دوست داشتن...
آدم‌هایی هستند که شاید کم بگویند «دوستت دارم»
یا شاید اصلاً به زبان نیاورند دوست داشتن‌شان را
به‌ اینها خرده نگیرید 
این آدم‌ها فهمیده‌اند
«دوستت دارم» حرمت دارد، مسئولیت دارد
ولی وقتی به کارهای‌شان نگاه کنی 
دوست داشتن واقعی را می‌فهمی 
می‌فهمی که همه کار می‌کنند تا تو بخندی، تا تو شاد باشی 
آزارت نمی‌‌دهند و دلت را نمی‌‌شکنند
من این دوست داشتن را دوست دارم

نعمت الهی
 امام سجاد (ع) فرموده‌اند:
 «هر کدام از شما زن و مرد بر نعمت وجود دیگری خدا را سپاس گوید و بداند که این نعمت الهی است. بر او و بر تو واجب است که نعمت الهی را گرامی داشته و در معاشرت با او خوش‌رفتاری و رفق پیشه کنی. اگرچه حق تو بر زن سخت‌تر و رعایت محبوب و مکروه تو بر او لازم‌تر است؛ ولی زن حق مهربانی و انس بر تو دارد و جایگاه آرامش و آسایش غریزه‌ای است که گریزی از آن نیست و این حق بزرگی است.»
رساله حقوق امام سجاد(ع)
 مهدی امیدی/ «پریا» نخستین تجربه صداوسیما در ساخت سریال درباره بیماری ایدز است. این سریال، در نگاه اول و از نظر جنبه تعلیمی و جذب مخاطب، کار بدی از آب درنیامده؛ حداقل اینکه اصلی‌ترین الزامات یک ملودرام خانوادگی، جذاب و البته توأم با پیام‌های آموزشی در آن رعایت شده است. جذابیت آن، با اینکه استعداد زیادی برای غلتیدن در ابتذال داشت، اما روی خط قرمزها حرکت می‌کند و از آلودگی در امان مانده است. امر آموزش نیز در این سریال، دچار شعارزدگی نشده است. استفاده از بازیگران مطرح و ترکیب مناسب آنها در کنار یکدیگر، کارکرد بجا و به اندازه موسیقی، فراز و نشیب‌های پی‌درپی داستانی، ساختار و فرم تصویری شیک و متناسب برای تلویزیون و توجه به یک موضوع تازه و ملتهب، همه از عوامل دیده شدن این سریال از سوی بینندگان سیما بود. اما «پریا» نیز، با یک مجموعه تلویزیونی کامل و ماندگار فاصله دارد و دچار ایرادهای آشکاری است.
این سخن بسیار تکراری است، اما باید گفت که یکی از کارکردهای رسانه‌ها و ازجمله تلویزیون، آموزش و آگاه‌سازی جامعه است. پیشتر رسم بر این بود که آگاه‌سازی از طریق بروشور و اعلامیه یا میزگرد و گفت‌وگو با کارشناسان انجام می‌شد؛ اما نکته مهم این است که اگر قرار است عامّه مردم مخاطب پیام‌های آموزشی ما باشند، پس بهتر است که این کار به وسیله قالب‌های عامه‌پسند و دارای مخاطب فراگیر انجام شود. به طور طبیعی، یک سریال که پر از کلیشه‌های جذاب و آشنا برای بینندگان تلویزیون است، بهترین ابزار برای دستیابی به این‌گونه مقاصد است. ویژگی مثبت سریال «پریا» این بود که سعی کرد تا درباره تصورات نادرست و ضعف آگاهی درباره بیماری ایدز، آگاه‌سازی کند و اطلاعات مفید و تازه‌ای را در اختیار مردم بگذارد.
اما در کنار این جنبه‌های مثبت، این مجموعه تلویزیونی به ضعف‌های محتوایی و ساختاری دچار است. مشکل سریال «پریا» همچون بسیاری دیگر از سریال‌های تلویزیونی ما گرفتاری در کلیشه‌ها و ضعف در داستان‌پردازی است. از نظر محتوا، باز هم ارائه الگوهای رفتاری نامناسب و سبک زندگی نادرست در دستور کار قرار گرفته است. در این زمینه، این سریال، دچار یک تناقض شده است؛ چون یکی از عوامل ابتلای افراد به بیماری ایدز، روابط نامتعارف و غیراخلاقی است. از قضا، مطابق آمارهای رسمی، تعداد مبتلایان به ویروس اچ‌آی‌وی از این طریق، طی سال‌های اخیر رو به گسترش بوده است. اما در سریال «پریا» بیشتر با شخصیت‌هایی ارتباط عاطفی برقرار می‌کنیم که فاقد قید و بند اخلاقی و فرهنگی کامل هستند. پریا و کیوان، دو شخصیت مثبت و به عبارتی قهرمان در این سریال هستند و یعنی مخاطب به دلیل علاقه به آنها، کنجکاوی درباره زندگی و شخصیت و نگرانی نسبت به سرنوشت این دو شخصیت، سریال را پیگیری می‌کند. اصلی‌ترین روش تأثیرگذاری یک فیلم، سریال یا نمایش از طریق شخصیت‌های سمپاتیک یا قهرمان است؛ اما کیوان و پریا به عنوان آدم‌های اصلی و محوری و مورد علاقه مخاطب، چه تأثیری بر ذهن بینندگان این سریال می‌گذارند؟ کیوان، جوانی است که در برابر پدرش گستاخ و سرکش است و گاهی به او بی‌احترامی می‌کند، به میهمانی‌های پرخطر می‌رود و در همانجا هم به اچ‌آی‌وی آلوده می‌شود، موقع ناامیدی هوس خودکشی می‌کند و... پریا نیز مدت کوتاهی بعد از ازدواج، از شوهرش جدا می‌شود، فرزندانش را رها می‌کند و به خارج می‌رود، بعد از بازگشت هم بیش از فرزندانش با پسرخاله‌اش رفت‌وآمد می‌کند، پس از ازدواج با او نیز همچنان با شوهر سابقش رفت‌وآمد دارد و... هر چند که دو شخصیت مثبت و متدین نیز در این سریال حضور دارند؛ گلی، خواهر کیوان و شوهر او علیرضا؛ اما این شخصیت‌ها در حاشیه قرار دارند و منفعل هستند.
در زمینه ساختاری نیز قرار داشتن صحنه‌های کش‌دار و به‌اصطلاح، آب بستن به روایت سریال، در برخی از قسمت‌ها مشهود است. صحنه‌های خالی از قصه و درام، مثل پارک کردن خودرو، وارد شدن به خانه، نشستن و... بیش از حد ادامه پیدا می‌کردند! همچنین اتفاقات غیرمنطقی در طول سریال، کم نبودند؛ برای نمونه، چطور باید باور کنیم که کیوان یک چاقوکش مهاجم را ناکار می‌کند، آن هم با دستان خالی!
اما در مجموع، جسارت صداوسیما در پرداختن به موضوعات تازه و پرداختن به معضلات اجتماعی جای تقدیر دارد و باید با استفاده از این‌گونه تجربیات، در قدم‌های بعدی سنجیده‌تر و تأثیرگذارتر عمل کند.

 داشتم با حرص و ولع ساندویچ فلافل دو نون رو می‌لمبوندم که یک دفعه چشمم به چهره زیبای آقای سخنگو از تلویزیون افتاد. اکبرآقا صاحب فلافلی محله ما اخیراً تلویزیون 21 اینچی از اون سری اولای تلویزیون‌های رنگی تو مغازش نصب کرده و اسمشو گذاشته خدمات ویژه. تلویزیون روشن بود و به جای این برنامه‌های بی‌مصرف و الکی که چار تا آدم علاف میرن راه‌های دور دور در حد قله قاف، یک برنامه‌ای جفت و جور می‌کنن که نشون می‌ده، بعضی‌ها نون ندارن بخورن، آب آشامیدنی ندارن، خونه بهداشت ندارن و بعضی‌هاشون هم اینقدر وضع‌شون خرابه که حتی دانشگاه آزاد هم ندارن. خوب خداروشکر از این برنامه‌ها نبود. یه آدم درست و حسابی اون هم آقای دکتر نوبخت، سخنگوی کاملاً محترم دولت در پایان بازدید از خبرگزاری صداوسیما با آن کلام شیوا و گویاش که من به قربانش شوم، همیشه خدا ازش روغن خالص کرمانشاهی می‌چکد، نطق می‌فرمود، گفت و گفت تا رسید باز هم به این بحث بی‌فایده فیش‌های حقوقی نجومی، شاید هم این از شیطنت خبرنگار پشت صحنه بود تا این بحث دوباره مطرح بشه. 
از این جهت می‌گم بی‌فایده، واقعاً توی این مملکت همه مسائل حل شده و مونده چند تا فیش حقوقی که کلهم اجمعین تازه اولش 1300 تا بود، حالا شده ۴0، ۳۰ تا و حتماً تو یکی دو ماه آینده هم به سه چهار تا بیشتر نمی‌رسه... برای این تعداد دیگه این قدر داد و بیداد نداره. وقتی می‌گیم خبرنگارای ما سواد رسانه‌ای ندارن، یعنی همین، خبرنگار باید بفهمه چی داره می‌پرسه از کی می‌پرسه. بابا سخنگوی دولت بعد از سالی سکندری اومده تو خبرگزاری صداوسیما، تو ازش بپرس جریان کنسرت‌های مشهد چی شد، شما ازش بپرس دقیقاً اگر برجام امضا نشده بود آب خوردن این مایه حیات بشریت رو داشتیم یا نداشتیم، شما ازش بپرس در دولت راستگویان ترکان راستگوتره یا نعمت‌زاده یا هر دوتا شون!
البته، از یه چیزی خیلی خوشم اومد که جناب آقای سخنگو گذاشت تو کاسه اون خبرنگار بی‌سواد و گفت من همچنان معتقدم همه مدیرانی که بابت حقوق‌های نامتعارف استعفا کردند همه از ذخایر و سرمایه‌های نظامند.
محو جمال سخنان آقای سخنگو بودم و نگران اینکه ذخایر ما در حال کم شدن هستند که یکباره اکبر آقا فلافلی داد زد: هی جوون اینجا که سینما نیست یه فلافل سه تومنی سفارش دادی‌ها... الان دوساعت تو مغازه چهارمتری من زل زدی به تلویزیون، به سلامت!


«سحر با باد می‌گفتم حدیث آرزومندی»
زنم فریاد زد ای مرد! چرا در را نمی‌بندی
هوا خوب است اما من به فکر برف و بارانم
اگر تو جای من باشی، چنین بیخود نمی‌خندی
ندارم جامه‌ای درخور، هوای کوچه‌ها سرد است
چه بیرحمانه می‌بندم به پیراهن کمربندی
ز برجام و ز فرجامش مرا عاید نشد چیزی
 که سر زد آفتاب آن به رؤیاهای دلبندی
مدارس باز خواهد شد و من جیبم پر از خالی است
خدایا شرمسارم من ز خواهش‌های فرزندی
مداد و دفتر و کیفی، لباس گرم و جورابی
چه می‌شد ز آسمان خود برای ما می‌افکندی
حقوق من نجومی نیست، بدهکارِ نجومی‌ام!
به من چه ماست مالی شد به توجیهی و لبخندی
چرا اینگونه نالانم، فقط محتاج تو هستم!
«خدایا منعمم گردان به درویشی و خرسندی»
علی‌عرفانی(شاعرباشی)

انتقاد شدید آقای بازیگر از جناب رئیس
هوشنگ توکلی، بازیگر و کارگردان سینما و تلویزیون به شدت از عملکرد حجت‌الله ایوبی، رئیس سازمان سینمایی انتقاد کرد.
کارگردان سریال تلویزیونی «مدرس» در گفت‌وگو با خبرگزاری «سینماپرس» گفت: «امثال آقای ایوبی مسئولیت‌شان از قبل تعیین شده است! آنها به هیچ عنوان برای رشد و ارتقای سینمای کشور به مقام مدیریت نرسیده‌اند و در دوره مسئولیت‌شان موجبات شکوفایی و اعتلای سینمای کشور را فراهم نکرده‌اند و بسیار هم خودآگاهانه سینمای ایران را به مرز نابودی و ورشکستگی رسانده‌اند که نمونه بارز آن را در خروج دسته‌جمعی هنرمندان و پناه بردن‌شان به شبکه‌های ماهواره‌ای و یا تغییر شغل اهالی سینما می‌بینیم.»
بازیگر سریال «زیر تیغ» ادامه داد: «مسئله بیکاری سینماگران و تأمین امنیت شغلی آنها طی سه سال گذشته بارها و بارها مطرح شده، اما متأسفانه گوش شنوایی برای شنیدن آن و دغدغه‌ای برای رفع بحران آن وجود نداشته است؛ یکی از دلایل مهم این مطلب هم آن است که نگاه اقتصادی دولت فعلی هیچ‌گاه بر تولید نیست!»


می‌ترسیدم بمیرم و نقش شهید نواب صفوی ناتمام بماند
بازیگر نقش شهید نواب صفوی در سریال «معمای شاه» از نگرانی‌های خود برای این نقش سخن گفت.
حسام نواب صفوی در گفت‌وگو با خبرگزاری مهر گفت: «به نظر من در آثار تاریخی هیچ‌گاه آنچنان که باید به شخصیت شهید نواب صفوی پرداخته نشده است؛ اما ما در سریال «معمای شاه» به صورت مهندسی شده این شخصیت را طراحی کردیم؛ به گونه‌ای که تمام حرکات این شهید و سکانس‌های مربوط به او مستند است.»
وی با اشاره به صحنه ترور این شخصیت در «معمای شاه، افزود: «صحنه تیرباران شهید نواب صفوی یکی از سخت‌ترین کارهایی بود که تاکنون انجام داده‌ام.»
نواب صفوی خاطرنشان کرد: «کارگردان می‌خواست صحنه تیرباران شهید نواب صفوی را پیشتر از باقی سکانس‌ها ضبط کند؛ اما با توجه به اینکه این صحنه با چاشنی گلوله همراه بود، به او گفتم این قسمت را در آخر ضبط کنیم؛ زیرا می‌ترسیدم بمیرم و ایفای نقش شهید نواب صفوی ناتمام باقی بماند.»



بازگشت الهام چرخنده
 به تلویزیون
الهام چرخنده در حال کارگردانی مستندی با مضمون شهدای اقلیت است.
مستند «از زمین تا بهشت» که محصول خانه مستند انقلاب اسلامی است، با مضمون زمانه و زندگی شهدای اقلیت و خانواده، همسران و بازماندگان ایشان که در جنگ تحمیلی به شهادت رسیده‌اند، در حال تولید است. الهام چرخنده درباره این مستند گفت: «با توجه به آنکه اطلاعات کاملی درباره شهدای اقلیت و بازماندگان ایشان موجود نبود، تولید این مستند تحقیقات و پژوهش گسترده‌ای لازم داشت و ما حدود یک سال برای تحقیقات این مستند وقت صرف کردیم. اکنون می‌توان گفت این مستند به لحاظ تحقیقات و جامعیت اطلاعات در نوع خود یک اثر منحصر به فرد است.»



حضور هفت فیلم درباره افشای جنایات منافقین در جشنواره مقاومت
در پی حمایت‌های رژیم صهیونیستی، انگلیس، آمریکا و آل‌سعود از منافقین در ماه‌های اخیر جشنواره مقاومت قصد دارد هفت فیلم منتخب از آثار فیلمسازان کشور را در قالب آثار سینمایی، سریال، سینما ـ ویدئویی، مستند و کوتاه داستانی با موضوع منافقین در جشنواره فیلم مقاومت نمایش دهد.
عناوین این فیلم‌ها به این ترتیب است: «ماهی سیاه کوچولو» به کارگردانی مجید اسماعیلی، «آسمان من» به کارگردانی محمد‌رضا آهنج، «هوش سیاه ۲» به کارگردانی مسعود آب‌پرور، «گروه سلمان» به کارگردانی کاظم معصومی، «هزار و یکمین سنگر» به کارگردانی امیرحسین نوروزی، «جاده مرزی» و «ناکو» به کارگردانی حسین ریگی ـ محمد قانع‌فرد. گفتنی است، جشنواره مقاومت از دوم تا نهم مهر ماه امسال در تهران برگزار می‌شود.



پنج انیمیشن سینمایی
 تولید می‌شود
مدیر خانه پویانمایی انقلاب از تولید پنج انیمیشن سینمایی در سال جاری خبر داد.
محمدامین همدانی، در نشستی خبری با بیان اینکه به دنبال تولید انیمیشن با کیفیت و محتوای بالا هستیم، گفت: «خانه انیمیشن انقلاب اسلامی برای جشنواره فجر امسال محصولی را عرضه نخواهد کرد؛ اما در حال حاضر این خانه با پنج تیم متفاوت روی پنج فیلمنامه سینمایی متمرکز است و قرار است هر کدام از آنها به صورت مصور قضاوت شوند و در صورت بازخوردهای مثبت به تولید می‌رسند.
 یکی از این آثار با نام موقت «پسر دلفینی» است که در منطقه خلیج فارس روایت می‌شود.



میثاق‌نامه پیوند هنر انقلابی ایران و آمریکای لاتین امضا شد
جشن پیوند هنر انقلابی ایران و آمریکای لاتین و پاسداشت «میگل لیتین»، فیلمساز مطرح ضدکودتای شیلیایی، با حضور فیلمسازان سینمای استقلال کشور، چندی پیش در دانشگاه تهران برگزار شد.
در این مراسم با حضور هنرمند شیلیایی و هنرمندان ایرانی حاضر در مراسم، میثاق‌نامه‌ای با عنوان «پیوند هنر انقلابی ایران و آمریکای لاتین» امضا شد.
در این جشن همچنین از مسعود جعفری جوزانی به دلیل ساخت فیلم «شیر سنگی»، از حسین زندباف برای ساخت فیلم «دست شیطان» و از بهروز افخمی به دلیل ساخت فیلم «روز شیطان» تقدیر شد.

سالروز ازدواج حضرت زهرا و حضرت على (عليهماالسلام)
ریشه‌ات در آسمان‌ها، برگ و بارت در زمین است
آسمانی هستی، اما روح تو خاکی‌ترین است
مثل آدم‌های خاکی، زندگی را دوست ‌داری
دوست ‌‌داری زندگی را، گر چه با تلخی عجین است
با عدالت همسری تو، زیر سقفی از محبت
خاتم قلب علی را، گوهر عشقت نگین است
سادگی در محضر تو، می‌شود شرمنده بانو !
در درون سفره تو، لقمه‌ای نان جوین است
ای لباس وصله‌دارت، خواهش خیل ملایک
وصله پیراهن تو، عشق را مُهر جبین است
آدم خاکی ز مهرت، شد بهشتی بار دیگر
می‌کند معراج هر کس، با نگاهت همنشین است
باز هم فصل بهار ِسیب سرخ خنده توست
فصل سبز و روشن تو، بهترین فصل زمین است
رضا اسماعيلى
حاضری و ناظر؛ یقین دارم
او که غایب است تو نیستی؛ ماییم
ما با دیدگانی تنگ...
مگر ولیِ زمان هم غایب می‌شود؟!
مگر می‌شود صاحب زمان و مکان باشی و غایب فرضت کنند؟!
درک حضورت دیده‌ای بصیر می‌خواهد، نه دیده بصر
تو را هر چشمی نمی‌بیند
و حضورت را هر دلی درک نمی‌کند
از وقتی صحبت از دست من و دامان تو به میان آمد
همه چیز رنگ دیگری یافت
از همان وقت که دست رفاقتم را پس نزدی؛
همان دم که نگاه پرمهرت را بدرقه راهم نمودی؛
و نام زیبایت بر لبانم جاری گشت
از آن ساعت تا امروز که سرشارم از کراماتت
لحظه‌ای حضورت را از یاد نبرده‌ام
می‌دانم که هستی و هستی‌ات مایه مباهات من، زمین و زمان است
از حضورت مطمئنم، ولی تا سپیده ظهورت
همه لحظه‌هایم را با تو می‌خواهم آقای خوبان...

یادداشتی بر «ایستاده‌ایم2»
 حسین کارگر/ طی روزهای‌های اخیر، نمایش و انتشار نماهنگ «ایستاده‌ایم 2» به موضوع اصلی اخبار و مسائل فرهنگی و رسانه‌ای کشور تبدیل شده است. ماجرا از آنجا آغاز شد که پس از تولید نماهنگ «ایستاده‌ایم 1» در سال 93 که با تحسین بسیاری مواجه شد، «باشگاه فیلم سوره» تصمیم گرفت تا قسمت دوم این نماهنگ را هم بسازد. اما آنچه تعجب همه را برانگیخت این بود که سازندگان این اثر، زمانی طولانی را برای انجام این پروژه سپری کردند. محمدرضا شفاه تهیه‌کننده و محمدباقر مفیدی‌کیا در مقام کارگردان، به همراه گروه خود حدود دو سال زمان صرف کردند تا «ایستاده‌ایم 2» ساخته شود. اتفاق دیگری هم که حاشیه‌ساز شد، شایعاتی بود که درباره هزینه فراوان این اثر منتشر شد. تا اینکه روز 27 مرداد، همزمان با سالگرد کودتای 28 مرداد سال 1332 از این نماهنگ در مراسمی با حضور جمعی از بزرگان هنر و فرهنگ انقلاب رونمایی شد. پس از این مراسم نیز آنچه از شبکه‌های صداوسیما به طور مرتب به نمایش درآمد، صحنه‌هایی عظیم، فاخر، چشم‌نواز و حتی حیرت‌انگیز بود. نماهنگ «ایستاده‌ایم 2» که عنوان اصلی آن عبارت است از «ایستاده‌ایم؛ تا آخرین قطره خون» با حضور ناوهای جنگی آمریکا در آب‌های خلیج فارس و هدف قرار دادن هواپیمای مسافربری ایران از سوی این ناوها آغاز می‌شود. (حادثه دردناکی که تیر ماه سال 1367 رخ داد، اما تاکنون هیچ فیلمی درباره آن ساخته نشده است و این نماهنگ تلاش کرده تا این خلأ را پر کند) پس از آن، در فضایی فانتزیک و همراه با موسیقی و آواز، عده‌ای جوان، همراه با پرچم‌های زیبای کشورمان به این ناوها هجوم می‌آورند. طنین فریاد و پرچم ایران بر امواج دریا، آنها را به خروش درمی‌آورد و سبب می‌شود تا ناوهای آمریکا ساقط و ویران شوند. انصافاً تصاویر خلق شده در نماهنگ «ایستاده‌ایم 2» زیبا و حیرت‌انگیزند. 
اما مشکل اصلی این نماهنگ، نبود ویژگی‌های اصلی و اصیل نماهنگ است. آنچه قالب «نماهنگ» یا به‌اصطلاح رایج «کلیپ» را از فیلم سینمایی، فیلم کوتاه، مستند و... متمایز می‌کند، ویژگی چریکی آن است؛ یعنی نماهنگ باید در کوتاه‌ترین زمان ممکن و با ارزان‌ترین هزینه، یک احساس و تلنگر را به مخاطب خودش وارد کند. اما نماهنگ «ایستاده‌ایم 2» این ویژگی‌ها را ندارد. به عبارتی، هم در طولانی‌ترین زمان ممکن ساخته شده، هم هزینه بسیار هنگفتی برای تولید آن صرف شده، هم هیچ حسی را در مخاطب خود برنمی‌انگیزد، هم روایت آن غیرمعقول است و هم شعر و موسیقی آن، همپای جلوه‌های ویژه نیست. جلوه‌های ویژه و تکنیک، وسیله هستند، هدف، انتقال حس و درک انقلابی به مخاطب است. یک اثر هنری اگر جلوه‌های ویژه با ابهت و تکنیک شگرف داشته باشد، اما توان برانگیختن احساس یا درانداختن یک درک و فکر در مخاطب را نداشته باشد، ناکام است.