از جمله مواردی که در عصر غیبت همچنان جزء مسائل داغ اجتماعی و دینی به شمار می آید، مسئله تشکیل و ضرورت وجود حکومت اسلامی در عصر غیبت است که آن را در قالبهای گوناگونی مورد بحث قرار میدهند.
امام خمینی(ره) درباره جنبه عقلانی تشکیل حکومت میفرمایند: «این حکم عقلی، چنان بدیهی و روشن است که اگر در منابع متقن اسلامی هم دلیلی بر وجود و لزوم آن پیدا نمیشد، باز هم شکی در صحت آن نبود، با این حال، از طرف شارع مقدس هم دلیلهای مختلفی در این زمینه وارد شده است. از آن جمله در کتاب «وافی» بابی است با این عنوان «انه لیس شئ مما یحتاج الیه الناس الا و قد جاء فیه کتاب او سنّة»؛ یعنی چیزی از نیازهای مردم نیست، مگر آنکه در کتاب و سنت دلیلی برای آن آمده است.
در مورد جنبه قرآنی و روایی ضرورت تشکیل حکومت باید گفت، اگر قائل به تشکیل حکومت اسلامی در جامعه نباشیم، باید اعتراف کنیم که تمام احکامی که در خصوص اجرای مجازات که از آن به عنوان حدود و تعزیرات یاد میشود، صرفاً برای یک دوره 260 ساله بوده است و پس از آن و تا ظهور امام زمان(عج) تمامی این احکام باید تعطیل شوند؛ چرا که حکومتی وجود ندارد تا حدود و تعزیرات را اجرا کند. بنابراین، تشکیل حکومت اسلامی یکی از ملزومات اعتقاد شیعه است؛ چرا که تعطیلی احکام در مکتب اسلام جایی ندارد و فقها آن را به کمک آیات و روایاتی که چنین معنایی را میرساند، تأکید کردهاند، به طوری که آیاتی قرآنی که درباره اجرای حدود و تعزیزات وجود دارد، ذیل تشکیل حکومت قرار میگیرد. جنبه روایی این مسئله نیز بر همین موضوع اشاره دارد که «حفصبن غیاث» میگوید: «از امام صادق (ع) پرسیدم: چه کسی (سلطان یا قاضی) حدود را اجرا میکند؟ امام فرمودند: برپا داشتن حدود الهی به عهده کسی است که حکومت در ید قدرت اوست.»
از طرفی هم بنابر منابع تاریخی پس از دوران 69 یا 74 ساله غیبت صغری و آغاز غیبت کبری باور فقهای شیعه بر این است که راویان حدیث و عالمان شیعه در این دوره نائبان عام حضرت هستند؛ این نکته برگرفته از توقیع امام زمان(عج) به اسحاقبنیعقوب است که در آن حضرت تأکید میکنند شیعیان باید در مسائل نوپدید به راویان حدیث (فقهای شیعه) مراجعه کنند. امام خمینی(ره) با استناد به این توقیع گفتهاند: «در دوره غیبت همه امور جامعه اسلامی باید به فقیهان سپرده شود.»
از سویی اگر نگاه جامعهشناسانه به مسئله تشکیل حکومت بیندازیم، آن را یک ضرورت میبینیم و این حقیقتی است که در تمام دورانهای مدنی و اجتماعی جامعه بشری وجود داشته است؛ چنانکه از نظر افلاطون «ارتقای به سطح والای زندگی فرد، بدون دولت امکانپذیر نیست» و ارسطو این حقیقت را از مظاهر طبیعی حیات بشری شمرده و میگوید: «دولت از مقتضیات طبع بشری است؛ زیرا انسان بالطبع موجود اجتماعی است و کسی که قائل به عدم لزوم دولت است، روابط طبیعی را ویران میکند و خود یا انسانی وحشی است یا از حقیقت انسانیت خبر ندارد.»
تعطیلی احکام الهی!
به طور خلاصه اگر بخواهیم ادلهای برای ضرورت تشکیل حکومت اسلامی بیاوریم، باید بگوییم:
1- از غیبت صغری تاکنون که هزار و چند صد سال میگذرد و ممکن است صد هزار سال دیگر بگذرد و مصلحت اقتضا نکند حضرت تشریف بیاورد، در طول این مدت عقل نمیپذیرد احکام اسلامی بر روی زمین بماند، چراکه اعتقاد به چنین مطالبی یا اظهار آنها بدتر از اعتقاد و اظهار منسوخ شدن اسلام است؛ بر همین اساس در دوره غیبت، تشکیل حکومت اسلامی واجب است و اگر یکی از فقها چنین حکومتی را تشکیل داد، بر دیگران واجب است از او پیروی کنند و اگر تشکیل حکومت اسلامی به جز از راه قیام و اقدام دستهجمعی امکانپذیر نبود، همگان باید به چنین اقدامی دست بزنند.
2ـ یکی از اموری که فقهای دینی بنابر تأکیدات ائمه معصوم(ع) بر اجرای آن پافشاری کرده و از آن به منزله یکی از ادله تشکیل حکومت اسلامی یاد میکنند، مسئله امور حسبیه است. امور حسبیه از جمله اموری است که به مصالح عمومی ارتباط دارد و شارع مقدس راضی به سهلانگاری و اهمال در این موضوع نیست؛ مانند تصرف در اموال اطفال یتیمان، غایبان و...؛ از همین رو شارع مقدس امر کرده برای حفظ و نگهداری این اموال از دست غاصبان فقیه عادل متصدی چنین اموری شود. روایات دیگری هم وجود دارد که حتی به این امر هم راضی نشده و معتقد است در نبود فقیهان، مؤمنان عادل و با نبود آنان فاسقان باید متصدی این امور شوند. حال جای این سؤال مطرح است، در شریعتی که به حفظ اموال ناچیز اطفال و دیوانگان اینقدر اهمیت میدهد چگونه میتواند در زمان غیبت امام درباره ایجاد حکومت اسلامی که جان و ناموس مسلمین در آن امنیت داشته و احکام اسلامی در آن اجرا میشود، سخنی نگفته باشد؟ به همین دلیل است که بزرگان تشیع معتقدند در زمان غیبت امام معصوم، مانند عصری که ما در آن زندگی میکنیم جامعه اسلامی نباید بیسرپرست بماند تا موجب سرگردانی مسلمین شود.
3ـ برنامه امام عصر (ع) در هنگام ظهور وسیع و دشوار است؛ زیرا هدف از قیام امام، اصلاح تمام جهان از کفر و مادیگری است و این قیام محقق نمیشود مگر اینکه زمینه و مقدماتش فراهم شود. میتوان گفت اصلیترین مقدمه و زمینه چنین قیامی تشکیل حکومت اسلامی در زمان غیبت است.
پاسخ مخالفان
عمده دلیل عدهای که قائل هستند در عصر غیبت نباید حکومتی اسلامی تشکیل داد، برداشت اشتباه از احادیثی است که قیام قبل از خروج امام عصر (ع) را نفی میکند؛ مانند روایت امام صادق (ع) که فرمودند: «ما خرج و لا یخرج منّا اهل البیت الی قیام قائمنا احدا لیدفع ظلما او ینعش حقا الا اصطلمته البلیّه و کان قیامه زیادة فی مکروهنا و شیعتنا»؛ خارج نشد و خارج نمیشود از ما اهل بیت پیش از قیام قائم ما کسی برای دفع ظلمی یا گرفتن حقی، مگر آنکه به مصیبت و بلّیه دچار میشود و قیام او سبب زیاد شدن درد و رنج ما و شیعیان ما میگردد.
در پاسخ به این دسته میتوان گفت روایتی که از پرچمهای باطل، قبل از امام عصر (ع) سخن گفتهاند منظور این است، اگر پرچمی به عنوان مهدویت قبل از قیام امام بلند شد آن قیام، باطل است. همچنین روایتی که برپایی هر دولتی قبل از قیام امام را باطل میداند، منظور این است که این حکومتها قادر نیستند به تمام وظایفشان نسبت به مردم عمل کنند و تقریباً چنین چیزی بعد از تشکیل هر حکومتی در جهان صادق بوده است. بنابراین نمیتوان قائل شد، تشکیل حکومت اسلامی امری باطل یا مرجوح است؛ چراکه تشکیل چنین حکومتی به منزلۀ حکومت مهدوی نیست، بلکه میتواند مقدمه قیام و حکومت مهدوی باشد.