بررسی ضرورت بازاندیشی راهبردی سازوکارهای اطلاعاتی در مواجهه با نظم نوین و آشوبناک منطقهای
مقابله جدی و نهادینه با آفت سیاستزدگی، تقویت همافزایی و هماهنگی میان نهادهای مختلف اطلاعاتی و امنیتی، بهروزرسانی مستمر دانش و مهارت نیروی انسانی متعهد و متخصص، سرمایهگذاری هوشمندانه در فناوریهای نوین اطلاعاتی و ضد اطلاعاتی، و ایجاد توازن منطقی و پویا میان راهبردهای آفندی و پدافندی، از جمله اولویتهای اساسی در این مسیر است
جهان و منطقه ما در حال گذار از دورانی پرتلاطم و پر حادثه است. امواج سهمگین تحولات تلخ و شیرین، یکی پس از دیگری، ساختارهای پیشین را به چالش میکشند و چشماندازی نوین، اما پرابهام را در برابر ملتها قرار میدهند. عملیات غافلگیرانه طوفان الاقصی در هفتم اکتبر ۲۰۲۳ و جنگ ویرانگر متعاقب آن در غزه که وجدانهای بیدار جهان را تکان داد، ترور هدفمند و سریالی فرماندهان کلیدی محور مقاومت در تهران، بیروت و سوریه، تحولات شگرف و سریع در سوریه که به سقوط حکومت مستقر انجامید و معادلات منطقهای را دگرگون ساخت، و همزمان، از سرگیری گفتگوهای غیرمستقیم میان کشورمان و ایالات متحده در مسقط و رم در کنار تکرار تهدیدهای مقامات آمریکایی، همگی نشانههایی آشکار از ورود به فصلی جدید در مناسبات بینالمللی و منطقهای هستند. در این هنگامه خطیر، بیش از هر زمان دیگری، نیاز به هوشیاری، آیندهنگری و آمادگی همهجانبه، بهویژه در حوزه حساس و حیاتی اطلاعات و ضداطلاعات، احساس میشود چرا که غفلت در این عرصه، میتواند هزینههای جبرانناپذیری بر امنیت و منافع ملی کشورمان تحمیل کند.

یکی از مهمترین چالشهایی که در این میان میتواند کارآمدی دستگاههای اطلاعاتی را در چنین شرایط پیچیدهای تضعیف کند، پدیده شوم «سیاستزدگی» است که مسئولان بایستی از تمام ظرفیتها برای پیشگیری از وقوع آن استفاده کرد. پدیده سیاستزدگی زمانی رخ میدهد که تحلیلگران و مدیران اطلاعاتی، آگاهانه یا ناآگاهانه، تحت تأثیر تمایلات، فشارها یا خواستههای سیاستمداران یا جناحهای سیاسی قرار گیرند و به جای ارائه «حقیقت»، حتی اگر تلخ باشد، خروجیهایی تولید کنند که خوشایند سلسله مراتب قدرت باشد. این انحراف از وظیفه ذاتی اطلاعات، یعنی «نگفتن حقیقت به صاحبان قدرت»، میتواند به تصمیمگیریهای فاجعهبار بر اساس ارزیابیهای نادرست و خوشبینانه یا بدبینانه منجر شود. تاریخ گواه آن است که سازمان اطلاعاتی زمانی به اوج کارایی خود میرسد که از استقلال حرفهای برخوردار باشد و بتواند بدون لکنت، واقعیتهای صحنه را آنگونه که هست، منعکس کند. علاوه بر این اطلاعات باید در خدمت «سیاست» به معنای کلان و ملی آن باشد و از گرایش به جرایانات و قبیلههای سیاسی و منافع زودگذر آنها بایستی اجتناب کند چرا که در غیر این صورت، دستگاه اطلاعاتی از یک چشم بینا و یک بازوی توانمند برای نظام، به ابزاری برای توجیه سیاستهای از پیش تعیینشده یا حتی تسویه حسابهای جناحی تبدیل میشود و کارکرد اصلی خود، یعنی کمک به تصمیمسازی آگاهانه و پیشبینی تهدیدات، را از دست میدهد. مقابله با سیاستزدگی، نیازمند تقویت فرهنگ سازمانی مبتنی بر عینیتگرایی، بیطرفی تحلیلی، شجاعت در بیان حقیقت و اولویتدهی مطلق به منافع ملی بر هرگونه ملاحظه دیگر است. این مهم، سنگ بنای یک سیستم اطلاعاتی سالم و کارآمد در برابر طوفانهای پیش رو است و تحلیل دقیق همین تحولات اخیر، ضرورت آن را دوچندان میکند.
نگاهی عمیقتر به رویدادهای ماههای اخیر نشان میدهد که اینها صرفاً رویدادهایی منفرد نیستند، بلکه حلقههایی از یک زنجیره بزرگتر و نشانههایی از تغییر در پارادایمهای حاکم بر منطقه و جهاناند. عملیات طوفان الاقصی، فراتر از ابعاد نظامی و امنیتی آن، شکنندگی نظم امنیتی تحمیلی رژیم صهیونیستی و ناکارآمدی سیستمهای اطلاعاتی آن را به نمایش گذاشت و همزمان، پتانسیل بالای نیروهای مقاومت برای ایجاد تغییرات راهبردی را آشکار ساخت. جنگ وحشیانه غزه و نسلکشی بیسابقه در آن، نقاب از چهره مدعیان حقوق بشر برداشت و ماهیت واقعی نظم ناعادلانه جهانی را بیش از پیش نمایان کرد. ترور فرماندهان مقاومت در میدانهای مختلف، نشاندهنده استیصال دشمن و تلاش او برای تغییر موازنه از طریق حذف فیزیکی مهرههای کلیدی مقاومت است، اما همزمان، موفقیت دشمن در انجام عملیاتهای ترور و به طور خاص ماجرای پیچرها گویای اشراف اطلاعاتی نسبی دشمن و لزوم بازنگری جدی در سازوکارهای حفاظتی و ضدجاسوسی در سطح جبهه مقاومت است. سقوط ناگهانی حکومت سوریه، صرف نظر از عوامل داخلی و خارجی دخیل در آن، یک شوک راهبردی بود که میتواند به بازآرایی قدرت در منطقه، ظهور تهدیدات جدید تروریستی و امنیتی، و تغییر در پویاییهای ژئوپلیتیکی منجر شود. در این میان، تداوم مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا در کنار لفاظیهای تهدیدآمیز مقامات آن کشور، بیانگر یک بازی دوگانه و پیچیده است. دشمن از یک سو به دنبال مهار و مدیریت تنشها از طریق دیپلماسی پنهان است و از سوی دیگر، با ابزار تهدید و فشار، سعی در امتیازگیری و تحمیل خواستههای خود دارد. رمزگشایی دقیق از نیات واقعی طرف مقابل، ارزیابی میزان جدیت تهدیدها و فرصتها، و اتخاذ راهبردی هوشمندانه در این عرصه، نیازمند تحلیلهای عمیق و چندوجهی اطلاعاتی، فارغ از هرگونه پیشداوری، سادهانگاری یا همان آفت سیاستزدگی است!

در مواجهه با این محیط پرآشوب و تهدیدات فزاینده، تقویت بنیه «پدافند اطلاعاتی» کشورمان یک ضرورت انکارناپذیر است. پدافند اطلاعاتی صرفاً به معنای حفاظت فیزیکی از اسناد و اماکن یا مقابله با جاسوسی کلاسیک نیست، بلکه مفهومی بسیار گستردهتر دارد که شامل لایههای متعددی میشود. صیانت از زیرساختهای حیاتی کشور، از شبکههای ارتباطی و مراکز داده گرفته تا سیستمهای کنترل صنعتی، در برابر حملات سایبری و الکترونیکی دشمن که میتواند فلجکننده باشد، یک رکن اساسی است. تضمین محرمانگی، یکپارچگی و دسترسپذیری اطلاعات در تمامی سطوح، از طریق بهکارگیری سامانههای رمزنگاری پیشرفته، پروتکلهای امنیتی قوی و آموزش مستمر نیروی انسانی، لایه دیگری از این سپر دفاعی است. شناسایی و خنثیسازی شبکههای جاسوسی دشمن، مقابله با عوامل نفوذی در دستگاههای حساس، و پیشگیری از درز اطلاعات طبقهبندیشده، که مستلزم هوشیاری دائمی و بهرهگیری از فناوریهای نوین است، بخش حیاتی دیگری از پدافند اطلاعاتی محسوب میشود. علاوه بر این، دشمن به طور فزایندهای از ابزارهای جنگ شناختی و عملیات روانی، شامل انتشار اخبار جعلی، شایعهپراکنی، ایجاد یأس و ناامیدی، و تفرقهافکنی قومی و مذهبی برای تضعیف انسجام ملی و سرمایه اجتماعی بهره میگیرد؛ مقابله با این تهدید نرم، نیازمند رصد هوشمندانه فضای مجازی و رسانهای، تولید محتوای آگاهیبخش و اقناعی، و تقویت سواد رسانهای جامعه است. همچنین، حفاظت مؤثر از نخبگان علمی، فنی و مدیریتی کشور و صیانت از دستاوردهای علمی و فناوریهای راهبردی در برابر تلاشهای دشمن برای جذب، تطمیع، حذف یا سرقت، یک اولویت حیاتی دیگر است. و مهمتر از همه، پدافند اطلاعاتی مؤثر، ریشه در یک سیستم اطلاعاتی سالم و عاری از سیاستزدگی دارد. سازمانی که خود درگیر مناقشات داخلی یا تسلیم فشارهای سیاسی باشد، نمیتواند سپر دفاعی قابل اعتمادی برای کشور فراهم کند.
اما در دنیای امروز، صرفاً دفاع و واکنش به اقدامات دشمن کافی نیست. در کنار تقویت سپر دفاعی، نباید از اهمیت «آفند اطلاعاتی» غافل شد. برای تأمین منافع ملی و بازدارندگی مؤثر، نیازمند توانایی اقدام پیشدستانه، شکلدهی به محیط عملیاتی، و تأثیرگذاری بر محاسبات و تصمیمات حریف هستیم. آفند اطلاعاتی، ابزاری قدرتمند برای تحقق این اهداف است و برخلاف تصور رایج، صرفاً به معنای عملیات خرابکارانه یا ترور نیست، بلکه طیف وسیعی از اقدامات را شامل میشود که هدف اصلی آن، کسب «برتری اطلاعاتی» و تغییر موازنه به نفع خودی است. نفوذ به شبکهها و سیستمهای اطلاعاتی حریف برای کسب آگاهی راهبردی از نیات، برنامهها، توانمندیها و نقاط ضعف او، مبنای تصمیمگیریهای کلان دفاعی و امنیتی کشورمان خواهد بود. طراحی و اجرای عملیات پیچیده تأثیر برای جهتدهی به ادراک، نگرش و رفتار تصمیمگیران و نخبگان حریف، به گونهای که محاسبات آنها را به سمت گزینههای مطلوب ما سوق دهد یا از اقدامات خصمانه بازدارد، یکی دیگر از ابعاد آفند اطلاعاتی است. ایجاد اختلال هدفمند در سیستمهای فرماندهی و کنترل، شبکههای ارتباطی یا فرآیندهای تصمیمگیری دشمن و همچنین اجرای عملیات فریب برای گمراه ساختن او نسبت به نیات و توانمندیهای خودی نیز در این چارچوب قرار میگیرد. مهمتر از آن، آفند اطلاعاتی به دنبال شکلدهی به میدان نبرد اطلاعاتی و تعریف زمین بازی و قواعد درگیری است، به نحوی که ابتکار عمل در دست نیروهای خودی باشد و دشمن در موضع انفعال و واکنش قرار گیرد؛ این همان مفهومی است که از آن به عنوان «حمله پیشدستانه به چرخه اطلاعاتی» حریف یاد میشود تا بتوان زمین بازی را مطابق منافع خودی طراحی کرد. در نتیجه، هدف غایی آفند اطلاعاتی، فراتر از صرف داشتن اطلاعات، دستیابی به «دانش مسلط» یا «آگاهی بر میدان» است؛ یعنی درک عمیق و بههنگام از تمامی ابعاد محیط عملیاتی، به گونهای که امکان پیشبینی دقیقتر رفتار دشمن و اتخاذ بهترین تصمیم ممکن فراهم شود. اجرای موفقیتآمیز آفند اطلاعاتی نیز، نیازمند خلاقیت، جسارت، تسلط بر فناوریهای نوین، شناخت عمیق از دشمن و مهمتر از همه، برخورداری از یک پشتوانه اطلاعاتی دقیق و به دور از آفت سیاستزدگی است.
شرایط خطیر کنونی و چشمانداز پرابهام آینده، با تمامی آنچه گفته شد، ایجاب میکند که با نگاهی راهبردی و آسیبشناسانه، به بازنگری و بازآرایی ساختارها، فرآیندها و رویکردهای حاکم بر جامعه اطلاعاتی کشورمان بپردازیم. مقابله جدی و نهادینه با آفت سیاستزدگی، تقویت همافزایی و هماهنگی میان نهادهای مختلف اطلاعاتی و امنیتی، بهروزرسانی مستمر دانش و مهارت نیروی انسانی متعهد و متخصص، سرمایهگذاری هوشمندانه در فناوریهای نوین اطلاعاتی و ضد اطلاعاتی، و ایجاد توازن منطقی و پویا میان راهبردهای آفندی و پدافندی، از جمله اولویتهای اساسی در این مسیر است. ملت بزرگ ایران بارها ثابت کرده است که در بزنگاههای تاریخی، با تکیه بر ایمان، وحدت و هوشمندی، قادر به عبور از سختترین گردنهها و تبدیل تهدیدها به فرصتهاست. امروز نیز، با درک عمیق تحولات پیرامونی و با تقویت بنیه اطلاعاتی و امنیتی کشورمان، میتوانیم با صلابت و اقتدار، از این پیچ تاریخی عبور کرده و آیندهای امن و سرشار از پیشرفت را برای نسلهای آتی رقم بزنیم. هوشیاری راهبردی و آمادگی همهجانبه، کلید موفقیت در این مسیر پرفراز و نشیب خواهد بود.