انتشار شایعاتی مبنیبر تغییر سه وزیر کابینه، در این روزها به مهمترین خبر مربوط به دولت بدل شده است. [...]
یادداشت: انتشار
شایعاتی مبنیبر تغییر سه وزیر کابینه، در این روزها به مهمترین خبر
مربوط به دولت بدل شده است. خبر پس از طرح استعفای وزیر فرهنگ و ارشاد از
چند هفته پیش، انتشار اخباری مبنیبر احتمال تغییر وزیر آموزش و پرورش و
استعفای وزیر ورزش و جوانان در روز گذشته، موضوع را پیچیدهتر کرده و علل
آن را در پرده ابهام فرو برده است! سؤال اصلی در این میان درباره دلایل این
تغییرات است که گمانههای مختلفی در زمینه آن مطرح شده است.
اولین
گمانه این است که تغییرات با هدف کارآمدسازی و ارتقای کابینه در حال انجام
است و دولت مصمم است با ترمیم کابینه، امور را در سال پایانی، با توان
بیشتری به سرانجام برساند. گمانه دیگر آن است که اعتراضات و انتقادات
مخالفان همانند آنچه در ماجرای اجرای کنسرتها در ماههای اخیر علیه وزیر
فرهنگ و ارشاد انجام شد، عامل اصلی این تغییرات بوده است. به واقع، دولت در
تلاش است سال پایانی را در آرامش به پیگیری امور بپردازد. در این بین
گمانههای دیگری نیز وجود دارد که ضمن نقد دو نظر مذکور، بر سیاسی بودن این
تحولات تأکید دارد و بر این باور است که دولت در این تحولات نیمنگاهی به
انتخابات آینده دارد. این نگاه معتقد است، اگر دولت در مقام کارآمدسازی
است، اولاً باید تغییرات اساسی را در وزارتخانههای اقتصادی ایجاد میکرد،
ثانیاً این تغییرات باید زودتر از آن انجام میشد؛ چرا که در چند ماه
باقیمانده امکان کارآمدسازی وجود ندارد.
اما گمانهای دیگر از مسائل
ناپیدایی سخن میگوید که به واقع ماجرای استعفا و کنارهگیری برخی وزرا را
صوری معرفی میکند. این نگاه که بر تغییر وزیر ارشاد تأکید دارد، بر این
باور است که به دلیل برخی مسائل که مربوط به حوزه فرهنگ و سیاست نیست، وزیر
مربوطه دیگر صلاحیت ادامه کار را ندارد. استعفا یا عزل وی نیز تنها صورتی
پوششی برای آن است تا نیل به آن اهداف طبیعی جلوه دهد یا روغن ریخته نذر
امامزاده شود و حذف وی از مدیریت کلان کشور در راستای اعتراض منتقدان
معرفی گردد! صحت و سقم هر یک از گمانههای فوق نیازمند زمان بیشتری است تا
ابعاد ناپيداي مسئله آشکار شود.