صفحه نخست >>  عمومی >> تیتر اول
تاریخ انتشار : ۰۱ مهر ۱۴۰۰ - ۲۳:۲۹  ، 
کد خبر : ۳۳۳۷۶۲
دبیر مرکز مطالعات راهبردی جمعیت کشور:

ابر بحران جمعیت و ورود  ایران به فاز فوق سالمندی جهان

۲۵ سال بدون  رصد ادامه پیدا کرد تا جاییکه  ایران را که همیشه  جزو جوانترین کشورهای جهان بوده است در  آستانه ورود به ابر بحران جمعیت قرار داد

اگر پیشینه تحولات جمعیتی کشور را مرور کنیم متوجه می شویم برای نخستین بار در دهه ۳۰ یعنی ۱۳۳۲ و ۱۳۳۳ اولین طرح ها و سیاست های جمعیتی توسط بر خی سیاستمداران از ایالات متحده  همچنین برخی نهادهای بین المللی با موضوع کنترل جمعیت در ایران مطرح شد.


اما مسئله اینکه این سیاست های جمعیتی در آن سالها در ایران توفیق زیادی پیدا نکرد علت هم عدم همراهی علما و روحانیون و به تبع آنها عدم همراهی مردم با طرح های فوق بود. این وضعیت ادامه پیدا کرد تا به انقلاب رسید، همچنان توفیقی نداشتند.  بعد از انقلاب اسلامی هم از سال ۵۷ تا ۶۵ که اولین سرشماری انجام شد سیاست جمعیتی نداشتیم نه در جهت افزایش جمعیت و نه در مسیر کاهش جمعیت.


با این حال نتایج سرشماری سال ۶۵ نشان داد که نرخ رشد جمعیتمان 3.9 درصد و نرخ باروری هم ۶ فرزند به ازای هر زن است. در واقع پس از نتایج سرشماری سال 65 بود که مسئولین به نتایجی رسیدند. البته ریشه این نوع از نتیجه گیری و در نهایت  این بحران جمعیت معلول دو علت است: یک علت داخلی و یک علت خارجی.


علت داخلی که همان  تغییر سبک زندگی بود از نیمه دهه ۶۰ و از اواخر  جنگ آرام آرام در کشور به وجود آمد؛ به خصوص با توجه به رویکردی که دولت سازندگی پس از جنگ در پیش گرفت نگاه  به ایده آل زندگی  و به تبع آن سبک زندگی تغییر کرد؛ انتظارت از زندگی و شرایط اقتصادی تغییر کرد و در واقع این تغییر زندگی مطلوب به همان سمتی رفت که  دولت وقت نظرش بود و مولفه های لیبرال دموکراسی تقویت شد.

 اما علت خارجی که بسیار مهم است و البته معمولا کمتر مورد توجه قرار می گیرد این است که غرب و به طور مشخص ایالات متحده که بعد از انقلاب صنعتی در غرب که شاهد رشد رفاه و رشد مولفه های  بهداشتی و پزشکی بودند، بدون آنکه متوجه شوند ناگهان با پدیده هایی تحت عنوان انقلاب خانوادگی و انقلاب روابط جنسی روبرو شدند.
درواقع با این تحولات پسا انقلاب صنعتی در غرب کارکرد خانواده تغییر کرد و تعریف جامعه  از خانواده و ساختار آن متحول شد و به دنبال آن به دلیل به هم ریختگی های فرهنگی و تغییر  نگرش خانواده ها، غرب دچار انقلاب خانواده شد و این سبب افول و سقوط شدید شاخص های جمعیتی در غرب شد.
 اما سیاستمداران غربی خیلی دیر متوجه این امر شدند، زمانی فهمیدند که جوامع غربی از پنجره جمعیتی عبور کرده بودند (پنجره جمعیتی یکی از مهمترین مراحل در ساخت سنی یک جمعیت است که با توجه به تبعات آن به ویژه از منظر اقتصادی، برخی از اقتصاددانان از آن به عنوان موهبت جمعیتی نام می‌برند.)


 سیاستمداران غربی وقتی به خودشان آمدند، دیدند دیگر ساختار قدرتمند جمعیت را ندارند اما تمدن رقیب شرق و کشورهای شرقی به ویژه کشورهای آسیایی و آفریقایی و البته مشخصا دنیای اسلام این نهاد قدرتمند سیاسی و اقتصادی یعنی جمعیت را در اختیار دارند؛  لذا استانداردهای دوگانه ای را وضع کردند و با به استخدام درآوردن  نهادهای بین المللی درصدد این  برآمدند که در آن واحد به کشورهای خود برای افزایش جمعیت و زاد و ولد کمک کنند و کشورهای شرقی را برای کاهش نرخ رشد و زاد و ولد توجیه کنند.
این سیاست های دوگانه غربی در عرصه جمعیت سبب شد مفهومی تحت عنوان جنگ جمعیتی در جهان شکل بگیرد و بسیاری از کشورهای شرقی نیز در این پروژه قرار بگیرند. ایران هم در سال 1994 در نشستی که سازمان بهداشت جهانی در صندوق جمعیت سازمان ملل  در قاهره مصر برگزارشد، متعهد شد نرخ رشد جمعیت خود را کاهش دهد و این همزمان با دولت سازندگی شد.

دلیل خارجی دلیل بسیار مهمی بود و در کنار هم قرار گرفتن دلائل خارجی و داخلی باعث شد که تصمیم  بر کاهش نرخ رشد و نرخ زاد و ولد گرفته شود؛ اما آنقدر این  رفتار سریع، غیر کارشناسانه و رصد نشده، انجام شد که به جای ۵ سال ( باید بعد ۵ سال این تصمیم و سیاست اعمال شده رصد و نتایجش بررسی میشد) ۲۵ سال بدون  رصد ادامه پیدا کرد تا جاییکه  ایران را که همیشه  جزو جوانترین کشورهای جهان بوده است در  آستانه ورود به ابر بحران جمعیت قرار داد و امروز در آستانه ورود به فاز فوق سالمندی جهان هستیم.

 


صالح قاسمی،دبیر مرکز مطالعات راهبردی جمعیت کشور

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات