عباس حاجینجاری
نتیجه هشت سال دفاع مقدس ایران در برابر هجوم همهجانبه استکبار جهانی با عاملیت صدام تنها حفظ تمامیت ارضی ایران و شکست و فروپاشی رژیم بعثی حاکم بر عراق و ناکامی استکبار جهانی برای براندازی نظام اسلامی جمهوری اسلامی نبود، بلکه علاوه بر آن آنچه ارزشهای برخاسته از دفاع مقدس مردم ایران را بهعنوان ارزشی ماندگار و به تعبیر مقام معظم رهبری بهعنوان گنج جنگ تبدیل کرد، دستاوردها و پیامدهای این دفاع برای آینده چه در عرصه داخلی و چه در عرصه تحولات منطقهای وجهانی بود.
در عرصه داخلی ایستادگی و مقاومت مردم ایران در دفاع مقدس که تجلی وحدت و انسجام ملی در برابر دشمنان بود به تحکیم و تثبیت توان بازدارندگی ایران در برابر تهدیدات بالقوه و بالفعل دشمنان انجامید بهگونهای که بهرغم گذشت بیش از سیوپنج سال از پایان جنگ، حتی تصور هرگونه تهدید مجدد تمامیت ارضی ایران را از ذهن دشمنان ملت ایران دور ساخته است. تأثیر مهم دیگر این دفاع تحکیم و تقویت هویت سیاسی و دینی برخاسته از انقلاب اسلامی و تجلی روحیه خودباوری ملی و نوآوریهای بدیع در عرصههای تولید تجهیزات دفاعی بود بهگونهای که کشوری که پس از پیروزی انقلاب توان تولید سیمخاردار را نداشت، بهجایی رسانده که اکنون همان قدرتهای سلطه که جنگ را برای نابودی ایران طراحی و به اجرا درآورده بودند، در پی آن هستند که با تشدید تحریمهای سیاسی و اقتصادی از صدور تجهیزات دفاعی ایران به دیگر کشورها حتی قدرتهای نظامی مدعی جهان، جلوگیری کنند و طبعاً اگر همین اهتمام پیشتازان و مدافعان عرصه دفاع در دیگر حوزههای اقتصادی و صنعتی کشور امتداد مییافت، طبعاً مشکلات اقتصادی و اجتماعی کنونی در کشور وجود نداشت و این نشاندهنده آن است که ما نتوانستیم بهدرستی در حل مشکلات و نیازهای داخلی از تجربیات و دستاوردهای گرانقدر دفاع مقدس استفاده کنیم. اما در عرصه تحولات منطقهای و جهانی پیامد ایستادگی و مقاومت مردم ایران در هشت سال جنگ سبب شد که اهداف اصلی دشمنان که همانا مهار حرکت انقلاب و جلوگیری از انتقال مفاهیم و ارزشهای انقلاب به دیگر ملل جهان بود عملاً به ضد خود تبدیل شود و قابلیتها و کارآمدی نظام در عرصه دفاع مقدس که مبتنی بر مبانی ارزشهای دینی و ملی مردم ایران بود به دیگر ملل بهویژه مسلمانان و مستضعفان منتقل و گسترش نیروهای جبهه مقاومت در اقصی نقاط جهان بهویژه جهان اسلام را در پی داشته باشد.
در این عرصه مهمترین تأثیر پیروزی مردم در دفاع مقدس گسترش تفکر انقلاب اسلامی در یک جنگ نابرابر در مقابل دو تفکر حاکم بر شرق و غرب جهان بود که نمود عینی آن در گسترش اسلام، فروپاشی مارکسیسم و افول قدرت لیبرال دموکراسی در جهان آشکار شد. به بیانی دیگر محصول ایستادگی و مقاومت مردم ایران در دوران هشت ساله دفاع مقدس به بستری برای گسترش تفکر انقلاب و الگوگیری دیگر مسلمانان و مستضعفان جهان تبدیل شد. پیروزی مردم مظلوم و مسلمان فلسطین در برابر استکبار و صهیونیزم جهانی و تبدیل روند شکستهای اعراب و اسرائیل در قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، به روند پیروزی در بعدازآن با الهامگیری آنها از الگوی مردم ایران در دفاع مقدس که برخاسته از فرهنگ عاشورا و انتظار بود از نشانههای آن است، بهگونهای که انگیزههای قومی و عربی در جنگ اعراب و اسرائیل در قبل از پیروزی انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی، به انگیزههای اسلامی تبدیل و حماس و جهاد اسلامی، جایگزین گروههای مارکسیستی فلسطینی شده و ظهور قدرتهایی نظیر حزبالله، انصارالله و حشدالشعبی که قدرتمندتر از دولتهای متبوع خود و در تراز قدرتهای جهانی عمل میکنند، از نشانههای آن و شکست طرحهای امریکا برای تسلط برجهان اسلام از پیامدهای آن است. دشمنانی که در سالهای آغازین پس از پیروزی انقلاب اسلامی با تحمیل جنگ در پی کوچک کردن و حذف ایران از صحنه جغرافیا بودند، اکنون با ایران بهعنوان محور جبهه مقاومت مواجهند که قابلیتهای آنها در سالهای اخیر نهتنها سبب شده است که طرحهای امریکا برای تسلط برجهان اسلام و غرب آسیا نظیر دکترین اقدام پیشدستانه و طرح خاورمیانه بزرگ یکبهیک به شکست رسیده و جریانسازی آنها برای ایجاد نفاق و افتراق در جهان اسلام در پوشش ایجاد و تقویت جریان تکفیری و برجستهسازی گروهکهایی نظیر القاعده، طالبان و داعش در سالهای اخیر نهتنها به شکست برسد، بلکه حرکت و عمل هوشمندانه نیروهای جبهه مقاومت در حمایت از مقاومت فلسطینی سبب شده است که اختلافات دیرینه مذهبی در جهان اسلام به وحدت میان نیروهای این جبهه انجامیده و اکنون شیعیان به حامی و پشتوانه اصلی فلسطینیها و مردم مظلوم غزه تبدیلشدهاند که اکثریت آنها از اهل سنت هستند
از سوی دیگر عمل میدانی سازمانهایی نظیر حزبالله و انصارالله سبب شده است که نگاه جهان به آنها نه در قالب یک گروه در یک کشور، بلکه در قالب نیروهای قدرتمند غیردولتی و در تراز جهانی ایفای نقش میکنند.
در عرصهای دیگر شکلگیری و تقویت این نیروها زمینهای را فراهم کرده است که دامنه نفوذ انقلاب اسلامی که دشمنان با تحمیل هشت سال جنگ، در تلاش بودند تا آن را حتی در درون مرزهای ایران خاموش کنند، اکنون فراتر از مرزهای جغرافیایی نهتنها تا کنار مدیترانه و بابالمندب، بلکه به اذعان دشمنان مردم ایران، تا امریکای جنوبی، آفریقا و... گسترشیافته است.
رئیسجمهور؛ قاطع درحمایت از آرمان فلسطین
امیرعلی ابوالفتح
رئیسجمهور دیروز برای شرکت در اجلاس عمومی سازمان ملل متحد به نیویورک سفرکرد تا از تریبون این نهاد بینالمللی مواضع جمهوری اسلامی ایران را به گوش جهانیان برساند.
پزشکیان با توجه به جایگاهی که دارد از این منظر که دومین شخصیت کشور بهشمار میرود و مسئولیتهایی، چون ریاست قوه مجریه، ریاست دولت چهاردهم، ریاست شورای عالی امنیت ملی را بر عهده دارد و نیز هدایتگر و مجری سیاستهای دیپلماسی است، طبعا در این نهاد بینالمللی اظهاراتی متناسب با مواضع جمهوری اسلامی خواهد داشت. رویه و رویکردهای رئیسجمهور تاکنون بر همین منوال بوده و بخشی از قضاوتهایی که روی افراد صورت میگیرد ناشی از تجارب گذشته آنها و رویکردهایی است که در خصوص مواضع مختلف داشتهاند. پزشکیان پیش و پس از انتخابات ریاست جمهوری، همواره بر دفاع از محور مقاومت و حمایت از مردم مظلوم فلسطین تاکید کرده است. البته ممکن است در برخی سیاستهای داخلی نسبت به بعضی عملکردها نقدهایی هم داشته باشد، اما در عرصه سیاست خارجی بهویژه موضوعات کلان کشور همچنان از سیاستهای کلی نظام دفاع میکند و این موضعگیریها هم مربوط به دوران تصدی ریاست جمهوری نیست، بلکه پزشکیان در همان دوران نمایندگیاش در مجلس شورای اسلامی و دوران انتخابات ریاست جمهوری و گرفتن مسئولیت، همواره از آرمان مردم فلسطین دفاع و جنایات رژیم اشغالگر صهیونیستی را محکوم کرده است.
موضع محکم ایشان درحمایت از مردم غزه و همراهی با محور مقاومت در جریان مراسم تحلیف و استقبالی که از اظهارات او صورت گرفت و همچنین محتوای پیامهای تبریک سیدحسن نصرا... رهبر حزبا... لبنان و اسماعیل هنیه رئیس فقید دفتر سیاسی حماس و رهبران جهاد اسلامی و پاسخهایی که از سوی رئیسجمهور ارائه شد، کاملا نشان میدهد پزشکیان در پیروی از سیاستهای کلان مقام معظم رهبری درحوزه سیاست خارجی بسیار جدی است؛ بنابراین طبیعی است که پزشکیان در جریان سخنرانی در اجلاس عمومی سازمان ملل و همچنین در دیدارهایی که با مقامات کشورهای مختلف در حاشیه این اجلاس خواهد داشت، باز هم موضعی قاطعانه در حمایت از محور مقاومت و پشتیبانی از مردم مظلوم فلسطین و اعلام انزجار از جنایات رژیم صهیونیستی و حامیان این رژیم در کشتار مردم بیدفاع غزه را اتخاذ کند.
محمد مهدی مظاهری
سیاست غیرمسئولانه کشورهای غربی و سازمان ملل در جریان حمله تروریستی اسرائیل به ساختمان سفارت ایران در دمشق و اینکه هیچ اقدام تنبیهی علیه اسرائیل مانند محکومیت دیپلماتیک، توقف کمک تسلیحاتی یا وضع تحریمهای اقتصادی علیه این رژیم خاطی انجام ندادند، سبب شد تا مقامات اسرائیل به این جمع بندی برسند که دست آنها برای انجام هر اقدامیکه بتواند صحنه بازی را تغییر بدهد باز است. تحلیل آنها نیز درست بود؛ باز هم به روال سابق نه محکومیتی برای این رژیم در کار بود و نه تحریمی و این تنها جمهوری اسلامی ایران است که به خویشتن داری و عدم افزایش تنشها دعوت میشود!
در یک جمع بندی میتوان گفت فرسایشی شدن جنگ غزه، عدم دستیابی مقامات رژیم اسرائیل به اهدافشان در این جنگ و نیز بی اعتبار شدن آنها در اثر اقدامات غیر انسانی در جنگ غزه در کنار تحولات سیاسی مثبت در ایران و افزایش احتمال بهبود روابط خارجی ایران با کشورهای مختلف، مقامات رژیم اسرائیل را تشویق کرد تا با انجام این ترور، سرعت تحولاتی که بر ضدشان بود را کاهش و جمهوری اسلامی ایران را به سمت اقدامات تهاجمی و پرهزینه سوق دهند. در چنین شرایطی به نظر می رسد بهترین پاسخ ایران مقابله به مثل است؛ اگر رژیم اسرائیل هنوز مسئولیت ترور هنیه را نپذیرفته تا زیر بار تبعات آن فرار کند، جمهوری اسلامی ایران نیز دقیقاً باید همین اقدام را انجام دهد. به ویژه که ایران در زمینه ریز پرندهها، تسلیحات هوشمند و کنترل از راه دور پیشرفت های خوبی داشته و حال زمان آن رسیده که توانمندیهای خود در این زمینه را نیز نشان دهد. در عصر هوش مصنوعی، بازدارندگی دیگر تنها با حملات موشکی حاصل نمیشود و تلافی ایران میتواند اشکال مبتکرانه، کم هزینه و البته درس آموز متنوعی داشته باشد.
اما نکته مهم تر در طراحی این ترور که تاکنون کمتر به آن پرداخته شده، بحران هویت و مشروعیت رژیم اسرائیل پس از حمله به نوار غزه است؛ یکی از راهبردهای اساسی مقامات اسرائیل برای جلب حمایت ها و کمکهای بین المللی، ارائه تصویری دموکراتیک و صلح طلب از این رژیم، مظلوم نمایی و نمایش تحت فشار بودن اسرائیل و یهودیان و بی پناه بودن آنها در برابر تهدیدات خارجی بوده است.
برنج، جایگاه خاصی در سفره ایرانیها و نقش تعیینکنندهای در سبد مصرفی و امنیت غذایی مردم دارد. سرانه مصرف سالانه برنج در ایران بین ۳۵ تا ۴۲ کیلوگرم اعلام شده است. برنج ایرانی در مقایسه با برنج وارداتی از آرسنیک کمتر و مرغوبیت بیشتری برخوردار است. میزان جذب آرسنیک در برنج 10 برابر بیشتر از دیگر دانهها است. مصرف بلندمدت آرسنیک میتواند خطر ابتلا به سرطانهای مثانه، ریه و پوست، بیماری قلبی و دیابت را افزایش دهد. ایران بهعنوان بیستویکمین تولیدکننده برنج، در مقایسه با کشورهای عمده تولیدکننده برنج، با حدود 700 هزار هکتار اراضی شالیزاری و میانگین بلندمدت برداشت حدود دو میلیون تُن، سطح زیر کشت درخورتوجهی ندارد. در 19 استان ایران برنج کشت میشود. طبق آخرین برآوردهای وزارت جهاد کشاورزی، متوسط عملکرد تولید شلتوک برنج در هر هکتار از شالیزارهای کشور پنجهزارو 440 کیلوگرم است. گیلان با ۲۳۸ هزار هکتار اراضی شالیزاری، بهعنوان بزرگترین استان تولیدکننده ارقام بومی و باکیفیت است. مازندران با ۲۱۵ هزار هکتار شالیزار نیز حدود 40 درصد برنج مورد نیاز کشور را تولید و تأمین میکند. 80 درصد برنج کشور در این استانها تولید میشود.
مزارع کشاورزی با موج تغییر کاربری اراضی، هرساله کوچک و کوچکتر میشود. این زمینخواری، موجب خروج نیروی کار روستایی از بخش کشاورزی، تغییر شغل و افزایش مهاجرت به شهرها و غیرمولدسازی روستاها بهویژه در شمال شده است؛ اَبَربحرانی که پس از کمآبی، دومین چالش اساسی کشاورزی محسوب میشود و نشانگر ناکامی سازوکار بازار در حفاظت از مزارع و محیط زیست است. ضعف در نظارت و اجرای قوانین مرتبط با حفاظت از اراضی کشاورزی و تغییر کاربری، فساد اداری، نبود شفافیت و بیکفایتی برخی مدیران در فرایند تصمیمگیری و صدور مجوزهای قانونی یا غیرقانونی احداث ویلا و اقامتگاههای مسافری در باغات و مزارع روستایی، مراتع و حتی جنگلها، عرصه را برای کشاورزی بیشازپیش محدود کرده است. در برخی از این روستاها به جز چند دُکان هیچ نشانی از شالیزار نیست. روستاهایی که دیگر هیچ نقشی در اقتصاد مولد کشاورزی ندارند و به دهکدهای گران و پر از ویلا مبدل شدهاند. با وجود اینهمه ویلا، بحران مسکن شهرها به این روستاها نیز سرایت و برخی از روستاییان را اجارهنشین کرده است. توسعه نامتوازن و دگردیسی هویت کالبدی جوامع روستایی، پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و بومشناختی نگرانکنندهای به دنبال داشته و علاوه بر تضعیف همبستگی ارگانیکی و انسجام اجتماعی، ظرفیت معیشتی و تولیدی روستاها را نیز متلاشی کرده است. طبق تحقیقات، در شش سال اخیر، روستاییان به سمت مشاغل مزدبگیر و درآمدهای غیرشغلی سوق داده شدند. به گزارش سازمان امور اراضی کشور، در 10 تا 12 سال گذشته بیش از 60 هزار هکتار از اراضی کشاورزی تخریب، ویلاسازی و شهرکسازی شده است.
بدون حمایت همهجانبه از اقتصاد روستا، نمیتوان کشاورز را برای کار و تولید در مزارع و باغات ترغیب و از باقیمانده منابع طبیعی کشور صیانت کرد. دهها سال است که انگیزه کشاورزی تحت تأثیر نظام بهرهبرداری و خردهمالکی کمرنگ شده است. بهرهگیری از تجارب موفق کشورهای هند، ایالات متحده، ژاپن، هلند، کره جنوبی، کنیا، گواتمالا، لهستان، روسیه و چین در حمایت از تعاونیهای کشاورزی و دامی، میتواند این انگیزه را بازگرداند تا زمینه برای تشکیل تعاونیهای خانوادگی، محلی، روستایی و شهرستانی فراهم شود. رونق تعاونیها بدون ارائه تسهیلات بانکی و خدمات زیربنایی دولت برای ساماندهی اراضی کشاورزی و تجمیع و یکپارچهسازی زمینهای کوچک به مزارع بزرگ و اقتصادیکردن کشاورزی ناممکن است.
مزارع زیر 25 هکتار در شرایطی که کشاورز با چالشهای متعددی مانند بالارفتن دستمزد کارگر، گرانی ماشینآلات و تجهیزات، کود، سم و بذرهای بیکیفیت، ناپایداری منابع آب، آلودگیهای زیستمحیطی، حذف یارانهها و کاهش تسهیلات بانکی، ناکارآمدی نظام بازرگانی و تعرفهگذاری، واردات بیرویه و ناترازی نرخ خرید تضمینی برنج با هزینههای تولید و... دستوپنجه نرم میکند، هیچگونه سودآوری و توجیه اقتصادی ندارد.
کود و سم نامرغوب داخلی و خارجی، زیستکُش و آلاینده آب، خاک و محیط زیست است و نهفقط آفات، قارچها، علفهای هرز و... بلکه تمام جانداران مفید را نابود میکند. بنا بر گزارش سازمان جهاد کشاورزی گیلان در مزارع استان گیلان سالانه 93 هزار تن سم و کود شیمیایی مصرف میشود. بهکارگیری عوامل بیولوژیک مانند همزمانی کشت برنج با پرورش ماهی و اردک در شالیزار (بچهماهیان رهاشده در شالیزار، از لاروِ کرم ساقهخوار برنج و جلبکها تغذیه میکنند)، استفاده از حشرات مفید مانند زنبور تریکو گراما و... میتواند جایگزین مناسبی برای آفتکُشهای شیمیایی باشد.
بذر بهعنوان یکی از اﺳﺎسیﺗﺮﯾﻦ ﻧﻬﺎدهها، به طور متوسط 10 درصد در افزایش میزان برداشت برنج مؤثر است. با اینکه هرساله مؤسسه تحقیقات بذر و نهال مدعی تولید و عرضه ارقام جدید بذر گواهیشده برنج با ﺧﻠﻮص ﺑﺎلای 98 درصد، ﻋﺎری از ﺑﺬر ﻋﻠﻒهای هرز، آﻓﺎت و ﺑﯿﻤﺎریﻫﺎی ﺑﺬرزاد، ﻣﻮاد ﺟﺎﻣﺪ و ﻗﻮه ﻧﺎﻣﯿﻪ ﺑﺎﻻی 80 درﺻﺪ با قیمت مصوب است، اما اغلب شالیکاران از این بذرها رضایت ندارند.
کمبود ماشینآلات استاندارد نشاکار و برداشت مکانیزه، گرانی پمپ آب کشاورزی، قطعات یدکی تیلر و تراکتور، پلاستیک، گونی و حملونقل، بالارفتن 30 تا 40 درصد دستمزد کارگر روزمزد و کارمزد هفت تا هشت درصدی تبدیل شلتوک به برنج سفید در شالیکوبی، هزینههای سرسامآوری را بر کشاورز تحمیل کرده است. بیشتر کارخانههای شالیکوبی به جای کارمزد نقدی، برنج سفید از کشاورز دریافت میکنند.
بازرگانی و قیمتگذاری محصولات راهبردی ازجمله برنج نیز همواره با چالشهایی مواجه بوده است. بازار برنج بهویژه در کوتاهمدت بسیار شکننده و مستعد نوسانات قیمتی است؛ نوساناتی که تحت تأثیر متغیرهای متعددی مانند سیاستهای دولت در تنظیم بازار و تعادل نظام عرضه و تقاضا و تعرفهگذاری واردات، تعیینکننده اقتصاد کشاورزی است. این بازار، سالهاست که از ناکارآمدی نظام تعرفهگذاری و مافیای واردات با ارز ترجیحی در رنج است. دسترنج شالیکاران ایرانی به دلیل نوسانات شدید هزینههای تولید، توان رقابت با برنجهای وارداتی بیکیفیت را ندارد. آنها بدون تسهیلات مالی، یارانه و حمایتهای فنی دولت، نمیتوانند این هزینهها را جبران کنند. افزایش چندبرابری هزینهها در سال جاری ازجمله افزایش ۱۳۲ درصدی قیمت کود و... درآمد کشاورزان را بهشدت تقلیل داده است. تولیدکنندگان برنج، ماهانه فقط پنج تا هفت میلیون تومان سود خالص از محل تولید برنج در یک هکتار کسب میکنند و این میزان در برابر زحمات طاقتفرسای آنها بسیار ناچیز است و هرگز کفاف هزینههای تولید را نمیدهد.
طرحهای اخیر دولت برای حمایت از شالیکاران مانند طرح کشت قراردادی برنج و طرح خرید توافقی برنج از سوی سازمان تعاون روستایی و طرحهای کشت قراردادی ترویجی وزارت جهاد کشاورزی، اخذ عوارض از برنجهای وارداتی و الزام واردکنندگان برنج به خرید توافقی برنجهای داخلی به ازای واردات نیز تاکنون راه به جایی نبرده و نتوانسته از مزارع برنج محافظت کند.
براساس آمار گمرک، سال گذشته ۱.۰۵۶ میلیون تُن برنج سفید به ارزش حدود ۱.۲ میلیون دلار فقط از مبادی رسمی کشور ترخیصشده است. این ارز اگر صرف اصلاح ارقام برنج، تسطیح و تجمیع اراضی، تجهیز و نوسازی ماشینآلات کشاورزی و تأمین نهادههای مورد نیاز شالیکاران میشد، با کاهش قیمت تمامشده برنج، تولید آن به بیش از دومیلیونو ۵۰۰ هزار تُن افزایش مییافت. به گفته کارشناسان، مافیای واردات برنج با آمارسازیهای غیرواقعی از میزان مصرف این کالا، مازاد بر نیاز برنج وارد میکند. رسوب برنج وارداتی تا مدتها باعث بیتعادلی در بازار برنج میشود. برنج در مقایسه با دیگر دانهها، ماندگاری بیشتری برای ذخیرهسازی در انبار دارد.
مداخله هدفمند دولت از طریق خرید تضمینی برنج در زمان مناسب، یکی از گزینههای مهم برای دستیابی به این هدف یعنی افزایش عایدی تولیدکننده و کنترل بازار است. در واقع، دولت از طریق مداخله و نظارت بهموقع با هدف قیمتگذاری متعادل و حمایت همزمان از مصرفکننده و تولیدکننده، حذف واسطهها و مشارکت بانکها، اتحادیهها و شرکتهای تعاونی و تشکلهای خصوصی، میتواند بازار برنج را به ثبات برساند.
با وجود تأکید قانونگذار در قانون تضمین خرید محصولات اساسی کشاورزی مبنی بر ابلاغ نرخ رسمی ۳۲ قلم کالای اساسی ازجمله برنج تا پایان تیرماه از سوی شورای قیمتگذاری، تا زمان نگارش این مقاله (31 شهریور)، همچنان نرخ تضمینی خرید برنج اعلام نشده و طبق آمار اتحادیه شالیکوبیداران استان مازندران در هر واحد شالیکوبی به طور متوسط 250 تا 300 تُن برنج سفید انبار شده است.