همزمان با فرا رسیدن ایام رحلت بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران امام خمینی (ره) 230 نفر از فعالان فرهنگی کشورهای اسلامی در حوزۀ هنری گرد هم آمدند.
حسن رحیمپور ازغدی در این نشست با اشاره به اینکه طبق اندیشۀ امام، قبل از آغاز انقلاب سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، انقلابی در بحث خداشناسی، هستیشناسی و انسانشناسی صورت گرفت، گفت: امام (ره) مثل انبیاء حرف زد و دغدغۀ آنها را مطرح کرد. تمام چارچوبهای رسمی و کلیشههای سنتی و مدرن و مذهبی و غیر مذهبی را در هم شکست. صحبتهای امام(ره) برای نسل ما مأنوس است، اما در آن زمان کسی این حرفها را نمیزد. اکنون سیاست جهانی، فرهنگ جهانی، دین جهانی، ادبیات و گفتمان جهان طی 5 دهه تغییر کرده است.
وی با تصریح بر اینکه دین در آن زمان در اذهان بشر از بین رفته بود، گفت: دینداری شرمندگی داشت. امروز دین در سطح جهان به متن آمده است و آن ایدئولوژیها همچون فاشیسم و لیبرالیسم و کمونیسم به حاشیه رفتند. در آن دوران، مذهب و خدا شوخی بود؛ خدا بود، اما در بستر بشریت حیّ نبود. همه به آداب حداقلی قانع بودند. در این فضا بود که نیچه گفت خدا در غرب مرده است. خداوند در هیچ افقی نبود. مذهبی بودن به عنوان سرگرمی و در شناسنامهها بود. مذهب، اعتباری بود نه حقیقی. همه از خدا حرف میزدند، اما خداوند هیچ جا مرکز نبود. خانۀ خدا قبله بود، اما خود خدا قبله نبود.
رحیمپور ازغدی افزود: سخنی که امام با بشریت در میان گذاشت، نو و بدیع بود، اما بدعت نبود. عدهای میگویند امام کاریزما بود و به این دلیل موفق شد. کاریزما از سنخ جادو است. یک عده را شیفتۀ خود میکند و آنها نمیدانند چرا دنبال او هستند. کاریزما یک طرفش یعنی حماقت مردم که شیفتۀ فردی بدون استدلال میشوند. یک طرفش هم جادوگری و نفوذ کلمه و استفادۀ شخصیتهای خاص از مردم است. سعی دارند با تفسیرهای مادی اتفاقاتی را مادی تفسیر کنند. در قرآن میبینیم به پیامبران میگویند ساحر و جادوگر و مجنون هستند. همان زمان جاهلیت میگفتند پیامبران کاریزما دارند.
وی تعبیر اسلام سیاسی را تحریفی در اندیشه اسلام ناب معرفی کرد و گفت: این تعابیر به این معناست که چند قرائت از اسلام وجود دارد و امام اسلام سیاسی را برگزیده است؛ ما نه اسلام عرب داریم و نه اسلام عجم؛ ما نه اسلام معنویت داریم و نه عرفان و اخلاق. اسلام در بردارندۀ تمام گزارههای فردی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و در کل، گزارههای تمدنی و حکومتی است.
رحیمپور ازغدی آگاهیبخشی ملتها را از ویژگیهای خاص امام خمینی (ره) معرفی کرد و گفت: امام (ره) میفرمود هدف ما از انقلاب، مردم هستند. باید مردم آگاه شوند. مردم را در جهان اسلام طلسم کردند. این طلسم را بشکنید. دشمن روی مردم تمرکز کرد. نسلهای جدید و حکومتهای فاسد، مردم را سوءتربیت کردند. میگفتند غرب و شرق میتوانند، اما شما نمیتوانید. آگاهیبخشی به قدری اهمیت دارد که ما اگر به لحاظ نظامی هم بتوانیم بر کل مستکبران غلبه پیدا کنیم، باید مردم را بیدار کنیم. باید استدلال عقلی و شرعی بشوند.
وی افزود: جریان اسلام منهای سیاست به روحانیون میگفتند مراقب دین خدا باشید. چه کار با این مسائل سیاسی دارید. هرچه آخوندی احمقتر بود، کلاه سرش میرفت. امام میفرمود در حوزۀ قم و نجف به من گفتند تارک الصلاة.
رحیمپور ازغدی ادامه داد: عدهای میگفتند و میگویند یا فاسقان و مستکبران حکومت کنند یا منتظر ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه باشیم. قائل به قعود بودند. کار بزرگ امام این بود که صدای انبیاء را بلند کرد و به گوش بشریت رساند.
وی در انتقاد به جریان ملیگرایی گفت: انتهای ملیگرایی نژادپرستی است؛ منتها اگر ملیت به این معناست که از خاک و سرزمین خود در مقابل دشمن بایستی، خوب است. ملیگرایی که امام به آن نقد داشت، ملیپرستی منجر به نژادپرستی بود.
منبع: تسنيم