صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۰۹ اسفند ۱۴۰۲ - ۰۸:۰۴  ، 
کد خبر : ۳۵۶۹۵۷

یادداشت روزنامه‌های چهارشنبه ۰۹ اسفندماه ۱۴۰۲

عناوین اخبار روزنامه کيهان در روز چهارشنبه ۹ اسفند حامیان FATF یک عذرخواهی بدهکارند

مسعود اکبری

جریان مدعی اصلاحات در آستانه انتخابات مجلس شورای اسلامی، فاز جدیدی از فضاسازی درباره FATF را کلید زده است. این طیف مدعی است که وضعیت ایران در پرونده FATF، خسارت بزرگی به کشور تحمیل کرده است.
در همین رابطه یکی از روزنامه‌های زنجیره‌ای در مطلبی با عنوان «FATF و خسران مدام» نوشته است: «گروه ویژه اقدام مالی (FATF) در پی نشست عمومی خود در جمعه گذشته اعلام کرد که به دلیل عدم اجرای توصیه‌هایش و با هدف جلوگیری از اشاعه مخاطرات مالی همچنان ایران را مانند چهار سال گذشته در لیست کشورهای مشمول «تدابیر تقابلی» (لیست سیاه) نگه خواهد داشت.»
این روزنامه در ادامه می‌نویسد: «بدون شک، عدم اجرای برخی توصیه‌های 40گانه اف‌ای تی اف توسط ایران شرایط کار با کشورهای دیگر را پیچیده کرده است. قرار گرفتن ایران در لیست سیاه اف‌ای‌تی‌اف
موجب شده است تا بانک‌های خارجی درباره ارائه خدمات مالی برای تبادل کالاهایی که مشمول تحریم آمریکا نیستند نیز تردید کنند یا کنترل مضاعف اعمال کنند. همچنین باید در نظر داشت که کشورهایی مانند چین، روسیه، هند و مانند اینها که عضو اف‌ای تی اف هستند، نمی‌توانند درباره توصیه‌هایی که خود در شکل‌گیری آنها نقش مستقیم داشته‌اند، بی‌اعتنا باشند.»
درباره ادعاهای تکراری حریان مدعی اصلاحات در خصوص پرونده ایران در FATF گفتنی‌هایی است که در ادامه به اختصار به آن می‌پردازیم:
1- فصل مشترک اظهارات و موضع‌گیری‌های برخی دولتمردان سابق و فعالان مدعی اصلاحات این بود که هیچ اقدام مثبتی در کشور رخ نخواهد داد، مگر اینکه برجام احیا شده و ایران به عضویت FATF درآید.
این ادعا در بزنگاه‌های حساس از جمله هنگام مطالبه واکسیناسیون کرونا و عدم تأمین آن از سوی دولت وقت به صورت گسترده مطرح شده و به آن ضریب داده می‌شد. اما با روی کارآمدن دولت سیزدهم و تغییر ریل‌گذاری دولت در سیاست خارجی، سیاست داخلی و اقتصاد، این ادعا روز به روز بی‌اعتبارتر شده و تشت رسوایی آن از بام افتاد.
کارنامه مثبت دولت سیزدهم در واکسیناسیون سراسری کرونا، پیوستن ایران به سازمان اقتصادی ‌شانگهای و گروه بریکس، امضای موافقت‌نامه تجارت آزاد میان ایران و اتحادیه اقتصادی اوراسیا (EAEU)، افزایش صادرات نفت و دریافت درآمد حاصل از آن، افزایش صادرات غیرنفتی، احیای کارخانه‌ها و واحدهای تولیدی تعطیل و نیمه‌تعطیل، توقف قطعی برق در فصل گرما و توقف قطعی گاز در فصل سرما در استان‌های شمالی، افتتاح فاز ۱۱ پارس جنوبی پس از بیست سال، خرید ۶۰ هواپیمای جدید، آزادسازی بالغ بر ۱۶میلیارد دلار از پول‌های بلوکه‌شده ایران و... تنها بخشی از نتایج عملکرد دولت سیزدهم بدون برجام و FATF است.
این نتایج، هم خوشحال‌کننده است و هم ناراحت‌کننده. خوشحال‌کننده از حیث بهره‌مندی از فرصت‌های مغفول مانده؛ و ناراحت‌کننده از این جهت که در هشت سال روی کار بودن «دولت مدعی تدبیر و امید»، این ظرفیت‌های عظیم مورد غفلت قرار گرفت و خسارت‌های هنگفتی به کشور تحمیل کرد.
2- جریان مدعی اصلاحات، طوری وانمود می‌کند که گویی ایران تاکنون ارتباطی با سازمان FATF نداشته و اگر در آینده به آن بپیوندد و دستورات آن را اجرائی کند، فتح‌الفتوح اقتصادی رخ خواهد داد. این ادعا در حالی است که وزارت خارجه و وزارت اقتصاد دولت روحانی در خرداد 95 در اقدامی غیرقانونی، بدون هماهنگی و یا اخذ مجوز از مجلس و یا از شورای‌عالی امنیت ملی، اقدام به «توافق محرمانه»! با FATF کرده و متعهد و موظف شد 41 مورد دستورات گروه مذکور را که در قالب برنامه اقدام «Action Plan» » پذیرفته بود، در زمان‌بندی‌های مشخص، به اجرا در آورد.
پس از افشای توافق صورت گرفته با «گروه ویژه اقدام مالی FATF» در رسانه‌ها؛ وزرای خارجه و اقتصاد و رئیس وقت ‌بانک مرکزی- 12 مرداد 95- از اینکه اقدام به توافقی کرده‌اند که در صلاحیتِ دستگاه‌های دیپلماسی و اقتصادی نبوده و جنبه‌های متعدد سیاسی و امنیتی آنها را در توافق در نظر نگرفته بودند، مورد توبیخ قرار گرفتند.
دولت قبل و وزارت خارجه آن در اقدامی تأمل‌برانگیز از سال 95 به بعد، 37 بنداز 41 بند تعهداتی را که مخفیانه به FATF داده‌ بود و به عبارتی حدود 90 درصددستورات FATF را اجرا کرد و تنها وقتی نوبت به مطالبات مربوط به اصلاح قوانین رسید، مجبور شد علی‌رغم میل باطنی، مجلس را با ارسال لایحه مطلع کند!
دولت روحانی در همین رابطه چهار لایحه را تنظیم کرد. لایحه الحاق ایران به کنوانسیون مبارزه با جرائم سازمان‌یافته فراملی (پالرمو)، لایحه اصلاح قانون پولشویی، لایحه اصلاح قانون مبارزه با تامین مالی تروریسم و لایحه الحاق ایران به کنوانسیون مقابله با تامین مالی تروریسم (CFT ).
پس برخلاف ادعای حامیان FATF، این‌طور نیست که در آینده دستورالعمل FATF را اجرا کرده و از منافع اقتصادی آن بهره‌مند شویم، بلکه دولت قبل دستورالعمل‌های این سازمان را اجرا کرد و نتیجه این همکاری افزایش تحریم‌ها به جای کاهش آن بود.
دولت روحانی و وزارت خارجه وی پس از روشن شدن کلاهبرداری غرب در برجام و افزایش دوبرابری تحریم‌ها، به‌شدت مورد انتقاد نخبگان و افکار عمومی قرار گرفت، مبنی بر اینکه چرا برآیند واگذاری امتیازات فراوان در برجام و همچنین اجرای ۳۷ بند از ۴۱ بند مطالبات FATF در قالب برنامه اقدام، نه‌تنها مشکل تحریم‌ها را برطرف نکرده بلکه شمار ۸۰۰ تحریم را به ۱۷۰۰ تحریم رسانده است. وزیر خارجه دولت قبل نیز در پاسخ به این سؤال صاحب‌نظران و مسئولان مبنی بر اینکه چه تضمینی هست که پس از اجرای همه انتظارات FATF، تحریم‌ها لغو شود و روند شیطنت‌آمیز قبلی ادامه پیدا نکند، اذعان کرد: «هیچ تضمینی نیست!»
3- حامیان FATF ادعا می‌کنند که در صورت عدم اجرای دستورات FATF تعاملات ایران با خارج از کشور و از جمله مبادلات بانکی با روسیه و چین به صفر خواهد رسید!
این در حالی است که بدترین شرایطی که FATF می‌تواند برای یک کشور به‌وجود آورد، «اقدام متقابل» است که از آن تحت عنوان لیست سیاه یاد می‌شود. در یادداشت تفسیری توصیه شماره 19 این نهاد، مصادیقی از اقدامات متقابل علیه کشورهای هدف ذکر شده است. مطابق این یادداشت تفسیری، نهایت فشاری که «اقدام متقابل» می‌تواند بر کشور هدف وارد کند، افزایش مراقبت کشورهای دیگر درباره آن است و نه قطع همکاری. به عنوان نمونه، این افزایش مراقبت به شکل «رعایت شناخت مشتری به صورت تقویت شده» و «جمع‌آوری اطلاعات تکمیلی از تراکنش‌های مؤسسات مالی در کشور «هدف» انجام می‌شود اما نهایتا این مراقبت‌ها به قطع همکاری منجر نمی‌شود.
علاوه‌بر این، مطابق بیانیه FATF با وجود تعلیق ایران از لیست سیاه، این اقدامات مراقبتی همچنان علیه کشورمان انجام می‌گیرد. بنابراین با بازگشت به لیست سیاه (اقدام متقابل) عملا اتفاق جدید مهمی رخ نخواهد داد.
4- با توجه به اینکه برای عضویت در FATF نیاز به پذیرش چند کنوانسیون و بومی‌سازی تعدادی از قوانین بین‌المللی است، حامیان FATF مسئله‌ای  به ‌نام «حق شرط»  که در حقوق بین‌الملل به جهت محدودسازی توان ارزش اجبارکننده معاهدات بین‌المللی گنجانده می‌شود را بارها تکرار کرده‌اند.
اما برخلاف این ادعا با نگاهی به مفاد FATF مشاهده می‌کنیم که حق شرط از ایران گرفته شده است.
در ماده 6 کنوانسیون بین‌المللی مبارزه با تامین مالی تروریسم CFT آمده است: «هر کشور عضو در صورت لزوم، اقداماتی را از جمله در صورت اقتضا از طریق تدوین قانون داخلی اتخاذ خواهد نمود تا اطمینان حاصل نماید اعمال کیفری در حیطه شمول این کنوانسیون، تحت هیچ شرایطی با ملاحظات سیاسی، فلسفی، عقیدتی، نژادی، قومی، مذهبی و یا سایر ملاحظات با ماهیت مشابه قابل توجیه نباشد.»
5- حامیان FATF مدعی هستند که منتقدان پیوستن به این سازمان، با «شفافیت مالی» مخالفند. اما این طیف پاسخ نمی‌دهند که «شفافیت مالی برای کجا؟ برای وزارت خزانه‌داری آمریکا؟!»
روزنامه ایران- ارگان رسانه‌ای دولت - 24 آذر 97- (در مقطعی که دولت روحانی روی کار بود) در مطلبی نوشته بود: «فهرست SDN فهرست سازمان‌های تروریستی از نظر آمریکا است، درست مانند کاری که در شورای عالی امنیت ملی ما در حال انجام است و طی آن اسامی گروه‌های تروریستی را مطرح می‌کند... کارکرد اصلی لیست ملی در همه کشورها از جمله آمریکا این است که تکلیف دستگاه‌های داخلی این کشور مشخص می‌شود. البته کشورها می‌خواهند تا حد ممکن به لیست ملی خود اعتبار بخشند و کشورهای دیگر را مجاب نمایند که از آن لیست تبعیت کنند. آمریکا نیز از قدرت دلار استفاده کرده و از کشورها و شرکت‌های طرف معامله می‌خواهد که فهرست تحریم‌های او را رعایت کنند و از معامله با این افراد یا سازمان‌ها پرهیز کنند؛ اما این فهرست هیچ الزام بین‌المللی برای هیچ کشور و نهاد دیگری ایجاد نمی‌کند. تنها کشورهایی که از اقتدار ملی برخوردار نباشد،زیر بار این اقدامات یک‌جانبه آمریکا می‌روند.»
ارگان رسانه‌ای دولت روحانی مدعی شده بود که فهرست SDN یک لیست ملی برای بانک‌های آمریکایی است و تنها کشورهایی که از اقتدار ملی برخوردار نباشند زیر بار اجرای این لیست می‌روند. این در حالی است که در سال‌های گذشته به دستور دولت مدعی تدبیر و امید، برخی بانک‌های ایرانی فهرست تحریم وزارت خزانه‌داری آمریکا را اجرا کردند و مستندات آن نیز در رسانه‌ها منتشر شد.
آنچه در این وجیزه بیان شد، بخشی از شبهات مطرح شده در خصوص پرونده FATF و پاسخ‌های کوتاه به این شبهات است. جریان مدعی اصلاحات باید به ‌جای طلبکاری و بیان اظهارات خلاف واقع، از اینکه در سالیان گذشته از پیوستن ایران به FATF حمایت کرده و خسارت‌هایی که به واسطه آن به کشور تحمیل کرده، از مردم ایران عذرخواهی کند. این طیف تنها در این یک قلم، یک عذرخواهی بزرگ به ملت ایران بدهکار است.

عناوین اخبار روزنامه جوان در روز چهارشنبه ۹ اسفند

نقطه هدف دشمنان  در انتخابات ۱۱ اسفند
سیدعبدالله متولیان

 ۱- امنیت کامل، رقابت سالم، سلامت رأی‌گیری، مشارکت حداکثری و انتخاب مسئولانه و آگاهانه مردم پنج مؤلفه مهم در انتخابات است که جمهوری اسلامی ایران در تمامی انتخابات‌های ۴۵ سال گذشته مورد توجه ویژه قرار داده و به جرئت می‌توان گفت با اختلاف معنادار، سرآمد تمامی کشور‌های جهان بوده است. 
۲- نظام سلطه و به اصطلاح ابرقدرت‌ها (و مشخصاً امریکا در عصر حاضر) ماهیت استقلال طلبانه مردم ایران را بزرگ‌ترین تهدید برای بقای خود تلقی کرده و علاوه بر چنگ و دندان نشان دادن در حوزه سخت، عملیات روانی و جنگ نرم (جنگ شناختی) را مناسب ترین، مؤثرترین و کم هزینه‌ترین روش برای درهم شکستن اراده مردم ایران برگزیده و در هر انتخاباتی برای مخدوش کردن انتخابات در همه حوزه‌ها (سلامت، امنیت، رقابت، مشارکت و انتخاب اصلح) برنامه‌ریزی می‌کنند. 
۴- مروری کوتاه بر اقدامات «پیدا و پنهان» و «مستقیم و غیر مستقیم» ائتلاف غربی صهیونیستی طی دو سال اخیر، نشان می‌دهد که تمامی دسیسه‌ها و برنامه‌های غرب در بستر امپراتوری رسانه‌ای و انجام عملیات روانی و در حوزه جنگ شناختی و در قالب «پروپاگاندا»، «دروغ بزرگ» و «جنجال‌آفرینی روانی» صورت گرفته است. آنچه در پاییز سال ۱۴۰۱ در کشور رخ داد آیینه عبرت‌آموز و تمام نمای امپراتوری رسانه‌ای غرب برای فریب مردم از طریق «سیاه نمایی»، «بن‌بست نمایی»، «حاشیه‌سازی»، «فروپاشی قطعی» بر بستر دروغ‌پردازی‌های گوبلزی است. 
۵- اگر در کشور‌های مدعی دموکراسی برای هر کرسی مجلس حداکثر ۱۰ نفر به رقابت می‌پردازند در ایران این رقابت بیش از ۵۰ نفر است. در کشور‌های مدعی دموکراسی اولاً مشارکت به شدت حداقلی و ظاهرسازی است و ثانیاً برای برگزاری مشارکت حداقلی هم تلاش می‌کنند، اما در ایران هم شور و اشتیاق مردم برای مشارکت در تعیین سرنوشت و اداره کشور بالاست و هم نظام سیاسی نیز مشارکت حداکثری را به عنوان نقطه هدف اقتدار ملی و ایران قوی در نظر گرفته است. افزایش مشارکت در انتخابات موجب امنیت پایدار و مأیوس کردن دشمن و افزایش قدرت چانه‌زنی در سطح جهان می‌شود. افزایش مشارکت، قدرت نفوذ نرم جمهوری اسلامی ایران را افزایش می‌دهد و این همان چیزی است که هم غرب را نگران می‌کند و هم بر شدت عصبانیت آن‌ها می‌افزاید. 
۶- در این روز‌ها بسیار شنیده ایم که برخی افراد می‌گویند: «رأی نمی‌دهم تا مسئولان تنبیه شوند و بفهمند ما ناراحتیم»، «رأی نمی‌دهم، چون رأی من تأثیری ندارد»، «رأی نمی‌دهم، چون رقابت واقعی وجود ندارد»، «رأی نمی‌دهم، چون فلان شخص حقیقی یا حقوقی گفته رأی ندهید» و «در اعتراض به وضع موجود رأی نمی‌دهم».
صرف نظر از اثبات نادرستی این‌گونه دیدگاه‌ها و استدلال‌ها، آنچه نباید مورد غفلت قرار گیرد این است که مخرج مشترک همه این دیدگاه‌ها، همسویی آگاهانه یا ناآگاهانه با امپراتوری رسانه‌ای غرب است. کسانی که به هر دلیل از رأی ندادن سخن می‌گویند باید بدانند که با تضعیف قدرت ملی و امنیت ملی، به پشتوانه مردمی کشور صدمه زده و جدول دشمن را تکمیل کرده و به پیشبرد اهداف شیطانی دشمن کمک می‌کنند. 
ناگفته پیداست که رسانه‌های غربی و صهیونیستی، ماه‌ها است که وسیع‌ترین عملیات روانی و رسانه‌ای خود را برای بی‌اعتمادسازی، ناامیدکردن و دلسرد کردن و عدم مشارکت مردم در انتخابات پیش‌رو دنبال می‌کنند و این سؤالی است که هر ایرانی آزاده‌ای که به امنیت ملی و پایدار، شکست توطئه‌های دشمن و به رسیدن به قله‌های استقلال‌طلبانه کشور فکر می‌کند باید از خود بپرسد. دشمن برای رأی ندادن ما این حجم از عملیات روانی را تدارک دیده است

عناوین اخبار روزنامه جام جم در روز چهارشنبه ۹ اسفند

چرا باید در انتخابات شرکت کرد؟

علی بخشی‌زاده

هم اینک در آستانه انتخابات ۱۱اسفند۱۴۰۲ قرار گرفته‌ایم تا ملت ایران بار دیگر از حق تعیین سرنوشت خود برای تقویت اقتدار ملی و ایفای نقش خود در حکمرانی جمهوری اسلامی استفاده کند. سؤال ابتدایی آن است که چرا باید در این انتخابات شرکت کرد؟ طبیعی است؛ پاسخ این پرسش در «حق» انتخاب هر ایرانی نهفته است.

حضور در انتخابات حق است وعدم حضور در انتخابات، یعنی گذشتن از یک حق؛ حقی که انقلاب اسلامی در ۴۵ سال پیش به ملت ایران عطا کرد تا در پرتو خودباوری ملی، ریشه‌کن کردن استبداد چند هزارساله و قطع دخالت دول بیگانه در امور داخلی کشور، ملت ایران خود تعیین‌کننده سرنوشت خویش باشد. طی این فرآیند و پس از ده‌ها بار انتخاب ارکان حکمرانی ملی از انتخاب غیر‌مستقیم رهبری تا سایر ارکان نظام، مردم ایران مزیت‌های این حق انتخاب آزاد را نیز به نحو ملموسی آزموده است و از این رهگذر هر ایرانی با مشارکت حداکثری برای تقویت اقتدار ملی، تحول‌خواهی و تلاش برای بهبود وضعیت موجود از حق انتخاب خود بهره می‌برد. لیکن الزام به مشارکت از زاویه دیگری نیز قابل بحث است، چرا که بدخواهان آزادی و استقلال ایران عزیز و جریان‌های برانداز و ضد امنیت ملی، به کمین مشارکت پایین نشسته تا فشار‌های خود را در قالب جنگ ترکیبی افزون‌تر کنند؛ لذا مشارکت حداکثری در ۱۱اسفند۱۴۰۲، به عنوان پشتوانه اقتدار ملی، مبتنی بر مجموعه باید‌هایی همچون افزایش قدرت چانه‌زنی در مواجهات بین‌المللی، تقویت و مانایی بین‌المللی ایران قوی، تقویت عدالت و تحول‌خواهی برای اصلاح امور، پر‌کردن خلاء‌ها توسط نخبگان از طریق مکانیسم انتخابات، تقویت همپایگی و تعادل جمهوریت و اسلامیت در نظام اسلامی، یک ضرورت مهم و اساسی است. از این زاویه، انتخابات به مثابه جهادی همگانی و همه‌جانبه است تا با پرشور کردن آن، نظام اسلامی از نفسی تازه برای تعقیب اهداف و آرمان‌های کلان ملی و اسلامی در آیینه گام دوم انقلاب مبتنی بر چشم‌اندازی تمدنی برخوردار شود. قابل دریافت است که شرکت نکردن در انتخابات یا کاهش مشارکت، هرنوع پیشتازی کشور را تضعیف و تقلیل می‌دهد. همان‌گونه که رهبر معظم انقلاب اسلامی فرمودند: «برگزاری انتخاباتی پرشکوه و با حضور پرشور مردم، موجب وحدت ملی می‌شود؛ وحدت ملی و حضور پرقدرت مردم در صحنه، قدرت ملی می‌آورد و قدرت ملی موجب امنیت می‌شود که امنیت نیز زمینه‌ساز پیشرفت علمی، شکوفایی اقتصادی و حل مشکلات گوناگون اقتصادی، سیاسی و فرهنگی خواهد بود.»
در این فرآیند، نقش رسانه‌ملی یکی از اساسی‌ترین مشوق‌های مشارکت سیاسی است. سپهررسانه‌ای انقلاب اسلامی ضمن خنثی‌سازی زاویه دید دشمن در هجمه جنگ رسانه‌ای - شناختی آنان و دلسرد‌کنندگان داخلی، مهم‌ترین ابزار مشوق و آگاهی‌بخش برای تقویت مشارکت مردم در انتخابات، تحول‌خواهی و پیش‌راندن کشور به سمت عبور از چالش‌ها و رسیدن به جایگاه مطلوب است؛ چرا که حضور مردم در عرصه، حلال مشکلات موجود و مقوم اقتدار ملی کشور در همه عرصه‌هاست و انتخابات، مهم‌ترین عرصه ظهور عملی این ظرفیت مهم است. از این نقطه عزیمت، رسانه‌ملی با توجه به رسالت حرفه‌ای، ملی و اسلامی خود، خط مقدم در تشویق عمومی برای شکل‌گیری انتخابات باشکوه در اسفند۱۴۰۲ است؛ فرآیندی که در همه بخش‌های مختلف سازمان به عینه مشهود است ودررادیوی جمهوری اسلامی نیز، «رادیو انتخاب» و «ایرانصدا» درکنار دیگر شبکه‌های رادیویی برای برگزاری انتخابات با شکوه، مروج حضور پرشور مردم در انتخابات و تقویت رقابت عمومی و همه‌جانبه نخبگان سیاسی در آن است.

عناوین اخبار روزنامه آرمان امروز در روز چهارشنبه ۹ اسفند

انتخابات؛ تجلی چهره  عملی دموکراسی

هوشمند سفیدی

رفتار انتخاباتی یکی از مظاهر مهم مشارکت سیاسی محسوب می شود؛ مطالعه «انتخابات» به عنوان یک حوزه مطالعاتی، بیش از ۵۲ سال است که سابقه دارد. ماهیت مردم سالار اکثر رژیم‌های سیاسی و اثرگذار بودن انتخابات در تغیر کابینه‌ها و احزاب و گرایش‌های مسلط و تغیر سیاست‌ها و خط‌مشی‌ها و مناسبات سیاسی در داخل و خارج کشور از دیگر سو، علاوه بر ابعاد راهبردی، بررسی انتخابات و مسائل مربوط به آن را در کانون توجه علمی نیز قرار داده است در واقع، انتخابات،… تبلور مشارکت جمعی مردم در عرصه تصمیم‌گیری‌های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در یک حرکت مدنی مبتنی بر عقلانیت است و نتیجه آن، برآیند خواست‌ها و ارزش‌های یک ملت را نشان می‌دهد که در فرهنگ سیاسی آنان خودنمایی می‌کند.

رفتار انتخاباتی یک جامعه از عوامل متعددی تأثیر می‌پذیرد که مهمترین آن‌ها عبارتند از: آگاهی سیاسی، محاسبه منابع، تبلیغات نامزدها و گروه‌های سیاسی، ابراز خود و احساس کارآمدی، تجارب سیاسی قبلی، ویژگی‌های فردی و پایگاه اقتصادی و اجتماعی. (حاجی پور ساردویی، ۱۳۹۶ :۷۳-۶۲) «موریس دووژره» انتخابات را میوه مجانی شدن حق رأی می‌داند. او می گوید: انتخابات ابزاری است که توسط آن می‌توان اراده شهروندان را در شکل‌گیری نهادهای سیاسی و تعیین متصدیان اعمال اقتدار سیاسی ملاحظه کرد. انتخابات، رایج‌ترین واژه سیاسی در کشورهای دموکراتیک و طریقه اصلی تعیین مقامات انتخابی است.

(دووژره ، ۱۳۹۴ : ۱۰۰) برخی از دانشمندان علوم سیاسی، توجه خود را صرفاً به انتخابات و رفتار رأی‌دهندگان معطوف ساخته‌اند و حتی در برخی از محافل آکادمیک، ایجاد یک رشته کاملاً تازه مطالعه به نام «پسفولوژی» به معنای مطالعه انتخابات و رفتار رأی‌دهندگان مورد توجه قرار گرفته است. (باتامور، ۱۳۶۸ :۳۴) بنابراین، سابقه بررسی مستقل انتخابات به همان قدمت بررسی مشارکت سیاسی از یکسو و حتی تأکید بر ایجاد رشته مطالعاتی مستقل برای آن، گویای اهمیت رفتار انتخاباتی است. این اهمیت به اندازه‌ای است که انتخابات را کانون فرآیند سیاسی می‌دانند. شاید هیچ پرسشی در سیاست به اندازه این پرسش مهم نباشد که چرا ما سیاستمدارانی را که باید بر ما فرمانروایی کنند، انتخاب می کنیم. «انتخابات» چیزی جزء صورت عملی دموکراسی تلقی نمی‌شود، انتخابات روشی است که مردم می‌توانند از طریق آن، حکومت را کنترل کنند. انتخابات، روشن‌ترین فرصت رسمی در اختیار مردم است تا بر فرآیند سیاسی تأثیر بگذارند. (هیود، ۱۳۸۹ : ۳۳۰) انتخابات، یکی از مظاهر دموکراسی است که افراد از طریق آن و در فضای رقابتی و با رأی خود، بر قدرت و تصمیم‌گیران تأثیر می‌گذارند. (هانتینگتون، ۱۳۷۳ :۶۸) گرچه مشارکت انتخاباتی،عمدتاً ارتباط سطحی و گذری افراد با دنیای سیاست توصیف می‌شود، با این حال هر چند عمق مشارکت سیاسی در این بخش تنگ مایه است، گستره وسیع توده‌های جامعه را در بر می‌گیرد.

   باقر ساروخانی در کتاب «روش‌های تحقیق در علوم اجتماعی» در تعریف «رفتار انتخاباتی»، آن را کنشی می‌داند که بر مبنای فرهنگ سیاسی در جامعه شکل می‌گیرد، به عبارت دیگر، رفتار انتخاباتی، ناظر بر چگونگی سلوک نامزدها و روش انتخاباتی رأی‌دهندگان، دارا بودن شرایط رأی‌دهی و تعاملات میان آن دو است. (ساروخانی، ۱۳۸۵ : ۱۲۷) علی رغم اینکه رأی دهی، صرفاً یکی از اشکال مشارکت سیاسی است، اما مهمترین رفتار سیاسی، رفتار رأی‌دهی است. رأی دادن، گسترده‌ترین و کمّیت‌پذیرترین شکل رفتار سیاسی است و به نظر می‌رسد در بالاترین نقطه انقلاب رفتاری، رأی‌گیری کلید گشاینده همه رازهای نظام سیاسی است. (چیلکوت، ۱۳۹۰ :۳۴۵) و بررسی آن، یکی از مباحث جامعه شناسی سیاسی یا جامعه شناسی انتخابات است. (ایوبی، ۱۳۹۲ :۱۶) رفتار انتخاباتی با رأی‌دادن افراد در هر جامعه‌ای، تحت تأثیر موقعیت‌های پسین و پیشین مختلف و متعددی صورت می‌گیرد که حاصل آن، بروندادی به نام «رأی» به سود شخص، حزب و یا جریان سیاسی – فکری خاص می‌شود. پس، برآیند نهایی انگیزه‌ها، ترجیحات و تصمیمات افراد در گزینش و انتخابات و محتوای رأی، پیامد و نتیجه عوامل و انگیزه‌های مختلف و متعددی است. (پیشگاهی فرد، ۱۳۹۰ :۲) همه این داده ها، مبین اهمیت انتخابات است و با انتخابات ضمن جمهوریت یک نظام است و انتخابات آزاد، ضمانتی برای صیانت از دموکراسی به شمار می رود.

عناوین اخبار روزنامه خراسان در روز چهارشنبه ۹ اسفند

فرق صندوق های پر یا خالی رای!

کورش شجاعی

گرانی و تورم زندگی را برای بسیاری از مردم سخت کرده، رنج بیکاری به خصوص بیکاری تعداد کثیری از جوانان تحصیل کرده کشورمان بر این سختی افزوده، آمار جوانان به سن ازدواج رسیده و درحال گذشتن از سن جوانی و همچنان مجرد واقعا نگران کننده شده،قیمت مسکن و اجاره خانه همچنان کمرشکن و نجومی است،قیمت برخی ارزاق عمومی و به ویژه گوشت،سفره تعداد قابل توجهی از مردم را کوچک کرده است در کنار مشکلات اقتصادی،آسیب های اجتماعی و فرهنگی وبرخی تنگ نظری های سیاسی به گونه ای دیگر مردم و خصوصا فضای سیاسی،اجتماعی و فرهنگی را متاثر کرده است ،مجموع این مشکلات و دیگر مسائل و گاه بزرگ نمایی بیش از حد این ها موجب شده بسیاری از کارهایی که برای مهار و کنترل تورم و گرانی و دیگر مسائل کشور توسط دولت و مجلس و قوه قضاییه و ... انجام می شود دیده نشود،کارهای کوچک و بزرگی در عرصه های گوناگون از جمله قرار گرفتن کشور در بسیاری از علوم و فنون در لبه علم وفناوری ، تلاش برای گسترش زیرساخت های لازم برای پیشرفت کشور،میدان دادن گسترده به «دانش بنیان ها»، دستیابی به پیشرفت های شگفت انگیز در طراحی،ساخت و تولید انبوه برخی تجهیزات پیشرفته پزشکی و صنعتی و دفاعی که کشورمان را در زمره 10کشور  و گاهی 4 کشور دارنده و دست یافته به چنین دستاوردهایی در جهان قرار داده است. دستیابی دلاورمردان نیروی دریایی،هوایی و زمینی ارتش و همچنین غیورمردان سپاه پاسداران به دانش،طراحی و تولید انواع تجهیزات دفاعی که ایران عزیز را امروز در اوج قدرت و اقتدار و آمادگی دفاعی و البته«امنیت پایدار»قرار داده از جمله ارزنده ترین تلاش و دستاوردهای فرزندان این ملت است که گاه همه این ها در سایه انبوه تبلیغات منفی و سیاه نمایی های برنامه ریزی شده بدخواهان و دشمنان ایران و البته گاه به خاطر کج سلیقگی ها و کم بضاعتی ها و حتی ناشایستگی برخی مسئولان خصوصا در عرصه اطلاع رسانی،آن چنان که باید به اطلاع آحاد مردم رسانده نمی شود. این مسائل و مسائل دیگری که در این مجال فرصت پرداختن به آن ها نیست این روزها باعث شده که عده ای از مردم که تعدادشان هم کم نیست برای مشارکت در انتخابات نمایندگان مجلس در یازدهم اسفند ماه جاری دچار تردید شوند و عده ای دیگر که تعداد آنان نیز کم نیست ،عدم مشارکت را در برنامه کاری خود قرار دهند و به جای شرکت در انتخابات و استفاده از «حق »خود، «قهر با صندوق های رای» را انتخاب کنند! اما طرح چند سوال وجواب ساده و روشن شاید در متحیران و حتی آن عده از مردمی که برای استفاده نکردن از حق رای خود به تصمیم قطعی رسیده اند،تاثیرگذار باشد. 1-آیا شرکت نکردن در انتخابات،موجب حل مشکلات اقتصادی وفرهنگی و سیاسی و اجتماعی می شود؟! یا تشکیل یک مجلس ضعیف بر مشکلات کشور می افزاید؟! 2-آیا استفاده نکردن از «حق رای» گذشتن از حقی معتبر و با ارزش نیست که توسط خود مردم به دست آمده است. حقی که استفاده نکردن از آن توسط صاحبان حق که خود مردم هستند،موجب جولان ناحقان در داخل و خارج کشور در عرصه های گوناگون می شود! 3-آیا راه اعلام و اظهار گلایه ها،مطالبات ونارضایتی ها ،گذشتن از حق رای و قهر با صندوق آراست؟ یا می توان با مشارکت علاوه بر مشارکت در انتخاب نماینده مورد نظر خود راه های موثر در رسیدن به مطالبات به حق خود را پیگیری کنیم؟آیا به چالش کشیدن و نقد منصفانه وآگاهانه مسئولان و نمایندگان و... در رسانه ها و فضاهای عمومی و شرکت در اعتراض ها و تحصن های قانونی و مشارکت در «سوت زنی» برای افشای انواع فسادها در عرصه های گوناگون خصوصا اقتصادی چاره ساز نیست؟ 4-آیا استفاده نکردن از حق رای و بی اعتنایی به این مسئولیت خطیر موجب رسیدن «صداها » و گلایه ها و مطالبات مردم به گوش مسئولان می شود یا مشارکت در انتخابات و فرستادن نمایندگان اصلح و کسانی که در کنار دیگر ویژگی های لازم برای نمایندگی مجلس شورای اسلامی ،شفافیت هرچه بیشتر،حق دانستن و برخورداری از رسانه های متکثر با سلایق گوناگون و مردم محور ،رسانه هایی که نقادانه و منصفانه و دلسوزانه و متعهدانه صداها و مطالبات و البته فریادهای مردم را به گوش مسئولان می رسانند، عمیقا باور داشته باشند؟! 5-وآیا مشارکت در انتخابات،جلوه همبستگی،انسجام و وحدت ملی نیست؟ 6-آیا استفاده از حق رای و عمل به این مسئولیت خطیر شرعی،سیاسی واجتماعی آن هم در این مقطع زمانی و در این شرایط منطقه ای و جهانی موجب تشکیل مجلسی قوی وموثر در حل مشکلات مردم نمی شود؟ 7-آیا داشتن مجلس قوی و با پشتوانه بالای مردمی،بر قدرت واقتدار ملی و منطقه ای و بین المللی کشور نمی افزاید؟ 8-آیا مشارکت در انتخابات علی رغم مشکلات موجود  ،گلایه ها و نارضایتی هایی که داریم،باعث شادی ارواح مطهر شهیدان انقلاب و دفاع مقدس نمی شود؟شهیدان و بزرگ مرد جانبازانی که همه وجود خود را برای سربلندی و سرافرازی دین ومیهن وحفظ ناموس وطن واقتدار ایران در طبق اخلاص گذاشتند؟ 9-آیا استفاده از حق رای و مشارکت حداکثری در انتخابات پایه های قدرت واقتدار و امنیت کشور را قوی تر نمی کند و بر عزت ملت ایران نمی افزاید؟ 10-و آیا هریک رای ما تیری به قلب بدخواهان ودشمنان ملت بزرگ ایران،خصوصا جنایتکاران صهیونیست و حامیانش نیست که در فقره اخیر در جنگ غزه تاکنون30هزار انسان را که بیشتر آنان زن وکودک هستند به خاک وخون کشانیده است،قربانیانی که 9هزار نفر ایشان به خاطر نبود امکانات لازم آوار برداری هنوز و همچنان زیر هزاران تن آهن وسیمان مدفون مانده اند؟ آیا در سرزمین ایران که به برکت بزرگی کوروش و آریوبرزن ها،امام قلی خان ها،رئیس علی ها،ستارخان ها وباقرخان ها،عباس میرزاها،امیرکبیر و...صیاد شیرازی ها،سلیمانی   وباکری ها وهمت ها وکاوه ها وهزاران شهید سرافراز دیگر این کشور این چنین در عرصه و تارک تاریخ و تمدن جهان می درخشند،مشارکت در انتخابات و رای دادن به سرافرازی جاودانه ایران و ایرانی ومایه خیر وبرکت الهی نیست؟

روزنامه وطن امروز

این تن بدهکار است
تقی دژاکام
 یکی از بی‌توجهی‌هایی که معمولا در ایام انتخابات رخ می‌دهد، این است که بین «شرکت در انتخابات» و «انتخاب اصلح» و حتی انتخاب افراد «صالح» تفکیک انجام نمی‌شود و این ۲ با هم قاطی می‌شود؛ در حالی که اینها ۲ مقوله جدا اما به هم وابسته‌اند.  
۱- اصل شرکت در انتخابات یک رفتار مدنی و عقلی است که از شعور و دغدغه ناشی می‌شود، فارغ از اینکه به چه کسی یا کسانی رای داده شود. فرقی هم نمی‌کند انتخابات ریاست‌جمهوری باشد یا مجلس شورای اسلامی و شورای شهر و خبرگان و حتی انتخابات صنفی و اداری و دانشجویی و... کسی که رای نمی‌دهد عملا نشان می‌دهد  بهتر شدن یا نشدن اوضاع خیلی برایش مهم نیست. او خودش را در حد یک عنصر بی‌فایده پایین آورده است و عددی حساب نمی‌کند. نتیجه این نگاه، نوعی آنارشیسم و هرج‌ومرج است اما کسی که در این عرصه‌ها حضور می‌یابد و رای می‌دهد، نشان می‌دهد برای خودش شخصیتی قائل است و عملا می‌گوید «من آدمم» و اگر به شما توصیه می‌کند در انتخابات شرکت کنید، می‌خواهد بگوید «شما آدمید»! این رفتار ناشی از «اعتماد به‌نفس» و عظمت روحی است و فاصله زیادی با افسردگی دارد. بله! ممکن است شما «دل‌زده» باشید اما «دل‌مرده» نباشید؛ ممکن است حتی «عصبانی» باشید اما «افسرده» نباشید. تفاوت این ۲، در همین حضور اجتماعی و استفاده از «حق» و بالاتر از آن عمل به «تکلیف» دینی، ملی یا عقلی خودتان است. 
۲- مقوله بعد که موضوعی جداست، انتخاب فرد یا افرادی است که سالم و صالح باشند یا نسبت به بقیه، سلامت و صلاحیت بیشتری داشته باشند. این یک امتیاز جداگانه و البته بالاتر به نسبت اصل شرکت در انتخابات است. شما اگر نمی‌دانی یا نمی‌توانی امتیاز این مرحله را کسب کنی، دلیلی ندارد که از امتیاز بسیار مهم شرکت در این حضور عقلانی و بهره‌گیری از حق تصمیم‌گیری خودت چشم بپوشی و کناره بگیری اما اگر توانستی کمی وقت بگذاری و با عقل و محاسبه به این نتیجه برسی که بین این نامزدها کدامیک دارد پول‌پاشی و توزیع ارزاق می‌کند، کدامیک دارد وعده سر خرمن می‌دهد، کدامیک دارد وظایف قوه مجریه از قبیل انتخاب مسؤولان ادارات و راهسازی و جاده و مدرسه و بیمارستان را در آن منطقه (که هیچ‌کدام ربطی به نماینده مجلس و قوه مقننه ندارد) به اسم خودش می‌زند یا فاکتور می‌کند، کدامیک سوابق قابل دفاعی ندارد، کدامیک درست ۴ سال یک‌بار در آستانه انتخابات سروکله‌اش در میان مردم و حوزه انتخابیه‌اش پیدا می‌شود و با آنها گرم می‌گیرد و در مجالس‌شان شرکت می‌کند و مواردی از این‌ دست، خب! عقل سلیم اقتضا می‌کند به‌ جای این افراد، سراغ کسی برویم که به ‌جای توجه به یک منطقه، به کل کشور و مصلحت عمومی مردم توجه دارد، فقط به کارش که «قانونگذاری» و «نظارت بر حسن اجرای تصمیمات» است می‌رسد، حضور در جمع مردم و شنیدن مشکلات‌شان در تمام ۴ سال دوران نمایندگی را فراموش نمی‌کند، شجاع است و به‌‌به مردم باعث نمی‌شود از تصمیمات مهم کشوری که گاهی با درد و سختی و مشکلات کوتاه‌مدت همراه است اما شادی و اصلاح درازمدت را در پی دارد، چشم بپوشد. اگر بتواند خودش به این جمع‌بندی برسد که چه بهتر، اگر نه از افراد یا تشکل‌هایی که دلسوزند، چنین کسانی را بشناسد و در فهرست نامزدهای خود بنویسد. 
زنده‌یاد جلال آل‌احمد در جایی گفته است: «حیف! حیف که این تن بدهکار است. فکر می‌کردم اگر این تن بدهکار نبود؛ بدهکار این همه نعماتی که حرام می‌کند، چه راحت می‌شد کنار نشست و تماشاچی بود و خیال بافت و به شعر و عرفان پناه برد اما حیف که جبران این ‌همه نعمت، به سکون ممکن نیست... جبران هر کدام از این نعمات را باید به عمل کرد نه به سکون؛ سکون و سکوت جبران هیچ چیزی را نمی‌کند... نفرت دارم؛ بدجوری هم دارم. من نفس نفرتم، نفس نفی وضع موجودم، و ناچار بایست نفس قیام هم باشم... وقتی از جایت تکان نخوردی، کمترین نتیجه‌اش این است که نجیب می‌مانی مثل پیرزن‌ها!». 
اما من مطمئنم اگر امروز جلال بود و گردنه‌های مهم این روزها را می‌دید، می‌گفت: 
- اگر کنار بنشینی، تماشاچی باشی و از جایت تکان نخوری، حتی مثل پیرزن‌ها هم نجیب نمی‌مانی...
روزنامه رسالت

اصل و فرع انتخابات کدام است؟

محسن پیرهادی 

یک. هرچه به انتخابات نزدیک‌تر می‌شویم، رقابت‌های درونی پررنگ‌تر می‌شود که طبیعی هم هست، اما باید دقت کرد رقابت اصلی فراموش نشود. رقابت اصلی در انتخابات یازدهم اسفندماه و در حقیقت دوگانه حقیقی، دوگانه امید-ناامیدی و مشارکت-عدم مشارکت است. امید به آینده و دلسوزی هر فرد برای سرنوشت خود، سایر شهروندان و مردم، منطقا تبلوری جز مشارکت در عرصه انتخابات ندارند. اما باید تلاش کرد که با پررنگ شدن رقابت‌ها و فضاهای دوقطبی و چندقطبی، غیرازاینکه دوگانه و رقابت اصلی فراموش نشود، مؤلفه عدالت و ارزش‌های اخلاقی نیز خدشه‌دار نشود. گاهی حس می‌شود آداب رقابت از جانب افراد مشهور و پرسابقه نیز رعایت نمی‌شود و این تبعیض، اعتماد و حسن شهرتی که طی سال‌ها کسب شده را در معرض خدشه و خطر قرار می‌دهد. این بزنگاه‌هاست که جوهره و حقیقت وجودی هر فرد و جریان را عیان می‌کند.
دو. تنوع حضور جریان‌های مختلف، موجب تقویت مشارکت است و هرچه رقابت افراد در حوزه‌های کوچک و رقابت فهرست‌ها در حوزه‌های بزرگ، گرم‌تر و بیشتر شود، کفه رقابت و دوگانه اصلی به سود مردم، سنگین‌تر خواهد شد. باید از تنوع آرا و سلایق حمایت کرد و به سمت شفاف شدن مواضع افراد و گروه‌ها حرکت کرد. در جامعه، تنوع سلایق و تکثر آرا وجود دارد و نامزدهای مجلس هم اگر بخواهند جامعه را نمایندگی کنند ناگزیر از تنوع‌اند.
سه. «همه افرادی که از نظارت شورای نگهبان عبور کرده‌اند، صالح هستند اما به حکم عقل باید از بین آن‌ها، افراد صالح‌تر را انتخاب کرد و برای شناخت اصلح، مردم تا جایی که توان بررسی دارند تحقیق کنند و اگر نمی‌توانند، به نظر افراد مورد اعتماد، توجه و عمل کنند.» این بخشی از سخنان مقام معظم رهبری در دیدار مردمی اخیر است. این یعنی مردم و به‌ویژه نخبگان تا جایی که می‌توانند، پیرامون گزینه‌های اصلح خودشان تحقیق و انتخاب کنند.
چهار. باید دقت کرد که اصالت با مشارکت است و نه هیچ‌چیز دیگر. اصالت نه با پیروزی یک جریان خاص است و نه حتی با وحدت میان احزاب.
از همین روست که نمی‌توان با چوب وحدت، مشارکت را زد و اقدام ضدمشارکت انجام داد. مستمسک کردن مقدسات و گره زدن فهرست‌ها به ارکان و مقامات عالی نظام هم، اخلاق‌مدارانه نیست و آویزان شدن یک فهرست از یک امر مقدس، خلاف مصالح عمومی و فدا کردن اصول برای فروع است.
پنج. «افرادی هم که وارد میدان انتخابات شده‌اند، از بداخلاقی، بددهنی و توهین و تهمت به دیگران در تبلیغات و فضای مجازی و همچنین از سیاه‌نمایی و بیان مطالب دروغ و خلاف واقع برای جلب نظر مردم اجتناب کنند چراکه این کارها موجب سلب برکت و عنایت الهی است.» این سخن مقام معظم رهبری، شفاف، صریح و فصل‌الخطاب است.

روزنامه شرق

انتخابات و وعده‌های فردایی

محمدرضا یوسفی شیخ‌رباط
انتخابات حتی در کشورهای پیشرفته و دارای دموکراسی نیز همراه با قدری پوپولیسم است. مطالعات انجام‌شده در شعارهای کاندیداها به‌ویژه در عرصه انتخابات ریاست‌جمهوری کشورهایی مانند آمریکا به‌وضوح این امر را نشان می‌دهند. مطالعات آلسینا، پروتی و دیگران شاهد این مدعاست. با‌وجود‌‌این منتخبان در تلاش خواهند بود تا بخشی از وعده‌های خویش را عملی کنند؛ از‌این‌رو مطالعه مقایسه‌ای عملکرد دو حزب دموکرات و جمهوری‌‌‌‌خواه در بیش از نیم‌قرن نشان می‌دهد که همه دموکرات‌ها در دو سال نخست به ایجاد رونق اقتصادی و کاهش نرخ بی‌کاری توجه داشته و در دو سال پایانی دوره ریاست‌جمهوری به مدیریت تورم توجه داشته‌اند. بر‌عکس جمهوری‌خواهان در دو سال نخست، به مدیریت تورم توجه داشته و سیاستی انقباضی پیش گرفته‌اند. آنان در دو سال پایانی دوره به سیاست‌های اشتغال‌زایی رو می‌آورند. این چرخش سیاستی با نگاه به اقتصاد سیاسی انتخابات قابل توضیح است. با‌وجود‌این درجه پوپولیسم در آن جوامع محدود است؛ زیرا کاندیداها، احزاب را نمایندگی می‌کنند و احزاب نگاهی بلندمدت به سیاست دارند. به‌علاوه اینکه به دلیل شکل‌گیری ساختار بلندمدت حکومت و احزاب، دامنه اختلافات و تأکیدات نیز محدود است. از این گذشته، احزاب پشتوانه‌های فکری وعده‌های انتخاباتی کاندیداها را فراهم می‌کنند و علاوه بر اصل وعده انتخاباتی به چگونگی تحقق‌بخشیدن به منابع مالی آن نیز توجه نسبی دارند.

در کشورهایی مانند ما، احزاب و تشکل‌های سیاسی مستقل به دلایل فرهنگی، حکومتی و هزینه‌داشتن فعالیت‌های حزبی، رشد مناسبی نداشته و بیشتر در قالب محفل یا تشکل‌های نخبه‌گرا تعریف می‌شوند. نتیجه چنین وضعیتی در انتخابات قابل مشاهده است. کاندیداها در انتخابات ریاست‌جمهوری، وعده‌های نشدنی و غیرعلمی می‌دهند. وعده ساخت سالانه یک میلیون مسکن، کاهش تورم به نصف سال 1399 یعنی تحقق تورم 18درصدی، مبارزه با فساد و مانند آن؛ اما نه‌تنها هیچ‌کدام رخ نمی‌دهد؛ بلکه بدتر نیز می‌شود؛ باوجود‌این، هیچ‌کس مسئولیت چنین وضعیتی را نمی‌پذیرد. یک دلیل آن اطمینان از رأی مجدد بدون حصول وعده‌های یادشده است. شرایط به گونه‌ای در انتخابات رقم می‌خورد که مردم ناراضی توانایی مجازات مقام یادشده را با رأی‌ندادن و انتخاب رقیب قابل قبول ندارند.

خسارات فقدان تشکل‌های سیاسی توانمند در انتخابات مجلس شورا و خبرگان مشهودتر است. تنگ‌ترکردن نظارت استصوابی و القای حس ناامیدی به مردم موجب شده است که شاهد حضور افرادی باشیم که القاکننده حس ناامیدی بیشتر به مردم هستند. به نمونه‌هایی از خبرگان می‌توان در این زمینه اشاره کرد. کاندیدای خبرگان رهبری در گیلان، از ضرورت تأسیس نانوایی در استان گیلان می‌گوید (شعار سال، 29 بهمن 1402) و کاندیدای خبرگان خراسان جنوبی به مردم وعده می‌دهد که در صورت رأی مردم خراسان جنوبی، او در کنار مسئولان استان برای شهرها و روستاهای استان برای رفع مشکلات تلاش خواهد کرد (خبر آنلاین، 5 اسفند 1402) و این در حالی است که وظیفه خبرگان رهبری نظارت بر عملکرد رهبری و انتخاب جانشین است. به‌علاوه اینکه جناب رئیسی خود ریاست قوه مجریه را بر‌عهده دارد و چنین وعده‌هایی سوءاستفاده از قدرت محسوب می‌شود. در نشست ائتلاف کاندیداهای خبرگان تهران نیز، مسائلی گذشت که دون شأن خبرگان بوده است. کاندیداهای مجلس وضعیتی به مراتب عجیب تر دارند. وعده‌هایی که هیچ ارتباطی به جایگاه نمایندگی ندارد و نوع تبلیغاتی که وزانت لازم برای یک مقام سیاسی در آن دیده نمی‌شود.

ازجمله مواد قانون اساسی، قسم‌نامه نمایندگان است. نمایندگان به شرافت انسانی خود قسم می‌خورند که همواره به استقلال و اعتلای کشور، حفظ حقوق ملت و خدمت به مردم پایبند باشند. در این ماده تصریح شده است که این پایبندی به دلیل وکالتی است که از مردم اخذ می‌کنند. وکیل باید به مصلحت موکل خود عمل کند. آیا طرح‌‌‌هایی مانند افزایش سن بازنشستگی با ویژگی‌هایی که مصوب شد، طرح حجاب اجباری، طرح جمعیت به گونه‌ای که مصوب شد، افزایش هزینه‌های بودجه‌ای و تحمیل کسری بودجه‌ای فراتر از لایحه و در نتیجه تحمیل تورم بیشتر بر موکلان و تصویب مالیات بر عایدی سرمایه که آثار خود را در سال آینده نشان خواهد داد، می‌تواند نشان از عمل به وکالت باشد.

فقدان نظام حزبی و تمایل شدید و سریع به خالص‌سازی موجب شده است که پوپولیسم رشد زیادی بیابد و البته نماینده مجلس فعلی در‌صورتی‌که مجدد رأی نیاورد، در وضعیتی بهتر مشغول فعالیت خواهد شد.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات