یکی از موضوعاتی که در سالهای گذشته بر سر آن بحث بسیاری در گرفته است، موضوع تک نرخی شدن ارز است. با وجود تأکیدات فراوان در این باره و باور بسیاری از کارشناسان مبنی بر ایجاد فضای رانتی و توزیع رانت به بخش کوچکی از مردم در سایه سیاست چند نرخی بودن ارز، متأسفانه برای تک نرخی شدن ارز، همچنان راهبرد درستی اتخاذ نشده است.
آنچه در موضوع تک نرخی کردن ارز حائز اهمیت است، توجه به این نکته بسیار مهم است که تک نرخی شدن ارز به تغییرات اساسی در معادله اقتصاد کشور منجر میشود؛ به این معنا که با از بین رفتن رانت و آزادسازی قیمتها و مجالدهی دولت برای حضور بهتر و مؤثرتر بخش خصوصی، شاهد رونق گرفتن اقتصاد خواهیم بود.
یکی از مهمترین دلایل موفقیت و پیشرفت کشورهای توسعهیافته، باز کردن فضا برای حضور آحاد مردم، از دارندگان سرمایه تا دارندگان ایده برای حضور در فعالیتها و مشارکتهای اقتصادی است. با وجود تجربههای موفق بسیاری از کشورهای دنیا،اما متأسفانه دولتهای مستقر در ایران، تا کنون موانع بسیاری در برابر حضور مردم در بخشهای گوناگون اقتصاد قرار دادهاند؛ در حالی که اگر مردم به مشارکت در اقتصاد امیدوار شوند و از نزدیک شاهد جان بخشیدن به اقتصاد وبه تبع آن رشد و رونق اقتصادی شوند، بیتردید اعتماد از دست رفته به بدنه جامعه بازمیگردد و مردم میل بیشتری برای هدایت سرمایههای خود به سمت فعالیتهای مولد خواهند داشت.
امیدواریم مسئولان و دولتمردان برای بازگشت اعتماد و امید به جامعه بهترین رویه را در پیش بگیرند و زمینههای لازم برای برچیدن فسادی را که بخشی از آن ناشی از چند نرخی شدن ارز است، با تک نرخی شدن ارز فراهم کنند.
در مسیرتک نرخی کردن ارز آنچه زمینهساز نگرانی مردم است، بالا رفتن نرخ تورم یا شوکی است که به تبع افزایش نرخ ارز ایجاد میشود. باید بدانیم و بپذیریم که شوکهای اقتصادی پیامدهایی دارند؛ اما میتوان با تأمین و تهیه زیرساختهایی اثرات شوکهای اقتصادی را تا حد قابل توجهی کاهش داد و مانع از تحمیل فشارهای اقتصادی به مردم شد.
در یک نمونه، دولت میتواند با افزایش یا چند برابر کردن یارانه دهکهای ضعیف و کم درآمد جامعه، مانع از تحمیل فشار معیشتی بعد از تک نرخی کردن ارز به آنها شود.
در صورت حمایت یارانهای دولت از دهکهای آسیبپذیر جامعه، مشارکت دادن مردم در بخشهای واقعی اقتصاد، بازگشت رفاه، مردم را آماده پذیرش اصلاحات اساسی در اقتصاد میکند. بنابراین دولت به تدریج باید با اعتمادسازی و اتخاذ سیاستهای درست راه را برای اصلاحات اساسی باز کند. دولت چارهای جز اعتمادافزایی در جامعه ندارد ؛ چرا کهدر نبود اعتماد به عمل دولت، ممکن است مردم واکنشهای شدید اجتماعی نشان دهند.