اواخر هفته گذشته مذاکرات صلح یمن با حضور نمایندگان دوطرف (انصارالله و هیئت ریاض) در کویت برگزار شد که هیئت ریاض با تأکید بر قطعنامه 2216 که طبق مفاد 2216 انصارالله باید از مناطق تحت تصرف خود عقبنشینی کرده، سلاح خود را تحویل داده، از تهاجم موشکی به کشورهای همسایه خودداری کرده و منصورهادی براساس طرح شورای همکاری رئیسجمهور یمن شود؛ خواهان اجرای این قطعنامه شد. طی هفتههای گذشته نیز شورای امنیت دو طرف را به رعایت پایبندی به این قطعنامه ملزم کرد که روسیه نیز با این طرح مخالفت کرد.
در صورت شکست مذاکرات، عربستان به دنبال راهحلی جایگزین برای ایفای نقش بهتر در بحران یمن است. بهتازگی منابع رسانهای طرح جدیدی را برای تجزیه یمن براساس طرح «ب» از سوی عربستان اعلام کردند که شاید طرحی پیچیدهتر برای این کشور در نظر گرفته شده باشد. پایگاه تحلیلی- خبری «گلوبالیست» تأکید کرد که عربستان پس از شکست در حملات نظامی 13 ماهه و ناتوانی در سیطره بر یمن، این طرح را که شامل تجزیه و تقسیم این کشور است، در دستور کار قرار داده است. گلوبالیست، تقسیم یمن را یکی از طرحهای جایگزین عربستان در این کشور دانست و آن را طرح «ب» سعودی توصیف کرد. این پایگاه تحلیلی آمریکایی با اشاره به فعالیت القاعده در یمن هشدار داد، پس از پایان جنگ علیه یمن که مورد حمایت آمریکا است، «دولت تروریستی» و مستقل دیگری در یمن به وجود خواهد آمد.
با این اوصاف و بنابر برگزاری نشستهای سیاسی عربستان و انصارالله در کویت، ارتجاع عربی به نوعی فکری دیگر در سر میپروراند و نمیتوان تنها به این مذاکرات اکتفا کرد. تحلیل پیش رو در پی پاسخ به این پرسش است که عموماً طرح تجزیه در یمن امکانپذیر است یا خیر؟ عربستان از تجزیه چه نفعی خواهد برد؟
1- طرح عربستان بر مبنای طرح تقسیم یمن به شش ایالت یا منطقه خودمختار است که در اوایل سال گذشته نیز مطرح شد، اما به دلیل مخالفتهای داخلی و حتی خارجی این طرح به فراموشی سپرده شد. امروز که عربستان در فدرالی کردن یمن ناکام مانده به دنبال تجزیه یمن به دو منطقه شمالی و جنوبی است. منطقه شمالی که در اختیار انصارالله و نیروهای همپیمان آن است که با این تجزیه از چهار سمت مورد محاصره قرار میگیرد و عملاً هیچگونه تعاملی با جهان خارج نخواهند داشت. عربستان دقیقاً به دنبال طرحی مشابه محاصره غزه است که رژیم صهیونیستی از چند سال پیش در دستور کار قرار داده است.
بر هیچ کس پوشیده نیست که امروزه عربستان و رژیم صهیونیستی دو روی یک سکه هستند و هر دو یک سیاست را در منطقه دنبال میکنند. «ترزا اسپنتسروا» در مقالهای که در روزنامه «لیتیرارنی نوفینی» منتشر شد، نوشت: «گامهایی که اسرائیل همگام با محور سعودی- ترکیه علیه پرونده هستهای ایران برداشته است به ائتلاف واقعی منجر شده است.» وی نوشت: «اسرائیل از حمله نظامی عربستان علیه یمن و همچنین از گروههای مسلح تندرو در سوریه حمایت میکند، چنانچه عربستان و ترکیه چنین سیاستهایی را اجرا میکنند. اسرائیل پیگیر معالجه اعضای جبهه النصره است و بارها مواضعی را در سوریه بمباران کرده است.»
«توماس فریدمن» روزنامهنگار آمریکایی که دو ماه پیش به عربستان سفر کرد و با شاهزاده «محمدبننایف» ولیعهد و شاهزاده «محمدبنسلمان» جانشین ولیعهد و وزیر دفاع و حاکم کنونی عربستان برای مدت بیش از پنج ساعت دیدار کرد، در دیداری تصویری پس از بازگشتش از ریاض که در پایگاه اینترنتی روزنامه «نیویورکتایمز» وجود دارد، گفت: «آنچه مسئولان سعودی که با آنها دیدار کردم از آن بیشتر میترسند حمله داعش به اسرائیل است؛ زیرا این یعنی فروپاشی ائتلاف سنی است که به دنبال ایجاد آن هستند و نیز به معنای فروپاشی استراتژی آنهاست.»
2- منطقه جنوبی که مد نظر عربستان است متشکل از نیروهای وابسته (منصورهادی)، شبهنظامیان افراطی (القاعده) و قبایل وابسته به آلسعود است. هدف از تکثر بازیگران در منطقه جنوبی نیز کنترل هر یک از آنها از سوی بازیگر دیگر و همچنین نبودن قدرت برتر در منطقه جنوبی است. در نتیجه، عربستان با یک تیر چند نشان را در نظر گرفته و قصد دارد در صورت موفقیت در تجزیه، مهرهچینی را در دستور کار قرار دهد. از نظر عربستان درگیری داخلی بین بازیگران تأثیرگذار است.
3- در واقع طرح «ب» عربستان برگرفته از همان طرح «ب» آمریکا در سوریه است. آمریکا از اجرای طرح «ب» در سوریه به دنبال دو هدف بود: 1- تجزیه سوریه و 2- ایجاد منطقه امن و پرواز ممنوع. عربستان نیز ابتدا در صدد تجزیه یمن است و در مرحله دوم نیز با ایجاد منطقه امن و آموزش تروریستها در جنوب یمن، تهدیدی بالقوه برای مناطق شمالی به شمار آیند.
4- عربستان بر پایه منحرف نمودن مذاکرات سیاسی در یمن، به دنبال ارائه طرحهای جایگزین است. عربستان مذاکرات سیاسی را دادن امتیاز به انصارالله و همپیمانان آن میداند، بنابراین ترجیح میدهد پیش از آنکه امتیازی از دست بدهد، امتیازی بگیرد.
ارزیابی نهایی:
این طرح عربستان نیز همانند سایر طرحهایش در منطقه شکست خواهد خورد. طرحی که سقوط نظام سوریه، از بین بردن انصارالله در یمن و... جزئی از ناکامیهای عربستان در منطقه است. از سوی دیگر وقوع چنین طرحهایی به دلیل موقعیت برتر بازیگران داخلی در عرصه میدانی یمن مطمئناً با شکست مواجه خواهد شد.