نمیشود انکار کرد، یا چشمها را بست. طی سالهای اخیر وضعیت پوشش در سطح شهرهای مختلف کشور و به ویژه در کلانشهرها، دچار تغییرات کاملاً محسوسی شده است. افزایش بدپوششی و کاهش توجه به حفظ موازین اسلامی در جامعه بیشتر از گذشته به چشم میآید، اینکه چرا چنین شده است، چرا بدپوششی در حال گسترش است و چرا بیتوجهی به حجاب حتی در میان خانوادههای مذهبی نیز وجود دارد، میتواند دلایل فراوان و مختلفی داشته باشد؛ دلایلی چون: قرار گرفتن بشقابهای ماهواره بر پشتبامها، گسترش شبکههای اجتماعی و استفاده هدفمند جریانهای ضدفرهنگ اسلامی از این ابزار، نگاه سیاسی به مسئله پوشش، قبحزدایی از بیحجابی در سطح جامعه با اقدامات سازماندهیشده، غفلت و بیتفاوتی مسئولان در سالهای گذشته، دور افتادن از سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی، پوشش نامناسب بخشی از افراد دارای شهرت و محبوبیت در جامعه، کمکاری ما و همه آنانی که دغدغه و وظیفه در این امر دارند و دلایل دیگری که خود بحث مفصل و جداگانهای را میطلبد. ما در گزارش پیش رو بر این مسئله دقیق خواهیم شد که چرا وقتی در میان این همه بیخیالی و سهلانگاری، یک نیرو و یک نهاد قدمی را برمیدارد مورد هجمه قرار میگیرد، در حالی که سکوت و بیتدبیری نهادهای دیگر هیچگاه با اعتراض و هجمه روبهرو نمیشود.
آخرین نمونه از موارد ذکرشده را میتوان مربوط به آغاز طرحی از سوی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران تحت عنوان پلیس نامحسوس برای مقابله با ناهنجاریهای اخلاقی دانست؛ هنگامی که در روزهای پایانی فروردین ماه طی مراسمی سردار ساجدینیا، رئیس پلیس پایتخت با بیان اینکه طرح امنیت اخلاقی به شکل محسوس و گستردهای در سطح میادین، مجتمعهای تجاری و بزرگراههای پایتخت به اجرا در آمده است، اعلام کرد: علاوه بر این طرح، گشت نامحسوس پلیس امینت اخلاقی نیز در سطح معابر فعالیت خود را آغاز خواهد کرد و 7000 نفر از همکاران ما به شکل نامحسوس اقدامات ناهنجار و غیراخلاقی در خودروها را گزارش خواهند کرد؛ بدون آنکه ابعاد این طرح به طور دقیق مطرح شود، هجمهها در رسانههای ضدانقلاب، شبکههای اجتماعی و برخی از پایگاههای اینترنتی داخلی برای تخطئه این طرح آغاز شد!
هنگامی که هجمه به انجام وظیفه قانونی نیروی انتظامی که بر اساس قانون «گسترش راهكارهاي اجرايي عفاف و حجاب» در 13 دي 1384 به تصويب شوراي عالي انقلاب فرهنگي رسيده و علیه قانونی که به دنبال اجرایی کردن فرمانهای رهبر معظم انقلاب است که بارها تأکید کردهاند: «امنیت اخلاقی، امنیت اجتماعی جزء وظایف ما است؛ جزء وظایف جمهوری اسلامی است؛ نمیتوانیم اینها را رها کنیم.» آغاز شد، در کمال تعجب شاهد بودیم همسو با رسانههای بیگانه و فعالیت گسترده در شبکههای اجتماعی علیه نیروی انتظامی، پایگاه جماران نیز «گشت نامحسوس برای امنیت اخلاقی یا ترویج تجسس و بداخلاقی؟» را تیتر کرد و ذیل آن از اقدام پلیس به مچگیری یاد کرد و نوشت: «مسئله حجاب مسئله امنیتی نیست؛ بلکه فرهنگی است!» بالاتر از آن، حتی شاهد آن هستیم که یک مسئول رده بالای کشور در اینباره میگوید: «اینچنین نیست که هر کس یا هر نهاد و ارگانی بخواهد با اقداماتی به دنبال کنترل مردم باشد، آزادی مردم با آییننامه و سلیقه افراد و برخی دستگاهها نمیتواند محدود شود.»
اینجاست که این پرسش پیش میآید که چرا هیچکس به نهادهای بیتحرک در قبال موضوع بدپوششی، مزاحمت نوامیس و... تذکری نمیدهد؟ چرا این پایگاهها و رسانههای منتفذ درباره انفعال آموزش و پرورش، وزارت ارشاد، وزارت بازرگانی، وزارت علوم، سازمان تبلیغات اسلامی، مرکز امور زنان و خانواده، وزارت ارتباطات و... که بر اساس قانون مکلّف به تلاش برای کاهش ناهنجاریهایی از این دست هستند سکوت کردهاند و تنها تماشگرند... دریغ از کوچکترین انتقاد!
البته، نکته مهم دیگری نیز در این میان وجود دارد که باید خطاب به نیروی انتظامی بیان شود. متأسفانه نیروی انتظامی در بیان طرح خود، چنانکه سخنگوی قوه قضائیه نیز بر آن تأکید کرد، بیسلیقگی به خرج داد؛ طرحی که بر اساس آن تعدادی از کارکنان نیروی انتظامی، موظف شدهاند در ساعات غیراداری که لباس پلیس بر تن ندارند، جرایم مربوط به مواد مخدر و مشروبات الکلی، سرقت، کیفقاپی و زورگیری، رفتارهای خطرناک رانندگی مانند لایی کشیدن، بدحجابی، آلودگی صوتی، اراذل و اوباش و مزاحمت برای زنان و دختران را به مرکز پلیس اطلاع دهند؛ این افراد، فقط حق گزارش پیامکی دارند و نمیتوانند برخورد کنند. این طرح به نحوی بیان شد که زمینهساز تلقی متفاوت و بهرهبرداری جریانهای فرصتطلب داخلی و خارجی شد، البته ناگفته نماند که شیطنت برخی رسانهها نیز در این میان بر وارونه جلوه دادن این طرح تأثیرگذار بود.
وزیر کشور با تأکید بر اینکه نوع بیان و نوع توضیح این طرح مناسب نبود و در اینجا نیروی انتظامی مظلوم واقع شده و در برخی جاها در حقش اجحاف شده، تأکید میکند ابتدا باید دید آیا وظیفه نیروی انتظامی تأمین امنیت اجتماعی است یا خیر؟ که قانون میگوید این وظیفه دارد و جامعه توقع دارد که نیروی انتظامی این کار را انجام دهد که بله چنین توقعی وجود دارد و بعد هم اینکه نیروی انتظامی باید پاسخگو باشد که بنده در مجلس چندینبار با حضور در کمیسیونها به پرسشهای نمایندگان پاسخ دادم. در مرحله نخست اتفاقی که افتاد این بود که مطرح کردن این طرح، خوب صورت نگرفت و نوع بیان کامل نبود؛ چراکه این مسائل ابعاد مختلفی دارد و میان بخشی است و تأثیرگذاری فرهنگی، اجتماعی و بهرهبرداری سیاسی دارد.
نوشآبادی، سخنگوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با ردّ این موضوع که این طرح سبب افزایش ناامنی خواهد شد، با اعلام حمایت وزارت ارشاد از هر اقدام به افزایش امنیت اخلاقی جامعه منجر شود تأکید کرد نیروهای این طرح آموزش دیدهاند و با برنامهریزی و مدیریت کارشان را انجام میدهند.
این موضوع سبب شد تا یک بار دیگر آثار سوء عدم اطلاعرسانی دقیق را مشاهده و پیامدهای آن را درک کنیم و ضرورت توجه بیشتر به موضوع رسانه و اطلاعرسانی خود را به وضوح نشان دهد.
اما نکته پایانی اینکه؛ اگرچه هدفگذاری و اصل طرح نیروی انتظامی بسیار درست و دقیق است، اما این به معنای این نیست که طرح نیروی انتظامی کامل بوده و ممکن نیست بدون ایراد باشد، نیروی انتظامی اگر قصد دارد به اهداف خود نزدیک شود همواره باید در مسیر اصلاح و جامعتر کردن طرح خود پیش برود و از سوی دیگر نیز تلاش کند تمام نهادها و نیروهای کشور را با خود همراه سازد و ظرفیتهای مختلف کشور را در راستای طرح خود فعال سازد؛ چراکه هیچ نهاد و هیچ نیرویی در کشور به تنهایی نمیتواند یک طرح هر چقدر هم که درست و دقیق باشد را به سر منزل مقصود برساند.