سرمقاله
«پاسداری» که به سوم شعبان و میلاد نورانی امام حسین(ع) پیوند خورده، رسالتی سنگین و خطیر است که ادای آن با ماهیت عاشورایی حضرت سیدالشهداء(ع) مرتبط است. شاهد آن هم صف طولانی شهیدان گلگون‌کفن سپاه است که دل‌های مشتاق پاسداران همرزم به شوق پیوستن به آنان در تپش می‌باشد.
جالب اینکه گذشت زمان هم در این ماهیت نورانی تغییری پدید نیاورده و اگر چه بر ماهیت و پیچیدگی تهدیدات اثرگذار بوده، اما این ماهیت پاسداری برای مقابله با تهدیدات و نگهبانی از انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن تغییری نکرده است؛ یعنی همان‌گونه که مقابله با تهدیدات سخت و نیمه‌سخت در دوران مقابله با شرارت‌ها و آشوب‌های نیروهای ضدانقلاب یا تجاوز و حمله نظامی حزب بعث عراق و صدام معدوم محتاج جهادی عاشورایی بود، در عرصه مقابله با جنگ نرم نیز که از مسیر تغییر باورها و فریب و استحاله داخلی و نفوذ محقق می‌شود بنا به فرموده مراد پاسداران امام خامنه‌ای مقابله‌ای عاشورایی و اقدامی حسینی می‌طلبد و فشار و خدعه به صلح حسنی منتهی نخواهد شد، گرچه برخی مصالح نرمش قهرمانانه را اجتناب‌ناپذیر جلوه دهد. البته، در این میان نوع رویارویی با عوامل دخیل و ذی‌ربط باید متناسب باشد و جهت اصلی مقابله سخت و خشن متوجه دشمن مکار و جبار بیرونی و هشدار و هدایت نیز به سمت فریب‌خوردگان داخلی خواهد بود که براساس آموزه‌های قرآنی، «اشداء علی الکفار و رحماء بینهم» تدبیر دفع بیگانه و دشمن بیرونی و رأفت جذب حداکثری غفلت‌زدگان داخلی را طلب می‌کند. در عین حال با همین تفکیک هم این خصلت عاشورایی پاسداران است که پشتوانه اجرای آن رسالت سنگین است. برای نمونه نه‌تنها خنثی‌سازی فتنه ۸۸ با تکیه بر همین ویژگی بود، بلکه سیلی محکم بر گونه تروریست‌های تکفیری و داعش و دفاع از حرم و مردم مظلوم عراق و سوریه در برابر آتش فتنه نیروهای تکفیری و عوامل جنگ نیابتی صهیونیسم و استکبار نیز ماهیتی عاشورایی و حسینی(ع) داشته است. در برابر سبعیت و خشونت تروریست‌های تکفیری و توحش مدرن به کار گرفته شده در شیوه‌های آنان تنها عاشوراییان قادر به مقاومت بوده و عشق به اهل بیت و اقتدا به حماسه‌آفرینان عاشورا امکان ایستادگی را فراهم آورده است.
اما واقعیت تلخ دیگر این است که در صحنه داخلی امروز تهدید و خطر اصلی نفوذ است که در پسابرجام و با استفاده از بعد اقتصادی و مقابله با تحریم، خط سازش و عبور از ماهیت دینی و انقلابی نظام را دنبال و از نیروهای بریده از انقلاب و شیفته و مرعوب غرب یارکشی می‌کند. کسانی که پیشینه همراهی با امام و انقلاب داشته و حتی با به کارگیری نفاق و دورویی گاه از امام خامنه‌ای و نیروهای ارزشی نیز مایه گذاشته و به صورت دو زیست؛ هم با نیروهای مخالف انقلاب و هم نیروهای مدافع انقلاب ادعای دوستی و دلسوزی دارند، اما امام راحل را به صورت تحریف شده و امام حیّ را به صورت محدود شده می‌پسندند. چرا که شاخصه‌‌های مکتب امام خمینی(ره) و تفسیر خلف صالح و شارح مکتب ایشان، امام خامنه‌ای هیچ‌گاه اجازه گشودن دروازه‌های نفوذ و سلطه به استکبار و بازگشت به وابستگی و نوکری اجانب را نمی‌دهد و این بار هم این سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است که در مسیر رسالت خطیر خود، یعنی دفاع از انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن باید سد نفوذ ایجاد کرده و مانع از سلطه و سلب ماهیت دینی و انقلابی نظام شود. اما بی‌تردید حفظ زیست عاشورایی از جمله الزامات پاسداری در این مقطع است که باید با صبر و بصیرت علوی آمیخته شود تا امکان عبور از شرایط برآمده از پیوند نفوذ خارجی با فتنه داخلی را فراهم آورد. 


به همت معاونت فرهنگی و تبلیغات سپاه انجام می‌شود
یکی از اقدامات اساسی معاونت فرهنگی و تبلیغات سپاه در بیست‌ونهمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب امسال، چاپ 530 هزار بن تخفیف کتاب با مشارکت 53 انتشارات مطرح کشوری است. 
به گزارش صبح‌صادق این بن‌ها با همکاری انتشارات سوره مهر، کیهان، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، آستان قدس رضوی، مجلس شورای اسلامی، فاتحان، روایت فتح، نشر معارف، شاهد، مسجد مقدس جمکران و دیگر انتشاراتی‌های فعال تهیه شده و در اختیار علاقه‌مندان قرار می‌گیرد.
در بخش کودک و نوجوان و بخش آموزشی نیز انتشارات قدیانی، قلم‌چی و مدرسه در این طرح مشارکت داشته‌اند.
دارندگان این بن‌ها با مراجعه به هر انتشارات و ارائه بن‌ها از تخفیف قید شده روی بن برخوردار می‌شوند.
همچنین این معاونت در بیست‌ونهمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران با مشارکت پژوهشگاه امام صادق(ع) با برپایی غرفه‌ای میزبان فرماندهان، مسئولان و کارکنان بوده و به آنان برای استفاده بهتر از نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران کمک می‌کند. این غرفه در سالن ناشران عمومی (سالن شماره 2) راهرو 3 غرفه 49 میزبان مخاطبان و دوستداران  کتاب خواهد بود. گفتنی است، نمایشگاه بین‌المللی کتاب امسال که از پانزدهم اردیبهشت شروع شده تا بیست‌وپنجم اردیبهشت ادامه خواهد داشت.

با هدف تبیین برنامه‌ها و تشریح اولویت‌های سال 1395، پنجمین همایش سالیانه مسئولان، روحانیان و مدیران نمایندگی ولی‌فقیه در نیروی دریایی سپاه برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی نیروی دریایی سپاه، برپایی جلسات و کمیسیون‌های تخصصی، برگزاری کارگاه‌های آموزشی و سخنرانی حجج‌ اسلام والمسلمین حاج‌صادقی جانشین نماینده ولی‌فقیه در سپاه، ادیانی معاون تربیت و آموزش عقیدتی ـ سیاسی، صداقت مسئول نمایندگی ولی‌فقیه در نیروی دریایی سپاه و همچنین سردار سنائی‌راد معاون سیاسی سپاه از جمله بخش‌های این همایش سه روزه در شیراز بود. 
بنابر همین گزارش مسئول نمایندگی ولی‌فقیه در نیروی دریایی سپاه طی سخنانی در این گردهمایی، انتظارات و اولویت‌های خود را از مدیران و معاونت‌های این نمایندگی و اهتمام در جهت تحقق حداکثری و کیفی برنامه‌های ابلاغی در سال 1395 تشریح کرد. 
شرکت‌کنندگان در این همایش، با حضور در کمیسیون‌های تخصصی و همفکری درباره تقویت عملکرد و ارتقای کمّی و کیفی فعالیت‌های جاری، عملکرد گذشته را نقد و بررسی کردند.

مسئول روابط عمومی سپاه کربلای استان مازندران گفت: ۱۳ رزمنده سپاه کربلای مازندران در دفاع از حرم اهل‌بیت(ع) به شهادت رسیدند و 21 نفر دیگر نیز به درجه جانبازی نایل آمدند.
پس از اعلام اخبار ضد و نقیض درباره شهادت تعدادی از پاسداران سپاه کربلای استان مازندران در جریان مأموریت مستشاری در شهر «خان طومان» حلب سوریه، در نهایت معاون روابط عمومی سپاه کربلای استان مازندران با اعلام خبر شهادت 13 پاسدار و رزمنده این سپاه و مجروحیت 21 پاسدار دیگر به گمانه‌زنی‌ها و شایعات در این‌باره پایان داد.
گفتنی است، زمان و مکان تشییع این شهدا متعاقباً اعلام خواهد شد. هفته‌نامه صبح صادق در آستانه روز پاسدار شهادت این عزیزان را به خانواده، همرزمان و مردم ولایتمدار مازندران تبریک و تسلیت می‌گوید.


 جای تقابل با آمریکا و دیگر جهانخواران، برای حفظ و تأمین منافع ملی و توسعه کشور، با این قدرت‌ها مانند دیگر کشورها، رابطه برقرار می‌کردیم و با نظام حاکم بر عرصه بین‌الملل و هنجارهای آن همراه می‌شدیم. بر همین مبنا، این جریان اکنون برای عادی‌سازی رابطه با آمریکا و دست کشیدن از مبارزه با آن به عنوان «شرط لازم» برای «رابطه» با این کشور تلاش می‌کند. این جریان پیدایش بسیاری از مشکلات کشور را معلول انقلابی عمل کردن در سال‌های گذشته دانسته، راه‌حل مشکلات را، نزدیک شدن به غرب و عادی‌سازی رابطه با آمریکا می‌داند. چندی پیش دکتر صادق زیباکلام، با صراحت اعلام کرد که طی ۳۷ سال گذشته هیچ چیزی به اندازه آمریکاستیزی، تیشه به ریشه منافع ملی نزده است! در نزد این جریان، استکبارستیزی و مبارزه با آمریکا، نه‌تنها فاقد ارزش است؛ بلکه عامل پیدایی مشکلات و مانع پیشرفت می‌باشد. اکنون این جریان با انگشت گذاشتن بر روی مشکلات معیشتی جامعه و تأکید بر حل این مشکلات از طریق نزدیک شدن به غرب، برای تقویت پایگاه‌های اجتماعی خود تلاش می‌کند. سؤال این است که کدام یک از دو دیدگاه قابل دفاع است؟ پاسخ به این پرسش، تکلیف موضوع تداوم انقلاب و مبارزه یا پایان انقلاب و مبارزه را مشخص خواهد کرد.
به دو دلیل، دیدگاه جریان انقلابی قابل اثبات و دفاع است و به همین دو دلیل دیدگاه جریان غیرانقلابی ابطال‌پذیر است:
۱ ـ قیام ملت ایران، قیام در راه خدا و برای تحقق حاکمیت اسلام و پیاده‌سازی شریعت بود. ریشه‌های این قیام الهی، از نهضت عاشورا سیراب می‌شود و این انقلاب که بر مبنای اصول و آموزه‌های دینی پدید آمد، یک حرکت هدفمند و دارای آرمان است. «انقلاب اسلامی» بر مبنای «اسلام انقلابی» شکل گرفت و اسلام انقلابی، همان اسلام ناب محمدی(ص) است. در مقابل، «اسلام انقلابی»، «اسلام غیرانقلابی» یا همان «اسلام آمریکایی» قرار دارد. آن اسلامی که کنار آمدن با آمریکا را توصیه می‌کند نه «اسلام رحمانی»، بلکه اسلام آمریکایی است. آن اسلامی که فرمان توقف مبارزه با مستکبران و زورگویان را صادر می‌کند، اسلام غیرانقلابی آمریکایی است.
جریان غیرانقلابی، یک جریان انحرافی و زاویه‌دار از مکتب امام خمینی(ره) است. جریان غیر انقلابی، اسلام مورد نظرش، نه اسلام انقلابی و اسلام ناب محمدی(ص)، بلکه اسلام آمریکایی است.
۲ ـ تصور حل مشکلات جامعه و کشور از طریق نزدیک شدن به نظام سلطه و عادی‌سازی رابطه با آمریکا، نتیجه‌ای جز رفتن به سمت سراب در پی ندارد. اگر سراب سیراب‌کننده انسان تشنه‌لب باشد، آمریکا هم حل‌کننده مشکلات اقتصادی ایران خواهد بود. آمریکایی‌ها با سیاست و راهبرد فشار ـ مذاکره، قصد از بین بردن هویت اسلامی و انقلابی ملت ایران را دارند. آنها با این فشارها می‌خواهند جلوی پیشرفت ایرانیان را بگیرند. بنابراین برای حل مشکلات و پیشرفت کشور باید به مبارزه با آمریکا ادامه داد.
ادبیات انقلاب اسلامی؛ ادبیات مبارزه، ادبیات ایستادگی و مقاومت، ادبیات ایثار و جهاد و شهادت است. پرسش این است که این ادبیات و فرهنگ ناشی از آن، تا کی و تا کجا ادامه دارد؟ به عبارت دیگر، تا کی و تا کجا می‌خواهیم انقلابی باشیم و انقلاب را استمرار ببخشیم؟ آیا برای پایان انقلاب و پایان دوران انقلابی بودن و انقلابی عمل کردن، می‌توان یک نقطه زمانی را مشخص کرد؟
اهمیت این پرسش و دادن پاسخ دقیق و مستدل به آن، زمانی نمایان می‌شود که تلاش یک جریان فعال داخلی برای پایان دادن به دوران انقلابی بودن و انقلابی عمل کردن را مورد توجه قرار دهیم. این جریان با تأکید بر «اسلام رحمانی» و نادرست دانستن «اسلام انقلابی»، انقلاب اسلامی را پدیده‌ای می‌داند که در ۲۲ بهمن سال ۱۳۵۷ به نتیجه رسید و پایان یافت. این جریان، جمهوری اسلامی را، نتیجه انقلاب اسلامی پایان‌یافته می‌داند و معتقد است که با تشکیل جمهوری اسلامی، دوران مبارزه و دوران انقلابی‌گری پایان یافته است، با تکیه بر اسلام رحمانی و عادی کردن فضای کشور، همانند دیگر نظام‌های سیاسی و حکومت‌های مستقر در شرق و غرب عالم، باید با نظام بین‌الملل و هنجارهای حاکم بر آن همراه شد و در این همراهی، از پذیرش قواعد و مقررات موجود جهانی هم هیچ گریزی نیست. به نظر می‌رسد، دوران دسته‌بندی جریان‌های سیاسی فعال در عرصه کشور، به دو جریان «چپ و راست» و «اصولگرا و اصلاح‌طلب»، پایان یافته، می‌توان گفت در کشور، دو دیدگاه متفاوت نسبت به «انقلاب اسلامی» و «اسلام انقلابی»؛ دو جریان فکری سیاسی را شکل داده است. به طور کلی این دو جریان را می‌توان «جریان انقلابی» و «جریان غیرانقلابی و بعضاً ضد انقلابی» نام‌گذاری کرد. در این نوشتار این دو جریان به اختصار معرفی می‌شود:
۱ـ جریان انقلابی
جریان انقلابی، ضمن اعتقاد به «انقلاب اسلامی» و «اسلام انقلابی»، به «استمرار انقلاب اسلامی» بر اساس «اسلام انقلابی» یا همان «اسلام مبارزه» نیز اعتقاد دارد، این جریان، انقلاب اسلامی را پایان‌یافته در سال ۱۳۵۷ نمی‌داند و معتقد است در سال ۱۳۵۷، یک مرحله از مراحل پنج‌گانه انقلاب اسلامی به نتیجه رسید و باید انقلاب اسلامی را تا طی مراحل دیگر و رسیدن به آرمان اصلی، یعنی «تمدن‌سازی اسلامی» و «حیات طیبه» استمرار بخشید. این جریان معتقد است که طی این مسیر، بدون داشتن روحیه انقلابی و عمل انقلابی و مبارزه ممکن نیست. بنابراین، جریان انقلابی، معتقد است که فضای کشور، همواره باید یک فضای انقلابی باشد و روحیه انقلابی در ایران را باید به طور پیوسته تقویت کرد و حافظ ادبیات انقلاب اسلامی و فرهنگ ایثار، مقاومت، جهاد و شهادت بود. این جریان معتقد است، در عرصه سیاست خارجی و تعامل با دیگران، باید بر اساس ارزش‌ها و معیارهای «انقلاب اسلامی» و «اسلام انقلابی» عمل کرد. این جریان، پذیرش نظام سلطه و دست کشیدن از مبارزه با مستکبران و بی‌خیال شدن نسبت به سرنوشت مستضعفان عالم در عرصه سیاست خارجی را برنمی‌تابد. این جریان معتقد است که جبهه استکبار، قدرت‌یابی و پیشرفت ملت ایران با هویت دینی را برنمی‌تابد و همواره دست به توطئه خواهد زد. از همین رو مبارزه با استکبار ضروری است.
۲ـ جریان غیر انقلابی
جریان غیر انقلابی، انقلاب اسلامی را پایان‌یافته در سال ۱۳۵۷ دانسته، معتقد است که پس از پیروزی انقلاب و شکل‌گیری جمهوری اسلامی، باید به

فرمانده نیروی دریایی سپاه در گفت‌وگوی اختصاصی با صبح صادق
قطعنامه‌ای در کنگره آمریکا برای مقابله با رزمایش‌های سپاه پاسداران در تنگه هرمز و خلیج فارس در حال تهیه است و دریادار فدوی، فرمانده نیروی دریایی سپاه که خلیج فارس را خط مقدم دفاع از انقلاب اسلامی می‌داند، این وضعیت را محدودکننده سپاه نمی‌داند و با لبخند به طرح آنها، جمله امام خامنه‌ای (دامت‌ظله) را تکرار می‌کند: «چه غلطا». از نظر سردار فدوی، آمریکا بهتر از همه کشورها قدرت دریایی ایران را می‌شناسد و به همین دلیل به قدرت سپاه تمکین کرده است و در خلیج فارس طبق دستورات فرماندهان دریایی ما عمل می‌کند. سردار فدوی اعتقاد دارد، نیروی دریایی سپاه به پشتوانه انقلاب اسلامی و ارزش‌های مقدس آن، مانند امام(ره)، شهدا و رهنمودهای مدبرانه امام خامنه‌ای سبب اضمحلال قدرت آمریکا در منطقه و جهان شده است. در مدت کوتاهی که در خدمت این سردار شجاع و دلاور بودیم، پرسش‌های متعددی مطرح شد که در ادامه بخش‌هایی از این مصاحبه می‌آید. سیدمحمد مشکوه‌الممالک
* در روزهای گذشته آمریکایی‌ها درصدد برآمده‌اند که فشارها علیه انقلاب را بیشتر کنند، آیا آمریکا در این مسیر موفق می‌شود؟ 
 توجه داشته باشید آنچه آمریکایی‌ها می‌خواهند و آن چیزی که اتفاق می‌افتد، هیچ ربطی به هم ندارد. آمریکایی‌ها از نظر همان ماهیت حق و باطلی که گفتم، قطعاً اگر بتوانند که امشب آثاری از انقلاب اسلامی نباشد، به فردا موکول نمی‌کنند. این خواست آنهاست، اما اینکه چه اتفاقی می‌افتد و به عبارتی تعیین‌کنندگی آن مربوط به آنها نیست؛ مربوط به ماست که چقدر برای تحقق وعده الهی پای کار باشیم و چقدر به وعده خدا اعتماد و باور داشته باشیم که گفته است من طرف حق هستم، حالا که خدا طرف حق است.

* تعدادی از نمایندگان جمهوریخواه کنگره درصدد ارائه طرحی هستند که قدرت‌نمایی سپاه را در تنگه هرمز محدود کنند؛ در این زمینه چه نظری دارید؟ 
همان‌طور که آقا فرمودند، یک حرف کاملاً احمقانه و غلط زیادی است. یک مرد خدایی مانند حضرت امام(ره) و مانند حضرت آقا وقتی یک حرف می‌زند، فقط یک حرف نیست و اثر وضعی پیدا می‌کند. امام(ره) فرمودند: آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند، امام(ره) این مطلب را سال 58 فرمودند که قصه لانه جاسوسی پیش آمد و هنوز یک سال از پیروزی انقلاب اسلامی نگذشته بود که همه تصور می‌کردند آمریکا ابرقدرت خاص است و ایران هم یک کشور کوچک و تازه انقلاب کرده است. امام(ره) آن زمان فرمودند و تجربه نشان داد که آمریکا از سال 58 هیچ‌گاه نتوانسته ایران را تهدید کند. 
اگر آمریکایی‌ها که هیچ، همه مستکبران عالم هم از اول خلقت یک طرف باشند و ما یک طرف دیگر باشیم، اصلاً ترسی نداریم؛ چون باور داریم که خداوند وعده داده است من طرف حق هستم. ما باید از یک چیز مطمئن باشیم. دل‌مان، نیت‌مان، زبان‌مان، گفتارمان و عمل‌مان باید در راه حق باشد. آیه صریح وجود دارد که خداوند می‌فرماید: «وَلَن یَجْعَلَ اللّهُ لِلْکَافِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلاً»؛ کلمه «لن» یعنی تا قیامت این‌طوری است؛ تا ابد این‌طوری است و خداوند سلطه کافران بر مؤمنان را قرار نداد.
یکی از نکات مهم درباره ایران و آمریکا جنگ و ستیز آمریکایی‌ها با انقلاب اسلامی به دلیل محق بودن ما و باطل بودن آمریکاست.
* آیا آمریکا توانایی تعیین تکلیف برای نیروهای ما در خلیج فارس را دارد؟
نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران از بدو تشکیل آماده دفاع از کشور بوده و امروز هم که وظیفه حراست از شمال خلیج فارس از دهانه اروند تا تنگه هرمز و مرزهای پاکستان را برعهده دارد، با قوت و اقتدار در سراسر این آبراه حضور دارد. مسلماً نه‌تنها بر اساس قدرت، بلکه حتی بر اساس قوانین بین‌المللی هیچ حضوری، هیچ تحرکی و هیچ رفتاری نباید مخل کشورهای ساحلی و اصلی‌ترین آن، یعنی جمهوری اسلامی باشد؛ چراکه ما به‌تنهایی معادل هشت کشوری که در جنوب خلیج فارس حضور دارند، ساحل داریم. 

* اگر واقعاً شرایطی پیش آید که آمریکایی‌ها درصدد درگیری باشند، آیا آمریکا این قدرت را دارد؟ نیروی دریایی تا چه میزان آمادگی مقابله با این تهدیدات را دارد؟ 
نیروی دریایی سپاه با قدرت و اقتدار در همه عرصه‌ها در حال اعمال حاکمیت جمهوری اسلامی ایران در خلیج فارس است و هیچ قدرتی نمی‌تواند خدشه‌ای بر آن وارد کند.
البته یکی از مهم‌ترین و اصلی‌ترین عواملی که در جهان کنونی حکمفرمایی می‌کند، قدرت و زور است و این زور تعیین‌کننده اصلی در اوضاع فعلی است و آمریکایی‌ها در جهان بیشتر از همه زور و قدرت را می‌فهمند. چرا؟ چون همه آن مبانی که آمریکایی‌ها طبق آن عمل می‌کنند، بر اساس قدرت و زور است. بر همین اساس آمریکایی‌ها زودتر از همه زور و قدرت را می‌فهمند و به صورت تام و کامل قدرت انقلاب اسلامی را می‌فهمند؛ از این رو تمکین می‌کنند، وگرنه چنانچه آمریکایی‌ها طرف مقابل‌شان زور نداشت، تمکینش نمی‌کردند. اصلاً آمریکایی‌ها برای چه باید از ما اطاعت کنند؟ آنها به این دلیل می‌گویند که همه جهان باید از ما اطاعت بکند که معتقدند زورشان و قدرت‌شان در همه مؤلفه‌ها از همه بیشتر است؛ اما این آمریکایی‌های مدعی معترف هستند که قدرت و زور انقلاب اسلامی بیشتر از آنهاست، دلیلش هم همین تمکین کردن آمریکایی‌هاست. اگر این دلیل، محکم نیست، به چه علت آمریکایی‌ها تمکین می‌کنند؟ به ویژه در خلیج فارس و تنگه هرمز به دلیل این است که باور دارند اینها زور و قدرت دارند. سوابق هم همین‌طور نشان می‌دهد که این‌گونه است.

* آمریکا به دنبال آن است که یک تصویر نادرست از قدرت نظامی ایران به کشورهای عربی مخابره کند و آنها را از قدرت ایران بترساند، به عبارتی، به دنبال ایران‌هراسی هستند، چه پاسخی به این رفتار آمریکا دارید؟
ما هیچ‌وقت نه در پی آن بودیم، نه در پی آن هستیم که از این قدرت برای ظلم و تعدی استفاده کنیم، بلکه برای دفاع از حق است و دستور خداوند متعال این است که نه‌تنها نباید ظلم کنیم، بلکه از مظلوم دفاع هم می‌کنیم، هر چند که اگر کشورهای آنها و حکومت‌شان یک حکومت استبدادی باشد، بلکه کشور مسلمان خودی محسوب می‌شوند اینها رُحَماءُ بَينَهُم محسوب می‌شوند. در برابر کفار و زورگویان قوی‌تر و سرسخت‌تر و شدیدتر و در برابر مظلومان خود مهربانند و لطیف، ما در کجا به یک مظلوم تعدی کرده‌ایم؟

* در روزهای گذشته کشورهای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای رزمایشی را در خلیج فارس برگزار کردند، اما شما واکنش علنی به این رزمایش نداشتید، چرا؟
این رزمایش‌ها یک امر بسیار طولانی‌مدت و طبیعی است. همه کشورها دائم در حال رزمایش هستند. یک وقت است به لحاظ موضوعی که پیش می‌آید رسانه‌ای می‌شود.
 ما تعداد زیادی تمرین و رزمایش داریم، اما بستر این امر را کشورهای خلیج فارس فراهم می‌کنند. برای نمونه یک کشور جنوب خلیج فارس رزمایش برگزار می‌کند و از همه کشور‌ها می‌آیند و این درست است که همه آنها علیه جمهوری اسلامی است، ولی یک امری که بگوییم یک اتفاق جدیدی افتاده و پیشتر نبوده، این‌طور نیست. در برابر اینها ما همواره از آمادگی کاملی برخوردار هستیم و عموماً رزمایش‌ها در آب‌های سرزمینی و آب‌های داخلی و بین‌المللی مجاور آب‌های جنوب خلیج فارس صورت می‌گیرد. با این حال از آنها مطلع هستیم و به طور کامل آنها را رصد می‌کنیم. 


صبح صادق آخرین وضعیت تحولات عراق را تحلیل می‌کند
تردیدی نیست که آمریکا و برخی شرکای منطقه‌ای آن، یکی از اصلی‌ترین عناصر و بازیگران در غرب آسیا و به‌ویژه در عراق هستند و برای آن برنامه‌ریزی می‌کنند. شاخص یک برنامه راهبردی این است که اگر روندها و تحولات بر اساس طراحی و برنامه‌های آنها به پیش نرفت، یا در شرایط غافلگیری ناشی از راهبردهای طرف مقابل قرار گرفت، پلانB و فوری آن است که باید در مسیر آن اختلال یا انحراف ایجاد کرد و اگر این تاکتیک برای مدیریت برنامه حریف میسر نباشد، کند کردن راهبردهای حریف، یک گزینه اضطراری است. 

1ـ آمریکایی‌ها که در سال ۲۰۱۰ با خفت و ذلت از عراق اخراج شدند، با تکیه بر سازوکار‌های سیاسی و برخی بازیگران همسو در داخل عراق، تلاش مستمری برای بازگشت به این کشور صورت دادند. فرصت طلایی ناشی از تروریسم تکفیری که به‌عنوان بازوی جنگ نیابتی آمریکا در سوریه فعال شده بود، عراق را نیز در دستور کار آمریکایی‌ها قرار داد و با کارگزاری دوستان آمریکا در عراق، یعنی بارزانی و جناحی از اهل سنت در استان‌های شمالی و برخی چهره‌های سیاسی، داعش به عراق وارد شد و حداقل سه استان را به اشغال خود درآورد. خاورمیانه جدید آمریکا، این بار قرار بود با تروریسم تکفیری ساماندهی شده و شکل بگیرد و لذا عمر این پروژه در مواضع رسمی مقامات آمریکایی تا ۲۰ سال هم ذکر شد. راهبردهای عراق و مرجعیت این کشور برای دفاع در مقابل تروریسم داعش، با تکیه بر بسیج مردمی به نام حشدالشعبی با وجود تمامی کارشکنی و مانع‌تراشی آمریکا و هم‌پیمانان سنی آنها در عراق، راه خود را به سرعت باز کرد و داعش را با قهقرا، شکست و عقب‌نشینی روبه‌رو ساخت. امروز داعش در الانبار فقط در شهر مهم فلوجه محاصره است. شهرک مرزی القائم باید پاکسازی شود و در استان نینوا، در شهر موصل محاصره و بخش کوچکی از جنوب غربی مرزهای سوریه که به شهر قائم متصل می‌شود را در اختیار دارد و آخرین نقطه اشغالی در استان کرکوک نیز شهرک حویجه است که به دلیل حضور بعثی‌های اصیل عراقی، در حکم ستون فقرات داعش هستند و سرکوب آنها در حویجه، بر سرعت فروپاشی داعش در عراق، خواهد افزود. پروژه آمریکا با شکست روبه‌رو شده و آمریکا بخشی از داعش را به عراق منتقل کرد، ولی حاضر نیست ناظر این روند باشد و صرفاً تماشا کند و برای کند کردن این مسیر یا حذف نشدن از پیروزی بر تروریسم داعش، رفتارهای مشارکتی از خود نشان می‌دهد. دلیل آن چیست؟

۲ ـ پروسه نابودی داعش در عراق، پایه‌گذار یک فرآیند سیاسی جدید در عراق است و به دلیل ضعف جناح‌های اهل سنت که با آمریکا و شرکای منطقه‌ای آنها کار می‌کنند و بارزانی که هم در اشغال داعش در عراق و هم براندازی حاکمیت در سوریه با تروریست‌های ارتش آزاد و النصره همراهی و همکاری کرده، مرحله جدید سیاسی عراق این دو جریان را با سؤال جدی روبه‌رو خواهد کرد؛ یعنی کسانی که میزبان و همکار داعش در عراق بوده‌اند، در پروسه جدید سیاسی عراق قدرت خود را از دست می‌دهند. به همین دلیل همه کسانی که در پروژه تروریسم داعش شراکت داشته‌اند، امروز که عمر داعش در عراق به پایان خود نزدیک می‌شود، در قالب جدید برای مبارزه با آن ظاهر شده‌اند و به جز آمریکا، ترکیه و ... عربستان سعودی هم از زبان سفیر خود در بغداد برای مبارزه با داعش اعلام آمادگی می‌کند!

۳ ـ بیت شیعی که مجموعه‌ای از گروه‌های سیاسی عراقی است، از گذشته در بین خود رقابت، حساسیت، اختلاف و درگیری‌هایی داشته‌اند که بنا به شرایط سیاسی یا امنیتی، بروز و ظهور بیشتری به خود گرفته است. هر یک از آنها خود را با اصالت بیشتر و حقانیت برای محوری شدن می‌داند و دیگر گروه‌های شیعه به موازات خود را تحمل نمی‌کنند، یا نسبت به آن واکنش نشان می‌دهند. این صف‌بندی‌های درون بیت ‌شیعی، از اصالت‌ واقعی ندارد و نمی‌توان آن را چندان به رسمیت شناخت. از سوی دیگر هر یک از رهبران شیعی، توانا‌‌یی‌هایی اختصاصی دارند، که در کنار هم می‌تواند، تولید قدرت کرده و با هم‌افزایی به جریان‌سازی و قدرت‌آفرینی در عراق منجر می‌شود. یعنی اگر برنامه و پروژه‌ای به خوبی به اجرا درآید و تقسیم‌بندی شود، حاصل قابل ملاحظه‌ای هم در بر خواهد داشت. خلاصه سربسته اینکه آنچه از مقتدی صدر بر می‌آید، با آنچه باید از عمار حکیم یا مالکی و جعفری انتظار داریم، متفاوت است. آنچه می‌توان به دست‌ هادی عامری حاصل کرد، از مالکی و جعفری به دست نمی‌آید و آنچه از عمار حکیم امکان‌پذیر است، نباید از مقتدی‌صدر انتظار داشت، اما تمامی آنها در کنار هم می‌توانند در یک تحول بزرگ کارساز باشند؛ لذا ورود به حساسیت‌ها و رقابت‌های منفی آنها که در لایه‌های طرفداران یا با تحریک عوامل خارجی شکل می‌گیرد یک دام و یک گزینه خطرناک و مخرّب است و این جریان‌های سیاسی در جا و مکان و نقش خود خوب هستند و باید به خوبی مدیریت شوند که در اینجا نقش مرجعیت خودنمایی می‌کند و تشویق و ترغیب‌ها و هدایت‌های ایرانی، این پیکره مهم و اثرگذار را خواهد ساخت.

۴ ـ حکومت‌های عراقی که پس از سقوط صدام شکل گرفته‌اند با یک سازوکار هوشمند آمریکا به نام «ضرورت مشارکت سیاسی همه‌ گروه‌ها» پایه و مبنای حکومت ضعیف در سهمیه‌دار طوایف مذاهب را فراهم کرده که اساساً برای مداخله‌گری و چالش‌آفرینی در عراق از سوی آمریکایی‌ها، مهندسی همین سیستم محاصصه و سهمیه‌های طایفه‌ای، کابینه‌ و وزارتخانه‌ها را به لانه‌های حزبی و تروریستی و... با نخست‌وزیرهای سال‌های گذشته تبدیل کرده بود و هر یک از وزرا پیش از اینکه به فکر مردم و مطالبات آنها یا سازندگی و مقتدرسازی عراق باشند، به نفع حزب و طایفه خود، عمل کرده‌اند. همین مسئله، پایه‌های فساد و حکومت ناکارآمد را به وجود آورد که همواره مورد انتقاد مرجعیت عراق بوده است.
 اختلاف در بین رهبران سیاسی به شیعه منحصر نبوده و در بین کردها و سنی‌ها هم وجود دارد که در کنار رانت‌های اقتصادی به یک غده سرطانی در عراق تبدیل شده است. بدیهی است که آمریکا، عربستان، ترکیه و... یک حکومت کارآمد و منسجم را نمی‌خواهند و آن را برای خود، خسارت‌آفرین ارزیابی می‌کنند.
هشدار و درخواست‌های مرجعیت عراق درباره ضرورت اصلاحات و مبارزه با فساد و محاصصه یا سهمیه‌های طائفی در حکومت به دلیل ساختارهای بیمار حکومتی و فقدان یک مدیریت قوی در حکومت با کندی دنبال شد تا جایی که خطبه‌های سیاسی مرجعیت در نجف اشرف متوقف شد و به اعتراض نسبت به این وقت تلف کردن واکنش نشان داده شد.
حیدر العبادی از مدتی پیش با تشکیل کمیته مبارزه با فساد و حذف ریخت‌وپاش‌های حکومتی و حذف و برکناری برخی از پست‌های حکومتی کار را شروع کرد که از همان زمان با مقاومت‌هایی روبه‌رو شد؛ چرا که این اقدامات برای رانت‌های سیاسی و اقتصادی آنها زیان‌آور بود. از همان زمان پیش از ۲۵۰۰ مسئول درجه دو و سه عراقی با خانواده‌های‌شان به ترکیه، اردن و امارات فرار کردند که اقدام این کشورها نشان‌دهنده برخی گرایش‌های این مقامات نیز است.

۵ ـ اعتراضات مردمی که حداقل از تابستان سال گذشته در استان‌های جنوبی فعال بود، در ماه‌های اخیر در بغداد با شکل جدی‌تری مواجه شد و مقتدی صدر در جایگاه یک چهره سیاسی که تابعیت بسیج مردمی دارد، در رأس آن قرار گرفت و برجستگی به طرفداران وی داد، ولی این تجمعات به حضور طرفداران وی منحصر نشد و جریان‌های مختلف مردمی و حتی نفوذی‌ها هم در بین آنها بودند؛ چرا که به چالش کشیدن حکومت مرکزی همواره از سوی بارزانی و جریان‌های سنی یا کشورهای حامی آنها در دستور کار بوده و در شرایط ویژه به‌دنبال امتیازگیری از حکومت بوده‌اند.
العبادی در آخرین اقدام خود به دنبال ارائه کابینه تکنوکرات و غیر حزبی بود که از سوی اغلب گروه‌های سیاسی با تمایل جدی روبه‌رو نبود، اما در نهایت و طی توافق با گروه‌های یاد شده، مقرر شد از لیست‌های پیشنهادی احزاب، ترکیب کابینه را مشخص و به پارلمان ارسال کند. مداخله برخی طرف‌های خارجی، به‌ویژه آمریکا و انگلیس، ترکیبی مشکوک که حتی جریان انگلیسی و سلطنت‌طلب شریف را هم در آن قرار می‌داد و با لیست‌های احزاب مرتبط نبود به پارلمان رفت که با اعتراض شدید فراکسیون‌ها روبه‌رو شد و برخی احزاب، این نامزدهای وزارتی را به استعفا مجبور کردند. دعوای مالکی با العبادی شکل جدی‌تری گرفت و آن دولت قانونی در کنار نمایندگان بارزانی و برخی لیست‌های سنی شمال، تحصن در مجلس را آغاز کردند و خواستار حذف رؤسای سه‌گانه شدند. در این تحصن نمایندگان احرار وابسته به مقتدی صدر هم بودند که به سرعت از آن خارج شدند، ولی آنچه قابل توجه است اینکه تضاد مالکی با عبادی با رویکرد بارزانی و احزاب سنی شمال نسبت به برنامه عبادی متفاوت است. این دو جریان، عمدتاً به دنبال منحرف و متوقف کردن یا حذف محاصصه هستند؛ چرا که این سیستم برای آنها حکم حیات و ممات دارد و به‌ ویژه اینکه آمریکا و دول مداخله‌گر ‌ابزارهای خود را از دست می‌دهند. همزمان با این حوادث و از دو هفته قبل، تحصن مردمی در میدان‌ آزادی و سپس در منطقه خضرا دنبال می‌شد و درخواست مقتدی صدر و مردم بر ضرورت تسریع در ارائه کابینه به پارلمان قرار داشت و لذا با ارائه لیست دوم عبادی به مجلس که با اقدام تحصن‌کنندگان مجلس در حذف جبوری و هیئت رئیسه همراه بود و فواد معصوم همه گروه‌ها را برای جلسه سه‌شنبه هفته قبل دعوت کرده بود، مصوبات نمایندگان معترض لغو و به ریاست جبوری، پارلمان به پنج نفر از لیست دوم عبادی رأی مثبت داد. بنا به گزارش‌های موجود، دلیل لغو مصوبات نمایندگان معترض فقدان نصاب و تعداد کافی نمایندگان بود که در جلسه سه‌شنبه با کناره‌گیری احرار از آنها، تنزل پیدا کرد و نمایندگان حاضر در پارلمان به ریاست جبوری با ۱۸۳ رأی به کابینه عبادی رأی دادند. مقتدی صدر از آن استقبال کرد و آقای قبانچی در جایگاه نماینده مرجعیت در نماز جمعه نجف نیز این اقدام را مثبت ارزیابی کرد. برخی، رقبای سیاسی مقتدی‌صدر را متهم کردند که چون در کابینه عبادی سه وزیر به مقتدی صدر تعلق گرفته از آن طرفداری می‌کند، مقتدی نیز طی مصاحبه‌ای اعلام کرد هیچ وزیری در کابینه نمی‌خواهد و به زودی از کار سیاسی، کناره‌گیری خواهد کرد، ولی خواستار تسریع در تشکیل کابینه است. نکته مهم اینکه چند روز قبل در رابطه با لیست دوم عبادی، نیچروان بارزانی همراه با یک هیئت از اقلیم به بغداد آمد تا مشکلات خود با دولت مرکزی را بررسی کند که ظاهراً بر ضرورت غیرحزبی بودن کابینه تأکید کرده بود و عبادی هم که در شرایط سختی قرار داشت، آن را پذیرفته و سه وزیر برای اقلیم در نظر گرفته بود. سپس این هیئت کردی با مالکی ملاقات کرده و به‌عنوان یک مجموعه در پارلمان در کنار آنها، اعلام موجودیت کرد. نمایندگان متحصن مقرر کردند که به دادگاه قانون اساسی شکایت کنند و تا آن زمان در جلسات پارلمان شرکت نکنند، ولی جلسه روز شنبه گذشته که قرار بود لیست سوم عبادی برای تکمیل کابینه ارائه شود با مشکلات جدیدی روبه‌رو شد. منابع حکومتی به مقتدی صدر اعلام می‌کنند که افراد پیشنهادی، غیر حزبی نیستند و عملاً شعار حذف محاصصه در کابینه عبادی مطرح نیست؛ لذا فراکسیون احرار در نشست شنبه شرکت نکردند و پارلمان به نصاب کافی نرسید. مقتدی‌صدر به‌طور همزمان در تحصن مردمی اعلام کرد که هیچ وزیری به کابینه معرفی نمی‌کند و بر ضرورت اصلاحات کامل، کابینه غیرحزبی و مبارزه با فساد تأکید کرد. مردم حاضر در تحصن به شکل خودجوش به پارلمان و ساختمان نخست‌وزیری وارد شدند و آن را اشغال و پس از چند ساعت تخلیه کردند و در بیانیه‌ای، پایان اعتراضات را برای مشارکت در مراسم شهادت امام کاظم(ع) اعلام نموده و قصد بازگشت مجدد بعد از مراسم سوگواری را دارند.
رؤسای سه‌گانه با تشکیل جلسه‌ای، بر ضرورت تسریع در کابینه غیرحزبی و اصلاحات و مبارزه با فساد  تأکید کرده و خواستار پیگرد افراد آشوبگر در اشغال پارلمان شدند که طی آن به یکی از نمایندگان کرد نیز تعرض شده بود. بنا بر برخی گزارش‌ها، مقتدی صدر در همان روز با آیت‌الله سیستانی ملاقات می‌کند و جلسه بیت شیعی نیز تشکیل می‌شود تا به بررسی رخدادها و تصمیمات جدید بپردازند. این روند از بحران جدید سیاسی، حواشی مهمی داشت که در ادامه به آن می‌پردازیم. 
 الف ـ با جدی شدن بحث کابینه غیر حزبی، نیروهای بارزانی در شهر طوزخورماتو اقدام به درگیری با حشدالشعبی ترکمانی در این شهر کردند و ستون نظامی به شهر اعزام و بخش‌هایی را به اشغال درآورده و برای اخراج شیعیان ترکمن اقدام به آتش زدن منازل آنها کردند که ابتدا از سوی هادی عامری و سپس  ابومهدی مهندس و طی دو مرحله مقرر شد نیروهای دو طرف از شهر خارج شده و پلیس فدرال امنیت شهر را بر عهده بگیرد.
ب ـ ثامر سبهان سفیر سعودی در بغداد که یک ژنرال امنیتی و آموزش‌دیده انگلیسی است و پس از سال‌ها استنکاف سعودی‌ها برای به رسمیت شناختن دولت عراق به این کشور آمده، اعلام کرد؛ به دستور پادشاه هرگونه نیاز اقتصادی استان الانبار را تأمین می‌کند و اگر عراق بخواهد، نیروهای سعودی در آزادسازی موصل مشارکت خواهند کرد!
در خلال بحران سیاسی و پارلمان نیز با حمایت از مقتدی‌صدر و اینکه وی منجی عراق از طایفه‌گری در این کشور است! تلاش برای ایجاد شکاف و اختلاف بیشتر در بین رهبران شیعی را به اجرا گذاشت.
ج ـ سفرای آمریکا و انگلیس حضور فعالی در این بحران داشته و تلاش کردند در قالب کابینه غیرحزبی عبادی، عناصر وابسته به غرب را در ترکیب‌های ارائه شده بگنجانند. از سوی دیگر با هدایت جریان‌های نفوذی و بعثی و با کمک مالی سفیر سعودی در مسیر اعتراضات مردمی و مطالبات بر حق آنها، انحراف و اختلال و آشوب ایجاد کنند. عده‌ای بعثی که برخی رسانه‌ها به معرفی آنها پرداخته‌اند، مامور شعار دادن علیه دیگر رهبران شیعه، علیه ایران و سردار سلیمانی شدند و تعدادی نیز در مقابل سفارت ایران تجمع کردند.
به خوبی قابل درک است که بازیگران داخلی و خارجی در عراق که از سیر تحولات سیاسی و مسئله اصلاحات و حذف محاصصه و مبارزه با فساد زیان می‌‌بینند، برای منفعل کردن حکومت العبادی، انحراف در مسیر اعتراضات، شکاف در بین جریان‌های شیعه و هدایت بخشی از افراد علیه ایران و سردار سلیمانی، فرصت حفظ داعش و به انحراف کشیدن تحولات را از دست ندادند. بارزانی و علاوی طی چند هفته گذشته، اساساً با هرگونه کابینه که بدون موافقت آنها باشد، مخالفت کردند و بر سهمیه‌های طایفه‌ای اصرار ورزیدند و در درون پارلمان هم برای تشدید اختلاف بین مالکی و مقتدی‌صدر و در مقابل عبادی و بر هم زدن برنامه اصلاحات، فعال بودند.
آمریکا، انگلیس و عربستان نیز در تلاش‌های میدانی و رسانه‌ای، به جز اینکه فشار به دولت عبادی و ناکارآمدی وی را که نماد شیعه نیز است در دستور داشتند، به اختلاف‌افکنی و تشدید حساسیت‌ها و ارائه تصویر افراطی از رخدادها که گاهی تا مرز درگیری مسلحانه طرفداران مقتدی و مالکی و ... ادامه دادند، تا مهم‌تر از همه اینکه بتوانند مشکل موجود را علیه ایران هدایت کرده و راهبرد عربستان برای نشان دادن اینکه مداخله ایران در عراق مشکل‌ساز شده و با جانبداری از مقتدی، آن را عامل و همسوی خود نشان دهند، شرایط پیچیده‌ای را دامن زدند. 
۷ـ مسئله اصلی این است که با همه حساسیت‌های درون‌شیعی، اینده عراق در گرو هماهنگی و شرح صدر گروه‌های شیعی در کنار یکدیگر است و با واگرایی در بین آنها، حقوق حاکمیت حداکثری آنها از دست خواهد رفت و عراق با گزینه‌های خطرناک بازگشت آمریکا، تجزیه و جنگ داخلی و استمرار حضور تروریسم داعش مواجه خواهد بود. آنچه مسلم و ضروری است اینکه پرچم اصلاحات همه‌جانبه و مبارزه با فساد و حذف محاصصه (سهم‌خواهی طایفه‌ای) که از سوی مرجعیت بلند شده باید به وسیله اجماع گروه‌های شیعی برافراشته بماند و وجاهت و احترام و مقبولیت مرجعیت که طرح‌های استعماری آمریکا در عراق را به شکست کشیده، از سوی رهبران شیعه به خوبی رعایت شود. اگر آمریکا درعراق نسبت به زمان اشغال در پایین‌ترین سطح نفوذ قرار گرفته، ولی سفارتخانه‌اش با هزاران نظامی و سیاستمدار و نیروهای اطلاعاتی و جاسوس برای اثرگذاری در عراق فعال است، چرا از سوی مقامات ایرانی که مسئولیت آشکاری درباره عراق دارند و شرایط امروز عراق نیازمند بازبینی و ارتقای برنامه‌ها و اقدامات ویژه است، کم توجهی می‌شود.
آنچه بدیهی است اینکه این مرحله از تحولات عراق ظرفیت یک جهش راهبردی را داراست و می‌تواند بسیاری از مؤلفه‌های راهبردی را به نفع مقاومت و نیروها و دولت‌ها مستقل تغییر دهد و لذا هرگونه رفتارهای نسنجیده و رقابت‌های مخرّب در رهبران سیاسی شیعه، کم‌توجهی نسبت به نیرو‌های مرزی و معترض، برنامه‌‌ریزی هوشمند و با انرژی از سوی ایران، می‌تواند برای ایران و نیروهای انقلابی در عراق و حتی منطقه بسیار زیانبار باشد. رئیس‌‌جمهور عراق به لحاظ قانونی می‌تواند پارلمان را منحل کرده و انتخابات زودهنگام را به‌‌مثابه یک گزینه اضطراری به اجرا بگذارد که پیامدهای بسیار منفی در بردارد.
این در حالی است که ابتکار عمل و ابزارهای مختلف سیاسی و فضای مبارزه با داعش در اختیار بیت شیعی و گروه‌های سیاسی همسو با آن است که بیش از ۲۰۰ کرسی در پارلمان دارند.
اگر یک اجماع در بیت شیعی با همسویی این گروه‌های سیاسی شکل بگیرد، کابینه مقتدر غیرحزبی، برنامه اصلاحات و مبارزه با فساد و تروریسم را در دستور قرار داده و یک تحول راهبردی که ظرفیت‌های آمریکا و شرکایش را در عراق صفر خواهد کرد، به وجود خواهد آورد. اگر بیت‌ شیعی، وظیفه و تکلیف حساس امروز خود در عراق را درک نکند و در بازی‌های بی‌فایده یا تحریک‌های بازیگران فاسد منطقه‌ای و خارجی وارد شود، در مقابل مرجعیت، اعتراضات مردمی و استحقاق‌های این مرحله حساس، پاسخی نخواهد داشت.
عراق باید با یک خانه‌تکانی کامل به نقش و جایگاه قدرتمند ملی و منطقه‌ای بازگردد و این امر شدنی نیست مگر اینکه بیت شیعی به رسالت و مسئولیت خود واقف بوده و با اجماع بدان عمل کند و هرگونه فرصت‌طلبی همکاران داعش و حامیان خارجی آنها را مسدود و فشل نماید.


نگاهی به حربه قدیمی دشمن برای مقابله با امت اسلام
«ما تشیّعی را که مرکز و پایگاه تبلیغاتش لندن است قبول نداریم؛ این تشیّعی نیست که ائمّه‌(ع) آن را ترویج کردند و آن را خواستند. تشیّعی که بر پایه ‌ایجاد اختلاف، برپایه تمهید و صاف ‌کردن جاده برای حضور دشمن‌های اسلام است، این تشیّع، تشیّع نیست؛ این انحراف است.»، «آن تشیّعی که ارتباط به ام‌آی‌شش انگلیس داشته باشد، آن تسنّنی که مزدور سی‌آی‌ای آمریکا باشد، نه آن شیعه است، نه آن سنّی است؛ هر دو ضدّاسلامند.»؛ «آن تشیّعی که از لندن و از آمریکا بخواهد برای دنیا پخش بشود، آن تشیّع به درد شیعه نمی‌خورد. رهبران دینی تشیّع و به خصوص بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، امام بزرگوار و دیگران، این همه تأکید می‌کنند بر حفظ اتحاد امّت اسلامی و برادری مسلمانان با یکدیگر، آن‌ وقت یک عده‌ای دنبال آتش‌افروزی، دنبال ایجاد درگیری و اختلاف [هستند]. این همان چیزی است که دشمن می‌خواهد؛ این همان چیزی است که دشمنان دنیای اسلام که نه شیعه‌اند، نه سنی‌اند، نه این را دوست دارند، نه آن را دوست دارند، دنبالش هستند. اینها را باید بفهمیم، اینها را باید توجه کنیم.»؛ «آن تسننی که آمریکا از آن حمایت کند و آن تشیعی که از مرکز لندن به دنیا صادر بشود، اینها مثل هم هستند؛ هر دوی آنها برادران شیطانند، هر دوی آنها عوامل آمریکا و غرب و استکبارند.» این عبارات، فرازهایی از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره خطر القائاتی است که استکبار به نام تشیع و تسنن به وجود آورده است و تبلیغ می‌شود؛ تفکراتی که در ظاهر از علی‌بن ابی‌طالب(ع) و حسین‌بن‌علی(ع) دم می‌زنند ولی در عمل در خدمت استکبار هستند. جریانات خطرناکی که با سرمایه‌گذاری سازمان‌های اطلاعاتی و امنیتی غرب شکل گرفته‌اند تا امت بزرگ اسلام را از در درون مشغول خود کنند، خدعه‌ای که سال‌هاست استعمار پیر آن را به کار بسته است و در سال‌های اخیر، به ویژه پس از بیداری امت‌های اسلامی که موجی علیه حاکمان دست‌نشانده غرب در کشورهای اسلامی و منافع دولت‌های مستکبر در این کشورها به وجود آورد، حساب ویژه باز کردند، تا از این طریق وحدت مسلمانان و قیام امت اسلامی را هدف قرار دهند.
چنانچه امروز دولت‌های غربی از یک سو به دنبال تقویت تسنن وهابی در قالب گروه‌های تروریستی مانند داعش و... هستند که با طراحی صهیونیست‌ها و پشتیبانی وهابیت در عربستان کنترل می‌شود و از سوی دیگر با حمایت‌های مالی و در اختیار قرار دادن فرصت‌ها تبلیغاتی به افرادی که تحت عنوان شیعه به اختلاف‌افکنی درون امت اسلامی مشغول هستند؛ دو تیغه قیچی را به وجود آورند که ملت مسلمان را به تکه‌های متعدد که فاقد قدرت برای مقابله با دشمنان اسلام و مسلمانان خواهند بود، تبدیل کنند. تا با درهم شکستن قدرت امت بزرگ اسلام راه تداوم سلطه و سودجویی خود را هموار سازند! 
این شرایط و تلاش‌های هدفمند از سوی استکبار جهانی آشکارا ضرورت ورود افراد عالم، بصیر و دوراندیش را به این موضوع مشخص می‌کند. اکنون علما و اندیشمندان جهان اسلام باید با روشنگری درباره اهداف دشمن و رسواسازی افرادی که نقاب مذهب بر چهره دارند، اما در حقیقت برای ایجاد اختلاف در امت پیامبر(ص) مأموریت یافته‌اند، مانع تحقق اهداف دشمنان شوند، که خوشبختانه جمهوری اسلامی ایران در این امر نیز جزء کشورهای پیشرو است و اقداماتی را در این‌باره آغاز کرده است. در این زمینه به تازگی شاهد برگزاری همایش «تشیع انگلیسی» در حوزه هنری اسلامی با حضور علما، طلاب و چهره‌های تشیع بودیم. در این همایش آیت‌الله قرهی طی سخنانی گفت: جریان تشیع انگلیسی واقعیت دارد. گاهی برای مقابله با دین، انبیا و فرزندان آنها را می‌کشتند، اما اکنون مرحله بعد نفوذ است؛ همان چیزی که رهبری نیز به آن تأکید دارند. وقتی یک جریان حق در عالم جلوه می‌کند، دشمنان در آن جریان نفوذ می‌کنند تا آن‌ را از بین ببرند. وی با بیان اینکه عده‌ای با امتزاج حق و باطل شبهه ایجاد می‌کنند، مرجع‌سازی کرده و اهل حق را از حقیقت دور می‌کنند، افزود: برخی به لباس حق و مرجعیت می‌آیند و بدعت‌گزاری‌ می‌کنند، باید دانست که سنت همان است که پیامبر(ص) فرمود و بدعت غیر از آن است. رحیم‌پور ازغدی، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز در این نشست با هشدار در این‌باره که بسیاری جریانات شیعیان انگلیسی را نمی‌شناسند، گفت: هدف تشیع انگلیسی تبدیل دوقطبی «اسلام و کفر»، «شرک و فساد» به دوقطبی «شیعه و سنی» است. تشیع انگلیسی نمایندگان قلابی شیعیان هستند و نمایندگان قلابی‌ اهل سنت، تکفیری‌‌ها هستند. ما اصلاً نباید تصور کنیم این شیعیان به چند نفر و چند دکان خلاصه شده‌اند؛ چراکه این یک جریان فکری است، تشیع انگلیسی پیشتر از خود انگلستان وجود داشته است؛ همان کسانی که این تفکر را ایجاد کردند در زمان حضرت علی(ع)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) نیز ایشان را تنها گذاشتند و به دنبال مادیات رفتند.
همایشی که می‌توان آن را آغاز خوبی برای اقدامات جدی در حوزه روشنگری درباره موضوع و تلاش برای انحراف در تشیع و تسنن دانست، اما هرگز نمی‌توان آن را کافی قلمداد کرد، که در این راه به نظر می‌رسد توجه به این نکته بسیار حیاتی است، اول آنکه جریان انحراف از اسلام ناب محمدی را درست بشناسیم، شناسایی آنچه دشمن در سر می‌پروراند و آنچه در مقابل ماست بسیار مهم است. برای مقابله با آن باید راه‌های ارتباطی آن با توده جامعه را بیابیم و چگونگی ورود به موضوع را به خوبی بررسی کنیم، همچنین تربیت نیروی توانا برای مبارزه با انحراف نکته مهم دیگری است، اگرچه حضور و سخنرانی علما و اندیشمندان برجسته اهل تشیع و اهل تسنن از اهمیت فراوانی برخوردار است، اما اگر می‌خواهیم به طور مؤثر در برابر جریان انحراف که حمایت مالی و رسانه‌ای غرب را پشت سر خود دارد مقابله کنیم، باید نیروهایی جوان، باانگیزه و آگاه را تربیت کنیم تا بتوانند در مسیر آگاه‌سازی جامعه و شناساندن اسلام ناب محمدی حرکت کرده و با بصیرت‌افزایی مانع تحقق اهداف شوم دشمن شوند. ان‌شاءلله


گزارش خبری صبح‌صادق از مراسم بزرگداشت مقام استاد در دانشگاه علوم‌ پزشکی بقیه‌الله الاعظم(عج)
آیین گرامیداشت مقام استاد و هفته عقیدتی ـ سیاسی سپاه با حضور سردار سلامی، جانشین فرمانده کل سپاه؛ دکتر اصلانی، رئیس دانشگاه علوم پزشکی بقیه‌الله(عج) و حجت‌الاسلام دهقانی، مسئول نمایندگی ولی‌فقیه در دانشگاه علوم پزشکی بقیه‌الله(عج) در سالن همایش‌های صدرا این دانشگاه برگزار شد.

پزشکان سپاه بهترین هستند
سردار حسین سلامی، جانشین فرمانده کل سپاه در این مراسم، با اشاره به اینکه ما توانستیم تمرکز راهبردی دشمن را از قلب تحولات منطقه، یعنی ایران برداریم و تمرکز آنها را به تفرقه تبدیل کنیم، اظهار داشت: افزون بر این در جبهه‌های دیگر آنها را درگیر کرده‌ایم و هزینه‌های آنها برای رسیدن به اهداف‌شان بیش از دستاوردهای‌شان شده است. 
وی تأکید کرد: قدرت‌های بزرگ جهانی سناریوهای خطرناکی را از 10 سال پیش برای جهان اسلام تدارک دیده‌اند و طراحی کرده‌اند که بر اساس این راهبرد، قرن جدید قرن شتاب برای نزدیک شدن قاره‌ها به یکدیگر است.
سردار سلامی با بیان اینکه ظرف 38 سال گذشته آمریکا به چهارده کشور اسلامی حمله کرده است، گفت: آمریکا طی این مدت چهار جنگ را به تنهایی علیه مسلمانان اداره کرده و امروز هم به دنبال آن است که همه هویت کشورهای اسلامی را از بین ببرد و با هویت خود ادغام کند.
جانشین فرمانده کل سپاه تصریح کرد: اگر کشوری قوی باشد، آمریکایی‌ها به آن احترام می‌گذارند؛ به همین دلیل باید بسیار قوی باشیم؛ چرا که بقای ما در محدوده استقلال و پیشرفت قرار دارد. 
سردار سلامی گفت: آنها معتقدند باید دامنه پیشرفت علمی ما را تعیین کنند؛ پس وقتی از مرز برخی علوم که خط قرمز آنهاست، عبور می‌کنیم، اجماع جهانی و ائتلاف‌سازی علیه ما شکل می‌دهند و حتی دانشمندان ما را ترور می‌کنند تا رشد علمی نداشته باشیم.
وی با بیان اینکه در قدرت دفاعی، همه ابزارهای راهبردی دفاعی و بازدارنده را خودمان تولید می‌کنیم، گفت: آمریکایی‌ها می‌خواهند هویت ژئوپلیتیک جهان اسلام و مرزهای کشورهای مسلمانان را دوباره بازسازی کنند تا بدین‌وسیله نظام‌های نامطلوب از منظر خود را براندازی و در مقابل از نظام‌های مطلوب خود حمایت کنند.
جانشین فرمانده کل سپاه، یادآور شد: دانشگاه علوم پزشکی بقیه‌الله باید پرچم‌دار مکتب فضیلت محور در علم پزشکی باشد؛ چون همان‌گونه که توصیف شده است روابط پزشک و بیمار باید بر اساس رابطه شفابخش دوطرفه باشد.
سردار سلامی در پایان خاطرنشان کرد: بهترین پزشکان ما پزشکان سپاه هستند و ما به این عزیزان افتخار می‌کنیم؛ ولی با این حال باید به پیشرفته‌ترین تجهیزات و علوم نیز دست ‌یابیم تا بتوانیم موفقیت ممتاز جهانی را کسب کنیم، که این هم دست‌یافتنی است.

هدف ما رسیدن به تیپ چهار است
سردار دکتر جعفر اصلانی، رئیس دانشگاه علوم پزشکی بقیه‌الله(عج) در این مراسم گزارشی اجمالی از وضعیت دانشگاه ارائه کرد. وی در بخشی از این گزارش با اشاره به اینکه 90 درصد ظرفیت دانشگاه در اختیار سپاه است، توضیح داد: تعدادی از سایر نیروهای مسلح و تعدادی هم غیر بورس در دانشگاه مشغول به تحصیل هستند.
وی با بیان اینکه چهار تیپ دانشگاه علوم پزشکی درمان محور تیپ یک، آموزش محور تیپ دو، تحقیقات محور و کارآفرین تیپ سه و نظریه‌پرداز تیپ چهار داریم، افزود: هدف طراحی شده ما برای دانشگاه تبدیل شدن به یک قطب الگو و نظریه‌پرداز در سطح جهان، یعنی تیپ چهار است که این را برای 10 سال آینده برنامه‌ریزی کرده‌ایم و منتظر هستیم با تصویب فرماندهان این هدف را که بخشی از آن در حال تحقق است، دنبال کنیم. 

چهار خصلت شهید مطهری
حجت‌الاسلام دهقانی، مسئول نمایندگی ولی فقیه در دانشگاه علوم پزشکی بقیه‌الله(عج) هم در این مراسم ابعاد شخصیتی شهید مطهری و الگو بودن وی برای استادان را بررسی کرد و گفت: خداباوری، خودباوی، مکتب‌باوری و زمان‌شناسی اصلی‌ترین ویژگی‌هایی بود که آیت‌الله شهید مطهری به آن آراسته بود و همین سبب شد تا ما امروز در مقام بزرگداشت استاد و مربی روز شهادتش را گرامی بداریم.

به رتبه اول دست یافتیم
دکتر رئیس‌زاده، معاون آموزشی دانشگاه علوم پزشکی بقیه‌الله(عج) نیز در این مراسم با ارائه گزارشی از مسائل آموزشی این دانشگاه، گفت: این دانشگاه در بین 57 دانشگاه و دانشکده علوم پزشکی با 23 پله صعود،  توانست به رتبه اول دست یابد.

به بهانه تذکر اخیر رهبر معظم انقلاب به صداوسیما
رهبر معظم انقلاب در سخنرانی هفته گذشته در دیدار معلمان با ایشان، باز هم به طرح مسئله‌ای درباره صداوسیما پرداختند. بیانات امام خامنه‌ای در این جلسه، بیشتر بر موضوع هویت‌یابی و تربیت نوجوانان تمرکز داشت. ایشان یکی از مسئولان در این زمینه را «صداوسیما» معرفی کردند؛ به طوری که فرمودند: «من سال گذشته هم گفتم، عمل نشده، آن‌چنان که باید عمل نشده؛ صداوسیما باید یک سرفصل کارى مخصوص آموزش و پرورش داشته باشد؛ آدم‌هاى با فکر، بنشینند برنامه‌ریزى کنند. چند روز پیش ـ شاید هفته پیش ـ جمعى از نوجوان‌ها و جوان‌هاى دانش‌آموز اینجا در حسینیه بودند و برای‌شان بنده صحبت کردم. یکى‌شان یک نامه‌اى به من داد، دیدم حرف حسابى می‌زند؛ نوشته بود که در صداوسیما براى کودکان برنامه هست، براى بزرگ‌ها برنامه هست، براى ما جوان‌هاى دبیرستانى برنامه نیست. دیدم راست می‌گوید، حرف درستى است. کدام برنامه را براى این جوان فراهم کردید که بتواند از آن استفاده روحى، استفاده فکرى، استفاده دینى، استفاده علمى کند. البته برنامه‌هاى علمى در بعضى از شبکه‌ها هست، اینها برنامه نیست؛ برنامه‌سازى باید بشود؛ هنرمندانه کار باید بشود. این هم یک دستگاه که دستگاه موظّفى است.»
درباره راهکارهای صداوسیما برای عملی ساختن این مطالبه رهبری، نظر دو نفر از هنرمندان و کارشناسان را جویا شدیم.

معرفی هویت و تقویت اتحاد ملی
جهانگير الماسي، بازيگر سينما، تئاتر و تلويزيون با تأکید بر لزوم توجه بیشتر صداوسیما به هويت ملی و تقويت اتحاد و همدلي بین مردم، گفت: «اصلی‌ترین وظیفه رسانه ملي در این زمینه این است که ارزش‌هاي اعتقادي مردم این سرزمین، که مهم‌ترین آنها باور به خداوند یگانه است را جلا بدهد. همین باورها بوده است كه در طول تاریخ، همواره موجب حفظ این کشور و راندن بيگانگان و چپاولگران شده است. البته، افرادی که در جایگاه تولیدکننده و ناظر به این موضوعات می‌پردازند، خودشان بايد به اين باورها ايمان داشته و در زندگي فردي و اجتماعي خود به آنها پايبند باشند.»
این بازیگر، نمایش چپاول‌ها و غارتگري‌هاي بيگانگان در طول تاریخ را یکی از موضوعات مهمي دانست كه صداوسيما بايد در برنامه‌ها و به ویژه سريال‌هايش به آن توجه کند و در این‌باره توضيح داد: «مردم بايد بدانند كه از چه راه‌ها و چگونه تاريخ‌شان از سوي متجاوزان بيگانه به يغما مي‌رفت تا شعور و معرفت جمعي اين مردم بيش از پيش ناظر باشد و راه‌هاي ورود و خروج موش‌هايي كه تحت عناويني چون استعمار و... فرهنگ و جامعه ما را مي‌جويده‌اند بسته شود.»
وی همچنین درباره روش‌های هنری برای تعمیق هویت فرهنگی در برنامه‌های صداوسیما، اظهار داشت: «بايد كيفيت تصويري برنامه‌هاي تلويزيون بازنگري شود و اين تصاوير هم جلوه‌اي از هويت، طبيعت، معماري و حال و هواي ايراني را نمايش دهند.»
الماسی تأکید كرد: «لازم است كه يك روانشناسي اجتماعي، با شناخت از هويت تاريخي و اعتقادي ما، برنامه‌هاي صداوسيما را نظم دهد.»

تقویت اتاق‌های فکر
سعید مستغاثی، رئيس اسبق انجمن منتقدان نیز گفت: براي افزايش سطح كيفي سریال‌ها، نياز به تشكيل اتاق‌های فکر مختلف برای تأمین محتوا در رسانه ملي محسوس است.
این مستندساز افزود: انتخاب عوامل توليد برنامه‌ها در صداوسیما، نبايد بر اساس روابط درون شبكه‌ها جريان داشته باشد؛ محتوا و ساختار، از اين موضوع كه چه کارگردان يا بازيگر برجسته‌ای آن را توليد و در آن بازی كند، مهم‌تر است.
مستغاثي، نزديك شدن رسانه ملي به پژوهشكده‌ها و انديشكده‌ها را راهكاري مهم براي تقويت صداوسيما دانست و گفت: به طور کلی در كشورهاي غربي، شبكه‌هاي تلويزيوني چسبيده به يك انديشكده هستند، به طوري كه امروز در غرب، بيش از 1500 شبكه تلويزيوني آوانجليستي (مسيحي صهيونيست) با تكيه بر مراكز انديشه صهيونيستي فعاليت مي‌كنند. در كشور ما نيز مؤسسات آكادميك بايد به رسانه ملي نزديك‌تر شوند تا شاهد افزايش سطح كيفي برنامه‌ها و كاهش نقاط ضعف باشيم.
کارگردان مجموعه «تمدن آسمانی» ادامه داد: پخش فيلم‌هاي سينمايي خارجي در تلويزيون با هدف شناخت فرهنگ‌ها و ممالك ديگر خوب است، به شرط اينكه صرفاً براي پر كردن آنتن نباشد. پخش فيلم‌هاي سينمايي خارجي در رسانه ملي بايد همراه با كارشناسي دقيق و عميق باشد.
وي با تأكيد بر توجه به موضوع فيلم‌هاي خارجي توضيح داد: معيار براي پخش اين فيلم‌ها نبايد فقط حذف صحنه‌هاي غيرشرعي باشد؛ بلكه بايد به موضوعي كه در اين فيلم‌ها پرداخته مي‌شود نيز دقت كرد.
كارگردان مجموعه مستند «راز آرماگدون» اظهار داشت: يكي از استادان دانشگاه پرينستون آمريكا، در كتابي با موضوع سينماي آمريكا نوشته كه بيش از 100 سال است هاليوود سعي دارد تمام جنبه‌هاي زندگي و فرهنگ مردم جهان، از جمله خوراك، پوشاك، سياست و حتي عشق و مرگ را مطابق ميل خودش تغيير شكل دهد.
وي تصريح كرد: نمايش تصادفي و باري به هر جهت محصولات سينمايي آمريكا؛ چه فيلم و چه انيميشن خيلي خطرناك است. به همين دليل به صرف اينكه يك فيلم خارجي اكشن است و صحنه مشكل‌دار ندارد، بدون در نظر گرفتن آثار سوءرفتاري و روحي ـ و نه الزاماً سياسي ـ بر مردم، نمي‌توان اكتفا كرد.

مروری بر اعلام کناره‌گیری اوغلو از نخست‌وزیری ترکیه
در میان مجموعه بحران‌هایی که منطقه با آن دست به گریبان است، انتشار خبری محافل رسانه‌ای و سیاسی را معطوف به ترکیه کرد. احمد داوود اوغلو که وی را معمار اصلی سیاست‌های حزب «عدالت و توسعه» می‌دانند، چندی پیش با برگزاری نشستی خبری اعلام کرد، در کنگره اضطراری دوم خرداد حزب حاکم ترکیه از سمت خود در مقام رئیس حزب و همچنین نخست‌وزیری استعفا می‌دهد.
نکته قابل توجه آنکه، اردوغان، رئیس‌جمهور ترکیه در پاسخ به شایعاتی مبنی بر فشار وی به نخست‌وزیر این کشور برای کناره‌گیری از ریاست حزب «عدالت و توسعه» گفت: داوود اوغلو شخصاً این تصمیم را گرفته است. کناره‌گیری ناگهانی اوغلو در شرایطی که وی معمار اصلی سیاست‌‌های عدالت و توسعه در طول سال‌های گذشته بوده، ابهامات و پرسش‌های بسیاری را ایجاد کرده است، به ویژه آنکه ترکیه این روزها در دورانی بس بحرانی و حساس به‌سر می‌برد.
برخی ناظران سیاسی اوضاع سیاست داخلی ترکیه و طراحی اردوغان برای رسیدن به خواست همیشگی خود، یعنی تبدیل نظام ترکیه از پارلمانی به ریاستی را دلیل این اقدام دانسته‌اند. به عبارتی، اردوغان به دنبال رسیدن به قدرت مطلق است و رفتن اوغلو می‌تواند زمینه‌ای برای این امر باشد، به ویژه آنکه گزینه‌های جایگزین وی افرادی نه‌چندان مقتدر هستند. سه عضو ارشد کابینه و حزب به نام‌های «بینالی ییلدیریم»، «بکیر بوزداغ» و «برات آلبایراک» برای ریاست بر حزب عدالت و توسعه و نیز نخست‌وزیری ترکیه مطرح شده‌اند. نکته قابل توجه، بودن نام آلبایراک، داماد اردوغان در این فهرست است که سیاست‌های یک‌جانبه‌گرایانه اردوغان را بیشتر آشکار می‌کند، چنانکه «کمال قلیچدار اوغلو» رهبر حزب اپوزیسیون جمهوریخواه خلق ترکیه اعلام استعفای نخست‌وزیر این کشور را «کودتای کاخ ریاست جمهوری» توصیف کرد. بسیاری از جریان‌های سیاسی ترکیه دگرگونی در رأس قدرت، آن هم پس از چند روز از بحران‌های جاری در پارلمان را که اعتبارنامه برخی از نمایندگان، به ویژه نمایندگان مخالف اردوغان ابطال شد، گام بلند اردوغان برای رسیدن به رؤیاهایش می‌دانند. 
در این میان یک سناریوی دیگر مطرح است و‌ آن، تأثیرات شکست‌های گسترده ترکیه در عرصه سیاست داخلی و خارجی است. از یک سو جایگاه مردمی عدالت و توسعه متزلزل شده و از سوی دیگر در تحولات منطقه، از جمله در حوزه سوریه و عراق ترکیه با چالش‌های بسیاری مواجه شده است؛ در حالی که در سیاست اروپایی و عربی نیز ناکام مانده است. این سناریو مطرح است که اردوغان با حذف اوغلو به دنبال نمایش چهره‌ای جدید از دولت خود است تا در لوای آن بتواند برای ادامه حکومت خود زمان خریداری کند. به عبارتی، می‌توان گفت که اوغلو قربانی شکست‌ها و البته سیاست‌های جاه‌طلبانه اردوغان شده است، چنانکه زمانی عبدالله گل قربانی قدرت‌طلبی اردوغان شد و پس از یک دوره ریاست جمهوری از سمت خود کناره‌گیری کرد. اکنون نیز اوغلو که دوست صمیمی اردوغان بوده، به این وضعیت دچار شده و برای ادامه حیات سیاسی اردوغان به کناره‌‌گیری از قدرت وادار شده است. نمود دیگر این وضعیت را در رفتارهای اردوغان در قبال گولن می‌توان مشاهده کرد. تا زمانی که وی پشت سر اردوغان حرکت می‌کرد، در حلقه یاران نزدیک وی بود؛ اما زمانی که اردوغان احساس برتری یا پیش گرفتن گولن از خود را داشت، به حذف کامل وی از صحنه پرداخت. 
نکته دیگری که درباره تحولات ترکیه و کناره‌گیری (بخوانید برکناری) اوغلو مطرح است، نقش و تأثیر سیاست‌های آمریکا در این تغییرات است. برخی ناظران سیاسی معتقدند، داوود اوغلو در حال شکل‌دهی ساختاری جدید در عرصه سیاست خارجی ترکیه است که محور آن را رویکرد عربستانی، صهیونیستی و آمریکایی تشکیل می‌دهد، چنانکه وی در طول ماه‌های اخیر تحرکات بسیاری در حوزه بهبود روابط ترکیه با آنان داشته است. این سناریو مطرح است که اردوغان از طراحی و تحرکات آمریکایی، سعودی و صهیونیستی مبنی بر قدرت‌یابی بیشتر اوغلو در هراس است؛ از این رو برای حفظ قدرت فردی به مقابله با اوغلو روی آورده است. به نحوی می‌توان گفت: سعودی، آمریکا و صهیونیست‌ها در حال از پشت خنجر زدن به اردوغان با رقیب‌سازی برای وی بوده‌اند. البته باید در نظر داشت که تحرکات اردوغان نه برگرفته از مقابله با این ائتلاف، بلکه با هدف نشان دادن نقش خود در جایگاه اولین بازیگر صحنه سیاسی ترکیه است و اینکه هر کس به دنبال ترکیه است، باید او را محور بداند. 
به عبارتی، اردوغان که خود را تنها رهبر و حاکم بر ترکیه می‌بیند، با تصور داشتن رقبایی برای به زیر کشیدن وی، سیاست حذف مهره‌های کلیدی را آغاز کرده است تا در عرصه داخلی و خارجی، خود را قدرت مطلق نشان دهد. رفتاری که مسلماً ترکیه را وارد دورانی جدید می‌کند و حتی می‌تواند به تشدید سیاست‌های رادیکالی اردوغان برای نمایش اقتدارش منجر شود.