صبح صادق >>  نگاه >> یادداشت
تاریخ انتشار : ۱۹ شهريور ۱۴۰۳ - ۱۳:۵۳  ، 
کد خبر : ۳۶۴۹۷۴
به بهانه انتشار غزلی از امام خامنه‌ای

حلقه اتصال شعر حوزه و شعر انقلاب

پایگاه بصیرت / محمدحسین انصاری‌نژاد/ شاعر

آنچه سال‌ها از نگاه بسیاری از مورخان تاریخ ادبیات و حتی شاعران زمان ما مغفول مانده است جایگاه حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای در مقام یک شاعر است. این نکته بیش از همه به دلیل جایگاه سیاسی و مذهبی ایشان در میان مخاطبان بوده است. با این حال قراین متعددی در حیات سیاسی و علمی ایشان وجود دارد که مؤید جایگاه بارز ایشان به عنوان یک شاعر حوزوی تراز اول است. اغراق نیست اگر بگوییم که ایشان مؤثرترین شاعر حوزوی در روزگار ما هستند که توانسته‌اند جریان شعر حوزوی را با ادبیات انقلاب پیوند بزنند.
اگر به این نکته تصریح کنیم که شعر پس از انقلاب مجالی برای تشخص بخشی به جریان شعر حوزوی فراهم کرده و از سوی دیگر، مضمون گرایی‌های سبک هندی و اصفهانی از بن مایه‌های اصلی شعر سنتی پس از انقلاب بوده است، اتصال این دو ویژگی را در شعر امام خامنه‌ای به وضوح می‌توان دید. از سویی دیگر، پیوند ایشان با جریان شعر نو و شاعران پس از نیما از دوران جوانی زوایایی دیگر از این پیوند ادبی را شکل داده است.
معجون اضلاع مثلث شعر حوزوی، شعر انقلاب و شعر نیمایی سبب شده است که در سروده‌های ایشان جلوه‌های متعدد از سنت و نوآوری، اندیشه و عاطفه، تصویرگری و زبان‌ورزی و فرم و محتوا را بتوان دید.
چنان که در نمونه اشعاری از ایشان نیز می‌توان ردگیری کرد، سروده‌های ایشان به ویژه در قالب غزل به عنوان اصلی‌ترین قالب شعری ایشان نشان دهنده طراوت و یکدستی زبانی و ادبی است:
سرخوش ز سبوی غم پنهانی خویشم. 
چون زلف تو سرگرم پریشانی خویشم 
لب باز نکردم به خروشی و فغانی 
من محرم راز دل توفانی خویشم 
نوع ردیف‌ها و موسیقی اشعار از سویی با شعر عراقی پیوند دارد و از دیگر سو، یادآور اشعار شاعران سبک اصفهانی است؛ نکته‌ای که آشنایی عمیق ایشان را با ادبیات کهن فارسی نشان می‌دهد.
ما خیل بندگانیم ما را تو می‌شناسی 
هر چند بی زبانیم ما را تو می‌شناسی
ویرانه‌ایم و در دل گنجی ز راز داریم 
با آنکه بی‌نشانیم ما را تو می‌شناسی 
در شعر ایشان علاوه بر اندیشه‌های اخلاقی و عرفانی و نشانه‌های سنت اخلاقی شعر فارسی قرائن و نشانه‌های حیات معاصر نیز دیده می‌شود. چنان که در غزل زیر به شیوایی در کنار اندیشه عرفانی کهن اشاره به جاودانگی راز شهادت و سالیان دفاع مقدس را نیز می‌توان دید.
در آستان به خون خفتگان وادی عشق 
برون از عالم اسباب خانه می‌سازم 
ز پاره‌های دل من شلمچه رنگین است 
سخن چو بلبل از آن عاشقانه می‌سازم
در کنار شعر‌های رهبر فرزانه انقلاب، بعنوان یک شخصیت و اندیشمند فرهنگی، معظم له صاحب نگاهی ادبی و ناقدانه است که قراین و نشانه‌های آن را از دیرباز در سخنان ایشان می‌توان دید. این دانش ادبی صرفا مربوط به دوران رهبری ایشان و محفل شاعرانه رمضان نیست و چنانکه در اسناد موجود دیده می‌شود، در سخنرانی‌های دوران ریاست جمهوری ایشان نیز نشانه‌های متعددی از دانش ادبی و منتقدانه ایشان به مخاطبان عرضه شده است.
اما به حق محفل رمضانی شاعران با معظم له، نقطه عطف آسشنایی مخاطبان خاص و عام با نگاه ایشان درباره شعر بوده که در چند دهه، زمینه سیاست دهی و تحول در شعر انقلاب را فراهم کرده است. آنچه از سخنان ایشان در این محافل می‌توان دریافت، علاوه بر هدایت شاعران و نقد شعر انقلاب، دریافت نگاه عمیق و آشنا با تحولات روز ادبیات فارسی است.
ایشان در تبیین نقش شعر در پیوند و ارتباط با مخاطبان می‌فرمایند: «استخدام هنر براى انتقال مفاهیم والا و باارزش که تا اعماق جان مخاطب نفوذ کند. این یک وسیله است، این یک ابزار بسیار باارزش است. ابزار است، اما آنقدر این ابزار وزن پیدا می‌کند که گاهى به قدر خودِ محتوا اهمیت پیدا می‌کند؛ چون اگر نباشد، محتوا قابل انتقال به دل‌ها نیست.»

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات