روزنامه کیهان **
ناکامی آمریکا به شرط اقدامات لازم / دکتر محمدحسين محترم
1- همزمان با خط و نشان کشیدنهای آمریکا و غرب برای ایران و طرفهای تجاری تهران، با هدف براندازی نظام جمهوری اسلامی، در اردوگاه شرق نیز اتفاقات استراتژيکی در حال رخ دادن است که از تحقق صددرصدی آنچه که در اردوگاه غرب طراحی میشود، ممانعت میکند. البته اتفاقاتی که در خود اردوگاه غرب هم در حال رخ دادن است نشان میدهد آنچه که سیاستمداران آمریکایی در حال برنامهریزی هستند آنگونه که آنها انتظار دارند پیش نخواهد رفت. مهمترین اتفاقی که در روزهای اخیر در اردوگاه شرق اتفاق افتاده سفر فرستاده ویژه رهبرمعظم انقلاب به مسکو و به احتمال قوی سپس به پکن و همچنين سفر رييس ستاد کل نيروهاي مسلح جمهوری اسلامی به پاکستان است. اين سفرها، و شواهد و قرائن فراوان دیگر نشان میدهد در شرایط کنونی تحریمهای آمریکا علیه ملت ایران یک «قمار سیاسی» است و گسترش همکاریهای ایران با روسیه، چین، پاکستان، هند، ترکیه، عراق و دیگر کشورهای آسیایی ميتواند برای آمریکا شکستی قطعی در پی داشته باشد. لذا در سیاست خارجی و روابط بینالمللی«سیاست به صفر رساندن صادرات نفت ایران» برای مهار قدرت دفاعي و موشکي جمهوري اسلامي بهدلایل مستند و تحلیلهای گوناگون بینالمللی برای آمریکا بسیار هزینهبر خواهد بود و بهجای«بایکوت نفتی ایران» به «بایکوت تحریمهای آمریکا»منجر خواهد شد از جمله: اولا رئیسجمهور آمریکا قطعا بازداشت نیروهای دریایی آمریکایی در سال 2016 و بازداشت نیروهای انگلیسی در سال 2007 توسط سپاه پاسداران در خلیجفارس و شکست خفت بار واشنگتن و لندن و همچنین پرواز پهپاد ایرانی بر فراز ناو آمریکایی همزمان در نزدیکی یک جنگنده آمریکایی در سال2016 و غرق شدن نمونهای از یک ناوهواپیمابر آمریکایی با استفاده از موشکهای کروز و بالستیک در رزمایش نیروهای سپاه در سال 2015 و همچنين دیگر رزمایشهای مینگذاری دریایی ایران در خلیجفارس را حتما بهخوبی به یاد دارد. سال گذشته نیز دفتر اطلاعات دریایی آمریکا در گزارش خود دکترین دریایی سپاه را مبتنی بر«سرعت»،«تعداد» و «دوام» ارزیابی و تاکید کرده بود« سپاه توانسته با کشتیهای تندرو و موشکهای کروز و بالستیک و مینهای ضدکشتی جدید به چنان توانمندی دست یابد که در مناطق عملیاتی خلیجفارس و تنگه هرمز قویتر از گذشته عمل کند».مقامات نظامی آمریکا هم هفته گذشته هرچند در یک فضاسازی روانی ادعا کرده بودند که از تنگه هرمز محافظت میکنیم، اما اذعان کردند «ایران توانایی بستن تنگه هرمز را در کوتاه مدت دارد، اما اگر تنگه هرمز بسته شود، بازکردن آن یک فرایند زمانبر و طولانی و پرهزینه خواهد بود»! ثانيا رئیسجمهور آمریکا بهخوبی میداند و باید بداند که حضور و نفوذ سازنده ایران در منطقه غیرقابل انکار و صدالبته غیرقابل حذف است و اگر ایران از گزینههای راهبردی خود در منطقه و بهویژه در تنگه هرمز استفاده کند بهای نفت سر به فلک خواهد کشید، تا جایيکه کارشناسان نفتی و تحلیلگران بینالمللی بازار نفت، قیمت 150تا 200 و حتی250 دلار را برای هر بشکه پیشبینی کردند. برای رئیسجمهور آمریکا آشکار است که افزایش قیمت نفت از یکسو موجب رکود در اقتصاد جهانی و کاهش رونق اقتصادی خود آمریکا که ادعایش را دارد، خواهد شد و از سوی دیگر افزایش قیمتهاي انرژي بهويژه بنزین در آمریکا در زمانی که جمهوریخواهان برای انتخابات میاندورهای آماده میشوند، اصلا سیاست تاجرمأبانهای برای آینده ریاست جمهوری و حزبش نیست!
ثالثا تردیدی وجود ندارد که عربستان و دیگر کشورهای تولیدکننده نفت نمیتوانند تولید خود را بهحدی افزایش دهند که همه 4 میلیون و 200 هزار بشکه نفت ایران را جبران کنند. رابعا درحالیکه با وجود کاهش نسبي صادرات نفت ايران با تحریمهاي قبلي،ایران بهخوبی آن مقطع را پشت سر گذاشت، کارشناسان بینالمللی نفت پیشبینی کردند تحریمهای جدید آمریکا فقط منجر به کاهش روزانه حداکثر حدود 500 هزار بشکه نفت ایران خواهد شد که از سوي کشورهاي متحدش قابل جبران است. آمریکا حتی در جریان جنگ تحمیلی در حمایت از صدام هم نتوانست در جنگ نفتکشها، صادرات نفت ایران را به صفر برساند.
خامسا همراهی نکردن کشورهای جهان با آمریکا چالش اساسی طرح نفتی آمریکاست. پوتین در دیدار فرستاده رهبرمعظم انقلاب تاکید کرده «روابط نفتی ایران و روسیه میتواند تا سقف 50 میلیارد دلار افزایش یابد». چین اولین و هند دومین خریدار نفت ایران نیز در مقابل تحریمهای نفتی آمریکا اعلام کردند با حذف دلار، از طريق یوان و روپیه با ایران معامله میکنند. چین قرار است با اعمال تعرفه بر نفت آمريکا، از طريق افزایش خرید نفت ایران نياز خود را جبران کند.در حاليکه برخلاف تحریمها و میل آمریکاییها حجم تجارت ایران و چین اکنون به 31/6 میلیارد دلار رسیده، تهران– پکن با افتتاح بازارچه ویژه ایران در شهر بندری گوانجو که مکانی برای تجار سراسر دنیاست، تصمیم گرفتند روابط تجاری خود را بدون دلار هرچه بیشتر تقویت کنند. ترکیه و عراق هم دلایل منطقی خود را برای ادامه همکاریهای نفتی با ایران دارند. برای کشورهای آسیایی مانند هند و ژاپن و کرهجنوبی نیز تامین نفت از ایران در واقع یک توازن منافع است و اجرای سیاست به صفر رساندن صادرات نفت ایران همزمان با اختلافات آمريکا با ديگر کشورها بهعلت جنگ تجاري و خروج از توافقنامههاي بينالمللي موجب تیره شدن روابط آمریکا با کشورهای بیشتری خواهد شد.
سادسا رئیسجمهور آمریکا تلاش داشت با دیدار با پوتین در هلسینکی فنلاند و نزدیکی تاکتیکی با مسکو شاید بتواند کرملین را در طرح خود علیه ایران همراه يا حداقل فضايي رواني عليه ايران ايجاد کند اما دست خالي برگشت و همان گونه که دیدار با رهبر کره شمالی تاکتیکی فریبکارانه در جهت کاهش تنش صوری برای تمرکز بر ایران بود و از دیدار ترامپ و کيمجونگ اون خروجی ملموسی بیرون نیامد، از نشست هلسینکی هم نباید انتظار بهبود روابط واشنگتن–مسکو جهت تضعیف روابط تهران-مسکو را داشت.
2- اما علیرغم واقعیتهای موجود که از شکست آمریکا در جنگ جدید اقتصادی با ایران حکایت دارد،آنچه که آمریکایيها را امیدوار کرده که شاید بتوانند به اهداف خود برسند، جنگ روانی همزمان با جنگ اقتصادی است که ميخواهند با فریب افکارعمومی و با تغییر محاسبات مسئولان و ایجاد شکاف و تفرقه، ملت ایران را بترسانند و مردم را رودرروی نظام برآمده از رای خود قرار دهند. در این زمینه در تازهترین اقدام، دولت ترامپ با تصویب طرحی که در زمان اوباما تهیه شده بود، از کنگره خواسته فقط 18 میلیون دلار برای تشدید جنگ روانی علیه ملت ایران به دو رسانه فارسی زبان رادیو فردا و صدای آمریکا که با هدایت سیا و وزارت خارجه آمریکا برنامه پخش میکنند، اختصاص دهد!. هرچند این جنگ روانی متاسفانه با سیاستهای اشتباه دولت تدبیر و نفوذ جریان غربگرا در ارکان اجرایی تاحدودی تاثیر خود را بهویژه در بازار ارز و سکه و افزایش قیمتها گذاشته اما خود کارشناسان آمریکایی به موفقیت نهايي جنگ رسانهای علیه ملت ایران نيز تردید دارند، تاجایی که خود توماس هیل که با همکاری اد رویس رئیسکمیته امورخارجه مجلس نمایندگان آمریکا روی طرح کمک به رسانههای فارسی زبان کار کرده، کارآمدی و تاثیر رسانهاي آمريکا را زیر سؤال برده و گفته «هیئترئیسه سخنپراکنی نمیتواند مردم و مخالفان ایران را یک جهت کند».
3- اما آقای روحانی بهجای سفر بيدستاورد به اتریش و سوئیس که نه حجم قابل ملاحظه تجاری–اقتصادی و نه روابط سیاسی قابل تاملی با ايران دارند، بهتر بود سفر به روسیه و چین و هند و کشورهای آسیایی را در دستور کار قرار میداد. چرا که اولا میتوانست پیام روشني هم به اردوگاه غرب و هم به اردوگاه شرق بدهد. با این رویکرد است که میتوان در آینده در هرگونه مذاکرهای با غربیها از جمله در همین «مذاکرات بستهای برجام»، قدرت و نفوذ اروپاییها را کاهش و موضع جمهوری اسلامی را افزایش داد.
ثانیا نگاه به شرق و همکاریهای جنوب–جنوب سلطه آمریکا در منطقه و نقش دلار در جهان را در معرض خطر بیشتر قرار میدهد و ابزارهای آمریکا برای تضعیف این همکاریها را به همان میزان کمتر میکند. برهمین اساس است که ران پال نماینده مجلس نمایندگان آمریکا و هپیل معاون سابق کاخ سفید درخصوص تحریمهای ایران اذعان دارند که«سیاست نفتی آمریکا علیه ایران نتیجه معکوس برای آمریکا خواهد داشت و بایکوت نفتی ایران را به بایکوت شدن تحریمها تبدیل میکند».
4- «برای ما مهم نیست که حقایق چه هستند»! این سخن معاون بوش رئیسجمهور اسبق آمریکا در اوت1988 است که نشان میدهد عدم درک حقایق موجود و نادیده گرفتن واقعیتها در سیاست خارجی آمریکا به یک اصل تبدیل شده است.لذا دولت تدبير بايد بداند آمريکا نه براساس حقايق با شما مذاکره کرد و نه براساس حقايق زير ميز مذاکره و برجام زد، اما دولت تدبير براساس واقعيتها و حقايق موجود باید از یک طرف در سیاست خارجی با نگاه به شرق هرچه سريعتر خود را از دام برجام و اردوگاه غرب رها کند تا بتواند «حفظ عزت ملت عزيز ايران»را در دستور کار خود قرار دهد و از سوی دیگر در سیاست اقتصادی با نگاه به درون، هرچه سریعتر خود را از دام نفوذیها رها کند تا «بر مشکلات فائق آید و توطئههای آمریکا را ناکام بگذارد»، البته بهشرطی که به فرمایش رهبرمعظم انقلاب «اقدامات لازم را انجام دهد»!.
***************************************
روزنامه جمهوری اسلامی**
تحلیل سیاسی هفته
بسمالله الرحمن الرحیم
هفته جاری با حلول ماه ذیقعده، از جلوه و کرامت خاصی برخوردار شد. سالهاست که در کشور ما، فاصله زمانی یکم ذیقعده سالروز ولادت کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه(س) تا یازدهم ذیقعده سالروز ولادت ثامن الائمه، شمسالشموس عالم آل محمد حضرت امام رضا علیهم السلام با عنوان دهه کرامت نامگذاری شده که آئینهای شادباش و معنوی ویژهای به یمن قدوم این موالید نورانی برگزار میگردد.
دهه کرامت یادآور لطیفترین علائق و مهر و وفای کم نظیر یک خواهر نسبت به مقام شامخ برادر و مقتدای خویش است. مهر و وفایی که خواهر مهربان و دلداده را به هجرت وادار نموده و غربت و بیماری و مرگ را در فصل جوانی برای او آسان کرد. دهه کرامت یادآور تحول آفرینی برای بانوانی است که میتوانند تداعیگر مفاهیم اخلاقی در عصر بیاخلاقی و بیحیایی باشند.
با ورود به ماه ذیقعده، صدای زنگ کاروانیان حج به صدا درآمد و اولین گروه از زائران ایرانی به سوی مهبط وحی عازم شدند. به همین مناسبت همزمان با آغاز اعزام زائران بیتالله الحرام به سرزمین وحی، مدیران و کارگزاران حج، با رهبر انقلاب دیدار کردند. ایشان در این دیدار ضروریترین نیاز امروز دنیای اسلام را وحدت و یکصدایی خوانده و گفتند: «یکی از اهداف مهم حج، اجتماع و ارتباط مسلمانان با یکدیگر است.» ایشان با تاکید بر اینکه حرمین شریفین متعلق به همه مسلمانان است و نه متعلق به کسانی که بر این سرزمین مسلط هستند، افزودند: «کسی حق ندارد مانع از تحقق مفاهیم واقعی حج شود و اگر حکومت و یا دولتی این کار را انجام دهد، در واقع «صدعن سبیل الله» کرده است.»
در این هفته لزوم شفاف سازی اقتصاد و برخورد قاطع با متخلفان اقتصادی که به یک مطالبه عمومی تبدیل شده بود، موجب گردید که رئیس جمهور با دستور اکید به چند وزارتخانه خواستار رسیدگی به این مفاسد و ارائه گزارش شود و از سوی دیگر از رئیس قوه قضائیه خواست بستر قضایی را برای برخورد قاطع با متخلفان و مجازات آنان در هر موقعیتی که هستند، فراهم آورد.
دکتر روحانی در دستور به وزارتخانههای صنعت، اطلاعات، اقتصاد و معاونت حقوقی ریاست جمهوری برای هر یک از آنها وظایفی را تعریف و برای بررسی موضوع تخلف واردات غیرقانونی خودرو و خروج گسترده ارز از آنان خواست گزارش خود را ظرف 15 روز به رئیسجمهور ارائه کنند. واقعیت این است که ارقام تخلفات در سیستم اقتصادی کشور نشانگر آن است که دستگاههای دولتی و سیستمهای نظارتی از کارآیی و توان لازم برای جلوگیری از این مفاسد برخوردار نیستند و لذا دولت باید با همکاری قوه قضائیه قاطعانه برای بازگشت اموال بیت المال و بازگرداندن اعتماد عمومی به جامعه اقدام فوری و عاجل انجام دهد.
در هفته جاری تحولات برجامی همچنان یکی از موضوعات پراهمیت داخلی و بینالمللی بود. از یکسو تهران به دقت مشغول بررسی بسته پیشنهادی سه کشور اروپایی و تضمینهای ارائه شده برای تداوم برجام بود که از خبرها نیز چنین بر میآمد که جمهوری اسلامی ایران خواستار ضمانتهای محکم و عینی در رابطه با حفظ برجام است زیرا بسته پیشنهادی اروپا برای تداوم برجام، هم وزن تهدیدات آمریکا و خنثیکننده آن نیست. هرچند این بسته در برخی حوزهها، مثل نفتی و بانکی، ناظر بر برخی اقدامات طرفهای اروپایی برای مقابله با تحریمهای آمریکایی است ولی فاقد قالبهای زمان بندی و تعهدات الزام آور قانونی است که باید اعضای اروپایی برجام به نحو مقتضی راهحلهای علمی درخصوص موضوعات فوقالذکر ارائه کنند.
مرور موضوعات خبری خارجی هفته را با تازهترین تحولات عراق آغاز میکنیم. اعتراضات ضد دولتی که ابتدا از بصره و در اعتراض به بیکاری، مشکلات معیشتی و ضعف خدمات رسانی آغاز شد و سپس به سایر شهرهای عراق گسترش یافت، پس از گذشت یک هفته، جسته و گریخته در برخی مناطق ادامه دارد. این اعتراضات در برخی موارد به خشونت نیز کشیده شد و آنچنانکه برخی منابع اعلام کردهاند تاکنون سه نفر در این اعتراضات کشته شده و دهها نفر نیز مجروح شدهاند.
در واکنش، مرجعیت شیعه عراق از درخواست معترضین حمایت کرد و درعین حال نسبت به نفوذ مغرضین هشدار داد. احزاب سیاسی شیعه نیز مواضع همسو با مرجعیت داشتند. در مقابل، جریانهایی بودند که تلاش کردند از شرایط به وجود آمده بهرهبرداری سیاسی بکنند. از آن جمله، ایاد علاوی سیاستمدار کهنه کار که سمت معاونت ریاست جمهوری را نیز دارد بار دیگر خواستار کنار رفتن دولت حیدرالعبادی و تشکیل «دولت نجات ملی» شد. مقتدی صدر نیز خواستار تظاهرات گسترده ضد دولتی در سراسر عراق در روز جمعه آینده شده است.
محافل سیاسی عراق نسبت به دخالت دولتهای دیگر و تغییر مسیر اعتراضات به سوی هرج و مرج هشدار دادهاند و از جمله این دولتها آمریکا و عربستان را ذکر کردهاند. دولت حیدرالعبادی اعلام کرده است در برابر خواسته معترضین و اعتراضات مسالمت آمیز، تمکین میکند ولی در مقابل شورش میایستد. بغداد همچنین یک بسته اقتصادی برای حل بحران، در استان بصره آماده کرده است که آنرا به زودی اجرایی میکند.
این هفته طرح صلح جدیدی از سوی برخی شخصیتهای عربی برای یمن پیشنهاد شد که مورد استقبال انصارالله یمن قرار گرفت و امیدهایی را برای حل این بحران ایجاد کرد. 19 شخصیت سیاسی، فکری و آکادمیک برجسته عرب در پیامی مشترک پیشنهاد دادهاند آتش بس سه ماهه در این کشور برقرار شود و پس از آن گفت و گویی با نظارت بینالمللی برای توقف جنگ آغاز شود. یک مسئول ارشد انصارالله یمن استقبال این جنبش از طرح مذکور را اعلام کرد. «محمد علی الحوثی» که ریاست کمیته عالی انقلاب یمن را برعهده دارد تاکید کرد که این جنش موافق آشتی و صلح است و بارها به طرحهای صلح پاسخ مثبت داده است و این، عربستان است که همواره بر جنگ افروزی تاکید داشته و مخالف صلح بوده است.
دیدار ترامپ و پوتین و حواشی آن، از دیگر خبرهای مهم این هفته بود که بازتاب گستردهای داشت. این دیدار به یک افتضاح سیاسی برای آمریکا تبدیل شد و واکنشهای گستردهای در داخل آمریکا و خارج داشت. دیدار ترامپ و پوتین در هلسینکی فنلاند و اظهارات ترامپ در مصاحبه مطبوعاتی پس از این دیدار، اعتراض و عصبانیت بسیاری از سیاستمداران آمریکایی را موجب شد و آنها، این دیدار و اظهارات ترامپ را یک رسوایی برای دولت آمریکا توصیف کردند و معتقد بودند که پوتین، برنده این دیدار بوده است. «نیوت گینگریچ» رئیس سابق مجلس نمایندگان آمریکا که اتفاقاً از حامیان ترامپ بوده و هم حزبی وی نیز میباشد اظهارات ترامپ را «جدیترین اشتباه» ترامپ خواند که باید فوراً اصلاح شود.
«جان برنان» رئیس سابق سیا نیز اظهارات ترامپ در کنفرانس خبری با پوتین را «خیانت» خواند. «باب کروکر» رئیس کمیته روابط خارجی سنا گفت: پس از اظهارات ترامپ در دیدار با پوتین «ناامید» شده ام. «جان مک کین» رئیس کمیته نیروهای مسلح سنای آمریکا نیز کنفرانس خبری ترامپ را مفتضحترین عملکرد یک رئیسجمهور در تاریخ آمریکا خواند.
نیویورک تایمز نیز نوشت: «برآیند دیدار هلسینکی، زانو زدن رئیسجمهور آمریکا در برابر همتای روسی بود.» این روزنامه تصریح کرد تنها دستاورد ترامپ از این دیدار یک «توپ فوتبال» بود که پوتین به وی هدیه داد و در ازای آن ترامپ، همه حیثیت آمریکا را به روسها فروخت.
***************************************
روزنامه خراسان**
از خودمان شروع کنیم/علیرضا کاردار
«وضعیت آب و برق بحرانی است». این جمله مدت ها ست که به گوش مان می خورد و این روزها بیشتر می شنویم؛ نه تعارف بردار است، نه شوخی و سرکاری است و نه بلوف و درشت نمایی که برای ترساندن من و شما بیان بشود. به خوبی می دانیم که از نظر آبی نزدیک به ورشکستگی هستیم و توان تولید برق مان هم همین است و امکان معجزه ای برای تولید بیشتر نیست. در این جا قصد آموزش روش های صرفه جویی را نداریم که همه شنیده ایم و اگر بخواهیم، می توانیم بهتر از کارشناسان آن ها را آموزش بدهیم. حتی نمی خواهیم حرف تکراری بزنیم و تقصیر را گردن کشت ها و آبیاری های غیر اصولی، صنایع آب بر، سدسازی های کارشناسی نشده، فرسودگی تاسیسات و مدیریت اشتباه بیندازیم. بهانه گرمای هوا و کمبود بارش ها و خشک شدن منابع آب زیرزمینی را هم حفظ هستیم. در این یادداشت می خواهیم بگوییم ایران از ابتدا در همین منطقه و با همین شرایط آب و هوایی بوده است، کمی بهتر یا بدتر. قرن هاست که پیشینیان ما در همین اکوسیستم زندگی کرده و جان سالم به در برده و ایران را به دست ما سپرده اند. ما با این بحران کم آبی و خشکسالی بیگانه نیستیم. پس چرا سال به سال اوضاع بدتر و وضعیت قرمزتر می شود؟
شاید دلیل اصلی اش این است که تک تک مان وظیفه مان را فراموش کرده ایم. این را از یاد برده ایم که هر هموطن موظف است درست مصرف کند. از آن روستایی زحمتکش گرفته که نسل اندر نسل با آب قنات و دیمه محصولش را به ثمر می نشانده و این روزها بنا به دلایل مادی به کاشت محصولات غیربومی منطقه و غرقابی روی آورده است، تا پیمانکاری که لوله نامناسب کشیده و مدیری که برای خوشامد مردم دستور احداث کارخانه ای را داده که رگ های آب منطقه را خشک کرده و مقام مسئولی که بدون دقت به نظر کارشناسان سد ساخته و بعد آن را به امان خدا رها کرده و حتی زحمت ابلاغ دستور برای لای روبی اش را هم صادر نکرده، چون شاید اصلا دوران ریاست اش تمام شده و رفته است تا در سمت دیگری خدمت رسانی کند. ولی در پشت همه این اتفاقات که باید نام فاجعه بر آن ها نهاد، همان فراموش کردن وظیفه خودمان است.
لازم نیست خیلی درگیر آمارها بشویم. چه آمارهای مایوس کننده ای که همه تقصیرها را گردن این و آن می اندازند و هیچ کورسوی امیدی در آن وجود ندارد، چه آمارهایی که از آن طرف بام می افتند و اوضاع را گل و بلبل نشان می دهند و سند مصرف کم ایرانیان نسبت به سرانه تمام جهان را رو و خیال مان را به صورت کاذب راحت می کنند. همچنین باید مراقب باشیم که مثل موارد مشابه، باز در دام پویش های کارشناسی نشده ای که در خیرخواهانه بودن آن ها شکی نیست، نیفتیم. هر حرکت جمعی و پویشی نیاز به برنامه و هدف اصولی و کار کارشناسی دارد وگرنه نه تنها به نتیجه نخواهد رسید که حتی ممکن است پاسخ عکس بدهد. آب معدنی فرستادن برای مناطقی که مشکل زیرساختی آب رسانی دارند یا خاموش کردن موقتی وسایل برقی که ممکن است مصرف برقشان هنگام استارت خوردن چند برابر آن مدتی باشد که خاموش بوده اند و... ممکن است ضررش بیشتر از منفعت اش باشد.
تجربه نشان داده، روش های بازدارنده مثل جریمه مشترکان پرمصرف، گران کردن بهای خدمات، سهمیه بندی، تهدید و تطمیع و... اگرچه موثر است اما راه حل قطعی مشکل نیست. ممکن است به صورت لحظه ای و کوتاه مدت جواب بدهند ولی به مرور زمان شاید حتی باعث ایجاد یک نوع لجبازی و قانون گریزی و قانون ستیزی هم بشوند. فقط و فقط اول باید خودمان رعایت کنیم و بعد با اطلاع رسانی به اطرافیان، عمق فاجعه را برایشان شرح دهیم و برای فرهنگ سازی بکوشیم. فرهنگ سازی با خرج بودجه های نجومی و شعارسازی و شعاردهی میسر نمی شود، تا وقتی که تک تک شهروندان خودشان را در قبال این بحران ها مسئول ندانند. مشکل خود ماییم. (به کسی بر نخورد، «ما»، نه «شما»!) چرا در یک محیط کار خصوصی، تک تک کارکنان دل شان برای چراغ های اضافه و سیستم های بی کاربردی که روشن است، تاسیسات گرمایشی و سرمایشی که دمای شان تنظیم نیست، مصرف کاغذ و تماس تلفنی و حتی آب سماور می سوزد و سعی می کنند درست مصرف کنند؟ ولی در محل هایی که دولتی یا نیمه دولتی است، کارمندان (همه نه، بعضی، تعداد کمی، اصلا انگشت شمار!) نه تنها دلشان برای این اسراف ها نمی سوزد که حتی گاه با غیظ سعی می کنند انتقام شان را (از چه کسی یا چه چیزی؟) با مصرف بیشتر برق ، آب ، کاغذ و... بگیرند. مگر مشکل فقط خود ما نیستیم که حق الناس و بیت المال و امر به معروف و نهی از منکر و... را فراموش می کنیم؟
نباید توپ را به زمین دیگران بیندازیم، از خودمان شروع کنیم کافی است. اگر از همان روش معروف بستن شیر آب هنگام مسواک زدن شروع کنیم، می توانیم از این بحران هم به سلامت عبور کنیم، اگر تک تک مان رعایت کنیم و خودمان را مسئول بدانیم. خاموش کردن حتی یک لامپ اضافی، بستن یک دقیقه زودتر شیر آب، رعایت ساعت اوج مصرف، بهینه سازی وسایل پرمصرف، تذکر فرد به فرد و شروع فرهنگ سازی از دایره نزدیکان خودمان، پایه و بنیان عبور از این بحران هاست.به یاد داشته باشیم که شرایط اقلیمی، اجتماعی و اقتصادی روز به روز تغییر می کند. حتی دوران ما نسبت به زمان پدران مان بسیار فرق کرده است. چه بخواهیم و چه نخواهیم، نه منابع انرژی مانند قبل پر و پیمان است و نه سبک مصرف گذشته این روزها قابل اجراست.امروز نیازمند ایجاد یک باور عمومی هستیم. باور به این که شرایط زیستی و اقلیمی کشورمان دستخوش دگرگونی های جدی شده است . شرایطی که شیوه و سبک زندگی جدیدی را در مصرف و مواجهه با پدیده های طبیعی اطراف مان اقتضا می کند و تا زمانی که مردم و مسئولان به این باور نرسند حرکت های سینوسی و مقطعی تنها مسکنی کوتاه مدت بر دردی جانکاه خواهد بود.
***************************************
روزنامه ایران**
شفافیت عامل پیشگیری فساد/حسین میرمحمد صادقی
یکی از مسائلی که طی سالهای اخیر چه در ایران و چه در کشورهای مختلف دنیا نظرها را به خود جلب کرده و حساسیتهای زیادی را در میان مردم برانگیخته، مسأله فساد اقتصادی- اداری و شیوههای مبارزه با آن است. به گونهای که قوانین کشورهای مختلف سعی کردهاند تا راههای پیشگیری و مقابله با این پدیده را مشخص کنند و حتی در برخی از اسناد یا معاهدات بینالمللی در رابطه با مسائل اقتصادی همچون کنوانسیون «مریدا»- که دولت جمهوری اسلامی ایران هم چند سال پیش به آن پیوسته- به این مسأله پرداخته شده است. بنابراین در علاقه عمومی به مقابله با فساد تردیدی وجود ندارد.
اما اینکه فساد ناشی از چیست؟ طبعاً می توان موارد و دلایل مختلفی را برای آن ذکر کرد؛ از خلأ و ناکافی بودن قوانین گرفته تا ضعف نهادهای نظارتی. در این میان آنچه که برای پیشگیری مهم است، موضوع شفافیت است. امروز دنیا به این نتیجه رسیده که اگر شفافیت در فرآیندهای تصمیمگیری وجود داشته باشد، بسیار میتواند در جلوگیری از فساد مؤثر باشد. بنابراین تمام نهادهایی که در آنها تصمیماتی اخذ میشود که با مسائل پولی در ارتباط است؛ مانند گمرکات، اداره مالیات و شهرداریها، وزارتخانههایی که وظیفه اعطای مجوز را برعهده دارند تا زمانی که تصمیمگیریها پشت درهای بسته است و کسی هم از این فرآیند و کیفیت اجرای آن مطلع نمیشود، امکان فساد وجود دارد، اما به محض اینکه این فعالیتها شفاف شده و در مقابل دیدگان همه قرار بگیرد، طبعاً کسی نمیتواند سر سوزنی فساد کند. در این شرایط مجرمان بالقوه به دلیل ترسی که ممکن است از آبروریزی خود داشته باشند، کمتر تلاش میکنند که با انواع فسادها به میزان ثروت خود بیفزایند.
متأسفانه در ایران در فرآیندهای مختلف تصمیمگیری در سطوح اداری، سیاسی، قضایی، اقتصادی و... شفافیت لازم مشاهده نمیشود و همواره نقاط ابهام و سؤالات زیادی در اذهان عمومی راجع به برخی موارد وجود دارد که در مورد آن پاسخگوییهای لازم هم انجام نمیشود. به همین دلیل است که مردم همان ابهامات را به عنوان واقعیتهای انکارناپذیری قبول میکنند در حالی که ممکن است برخی از آنها عاری از حقیقت باشد.
به عنوان مثال در پرونده های قضایی میبینیم که سؤالات و ابهامات زیادی در اذهان مردم شکل گرفته که هیچ گاه پاسخگویی درستی نسبت به آنها انجام نشده و تنها سؤال روی سؤال اضافه شده و مشکلات موجود را افزایش داده است. با این شرایط بیراه نیست اگر بگوییم وضعیت شفافیت در کشور ما آنقدر نابسامان و نامطلوب است که سازمان بینالمللی شفافیت که یک سازمان غیردولتی بینالمللی است و کشورها را از لحاظ میزان شفافیت رتبهبندی میکند، معمولاً ردیفهای آخر فهرست خود را به ایران اختصاص میدهد.
لایحهای که اخیراً در زمینه شفافیت از سوی دولت ارائه شده -که جزئیات آن را در وقت مناسبی باید مورد بحث قرار داد و به نقاط قوت و ضعف آن پرداخت- اتفاق نیکی است و هر تلاشی که در جهت اضافه شدن به شفافیت در مورد مسائل مختلف انجام شود یک گام بسیار مؤثر در جهت مبارزه با فساد خواهد بود. با این حال یک نکته را نباید از یاد برد و آن نقش مهم مطبوعات در ارتباط با اجرایی شدن قوانین مربوط به شفافیت است. ما باید آنقدر رسانهها را تقویت کنیم تا بتوانند از آزادی بیان ذکر شده در قانون استفاده کنند و موارد و ابهامات را به نظر عموم برسانند. یقیناً این گام بزرگی در راستای شفافسازی خواهد بود.
***************************************
روزنامه وطن امروز**
ژنرال در پاکستان/ماشاءالله ذراتی
سفر اخیر سرلشکر باقری به پاکستان، نخستین سفر رئیس ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران به اسلامآباد در 4دهه گذشته است. این چهارمین سفر خارجی سرلشکر باقری پس از انتصاب به ریاست ستاد کل نیروهای مسلح است. او پیش از این نیز برای دیدار و گفتوگو با همتایان خود به کشورهای روسیه، سوریه و ترکیه سفر کرده بود و بویژه سفر او به ترکیه در نوع خود بسیار مهم و سازنده بود.
سفر بالاترین مقام نظامی ایران به پاکستان و دیدار با مقامات نظامی در کنار دیدار با رئیسجمهور و وزیر خارجه دولت انتقالی پاکستان آن هم در شرایط کنونی ایران و منطقه، حائز اهمیت است. در تشریح ابعاد اهمیت این سفر توجه به نقش پاکستان از 2 منظر امنیت داخلی ایران و تحولات منطقهای و مبارزه با تروریسم قابلتوجه است. این نکته را نباید از نظر دور داشت که در پاکستان مقامات نظامی و ارتش از نفوذ بالایی برخوردارند و نقش مؤثر و تعیینکنندهای در تصمیمگیریهای پاکستان ایفا میکنند.
پاکستان و انتقال داعش به شرق
تقریباً یک هفته قبل از این سفر در 19 تیرماه در رویدادی نادر، سران اطلاعاتی ایران، روسیه، چین و پاکستان در شهر اسلامآباد با هدف هماهنگی برای مقابله با قدرت گرفتن داعش در افغانستان گردهم آمدند. «سرگئی ایوانف» مسؤول رسانهای سرویس اطلاعاتی روسیه با اعلام نشست اطلاعاتی چهارجانبه، اهمیت برداشتن گامهای هماهنگ برای ممانعت از سرایت داعش از عراق و سوریه به افغانستان و بروز تهدید برای کشورهای همسایه را مهمترین محور آن نشست عنوان کرد. این نشست چند روز پس از آن برگزار شد که «مایک پمپئو» وزیر خارجه آمریکا در سفری از پیش اعلام نشده وارد کابل، پایتخت افغانستان شد، در حالی که مقامهای وزارت خارجه روسیه واشنگتن را به طرحریزی برای انتقال داعش به افغانستان متهم میکنند و همه اینها در شرایطی است که اخبار داخلی از افغانستان به سازماندهی جدی داعش در این کشور اشاره دارد.
پاکستان و امنیت داخلی ایران
از طرفی پاکستان یکی از کریدورهای مورد توجه و علاقه آمریکا و رژیم صهیونیستی جهت انتقال تروریستها به ایران است و طی ادوار مختلف حساب ویژهای روی منطقه بلوچستان پاکستان داشتهاند. نمونه اخیر آن مطلب «الاخبار» لبنان همزمان با نشست اطلاعاتی چهارجانبه اسلامآباد بود که اذعان داشت دولت انتقالی پاکستان درخواست آمریکا و عربستان درباره ایجاد اتاق عملیاتی در بلوچستان را که تحت نظارت گروه مشترکی از عناصر صهیونیستی- آمریکایی و به منظور ایجاد ناآرامی در ایران باشد، رد کرده است.
فراموش نکنیم پیش از این محمد بنسلمان، ولیعهد عربستانسعودی وعده داده بود جنگ را به داخل ایران میکشاند. طرف آمریکایی- سعودی برنامهریزیهای گستردهای برای گسترش اختلافات نژادی در مناطق مرزی بین ایران و پاکستان و کشاندن جنگ به داخل ایران از طریق اتاق عملیات مستقر در این منطقه برای تحریک بلوچها در پاکستان انجام دادهاست. آنها تلاش دارند گروههای متمرکز در بخش پاکستانی اقلیم بلوچستان را به افزایش سطح عملیات جنگی خود در خاک ایران ترغیب کرده و به این ترتیب جمهوری اسلامی ایران را در جنگ فرسایشی بلندمدتی قرار دهند تا بهزعم آنها این روند باعث ناآرامی و تقویت اعتراضات مردمی در داخل ایران شود.
نفوذ وهابیت در پاکستان
بر اساس برخی گزارشها و اطلاعات موجود، سعودیها در سالهای اخیر حمایتهای مالی خود از شبکه مدارس و آکادمیهای دینی وهابی در اقلیم بلوچستان را افزایش دادهاند تا بتوانند از رویکردهای وهابی بهعنوان پشت پرده و بسترساز حمایت از مبارزات ضدایرانی استفاده کنند. این رویکرد را اندیشکده وابسته به خاندان سعودی به نام «مرکز بینالمللی پژوهشهای ایران»- المعهد الدولی للدراسات الایرانیه- پیشنهاد داده که از سوی محمد بنسلمان تأمین مالی میشود. این مرکز در پژوهش سال گذشته خود از طریق محمدحسن حسینپور از عربستان خواسته بود پاکستان را قانع کند سطح مخالفت خود با حمایت نظامی عربستان از بلوچها ضدایران را کاهش دهد.
این نظریهپرداز حامی گروههای تروریستی ضد ایرانی مدعی شده در صورتی که چنین چالشی فراروی ایران قرار گیرد، غیرممکن است دولت ایران بتواند برای حفاظت از مساحتها و مسافتهای گستردهای از اراضی خود کاری انجام دهد.
پاکستان و نظم جدید منطقه
پاکستان از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی مناسبات خوبی با آمریکا برقرار کرده بود اما آمریکا طی سالهای گذشته و بویژه از زمان روی کار آمدن ترامپ روند ائتلافهای خود در آسیا را تغییر داد. بر اساس استراتژی جدید آمریکا در افغانستان، شهریور 96 واشنگتن در درجه اول مناسبات خود با هند بهعنوان دشمن سنتی پاکستان را تقویت کرد، چرا که به دنبال مهار چین بود، به همین علت پاکستان ضمن خشم و انزجار از تغییر رویکرد آمریکاییها بیش از پیش خود را به چین نزدیک کرده است که همواره بهعنوان متحد مهم این کشور در جریان جنگ سرد مطرح بود، به عبارت دیگر پاکستان اهمیت استراتژیک خود برای آمریکا را ازدستداده است و در عین حال برای چین از اهمیت راهبردی برخوردار شده است. در کنار چین، پاکستان عزم گسترش روابط خود با روسیه، ایران و ترکیه را دارد. دیماه 96 اردوغان، رئیسجمهور ترکیه با حمایت از ایران و پاکستان اظهار داشت اینکه آمریکا و رژیم صهیونیستی آشکارا در امور داخلی ایران و پاکستان دخالت میکنند مسالهای غیرقابل قبول است.
بعد از نزدیکی ترکیه به ائتلاف ایران، روسیه و سوریه، اینک ورود و نزدیکی بیش از پیش پاکستان به این ائتلاف که زمینههای آن نیز مهیاست، میتواند تقویتکننده و تضمینکننده صلح و ثبات در منطقه و امنیت در مرزهای ایران باشد.
در چنین شرایطی سفر سرلشکر باقری به پاکستان میتواند حامل پیامهای مهمی به برخی کشورهای منطقهای و فرامنطقهای باشد که تلاش میکنند با حمایتهای مالی، آموزشی، لجستیکی و اطلاعاتی، تروریسم را در منطقه گسترش داده و تقویت کنند.
***************************************
روزنامه شرق **
در انتظار مشوقهاي برجامي اروپا/ داوود هرميداسباوند
ترامپ همانطور که اعلام کرده بود، از بسته جديد تحريمها عليه ايران رونمايي کرد؛ فعالسازي تحريمهاي ثانويه که تمام بخشهاي درآمدي ايران را هدف قرار ميدهد، بستهاي بود که ترامپ آن را همزمان با اعلام خروج يکجانبه از برجام ارائه کرد. برجام سندي است که پنج عضو دائم شوراي امنيت سازمان ملل به اضافه آلمان و ايران، براي حفظ منافع جامعه ملل امضا کردند و بنا بر اين توافق، طرف مقابل ايران متعهد شد با نگاهی سازنده، تحريمهاي هستهاي ايران را لغو کند؛ مشروط بر اينکه در مقابل رفع تحريمها، آژانس انرژي اتمي نظارت کاملی بر برنامه هستهاي ايران داشته باشد. در دو سال و نيم اخير که اين توافق ميان اعضاي 1+5 و ايران منعقد شده، همواره آژانس اعلام کرده ايران به همه تعهدات خود طبق مفاد برجام پايبند بوده است. طرف مقابل براي اين وفاي به عهد ايران يک تعهد روشن داشت؛ تحريمها عليه ايران رفع شود و آثار منفي آن در جامعه ملل از بين برود. مسئولان ايران پيش از خروج ترامپ از برجام، تأکيد داشتند اگر قرار است هربار به بهانههاي مختلف عليه ايران تحريمهايي وضع شود، اين کاملا نقض فلسفه توافق بوده و آمريكا برخلاف تعهدات خود عمل ميکند. خروج رسمي آمريكا از اين توافق، به نوعي کار را يکسره کرد. ايران ميتواند بعد از استفاده از سازوکار دروني برجام براي تنبيه کشور نقضکننده آن، حتي خواستار طرح آن در شوراي امنيت شود؛ چراکه اتحاديه اروپا و دو كشور روسيه و چين هيچيک نظر مساعدي به خروج آمريكا ندارند. راه دوم، طرح دعوي در ديوان بينالمللي دادگستري در لاهه با عنوان نقض منافع بشري از آمريكا بود که ايران بهتازگی اين کار را انجام داده است. عملگرايي، کار با ساير کشورهاي دنيا و رفتار توأم با تدبير در داخل ايران با مردم، بسيار کارآمدتر از سخنان نسنجيده عليه آمريكاست. اروپا تا امروز بر حفظ برجام تأکيد داشته، ولي در عين حال اعلام کرده دغدغههايي دارد که مايل است در مذاکره با ايران درباره آنها تصميمگيري شود. امروز تحريمهاي آمريكا که با عنوان تحريمهاي مضاعف يا ثانويه اعمال شده است، هرگونه تعامل مالي با ايران را بسيار دشوار ميکند. اگر اروپاييها با حفظ اتحاد، روي حفظ برجام باقي بمانند، این امر شکاف با ايالات متحده را واقعي ميکند، ولي اگر تحريمهاي يکجانبه آمريكا را بپذيرند، شرايط براي ايران متفاوت ميشود؛ چون اين تحريمها ناظر بر تمام نهادهاي اقتصادي است. در زمان کلينتون، وقتي آمريكا تحريمهاي مضاعف را اجرائي کرد، اتحاديه اروپا به آن معترض شد و اعلام کرد...
اين تحريمها برخلاف مقررات و در مقابله با حقوق بينالملل است، ولي سالهاي اخير این اتحادیه اعتراضی به تحريمهايي با موضوع هستهاي و تحريمهاي يکجانبه مضاعف آمريكا نداشته است. مسئول سياست خارجي اتحاديه اروپا بهتازگی اعلام کرده با سرعت بالا در حال تلاش براي حفظ برجام هستند و شوراي وزيران خارجه اتحاديه اروپا نیز بهروزرساني قوانين مسدودکننده را که دو هفته پيش پارلمان اروپا مجوز آن را صادر کرده بود، به تصويب رسانده است؛ بنابراين براي حفظ برجام گامهايي در حال برداشتهشدن است. مسئله روشن اين است که شرکتهاي اروپايي ريسک نميکنند؛ چراکه از روابط گسترده تجاري با ايالات متحده، سود درخور توجهي دارند. بهتازگي معاون وزارت خزانهداري آمريكا اعلام کرده کساني که تحريمهاي ايران را رعايت نکنند، با تحريمهاي مضاعف آمريكا جريمه خواهند شد. ايران نيازی جدي به جذب سرمايه خارجي و انتقال تکنولوژي دارد؛ بنابراين اعمال تحريمهاي يکجانبه آمريكا براي ايران نگرانکننده خواهد بود. برجام يک قرارداد چندجانبه بينالمللي است و براي دفاع از جامعه بينالمللي و قراردادي که به تصويب شوراي امنيت رسيده، کشورهاي باقيمانده در آن و همه جهان مسئوليت دارند. به نظر ميرسد ارتباط بهتر با طرفهاي اروپايي و تأکيد بر تلاش ايران براي حفظ برجام، ميتواند کانالهاي مالي و اقتصادي حداقلي را براي بهرهمندي اقتصاد کشور ايجاد و اروپا را براي ارائه بسته قابل قبول اقتصادي تا روز تکميلشدن تحريمهاي ايالات متحده تشويق کند.
***************************************