در مرحله عمل ناو گروه ضربتی «کارل وینسون» آمریکا که قرار بود از سنگاپور به طرف بندری در استرالیا حرکت کند، به طرف شبه جزیره کره تغییر مسیر داد. کرهشمالی این اقدام را « توطئهای خطرناک» دانسته و اعلام کرده در صورتی که این ناو گروه هواپیمابر به حاکمیت یا منزلت جمهوری دموکراتیک خلق کره آسیب بزند، با حمله « بی رحمانه» پیونگ یانگ مواجه خواهد شد. رهبر کرهشمالی همچنین دستور تخلیه پایتخت را صادر کرده است.
چین به عنوان پدر خوانده کرهشمالی از افزایش احتمال بروز مناقشه ابراز نگرانی کرده و هشدار داده است در صورت وقوع جنگ، هیچ برندهای وجود نخواهد داشت. پکن همچنین تمامی پروازهای خود به مقصد پیونگ یانگ را از روز دوشنبه به حالت تعلیق درخواهد آورد. ژاپن و مسکو هم نگرانی خود را از وضع موجود ابراز داشتهاند.
دشمنی کرهشمالی و آمریکا به چه زمانی باز میگردد؟
شبه جزیره که از اوایل قرن بیستم میلادی تحت سیطره ژاپن بود، بعد از شکست ژاپن در جنگ جهانی دوم، استقلال خود را به دست آورد. در سال 1948 « جمهوری دمکراتیک خلق کره» به رهبری کیم ایل سونگ، اعلام موجودیت کرد، اما دو سال بعد با اعلام استقلال بخش جنوبی شبه جزیره، جنگ دو کره آغاز شد. جنگ سه ساله کره، نخستین صحنه رویارویی کرهشمالی با نیروهای آمریکایی را رقم زد. در این جنگ نیرویهای غربی – آمریکایی (تحت پرچم سازمان ملل) با نیروهای کرهشمالی و چین درگیر شدند و سرانجام با برقراری آتشبس میان طرفین، شبه جزیرۀ کره به دو بخش شمالی (تحت حمایت چین و شوروی) و جنوبی (تحت حمایت آمریکا) تقسیم شد. بر این اساس به لحاظ حقوقی آمریکا و کرهشمالی همچنان در وضع آتش بس بسر میبرند و جنگ میان آنها پایان نیافته است.
نقش آمریکا در تلاش کرهشمالی برای دستیابی به فناوری هستهای چیست؟
ایالات متحده آمریکا در دهه 1950 با نقض آتش بس، استقرار تسلیحات هستهای در خاک کرهجنوبی را عملیاتی کرد و به تدریج تعداد این سلاح ها را افزایش داد؛ به طوریکه در سال 1967 تعداد سلاحهای هستهای آمریکا مستقر در کره جنوبی حدود 980 کلاهک از هشت نوع بمب هستهای اعلام شد.
کرهشمالی در واکنش به اقدامات آمریکا در شبه جزیره کره، تلاش برای دستیابی به فناوری هستهای را آغاز کرد. با انعقاد قرارداد همکاریهای فنی با شوروی در فوریه 1956 کارشناسان کرهشمالی برای آموزش به شوروی اعزام شدند و ساخت تحقیقات هستهای کرهشمالی در دهه60 در دستور کار روسها قرار گرفت. دو دهه بعد نیز چین با این دو کشور همراه شد و ما حصل آن ساخت راکتور هستهای 20 مگاواتی در نزدیکی شهر یانگ بیون در سال 1986 بود.
«چارچوب توافق شده» چه بود و چرا ناکام ماند؟
با کاهش تنشها میان بلوک شرق و غرب و در راستای تصمیم دولت آمریکا مبنی بر کاهش حضور نظامی آمریکا در مناطق مختلف جهان، تسلیحات هستهای از خاک کرهجنوبی برچیده شد و دو کره"بیانیه مشترک هستهایزدایی از شبه جزیره کره" را امضا کردند. در سال 1992 کرهشمالی موافقتنامه پادمانهای آژانس را رسما پذیرفت و از بازرسان آژانس استقبال کرد. اما یکسال بعد ضمن مخالفت با درخواست ماموران آژانس برای بازدید از دو سایت مشکوک تهدید کرد که از ان پی تی خارج خواهد شد. ماه مه 994 برخی اقدامات پنهانی کرهشمالی در تاسیسات هستهای منجر به شکلگیری بحران جدیدی شد که در نهایت با تدوین "چارچوب توافق شده" بین آمریکا و کرهشمالی در اکتبر 1994 خاتمه یافت. هدف توافق، جایگزین کردن برنامه بومی نیروگاه هستهای کرهشمالی با نیروگاههای رآکتور آب سبک مقاومتر در برابر اشاعه هستهای و عادیسازی گام به گام روابط بین آمریکا و کرهشمالی بود. از جمله مفاد توافق این بود که کرهشمالی عمده فعالیتهای هستهای خود را متوقف کند و به "بیانیه هستهایزدایی شبهجزیره کره" پایبند باشد؛ در مقابل، آمریکا تشکیل کنسرسیوم بینالمللی برای ساخت دو راکتور آب سبک در کرهشمالی را مد نظر قرار دهد و تا سال 2003 سالانه 500 هزار تن نفت در اختیار کرهشمالی قرار دهد. به علاوه، کره شمالی را به استفاده از سلاح هستهای تهدید نکند.
یک دهه بعد ادعای دولت بوش مبنی بر اینکه کرهشمالی مخفیانه در پی ساخت سلاح هستهای است، چارچوب توافق شده را به محاق برد. در نتیجه کرهشمالی با از سرگیری فعالیت هستهای در سال 2003، بازرسان آژانس را از کشور اخراج و اعلام کرد از ان پی تی خارج خواهد شد.
نخستین آزمایش هستهای کرهشمالی در چه بستری صورت گرفت؟
با شدت گرفت بحران، مذاکرات شش جانبه کرهشمالی، کرهجنوبی، آمریکا، روسیه، چین و ژاپن آغاز شد. بعد از دو سال مذاکره طرفین با امضای سند "بیانیه اصول" خواستار جلوگیری از تسری بحران شدند. بر اساس این سند، کرهشمالی به کنار نهادن برنامه هستهای، بازگشت به ان پی تی و پذیرش بازرسان آژانس متعهد شد. در مقابل آمریکا نیز وعده کرد طرح حمله هستهای یا غیرهستهای به کرهشمالی و استقرار تسلیحات هستهای در کرهجنوبی را کنار بگذارد. طرفین دوباره بر اجرای "بیانیه مشترک هستهای زدایی از شبه جزیره کره" تاکید کردند. اما به رغم این تلاشها، به دلیل تفسیر متفاوت طرفین از بیانیه و تعهدات متقابل، بحران کرهابعاد دیگری به خود گرفت. کره شمالی نخستین آزمایش هستهای خود را در سال 2006 انجام داد و بدین ترتیب بحران بعد بینالمللی یافت. به رغم صدور قطعنامه 1718 شورای امنیت علیه کرهشمالی، مذاکرات شش جانبه با پیگیریهای چین ادامه یافت. در نتیجه این مذاکرات سند «اقدامات مقدماتی برای اجرای بیانیه مشترک» در سال 2007 به امضا رسید. طبق مفاد سند، کرهشمالی میبایست در مدت دو ماه بندهایی را که پیش از این در بیانیه اصول ذکر شده بود، به اجرا درآورد و در مقابل از امتیازهای اقتصادی همچون کمکهای اقتصادی و انرژی و آزاد شدن داراییهای بلوکه شده خود برخوردار شود. با تداوم موفق مذاکرات شش جانبه، دولت بوش کرهشمالی را از لیست تروریسم حذف کرد و کرهشمالی هم پذیرفت مذاکره درباره از کارانداختن تاسیسات هستهای را آغاز نماید.
از چه زمانی سیاست بازگشت به عقب در دستور کار کرهشمالی قرار گرفت؟
اقدام کرهشمالی در پرتاب راکت به فضا در سال 2009 از سوی بسیاری از طرفین مذاکره با این کشور مورد انتقاد قرار گرفت و تحریمهایی علیه این کشور اعمال شد. اما کرهشمالی به اعتراضات اهمیتی نداد و بر خلاف توافقات، بازرسان آژانس را اخراج و در برخی تعهدات خود بازنگری کرد. این کشور در سال 2009 دومین بار دست به آزمایش هستهای زد و اعلام کرد توافقات قبل را نادیده و غنیسازی اورانیوم را از سر خواهد گرفت. کرهشمالی همراستا با فعالیت هستهای خود تنش با کرهجنوبی را نیز افزایش داد. این کشور در سال 2013 سومین و در سال2016 چهارمین و پنجمین آزمایش هستهای خود را انجام داد و در واکنش به اقدامات اعتراضی آمریکا، این کشور و متحدان منطقهایاش (کرهجنوبی و ژاپن) را به حمله هستهای تهدید کرد.
با افزایش تنشها میان کرهشمالی و آمریکا و با توجه به اقدام اخیر دولت ترامپ در حمله هوایی به خاک سوریه و نیز انفجار « مادر بمبها» در افغانستان، موجی از نگرانی در خصوص احتمال وقوع جنگ در شبه جزیره کره ایجاد شده است. چهار سناریو در این خصوص قابل طرح است:
نخست: ادامه سیاست دولتهای قبلی آمریکا در قبال کرهشمالی. مسئله نگران کننده برای آمریکاییها این است که در این صورت، علاوه بر تحکیم موقعیت رهبر کرهشمالی، پیونگ یانگ با هدف بهبود وضع اقتصادی فروش مواد هستهای را به دیگر بازیگران دولتی یا غیر دولتی در دستور کار قرار دهد.
دوم: اقدامات سختگیرانهتر در قبال کرهشمالی. تحریم یکی از این گزینههاست که البته چین به عنوان مدافع و حامی اصلی کرهشمالی از تشدید تاثیر آن بر اقتصاد و زندگی مردم کرهشمالی خواهد کاست. جنگ گزینهای دیگر است که در صورت وقوع آن کرهشمالی به شدت مقاومت خواهد کرد و دست به اقدامات مخرب و ویرانگر خواهد زد. به نظر نمیرسد دولت آمریکا در شرایط کنونی بدون توجه به عواقب جنگ دست به چنین اقدامی بزند.
سوم: تشویق چین به اعمال نفوذ بر کرهشمالی در جهت اهداف دولت آمریکا. خلع سلاح هستهای مطلوبترین گزینه ترامپ در این راستاست. ترامپ با وعده امتیاز اقتصادی از چین خواسته است کرهشمالی را از پیگیری مقاصد هستهای خود بازدارد. چین در رابطه با کرهشمالی نقش دوگانه ای ایفا کرده است از یکسو با توجه به اصل پیشگیری از توسعه هستهای در منطقه شرق آسیا از تحریمها علیه کرهحمایت کرده است و از سوی دیگر به عنوان مانع از فروپاشی سیستم سیاسی آن شده است. اما سیاست دولت ترامپ در قبال چین واحد بر پیچیدگی این موضوع و جدیت چین برای همکاری افزوده است.
چهارم: از سرگیری مذاکره با کرهشمالی. ترامپ در دوران مبارزات انتخاباتی خود و در ادامه انتقاد از رویکرد سیاست خارجی دولت قبل تا جایی پیش رفت که از دیدار با رهبر کرهشمالی سخن گفت. از منظر ترامپ مذاکره میتواند فرصتی را برای حل این معضل فراهم سازد. مذاکراتی که تاکنون انجام شده است نشان میدهد که آمریکا خواستار خلع سلاح کامل، قابل تأیید و برگشت ناپذیر کرهشمالی است. این تقاضا در شرایطی مطرح است که این کشور کماکان بر حفظ نگرش خصمانه به کرهشمالی اصرار میورزد و از متحدان منطقهای خود بیش از پیش حمایت میکند. در ازای این درخواست، پیشنهادهای آمریکا از رفع نیازهای اقتصادی و برداشتن تحریمها فراتر نخواهد رفت. بنابراین طبیعی است که پیونگ یانگ امنیت هستیشناختی خود را مهمتر از تقاضا و پیشنهادات واشنگتن میداند و با این خلع سلاح یا حتی توقف فعالیت هستهای موافقت نخواهد کرد. به نظر میرسد تا زمانیکه دولت آمریکا،دولت کره شمالی را به عنوان یک قدرت هستهای به رسمیت نشناسد و تضمینی در خصوص امنیت و صلح به این کشور ندهد معادله لاینحل باقی خواهد بود.
پژوهش خبری صدا وسیما//پژوهشگر: دارابی