صفحه نخست >>  عمومی >> تیتر اول
تاریخ انتشار : ۱۶ مهر ۱۴۰۲ - ۱۰:۵۵  ، 
کد خبر : ۳۵۱۶۶۷

عملیات طوفان‌الاقصی و روند عادی‌سازی

عملیات بی‌سابقه "طوفان الاقصی" همه اطراف از جمله آمریکا و اسرائیل و خصوصاٌ عربستان سعودی را در پروژه عادی‌سازی روابط با اسرائیل دچار تامل و بازنگری نموده و حداقل این است که روند سازش تا اطلاع ثانوی به تاخیر خواهد افتاد.
پایگاه بصیرت / گروه سیاسی

عملیات سهمگین "طوفان الاقصی" توجه کانون‌های رسانه‌ای و تحلیلی را به خود جلب کرده و کماکان پیرامون ابعاد، اهداف و پیامد‌های آن اظهارنظر‌های متعددی صورت می‌گیرد. برخی تحلیلگران علت اصلی عملیات مقاومت فلسطین علیه رژیم صهیونیستی را در این مقطع زمانی، با هدف تخریب روند عادی‌سازی روابط اعراب و اسرائیل از سوی جبهه مقاومت (با محوریت جمهوری اسلامی ایران) ارزیابی می‌کنند؛ به ویژه آن که تلاش‌های مربوط به توافق صلح بین رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی، بیش از گذشته تشدید شده است.

تحلیل محافل و رسانه‌های مخالف این است که عادی‌سازی مناسبات رژیم صهونیستی و عربستان سعودی به مثابه ضربه‌ای هولناک بر پیکره مقاومت خواهد بود که حلقه فشار و منزوی سازی این محور را تکمیل کرده و منطقه وارد نظم نوینی خواهد شد که قطعاً خوشایند ایران نخواهد بود؛ لذا جمهوری اسلامی همه تلاش خود را به کار بسته تا عادی‌سازی دو طرف شکل نگیرد و با توجه به ملاحظات و محدودیت‌های کار دیپلماسی به ویژه در سایه بهبود روابط تهران با ریاض؛ بهترین گزینه شعله‌ور کردن جنگ از طریق هدایت و حمایت گروه‌های مقاومت فلسطین (و در صورت لزوم سایر گروه‌ها مانند حزب‌الله) است؛ نبردی که می‌تواند روند‌ها و معادلات موجود را دچار تغییر و تحول هر چند به شکل موقت نماید.

این رسانه‌ها به آخرین هشدار رهبر معظم انقلاب نسبت به روند عادی‌سازی و تعبیر شرط بندی روی اسب بازنده و نیز استقبال مقامات و رسانه‌های رسمی جمهوری اسلامی ایران از عملیات غزه استناد کرده و آن را چراغ سبز ایران به حمله اخیر حماس قلمداد کرده‌اند. واقعیت این است که عملیات بی‌سابقه حماس علیه اسرائیل در اطراف غزه که یک پیروزی بزرگ و شکستی مفتضحانه را برای رژیم غاصب رقم زد، بیش از همه در پاسخ به سیاست‌های توسعه‌طلبانه و تجاوزات تل‌آویو در کرانه باختری و به ویژه حریم مسجد الاقصی بوده و به همن دلیل عملیات اخیر به طوفان‌الاقصی نامگذاری شده است.

در واقع مقاومت فلسطین از مدت‌ها پیش مشغول طراحی دقیق این عملیات ترکیبی و آماده‌سازی برای اجرای موفق آن بوده و بیشترین اهتمام حماس معطوف به معادلات داخلی و میدانی بوده است. با این حال عملیاتی در این سطح و حجم قطعا خالی از تبعات متعدد جانبی اعم از داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی نخواهد بود و همه اطراف از جمله آمریکا و اسرائیل و خصوصاً عربستان سعودی را در پروژه عادی‌سازی روابط با اسرائیل دچار تامل و بازنگری نموده و حداقل این است که روند سازش تا اطلاع ثانوی به تاخیر خواهد افتاد.

اکنون مقامات سعودی بر سر دوراهی قرار گرفته‌اند که آیا به سمت انعقاد توافق آشتی با تل‌آویو حرکت کنند یا مترصد وضعیت غزه و تحولات شتابنده میدانی و واکنش اسرائیل و وضعیت فلسطینی‌ها باشند؛ فلسطینی‌هایی که در عملیات اخیر دست برتر را یافته و در عین حال در معرض اقدامات تلافی‌جویانه اسرائیل هستند. موضع ریاض دعوت به توقف جنگ و آرامش در اراضی اشغالی است و این نشانگر آن است که سعودی‌ها در این جنگ حداقل موضع بی‌طرفانه دارند؛ لذا هرگونه تلاش برای بازگشت به چرخه سازش با این موضع‌گیری در تعارض می‌افتد.

بنابراین، سعودی‌ها به طور طبیعی منتظر آنند تا غبار جنگ فرونشیند و ببینند نتایج جنگ به کدامین سمت سوق خواهد یافت. قطعاً با توجه به نشانه‌های برتری مقاومت فلسطین در این معرکه، تن دادن به سازش با اسرائیل نوعی خودزنی محسوب می‌شود که بعید است مقامات سعودی این ریسک را انجام دهند.

حتی اگر عربستان نسبت به توافق صلح با رژیم صهیونیستی جدی باشد، مقاومت فلسطین با عملیات بی‌نظیر خود شرایط را برای امتیازگیری از اسرائیل مهیا کرده و سعودی‌ها اگر چنان که مدعی پایبندی به آرمان فلسطین باشند، دستکم می‌توانند مفاد طرح صلح عربی سال ۲۰۰۲ (ناظر به استیفای حقوق فلسطینی‌ها) را بر سر میز مذاکره با آمریکایی‌ها و اسرائیلی‌ها مطرح کرده و به عبارتی قیمت عادی‌سازی را برای طرف مقابل بالا ببرند.

۱۴۰۲/۰۷/۱۶

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات