صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۰۹ تير ۱۴۰۱ - ۰۶:۳۲  ، 
کد خبر : ۳۳۸۳۰۲

یادداشت روزنامه‌های ۹ تیر

کیهان**

آمریکای قطر همان آمریکای وین است!/ حسین شریعتمداری

 
 ۱- مذاکرات هسته‌ای ایران و ۱+۴ (روسیه، چین، انگلیس، فرانسه و آلمان، منهای آمریکا‌) که در وین جریان داشت، به علت مخالفت آمریکا با لغو تحریم‌ها و خودداری از ارائه تضمین معتبر مبنی بر انجام تعهداتش، متوقف شده بود. نزدیک به ۴ ماه بعد از توقف مذاکرات وین، آمریکا از طریق ژوزف بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا پیشنهاد انجام مذاکره غیر‌مستقیم با ایران در قطر را مطرح کرد.
 
مسئولان کشورمان اگرچه به مذاکرات قطر خوشبین نبودند ولی با این انگیزه که ترک‌کننده میز مذاکره نباشند و زمینه را برای تبلیغات سوء آمریکا و متحدانش فراهم نکنند، با این پیشنهاد موافقت کردند و سر‌انجام مذاکرات غیر‌مستقیم آمریکا و ایران با وساطت ژوزف بورل در روزهای هفتم و هشتم تیرماه در دوحه صورت پذیرفت و همان‌گونه که انتظار می‌رفت مذاکرات قطر نیز تاکنون با خودداری آمریکا از تضمین درباره انجام تعهداتش رو‌به‌رو شده و بعید است به نتیجه مطلوبی برسد!
 
۲- برخلاف آنچه آمریکا و اروپا ادعا می‌کنند، برنامه هسته‌ای ایران مشکل آنها نیست و از صلح‌آمیز بودن فعالیت هسته‌ای کشورمان اطمینان کامل دارند‌.
عدم انحراف فعالیت هسته‌ای ایران به سوی ساخت سلاح اتمی، دست‌کم ۱۰ بار از سوی آژانس مورد تأیید قرار گرفته است ولی به قول جرج فریدمن «‌مشکل ما [ آمریکا ] با ایران برنامه هسته‌ای این کشور نیست مشکل آن است که ایران نه فقط بدون رابطه با آمریکا، بلکه در حال تخاصم و درگیری با آمریکا به بزرگ‌ترین قدرت نظامی و تکنولوژیک منطقه تبدیل شده است‌».
و یا به گفته «کریس بک‌مایر»، معاون وزارت خارجه آمریکا در مصاحبه با نشریه پولیتیکو: « ایران به‌خاطر انقلاب اسلامی تحریم است و اصل تحریم‌ها مربوط به انقلاب 1979 است‌».
از این رو با جرأت می‌توان گفت که محال است آمریکا از تحریم جمهوری اسلامی ایران دست بکشد، چرا که از تحریم‌ها به عنوان یک اهرم علیه ایران اسلامی استفاده می‌کند و نه محدود کردن فعالیت هسته‌ای کشورمان.
 
۳- حالا به گزارش «رابرت مالی» نماینده ویژه آمریکا در امور ایران که روز ۶ خرداد ۱۴۰۱ (۲۷ مِی ۲۰۲۲‌) در کمیسیون روابط خارجی سنای آمریکا مطرح شده است نگاهی بیندازید:
« نکته نهایی این است که ما و همه شرکای اروپایی بر این باوریم که می‌توانیم در ازای برداشتن گام‌های مهم ایران برای عقب‌نشینی و محدود کردن برنامه هسته‌ای‌اش، تخفیف‌های محدودی برای تحریم‌ها فراهم کنیم و در همان حال، همچنان از منبع وسیع تحریم‌های باقی‌مانده و ابزارهای دیگری که در اختیار ما است، برای تحت فشار قرار دادن و هدف قرار دادن سایر فعالیت‌های خطرناک آن (ایران) استفاده کنیم‌»! همان‌گونه که ملاحظه می‌شود رابرت مالی با صراحت می‌گوید که هرگز تحریم‌ها را بر نمی‌داریم! 
نماینده آمریکا در امور ایران در ادامه همان نشست بازهم با صراحت می‌گوید که توافق هسته‌ای - برجام- را برای اِعمال فشار بیشتر بر ایران می‌خواهیم‌. بخوانید!
«‌توافق (‌‌برجام‌) ما را در موقعیت بسیار قوی‌تری برای فشار بیشتر بر ایران قرار می‌دهد»!
رابرت مالی بعد از اشاره به اهمیت برجام برای آمریکا، ترامپ را به خاطر خروج از برجام به شدت ملامت می‌کند و بر این باور است که ترامپ با خروج از برجام دست آمریکا را از اهرم‌هایی که برای مقابله با ایران در اختیار داشت، کوتاه کرده است. 
 
۴- درباره این بخش از اظهارات رابرت مالی (خروج ترامپ از برجام‌) باید گفت که ترامپ هم مانند اوباما و سایر مقامات آمریکایی برجام را برای آمریکا یک سند طلایی می‌دانست که در آن صدها امتیاز نقد از ایران گرفته و در مقابل فقط چند وعده نسیه داده بودند!
اما، خروج ترامپ از برجام برای کسب امتیازات بیشتر بود و خانم فدریکا موگرینی نماینده وقت اتحادیه اروپا، یک هفته پس از خروج آمریکا از برجام و زمانی که روحانی می‌گفت «شرّ یک مزاحم از سر برجام کم شد»! فاش کرد که «من از روحانی ضمانت گرفتم که حتی در صورت خروج آمریکا از برجام و بازگرداندن تحریم‌ها علیه ایران، به برجام پایبند بماند»!‌...
و این‌گونه بود که ترامپ برای کسب امتیازات بیشتر از برجام خارج شد! و امیدوار بود که دولت آقای روحانی برای بازگشت آمریکا به برجام با دولت وی به مذاکره بنشیند و این خواسته خود را بیش از یازده بار و در موارد مختلف تکرار کرد. اما، با تغییر ترکیب مجلس شورای اسلامی و تصویب طرح «اقدام راهبردی برای لغو تحریم‌ها و صیانت از حقوق ملت ایران»، آرزوهای ترامپ (بخوانید آرزوی مشترک دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان آمریکا‌) با بن‌بست رو‌به‌رو شد و از آن پس ایران در مقابل بد‌عهدی‌های آمریکا راه مقابله به مثل را پیش گرفت و به تدریج تعهدات برجامی خود را کاهش داد.
گفتنی است که دولت آقای روحانی با طرح مجلس به شدت مخالفت می‌ورزید ولی سرانجام در برابر این طرح که مراحل قانونی خود را طی کرده بود چاره‌ای جز تسلیم نداشت! مذاکرات وین درپی این مصوبه هوشمندانه مجلس شورای اسلامی آغاز شد و بعد از برگزاری چند نشست، دولت رئیسی قوه اجرائیه را به دست گرفت و تیم هسته‌ای کشورمان با نگاهی متفاوت مذاکرات وین را دنبال کرد. 
۵- تیم هسته‌ای کشورمان در مذاکرات وین با اقتدار و هوشمندی مثال‌زدنی حضور داشته است و نتیجه آن که اولاً؛ ریل مذاکرات را از انفعال ایران به طلبکاری از حریف تغییر داده است،
ثانیاً؛ به آمریکا اجازه نداده است بدون پذیرش شروط ایران وارد برجام شود،
ثالثاً؛ مانند دولت قبل تمامی امور کشور را به مذاکرات گره نزده است، بلکه علاوه‌بر برخورد قانونی و مقتدرانه برای لغو کامل تحریم‌ها، خنثی‌‌سازی و دور ‌زدن تحریم‌ها را نیز دنبال کرده است که دولت در این زمینه به موفقیت‌های چشمگیری دست یافته است.
این دستاوردها و نمونه‌های دیگری از این دست، آمریکا و اروپا را در بهره‌گیری از اهرم فشار تحریمی علیه ایران با دشواری جدی رو‌به‌رو کرده است و انکار نمی‌کنند که مقاومت و اصرار تیم هسته‌ای کشورمان بر خطوط قرمزی که برای آنها تعیین شده است، آمریکا و متحدانش را با شرایط شکننده‌ای رو‌به‌رو ساخته است و بدیهی است که برای خروج از بن‌بست پیش‌روی به فکر چاره باشند. پیشنهاد مذاکرات قطر با این مقدمه از سوی آمریکا پیش کشیده شد! 
 
۶- همان‌گونه که اشاره شد و چالش هسته‌ای ۲۰ ساله نیز به عنوان یک سند غیر‌قابل تردید از درستی این دیدگاه حکایت می‌کند، آمریکا هرگز درپی لغو کامل تحریم‌ها نیست و از سوی دیگر به وضوح دریافته است که این‌بار‌، برخلاف مذاکرات منجر به برجام با حریفی رو‌به‌روست که اهل تبادل امتیازهای نقد با وعده‌های نسیه نخواهد بود. اکنون سؤال این است که با توجه به دو نکته یاد شده، از پیشنهاد مذاکرات قطر چه هدفی را دنبال می‌کند؟ نزدیکترین گمانه به واقعیت آن است که آمریکا به نفس مذاکره نیاز دارد و نه، نتیجه‌ای که پس از رایزنی و توافق طرفین به دست خواهد آمد! آمریکا و متحدان اروپایی آن به ادامه «‌مذاکرات بی‌نتیجه‌»!
برای درگیر کردن کشورمان با پیامدهای خسارت‌بار آن نظیر شرطی کردن قیمت ارز و طلا ! آشفتگی قیمت‌ها و ده‌ها نابسامانی دیگرِ ناشی از این فراز و نشیب‌ها در اقتصاد کشورمان نیاز دارد!‌ ... و بالاخره باید گفت؛ آمریکای قطر همان آمریکای وین است!
 

 

******************

خراسان**

حکم دیوان؛ مبنای ایدئولوژیکی یا مبنای حقوق اساسی؟/ امیرعلی ابوالفتح

همان طور که انتظار می رفت، رای دیوان عالی فدرال آمریکا در ابطال حکم پرونده «رو علیه وید» که سقط جنین را طی شرایطی، آزاد اعلام کرده بود، زلزله سیاسی – ایدئولوژیکی در این کشور به راه انداخته که لرزش های آن، از مرزهای آمریکا نیز فراتر رفته است.

هم اکنون، خشم و سرخوردگی عمیقی در میان جریان لیبرال و مدافعان حقوق زنان و اقلیت ها در آمریکا دیده می شود تا جایی که حتی برخی، دیوان عالی فدرال ایالات متحده را «طالبان آمریکایی» توصیف کرده اند. این گروه فریاد می زنند که تفکرات افراطی گروهی به شدت مذهبی، آزادی زنان بر بدنشان را از بین برده و موجب افزایش مرگ و میر مادران برای انجام سقط جنین در محیط های غیر بهداشتی و زیر زمینی می شود.

گر چه نگاه دینی و مذهبی اکثریت اعضای دیوان عالی فدرال به نفی سقط جنین قابل کتمان نیست؛ با این حال، حکمی که از سوی عالی ترین نهاد حقوقی ایالات متحده صادر شده است، بر مبنای ارزش های دینی و خانوادگی در مذمت کشتن جنین انسان نیست. به عبارت دیگر، اگرچه با این حکم، «جنبش حق حیات» به یک پیروزی تاریخی در برابر «جنبش حق انتخاب» دست یافته است، اما برای شش قاضی دیوان، موضوع «آزادی ایالت ها» در تدوین قوانین اجتماعی، اولویت بیشتری داشته است. به عبارت دیگر، دیوان عالی فدرال اکنون سقط جنین را ممنوع کرده  و تصمیم گیری در این حوزه را از سطح فدرال به سطح ایالت ها تنزل داده است.

در سال 1973 ، اعضای دیوان عالی فدرال با صدور رای در پرونده «رو علیه وید» ایالت ها را ملزم کردند مقررات خاصی را درخصوص موضوع سقط جنین اتخاذ کنند. به عنوان مثال، با این رای، سقط جنین در سه ماه نخست بارداری در همه ایالت ها آزاد و در سه ماه دوم بارداری، به نظر مجالس ایالتی منوط شد. اکنون نیز در سال 2022 ، دیوان عالی فدرال آمریکا تصمیم گرفته است که این موضوع را مجدد به ایالت ها محول کند.

در رای دیوان آمده است؛ از آن جا که در قانون اساسی به موضوع سقط جنین اشاره نشده است، این موضوع نمی تواند به عنوان «حقوق اساسی تحت تضمین قانون اساسی» قلمداد شود و به همین دلیل، ایالت ها باید در این خصوص نظر دهند.

به عبارت دیگر، گویی از نظر دیوان عالی فدرال، مهم تر از مباحثی نظیر حق حیات جنین و حق سلامت مادر؛ «حق آزادی ایالت ها» برای قانون گذاری در اموری که قانون اساسی آن ها را برعهده دولت فدرال نگذاشته است؛ اهمیت بیشتری دارد. از آن جا که در قانون اساسی تصمیم گیری درباره سلامت جنین یا مادر برعهده دولت فدرال نیست، به اعتقاد دیوان عالی فدرال، بالطبع این موضوع در زمره حقوق انحصاری دولت های ایالتی قرار می گیرد.

با این استدلال و ابطال حکم «رو علیه رید» ایالتی همچون کالیفرنیا می تواند همچنان سقط جنین را در سه ماه اول بارداری آزاد اعلام کند و ایالتی همچون تگزاس با سقط جنین در سه ماه اول نیز مخالفت ورزد.از این رو، حکم جنجالی دیوان عالی فدرال بیشتر از این که مبنای دینی یا اخلاقی یا حتی ایدئولوژیکی داشته باشد، جنبه حقوق اساسی و رفع تعارض میان اختیارات نهادهای فدرال و نهادهای ایالتی دارد.

با توجه به این وضعیت، قابل انتظار خواهد بود برخی دیگر از آرای دیوان عالی فدرال که در موضوعاتی همچون استفاده از وسایل پیشگیری از بارداری یا ازدواج همجنس گرایان، احکامی در سطح فدرال صادر کرده است، باطل و تصمیم گیری در این امور به ایالت ها واگذار شود؛ روندی که در نهایت به انشقاق شدیدتر در ایالات متحده خواهد انجامید.   

 

******************

جوان**

 

******************

وطن امروز**

«سلام فرمانده» از نگاه مطالعات فرهنگی
تحلیلی بر رویداد اجتماع مردمی سلام فرمانده در ورزشگاه آزادی تهران/ نادر جعفری‌هفتخوانی
 
برگزاری رویداد سلام فرمانده در ورزشگاه آزادی تهران در پنجم خرداد همانند هر رویداد دیگری در این سطح، توانست طیفی از واکنش‌های موافق و مخالف را برانگیزد و با جلب توجه مردم و کارشناسان، موجی از دیدگاه‌ها و اظهار نظرات را مطرح کرده و به چالش بکشد.
این نوشته با هدف بازخوانی این رویداد از ۲ منظر دانشی «بازاریابی» و «مطالعات فرهنگی» بر آن است خواننده را با ابعادی از این پدیده روبه‌رو کند که کمتر مورد توجه قرار گرفته است و ظرفیت‌هایی را نشان دهد که با وجود قدرت تأثیرگذاری اجتماعی بالا، سال‌هاست مورد غفلت مسؤولان فرهنگی و اجتماعی جامعه بوده است.
تأکید بر این نکته نیز لازم است که این نوشته به دنبال نقد شعر و محتوای این سرود نیست که نه نویسنده در آن تخصصی دارد و نه هدف این نوشته، آن را ایجاب می‌کند.     
مطالعات فرهنگی نوعی روش‌شناسی میان‌رشته‌ای چندگانه از مفاهیم و روش‌های رشته‌های مختلف دانش است که توانسته خود را به عنوان رشته دانشگاهی جدیدی با تأکید بر ضرورت شناخت مفهوم فرهنگ عامه و موضوعات مردم‌پسند معرفی کند.
شکل‌های نوین فرهنگ عامه، فرهنگ جوانان و فرهنگ گروه‌های کمتر مورد توجه در جامعه از یک سو و شکل‌های نوین رسانه‌ای، تبلیغات و موسیقی مردم‌پسند از سوی دیگر، موضوعات اصلی مورد علاقه مطالعات فرهنگی به شمار می‌آید.
این نوشتار «اجتماع چند ده هزار نفری مردمی سلام فرمانده در ورزشگاه آزادی تهران» را به ‌عنوان یک پدیده مردم‌پسند اجتماعی از هر ۲ منظر دانشی یادشده مورد بررسی و تحلیل قرار داده و نکاتی را قابل ذکر می‌داند.   
 
1- ظرفیت مردم‌پسند کردن مفاهیم دینی
اگرچه موضوع بسیار مهم «عرفی شدن» سال‌ها مورد توجه جامعه‌شناسی دین قرار داشته و پژوهش‌های متعددی درباره چیستی و چگونگی رخداد آن در جامعه ایرانی انجام گرفته است ولی از نگاه مطالعات فرهنگی، «مردم‌پسند کردن مفاهیم دینی» اکسیری است که هر مفهوم ایدئولوژیک را می‌تواند با ساده‌سازی و نمادپردازی در قالب‌های زبانی روان، فراگیر و همه‌فهم (مانند شعر عامیانه) بویژه با بهره‌گیری بجا و متناسب از موسیقی (آواها و نغمه‌های مردم‌پسند، نه با پیچیدگی‌های فنی و هنری) مورد توجه عموم مردم قرار داده و براحتی بر زبان‌شان جاری کند تا با همین روش، پرتکرار شده و ماندگاری نسبی یابد.
بنابراین فارغ از قوت یا ضعف فنی کلام و شعر سلام فرمانده، حس و حال و هوای ادای کلمات و مفاهیم ساده محتوایی آن در کنار زیرساخت موسیقایی آن (باز هم فارغ از پیچیدگی‌های فنی و هنری) می‌تواند گونه‌ای از مردم‌پسند کردن مفاهیم دینی انگاشته شده و این محصول فرهنگی را مورد پسند و توجه طیفی از عموم مردم قرار دهد، حتی اگر به مذاق طیفی از نخبگان و کارشناسان دینی یا نخبگان ادبی و موسیقایی خوش نیاید. 
 
2- ظرفیت دیده شدن عامه مردم و مردمی کردن فرهنگ
حضور در ورزشگاه بزرگ آزادی و در اجتماعی بزرگ با پوشش رسانه‌ای (خصوصا تلویزیونی)، فرصتی برای دیده شدن افراد فراهم می‌کند. بویژه آنهایی که معمولا در رسانه‌ها دیده نمی‌شوند، زیرا معمولا به هیچ‌یک از دسته نخبگان سیاسی، نخبگان فرهنگی، نخبگان اقتصادی و... تعلق ندارند و چهره مشهور اجتماعی هم نیستند.
از دید مطالعات فرهنگی، هر رویدادی که فرصتی برای دیده شدن (آن‌ هم نه یک نفر و 10 نفر و 100 نفر، بلکه ده‌ها هزار نفر) فراهم می‌کند، خودبه‌خود انگیزه‌ای مضاعف برای حضور و مشارکت اجتماعی عموم مردم است: «این همان معنای فرهنگ عامه نسبت به فرهنگ فاخر و مسلط و در مقابل، طبقه عامه نسبت به طبقه نخبه و مسلط است. چرا همیشه باید نخبگان و چهره‌های مشهور اجتماعی دیده شوند؟ چرا ما مردم عادی نه؟!» 
 
بدیهی است هر چه پوشش رسانه‌ای یک رویداد قوی‌تر و فراگیرتر باشد (که در این رویداد، چنین بود)، انگیزه مشارکت‌کنندگان هم بیشتر می‌شود، بویژه آنکه در مکان گردهمایی، یعنی ورزشگاه آزادی، معمولا تماشاگر اصالت ندارد، بلکه رویداد اصلی، همان مسابقه فوتبال است که اجرا می‌شود، حال آنکه در این رویداد، اصالت با حاضران و مشارکت‌کنندگان در مراسم بود و هیچ اتفاق خاصی قرار نبود در میانه میدان اجرا شود! جانمایی متفاوت دوربین‌های تلویزیونی در ورزشگاه و کثرت تصاویری که از افراد مختلف (کودک و نوجوان و پدر و مادر و زن و مرد) در پخش تلویزیونی دیده می‌شد و حتی نوع تصاویر (عموما نزدیک)، همگی مؤید همین نکته است. 
 
 3- علاقه‌مندی مردم به گردهمایی، فرصتی برای بازنمایی جمع
مفاهیمی مانند «اکثریت، توده، انبوه، مردم، عموم و...» که از نگاه جامعه‌شناسی و مطالعات فرهنگی، مرجع ارزش به شمار می‌آیند، عامل بسیار مهمی برای ایجاد جذابیت و همراه‌سازی طیف متنوعی از مخاطبان و علاقه‌مندان است و همین عامل در دنیای امروز، یکی از جذابیت‌های رویدادهای بزرگ ورزشی، هنری، فرهنگی، گردشگری و... برای عموم مردم است.
اینکه اقشاری از مردم با برچسب حزب‌اللهی، مذهبی، ولایی و عناوین مشابه، و حتی همین مردم عادی هم نیاز به کسب تأیید دیگران و بازنمایی خود در آیینه جمع دارند، یک دلیل مهم برای گردهم آمدن و جمع شدن است
اینکه شور و شوق و انرژی مضاعفی در «با هم بودن و کنار هم بودن» نهفته است، دلیل مهم دیگری برای استقبال و مشارکت مردم است.
همان دلایلی که تماشاگران زیادی را به ورزشگاه‌ها می‌کشاند تا مسابقه تیم محبوب خود را در کنار «سایر هواداران و طرفداران» ببینند، همان انگیزه‌ای که عده زیادی از طرفداران یک هنرمند را به کنسرتی در داخل یا خارج از کشور می‌کشاند تا با جماعتی از دیگران همفکر و نسبتا مشابه به تماشای یک رویداد هنری بنشینند، اینجا هم دلیل خوبی برای گردهمایی به قصد عرض سلام و ارادت به فرمانده بود.   
 
4- ابژه مسرت‌بخش و مصرف مکان؛ احساس خوب برگزاری رویداد در یک مکان ویژه
محصولات فرهنگی مانند سرود سلام فرمانده معمولا در محیط‌های نوعا مذهبی و معمولا در مقیاس فضایی کوچک (مانند مساجد، تکایا و هیئات...) اجرا و مصرف می‌شوند، در حالی که این محصول از همان ابتدای اجرا سراغ مقیاس‌های بزرگ و بزرگ‌تر رفت تا اینکه اجرای مورد نظر در ورزشگاه آزادی تهران توانست آن را در سطح یک رویداد اجتماعی جذاب و جالب توجه برجسته کند. یادآوری این نکته لازم است که در سطح ملی و در کشور ما این تعداد جمعیت معمولا در موقعیت‌های زیر یکجا جمع می‌شوند:
 
- رویدادهای ورزشی بزرگ مانند مسابقه فوتبال تیم‌ ملی یا شهرآوردها
- آیین‌های مذهبی مانند نماز عید فطر، عزاداری ماه محرم یا زیارت بقاع متبرکه در ایام زیارتی خاص
- آیین‌های ملی مانند راهپیمایی سالروز پیروزی انقلاب اسلامی، روز قدس و مانند اینها
- آیین‌های سوگ و عزا مانند تشییع بزرگان یا شهدا
 
جالب اینکه در شرایطی که کنسرت‌های موسیقی خوانندگان داخل کشور به زحمت به آمار چند هزار نفر می‌رسند، حضور جمعیت قابل توجه (به روایتی 100 هزار نفره) در ورزشگاه بزرگ آزادی، معنای جدیدی از همخوانی سرود را برای عموم مردم پدید آورد. از سویی استفاده از ظرفیت یک ورزشگاه بزرگ برای برگزاری رویدادهای فرهنگی، اگرچه قبلا انجام شده ولی برای «همخوانی جمعی» می‌توان گفت بی‌سابقه یا کم‌سابقه بوده و این رویداد از این نظر هم توانست احساس خوبی از هم‌آوایی را به ‌عنوان یک ابژه مسرت‌بخش و شادی‌آفرین به مشارکت‌کنندگان بدهد. 
زمینه‌های جنبی مرتبط با مصرف این مکان برای برگزاری این رویداد از جمله تجهیز فضای فیزیکی ورزشگاه با بنرهای آیینی و مذهبی، استفاده گسترده حاضران از سربندهای مذهبی، اهتزاز همزمان ده‌ها هزار پرچم توسط مردم، پوشش و ظاهر حاضران در کنار توجه و دقت مدیر فیلمبرداری این رویداد در جانمایی دوربین‌ها و نمایش صحنه‌هایی از حضور گسترده مردم در ورزشگاه، همگی مؤید ظرفیت این رویداد برای ایجاد یک احساس خوب در مشارکت‌کنندگان و بینندگان تلویزیونی بود. 
 
5- کارویژه انسجام‌بخشی؛ گفتار مشترک، رفتار مشترک، نمادهای مشترک
در یک رویداد بزرگ که مورد استقبال مشارکت‌کنندگان قرار می‌گیرد، کارویژه انسجام‌بخشی و وحدت‌آفرینی، به کمک ابزارهایی مانند گفتار مشترک (یا شعارهای مشترک)، رفتار مشترک و نیز نمادهای مشترک انجام می‌پذیرد که مثلا در یک مسابقه ورزشی، طرفداران هر باشگاه، سرودهای حماسی خود را دارند، پیراهن باشگاه خود و حتی بازیکن محبوب خود را می‌پوشند، شعارهای طرفداری خاص خود را دارند (از جنس رجزخوانی)، شال یا نوشته‌ای مرتبط با باشگاه خود حمل می‌کنند، سر و صورت خود را با همین نشانه‌ها رنگی می‌کنند و مانند اینها.
مشابه همین حالت در این پدیده نیز بخوبی دیده ‌شد: محوریت آواهایی پرتکرار مانند عزیزم حسین (به روایت هلالی یا پویانفر)، ‌ای لشکر صاحب زمان و سلام فرمانده، سربندهایی متنوع با مفاهیم ارزشی دینی و انقلابی مانند «عزیزم حسین»، «یا اباصالح‌المهدی» و «عشق جانم امام زمانم» که حاضران بویژه نوجوانان بسته بودند، و سلام نظامی معروفی که هر فردی سعی داشت آن را به هر روشی که راحت‌تر است انجام دهد و... که همگی زبان مشترک و رشته منسجم‌کننده این جمعیت و سایر علاقمندانی بود که از تلویزیون و سایر رسانه‌ها این رویداد را دنبال می‌کردند. 
 
6- پرچم؛ ظرفیتی بی‌بدیل و محور پیوند همگان
یک نماد، یک آیین، یک مفهوم مشترک، یک دلبستگی و یک باور وحدت‌بخش و امیدوارکننده، پرچم کشورمان بود که باید گفت اهتزاز این تعداد پرچم ملی در یک رویداد در دستان طیف متنوعی از مردم (از کودک و نوجوان تا میانسال و کهنسال) از ماندنی‌ترین لحظات این رویداد و عامل اصلی موفقیت آن در دستیابی به هدف بود.
«همانند نام کشور، پرچم و نشان آن نیز در شناخت هر کشوری مهم است و نشان‌دهنده‌ هستی‌شناسی، انگیزه‌ها، باورها، آرمان‌ها، نگرش‌ها و ایدئولوژی و در برخی موارد حتی بیانگر پیشینه‌ یک ملت است. پرچم مهم‌ترین سند هویتی و نماد ملی یک کشور در عرصه‌ بین‌المللی است و به طور بسیار فشرده و انتزاع‌یافته، یک ملت و باورهای آن را معرفی می‌کند».
به طور خلاصه باید گفت پرچم، عصاره هویتی مردم و عامل اصلی وحدت در جامعه ایرانی است؛ وحدتی که می‌تواند همدلی و مشارکت میان قشرهای مختلف مردم را فراهم آورد و با تقویت حس وطن‌دوستی و پیوند به جامعه ایرانی، از آسیب‌پذیری آن در برابر بسیاری از تهاجمات داخلی و خارجی بکاهد. شاید بتوان گفت احساس ناخودآگاهی که همگان - حتی آنهایی که در این رویداد مشارکت نداشتند- از برافراشتن پرچم و دیدن پرچم در آن رویداد داشتند، دستاورد بزرگی بود که در این مقطع زمانی برای جامعه ایرانی بسیار ضروری به نظر می‌رسید. 
 
7- ظرفیت بازاریابی رویدادهای اجتماعی با محتوای دینی و نوآورانه
یکی از مهم‌ترین ابعاد این رویداد، جنبه نوآورانه آن نسبت به آیین‌ها و رویدادهای سنتی دینی (مانند هیأت، دسته‌روی، سینه‌زنی، زنجیرزنی و...) بود.
واقعیت آن است که همه عادت کرده بودند محتوای دینی و مذهبی را صرفا در یک گردهمایی سنتی دینی ببینند و کمتر پیش می‌آمد بتوان قالبی نوآورانه و در عین حال مردم‌پسند را که به چشم عموم و برای بیننده تلویزیونی هم آشنا باشد برای عرضه یک محتوای دینی پذیرفت.
طوری شده بود که حتی همین مردم دین‌باور و دین‌مدار هم وقتی می‌خواستند بروز و ظهور دینی داشته باشند، قالب ذهنی‌شان، حداکثر یک هیات عزاداری یا حرکت یک دسته عزاداری در مکان‌های عمومی را تصور می‌کرد. البته افزون بر جنبه نوآورانه این رویداد، به‌کارگیری ابزارهای ارتباطات بازاریابی برای این پدیده از جمله طراحی لوگوی خوب و جذاب برای آن، یکی از عوامل موفقیت در بازاریابی این رویداد به شمار می‌آید.
همین جنبه، به اعتقاد نویسنده، اصلی‌ترین دستاورد این رویداد برای جامعه ایرانی بود که بی‌شک پژوهش‌های پرشمار جامعه‌شناختی و مردم‌شناختی، آن را یک جامعه دین‌بنیاد می‌دانند و با این نوآوری، زمینه تکرار پدیده‌های مشابه برای ترویج محتواهای مردم‌پسند دینی، بیش از قبل، فراهم می‌شود. 
در پایان، ضمن مرور مؤلفه‌ها و ابعادی که در توصیف این رویداد گفته شد، با توجه به این اصل که «رویدادها ابزار معرفی، نشر و ترویج سیاست‌های فرهنگی ملی و جهانی هستند»، از سیاست‌گذاران و مدیران فرهنگی دعوت می‌شود این ابزار را با شرایط و اقتضائاتی برای اجرای سیاست‌های فرهنگی مطلوب دیگر نیز مورد توجه قرار دهند. 
 

**************

شرق**

روزی خلوت در حیاط دولت/ معصومه معظمی

اگر‌چه جلسات آخر هفته هیئت دولت و حضور وزرا در جمع خبرنگاران در دولت سیزدهم با تأخیری چند‌ماهه برگزار شد اما رفته‌رفته این سنت حسنه به روال سابق برگشت و رسانه‌ها توانستند به‌صورت هفتگی به حیاط دولت بروند و در حاشیه جلسات هیئت دولت، سؤالات خود را با وزرا در میان بگذارند. روز گذشته هم خبرنگاران طبق برنامه هفتگی در حیاط دولت حاضر شدند، اما به دلیل بی‌نظمی یا بی‌برنامگی، اعضای کابینه با دو‌ساعت‌و‌نیم تأخیر برای پاسخ‌گویی به سؤالات به جمع خبرنگاران آمدند. نکته دیگر اینکه نشست سخنگوی دولت هم که پیش از این روزهای سه‌شنبه برگزار می‌شد، بلافاصله در همان حیاط دولت «‌که از خلوت‌ترین روزهای حیاط دولت در سال جاری بود»، بدون وجود حتی یک سایه‌بان برای خبرنگاران برگزار شد و علی بهادری‌جهرمی به پرسش رسانه‌ها پاسخ داد.

اعضای کابینه دوازدهم در حاشیه جلسه روز چهارشنبه هیئت وزیران، اگر‌چه با تأخیر و در شرایط کلافگی خبرنگاران از انتظار و گرمای هوا‌ اما بالاخره به جمع خبرنگاران آمدند؛ جلسه‌ای که به دلیل غیاب سید‌ابراهیم رئیسی، رئیس‌جمهور، به ریاست محمد مخبر، معاون‌اول رئیس‌جمهوری، با یک ساعت تأخیر برگزار شده بود. بااین‌حال، بعد از انتظاری طولانی، بالاخره حدود ساعت 12:30 مسعود میرکاظمی‌ رئیس سازمان برنامه‌و‌بودجه،‌ صولت مرتضوی معاون اجرائی رئیس‌جمهوری، سید‌احسان خاندوزی وزیر اقتصاد و امور دارایی،‌ بهرام عین‌اللهی وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی،‌ علی بهادری‌جهرمی سخنگوی دولت و محمد حسینی معاون پارلمانی رئیس‌جمهور، با حضور در جمع خبرنگاران به سؤالات آنها پاسخ دادند.

صد درصد دولت موافق است که اصلاحات اقتصادی را از درون آغاز کند

خاندوزی، وزیر اقتصاد، از‌جمله افرادی بود که با «‌شرق» گفت‌وگوی کوتاه اختصاصی داشت. احسان خاندوزی در توضیح اینکه برخی معتقدند دولت قبل از جراحی اقتصادی قیمت‌ها باید دست به جراحی درون‌ساختاری می‌زد، به «‌شرق» گفت: «دولت صد درصد از این ایده که باید اصلاحات اقتصادی از بخش عمومی کشور به‌ویژه از درون دولت شروع شود، موافق است».

او افزود: «اتفاقا دولت بیشترین سخت‌گیری را در زمینه کنترل کسری بودجه و هزینه‌های دستگاه‌های اجرائی، حتی در زمینه بخش‌هایی از حقوق و دستمزد که جامعه توقعات بحقی داشت، آغاز کرد. به‌عبارتی می‌توان گفت دولت از خودش این اصلاحات و جراحی را شروع کرده است».

وزیر اقتصاد در توضیح بیشتر بیان کرد: ‌«کنترل بانک‌های دولتی و انتشار صورت مالی همه بانک‌ها و شرکت‌های وابسته به نهادهای عمومی دولت و نهادهای عمومی غیردولتی نشان می‌دهد پیش از آنکه دولت بخواهد جامعه را برای تغییرات اقتصادی خطاب قرار دهد، خودش را اولین مخاطب اجرای سیاست‌های اقتصادی قرار داده است».

خاندوزی همچنین در پاسخ به اینکه دولت برای حمایت از بازار سرمایه که از وعده‌های رئیس‌جمهور بود، چه اقداماتی را در دستور کار دارد؟ توضیح داد: «اعضای هیئت‌رئیسه بورس در سازمان بورس و اوراق بهادار زمانی که قبول مسئولیت کردند، برنامه مفصل چند‌بعدی‌ای را در زمینه گسترش و تسهیل ورود به بازار، افزایش رقابت، کاهش انحصارها، مسائل صدور مجوز کارگاه‌های اقتصادی از کارگزاری‌ها تا تأمین سرمایه‌ها که شاکی بودند، وعده داده بودند. اکنون گزارش عملکرد نشان می‌دهد سرعت اجرای آن وعده‌ها و مجوزها بهبود پیدا کرده است».

وزیر اقتصاد ادامه داد: «البته همچنان در شورای عالی بورس شاهد این موارد هستیم اما به محض اینکه گزارش عملکرد اولین سال سازمان بورس را دریافت کنیم، حتما آن را به‌صورت رسمی منتشر خواهیم کرد تا از فعالان حرفه‌ای گرفته تا سهامداران خرد و همه مردم از جزئیات عملکرد سازمان بورس مطلع شوند؛ چرا‌که ما مردم را محرم می‌دانیم».

دولت ایران در مسیر مذاکرات شفاف است

علاوه بر وزیر اقتصاد، علی بهادری‌جهرمی، سخنگوی دولت نیز در حاشیه حیاط دولت، پاسخ‌گوی سؤال اختصاصی «روزنامه شرق» بود. بهادری‌جهرمی در پاسخ به این سؤال که آیا دولت اراده‌ای برای به‌نتیجه‌رساندن برجام و امضای توافقات دارد یا خیر، گفت: «دولت شفاف مسیر احقاق حق قانونی مردم را در چارچوب اصل عزت پیش می‌برد و هرگز ایران ترک‌کننده میز مذاکرات و برهم‌زننده توافقات قبل نبوده است».

سخنگوی دولت ادامه داد: «دولت همیشه با جدیت پیگیر حقوق ایران و مقابله با تحریم‌های ظالمانه و غیر‌قانونی بوده و هست و پا‌به‌پای خنثی‌سازی تحریم‌ها پیش رفته است».

بهادری‌جهرمی ادامه مذاکرات برجامی در قطر را در راستای استمرار مذاکرات قبلی ایران دانست و تأکید کرد:‌ «این مذاکرات در راستای همان مذاکرات قبلی است و ایران می‌کوشد مذاکرات را به‌صورت مستقیم با اتحادیه اروپا در دوحه ادامه دهد».

سخنگوی دولت اضافه کرد: «امیدواریم با عبور دولت جدید آمریکا از شیوه ترامپ که پایبندی به حقوق بین‌الملل و پایبندی به توافقات گذشته را رعایت نمی‌کرد و حقوق حقه ملت ایران را در نظر نمی‌گرفت، بتوان به توافقات مثبت و قابل‌قبولی دست یافت».

او توضیحات بیشتر در این زمینه را به سخنگوی وزارت خارجه واگذار کرد.

بهادری‌جهرمی همچنین در توضیح این سؤال که مجلس برای استیضاح وزرا دست به کار شده است‌ اما برخی معتقدند با توافقات صورت‌گرفته میان مجلس و دولت قرار است به‌جای استیضاح وزرای ضعیف در مجلس، دولت خودش دست به اصلاح ساختاری بزند، از نظر دولت این تغییر ساختار در چه زمینه‌ها و حوزه‌هایی احساس می‌شود؟ بیان کرد: «اطلاعی از این توافق میان مجلس و دولت برای اصلاح ساختار دولت ندارم».

سخنگوی دولت در‌عین‌حال در توضیح تفکیک وزارت بازرگانی از وزارت صنعت، معدن و تجارت نیز گفت: «درباره تفکیک وزارت بازرگانی از وزارت صنعت، معدن و تجارت هم این نکته ضروری است که تشکیل وزارت بازرگانی لایحه دولت سیزدهم نیست، طرح مجلس دهم در سال ۹۷ بوده و دولت نهایتا با کلیات آن موافقت کرده است‌ اما فعلا باید دید مجلس یازدهم برای تشکیل وزارت بازرگانی به این شکل طرح دارد یا خیر».

 احتمال معرفی دوباره فاطمی‌امین برای وزارت صمت

سید‌محمد حسینی، معاون پارلمانی رئیس‌جمهوری، در حاشیه حیاط دولت در گفت‌وگویی اختصاصی با «‌شرق» درباره سخنان اخیر قالیباف مبنی بر تفکیک وزارت بازرگانی از صمت طی لایحه دولت و معرفی دو وزیر در دو ماه آینده به مجلس گفت: «برای تشکیل وزارت بازرگانی باید اول قانون مربوطه در قالب طرح یا لایحه تصویب شود. البته مجلس طرحی را برای تفکیک این وزارتخانه‌ها با عنوان وزارت تجارت و خدمات بازرگانی دارد که در حال رفع اشکال شورای نگهبان هستند. مجلس نظر دولت را خواست و دولت هم نظر موافق خود را در‌این‌باره اعلام کرده است».

معاون پارلمانی رئیس‌جمهوری ادامه داد:‌ «آنچه خواست مجلس است و آقای قالیباف بیان کرد، این است که مجلس در‌این‌باره لایحه بدهد و این دو وزارتخانه را تفکیک کند. در این صورت، وظایفشان معلوم خواهد شد و نام وزارت صنعت،‌ معدن و تجارت عوض می‌شود و به وزارت صنایع و معادن تغییر خواهد یافت. یا اینکه برخی وظایف که به وزارت کشاورزی اضافه شده است، خارج می‌شود و به وزارت بازرگانی محول می‌شود».

حسینی در پاسخ به اینکه وزیر مربوطه چه زمانی به مجلس معرفی خواهد شد، توضیح داد: «قطعا وقتی این موضوع در مجلس تصویب شود و به تأیید شورای نگهبان برسد، وزیر مربوطه نیز معرفی خواهد شد. درباره زمان تدوین لایحه هم باید گفت قبلا وزارت بازرگانی داشته‌ایم و نوشتن برنامه آن زمان‌بر نخواهد بود و در این مدت دو‌ماهه که اعلام کرده‌اند، دولت می‌تواند این کار را انجام دهد».

معاون پارلمانی رئیس‌جمهور درباره گزینه احتمالی این وزارتخانه‌ها نیز گفت فعلا گزینه و پیشنهاد خاصی برای وزارت بازرگانی و صمت معرفی نشده است یا اینکه او در جریان امر قرار ندارد.

حسینی توضیح داد: «دولت با احیای وزارت بازرگانی موافقت کرده است؛ چرا‌که بحث بازار بسیار مهم است. البته معاون اول رئیس‌جمهور جلسات تنظیم بازار را اداره می‌کند‌ اما باید وزارتخانه خاصی موضوعات را دنبال کند و کنترل بازار بیش از قبل انجام شود؛ چرا‌که یکی از گلایه‌های جدی مردم است و نوسانات قیمت‌ها و تأمین کالاهای مورد نیاز اهمیت دارد».

او تأکید کرد:‌ «درست است که وزارت صمت و جهاد در‌این‌باره فعال هستند‌ اما باید ساماندهی بیشتری انجام شود». معاون پارلمانی رئیس‌جمهوری در پاسخ به این سؤال که فاطمی‌امین در معرض استیضاح مجلس قرار دارد، چقدر احتمال دارد دوباره رئیس‌جمهور او را به‌عنوان وزیر صمت به مجلس معرفی کند؟ گفت: «فاطمی‌امین در‌حال‌حاضر وزیر است و تا جایی که اسامی استیضاح‌کنندگان در اختیار ما قرار گرفته بود، بعد از جلسه روز دوشنبه کمیسیون، استیضاح‌کنندگان از توضیحات فاطمی‌امین قانع شدند و استیضاح به نصاب زیر 10 نفر رسید و سیستم دولت نوشت که استیضاح بایگانی شود و از حدنصاب افتاده است؛ بنابراین احتمال معرفی دوباره فاطمی‌امین برای وزارت صمت وجود دارد».

او یادآور شد: «البته رأی اعتماد دوباره فاطمی‌امین از مجلس نیاز به بحث حقوقی دارد. ممکن است برخی بگویند چون وزارت بازرگانی از صنعت و معدن جدا شده است، صرفا باید یک وزیر بازرگانی معرفی شود و فاطمی‌امین می‌تواند به کار خودش ادامه دهد‌ اما برداشت رئیس مجلس این بود که باید دو وزیر معرفی شود».

حسینی در پایان با تأکید بر اینکه با توجه به تعداد امضاهای باقی‌مانده استیضاح وزیر صمت، فاطمی‌امین شرایط شکننده‌ای در مجلس ندارد، اظهار کرد: «از نظر ما افرادی که استیضاح وزیر صمت را دنبال می‌کردند، در کمیسیون از توضیحات وزیر قانع شدند‌ اما بعداز‌ظهر دوشنبه باز اسامی جدیدی مطرح شد که ما با آنها صحبت نکرده بودیم و اگر از قبل اسامی آنها را در اختیار داشتیم، آنها هم قانع می‌شدند».

او افزود: «‌در‌نهایت 17 امضا باقی ماند که با توجه به تعداد آنها، آقای فاطمی‌امین شرایط شکننده و متزلزلی در مجلس ندارد. البته سؤالات و ابهاماتی درباره بازار خودرو وجود دارد که باید به آنها پاسخ دهد‌ اما به نظر ما با تفکیک وزارت بازرگانی از وزارت صمت، مسئولیت او سبک‌تر می‌شود». حسینی البته ادغام اولیه چهار وزارتخانه در یکدیگر را که در دولت احمدی‌نژاد صورت گرفته بود، کار اشتباهی دانست و تأکید کرد پس از تفکیک این وزارتخانه‌ها، فاطمی‌امین بیشتر می‌تواند به بخش صنعت و معدن توجه کند.

 

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات