برنامه آمریکا برای ایران چیست؟ این پرسشی است که در طول چهار دهه گذشته به شکلهای گوناگونی از سوی مسئولان، رسانهها و اندیشکدههای آمریکایی مطرح شده است[...]
یادداشت: برنامه
آمریکا برای ایران چیست؟ این پرسشی است که در طول چهار دهه گذشته به
شکلهای گوناگونی از سوی مسئولان، رسانهها و اندیشکدههای آمریکایی مطرح
شده است؛ اما اگر مجموعه عوامل تهدید نظامی، تحریم اقتصادی و براندازی
فرهنگی و اجتماعی را سه برنامه متفاوت در نظر بگیریم، به دهه 60
بازگشتهایم؛ یعنی آمریکا صرفاً با یک برنامه میخواهد با ایران مقابله
کند؛ اما اگر سه برنامه فوق را در یک مسیر و با عنوان جنگ هوشمند در نظر
بگیریم، این نتیجه حاصل میشود که آمریکا درصدد است با بهرهگیری حداقلی از
هر یک از موارد فوق به نتیجه براندازی برسد؛ این موضوع هم مربوط به دهه 80
است. ولی اکنون برنامه چیست؟
اکنون برنامه صرفاً بر پایههای روانی و
جنگ رسانهای استوار است. در این برنامه که پلنهای «A» و «B» دارد، دشمن
از دو تغییر محاسبه در مردم و مسئولان برای پیشبرد اهداف خود استفاده
میکند. در پلن A دشمن که مسئولان در تیررس و شکار جنگ اطلاعاتی قرار
دارند، مسئولان عواقب انتخاباتی مذاکرات را مهمتر از امنیت ملی میدانند
یا در مذاکرات خود چگونگی تأثیرگذاری بر افکار عمومی را وارد میکنند؛
همچنین از نیروهای کارآمد نظام و برنامههای نظام برای پیشبرد امور به دلیل
ملاحظات جناحی استفاده نمیکنند، اما در نقشهB مسئولانی که به نتیجه
رسیدهاند که باید به هر طریقی جسم مذاکرات را حفظ کنند، تلاشهایی را برای
متقاعد کردن مردم به اینکه حفظ توافق برابر با تضمین امنیت است، انجام
میدهند و خودشان ابزار جنگ روانی دشمن میشوند. در چنین شرایطی به جای
اینکه مردم به منزله اهرم فشار در مذاکرات مورد استفاده قرار بگیرند تا
بتوانند از طرف خارجی امتیاز بگیرند، به عاملی تبدیل میشوند که طرف خارجی
آنها را روی میز مذاکره میآورد و از آنها برای تأمین منافع خود استفاده
میکند.
اکنون در شرایطی که ایالات متحده آمریکا از برجام خارج شده است،
انتظار این بود که دولت با توجه به انتظارات مردم مسیر دیگری را برای
ادامه برجام انتخاب میکرد؛ اما هنگامی که میبیند مردم در قالب این بازی
منفعل شدهاند، ادامه بازی را حتی با نتیجه صفر پیگیری میکند و شعار بردـ
برد و خوشبینی به مذاکرات را ادامه میدهد!