حجت‌الاسلام والمسلمين سعيدي در ششمين جشنواره مالك اشتر نمايندگي ولي‌فقيه در سپاه
 نماینده ولی‌فقیه در سپاه گفت: «امروز دشمن درصدد وارد کردن خدشه به اقتدار جمهوری اسلامی ایران در دفاع و پشتیبانی از جبهه مقاومت اسلامی، در جبهه‌هايي همچون سوریه، فلسطین، عراق، لبنان، غزه و یمن است.»
به گزارش خبرنگار صبح‌صادق حجت‌الاسلام والمسلمین علی سعیدی، نماینده ولی‌فقیه در سپاه در ششمین جشنواره مالک اشتر نمایندگی ولی‌فقیه در سپاه، پاسداری از انقلاب اسلامی را امانتی الهی و تکلیف و رسالتی خطیر توصیف کرد و اظهار داشت: «حوزه نمایندگی ولی‌فقیه در مجموعه سپاه مسئولیت سنگینی را در هدایت افکار پاسداران در حفظ و حراست از دستاوردهای انقلاب، مصالح نظام و نیز پیروی از فرامین فرمانده معظم كل قوا و توجه به منویات و دغدغه‌های معظم‌له برعهده دارد.»
وی افزود: «رهبر معظم انقلاب(مدظله‌العالی) در سال‌های اخیر به موضوعات مهمی، همچون استحکام ساخت درونی قدرت، استکبارستیزی، جهاد کبیر، انقلابی‌گری، نفوذ و تحریف حضرت امام(ره) اشاره و تأکید کرده‌اند که بیان این مسائل مبیّن عمق دغدغه معظم‌له نسبت به آن است.»
نماینده ولی فقیه در سپاه با بیان اینکه در شرایط حساس و پیچیده‌ای به سر می‌بریم، گفت: «امروز دشمن عمق استراتژیک ما را هدف قرار داده و درصدد وارد کردن خدشه به اقتدار جمهوری اسلامی ایران در دفاع و پشتیبانی از جبهه مقاومت اسلامی در جبهه‌هايي، همچون سوریه، فلسطین، عراق، لبنان، غزه، یمن و ساير جبهه‌ها است.»
وی ادامه داد: «امروز استکبار جهانی پس از جنگ‌های سخت و نیابتی، تهاجم فرهنگی و جنگ نرم و توطئه و تحریم در عرصه‌های مختلف راهبرد تعامل را در برابر ایران اسلامی در پیش گرفته که در این شرایط ایستادگی، شجاعت و برخورداری از بصیرت انقلابی راه مقابله با زیاده‌خواهی‌های دشمنان خواهد بود.»
حجت‌الاسلام والمسلمين سعیدی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به اهمیت موضوع «اشراف» در نیروهای مسلح، تصریح کرد: «وقوف فرمانده و مسئول به عمق مأموریت رده تحت امر خود، آشنایی با آسیب‌ها، نواقص و مشکلات به‌طور واقعی و ملموس و انتقال تجربیات به نسل جوان و ایجاد انگیزه برای رفع معایب و تقویت شاخصه‌‌های برتری و نقاط قوت که به افزایش بهره‌وري کار منجر می‌شود، از جمله فواید «اشراف» است.»
وي در بخش پاياني صحبت‌هاي خود پس از بيان چند تذكر، به موضوع انتقال تجربيات به نسل‌هاي جديد سپاه اشاره كرد و افزود: «امروز پس از حدود 37 سال عمر كاري سپاه پاسداران انقلاب اسلامي حجم زيادي از نيروهاي جديدالورود وارد سپاه شده و جايگزين نيروهاي با تجربه گذشته شده يا مي‌شوند، بر همين اساس مسئولان نمايندگي ولي‌فقيه در رده‌ها موظف هستند روند انتقال تجربيات از نيروهاي قديمي به نيروهاي جديد را رصد كرده تا به بهترين وجه انجام شود و رده‌ها از تجربيات گرانبهاي نيروهاي قديمي استفاده كرده و در ادامه روند كار به مشكل برنخورند.»
در ابتداي اين مراسم سرهنگ مرادخاني، مسئول دبيرخانه اشراف نمايندگي ولي‌فقيه در سپاه گزارشي از روند اجرايي جشنواره ششم ارائه كرد. 
وي با اشاره به روند ارزيابي‌ها در كميسيون‌هاي جشنواره افزود:‌ «لازم مي‌دانيم از تلاش‌ها و زحمات نماينده ولي‌فقيه در سپاه و جانشين ايشان حجت‌الاسلام والمسلمين حاجي‌صادقي به عنوان رئيس شوراي عالي اشراف نمايندگي ولي‌فقيه در سپاه به دلیل همكاري‌ها و راهنمايي‌هاي‌شان كمال تشكر را داشته باشيم.»
مرادخاني در ادامه به جمع‌بندي نتايج ارزيابي‌ها در مجموعه ‌نمايندگي‌هاي ولي فقيه در رده‌ها پرداخت و گفت: «تمام نتايج حاصله از ارزيابي‌ها به تفكيك رده‌ها و سپاه‌هاي استاني و به صورت خلاصه شده در اختيار نماينده ولي‌فقيه در سپاه قرار داده شده تا وضعيت كلي نمايندگي ولي‌فقيه در سپاه به همراه جزئيات در اختيار ايشان باشد.»
در پایان این مراسم از مسئولان و مدیران موفق‌تر در رده‌های مختلف نمایندگی ولی‌فقیه در سپاه با اهدای لوح سپاس تقدیر به عمل آمد. 


  دکتر یدالله جوانی/  برقراری امنیت، ثبات و آرامش، خواسته اصلی هر ملت از دولت خود می‌باشد. به‌طور قطع در صدر خواسته‌ها و مطالبات مردم ایران از نظام جمهوری اسلامی، تأمین امنیت ملی و آرامش داخلی است. مردم می‌خواهند با آسودگی‌خاطر و در آرامش زندگی کرده و بدون داشتن دغدغه‌های امنیتی به کسب‌وکار و برنامه‌ریزی برای آینده خود و فرزندان‌شان بپردازند. در جهان امروز، برخورداری از چنین وضعیتی، بدون داشتن قدرت ممکن نیست. کشورها و ملت‌هایی که به دلایل گوناگون با تهدیدات دشمنان خود روبه‌رو هستند، شرایط لازم برای تداوم حیات و بقای آنها، داشتن قدرت مناسب برای پاسخگویی به تهدیدات است.
قدرت مناسب نظامی برای پاسخگویی به تهدیدات دشمن را می‌توان به دو بخش دفاعی و تهاجمی تقسیم‌ کرد. رهبر معظم انقلاب در بازدید از نمایشگاه دستاوردهای صنایع دفاعی و نظامی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح در هفته گذشته، بر ضرورت افزایش توان دفاعی و توان تهاجمی کشور به صورت توأمان تأکید کردند. معظم‌له درباره ضرورت افزایش توان و گسترش صنایع دفاعی فرمودند: «در شرایطی که قدرت‌های زورگوی دنیا، چتر قدرت خود را گسترانیده‌اند و هیچ رحمی در وجود آنها به چشم نمی‌خورد و علناً مجلس عروسی و بیمارستان را به بهانه مبارزه با تروریسم بمباران می‌کنند و صدها انسان بی‌گناه را به خاک و خون می‌کشند و به هیچ سازمان و نهادی هم پاسخگو نیستند، باید توان و قدرت دفاعی را افزایش داد تا قدرت‌های زورگو، احساس تهدید کنند.» این یک واقعیت تلخ است که طی یک دهه گذشته، بارها و بارها در دو کشور پاکستان و افغانستان، اجتماعات مردم مسلمان و اماکن و محل‌هایی چون بیمارستان‌ها، به بهانه‌های واهی از سوی آمریکایی‌ها بمباران شده و صدها نفر از مردم بی‌گناه به خاک و خون کشیده شده‌اند. این وضعیت در عراق و سوریه هم به گونه‌ای دیگر رقم می‌خورد. به طور قطع، اگر در ایران، دشمن بی‌رحمی چون آمریکا قادر به انجام چنین جنایت‌هایی نیست، به دلیل قدرت دفاعی و توان پاسخگویی به تهدیدات جمهوری اسلامی ایران است. اگر آمریکایی‌ها از بابت قدرت پاسخگویی ایران نگران نبودند و جمهوری اسلامی و ملت ایران را در دفاع از خود ناتوان ارزیابی می‌کردند، به جای بحران‌آفرینی در افغانستان، عراق، سوریه، یمن و دیگر نقاط جهان، ایران را مورد تهاجم قرار می‌دادند. طی یک دهه گذشته، مقامات ایالات متحده و رژیم کودک‌کش صهیونیستی، هیچ ملت و کشوری را به اندازه ایران تهدید نکرده‌اند. دلیل اصلی عملی نشدن تهدیدات دشمنان علیه ملت ایران، اقتدار دفاعی و قدرت بازدارندگی نظامی جمهوری اسلامی ایران بوده است. برای بازداشتن دشمن در آینده از دست زدن به هر نوع ماجراجویی علیه ملت ایران با هدف بر هم زدن امنیت و ثبات کشور، باید توسعه قدرت دفاعی دنبال شود.
با توجه به نیات شوم دشمنان درباره ملت ایران، باید به‌گونه‌ای قدرت نظامی کشور را افزایش داد که بدخواهان احساس تهدید کنند. برای پدیدآمدن چنین احساسی در دشمنان، باید علاوه بر تقویت قدرت دفاعی کشور، قدرت و توان تهاجمی کشور نیز، به صورت چشمگیری متناسب با شرایط و موقعیت دشمنان افزایش یابد. دلیل افزایش قدرت و توان تهاجمی کشور را رهبر معظم انقلاب در دیدار مسئولان، مدیران و کارشناسان وزارت دفاع، با صراحت بیان داشتند. معظم‌له در این دیدار که در حاشیه بازدید از نمایشگاه دستاوردهای صنایع دفاعی و نظامی انجام گرفت؛ با اشاره به موقعیت راهبردی جمهوری اسلامی ایران و همچنین حساسیت منطقه غرب آسیا و طمع دائمی قدرت‌های سلطه‌گر به این منطقه، فرمودند: «برای تأمین امنیت ملت، کشور و آینده، باید علاوه بر توان دفاعی، توان تهاجمی را نیز افزایش داد.»
بر اساس دکترین امنیت ملی و سیاست دفاعی جمهوری اسلامی ایران، کاملاً هدف از افزایش قدرت و توان تهاجمی کشور مشخص است. ایران با افزایش توان تهاجمی خود، به دنبال آغاز جنگ علیه هیچ کشوری نیست. مقامات جمهوری اسلامی و فرمانده کل قوا حضرت آیت‌الله‌العظمی امام خامنه‌ای (مدظله‌العالی)، بارها بر این نکته تأکید کرده‌اند که ایران آغازکننده هیچ جنگی نخواهد بود. بنابراین، هدف از افزایش توان تهاجمی کشور متناسب با تهدیدات و تجاوزهای نظامی احتمالی، به دست آوردن قدرت پاسخگویی با زدن «ضربه متقابل» است. این نوع قدرت و دفاع، ماهیت بازدارندگی دارد. اگر دشمنان ملت ایران بدانند پاسخ تجاوز به جمهوری اسلامی را در خاک و سرزمین خود در هر گوشه از عالم که باشند دریافت خواهند کرد، آن‌گاه در محاسبات خود، خسارت‌های ناشی از این پاسخ را، لحاظ خواهند کرد. مفهوم ضربه متقابل، فراتر از دفاع در جغرافیای کشور و مقابله در این جغرافیا با متجاوز است. مصداق و نمونه قابل درک از ضربه متقابل موردنظر جمهوری اسلامی، همان است که رهبر فرزانه و حکیم انقلاب اسلامی چند سال پیش، در پاسخ به تهدیدات صهیونیست‌ها، قریب به این مضمون فرمودند که در صورت هر نوع اقدامی علیه ملت ایران، تل‌آویو و حیفا با خاک یکسان خواهد شد. این تهدید ایشان، یک تهدید معتبر، همراه با پشتوانه برای اجرا، از نظر قدرت پاسخگویی و عزم و اراده برای زدن ضربه متقابل بود. قدرت و توان تهاجمی کشور برای زدن ضربه متقابل، آنچنان باید افزایش پیدا کند که هر دشمنی برای انجام تجاوز به ایران، خسارات دریافتی در خاک خود را، به مراتب بیشتر از منافع تجاوزش برآورد کند. به یقین در پرتو چنین توان دفاعی و توان تهاجمی است که ملت ایران از امنیتی قابل قبول برخوردار خواهد بود و با آسودگی‌خاطر زندگی خواهد کرد.


 محمد مرادی/ تجاوز 17 ماهه عربستان به همراه برخی دیگر از کشورهای عربی به یمن با شکست کامل روبه‌رو شده است و کشورهای حامی عربستان، به‌ویژه آمریکا به دنبال نجات آل‌سعود از باتلاق یمن هستند؛ چرا که انقلابیون یمنی توانسته‌اند استان‌های جنوبی عربستان را به نقطه آسیب‌پذیر و قابل نفوذ تبدیل کنند. در این میان یکی از عوامل پیروزی انقلابیون یمن، بی‌شک موشک‌های مختلف بوده است. موشک‌های با برد مختلف سبب شده است و مرزهای جنوبی عربستان تحت شدیدترین تهدیدها قرار بگیرد و انصارالله در مذاکرات سیاسی از موضع برتر مذاکره کند. در این مطلب به توان موشکی انصارالله نگاهی خواهیم داشت.
یمن مانند بسیاری دیگر از کشورها، توانایی نظامی واقعی خود را گزارش نکرده و اطلاعات دقیقی از این توان وجود ندارد؛ اما مشخص است که ارتش این کشور از چند دهه پیش تاکنون از طیف مختلفی از موشک‌های میان‌برد بالستیک اسکاد و فراگ و همچنین توپخانه راکتی ۳۳۳ میلی‌متری استفاده می‌کند. نوع و میزان موشک‌هایی که ارتش یمن در اختیار دارد، عبارتند از:
راکت‌های فراگ: راکت‌های کوتاه‌برد فراگ ۷ اگرچه از جمله قدیمی‌ترین موشک‌های جهان هستند، اما به دلیل غیرهدایت‌پذیر بودن و سیستم نشانه‌گذاری مکانیکی، امکان رهگیری آن از طریق سامانه‌های ضد بالستیک پاتریوت و کوتاه‌برد عربستان وجود ندارد. آمار دقیقی از این راکت‌ها در اختیار نیست، ولی ارتش یمن این راکت‌ها را در زرادخانه‌های خود دارد.
موشک‌های بالستیک اسکاد-بی و سی: موشک‌های بالستیک اسکاد-بی و اسکاد-سی که چند سال پیش  عبدالله صالح ۱۵ فروند از کره‌شمالی خریداری کرده است، اصلی‌ترین سلاح‌های موشکی یمن به شمار می‌آیند. این موشک‌ها با برد بیش از ۳۰۰ کیلومتر، توان هدف قرار دادن تمامی پایگاه‌های نظامی عربستان در جنوب را دارند. گفتنی است، روز ۹ تیر ماه 94 پایگاهی در استان ریاض، هدف موشک اسکاد قرار گرفت. این پایگاه در عمق ۳۵۰ کیلومتری این کشور قرار داشت، به این معنا که فاصله این پایگاه تا نقطه صفر مرزی، ۳۵۰ کیلومتر است.
قاهر ۱:  موشکی بالستیک است که می‌تواند اهداف را در فاصله ۵۰۰ کیلومتری با دقت مورد هدف قرار دهد. این موشک اولین بار در ۲۱ آذر ماه 94 رونمایی و به سوی پایگاه نظامی خالد‌بن‌عبدالعزیز در حوالی شهر «خمیس مشیط» در جنوب عربستان شلیک شد و با موفقیت به هدف اصابت کرد.  
توشکا: توشکا  یک موشک بالستیک تاکتیکی ساخت «اتحاد جماهیر شوروی سابق» بوده که دارای بیش از شش متر طول، بیش از ۶۵ سانتی‌متر قطر، موتور سوخت جامد،۱۸۰۰ تا ۲۰۰۰ کیلوگرم وزن و برد ۷۰ تا ۱۸۰ کیلومتر است. ارتش یمن بارها از این موشک در جنگ علیه متجاوزان استفاده کرده است.
برکان 1: مهم‌ترین موشک یمن که 12 شهریور 95 رسانه‌ای شد، برکان 1 است. وزارت دفاع یمن با انتشار اطلاعیه‌ای از شلیک موشکی جدید با برد بالای 800 کیلومتر به عمق خاک عربستان خبر داد و گفت که این موشک، پیام هشدارآمیزی به عربستان است. وزارت دفاع یمن اعلام کرد موشک «برکان 1» (آتشفشان 1) به عمق عربستان شلیک شده و این کشور را از ادامه تجاوز بر حذر می‌دارد و با این موشک، نسل جدیدی از موشک‌های یمن را پرده‌برداری می‌کند. «برکان 1» از نوع موشک‌های بهینه‌سازی شده اسکاد به دست نیروهای یمنی است. کلاهک جنگی موشک برای تخریب پایگاه‌های نظامی بزرگ طراحی شده است و بُرد آن به بالای 800 کیلومتر می‌رسد که در مرکز توسعه و پژوهش‌های موشکی وزارت دفاع یمن ساخته شده است.  
در واقع، توان موشکی انصارالله سبب شده است که عربستان به دنبال فرسایشی کردن جنگ برود. افزون بر موشک‌های ذکر شده، موشک زلزال نیز از موشک‌های قدرتمند یمن است که تاکنون بارها مواضع سعودی را هدف قرار داده است. رونمایی از موشک برکان 1 با برد 800 کیلومتری به این معناست که تمام مناطق جنوبی عربستان در زیر آتش موشکی انقلابیون یمن قرار دارد.

صاحب‌نظران در گفت‌وگو با صبح صادق تبیین کردند
سیدمحمد مشکوه‌الممالک/ رهبر معظم انقلاب در دیدار با اعضای هیئت دولت درباره اهمیت فضای مجازی و شبکه ملی اطلاعات فرمودند: «یک نکته‌ دیگر هم مسئله‌ فضای مجازی است که من می‌خواهم خواهش کنم از جناب آقای رئیس‌جمهور این [را دنبال کنند]؛ چون فضای مجازی واقعاً یک دنیای رو به رشد غیرقابل توقف است؛ یعنی واقعاً آخر ندارد، آدم هرچه نگاه می‌کند، آن چیز اول بلا آخر، فضای مجازی است. هر چه انسان پیش می‌رود در این فضا، این همین‌طور ادامه دارد...» اما آن شبکه‌ ملی اطلاعات را ـ که خیلی مهم است آن شبکه‌ داخلی ـ ما هنوز پیش نرفته‌ایم؛ خب، با اینکه آقای واعظی هم معتقد به این قضیه هستند و دوستان همه معتقدند به این قضیه، اما این پیشرفت نداشته؛ این را بایستی ان‌شاءالله دنبال کنیم که ضربه‌های بی‌جبرانی نزنیم.» خبرنگار هفته‌نامه صبح صادق در این زمینه گفت‌وگویی را با سه نفر از صاحب‌نظران این عرصه انجام داده است که شما را به خواندن آن دعوت می‌کنیم.
شبکه ملی اطلاعات ناشناخته مانده است
دکتر سید سعیدرضا عاملی*
می‌توان گفت شبکه ملی اطلاعات یک شاخص محوری برای توسعه و پیشرفت کشورها است. در واقع، یکی از مهم‌ترین ملاک‌های توسعه کشورها، توسعه شبکه ملی اطلاعات است. در بسیاری از کشورهای پیشرفته از جمله خود آمریکا مراکز ملی داده وجود دارد که داده‌های بزرگی مانند داده‌های جغرافیایی، رادارها، آمارها، جی‌پی‌اس و ترافیک کشور، اطلاعات و آمار نفوس و مسکن، داده‌های پزشکی همگی در این مرکز نگهداری و مدیریت می‌شود.
این ابهاماتی که در شبکه ملی اطلاعات ایجاد می‌کنند، دقیقاً برای این است که یک مانعی برای توسعه و پیشرفت ایجاد کنند، وگرنه تمام ابعاد این شبکه پیشرفت‌گرایانه و با هدف تسهیل نظام شهروندی و ارائه خدمات بهتر است.
همان‌گونه که رهبر معظم انقلاب در دیدار با هیئت دولت اشاره فرمودند، در فضای مجازی ظرفیت متمایل به بی‌نهایتی وجود دارد که وقتی‌ این ظرفیت را به فعلیت درآوریم مانع از استفاده‌های منفی می‌شود، یا حداقل استفاده منفی را کاهش می‌دهد. هنگامی که فرد تنها به دلیل سرگرمی‌ از شبکه‌های اجتماعی و اینترنت استفاده می‌کند، قطعاً تهدیدهای این شبکه‌ها متوجه وی می‌شود؛ اما اگر دامنه استفاده را گسترش دهیم، یعنی مشاغل وارد شبکه‌های اجتماعی شده و شبکه‌های اجتماعی به شبکه‌های مهارتی تبدیل شوند و یک ظرفیت اجتماعی برای انجام کارهای بزرگ باشند، شبکه‌های اجتماعی از حالت سرگرمی صرف خارج شده و بستری برای کار گروهی و استفاده فراگیر از منابع انسانی می‌شوند.
پس از توسعه ظرفیت‌های اشتغال مثبت؛ مهم‌ترین عامل بازدارنده برای شبکه‌های اجتماعی قانون و مقررات است. پایه جرم؛ وجود قانون است؛ از این رو ابتدا نیازمند اعمال قانون و سپس تصویب نظام قوانین و مقررات جدید برای ارتباطات شبکه‌ای هستیم. به طور حتم سطح جرم در فضای مجازی به دلیل قلمرو تأثیرگذاری بالاتر از جرم فردی در محیط فیزیکی و حضوری است.
محیط مجازی محیطی است که با هدف به مشارکت درآوردن همگان به وجود آمده است و ساختار غیر مرکزی دارد. این به آن معناست که محیط در رابطه با تولید و مصرف از یک ظرفیت فراگیر و پویا برخوردار است؛ لذا امکان استفاده مثبت و منفی از ظرفیت پراکنده در آن کاملاً مهیا است.
دولت طی چند سال گذشته اقدامات مثبت و گسترده‌ای انجام داده است که یکی از مهم‌ترین آنها تلاش برای تأسیس شبکه ملی اطلاعات است. اما هنوز با آنچه مطلوب است فاصله بسیار زیادی داریم و اقدامات ما با ضرورت‌های توسعه‌ای تناسبی ندارد. ما نیازمند توسعه دانش، آگاهی عمومی، آشنایی به نظام‌های حقوقی و سرمایه‌گذاری گسترده در فضای مجازی هستیم. لازم است در مبانی و راهبرد‌های بودجه‌ریزی کشور و ریل‌گذاری‌های فناوری یک تجدیدنظر اساسی صورت بگیرد. در حقیقت به یک رخداد بزرگ اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در این حوزه نیاز داریم.
*  عضو شورای عالی فضای مجازی

باید قاعده زمین فوتبال شیب‌دار را عوض کرد 
حجت‌الاسلام نصرالله پژمان‌فر*
فضای مجازی یکی از فضاهایی است که زندگی ما انسان‌ها به شدت با آن ارتباط عمیقی پیدا کرده و هر چه می‌گذرد ارتباط ما با این فضا بیشتر می‌شود. اگر توجه کنیم می‌بینیم که بخش زیادی از اتفاقاتی که در زندگی ما می‌افتد با فضای مجازی مرتبط است. گاهی ما به سادگی از کنار این مسائل عبور می‌کنیم، در صورتی که باید به این موضوع توجه اساسی داشته باشیم.
در واقع، نمی‌توان تأثیر فضای مجازی را انکار کرد؛ چرا که به بخشی از روزمرگی ما تبدیل شده است. ما در این موضوع باید مدیریت لازم را داشته باشیم و باید تلاش کنیم که حدود و حریم ما حفظ شود. 
با توجه به اهمیت موضوع فضای مجازی، مدیریت این فضا بسیار مهم است که تنها با راه‌اندازی شبکه ملی اطلاعات محقق خواهد شد؛ اما تلاش‌های چند ساله ما، تاکنون بی‌فایده و بی‌نتیجه بوده است. راه‌اندازی شبکه ملی اطلاعات یک فرصت مغتنم برای اشتغال‌زایی است و دولت می‌تواند از این راه علاوه بر ایجاد چندین هزار شغل، جلوی به غارت رفتن سرمایه‌های مالی کشور را هم بگیرد؛ اما متأسفانه تاکنون این اتفاق نیفتاده
 است.
البته،‌ پس از تلاش‌های مکرر حرکتی را در راستای راه‌اندازی شبکه ملی اطلاعات آغاز کرده‌اند که می‌تواند جنبه اقتصادی، فرهنگی و امنیتی داشته باشد. امروزه کشورهای مطرح جهان در زمینه اینترنت، به راه‌اندازی شبکه ملی اطلاعات داخلی خودشان اصرار دارند. در کشورهایی مانند کره جنوبی که پرسرعت‌ترین و بیشترین مصرف اینترنت را دارد، 93 درصد از بهره‌برداری آن از شبکه ملی خودشان است و بیشترین خدمات را به مردم کشورشان می‌دهند و تنها 7 درصد از اینترنت خارجی استفاده می‌کنند.
آمریکا با استفاده از رسانه‌های مجازی خود جنگی نابرابر را با کشور ما راه انداخته است که این جنگ با وضع فعلی مانند زمین فوتبال شیب‌داری است که تا هر زمان هم که بخواهیم نمی‌توانیم به آن گل بزنیم و ناگزیر بازنده می‌شویم. متأسفانه مسئولان در این امر کوتاهی می‌کنند، در حالی که اصلاً مسئله پیچیده‌ای نیست، تنها باید درست مدیریت شود تا بتوانیم پیروز میدان باشیم.
شبکه ملی اطلاعات اقدامی است تا مردم بتوانند از فضای مجازی با قیمتی ارزان‌، کیفیت و امنیت بالا از آن استفاده کنند. به دلیل کوتاهی که دولت‌ها در راه‌اندازی اینترنت داشته‌اند حداقل ده برابر قیمت واقعی آن پول صرف شده، در حالی که هم کیفیت آن بسیار پایین است و هم مسائل امنیتی مطرح است که با راه‌اندازی این شبکه همه این خدمات را می‌توان به بهترین شکل ارائه
 کرد.
* عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی

شبکه ملی اطلاعات اینترانت نیست، اینترنت است
روح‌الله مؤمن‌نسب*
شبکه ملی اطلاعات بر مبنای دستور رهبر معظم انقلاب باید اینترنت بوده و چهار ویژگی سالم‌بودن، سرعت، امنیت و ارزان‌بودن را داشته باشد. در حال حاضر شبکه ملی اطلاعات، شبکه دولتی وزارت ارتباطات است، نه شبکه ملی اطلاعات. بر اساس قانون، شبکه ملی اطلاعات باید تصویب شورای عالی فضای مجازی و زیر نظر مرکز ملی فضای مجازی کشور راه‌اندازی شود و برای راه‌اندازی شبکه ملی اطلاعات طبق دستور کتبی امام خامنه‌ای باید یک تحقیقات ملی صورت بگیرد.
در نتیجه، چیزی که به اسم شبکه ملی اطلاعات راه‌اندازی شده، یک شبکه داخلی است. چند سال است که قانون برنامه پنجم توسعه ماده 46 یا 47 نتوانسته آن را اجرا کند، نتیجه اینکه وزارت ارتباطات تمایل کافی به ایجاد شبکه ملی اطلاعات ندارد. 
این طرح در کشورهای دیگر نیز اجرا شده است، برای نمونه آلمان و حوزه شنگن در غرب اروپا مدت‌هاست که شبکه ملی اطلاعات خود را راه‌اندازی کرده‌اند، فرانسه، کره جنوبی، چین، روسیه، برزیل، بلژیک، هلند و دیگر کشورها شبکه ملی اطلاعات دارند. در واقع، کشورهای مختلفی هستند که این شبکه را ایجاد کرده‌اند و اتحادیه اروپا تا پایان سال 2015 شبکه ملی اطلاعات را تکمیل می‌کند.
بر اساس سندی که منتشر شده است در ماه 14 میلیارد بسته داده و بسته اطلاعاتی از کشور خارج می‌شود. در نتیجه، برای جلوگیری از این حجم جاسوسی، برای اینکه مردم سرعت بالای اینترنت را تجربه کنند، از امنیت اطلاعات‌شان مطمئن شوند، برای اینکه موضوع هک در کشور از بین برود، یا خیلی کم شود و قیمت اینترنت کاهش یابد، شرکت ارتباطات باید زیرساخت و اتصالاتش را از تولید ترافیک بردارد و در جاهای حاکمیتی نظارت داشته باشد و یک تقسیم کار ملی صورت بگیرد.
شورای عالی فضای مجازی هرچه سریع‌تر باید طرح مفهومی شبکه ملی اطلاعات را تکمیل کند و بر مبنای مدل مفهومی، مدل اجرایی و تقسیم کار ملی صورت بگیرد. در غیر این صورت اگر شرکت‌های خارجی مجری شبکه ملی اطلاعات باشند و بر مبنای قانون اجرا نشده باشد، نه تنها سودی برای کشور ندارد؛ بلکه می‌تواند برای کشور خطرناک باشد. فرض کنید تجمیع اطلاعات که اسمش شبکه ملی اطلاعات است در دستگاه‌هایی ذخیره شود که امنیت نداشته باشد و هکرهای خارجی بتوانند از تمام این اطلاعات به راحتی رونوشت بگیرند، به یقین چنین دستگاهی امنیت ندارد و وضعیت حال بهتر از آن است؛ چرا که در وضعیت حال ما می‌دانیم که اطلاعات‌مان خارج می‌شود و رعایت می‌کنیم و اگر اطلاعات روی دستگاه‌‌های ناامن تجمیع شود و آن‌وقت از طریق دستگاه‌های دشمن رونوشت گرفته شود، دیگر امنیت مفهومی ندارد.
در نتیجه؛ اولاً شبکه ملی اطلاعات اینترانت نیست، اینترنت است. ثانیاً اینترنت در کشور باید سالم، سریع، ایمن و ارزان باشد. ثالثاً طبق دستور صریح رهبر فرزانه انقلاب شبکه‌های ملی اطلاعات باید با تصویب شورای عالی فضای مجازی و زیر نظر مرکز ملی فضای مجازی کشور و طی یک اتحاد ملی اجرا شود، وگرنه خاصیتی ندارد و این شبکه هم نمی‌تواند شبکه ملی اطلاعات باشد. 
* معاون اسبق مرکز رسانه‌های دیجیتال

  حسین عبداللهی‌فر/  شایعه‌سازی‌های گسترده و راه‌اندازی فضای رسانه علیه شهردار تهران که این روزها با وجود هشدار رهبر معظم انقلاب به دولتمردان به منظور پرهیز از ورود شتابزده به رقابت‌های انتخاباتی با ورود وزیر کشور برای بررسی موضوع و مجلس شورای اسلامی با طرح تحقیق و تفحص و ساختن مفاهیمی، چون املاک نجومی به جای حقوق‌های نجومی و... با دو هدف عمده صورت می‌گیرد.
یکی، فرار از پاسخگویی نسبت به عملکرد دولت در مقابله با حقوق‌های نجومی و فرافکنی در این موضوع به جای برخورد جدی و ریشه‌یابی علل آن؛
دوم، بهره‌برداری سیاسی و انتخاباتی به منظور حذف رقبای انتخاباتی و جلوگیری از شکست احتمالی.
کسانی که هدف دوم را دنبال می‌کنند، از ابتدا طرح موضوع فیش‌های نجومی را محصول اتاق فکر گروه و جریان رقیب خود توصیف کرده و معتقد بودند، با وجود هیاهویی که بر سر ورود احمدی‌نژاد صورت می‌گیرد، گزینه اصلی رقبای روحانی شهردار فعلی تهران است، با این‌گونه تحلیل‌های انتخاباتی بود که محمدباقر قالیباف از حدود دو ماه پیش نوک پیکان تخریب‌های رسانه
 قرار گرفت.
آنچه سبب تشدید روند تخریب‌ها شده است، شاید این تحلیل باشد که برای غلبه بر روحانی پروژه اصولگرایان وارد کردن همزمان احمدی‌نژاد و قالیباف باشد که در این صورت توان اصلاحات و اعتدال در حد رقابت توأم با تخریب هر دوی آنها نخواهد بود. از همین رو، روزنامه «آرمان» (شنبه 13 شهریور) ورود همزمان قالیباف و احمدی‌نژاد را از قول یک از چهره‌های وابسته به اصولگرایان به تیتر یک خود تبدیل کرد و در تشریح این وضعیت می‌نویسد: «حضور آقای قالیباف و آقای احمدی‌نژاد در انتخابات آینده بسیار جدی است. در صورتی که آقای قالیباف و احمدی‌نژاد به صورت همزمان در انتخابات حضور پیدا کنند، احتمال عدم موفقیت آقای روحانی در انتخابات زیاد خواهد بود. در چنین شرایطی احتمال اینکه انتخابات ریاست جمهوری به دور دوم کشیده شود، بالاست. در نتیجه آقای احمدی‌نژاد و آقای قالیباف در دور دوم انتخابات با هم رقابت خواهند کرد.»
با همین نگاه «شرق» نیز در سرمقاله‌ای با عنوان «این هیولا با قالیباف چه خواهد کرد؟» خطر ورود قالیباف را بسیار جدی تلقی کرد و به وی هشدار داد، اگر شهرداری تهران برای احمدی‌نژاد خوش‌یُمن بوده، برای کرباسچی عاقبتی جز زندان نداشته و در واقع به گونه‌ای اهداف بررسی موضوع در وزارت کشور و اصرار فراکسیون امید مجلس به تحقیق و تفحص را نوعی تهدید وی قلمداد می‌کند که با انصراف از نامزدی می‌توان جلوی آنها را نیز
 گرفت.
سردبیر «شرق» به منظور تبیین هر چه بهتر هراس دولت از ورود قالیباف، موضوع مناظره در انتخابات گذشته را یادآور شد و نوشت: «مناظره انتخاباتی روحانی و قالیباف فراتر از یک مناظره انتخاباتی بود و از منازعه‌ای حقوقی در آینده خبر می‌داد. در واقع، روحانی می‌دانست با یک نامزد رقیب روبه‌رو نیست؛ بلکه با شهرداری مواجه است که فقط شهردار نیست و اگر پیروز شود، با گفتمان مسلطی درگیر خواهد بود که خالق آن کسی جز قالیباف نیست.»
ناگفته پیداست که اهدافی چون فرافکنی سیاسی و بهره‌برداری انتخاباتی نه‌تنها مشکلی را حل نخواهد کرد؛ بلکه آسیب‌های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی ناشی از پدیده شوم حقوق‌های نجومی، به‌ویژه بی‌اعتمادی مردم به نظام را افزایش خواهد داد.

  محمد نوری/ نمایندگان مجلس شورای اسلامی در نشست علنی سوم شهریور و در جریان بررسی لایحه اصلاحیه بودجه سال 95 کل کشور، با پیشنهاد غلامرضا تاجگردون، از نمایندگان نزدیک به دولت مبنی بر الحاق یک تبصره به ماده واحده این لایحه با 148 رأی موافق، 45 رأی مخالف و 8 رأی ممتنع از مجموع 238 نماینده حاضر در صحن موافقت کردند که بر اساس این مصوبه به دولت اجازه داده می‌شود تا مبلغ پنج میلیارد دلار از دولت روسیه وام دریافت کند. تصویب این تبصره با مخالفت برخی از نمایندگان مواجه شد و در اظهاراتی آن را مغایر با قانون اساسی عنوان کرده‌اند.
بر اساس این تبصره الحاقی «به دولت اجازه داده می‌شود با رعایت سقف مقرر در تبصره ۳ قانون بودجه سال ۱۳۹۵ کل کشور»، تا مبلغ پنج میلیارد دلار وام از دولت روسیه برای طرح‌های تملک دارایی‌های سرمایه‌ای با شرایط زیر اخذ کند:
۱ـ وام دریافتی صرفاً به طرح‌های تملک دارایی‌های سرمایه‌ای امور زیربنایی و تولیدی پیوست شماره یک قانون بودجه کل کشور با اولویت انرژی‌های نو، هسته‌ای، نیرو، راه‌آهن، بزرگراه‌ها، سدها، شبکه‌های آبیاری و طرح‌های انتقال آب اختصاص ‌یابد.
۲ـ طرح‌های موضوع بند ۱ با پیشنهاد سازمان برنامه و بودجه کشور به تصویب هیئت وزیران برسد.
۳ـ نحوه اعمال حساب وام دریافتی، تعیین مدت بازپرداخت و میزان سهم ساخت داخلی و سایر شرایط وام به پیشنهاد مشترک وزارت امور اقتصاد و دارایی، بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، سازمان برنامه و بودجه کشور به تصویب هیئت وزیران برسد.
این اقدام درحالی صورت می‌گیرد که به گفته محمد دهقان، عضو کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس شورای اسلامی، در تاریخ انقلاب اسلامی برای اولین بار است که مجلس مجوزی برای استقراض دولت از کشورهای خارجی صادر می‌کند. در گذشته وام‌هایی با عنوان فاینانس برای پروژه‌ها و قراردادها اخذ شده بود، اما اینکه مجلس رأساً مجوز دریافت وام را به دولت بدهد برای اولین بار انجام شد و این مصوبه مجلس برخلاف اصول ۸۰، ۵۲، ۵۳ و ۵۵ قانون اساسی است.
بنا به اعتقاد برخی کارشناسان اقتصادی،‌ در عرصه نظام بین‌الملل برای تأمین مالی پروژه‌های عمرانی در سطح کشورها،‌ سه روش سرمایه تودیعی سهامداران، وام و خطوط اعتباری بانکی، اوراق بدهی و منابع نهادهای بین‌المللی وجود دارد که کشورها به تناسب توان و مقدورات خود از آنها برای تکمیل و راه‌اندازی پروژه‌های عمرانی خود بهره می‌برند.
در کشور ما نیز دولت‌های گذشته به تناسب نیاز اقدام به اخذ وام کرده‌اند، به طوری که بنا بر آمارهای رسمی بانک مرکزی، دولت هاشمی در پایان سال 75 بیش از 17 میلیارد و 725 میلیون دلار بدهی خارجی داشت و دولت را با این میزان بدهی خارجی تحویل خاتمی رئیس‌جمهور بعدی داد. خاتمی، رئیس دولت اصلاحات نیز در حالی دولت را با ۴۰ میلیارد و ۶۰۰ میلیون دلار بدهی و تعهد خارجی (قطعی و احتمالی) تحویل دولت نهم داد که در پایان سال 83 رقم بدهی قطعی خارجی کشور به بیش از 23 میلیارد و 74 میلیون دلار رسیده بود. بر اساس همین گزارش، در دولت‌های نهم و دهم مجموع بدهی‌ها و تعهدات خارجی (قطعی و احتمالی) در پایان سال 91 به ۹/۱۵ میلیارد دلار کاهش یافت و بدهی خارجی قطعی دولت دهم در پایان سال 91 نیز ۶/۷ میلیارد دلار بود.
این در حالی است که بانک مرکزی میزان بدهی‌های خارجی کوتاه‌مدت دولت یازدهم را در اردیبهشت سال ۹۵ معادل دو میلیارد و ۱۶۰ میلیون دلار اعلام کرده و رقم بدهی میان‌مدت و بلندمدت را شش میلیارد و ۴۷۱۰ میلیون دلار تخمین زده است که رقم کل بدهی‌ها نیز به هشت میلیارد و 631 میلیون دلار می‌رسد.
با وجود مخالفت‌هایی که از سوی برخی نمایندگان مجلس شورای اسلامی نسبت به تصویب این تبصره وجود دارد، در شرایط کنونی کشور، دولت می‌تواند با دریافت وام پنج میلیارد دلاری از کشور روسیه با سود دو درصد، در راستای اجرای طرح‌های عمرانی که با مشکلات اعتباری روبه‌رو هستند، از جمله در حوزه انرژی هسته‌ای، نیرو، راه‌آهن، بزرگراه‌ها، شبکه‌های آبیاری، طرح‌های انتقال آب و... اقدام کرده و آنها را به اتمام برساند. 
همچنین، دریافت این وام با شرط لحاظ کردن موارد زیر می‌تواند در راستای تقویت بنیه اقتصادی داخلی و تحقق برخی سیاست‌های اقتصاد مقاومتی مفید باشد:
ـ به منظور تقویت دیپلماسی خارجی با کشورهای همسایه و شرق، توجه به استفاده از منابع اعتباری این کشورها در دستور کار قرار گیرد. 
ـ عدم وابستگی و وام‌دار شدن به کشور وام‌دهنده مورد توجه دولتمردان باشد.
ـ دولت ضرورت استقراض خارجی را طی لایحه‌ای به مجلس اعلام کند.
ـ موارد و سرفصل‌های هزینه‌ای این وام به صورت شفاف و روشن مشخص شود تا دیوان محاسبات بتواند نظارت دقیقی بر  هزینه‌کرد آن داشته باشد.
ـ اقدام مناسبی برای اتمام طرح‌های ناتمام (حدود دو هزار طرح ناتمام در کشور وجود دارد) صورت گیرد.
ـ به‌مثابه یک گزینه مناسب برای برون‌رفت از مشکلات مطمح‌نظر دولتمردان نباشد و اتکا به ساخت درونی قدرت در حوزه‌ها گوناگون تحت‌الشعاع این اقدام قرار نگیرد. 

 کاشف‌الدین بیضایی/ شرايط جنگ و دفاع در عصر سايبر چنان متحول شده است كه ما نيازمند طيف جديدي از مديران و فرماندهان دفاعي آشنا و بعضاً مسلط به فناوري اطلاعات و ارتباطات هستيم. اصول نوين حاكم بر فضاي سايبر، ما را ملزم به شناخت فضاي جديد و استفاده مناسب از دانش و ابزارهاي روز مي‌کند. جداي از اينكه تا چه اندازه آفند سايبر مي‌تواند در يك جنگ نامتقارن براي يك كشور مزيت ايجاد کند، بايد با فراگيري اصول امنيت سيستم‌ها و شبكه‌ها، بكوشيم تمهيدات دفاعي كافي برای جلوگيري از عمليات اطلاعاتي و سايبر دشمن را تدارك ببينيم.

پدافند غیرعامل
 پدافند غیرعامل به مجموعه اقداماتی اطلاق می‌شود که مستلزم به‌کارگیری جنگ‌افزار نبوده و با اجرای آن می‌توان از وارد شدن خسارت مالی به تجهیزات، تأسیسات حیاتی و حساس نظامی و غیرنظامی و تلفات انسانی جلوگیری کرد، یا میزان این خسارت و تلفات را به حداقل ممکن کاهش داد. 

دفاع شبكه رايانه‌اي
اقدامات صورت گرفته برای محافظت، زير نظر داشتن، تحليل، كشف و پاسخ به فعاليت‌هاي غيرمجاز، در داخل سامانه‌هاي اطلاعاتي و شبكه‌هاي رايانه‌اي  را، دفاع شبكه رايانه‌اي مي‌گويند.

هدف از دفاع سایبری
دفاع سایبری با اهداف زیر صورت می‌پذیرد:
1‌- تأمين امنيت و حصول اطمينان از عدم دسترسي‌هاي غيرمجاز به اسرار و اطلاعات كشور (ملي و بخشي)؛
2- ايمن‌سازي و حصول اطمينان از پايداري و خلل‌ناپذيري در فعاليت شبكه‌هاي الكترونيكي مديريت و كنترل كشور (ملي و بخشي)؛
3- حفظ و تأمين آرامش اجتماعي و عمومي از طريق توسعه اطمينان و اعتماد آحاد جامعه؛
4- نسبت به صحت و تداوم كاركرد شبكه و سامانه‌هاي الكترونيكي سرويس و خدمات عموم؛
5- توسعه ظرفيت دفاع الكترونيكي در برابر تهاجم فرهنگي و نرم از طريق شبكه‌هاي بين‌المللي و ملي اينترنت؛
6- تقويت ضريب امنيت و پايداري در حوزه زيرساخت‌هاي ملي و حياتي.

پدافند عامل
پدافند عامل به مجموعه اقداماتی گفته می‌شود که مستلزم به‌کارگیری جنگ‌افزار بوده و با اجرای آن می‌توان به دشمن خسارات مالی، تجهیزاتی، تأسیساتی، حیاتی، حساس نظامی و غیرنظامی وارد کرد که به‌صورت عام با واژه عملیات خصمانه در پدافند هوایی، حملات هوایی و موشکی معنا می‌گردد.

اهداف پدافند غیرعامل
اهداف پدافند غیرعامل را می‌توان در موارد زیر برشمرد:
1- کاهش قابلیت و توانایی سامانه‌های شناسایی، هدف‌یابی و دقت هدف‌گیری و تسلیحات آفندی دشمن؛ 
2- بالا بردن قابلیت بقا، استمرار عملیات و فعالیت‌های حیاتی و خدمات‌رسانی مراکز حساس و مهم نظامی و غیرنظامی کشور؛ 
3- تقلیل آسیب‌پذیری و کاهش خسارات و صدمات نیروی انسانی، تجهیزات و تأسیسات، مراکز حساس مهم نظامی و غیرنظامی کشور در برابر تهدیدات و عملیات دشمن؛ 
4- سلب آزادی و ابتکار عمل از دشمن؛
5- صرفه‌جویی در هزینه‌های تسلیحاتی و نیروی انسانی؛ 
6- فریب و تحمیل هزینه بیشتر به دشمن و تقویت بازدارندگی؛ 
7- افزایش آستانه مقاومت مردم و نیروهای خودی در برابر تهاجمات دشمن؛ 
8- حفظ انسجام، دادن روحیه، وحدت ملی و حفظ سرمایه‌های ملی کشور؛
9- حفظ تمامیت ارضی، امنیت ملی و استقلال کشور.
سياست‌هاي كلان كشور در پدافند غيرعامل
اعمال اصول و ضوابط خاص مقابله با تهديدات نرم‌افزاري و الكترونيكي و ساير تهديدات جديد دشمن به منظور حفظ، صيانت و كاهش آسيب‌پذيري شبكه‌هاي اطلاع‌رساني، مخابراتي و رايانه‌اي از جمله سیاست‌های کلان در پدافند غیرعامل
 است.

روش‌های دفاع سایبری
در طول چند سال گذشته درباره تهدیدات سایبری پیشرفته و تأثیر آنها، (بالقوه و بالفعل) در زیرساخت اطلاعات کشور مورد بحث بوده است. در تهدیدات سایبری به علت پیچیدگی در رسیدن به هدف باید روش‌های متفاوتی را دنبال کرد؛ چرا که ممکن است یک مدل دفاع سایبری در برابر بسیاری از حمله سایبری پیشرفته مؤثر نباشد. حال سؤال این است که آیا می‌توان در برابر تهدیدات پیشرفته مقاومت کرد و جلوی آنها را گرفت؟

تهدید سایبری و آمادگی سطح مقابله(جدول)
دشمنان، تکنیک‌ها، طرح دفاعی، و... )شرح هر سطح و ویژگی‌های مرتبط( خود را براساس جدول فوق مطرح کرده‌اند. بدون مدیریت واحد درک وسیعی از مسائل و توجه جدی به بهبود، پیشرفت یک سازمان از یک سطح به سطح دیگر نامنظم و ناقص خواهد بود. قابلیت‌های فعلی و پیش‌بینی شده برای مقابله با این تهدیدات مطرح شده؛ به عنوان مدل تهدید، در حال ظهور و بروز با توجه به در دسترس بودن آنها  تولید شده است.

راهکارهای سياست امنيتی
ـ سياست‌های امنيتی فيزيکی، مانند کنترل‌های دسترسی فيزيکی؛
ـ سياست‌های امنيتی شبکه، مانند سياست‌های پست الکترونيکی؛
ـ سياست‌های امنيتی داده، مانند کنترل دسترسی و کنترل صحت؛
ـ سياست‌های امنيتی نرم‌افزاری، مانند توليد نرم‌افزار مورد نياز.
حساسيت اطلاعات را بايد از ديدگاه اصول امنيتی بررسی و آنها را طبقه‌بندی کرد و آن‌گاه متناسب با نوع حساسيت اطلاعات، کنترل‌های مديريتی، عملياتی و فنی مناسب را طراحی و اجرا کرد. 

بازنگاهی به دغدغه‌های فرهنگی رهبر معظم انقلاب در گفت‌وگوی صبح‌صادق با حجت‌الاسلام موسوی هوایی
حسن فلاح/ چندی پیش بود که رهبر فرزانه انقلاب اسلامی فرمودند، در موضوع فرهنگ نوعی ولنگاری و بی‌اهتمامی در دستگاه‌های فرهنگی به چشم می‌خورد؛ زیرا در تولید کالای فرهنگی مفید و جلوگیری از تولید کالای فرهنگی مضرّ، کوتاهی‌هایی انجام می‌شود. این سخنان در حالی مطرح شد که فرهنگ عمومی ما در سال‌های اخیر دستخوش نابسامانی‌های فراوانی بوده است. این نابسامانی‌ها بیش از هر چیزی ریشه در ناآگاهی دارد. احیای سنت امر به معروف و نهی از منکر در حوزه فرهنگ می‌تواند پشتوانه محکمی برای این هدف مقدس باشد. رویکرد مسئولان در این عرصه باید مبتنی بر استفاده از نقد و نظر کسانی باشد که به دلیل ارتباط دائمی و مستمر با مسائل فرهنگی، آسیب‌ها و ضعف‌های آن را می‌شناسند و قادرند نوری را فرا راه مسئولان برای رسیدن به نتیجه مطلوب روشن کنند. احساس استغنا از نظر فعالان دلسوز فرهنگی، سمّ مهلکی است که مسئولان را به وادی ناکجاآباد خواهد کشاند. این موضوع مطلبی است که رهبر فرزانه انقلاب اسلامی نیز بر آن تأکید داشته‌اند. در این راستا، گفت‌وگویی را درباره موضوع ولنگاری فرهنگی و دغدغه‌های حضرت‌آقا در زمینه ماهیت جدید هجمه‌ها علیه فرهنگ دینی و انقلابی با حجت‌الاسلام والمسلمین سیدجواد موسوی هوایی، معاون آموزشی و پژوهشی سازمان تبلیغات اسلامی و مدرس حوزه و دانشگاه انجام دادیم که مشروح آن پیش‌روی شماست.
*ابتدا بفرمایید چه چیزی سبب شد تا رهبر معظم انقلاب در ادامه دغدغه‌ها و نگرانی‌های‌شان از اوضاع فرهنگی، از آن به ولنگاری فرهنگی یاد ‌کنند؟
فرهنگ موضوع بسیار مشکل و پیچیده‌ای است و پیدا کردن عوامل تغییرات چه مثبت و چه منفی و در واقع اثرگذاری بر آن عوامل و دفع و رفع آن به پیچیدگی‌های فرهنگی می‌انجامد. افزون بر اینکه حوزه فرهنگ متأثر از حوزه‌های اقتصاد، سیاست و امنیت است، به تبع آن به‌منزله زیربنای حوزه‌های دیگر یک حاکمیت، سیاست و در واقع اجتماع به شمار می‌آید؛ به این معنا که اگر فرهنگ مردم یک فرهنگ دینی و انقلابی باشد، ما در مسئله امنیت و همچنین مباحث سیاسی، استقلال و آزادی پیشروی خواهیم کرد و مشکل چندانی هم نخواهیم داشت. وقتی ما یک فرهنگ دینی و انقلابی داشته باشیم، به تعبیر رهبر معظم انقلاب به یک اقتصاد پویا و مقاوم خواهیم رسید. بنابراین، تأثیرات فرهنگ در مقوله‌های دیگر به پیچیدگی فرهنگی می‌افزاید. همچنین، فرهنگ به دلیل فطری‌بودن مسئله سهلی است تا جایی که انسان‌های معمولی به راحتی آن را درک می‌کنند. به این معنا که به واسطه تغییرات فرهنگی می‌توانیم با کارهای بسیار ساده و فطرت‌انگیز به نتایج بزرگی دست پیدا کنیم. این ویژگی را در صدر اسلام به وضوح در رفتارهای اهل‌بیت عصمت و طهارت(ع) می‌بینیم که چقدر تأثیرگذار بوده‌اند. بنابراین، نباید خیلی ساده و نه چندان پیچیده با مسئله فرهنگ برخورد کرد. نکته‌ای که رهبر معظم انقلاب پس از آن سلسله بیاناتی که درباره فرهنگ داشتند، چه در بحث تهاجم فرهنگی و چه وقتی که شبیخون فرهنگی را مطرح فرمودند یا الآن که نگاه‌شان به عوامل داخلی و فعالیت‌های فرهنگی است، باید ارتقا پیدا کند و کیفیت آن افزایش یابد.
وقتی پرچمدار اصلی انقلاب اسلامی، تشیع و اسلام ناب در جهان احساس خطر می‌کنند و می‌فرمایند در داخل یک نوع ولنگاری فرهنگی دیده می‌شود، قطعاًً ناشی از غیرت دینی و انقلابی بالایی است که ایشان دارند. حضرت آقا در دیدار با هیئت دولت، سازمان‌ها و نهادهایی را نام بردند که اعتقاد داشتند در مسائل فرهنگی بیش از گذشته باید کار کنند؛ از این رو فقط خطاب معظم‌له به مردم نیست، گرچه مردم هم مخاطب بیانات گهربار حضرت آقا هستند؛ آنها هم باید به میدان بیایند و اقدام کنند تا آن منویات و خواسته‌های حضرت آقا عملی شود. نهادهایی مانند وزارت ارشاد، صداوسیما، سازمان تبلیغات اسلامی، دفتر تبلیغات، مرکز رسیدگی به امور مساجد، حج و زیارت و اوقاف و ... باید یک فعالیت منسجم، هدفمند و تعریف شده‌ای را دنبال کنند تا بتوانند بر مجموعه فرهنگ کشور از جمله آداب و رسوم، عقاید، ارزش‌ها و بینش‌ها، کنش‌ها و رفتارهای بیرونی تأثیرگذار باشند. بنابراین، این یک خطاب عام به مسئولان کشور است و همه ما باید در این زمینه احساس مسئولیت کنیم. در برخورد با ولنگاری فرهنگی اول باید شناخت‌محور حرکت کرد! ولنگاری فرهنگی یعنی رعایت نکردن تقوای فرهنگی در جمیع مسائلی که با فرهنگ جامعه مرتبط است. در حیطه مسئولان، یعنی رعایت نکردن قوانین! قوانین مناسبی اعم از ممیزی کتاب و سینما داریم که رعایت نمی‌شوند؛ وقتی می‌گوییم ولنگاری فرهنگی باید اول سراغ مکان‌هایی برویم که ابزار تأثیرگذار بر فرهنگ و افکار عمومی ما در دست آنهاست. باید ببینیم آیا در آن مکان‌ها ولنگاری فرهنگی وجود دارد یا خیر؟ آن چیزی که ما از اندیشه حضرت آقا دریافت می‌کنیم، این است که باید نسبت به اجرای قوانین مرتبط با مسائل فرهنگی، جدی بود و حمیّت و غیرت داشت. برای نمونه، در حوزه تئاتر نوعی ولنگاری فرهنگی را می‌بینیم. بسیاری از مسائل اولیه دینی در صحنه نمایش دیده نمی‌شود. چیزی به نام حیا در تئاترهای ما رعایت نمی‌شود و یک ولنگاری عجیبی در آن رخ می‌دهد. یا در چاپ کتاب بسیاری از نکات رعایت نمی‌شود. این ولنگاری به مثابه بی‌تقوایی در مسائل فرهنگی نسبت به مسئولان غلیظ‌تر و مهم‌تر از مردم مطرح است؛ زیرا امکانات، بودجه و بسترسازی کشور به دست مسئولان فرهنگی کشور است و آنها باید بسترسازی حمیّت و اهتمام فرهنگی را ایجاد کنند تا ما به فرهنگ الهی و دینی خودمان نزدیک و نزدیک‌تر شویم. 

*موضوع فرهنگ در انقلاب اسلامی و اعتقادات دینی ما جایگاه ویژه‌ای دارد تا جایی که رهبری می‌فرمایند: «فرهنگ آن چیزی است که حاضرم جانم را در این راه بدهم»؛ این نشان‌دهنده اهمیت فرهنگ در حاکمیت اسلامی است؛ جناب‌عالی بفرمایید چرا دولت‌های مختلف همواره در موضوع فرهنگ با مشکل روبه‌رو هستند؟
دولت‌های مختلف به طور معمول با سلایق گوناگونی در نظام‌های جمهوری و دموکراتیک با رأی اکثریت سرکار می‌آیند و باید در چارچوب نظام مقدس جمهوری اسلامی و قانون اساسی حرکت کنند. در قانون اساسی مسائل فرهنگی بسیار قوی و پررنگ دیده شده و تقویت مسائل فرهنگی، اخلاقی و معنوی برای کشور در قانون اساسی لحاظ شده که وظیفه دولت‌ است. گفتنی است، باید برنامه‌های توسعه که زیربنای حرکت‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشور است، ردّ پای فرهنگ، فرهنگ دینی و فرهنگ انقلابی به خوبی دیده شود. نواقصی در برنامه سوم تا ششم وجود دارد؛ البته تا برنامه پنجم یک سلسله نواقص برطرف شد، اما در برنامه ششم برنامه فرهنگی اصلاًً قانع‌کننده‌ نیست. مجلس  قدم‌هایی برداشت و ان‌شاءالله شاهد تحولاتی نسبت به مسائل فرهنگی و فرهنگ دینی و انقلابی در برنامه ششم باشیم. 
آنچه رهبر معظم انقلاب در مسائل فرهنگی فرمودند که نظام مقدس جمهوری اسلامی باید از آن تبعیت کند، متأسفانه درست درک نشده است. از این رو این کم عنایتی به فرهنگ است؛ حالا چه در بحث برنامه‌های توسعه و چه در صحنه عمل که متأسفانه 20 درصد برنامه‌های فرهنگی اجرا شده است. انقلاب اسلامی یک انقلاب فرهنگی است و به دنبال تأثیرگذاری بر روی بلوغ مردم است تا همه را عبد خدای متعال قرار بدهد. به تعبیر حضرت آقا جامعه را به جامعه دینی مبدل کند. 

*دشمنان در عرصه‌های نظامی، سیاسی و اقتصادی در برخورد با نظام اسلامی نتیجه‌ای نگرفتند و حدود دو دهه است که بر روی موضوع فرهنگی تمرکز کرده و هجوم همه‌جانبه‌ای در این راه سامان داده‌اند. به نظر شما وظیفه نهادهای فرهنگی با توجه به ماهیت جدید هجمه‌ها چیست؟
این یک نکته اساسی است که تهاجماتی بسیار قوی، حساب شده، هماهنگ و دارای ابزارهای گسترده و مختلفی علیه ما انجام می‌شود. این دشمنان بر روی سبک زندگی و علایق جوانان ما دست می‌گذارند و بر این مبنا می‌خواهند انحرافاتی را ایجاد کنند. بحمدالله همه مردم همراه با اهل‌بیت(ع)، رهبر معظم انقلاب و ارزش‌های انقلاب هستند. به هر حال، حمایت از اصل انقلاب اسلامی و ولایت خود به خود به وجود نمی‌آید و نهادهایی به صورت ویژه کار می‌کنند؛ اما تهاجم بسیار سنگین است. حضرت آقا این نکات را مطرح فرمودند تا جلوی بهانه‌جویی‌ها را بگیرند. ما می‌توانیم بسیار مقاوم و محکم، همچون تأکید بر اقتصاد مقاومتی به فرهنگ مقاومتی دست پیدا کنیم. واقعاًً این فرمول برای بخش‌های دیگر هم مؤثر است و می‌توان به استعدادها، ظرفیت‌ها و سرمایه‌های داخلی توجه ویژه‌ای داشته باشیم. حضرت آقا در دیدارهای خود همواره بر استفاده از بچه حزب‌اللهی‌ها و کسانی که انقلابی هستند و انگیزه دارند، تأکید کرده‌اند و فرموده‌اند که این‌ ظرفیت‌ها را از فعالیت‌های فرهنگی دانشگاه‌ها کنار نگذارید. متأسفانه، رهنمودهای حضرت آقا آن طور که باید مورد توجه قرار نمی‌گیرد! ایجاد این انزوا و گوشه‌گیری برای جوانان انقلابی نوعی خطر است و بخشی از ولنگاری فرهنگی به شمار می‌آید؛ زیرا در تصمیماتی که در مناصب مختلف اتخاذ می‌شود، اهتمام به فرهنگ انقلابی و دینی کم می‌شود. بنابراین، اگر بخواهیم با استکبار مقابله کنیم، باید به این فرهنگ غنی و استفاده از ظرفیت‌ها و استعدادهای بالقوه جوانان انقلابی بها بدهیم. آثار صدور تفکر صحیح اسلامی، انسانی، انقلابی و نگاه دینی را در منطقه و آسیای شمالی می‌بینیم؛ تفکر ولایی که در دل جوانان مسلمان، مسیحی و حتی یهودی نفوذ کرده است. واقعاًً اتکا به این تفکرات ناب حتی بسیاری از مشکلات سیاسی را مرتفع می‌کند؛ از این رو  به نظر می‌رسد باید بر روی مسائل فرهنگی و انقلابی یک کار جدی و اساسی انجام دهیم. طراحی و برنامه‌ریزی بر این باشد که بچه حزب‌اللهی‌ها سر کار بیایند؛ جوانانی که در راستای تعالی فرهنگ مستضعفین و مقابله با استکبار دغدغه دارند. ان‌شاءالله بتوانیم گستره فرهنگی و انقلابی را ببینیم و عمق ببخشیم تا اندکی از دغدغه‌های حضرت‌آقا کاهش یابد.

 علی‎اصغر نصیری ـ عبدالله شمسی/ جریان فمینیسم در دوره پهلوی دوم برای رسیدن به اهداف خود، به‌ویژه توسعه فرهنگ تجددگرایانه و غرب‌گرایانه در میان زنان ایران، از شگردها و روش‎های مختلفی استفاده می‌کرد. در این برهه، روش‎های گذشته مانند استفاده از زور در دوره رضاخان، جای خود را به روش‎های غیر‎مستقیم و به‎اصطلاح دموکراتیک داده بود که در ادامه به برخی از آنها اشاره می‎شود. 
کشف حجاب دموکراتیک
در دوره رضاخان، جریان فمینیسم با استفاده از زور و قدرت، دست به برخی اقدامات فرهنگی، مانند کشف حجاب، تغییر لباس، تحصیل به سبک غربی و... زد، اما پس از برکناری رضاشاه، به‌ویژه تا پیش از نیمه اول دهه 1330، این جریان به دلیل شرایط بی‎ثبات سیاسی اجتماعی کشور و نداشتن سلطه کامل محمدرضاشاه بر قدرت، تصمیم گرفت بدون استفاده از زور به فعالیت خود در جهت انجام اصلاحات به سبک غربی فمینیستی ادامه دهد. محمدرضا پهلوی در این‌باره نوشته است: «اشغال نظامی ایران در دوره جنگ دوم جهانی و مهاجرت پدرم، طبعاً اجرای وسیع برنامه‎هایی را که او برای ترقی و تعالی زنان ایران طرح کرده بود، متوقف ساخت و به علاوه، کم‎کم در افکار و عقاید ترقی‎خواهان نیز تحولاتی پدید آمد. رضاشاه اصلاحاتی که در وضع اجتماعی زنان ایران وجود آورده بود، با اِعمال قدرت دنبال می‎کرد و عاقلانه آن بود که از آن پس، اقدامات اصلاحی با رویه دموکراسی تعقیب شود تا نتیجه عالی‎تر عاید کشور گردد. مسئله حجاب نمونه‎ای از همان اقدامات اصلاحی بود و همین که پدرم از ایران خارج شد، در اثر پاشیدگی اوضاع، در دوران جنگ، بعضی از زنان مجدداً به وضع اول برگشتند و از مقررات مربوط به کشف حجاب عدول کردند. من و دولتِ من از این تخطی چشم‎پوشی کردیم و ترجیح دادیم که این مسئله را به سیر طبیعی خویش واگذاریم و برای اجرای آن به اعمال زور متوسّل نشویم.»(۱)
فعالیت‎های تبلیغاتی
فعالیت‎های تبلیغاتی یکی دیگر از روش‎های جریان فمینیسم به منظور تحقق بخشیدن به اهداف خود در ایران بود. در این روش با برجسته کردن سبک زندگی زن غربی و تبلیغ چهره‎های شاخص آن، به طور غیر‎مستقیم مطلوبیت و ارجحیت ویژگی‎های زن غربی نسبت به ویژگی‎های زن مسلمان در فرهنگ اسلامی ترویج می‎شد. چند مورد از اقدامات این روش عبارتند از:
۱ـ معرفی زنان موفق: معرفی چهره زنان غرب‌گرایی که موفق به تحصیل یا احراز پست‎های حساس شده بودند و گره‎زدن آن به کشف حجاب. 
۲ـ ارائه الگوهای زنان غربی: معرفی الگوهای زنان غربی که به طور غیرمستقیم به ترویج فرهنگ غرب و جهت‎دهی و راهنمایی زنان ایرانی به سمت فرهنگ و سبک زندگی غربی منجر می‎شد. 
«اگر به روزنامه‎های بعد از رفع حجاب نگاه کنید، مرتباً عکس‏هایی از زنان شیک‎پوش بی‎حجاب و از طریقه زندگانی غربی‏ها و تشویق و ترغیب مردم به زندگی مرفه و وسایل راحت آنها فراوان خواهید دید. متأسفانه مثل این است که به غیر از این گروه، که این روزنامه‎ها و مقالات آن مربوط به آنان است، مردمی دیگر در این سرزمین زندگانی نمی‎کرده‎اند. آنان به معرفی زنان معروفی می‎پرداختند که در خارج از خانه، همه جا پا به پای مردان به کار اشتغال دارند و در نهایت خوشبختی زندگانی می‎نمایند، بدون هیچ تجزیه و تحلیلی از وضع زندگانی مردم ایران، فقط و فقط جهت تحریک و ایجاد اشتیاقی کاذب در مردم به طرف زندگی غربی.»(۲)
۳ـ معرفی شیوه‎های جدید آداب معاشرت اجتماعی(۳): با توجه به اهداف و سیاست‎های تجددگرایانه شورای عالی زنان و به طور کلی سازمان‎های فمینیستی در ایران، به یقین می‎توان گفت که منظور از شیوه‎های جدید آداب معاشرت اجتماعی نیز همان شیوه‎های مرسوم در غرب و سبک زندگی زنان اروپایی و آمریکایی بود. 
۴ـ مصاحبه مطبوعاتی در سطح دبیرستان‎ها و دانشگاه‎ها و معرفی دختران و زنان موفق در تحصیل: در واقع، چنین مصاحبه‏هایی با تمهیداتی خاص انجام می‎شد که در نهایت، علت موفقیت دختران و زنان را انتخاب سبک زندگی غربی، به‌ویژه تبعیت از کشف حجاب جلوه می‌داد.
ارائه خدمات خیریه 
ارائه خدمات رایگان و خیریه یکی از روش‎های مرسوم برای جذب افراد در راستای اهداف و سیاست‎های ارائه‌دهنده به شمار می‎آید. با انجام چنین اقداماتی، نوعی تألیف قلوب و تمایل در جامعه هدف به سوی ارائه‌دهنده خدمات رایگان ایجاد می‏شود. روشی که میسیونرهای مسیحی از آن برای جذب مسلمانان و غیرمسلمانان به سمت مسیحیت استفاده می‎کردند. جریان فمینیسم نیز برای تحقق اهداف تجددگرایانه خود در میان جامعه زنان ایران، از این روش استفاده کرده است. از این رو، کانون بانوان به عنوان یکی از سازمان‎های فمینیستی ایران، کمک به زنان و دختران بی‎بضاعت، ارائه خدمات بهداشتی و درمانی رایگان و به طور کلی ارائه خدمات مجانی را به عنوان یکی از فعالیت‎های خود تعریف کرده بود.(۴)
یکی دیگر از روش‎های جریان فمینیسم در ایران استفاده از ظرفیت دانشگاه‎ها و مراکز آموزش عالی، به‌ویژه دانشجویان دختر آن مراکز بود. دختران دانشجو در دانشگاه‎ها بهترین وسیله برای اشاعه و گسترش اهداف تجددگرایانه جریان فمینیسم در ایران محسوب می‎شدند؛ زیرا جذب این افراد از یک‎سو می‏توانست باعث افزایش طرفداران و اعضای سازمان‏ها و انجمن‎های وابسته به جریان فمینیسم شود. به عبارت دیگر، باعث تقویت جبهه این جریان به لحاظ تعداد نیروی انسانی می‎شد. از سوی دیگر، این دانشجویان می‎توانستند نقش سفیران و نمایندگان جریان فمینیسم در خانواده، اقوام، محله و حتی شهر و شهرستان خود را داشته باشند.(۵)
سرمایه‎گذاری بر روی تربیت مادران 
جریان فمینیسم در ایران در دهه 1320 تصمیم گرفت برای پیشبرد اهداف تجددگرایانه خود، بر روی مادران ایرانی سرمایه‎گذاری کند. در این راستا کانون بانوان به مثابه یکی از سازمان‎های فمینیستی اقدام به تأسیس آموزشگاه و مؤسسه‎ای آموزشی با نام تربیت مادر کرد. 
روابط خانوادگی، آشپزی، شیرینی‏پزی، آداب معاشرت، صرفه‎جویی، نظم و ترتیب، وظیفه مادر نسبت به اطفال و رفتار مادر با فرزندان جوان، شناختن روحیه مرد (پسی‌کلژی)، رفتار بانوان با شوهر، بهداشت خانواده، بهداشت کودکان، روابط یک فرد با جامعه و تأثیر وجود یک فرد در اجتماع، تزئینات منزل و پرورش سلیقه (دکوراسیون)، از جمله مواد درسی آموزشگاه تربیت مادر کانون بانوان را تشکیل می‎داد.(۶)
استفاده از این روش در ترویج اهداف جریان فمینیسم بسیار مؤثر بود؛ زیرا با آموزش مادران به سبک غربی، در واقع ظرفیتی به وجود می‎آمد که این افراد تربیت‌شده در آینده با کمترین هزینه، جامعه و فرزندان خود را به غربی شدن سوق می‎دادند؛ زیرا با آموزش مادران که در واقع کانون هر خانه‎ و اولین معلم فرزندان هستند و خانواده نیز اولین مدرسه فرزندان محسوب می‏شود، به راحتی می‎توان نسلی تربیت کرد که به سبک زندگی غربی و به‎ویژه اهداف جریان فمینیسم تمایل داشته باشند. 
تولید برنامه‎های تلویزیونی، رادیویی و سینمایی
همکاری با رادیو و تلویزیون جزء برنامه‎های شورای عالی زنان بود. این شورا برای شناساندن فعالیت‎های خود و اطلاع‎رسانی به عموم مردم، برنامه‎های سخنرانی و مصاحبه در رادیو و تلویزیون ترتیب می‏داد.(۷) سازمان زنان ایران نیز در راستای مبارزه با حجاب و به طور اخص، مبارزه با چادر، از ظرفیت و خدمات رسانه‎های گروهی (تلویزیون، رادیو و مطبوعات)، سازمان‎های اجتماعی و آموزشی استفاده می‎کرد.(۸)
«فیلم‎های فارسی، مخصوصاً اولین فیلم‎ها هیچ‌گونه ارتباطی با زندگی توده مردم نداشت و بیشتر از زندگی طبقه مرفه و گرفتاری‎های آنان که بسیار از فرهنگ حقیقی خود دور شده بودند، حکایت می‎کرد. موضوع تئاترها اکثراً ترجمه و برانگیزاننده افکار در جهت نوعی زندگی دیگر بر روی صحنه می‎آمد. تقلید از آرتیست‎های سینما، باز یکی از عوامل فرهنگ‎زدایی در شهرهای بزرگ گردیده بود. دختران و زنان جوان چشم بسته، مانند آنها می‏پوشیدند و می‎نشستند و برمی‎خاستند.»(۹)
روش‌های مطبوعاتی، تشکیلاتی، گسترش آموزش به سبک غربی، استفاده از هنر و هنرمند و استفاده از دانشگاه و دانشجویان از دیگر روش‌هایی بود که جریان فمینیسم برای حصول اهدافش به کار می‌برد.
* پی‌نوشت‌ها در دفتر نشریه موجود است.

صبح صادق ظرفیت‌های ایران و عوامل تأثیرگذار در تحولات منطقه را بررسی می‌کند
 هادی محمدی/ با اینکه در تنش روزافزون امنیتی بین روسیه و آمریکا، ناتو و غرب، عوامل دیگری نقش داشتند، ولی در پیامدها یا رهیافت‌سازی روسیه در غرب آسیا، ایران جایگاه ویژه‌ای دارد و مشوق حوزه‌های همکاری‌های راهبردی با روسیه است. اساساً ماهیت این تنش امنیتی بین دو قطب قدرت جهانی به سوی یک بحران جدی‌تر به پیش می‌رود و انتظار هم این است که روس‌ها و به‌ویژه پوتین دست به یک آرایش و چیدمان جدید در ساختارهای داخلی و رویکردهای خارجی بزند، که بهره و سهم این تغییرات جدید در رویکردهای روسی در غرب آسیا یا در همکاری با ایران، نمی‌تواند در محاسبات راهبردی آمریکایی و غربی نادیده گرفته شود. شتاب همکاری‌های امنیتی – نظامی روسیه – ایران در پرونده سوریه به سرعت به عمق راهبردی رسیده و تکرار یا گسترش این همکاری در عراق، لبنان و یمن و سطوح دو جانبه، ظرفیت‌های جدیدی برای دو طرف در بر خواهد داشت و بی‌تردید آثار این همکاری در صحنه‌های پرالتهاب منطقه‌ای، جدی خواهد بود. به‌ویژه اینکه شبکه هم‌پیمانان آمریکایی در منطقه، به شدت فرسوده شده و در مرز آسیب جدی قرار گرفته‌اند. این نکته از آن جهت مهم است که راهبردهای امنیتی – نظامی آمریکا در غرب آسیا، متکی به رویکردهای نیابتی است و رفتار غیر نیابتی در وضعیت کنونی منطقه یا مؤلفه‌های حیاتی در آمریکا غیر قابل اجرا و دربرگیرنده هزینه‌های مهلک است؛ از این رو ابزارهای پیشران در رویکردهای نیابتی به نقاط ناکارآمدی، ورشکستگی یا فروپاشی از درون رسیده‌اند، به نحوی که آمریکا ناچار است با جابه‌جایی و تغییر ابزارهای جنگ نیابتی، اوضاع خود در منطقه را بهبود بخشد. بحران‌های منطقه‌ای متکی بر تروریسم تکفیری دو هدف روشن دارند که ابتدا برای مهار و نابودی قدرت جمهوری اسلامی و سپس برای بازتولید مؤلفه‌های قدرت همسو با آمریکا و ائتلاف هم‌پیمانان و احیای هژمونی آمریکایی است.
هر دو هدف راهبردی آمریکا در تصویر مؤلفه‌های قدرت در منطقه با چالش جدی روبه‌روست؛ چرا که در بیش از پنج سال گذشته، تمامی عرصه‌های چالش که از سوی آمریکایی‌ها و علیه منافع و حوزه‌های نفوذ جمهوری اسلامی مدیریت شده‌اند، با تدبیر و برنامه‌های خاص از سوی ایران، به فرصت‌های جدید تبدیل شده و موازنه کلان قدرت منطقه‌ای ایران در قبال غرب و آمریکا را ارتقا بخشیده‌اند.
حفظ و کنترل داعش در عراق از دست آمریکا خارج شده و روزشمار نابودی و پاک‌سازی مناطق از این ابزار آمریکایی – صهیونیستی کاملاً در دسترس است. فراز و نشیب‌های مرتبط با تروریسم داعش و اجرای پروژه آن در عراق، موجب شد تا برخی کارت‌های بازی آمریکایی در این کشور به شرایط سوخته و حذف برسند که چهره‌های سیاسی اهل سنت در عشایر شمال عراق را شامل می‌شود و لذا در اوضاع کنونی نه تنها اهرم امنیتی ناشی از تروریسم داعش، بلکه ظرفیت‌های سیاسی و اجتماعی که پیشتر آمریکا و انگلیس مورد بهره‌برداری قرار دادند نیز، به شدت آسیب دیده و ظرفیت‌های گذشته را ندارند و این امر به معنای این است که آمریکا، هم عرصه امنیتی و هم عرصه سیاسی عراق را از دست داده که بازیگر اصلی آن ایران خواهد بود.
با اینکه پروژه تروریسم در عراق و سوریه در سراشیب شکست قرار دارد، با این حال هنوز از سوی بازیگران حامی رها نشده و با تلاش حداکثری به دنبال تبدیل آن به مزیّت و منافع سرزمینی و سیاسی و امنیتی و مذاکراتی هستند. در عراق با بهانه مبارزه با تروریسم داعش، حتی عربستان و ترکیه هم خود را علاقه‌مند به مبارزه با داعش نشان می‌دهند تا مبارزه با داعش را به ابزاری برای احیای نفوذ در جامعه عراقی و به‌ویژه مناطق سنی‌نشین تبدیل کنند. سفیر سعودی، ثامر السبهان که یک نیروی اطلاعاتی و آموزش‌دیده است و احتمالاً از سوی دستگاه‌های انگلیسی هدایت می‌شود، پس از آزادی شهر الرمادی، پروژه کمک‌رسانی و حتی ساخت‌وساز مناطق آسیب‌دیده را در دستور کار خود قرار داده است. آمریکا نه تنها خود را جلودار مبارزه با داعش و تروریسم معرفی می‌کند؛ بلکه برای مشارکت و عدم مشارکت واحدهای نظامی در عملیات موصل هم به خود حق مداخله می‌دهد. سفیر آمریکا در عراق در مصاحبه اخیر خود آمار مضحکی ارائه کرده که موجب تمسخر رسانه‌ها شده است. وی اعلام کرده که در یک سال گذشته و طی عملیات‌های آمریکا در عراق 45 هزار داعشی کشته شده‌اند!! که معلوم نیست این رقم از عدد 45 نفر هم فراتر برود و عمده عملیات‌های آمریکایی برای نجات نیروها و فرماندهان داعش در حمرین، فلوجه، صلاح‌الدین و شمال الرمادی و تکریت بوده و اطلاعات آن ثبت شده است. 
در سوریه به دلیل ژئوپلیتیک و بازیگران متعدد، شرایط پیچیده‌ای حاکم است، ولی معادله و موازنه قدرت و ابتکار عمل از دست تروریسم و حامیان غربی و منطقه‌ای آنها خارج شده است و بازی‌سازی‌های جدید هنوز در جریان است. آمریکا برای کسب ابزار چانه‌زنی، با پوشش حمایت از کردهای سوریه، جغرافیا و زمین را با داعش تقسیم کرده و در شمال‌شرق و شمال سوریه، وضعیت جدیدی به‌وجود آورده است. حمایت از کردها، برای ترکیه پذیرفتنی نیست، ولی در عین حال برای تجاوز علنی به خاک سوریه و اجرای طرح‌های سال گذشته که معمولاً با مخالفت آمریکا روبه‌رو می‌شده است، جنگ با داعش صورت نمی‌پذیرد و داعشی‌ها شهر و پیرامون جرابلس را برای ورود ارتش ترکیه خالی می‌کنند. نکته جالب اینکه ترکیه، نیروهای ارتش خود و دسته‌جات وابسته به خود مانند سلطان مراد و زنکی را از طریق مرزهای خود وارد جرابلس می‌کند و درگیری موجود و اصلی در این منطقه با کردها و گروه‌های طرفدار آنهاست. ترکیه با ورود به جرابلس و نشان دادن خیز عملیاتی به سمت مناطق غربی آن در حاشیه مرز، پروژه آمریکا برای حرکت از منبج به سمت الباب و عفرین را متوقف کرده و حتی این ظرفیت وجود دارد که ترک‌ها در مناطق شرقی فرات هم وارد عمل شده و کردها را تحت فشار قرار دهند. نکته مهم این است که اگر آمریکا ابتکار عمل ویژه‌ای داشت، به ترکیه اجازه ورود نمی‌داد و اکنون که هم تروریست‌ها آسیب‌پذیر شده‌اند و هم حمایت از آنها پرهزینه است و هم ائتلاف نانوشته روسی – ایرانی – سوری با قوت بیشتری عمل می‌کند، ناچارند با مانورها و مداخله ترکیه مقابله و مخالفت نکنند. مؤلفه‌های ناشی از صحنه‌های میدانی، پروژه‌های آمریکا در شمال سوریه را بدون چشم‌انداز نشان می‌دهد و لذا بودجه 2017 پنتاگون با تکیه بر یک برنامه جنگ فرسایشی و طولانی کردن بحران در سوریه، پروژه (vso) را برای ساماندهی نیروها و گروه‌های کاملاً قابل اعتماد در سوریه دنبال می‌کند. اگر این مؤلفه‌های میدانی را در کنار مؤلفه‌های کلان منطقه‌ای که از خلال همکاری‌های جدید روسیه – ایران تولید می‌شود، قرار دهیم، دلیل آشفتگی آمریکایی‌ها را بهتر احساس می‌کنیم. محاسبات راهبردی آمریکا اینگونه ارزیابی می‌شود، که عمیق‌تر شدن همکاری‌های عملیاتی روسیه – ایران که در پایگاه نوژه همدان علنی شد، بسیاری از متغیرهای اثرگذار بر موازنه قدرت منطقه‌ای را فعال خواهد کرد و شرایط را به زیان آمریکا و هم‌پیمانان آسیب‌پذیر آنها تغییر خواهد داد. اگر سیر شتاب تنش‌های امنیتی روسیه – غرب به سمت نوعی آرایش نظامی در مناطق حساس جهان به پیش برود، روس‌ها برای بازگشت به یمن، تردید نشان نمی‌دهند و این نشانه‌ها را به‌تازگی چه در شورای امنیت و چه در قبال تحولات سیاسی و ساختاری و میدانی، به شکل علنی آشکار کرده‌اند؛ لذا خبر ورود همکاری‌های نظامی به عرصه‌های عمیق‌تر بین روسیه و ایران، برای آمریکا و غرب، خبر خوشحال‌کننده‌ای نخواهد بود.
شرایط پیچیده و آشفته در سوریه موجب می‌شود تا آمریکا بیشتر به نوعی توقف موقت درگیری‌ها متمایل باشد تا اینکه محاسبات و برنامه‌ها و ساماندهی ابزارها را برای آمریکا تسهیل کند و این در حالی است که بازیگران دست دوم مانند ترکیه یا تروریست‌ها برای بهبود وضعیت خود نیازمند تحرک میدانی جدید هستند. ترک‌ها حداقل برای یک نوار مرزی که پیشتر هم از آن سخن گفته بودند، تردید نخواهند کرد، ولی این برنامه ترکیه با موانع و دیدگاه‌های دیگر بازیگران چون آمریکا، کردها و میزان توانایی عملیاتی گروه‌های طرفدار ترکیه مرتبط است. تروریست‌های داعش از یک سو و جفش (جبهه فتح الشام) که همان النصره و گروه‌های هم‌پیمان القاعده هستند نمی‌توانند وضعیت فعلی را در خطوط درگیری بپذیرند و به دنبال تغییر موازنه میدانی خواهند بود. این رویکرد تروریست‌ها، به‌ویژه جفش، عرصه بازی برای عربستان، قطر، اردن و رژیم صهیونیستی را فراهم می‌کند؛ از این رو باید منتظر داغ شدن برخی محورهای عملیاتی باشیم. اگرچه بن‌بست‌های عملیاتی و سیاسی در یمن، برای آمریکا و عربستان، از وزن و حضور سعودی‌ها کاسته است، ولی به موازات تحولات در یمن، تلاش می‌کنند در پرونده‌های منطقه‌ای مثل عراق و سوریه یا لبنان بهره‌برداری‌های موردی داشته باشند.
اردوغان نشان داد که با وجود چالش‌های اقتصادی و امنیتی و سیاسی مهلک در درون و تا حدودی محیط خارجی چگونه ماهرانه برای خود در داخل و خارج ترکیه ظرفیت‌سازی می‌کند. پاشنه آشیل اردوغان و هر حکومت در اوضاع کنونی ترکیه، اقتصاد توریستی و مسئله کردهاست که سکوهای اولیه را به‌خود اختصاص می‌دهند. اقدامات و بازی‌های سیاست خارجی ترکیه برای بهبود و ساماندهی مؤلفه‌های فوق است و با وجودی‌که در یک ماه گذشته اردوغان بر اوضاع مسلط شده، ولی برخی شواهد حکایت از این دارد که آمریکایی‌ها تمایل بیشتری به یک آلترناتیو در ترکیه دارند و لذا دیپلماسی و سیاست منطقه‌ای ایران نمی‌تواند نسبت به چنین وضعیتی غافل باشد و در قبال حذف اردوغان، به گزینه‌های خود فکر نکند. اکنون اوضاع ترکیه شرایط باثباتی را در محیط داخلی و منطقه‌ای نشان نمی‌دهد، ولی نمی‌توان از این مسئله غفلت کرد که ترک‌ها هم در شمال سوریه و هم در شمال عراق مطامع سرزمینی دارند و آن را با بهانه‌های قومیتی در یک ادبیات عثمانی‌گری دنبال می‌کنند. اگر آمریکا‌یی‌ها ناچار به نوعی خویشتن‌داری در قبال رفتار ترکیه در شمال حلب هستند و طرح کردی خود در غرب فرات را متوقف یا غیرفعال کرده‌اند، ولی این احتمال که ترک‌ها، شریک راهبردی آمریکا و غرب هستند و کاخ سفید یک ترجیح راهبردی به ترکیه در قبال بازیگران کوچک‌تر نشان می‌دهد، وجود دارد. این یعنی آمریکا با تشویق طمع سرزمینی ترک‌ها در شمال سوریه، درگیری محدود ترکیه – سوریه را در گزینه‌های مدیریت بحران در سوریه نادیده نگیرد و برای بر هم زدن معادله قدرت در عراق نیز، پشت طمع سرزمینی ترکیه در شمال عراق پنهان شود؛ یعنی برخی از فراز و نشیب‌های سیاست خارجی و امنیتی اردوغان را نوعی زمینه‌سازی تفاهم با کاخ سفید می‌توان ارزیابی کرد. 
پرونده یمن، معادله قدرت منطقه را برای آمریکا و سعودی و دیگر همراهان آنها با شوک و تهدید جدی روبه‌رو کرده است. رهیافت سیاسی و نظامی یمنی‌ها، هم در تشکیل شورای عالی سیاسی و حرکت به سمت تشکیل کابینه و هم در رویکردهای هجومی نظامی به داخل اراضی سعودی، به سرعت به نقطه بازدارندگی نزدیک می‌شود. پیام‌هایی که آمریکایی‌ها ارسال می‌کنند تا اوضاع انفجاری در یمن را مهار کنند، از یک سو حکایت از بحران جدی در عربستان برای ادامه جنگ و تجاوز به یمن دارد و از سوی دیگر حاکی از نقش برتر منطقه‌ای ایران است. این نکته حائز اهمیت است که آمریکایی‌ها در بحران‌های منطقه‌ای از عراق تا سوریه و یمن، با ایران آماده مذاکره هستند، ولی این نقش را برای روسیه قائل نیستند؛ زیرا مؤلفه‌های میدانی و روی زمین را در مدیریت و کنترل ایران می‌دانند و اگر با روس‌ها هم وارد مذاکره می‌شوند، برای مهار ایران است. این تصویر روشنی از مؤلفه‌های قدرت منطقه‌ای است و در کنار بی‌ثباتی اوضاع هم‌پیمانان آمریکا مانند ترکیه، عربستان و... می‌توان درک کرد که آمریکا برای حفظ منافع استعماری خود از همه حربه‌ها و ابزارهای ارعاب، فریب و جنگ پنهان و نیابتی استفاده خواهد کرد. هم آشفتگی مواضع فرماندهان پنتاگون در خلیج فارس و هم پیام‌های محرمانه برای برجام‌های منطقه‌ای و هم امیدواری به فتنه‌های جدید در داخل و هم اعتراف به جایگاه و نقش منطقه‌ای ایران قابل درک است. معامله و مذاکره با آمریکا در منطقه به معنای نابود کردن تمامی ظرفیت‌های قابل گسترش ایران برای تبدیل شدن به یک بازیگر جهانی است و آمریکا، ایران را یک بازیگر منطقه‌ای دست‌آموز می‌خواهد.

نگاهی به اقدامات سپاه پاسداران برای مقابله با شبکه‌های سازمان‌یافته ضد امنیت اخلاقی
 کریم زارعی/ ولنگاری فرهنگی و اثرگذاری منفی فضای مجازی نیروهای انقلابی سپاه را بر آن داشت تا با ورود به این موضوع و دستگیری سردسته‌های انواع گروه‌های مبتذل و موهن در استان‌های متعدد، شوک جدی را به جریان مخرب این فضا وارد کند؛ موضوعی که بازتاب‌های بسیاری نیز در سطح داخلی و بین‌المللی داشت. در هفته گذشته عده‌ای از مدیران گروه‌های فعال در شبکه‌های اجتماعی به دلیل اقدامات ضد امنیت اخلاقی در استان‌های کشور بازداشت شدند. این اقدام در پی افزایش سطح مطالبات عمومی جامعه برای برخورد با مجرمان مجازی و با هدف حمایت از کیان خانواده و جامعه اسلامی صورت گرفت؛ همگان می‌دانند که گسترش روزافزون شبکه‌های اجتماعی در کنار مزایای آن، آسیب‌های فراوانی را به همراه داشته است.
پایگاه خبری «گرداب» وابسته به سازمان مبارزه با جرایم سازمان‌یافته سپاه با انتشار اطلاعیه‌ای نوشت: «تعدادی از افرادی که در حوزه‌های ضد امنیت اخلاقی، چرخه مدلینگ مجرمانه و توهین به عقاید دینی مردم فعالیت می‌کردند، شناسایی و دستگیر شدند. این افراد که در پیام‌رسان‌ها و شبکه‌های اجتماعی تلگرام، واتس‌آپ و اینستاگرام فعالیت می‌کردند، بر اساس بندهای الف و ب فهرست مصادیق محتوای مجرمانه مورد تعقیب قضایی قرار گرفته‌اند. در این اقدام، مدیران 450 صفحه، کانال و یا گروه در شبکه‌های اجتماعی مذکور، دعوت، احضار یا دستگیر شده‌اند. نکته مهم آنکه گزارش‌های مردمی ارسالی به سامانه گرداب، نقش مؤثری در شناسایی این افراد داشته است.»
در این عملیات که در استان‌های سمنان،‌ بوشهر، ایلام، چهارمحال‌و‌بختیاری، فارس، کهگیلویه و بویراحمد، قزوین، کرمانشاه و کردستان انجام شد، مدیران این شبکه‌های غیرمجاز در استان‌ها شناسایی و عده‌ای از آنها طی مراحل قضایی به مراجع ذی‌ربط تحویل داده شدند.
در جریان این عملیات حدود 170 مدیر گروه یا شبکه اجتماعی که در استان فارس فعال بودند، احضار و برخی نیز دستگیر شدند. این افراد مدیران و کاربران فضای مجازی بودند که در حوزه‌های ضد امنیت اخلاقی، چرخه مدلینگ مجرمانه و توهین به عقاید دینی مردم فعالیت می‌کردند. همچنین تاکنون با مدیران بیش از ٧٠ صفحه تولید محتوا علیه مقدسات اسلامی، اخلاق و عفت عمومی در شبکه‌های اجتماعی در استان بوشهر برخورد قضایی شده و برخورد با سایرین نیز ادامه دارد. طبق اعلام مرکز بررسی جرایم سایبری سپاه، با بیش از 450 نفر از مدیران و گردانندگان صفحات، شبکه‌ها و گروه‌های تولیدکننده محتوا که در شبکه‌های اجتماعی علیه مقدسات اسلامی، عفت و اخلاق عمومی، توهین به عقاید دینی مردم و چرخه مدلینگ مجرمانه فعالیت می‌کردند، در سطح کشور برخورد قضایی صورت گرفته که بخش گسترده‌ای از این پروژه را نیز نیروهای امنیتی سپاه امام صادق(ع) استان بوشهر انجام داده‌اند.
روابط عمومی سپاه بیت‌المقدس استان کردستان نیز در این‌باره تصریح کرد: «مدیران شبکه‌ها که در دام افراد بیگانه و پروژه نفوذ فرهنگی گرفتار شده بودند و با اقدامات اطلاعاتی و رصد فعالیت‌های این افراد در شبکه‌های اجتماعی اینستاگرام و تلگرام بیش از 50 نفر که در حوزه مدلینگ، آرایشگاه زنانه، آتلیه و خالکوبی فعال بودند، در سطح استان شناسایی و با آنان برخورد شد.» مرکز سایبری سپاه حضرت نبی‌اکرم(ص) کرمانشاه نیز از انهدام یک شبکه غیراخلاقی با مدیریت ۲۵ مدیر فعال که همه آنها به دام افتادند، خبر داد که حدود ۴۰۰ هزار نفر را در فضای مجازی به حضور در این شبکه‌ها ترغیب و اقدام به عضوگیری کرده بودند.
سردار رضا محمدسلیمانی، فرمانده سپاه حضرت قمربنی‌هاشم(ع) چهارمحال‌وبختیاری نیز گفت: «بر اساس گزارش رسیده و اشراف اطلاعاتی سپاه حضرت قمربنی‌هاشم(ع) در حوزه فضای مجازی برخی از کانال‌ها و گروه‌هایی که اقدام به نشر مطالب غیراخلاقی و ضد اسلامی کردند، شناسایی شدند که به حدود 35 کانال می‌رسد؛ در برخی از موارد این کانال‌ها تا یک‌ونیم میلیون دنبال‌کننده داشتند.»
مرکز فرماندهی امنیت سایبری سپاه امیرالمؤمنین(ع) استان ایلام هم از دستگیری عده‌ای از افرادی که در حوزه‌های ضد امنیت اخلاقی و توهین به عقاید دینی مردم فعالیت می‌کردند، خبر داد و تأکید کرد: «این افراد که در پیام‌رسان‌ها و شبکه‌های اجتماعی تلگرام، واتس‌آپ و اینستاگرام فعالیت می‌کردند، بر اساس بندهای الف و ب فهرست مصادیق محتوای مجرمانه مورد تعقیب قضایی قرار گرفته‌اند. در این اقدام، مدیران 450 صفحه، کانال و گروه در شبکه‌های اجتماعی مذکور، دعوت، احضار یا دستگیر شده‌اند.»
مدیر روابط عمومی و اطلاع‌رسانی سپاه فتح نیز گفت: «با تلاش سربازان گمنام امام زمان(عج)، سازمان اطلاعات سپاه استان کهگیلویه و بویراحمد و هماهنگی‌های انجام‌شده با مراجع قضایی 22 نفر از متخلفین در شبکه‌های مجازی شناسایی و دستگیر شدند.»
سپاه صاحب‌الامر(عج) استان قزوین 170 گروه فعال در شبکه‌های اجتماعی تلفن همراه را به واسطه اقدامات ضد امنیت اخلاقی دستگیر کرد. همچنین، طی عملیاتی 26 نفر از مبلّغان مدل‌های لباس زنانه در شبکه‌های اجتماعی در اردبیل شناسایی و دستگیر شدند. دستگیرشدگان شامل عکاس، صاحبان بوتیک و سالن‌های آرایش زنانه هستند که اقدام به اغفال افراد از طریق برگزاری مسابقات مدل در شبکه‌های اجتماعی می‌کردند که بیش از 300 هزار عضو داشتند.
همه این موارد نشانه‌هایی از توطئه شوم دشمنان ملت ایران در ترویج فرهنگ غربی و ولنگاری فرهنگی در فضای مجازی و به‌تبع آن اثرگذاری بر فضای جامعه است؛ موضوعی که متأسفانه برخی‌ها را مرعوب ساخته و معتقدند دیگر هیچ کاری نمی‌شود در برابر آن انجام داد و همین سبب شد تا رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در روزهای گذشته بار دیگر ولنگاری در عرصه فرهنگ و رها کردن فضای مجازی را یادآور شدند و فرمودند: «عملکرد مسئولان در آفند و پدافند فرهنگی بسیار ضعیف است»؛ لذا نمی‌توان دست روی دست گذاشت و روزانه شاهد آثار و عواقب اسفبار این هجمه نرم فرهنگی بود. سپاه پاسداران با توجه به مأموریت خود برای مقابله با تهدیدات نرم فعالیتی را آغاز کرده و در کنار برخورد شبکه‌های سازمان‌یافته اقدامات ایجابی در عرصه شبکه‌های اجتماعی را هم در دستور کار دارد که با بهره‌گیری از ظرفیت جوانان مستعد، باانگیزه و انقلابی می‌توان آنها را سامان داد و به مقابله با دشمن در این جبهه شتافت.