یادداشت: بالاخره افزایش فشارها بر «محمدبنزاید» نتیجه داد و حاكم دبی به وليعهد ابوظبی اعلام كرد، بايد فرایند عقبنشينی از یمن کلید بخورد؛ کشور کوچک امارات که تا چند سال قبل اخباری در زمینههای اقتصادی و صنعت گردشگری و هواپیماییاش بیشتر جلب توجه میکرد، اکنون چند سالی است در ابعاد سیاسی و نظامی در صدر اخبار رسانهها قرار دارد.
معمولاً در گذشته این کشور مانند عمان سیاست بیطرفی داشت اما در سالیان اخیر امیرنشینهای امارات برای حفظ قدرت، سیاست تنشزایی را جایگزین تنشزدایی کردهاند؛ حال این پرسش مطرح میشود که تاکتیکهای امارات در این مسیر پرخطر چیست؟
1ـ کمک به سرکوب اخوانالمسلمین و طرفدارانشان در مصر، فلسطین، سوریه، لیبی، سودان و تونس؛ 2ـ مخالفت با دولتهای برخاسته از ایده اخوانیها یا دولتهای طرفدار اخوانیها، مانند ترکیه و قطر؛ 3ـ نزدیک شدن به عربستان و حمایت مادی و معنوی از ولیعهدی محمدبنسلمان؛ 4ـ همراهی و ائتلاف با عربستان در سیاستهای منطقهای، مانند تحریم اقتصادی قطر، حضور نظامی در یمن و لیبی؛ 5ـ حمایت از دیکتاتورهای نظامی به جای حکومتهای مردمی؛ 6ـ مخالفت و مبارزه با جبهه مقاومت و دولتهای حامی جبهه مقاومت در لبنان، سوریه و یمن؛ 7ـ آشکار کردن روابط اقتصادی و سیاسی با رژیم صهیونیستی؛ 8ـ همراهی با سیاستهای آمریکا در منطقه و جهان. اما راهبرد امارات با وجود هزینههای گزاف موفقیتی نداشته است و انتشار خبر خروج و کاهش نیروهای نظامی امارات از ائتلاف علیه یمن مؤید این حقیقت است.
نشانههایی از ناکامی امارات و چالشهای پیش رو:
الفـ باقی ماندن بشار اسد در سوریه، شکست گروههای مورد حمایت امارات در سوریه، تغییر راهبرد امارات در یمن از جنگ به عقبنشینی. بـ موفقیت قطر در دور زدن تحریمهای امارات، مصر و عربستان. جـ پیروز نشدن ژنرال حفتر و ادامه جنگ در لیبی. دـ هر چند امارات در به حکومت رساندن نظامیان در مصر و سودان با کودتا و همکاری دیگر کشورها موفقیت نسبی داشته، ولی مردم این کشور به شدت خشمگین هستند و با کوچکترین جرقه اجتماعی حکام دیکتاتور مورد حمایت امارات را کنار خواهند زد. هـ اختلافات درونی امیران امارتهای کشور امارات متحده.