نشست اخیر پارلمان عربی در حالی برگزار شده و پایان یافت که توجه خاص به «ناسیونالیسم عربی» آن هم از نوع افراطی، و به بیان دیگر «عصبیت غلیظ قومی - نژادی» محور و کانون اصلی در تصمیمسازی و طراحی راهبرد بوده است.
یکی از اخبار مهمی که در روزهای اخیر و به دلیل کثرت و سرعت اتفاقات منطقهای، تا حدود زیادی به حاشیه رانده شد و کمتر مورد توجه قرار گرفت، تصویب راهبرد جدید عربی است که دشمن سازی از جمهوری اسلامی ایران و ترکیه، ویژگی مهم آن است.
شرح ماجرا
چهارشنبه هفته گذشته (۴ تیر ماه) پارلمان عربی نشستی به ریاست «مشعل بن فهم السلمی» رئیس این سازمان که همزمان عضو مجلس شورای سعودی نیز است، از طریق ویدئو کنفرانس برگزار کرد. طرح اتهامات گسترده به ایران و ترکیه و همچنین اتخاذ راهبردی واحد برای مقابله با ایران و ترکیه، از نتایج مهم این نشست بود.
شایان ذکر است پارلمان عربی یا مجلس کشورهای عربی در اجلاس سران اتحادیه عرب در سال ۲۰۰۱ در عمان با توافق دولتهای حاکم بر کشورهای عرب ایجاد شد. بر اساس این توافق عمرو موسی دبیرکل اتحادیهی عرب زمینهی ایجاد و آغاز به کار این مجلس را فراهم کرد. در سال ۲۰۰۴ اجلاس عادی سران اتحادیهی عرب در الجزیره همهی اعضای اتحادیهی عرب به صورت رسمی توافق کردند که نمایندگانشان را به جلسات موقتی این مجلس که در مقر اتحادیهی عرب در قاهره پایتخت مصر برگزار میشد، بفرستند. هر دولت عضو اتحادیه دارای چهار نماینده بود، تا زمانی که مجلس بهطور ثابت به دفتر در حال ساختش در دمشق منتقل شد. مقر اصلی مجلس تا ۲۲ مه ۲۰۱۲ در دمشق بود و از این تاریخ جلسات به حالت تعلیق درآمده و به قاهره منتقل شد. مجلس عرب هماکنون در حال آمادهسازی شرایط برای انتقال مقر اصلی خود به بغداد است. در حال حاضر علی سالم الدقباسی از کشور کویت سخنگوی مجلس کشورهای عرب و مشعل بن فهم السلمی رئیس آن است.
مصوبات و شرح آن
همانگونه که در اخبار مربوط به این نشست منتشر شده است، پارلمان عرب در نشست اخیر خود راهبردی را تصویب نمود که شامل سه محور است:
محور نخست؛ اصول و اهداف.
محور دوم؛ منابع تهدید و مقابله با آن و اقدامات لازم برای توقف آن.
محور سوم؛ اساسها و سازوکارها.
اصول و اهداف شامل موارد ذیل است: توقف تمامی مداخلات نظامی ایران و ترکیه در امور داخلی کشورهای عربی و مقابله با سیاستهای خصمانهی این دو کشور که امنیت و ثبات در منطقهی عربی را تهدید میکند.
منابع تهدید و مقابله با آن و اقدامات لازم برای توقف، شامل این موضوعات است: اتهام حمایت از تروریسم (حمایت از انصارالله از سوی ایران و تجهیز و انتقال شبه نظامیان در سوریه و لیبی از سوی ترکیه) و تشکیل نیروهای شبه نظامی، طمع ورزی به منطقه عربی و مداخله نظامی مستقیم از سوی ترکیه، صدور انقلاب به جهان عربی از سوی ایران و استفاده از رسانهها و شبکههای ماهوارهای با هدف دامن زدن به آشوب و برهم زنی ثبات و امنیت از سوی ترکیه.
در خصوص اساسها و سازوکارهایی هم که باید در دستور کار قرار گیرد به موارد ذیل پرداخت شده است: تهیه یادداشتهای اعتراضی از سوی اتحادیه عرب و ارائه آن به سازمان ملل متحد و شورای امنیت در مورد دو کشور، استفاده از گزینه تلاشهای دیپلماتیک با کشورها و سازمانهای منطقهای و بینالمللی برای توضیح سیاستهای نظام سیاسی ایران، قرار دادن "مداخلات نظام ایران در امور داخلی کشورهای عربی" در بند دائم دستور کار نشستهای اتحادیهی عربی با اتحادیهی اروپا و اتحادیهی آفریقا و مجموع کشورهای آمریکای لاتین و حوزه کارائیب و سازمانهای منطقهای و بینالمللی دیگر، حمایت از مرزهای دریایی و منافع اقتصادی کشورهای عربی در دریای مدیترانه در مقابل طمعهای ترکیه، درخواست از سازمان ملل برای خارج کردن نیروهای ترکیه از سوریه، لیبی و عراق، مطرح سازی ادعای نقض قطعنامههای سازمان ملل در کمک به شبه نظامیان از سوی ایران و ترکیه و موارد دیگری از این دست.
در ادامه این بیانیه به توقف تبادل تجاری و پروژههای مشترک میان کشورهای عربی و ایران و ترکیه تا زمان دست برداشتن این دو کشور از برخی سیاستهایشان فراخوانده شده است.
تحلیل ماجرا
در خصوص تحلیل ابعاد و زوایای مختلف نشست اخیر پارلمان عربی که متأسفانه کمتر مورد توجه محافل سیاسی و رسانهای منطقه قرار گرفته است، توجه به برخی نکات مهم ضروری است:
۱- اولین نکتهای که در بارهی این نشست باید متذکر شد، این است که جمله به جمله و خط به خط بیانیه و مصوبهای که از جلسه پارلمان عربی بیرون آمده، به طرز عجیبی واقعیاتی که در منطقه جاری و ساری است را وارونه نشان داده، ضمن اینکه تلاش شده است تا با استفاده از گرایشات هویتی و شاخصههای قومی و قبیلهای، عنصر و منبع تهدید در غرب آسیا دو بازیگر غیرعربی یعنی جمهوری اسلامی ایران و ترکیه معرفی شوند که این مسأله چیزی جز سرپوش نهادن به سیاستهای مخربانهی رژیمهای مرتجع عربی از جمله عربستان سعودی، بحرین، امارات و کویت نیست. این در حالی است که منابع اصلی تهدید در منطقه را باید در دو مؤلفهی مهم جستجو کرد: الف) تروریسم دست پرودهی سعودی - آمریکایی – اسرائیلی؛ ب) سیاستها و تلاشهای بحرانساز سعودی در منطقه از جمله حمله به یمن، فتنهانگیزی در عراق، حمایت از گروههای تروریستی در سوریه و سایر کشورهای عربی، دامن زدن به اختلافات عربی – غیرعربی، شیعه – سنی، شیعی – شیعی و ... و در عین حال تبدیل منطقه به یک انبار باروت در حال انفجار به دلیل تشدید خرید تسلیحات از غرب.
۲- نشست اخیر پارلمان عربی در حالی برگزار شده و پایان یافت که مطالعه اخبار مربوط به نتایج و خروجیهای آن نشان میدهد، توجه خاص به «ناسیونالیسم عربی» آن هم از نوع افراطی، و به بیان دیگر «عصبیت غلیظ قومی - نژادی» محور و کانون اصلی در تصمیمسازی و طراحی راهبرد بوده است؛ لذا نتیجه تصمیمات و راهبردهایی که به این شکل اتخاذ شده و در دستور کار قرار بگیرد، از هم اینک مشخص است. اینکه کل منطقه غربآسیا را منهای دو کرده و ایران و ترکیه را «غیر» به شمار آورده و که بنا بر جبر ژئوپولیتیکی در درون جغرافیای عربی قرار گرفتهاند، مخل نظم و امنیت در منطقه معرفی شوند، به خوبی حکایت از این دارد پارلمانی عربی برخلاف مواضع اعلامی، در مواضع اعمالیاش در حال اتخاذ راهبردهایی است که دقیقاً با آنچه که ادعا شده و میشود تعارض دارد. یعنی این نشست در حالی به دنبال جستجوی راهکارهایی برای برون رفت منطقه عربی از بحران است که تصمیمات اتخاذیاش دقیقاً مسیر نیل به امنیت و ثبات در منطقه را ناهموار ساخته و به تشدید اختلافات قومی و نژادی و منازعات عربی – غیرعربی دامن میزند.
۳- نکته بعدی، محوریت عربستان سعودی و منافع و نیات ریاض در نشست اخیر پارلمان عربی بوده است. این به تنهایی نشان میدهد که قریب به اتفاق نهادها و سازمانهای عربی تا چه اندازه از اهداف اساسنامهای خود دور شده و به خدمت منافع و نیات تفرقهاندازانه و زیادهخواهانه دربار سعودی و شخص محمد بن سلمان درآمدهاند. به بیان سادهتر نهادهای عربی که باید به منافع جمعی کشورهای عربی بیندیشند، به ابزاری برای پیشبرد اهداف و منافع سعودی تبدیل شدهاند. اینکه دو کشور ترکیه و ایران به عنوان دو بازیگر مخرب در منطقه معرفی میشوند، دقیقاً به دلیل تقابلی است که این دو بازیگر با عربستان سعودی دارند. سعودیها در سالهای اخیر و بعد از بیداری اسلامی در منطقه که از تونس آغاز شد، به شدت به سیاست «یا با ما، یا علیه ما» گرایش یافته و تمام رویکردها و اقدامات منطقهایشان را با این اصل تنظیم و تدوین میکنند.
۴- درگیر کردن نهادها و سازمانهای فرامنطقهای از جمله شورای امنیت در مسائل و معضلات منطقهای یکی از شگردهای مصوبهی اخیر پارلمان عربی است که میتوان آن را ایجاد یک پیوستگی هماهنگ شده میان میان اهداف و برنامههای این پارلمان با سازمانهای بینالمللی و اتحادیههای فرامنطقهای به شمار آورد. اینکه راهکار مشکلات منطقه در شورای امنیت، اتحادیه اروپا، حوزهی کارائیب و دیگر سازمانهای بینالمللی جستجو شود یا از توان آنها برای به اصطلاح دفع تهدیدات ادعایی از جانب ایران و ترکیه استفاده گردد، علاوه بر اینکه پای مداخلات کشورها و سازمانهای غربی را بیشازپیش به منطقه باز میکند، بلکه به نوعی به ادعاهای رژیمهای مرتجع عربی در زمینه مشکلات و تهدیدات منطقهای نیز که خود را تبرئه نموده و آن را متوجه ایران و ترکیه ساختهاند، مشروعیت میبخشد.
جمعبندی
مسائل غرب آسیا آنچنان از وضوح و شفافیت کامل برخوردار است که با برگزاری چند نشست و صدور بیانیه و اتخاذ راهبرد نمیتوان آنها را وارونه نشان داد. در درجهی اول آمریکا و کشورهای اروپایی و رژیم صهیونیستی و در مرحلهی بعد عربستان سعودی و برخی دیگر از رژیمهای مرتجع عربی قرار دارند که با سیاستها و اقدامات مخربانه خود، غرب آسیا را از مدار نظم و امنیت و آرامش و ثبات خارج کردهاند؛ بنابراین برگزاری نشستهایی که در آنها با تحریف واقعیات و دشمنسازی از ایران، عمدتاً اهداف و نیات آمریکا و سعودی دیکته میشود، آن هم با استفاده از مکانیسم پارلمان عربی که به زیرمجموعهای از وزارت خارجه سعودی برای خصومتورزی با ایران تبدیل شده است، نه تنها از مشکلات منطقه کم نمیکند، بلکه باعث مشروعیتبخشی به اقدامات بحرانساز سعودیها و حامیان منطقهای و بینالمللی آن در غرب آسیا میشود.
راهکارها
در پایان لازم است تا دستگاههای مسئول در ایران از جمله وزارت امور خارجه که سکان دستگاه دیپلماسی را بر عهده دارند، در مقابل تحرکات سیاسی عربستان سعودی در خصوص دشمنسازی از ایران حساسیتهای لازم را نشان داده و با آن مقابله کنند. راهکارهای زیر در این باره پیشنهاد میشود:
- تحرکبخشی به سفرایی که در کشورهای عربی حضور دارند و همچنین سفرای ایران در سازمانهای منطقهای و بینالمللی در راستای مقابله با سیاستهای ایرانهراسانهی سعودی.
- برشمردن خدمات ایران در منطقه در زمینه مبارزه با تروریسم، مقابله با بیثباتی و تنشزایی.
- تلاش روزافزون برای گسترش همکاریهای دوجانبه و چندجانبه میان ایران و کشورهای عربی در عرصههای اقتصادی - بازرگانی، سیاسی – امنیتی، فرهنگی – گردشگری، بهداشتی – درمانی بهویژه در شرایط کرونایی امروز، آموزشی – دانشگاهی و غیره.
- اقناعسازی میان جوامع و محافل سیاسی و رسانهای عربی با این محوریت که دشمن اصلی منطقه و مسلمانان و پیکرهی جهان اسلام آمریکا و رژیم صهیونیستی است.
- تقویت دیپلماسی عمومی در حوزه کشورهای عربی حتی در داخل عربستان و سایر رژیمهای مرتجع و متخاصم عربی.
- تقویت گفتمان امت واحدهی اسلام و اتحاد و انسجام اسلامی میان مسلمانان، فارغ از هرگونه گرایش مذهبی و فرقهای.
- تفکیک وهابیت از تسنن و اتخاذ سیاستها و رویکردهای متناسب با هر دو.
- افشای بیشازپیش جنایات سعودی در منطقه از جمله کشتار مستقیم و غیرمقیم مسلمانان یمن، سوریه، عراق و کشورهای دیگر در مجامع بینالمللی، با استفاده از مدارک و مستندات موجود. خوش 80