یک هزار و ۱۲۶ سال است آخرین امید خداوند برای انسان به غیبت رفته و شیعیان در همه این قرنها تلاش کردهاند زمینهای برای ظهور امام زمان خود فراهم آورند. روایات متعددی از پیامبر اسلام (ص) یا اهل بیت (ع) درباره نشانههای آخرالزمان و ظهور حضرت ولیعصر (عج) به جا مانده، اما باز هم عالمان جهان تشیع، نمیتوانند درباره زمان ظهور آن حضرت، نظر قطعی دهند که آیا زمانه ما، آبستن ظهور است یا هنوز خداوند از بشریت قطع امید نکرده تا آخرین ذخیره خود را به میان مردمها بفرستد. ابهام در زمان ظهور حضرت حجت (عج) سبب شده است شیعیان تکلیفی سنگین را به دوش خود احساس کنند؛ «انتظار و زمینهسازی برای ظهور». براساس روایات شیعه، برخی از زمینههای ظهور به وضعیت جوامع بشری و روند تمدنی مربوط است. مانند اینکه ظلم و جور در میان انسانها آنقدر رواج یابد که نحلههای سیاسی و دینی هم راهی برای رهایی بشر از فساد و ظلم نداشته باشند. ظالمان علم و دانش پیشرفته بشری را در اختیار گرفته باشند، اما مردم نسبت به شرایط زمانه خود آگاهی داشته و بفهمند که دنیا نباید روی چرخ ظلم بچرخد.
در کنار این روندها که به نظر میرسد از اختیار مؤمنان و منتظران ظهور خارج است، روایات شیعی، وظایفی را برای پیروان آخرین حجت خدا بر زمین در نظر گرفته است؛ وظایفی نظیر ایجاد آگاهی و آمادگی بشریت برای حق و حقیقت و حکومت امام زمان (عج) بر زمین، در پیش گرفتن تقوا و تهذب نفس، انتظاری بر مبنای آموزههای اهل بیت (ع) و از همه مهمتر، قیام علیه ظالمان و نشان دادن حق و حقیقت به جهانیان.
میراث مهدوی امام خمینی (ره) برای مستضعفان
بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی، امام خمینی (ره) در روزهای ابتدایی سال ۱۳۶۸ و در پیامی به مهاجران جنگ تحمیلی، انقلاب مردم ایران را نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمداری حضرت حجت (ارواحنا فداه) دانستند و از خدای متعال خواستند: «بر جهانیان منت نهد و ظهور آن حضرت را در عصر حاضر قرار دهد.» این جملات شاید مهمترین بیانات امام (ره) درباره این باشد که انقلاب اسلامی، در امتداد قیامهای شیعیان برای مقابله با ظالمان و زمینهسازی برای ظهور بوده است. شیعیان پس از تشکیل سلسلههای خلافت اموی و عباسی، از هر فرصتی برای قیام علیه ظالمان استفاده کردند. حتی به گواه تاریخ، عباسیان برای آنکه بتوانند بنیامیه را از پای درآورند، از اندیشه شیعی در مبارزه با حاکمان فاسد، سوءاستفاده کردند و پس از تسلط بر جامعه، دشمن شیعیان و امامان شیعه شدند.
تأثیر فرهنگ مهدویت در طول تاریخ شیعه
تاریخ شاهد قیامهای متعددی بوده که با تأسی از قیام عاشورا شکل گرفته است؛ قیام زیدبنعلی و فرزندش یحیی در دوره امویان، قیام محمد نفس زکیه و برادرش ابراهیم، قیام حسینبنی علی حسنی معروف به شهید فخ، قیام یحییبنعبدالله حسنی و... از جمله این قیامها بوده است. اولین حکومت شیعی در طول تاریخ نیز با اندیشه مبارزه با ظلم و جور آغاز شد. علویان طبرستان توانستند با شکست دادن سپاه خلفای عباسی و اخراج حاکمان و امیران این سلسله از طبرستان، حدود ۶۰ سال در این سرزمین حکومت کنند. اگرچه بویهیان نیز در قرن چهارم و پنجم هجری با داعیه شیعهگری قیام کردند، اما پس از استقرار بر حکومت و گسترش قلمرو، راه مسالمت با خلیفه عباسی را در پیش گرفتند و پس از آن، دوام چندانی نیافتند. در دیگر نقاط جهان اسلام نیز قیامهایی علیه ظلم و جور برپا میشد، اما با وجود آنکه رهبران آن قیامها، داعیه پیروی از امام حسین (ع) را داشتند و میخواستند در مسیر ظهور حکومت تشکیل دهند، پس از مدتی از مسیر مهدویت منحرف شده و راهی به جز زمینهسازی برای ظهور در پیش گرفتند. این موضوع درباره حکومت صفویان نیز صادق است، چراکه از ابتدا شیوه حکومت پادشاهی را در پیش گرفتند و نهاد دین را وابسته به نهاد حاکمیت دانسته و به نوعی، دین را از سیاست جدا کردند و در نهایت بیش از آنکه کشور اسلامی را حکومت کنند، حاکمان کشور ایران بودند که تقابل اصلی او، نه مقابله با ظلم، بلکه کشورگشایی و قدرتنمایی به رقیب خود، پادشاه عثمانی بود. با این حال، خدمت بزرگ صفویان، یعنی تبدیل مذهب شیعه به عنوان مذهب رسمی مردم ایران، از اهمیت بسیاری برخوردار است؛ در این دوران بود که رسم عزاداری سیدالشهداء (ع) برپا شد و شیعیان توانستند در سایه حکومت، آیینهای خود را اجرا کنند.
ظهور اندیشه انتظار در تاریخ معاصر جهان اسلام
با این حال، آنچه طی سه قرن گذشته بر ایران گذشت، در امتداد افول تمدن اسلامی بود که نای رقابت با تمدن پرسروصدای غربی را نداشت. از همین رو، جهان اسلام شاهد قیامهای فکری، علیه اندیشه فلسفی غربی شد که بر مبنای انسانگرایی محض بنا نهاده شده بود. این قیامهای فکری، اگرچه اثر مهمی در اندیشه تشیع در دنیای جدید گذاشت، اما یک مسئله را فراموش کرده بود؛ انقلاب و مقاومت. در چنین وضعیتی، انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) و همراهی مردم شیعه ایران به ثمر رسید. همان انقلابی که قرار نبود در مرزهای ایران باقی بماند و به مردم ایران محدود باشد. بنیانگذار انقلاب اسلامی در سال ۱۳۶۲ و در پیامی به مناسبت گرامیداشت قیام ۱۵ خرداد، به جهانیان اعلام کردند: «ما امروز دورنمای صدور انقلاب اسلامی را در جهان مستضعفان و مظلومان بیش از پیش میبینیم و جبنشی که از طرف مستضعفان و مظلومان جهان علیه مستکبران و زورمندان شروع شده و در حال گسترش است، امیدبخش آتیه روشن است و وعده خداوند تعالی را نزدیک و نزدیکتر میکند.»
انقلاب اسلامی در امتداد فرهنگ انتظار
این نگاه به انقلاب اسلامی، در سالهای بعد نیز دنبال شد. همزمان با دوران دفاع مقدس، ایرانیان به مردم جهان اعلام کردند که از همه مستضعفان جهان حمایت خواهند کرد. اعزام گروهی از دیپلماتهای ایرانی در خرداد سال ۱۳۶۱ به سوریه و لبنان، برای پیدا کردن راههایی با هدف کمک به آنان در جنگ علیه رژیم صهیونیستی، از اولین اقدامات جمهوری اسلامی ایران در حمایت از مستضعفان جهان و ادامه مسیر مبارزه با ظالمان و جائران بود. اندیشه مقابله با زورمندان و مستکبران جهان، برگرفته از اندیشه مهدویت و در ادامه راهی است که حسینبنعلی (ع) در سال ۶۱ هجری و در صحرای تفدیده کربلا آغاز کرد و اکنون به جنبشی منطقهای علیه نماد معاصر جنایت علیه بشریت تبدیل شده است. اگر جمهوری اسلامی ایران، این روزها توانسته در منطقه نام «مقاومت» را زنده نگه دارد، به دلیل پیروی از ولایت فقیه است که راه امامان معصوم را ادامه میدهد. اندیشمندان جهان اسلام، «ولایت فقیه» را مهمترین دستاورد قیام امام خمینی (ره) میدانند. اندیشه ولایت فقیه این روزها، پرچمدار مقابله و مبارزه با ظلم در سطح منطقه است و به گواه تاریخ چند ساله منطقه غرب آسیا، به خوبی نیز توانسته است از عهده وظیفه خود برآید. مسیر مبارزه با استکبار صهیونیستی، همان مسیری است که ما را به انتظار مهدی موعود (عج) و زمینهسازی برای ظهور آخرین بازمانده اهل بیت (ع) میرساند.