی ناکامی انتخاباتی و ضمنا تلاش برای ترمیم شکاف عمیقی است که در این جبهه رخ داد و موجب عبور رسمی از تحریمی‌هایی مثل موسوی و برخی احزاب همسو شد. این همان شکافی است که در اثر ریزش پایگاه اجتماعی، ابتدا «شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان» (شعسا) را در بحبوحه انتخابات مجلس به انحلال کشاند و سپس در «نهاد اجماع‌ساز اصلاح‌طلبان» (ناسا)، موجب دودستگی شد. این شکاف، میان آن‌هایی است که می‌خواهند زیر سقف ایران و جمهوری اسلامی باشند، و آن‌ها که پا در مسیر بی‌بازگشت خیانت گذاشته‌اند.

۹- مشارکت بالا بسیار مطلوب است، اما کافی نیست و باید دید چه چیزی به آن ضربه می‌زند؟ در دو انتخابات ۹۲ و ۹۶، حدود ۷۳ درصد رای دادند. اما خروجی وعده‌های خلاف واقع، جز یأس و سرخوردگی عمومی نبود؛ چنانکه مقبولیت فرد منتخب آن روز، اکنون زیر شش درصد است. مغرضان بهانه‌جو، مشارکت بالا باشد یا پایین، بهانه‌ای برای شیطنت پیدا می‌کنند. مگر انتخابات سال ۸۸ با مشارکت ۸۵ درصد مردم برگزار نشد؟ آیا مغرضان دهان‌شان بسته شد، یا از روزنی دیگر وارد شدند؟ اتفاقا وضعیت امروز کشور، بسیار با ثبات‌تر از انتخابات ۸۸ است، چرا که اغلب نامزد‌ها برخلاف سال ۸۸، در تله نامزد‌های بداخلاق برای دوقطبی کردن فضا و به جان هم انداختن مردم نیفتادند؛ مخصوصاًً نامزد پیروز که انصافا تراز‌های بالای اخلاقی را نشان داد و «ادب مرد به ز دولت اوست» را به تصویر کشید. بداخلاقی‌های ۸۸ و بی‌انصافی‌های ۹۲ و ۹۶، اسباب تبدیل جشن ملی مشارکت، به تلخکامی بود.
۱۰- خبر مهم انتخابات، تغییر ریل دولت به خدمتگزاری و اعتماد و اتکا به ظرفیت‌های بزرگ کشور است. اما هیاهوی بزرگی به راه افتاده تا این خبر بزرگ را غیب کند یا از چشم‌ها بیندازد. این پیروزی، به اندازه انتخابات مجلس و شاید بیش از آن ارزشمند است، به‌ویژه اینکه نرخ مشارکت در این دو سال، ۷ درصد افزایش یافته است. آقای رئیسی با وجود حجم بی‌سابقه تخریب‌ها، به اندازه دو رئیس‌جمهور قبلی در اولین دوره انتخاب آن‌ها (سال‌های ۸۴ و ۹۲) رای کسب کرده؛ اما با وجه تمایز «رعایت اخلاق و انصاف». او فقیه و حقوقدانی متخلق است که به جای هوچی‌گری سیاسی، مبارزه واقعی با فساد دانه‌درشت‌ها کرده است. رئیسی همان‌قدر که به شخصیت محبوب ملی در این سال‌ها تبدیل شده، مغضوب مفسدان دانه‌درشت و کابوس شبانه‌روز آنهاست.
۱۱- انتخابات، بخشی از مصاف آخرالزمانی جنود عقل و ایمان و امید، با جنود شیطانی جهل و یأس بود. ملت ایران در این مواجهه، با وجود قصور و تقصیر برخی مدیران، خوش درخشید. پس از این هم، بار اصلی بر دوش دولت تازه‌نفس است که ضمن همدلی و هماهنگی با دو قوه دیگر، تقویت امید و اعتماد و همت عمومی برای ساختن ایرانی قوی‌تر و با نشاط‌تر را اولویت حرکت خود قرار دهد؛ ان‌شاء‌الله.

********************

روزنامه وطن امروز**

نگاهی به ابعاد افشای شنود جاسوسی آمریکا از سران اروپایی
اروپای خشمگین، آمریکای نگران/مهدی خانعلی‌زاده

۲ جنگ جهانی در سال‌های ۱۹۱۴ و ۱۹۳۹ میلادی را باید نقاط عطف قاره سبز در چندصد سال اخیر دانست؛ جایی که قدرت‌های اروپایی که تا چند سال قبل از آن، اکثر نقاط جهان را تحت سلطه خود داشتند و اساسا نظم جهانی را آن‌ها تعیین می‌کردند، تا اندازه‌ای به یکدیگر آسیب زدند که دیگر رمقی برای ادامه حراست از نظم اروپامحور بین‌المللی باقی نماند.
بعد از پایان جنگ دوم جهانی در سال ۱۹۴۵ میلادی، زیرساخت‌های صنعتی و اقتصادی اروپای غربی بشدت آسیب دید و کشور‌هایی مانند فرانسه، انگلستان و آلمان، توانایی احیای مجدد اقتصاد خود را نداشتند؛ تا جایی که هشدار خطر فروپاشی و تجزیه این کشورها، از سوی کارشناسان مطرح می‌شد. در همین راستا، «طرح مارشال» توسط آمریکا اجرا شد و کمک‌های بلاعوض واشنگتن به کشور‌های اروپای غربی- به شرط تعهد به بازسازی اقتصادی خود تحت نظارت و مدیریت آمریکا- پرداخت شد. طبق این طرح که توسط «جورج مارشال»، وزیر وقت خارجه ایالات متحده مطرح شد، اروپا به صورت غیررسمی به یکی از ایالات آمریکا تبدیل شد و این مسیر، در نهایت منجر به تشکیل اتحادیه اروپایی شد؛ اتحادیه‌ای که بیشتر از تامین منافع اعضای خود، حامی روند نظارتی آمریکا بر قاره سبز است. حالا پس از گذشت بیش از ۳ ربع قرن از پایان جنگ دوم جهانی، رویداد‌هایی که در اروپا رخ داده، نشان ناکارآمد و بی‌اثر شدن چسب طرح مارشال است. «برگزیت» نخستین نشانه این مسیر بود که با احتمال روی کار آمدن راستگرایان در فرانسه و خروج آنگلا مرکل از عرصه سیاسی در آلمان، می‌تواند به یک بحران جدی برای اتحادیه اروپایی تبدیل شود و نظمی را که واشنگتن در دوران پساجنگ دوم جهانی برای قاره سبز تدارک دیده بود، بهم بزند. حالا اتحادیه اروپایی در بحرانی‌ترین شرایط از زمان تاسیس خود است. روند اتحادیه از همان سال‌های پس از پایان جنگ دوم جهانی که با شکل‌گیری جامعه زغال سنگ و فولاد آغاز شد تا سال ۱۹۹۱ که اتحادیه اروپایی به شکل رسمی و کنونی تاسیس شد، همیشه شیبی مثبت داشت و کشور‌های مختلف اروپایی- بویژه اروپای شرقی که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به دنبال بازیابی قدرت اقتصادی و سیاسی خود بودند- تقاضای عضویت در اتحادیه را داشتند. حتی در اوج بحران اقتصادی حوالی سال ۲۰۰۸ میلادی هم اتحادیه توانست ساختار خود را ترمیم و تثبیت کند. با این حال، این روند مثبت با شوک بزرگی به نام برگزیت در سال ۲۰۱۶ مواجه شد؛ شوکی که نه فقط یکی از ستاره‌های پرچم آبی‌رنگ اتحادیه، بلکه یکی از ارکان و استوانه‌های اصلی آن را از مدار اروپا خارج کرد. تبعات این مساله تا اندازه‌ای بود که شعار «فرگزیت» (خروج فرانسه از اتحادیه اروپایی) را تبدیل به شعار اصلی یکی از احزاب در انتخابات ریاست‌جمهوری فرانسه کرد و هر چند موفق نشد «مارین لوپن» را به کاخ الیزه برساند، اما نشان داد اقبال زیادی به این مساله وجود دارد.
از ۳ ستون اصلی اتحادیه اروپایی- انگلیس به عنوان ستون سیاسی، فرانسه به عنوان ستون فرهنگی و آلمان به عنوان ستون اقتصادی- یک ستون فروریخته و ستون دیگر هم ترک برداشته است. افزایش نارضایتی‌ها در آلمان و وضعیت دشوار حزب آنگلا مرکل در انتخابات اخیر این کشور هم نشان داد چندان نمی‌توان روی استواری طولانی‌مدت ستون سوم تکیه کرد. حالا، اتحادیه اروپایی بیشتر از هر زمان دیگری به «کشتی تایتانیک» شبیه است؛ مجموعه‌ای زیبا و رؤیایی که قرار بود نماد نظم نوین جهانی و برچیده شدن مرز‌ها باشد، اما صخره‌‎ برگزیت به سرعت این رؤیا را تبدیل به یک کابوس بزرگ کرد. در همین اوضاع، انتشار خبر شنود جاسوسی کاخ سفید از مقامات ارشد کشور‌های بزرگ اروپایی که متحدان جدی و راهبردی واشنگتن محسوب می‌شوند، شوک جدیدی به سران بروکسل وارد کرد. صدراعظم آلمان و رئیس‌جمهور فرانسه از دانمارک و آمریکا خواسته‌اند درباره مساله شنود توضیح دهند و جوانب امر را شفاف‌سازی کنند. امانوئل مکرون پس از نشست مجازی با آنگلا مرکل با لحنی اعتراضی گفت: «چنین چیزی بین شرکا پذیرفتنی نیست. انتظار می‌رود دانمارک و آمریکا حقایق امر را به وضوح توضیح دهند». آنگلا مرکل نیز از آنچه روی داده، برافروخته است. او در تایید انتقاد مکرون گفت: «نگرش دولت آلمان نسبت به شنود مکالمات مقامات سیاسی همان است که قبلا بود». این رویکرد اگر چه با اظهار تأسف «جو بایدن» روبه‌رو شده، اما مشخص می‌کند طرف آمریکایی تا چه اندازه به وفاداری شرکای راهبردی خود در اروپا شک دارد و همین مساله را دستمایه‌ای برای جاسوسی از آنان قرار داده است. کاهش قدرت نرم آمریکا در دوران ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ و همچنین تاکید رئیس‌جمهور سابق بر رویکرد «اول آمریکا»، حالا عیان‌تر از همیشه نشان می‌دهد نظم آمریکایی جهان نه‌تن‌ها برای قدرت‌های اروپایی هم دیگر قابل پذیرش نیست، بلکه حتی خود کاخ سفید هم از قیام علیه آن توسط سایر کشور‌های قدرتمند جهان، بیم دارد. از سوی دیگر، شنود جاسوسی از متحدان اروپایی توسط کاخ سفید را می‌توان در راستای همان چیزی تحلیل کرد که در ابتدای متن گفته شد. در واقع، زنگ خطر پایان دوران «مارشال‌گرایی در اروپا» باعث شده ایالات متحده آمریکا به فکر حفاظت و حراست از اتحادیه آمریکایی اروپا بیفتد؛ رویکردی که تاکنون نتیجه عکس داشته و اروپایی‌ها را از استواری تکیه‌گاهی به نام واشنگتن، ناامید کرده است.

********************

روزنامه خراسان**

۱۰ جمله بی تعارف با منتخب مردم/کورش شجاعی

مردم عزیز و بزرگوار ایران به رغم گلایه ها، اعتراض‌ها و کاستی‌های فراوان موجود بار دیگر با اقدامی ستودنی در ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ حماسه‌ای باشکوه آفریدند و با حضور و «میدان داری» خود دست رد به سینه بدخواهان و دشمنان زدند و همچون «آرش» از اراده سترگ خود تیری بر چله کمان گذاشتند و بر قلب سیاه آرزومندان فروپاشی و شکست و تسلیم ایران بزرگ نشاندند تا نشان دهند همچنان در پی تداوم و تحکیم عزت و استقلال و اقتدار کشورشان هستند و بر عهدی که با شهیدان بسته اند وفادارند. حضور گسترده مردم علاوه بر افزایش «عمق راهبردی»، تجلی مردم سالاری، نه گفتن به خواست دشمنان، نشان از یک واقعیت غیرقابل کتمان و باارزش دیگر نیز داشت و آن هم «امید» بسامان شدن و اصلاح امور به ویژه حل مشکلات اقتصادی. امیدی که با درایت و عمل به وعده‌های منتخب مردم قابل تحقق است. پس جناب آقای رئیسی منتخب محترم مردم شریف ایران این گوی و این میدان وامید و انتظار ملت برای آینده‌ای روشن‌تر و بهتر.

امیرکبیر در کمتر از ۴ سال چه کرد؟

۱- دوره چهار ساله ریاست جمهوری فرصت کمی برای اصلاح امور و انجام کار‌های بزرگ نیست، جناب آقای رئیسی حتما می‌دانید «امیرکبیر» که تا همیشه تاریخ برای ایرانیان، عزیز خواهد بود در مدت کمتر از چهار سال چه خدمات ارزنده و اقدامات راهبردی و تغییر ساختار‌های موثری در نظام مدیریت و به تبع آن پیشرفت کشور به وجود آورد آن هم در زمان سلطه پادشاهی مستبد، دیکتاتور و نالایق و در فضایی که پر بود از کینه و دسیسه و سر به دامان گذاری اجانب! بنابراین گرچه مردم انتظار معجزه ندارند، اما انتظار گام گذاشتن استوار و محکم شما در مسیر امثال امیرکبیر و بزرگوارانی همچون شهید رجایی و باهنر و ... را دارند.
۲- جناب رئیسی شما مفتخر به پوشیدن لباس روحانیت هستید پس وظیفه شما در عمل به وعده‌ها، وفاداری به قانون اساسی، پاسداری از اسلام عزیز و خون پاک شهیدان، امانتداری رای مردم، مدیریت مومنانه اداره کشور و حفظ «کرامت» ملت بزرگ ایران بسی سنگین‌تر است و پرواضح است که شکستن شاخ غول بوروکراسی زائد حاکم بر برخی سازمان‌ها و دوایر دولتی و غیردولتی و هرچه پاسخ گو کردن ادارات و سازمان‌ها و رعایت حرمت ارباب رجوع قطعا به حفظ کرامت مردم کمک شایانی می‌کند که این یکی از انتظارات به حق مردم و از جمله مهم‌ترین وظایف مجموعه حاکمیت و به ویژه دولت است که امیدواریم وجهه همت شما و کابینه انتخابی شما باشد.
۳- گسترده کردن دامنه مشاوران نخبه و فرهیخته، متعهد و دلسوز و آینده نگر و آشنا با مطالبات واقعی مردم از همه سلیقه‌های سیاسی تا صاحبان سلیقه‌های متفاوت و مخالف قطعا می‌تواند رئیس جمهور آینده را در پیشبرد و اصلاح هرچه بهتر امور یاری دهد امید که شما آقای رئیسی به عنوان سیزدهمین رئیس جمهور ایران اسلامی به این مهم بیش از دیگران اهتمام بورزید.

چاپلوسان و متملقان را برانید

۴- منتخب محترم مردم؛ شما بهتر از نگارنده می‌دانید، زبان متملقان و چاپلوسان از تیغ آخته و آکنده به زهر برای هر مسئولی خصوصا رئیس قوه مجریه که مدیریت کلان کشور برعهده اوست خطرناک‌تر است، پس حتی یکی از این چنین افرادی را در حریم خود راه ندهید تا هم خود از خطر اینان در امان بمانید هم از واقعیت‌های جامعه بیشتر و دقیق‌تر مطلع شوید و هم ریشه تملق و چاپلوسی را در حد توان بخشکانید.

بغض‌های فروخورده مردم در فضای بی رونق رسانه‌ای

۵- جناب رئیسی، به عنوان یک روزنامه نگار بر این باورم که بخشی از بغض‌های فروخورده مردم ناشی از فضای نه چندان باز و بی رونق و بی رمق رسانه‌ای و بعضا «خودسانسوری»‌های بی مورد است، بنابراین پیشنهاد می‌کنم با قول و فعل خود به بازشدن هرچه بیشتر این فضا و رونق رسانه‌ها آن هم در این شرایط سخت و سنگین اقتصادی اهتمام جدی داشته باشید تا مردم گلایه‌ها و اعتراض‌های خود را بتوانند از رسانه‌های متعلق به خودشان فریاد کنند نه این که برخی مجبور شوند حرف هایشان را در رسانه‌های اجنبی مطرح کنند.
۶- حجت الاسلام رئیسی، پیشنهاد می‌کنم جلسات مستمر «نق گوش کردن» راه بیندازید و با سعه صدر از زبان دوستان و هم سلیقه‌ها و نیز هم سلیقه‌های سیاسی خود، بشنوید هر آن چه را که باید. اجازه دهید بلکه خواهش کنید اهل فن و خبره و آگاهان و دلسوزان عملکرد شما، معاونان و وزیران شما را بی لکنت زبان نقد کنند.

مردم را محرم بدانید، جواب اعتماد را با اعتماد بدهید

۷- منتخب محترم مردم، مردم را محرم بدانید و آن چه را باید و حق ایشان است صادقانه، علنی و شفاف بگویید و پاسخ «اعتماد مردم» را با اعتماد به آنان بدهید، چرا که می‌دانید هرجا مسئولی از سر صدق نیت و گفتار و عملکرد از مردم کمک خواست، پاسخی صادقانه و مومنانه و ایثارگرانه دریافت کرد، مشارکت آحاد ملت در تهیه کمک‌های مومنانه و بسته‌های معیشتی، کمک‌های بی شائبه مردم در حوادث گوناگون و ... از جمله همراهی‌های ارزشمند این ملت نجیب و شریف و لبیک به ندای رهبر عزیز و سلیمانی سردار دل هاست.
۸- جناب رئیسی، نیک می‌دانید که معاونان و کابینه، اصلی‌ترین سهم و نقش را در تحقق وعده‌های شما از جمله خشکاندن ریشه فساد و مهار دیو پلید گرانی، تورم، رکود و بیکاری دارند. پس با مشورت اهل فن، بهترین‌ها را، افراد انقلابی، آگاه، مدیر، پرانگیزه، مومن و کارآمد را بر این امور بگمارید و در عزل وزیران کم انگیزه، کم کار و مقصر کمترین تردیدی به خود راه ندهید چرا که دیگر اکنون وقت و فرصت آزمون و خطا نیست.
۹- جناب آقای رئیسی، رای پرشمار و قاطع مردم به شما آن هم در این شرایط بسیار حساس اصلی‌ترین پشتوانه برای عمل به وعده‌ها و تحقق مطالبات مردم است.
تلاش بی وقفه برای حل مسائل و مشکلات گوناگون، ارتقای جایگاه منطقه‌ای و بین المللی کشور، مبارزه با فقر و فساد و تبعیض، اصلاح جدی و موثر نظام بانکی، بازگرداندن ارزش پول ملی با توجه جدی و عملی به اقتصاد مقاومتی، جلوگیری از خام فروشی، جهش تولید، برداشتن موانع از سر راه تولید داخلی و حمایت‌های لازم و به موقع از آن، جلوگیری از واردات بی رویه و قاچاق کالا، نظارت جدی و موثر بر بازار و تلاش برای حفظ کرامت همه ایرانیان چه آنان که به شما رای دادند چه آنان که به دیگر نامزد‌های ریاست جمهوری رای دادند و چه آنانی که به دلایلی اصلا رای ندادند از جمله خواسته‌ها و مطالبات مردم است که امیدواریم به فضل الهی و کمک مجلس و همراهی ملت به سرانجامی نیکو و در خور شأن مردم و ایران بزرگ برسد.
۱۰- اما نکته آخر، جناب آقای رئیسی این درست که اصلی‌ترین مشکل حال حاضر کشور مسائل و مشکلات اقتصادی است، اما به شدت بر این مهم اصرار می‌ورزم که به داد «فرهنگ»، فرهنگ غریب و مهجور مانده برسید، به داد نجات جامعه از آسیب‌های اجتماعی از جمله طلاق، اعتیاد و ... برسید، بی گمان هیچ کاری از جمله حل مشکلات اقتصادی بدون «پیوست فرهنگی» تاثیر لازم و ماندگاری نخواهد داشت. به امید پیشرفت، اعتلا و سرافرازی هرچه بیشتر مردم و سرزمین مادری مان ایران.

********************

روزنامه ایران**

صیانت از صندوق رأی برای انتقال قدرت/عباس سلیمی نمین*

اندک زمانی پس از اعلام نتایج قطعی انتخابات ریاسـت جمهـوری، آقـای روحانی با حضور در دفتر آقـای رئیسی، عملاً فرایند انتقال قدرت را آغاز کرد. باوجود این، آنچه ما در مسأله انتقال قدرت از طریق صندوق رأی درک می‌کنیم، فراتر از این اتفاق است. به عبارت دیگر، آنچه در ارتباط با بهبود تعاملات سیاسی میان نخبگان و نیرو‌های برجسته سیاسی می‌بینیم، حاصل حرکت مردم است؛ یعنی توجه دادن همه نخبگان به این حقیقت که قدرت، از طریق صندوق رأی توزیع می‌شود و مردم کسانی را صالح می‌دانند که هم دارای قابلیت‌ها و سلامت و هم دارای اخلاق بهتری در تعامل با دیگران باشند. این امر دستاورد ارزنده و شایسته‌ای است که امیدوارم مردم با استمرار در این مسیر بتوانند اصلاحات لازم را در فضای عمومی کشور و نیز در فضای خواص صورت بدهند. برای تبیین اهمیت این فرایند، باید آن را با رویکرد دشمنان این ملک و ملت مقایسه کرد، دشمنانی که از دموکراسی و تعامل سازنده دم می‌زنند، اما برخورد آنان با صندوق رأی ملت ایران واقعیت نیات سوء آنان نسبت به این کشور را نشان داد. یکی از دشمنان برجسته و باسابقه ما دولت انگلیس است که ابتدا با اشغال بخش‌هایی از کشور بویژه در جنوب و سپس با کودتای ۱۲۹۹ به صورت رسمی بر کشور مسلط شد. در این انتخابات، واقعیت برخورد این کشور به عنوان دشمن دیرینه ما با صندوق رأی ایرانیان روشن شد. کما اینکه در همه کشور‌های اقماری انگلیس، مسائل زیادی برای رأی‌دهندگان ایجاد شد، در کانادا اساساً اجازه رأی‌گیری داده نشد...
در نیوزیلند، استرالیا و خود انگلیس هم برخورد‌های بسیار خشنی با رأی‌دهندگان ایرانی صورت گرفت، آن هم درحالی که پلیس مسئولیت حفظ امنیت رأی‌دهندگان را به‌عهده داشت. تعبیر رساتر اینکه در این کشور‌ها عمداً دست منافقین (مجاهدین خلق) را باز گذاشتند تا به رأی‌دهندگان ایرانی حمله کنند. این نشانه به ما می‌گوید این کشور‌ها از رشد سیاسی ملت ایران ناراحت هستند. از زاویه‌ای دیگر، برخورد با رأی‌دهندگان به این معنی است که ملت ما به تبلیغات چند ماهه رسانه‌های «بی‌بی‌سی» «منوتو» «سعودی اینترنشنال» و رسانه‌های دیگری که با هدایت انگلیسی‌ها علیه ایرانیان فعالیت می‌کردند، پاسخ ندادند. در مقابل، دشمنان نیز به دلیل خشم زیاد از این مسأله دست منافقان را باز گذاشتند تا به رأی‌دهندگان ایرانی حمله کنند. برداشت دیگر از این اتفاقات این است که دشمنان ما، نه تنها با فرایند انتقال قدرت ملت‌های مستقل از صندوق رأی مخالفند، بلکه راه را باز می‌گذارند تا با باورمندان به این راه و علاقه‌مندان به تعالی و پیشرفت کشور، برخورد فیزیکی شود. برخورد فیزیکی از سوی گروهک منافقین هدایت شد که خود، نه تنها سابقه دموکراسی ندارند، بلکه اعضای مرکزیت خود را به‌دلیل اختلاف عقیده کشتند و به آتش کشیدند. در اینجا باید شجاعت ایرانیان خارج از کشور را ستود که به‌رغم انفعال پلیس از انتخاب خود عقب‌نشینی نکردند. به عبارت دیگر، اصرار ایرانیان در داخل و خارج به صیانت از صندوق رأی، به معنای باور ایرانیان به اصالت انتخابات و فرایند انتقال قدرت از طریق صندوق رأی است. برگزاری موفق انتخابات، نه تنها به این معنی است که ایرانیان در هر دوره تأثیرات کار خود را در جامعه ارزیابی کرده و در عین حال، با حضور در پای صندوق‌ها تعاملات داخلی را نیز ارتقا می‌دهد. این امر در عین حال به معنای شکست پروژه دشمنان نیز هست، دشمنانی که نشان داده‌اند آنان هیچ اعتقادی به تداوم دموکراسی در ایران ندارند و اگر دوباره بر ایران مسلط شوند، جریان‌هایی مانند منافقین را بر جامعه ما حاکم می‌کنند.
باید توجه داشت که توجه به اهمیت و کارکرد صندوق رأی و اصالت آن، چیزی نیست که به‌راحتی قابل دستیابی باشد، بلکه طی تعاملات سیاسی طولانی و با مرارت بسیار حاصل می‌شود. به عبارت دیگر اگر ملت ایران بر این امر اصرار نداشت که سرنوشت خود را از طریق صندوق رأی دنبال کند، به این تجربیات گرانسنگ نائل نمی‌آمد؛ بنابراین بدانیم که تقویت شأن و منزلت خودمان صرفاً از طریق صندوق رأی است و نیز بدانیم که حاصل این عزت را که برای خود رقم زده‌ایم در آینده در صحنه‌های داخلی و بین‌المللی دریافت می‌کنیم.
در چنین چشم‌اندازی است که رفتن آقای روحانی به دفتر آقای رئیسی و آغاز فرایند انتقال قدرت را می‌توان گامی در جهت ارتقای تعاملات سیاسی در کشور ارزیابی کرد. البته نباید از این واقعیت غفلت کرد که در میان همه نامزدان حاضر در انتخابات، آقای رئیسی حملات غیرمنصفانه نسبت به دولت نداشته و برخورد وزینی با دولت داشت. درحالی که بعضی از نامزدان حاضر به سیاه‌نمایی روی آوردند که کار غلطی بود. چراکه همگان قبول داریم انتقاد‌های زیادی به دولت روحانی وارد است، اما این دولت دستاورد‌هایی هم دارد. اینکه برخی از نامزدان همه چیز را کاملاً سیاه جلوه دادند، قطعاً به نفع جامعه ما نیست و طبیعتاً منجر به یک یأس سیاسی نسبت به صندوق رأی می‌شود. زیرا پس از سیاه‌نمایی مردم فکر می‌کنند که باوجود صندوق رأی چیزی برایشان حاصل نشده است، درحالی که برخلاف این رویکرد، هم رشد سیاسی برایشان حاصل شده و هم اینکه ما از مشکلات عبور کردیم. به عنوان مثال، دشمن می‌خواست ما با تحریم‌ها به زانو در بیاییم، اما عملکرد همین دولت با همه ضعف‌های آن باعث شد ما نه تنها به زانو در نیاییم، بلکه مقابل دشمن مقاومت کنیم. اما این واقعیت در بیانات بسیاری از نامزدان نبود، اما آقای رئیسی در این مسأله، نمره خوبی گرفتند، به این معنی که به دولت انتقاد کرد، اما سیاه‌نمایی نکرد. در چنین شرایطی، طبیعتاً رقبای او هم سعی می‌کنند که این برخورد‌های اخلاقی را گرامی بدارند. بنابراین، آنچه اتفاق افتاد از زوایای مختلف، گامی بلند و رو به جلو است، یعنی هم رویکرد آقای رئیسی در انتخابات پسندیده بود و هم حرکت آقای روحانی شایسته و متأثر از حرکت آقای رئیسی به حساب می‌آمد.
اما آنچه امروز به عنوان فردای انتخابات اهمیت دارد، این واقعیت است که امروز همه ما باید تلاش کنیم تا تعلق خاطر ما به صندوق رأی بیشتر بشود. وقتی تنفر انگلیسی‌ها از توجه ایرانیان به طریق صندوق رأی را می‌بینیم، باید بدانیم که رشد و تعالی در گرو آن است که ما همواره مسائل قدرت و تقسیم قدرت را از طریق صندوق رأی دنبال کنیم. این امر هم هوشمندی ملت ایران را از افزایش می‌دهد و هم شأن ملت ایران را ارتقا می‌بخشد.

*تحلیلگر سیاسی اصولگرا

********************

روزنامه شرق**

رئیسی و آینده پیش‌رو/محمود صادقی

۱- سرانجام انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰ بنا بر آمار رسمی با شرکت ۲۸ میلیون و ۹۳۳ هزار و چهار نفر، معادل ۴۸.۸ درصد واجدان شرایط برگزار شد. اگرچه نرخ کل مشارکت در این انتخابات نسبت به انتخابات مجلس یازدهم حدود شش درصد افزایش را نشان می‌دهد که با وجود شرایط کرونایی و تشدید فشار‌ها و نارضایتی‌ها درخور تأمل است، اما ترکیب آرا نشانگر آن است که این افزایش بیش از آنکه به چهار نامزد باقی‌مانده در راند آخر انتخابات داده شده باشد، به آرای باطله یا به صندوق ریخته‌نشده، با رقم بی‌سابقه چهار میلیون و ۱۰۰ هزار، معادل ۶.۹۱ درصد واجدان شرایط، اختصاص یافته است. این میزان به علاوه ۳۰ میلیون و ۷۱۰ هزار نفری که در انتخابات شرکت نکردند، نشانگر آن است که ۵۸.۶۹ درصد از واجدان شرایط به هیچ‌یک از نامزد‌ها رأی نداده‌اند و رئیس‌جمهور منتخب با رأی ۱۷ میلیون و ۹۲۶ هزار و ۳۴۵ نفر راهی پاستور شده است.

۲- سیزدهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری در حالی برگزار شد که مطابق نظرسنجی‌ها و پیش‌بینی‌های قبلی سطح مشارکت عمومی به پایین‌ترین حد خود در چهار دهه گذشته رسیده بود. با وجود این و با اینکه نامزد‌هایی که در جناح مقابل و منتقد دولت مستقر قرار داشتند، با توجه به مشکلات معیشتی جاری و بالابودن سطح نارضایتی عمومی، کار نسبتا آسانی در مبارزات و مناظرات انتخاباتی داشتند، اما مدیران صحنه انتخابات ریسک نکردند و به هیچ نامزدی که از توانایی و شهامت لازم برای تبیین ریشه‌ها و چرایی نابسامانی‌های موجود و از مقبولیت و سرمایه اجتماعی کافی برای جلب نظر مردم برخوردار بود، اجازه عرض اندام ندادند. اصرار بر نیل به این مقصود تا جایی پیش رفت که پس از کناره‌گیری سه نامزد در روز‌های آخر، این نگرانی ایجاد شده بود که با کناره‌گیری یکی، دو نامزد دیگر انتخابات بلاموضوع شود.

۳- با اینکه نیرو‌های اصلی اصلاح‌طلب امکان حضور در رقابت‌ها را پیدا نکردند، اما در برنامه‌ها و شعار‌های اکثر نامزد‌ها مطالبات اصلاح‌طلبانه درباره بسیاری از مسائل از قبیل مبارزه با رانت و فساد، موضوع عدالت اجتماعی، لزوم شفافیت و پاسخ‌گویی و حتی احترام به آزادی‌های سیاسی و اجتماعی و تأمین حقوق اقوام و اقلیت‌های مذهبی و رفع تبعیض از زنان و مشارکت‌دادن آن‌ها در مدیریت کشور پررنگ بود. جالب اینکه پنج نامزد اصولگرا که تقریبا همه آن‌ها پیش از انتخابات از منتقدان سیاست خارجی دولت روحانی بودند، در مناظرات انتخاباتی، با اطلاع از مطالبات مردم و برای جلب نظر رأی‌دهندگان جانب احتیاط پیشه کردند و بر مشی تعادل و تعامل در روابط بین‌المللی تأکید داشتند و حتی در مورد برجام که در گذشته تیم سیاست خارجی دولت روحانی را به سبب آن به خیانت متهم می‌کردند، موضع معتدل‌تری گرفتند و آقای رئیسی با تعدیل مواضع گذشته خود و با توجه به این واقعیت که برجام خواست نظام بوده است، آن را مهم‌ترین دستاورد سیاست خارجی دولت دانست و بر اجرای مقتدرانه آن در صورت پیروزی تصریح کرد.

۴- اکنون که رقابت‌های انتخاباتی پایان یافته است و رئیس‌جمهور منتخب از نیمه مرداد زمام امور اجرائی کشور را به دست خواهد گرفت، طبیعتا انتظار رأی‌دهندگان این است که دولت جدید در عمل به وعده‌های خود پایبند باشد.
اگرچه تجربه یک‌دست‌شدن قوا در گذشته، به‌ویژه در دولت نهم و دهم، رهاورد مطلوبی نداشته، اما با توجه به همسویی کامل مجلس، قوه قضائیه و نیز سایر نهاد‌ها با رئیس‌جمهور منتخب، دولت سیزدهم این فرصت را دارد که بتواند بدون مشکلات ناشی از تداخل‌ها، تعارض‌ها و موازی‌کاری‌ها، هم و غم خود را صرف کاهش مشکلات و تمشیت امور عمومی کشور کند. علاوه بر این، با توجه به مشی متعادل‌تر آقای رئیسی نسبت به سلف خود در سمت ریاست قوه قضائیه نیز می‌توان انتظار داشت که دولت جدید بتواند خود را تا حد مطلوبی از تأثیر فشار نیرو‌های تندرو دور نگه دارد و با مشی‌ای عمل‌گرایانه درصدد کسب رضایت عامه و بازسازی اعتماد عمومی برآید. به این ترتیب امید است به جای آثار سوء احتمالی ناشی از یک‌دست‌شدن حاکمیت که در دوره ۸۴ تا ۹۲ شاهد آن بودیم، این یک‌دستی در دوره جدید رویه برکت‌آفرین خود را به ملت نشان دهد.

*استاد دانشگاه و دبیرکل انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه‌ها

***********************************************

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات