حسن خدادی/ گفتمان عقلانیتمحور امام خامنهای (مدظلهالعالی) در تمامی ابعاد و در طول زندگی پربرکت ایشان، گفتمانی فراگیر و مورد قبول تمامی جریانهای دلسوز و خدمتگزار نظام بوده است. تأکیدات رهبر معظم انقلاب بر مفهوم عقلانیت و تبیین آن در دیدار دانشجویان، یکی از محوریترین مفاهیم در ادبیات انقلاب اسلامی بود؛ ایشان در اینباره میفرمایند: «امروز راجع به عقل و عقلانیّت و عقلا و عقلای قوم و مانند اینها خیلی حرف زده میشود؛ [میگویند] عقلای دو جناح بنشینند با همدیگر حرف بزنند؛ عقلگرایی. خب ما خیلی موافقیم با عقلگرایی. قرآن هم راجع به عقل خیلی حرف زده، اسلام راجع به عقل خیلی توصیه کرده، امام بزرگوار یکی از بزرگترین عقلای عالم بود؛ اهل عقل بود، اهل تعقّل بود، انقلاب هم انقلاب عقلایی بود با مبانی محکم.» (۱۲/۴/۱۳۹۵) عمدهترین شاخصههای «عقلانیت صحیح» در نگاه رهبری به اختصار در مفاهیم زیر بررسی میشود:
۱ـ اصل خدامحوری؛ انقلاب اسلامی ایران مبتنی بر پذیرش واقعیات موجود بود و اینکه مردم ایران مردمی دینباور و خدامحور هستند و نظام سیاسی آنان باید با تفکرات دینی و اسلامی آنان همسو باشد. گفتنی است، نظام طاغوت، نظامی ضد ارزشهای دینی و ضد خدامحوری بود و با تفکر اسلامی و خدامحوری همسو نبود. بنابراین، عقلانیت صحیح بر اساس خدامحوری شکل میگیرد.
۲ـ حقمداری؛ در واقع، اساس عقلانیت صحیح و اسلامی «حقمداری» است. معظمله در اینباره میفرمایند: «با چهرهها نمیشود حق را تشخیص داد. یک چهره موجه محترم است، اما او نمیتواند شاخص حق باشد. گاهی چهره موجهی مثل بعضی از صحابه پیغمبر راه را عوضی میروند، اشتباه میکنند. باید حق را شناخت.» (2/8/۱۳۸۹)
۳ـ تسلیمناپذیری؛ رهبر فرزانه انقلاب، تسلیمناپذیری را یکی از شاخصههای عقلانیت حاکم بر تصمیمات نظام اسلامی میدانند و میفرمایند: «بعضیها با نام عقلانیت، با نام اعتدال، با نام پرهیز از جنجال و دردسر بینالمللی، میخواهند از مبانی انقلاب و اصول انقلاب کم بگذارند! این نمیشود. این نشانه بیصبری و نشانه خسته شدن است.» (19/6/۱۳۸۷)
۴ـ مبتنی بودن بر مصالح ملی و اسلامی؛ در عقلانیت صحیح، منافع ملی و مصالح عالیه اسلامی مغایر با منافع شخصی، حزبی و گروهی است. بنابراین، منافع ملی و مصالح عالیه اسلامی یکی از شاخصههای عقلانیت صحیح در ایران اسلامی خدامحور بوده است.
۵ـ عدالتطلبی؛ معظمله عقلانیت را ضامن سلامت نهضت عدالتخواهی معرفی میکنند و میگویند: «من میخواهم این نکته را هم عرض کنم که اگر بخواهیم عدالت به معنای حقیقی خودش در جامعه تحقق پیدا کند، با دو مفهوم دیگر به شدت در هم تنیده است؛ یکی مفهوم عقلانیت است؛ دیگر معنویت.» (همان)
۶ـ محاسبهپذیری؛ «عقلانیت و محاسبه که میگوییم، فوراً به ذهن نیاید که عقلانیت و محاسبه به معنای محافظهکاری، عقلگرایی و تابع عقل بودن است. عاقل بودن و خرد را به کار گرفتن با محافظهکاری فرق دارد... اما عقلانیت اینطور نیست؛ محاسبه عقلانی گاهی اوقات خودش منشأ تحولات عظیمی میشود.» (همان)
۷ـ پرهیز از تعصب؛ تداوم انقلاب با تعصب همخوانی ندارد. به عبارتی، تعصب با خدامحوری و فطرت انسانی و ارزشهای انقلاب همخوانی ندارد و مضافاً اینکه چون ارزشهای خدامحوری و اسلامیتخواهی مورد تأیید عقل انسانی و همسو با آن است، عقلانیت صحیح خارج از تعصب است و با آن همخوانی ندارد.
۸ـ پرهیز از شتابزدگی؛ عقلانیت صحیح با اصول و محاسبات تفکر و اصل مشورت همخوانی دارد. مردمسالاری دینی که در کشور ما مشاهده میشود، نمونهای از مدل تصمیمگیری است که هماهنگی و آیندهنگری را لحاظ کرده و بر پرهیز از شتابزدگی و داشتن انسجام در تصمیمات تأکید دارد.
۹ـ مبارزه با سلطه؛ عقلانیت صحیح و اسلامی هرگونه سلطهای را رد میکند. نه باید زیر بار سلطه رفت و نه بر دیگران سلطه راند. حتی اگر حرف حقی داشته باشد، آن را با منطق و استدلال پیش میبرد. با رجوع به بیانات و گفتارهای رهبر معظم انقلاب میتوان به این نتیجه رسید که «ضدّیت با نظام سلطه» هسته مرکزی دکترین ایشان است.