مسعود وزیری/  کمبود آب مشکل رو به افزایشی است که به‌ دلایل متعدد از تغییرات اقلیمی گرفته تا ضعف مدیریتی به‌ وجود آمده است. زندگی بدون دسترسی کافی به آب پاک دشوار است؛ به‌گونه‌ای که در بخش‌هایی از جهان به ویژه خاورمیانه، تغییر اقلیم، مهاجرت گسترده، فرسایش زیست‌محیطی، خشکسالی و بی‌ثباتی سیاسی (در کنار سایر مسائل) استفاده و مدیریت منابع آبی را به چالش بزرگی تبدیل کرده است. در ایران که در منطقه گرم و خشک  واقع شده است، بحران کمبود آب همواره وجود داشته و امروزه بیش از گذشته توجه‌ها را به خود جلب کرده
است.
 بر اساس شاخص سازمان ملل و شاخص مؤسسه بین‌المللی مدیریت آب، ایران اکنون در وضعیت بحران شدید آبی قرار دارد؛ از این رو برای حفظ وضع موجود خود باید بتواند تا سال ۲۰۲۵، ۱۱۲ درصد به منابع آب قابل استحصال خود بیفزاید که این مقدار با توجه به امکانات و منابع آب موجود ناممکن به نظر می‌رسد. کاوه مدنی، کارشناس سیاست‌های محیط‌زیستی درباره دلایل کاهش شدید منابع آبی در ایران می‌گوید: «رشد سریع جمعیت، یکی از دلایل کاهش منابع آبی است؛ چرا که در کمتر از دو دهه جمعیت ایران دو برابر شده است. علت دوم آن بخش کشاورزی ناکارا است. این مورد برای ما طی سال‌های جنگ با عراق و دوران تحریم‌ها بسیار مهم 
بوده است.
 بنابراین طبیعی است که واقعاً نگران خودکفایی غذایی و دسترسی به مواد غذایی در این کشور باشیم. علت سوم نیز سوء‌مدیریت است.» وی می‌افزاید: «آب به بسیاری از عوامل بستگی دارد و تا زمانی که این روابط و پیچیدگی‌ها را درک نکنیم، قادر به حل این بحران نخواهیم بود.» تحقیقات نشان می‌دهد، بیشترین آب در دسترس در بخش کشاورزی استفاده می‌شود؛ در حالی ‌که تنها ۱۲ درصد مساحت ایران زیر کشت می‌رود.
 به عبارتی حدود ۹۳ درصد مصرف آب مربوط به کشاورزی است، این در حالی است که تنها ده درصد تولید ناخالص ملی کشور از راه کشاورزی به دست می‌آید و ۱۷ درصد نیروی کار کشور در این بخش مشغول هستند.  مابقی در بخشهای صنعتی و عمومی استفاده می‌شود بنابراین بخش کشاورزی به‌ دلیل اینکه بیشترین استفاده از منابع آبی را دارد، بیشترین آسیب را از تغییرات آب‌وهوایی می‌بیند که همه اینها نیازمند سرمایه‌گذاری بیشتر روی تحقیق و توسعه است. مدنی می‌گوید: «رودها و دریاچه‌ها یکی پس از دیگری در حال خشک شدن هستند، تالاب‌ها را از دست می‌دهیم، شاهد فرونشست زمین هستیم، شاهد کویرزایی هستیم؛ چیزی که به شدت ناراحت‌کننده
 است.» 
در اینجا می‌توان گفت، خشک شدن رودها، دریاچه‌ها و چاه‌ها نشان‌دهنده آن است که کشور به بازبینی شدیدی در استفاده از منابع آبی نیاز دارد و باید برای جلوگیری و مبارزه با این روند که دقیقاً یک بحران است، اقدام جدی صورت گیرد؛ البته دولت برنامه‌هایی را برای حفظ و مدیریت کاراتر آب (به ویژه در بخش کشاورزی) تدوین و از رسانه‌های اجتماعی برای هشدار به عموم مردم درباره این مشکل استفاده کرده است. به راستی، باید تا دیر نشده و پیش از اینکه کل شهرهای ایران خشک شوند، راهی برای نجات آب
ایران یافت.

 امید هیری/ بانک مرکزی آمارهای جدید از بررسی بودجه خانوار مناطق شهری کشور در سال ۹۴ را منتشر کرد. این آمارها نشان می‌دهند که میان هزینه‌های دو دهک بالا و پایینی خانوارهای کشور فاصله‌ای بیش از ۱۵ برابر وجود دارد. براساس آماری که به تازگی بانک مرکزی منتشر کرده است، به طور متوسط جمع کل هزینه‌های ناخالص در یک خانوار دهک اول (پایین‌ترین دهک) سالیانه حدود ۷ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان است، در حالی که یک خانوار دهک دهمی (بالاترین دهک) بیش از ۱۰۸ میلیون تومان در سال هزینه می‌کند. این امر نشان می‌دهد که هزینه‌های اولین و آخرین دهک‌های درآمدی کشور فاصله‌ای بیش از ۱۴۰۰ درصد وجود دارد.

۷۰ درصد زیر میانگین هزینه‌ها
طبق این گزارش، متوسط هزینه برای یک خانوار ایرانی (متوسط هزینه دهک‌ها) حدود ۳۵ میلیون تومان در سال است که این میزان هزینه را تنها سه دهک بالایی (هشتم، نهم و دهم) دارا هستند. به این معنا که میانگین هزینه‌ها توزیع بسیار نابرابری دارد و ۷۰ درصد افراد جامعه زیر این میانگین قرار دارند. به طور دقیق‌تر متوسط اگر هزینه میلیونی خانوارهای ایرانی ۳۵ میلیون تومان شده است نه به این دلیل است که اغلب خانوارها درآمدی مشابه به این رقم دارند؛ بلکه درآمد بالای دو دهک بالایی کشور بوده که میانگین را افزایش داده است. در آمار توصیفی در این‌گونه موارد سراغ یک شاخص دقیق‌تر که توزیع را دقیق‌تر نمایان کند، می‌روند. شاخص میانه دقیقاً به دلیل همین وضعیت‌ها به کار می‌رود. میانه در اینجا در میان دو دهک میانی پنجم و ششم قرار دارد که همان عدد ۲۵ میلیون تومان است. بنابراین می‌توانیم حد وسط درآمد سالیانه خانوارهای ایرانی را ۲۵ میلیون تومان در نظر گرفت که بر این اساس ۵۰ درصد افراد جامعه زیر این میزان هزینه قرار دارند و ۵۰ درصد هم بالاتر از این میزان هستند. 

فاصله طبقات
 در سبدهای هزینه‌ای
آمار مربوط به بودجه خانوارهای شهری در سال ۹۴ حاکی از این است که بیشترین دخل خانوار بخش مسکن، آب، برق، گاز و سایر سوخت‌ها است و پس از آن بخش خوراکی‌ها و آشامیدنی‌ها بیشترین هزینه خانوارها را به خود اختصاص داده است. درباره ده دهک درآمدی کشور نیز این موضوع صادق است؛ اما در دهک دهم کشور حدود ۳۴ درصد کل هزینه‌ها در بخش مسکن مصرف شده، در حالی که دهک اول جامعه حدود ۵۷ درصد کل هزینه‌های خود را صرف این بخش کرده‌اند. خوراکی‌ها و آشامیدنی‌ها دهک دهم ۱۷ درصد و دهک اول ۲۸ درصد از کل هزینه‌های آنها را تشکیل داده است. این آمارها همچنین نشان می‌دهد که تنها چهار درصد از کل هزینه‌های هفت میلیونی دهک اول را بخش بهداشت و درمان به خود اختصاص داده است؛ یعنی ۳۲۹ هزار تومان. برای تفریح و امور فرهنگی نیز دهک اول ۴۱ هزار تومان و دهک دهم ۲۶ میلیون تومان هزینه کرده‌اند که معادل فاصله‌ای ۶۳۰ برابری است.

توزیع جامعه در ۱۵ طبقه
یکی دیگر از جداول بودجه خانوار که مرتبط با توزیع درآمد افراد جامعه است، جدولی با عنوان «متوسط هزینه ناخالص سالانه یک خانوار برای گروه‌های مختلف هزینه در طبقات هزینه ناخالص» است. در این جدول توزیع درصدی خانوارها براساس ۱۵ طبقه هزینه‌ای توصیف شده که در آن طبقه اول از هزینه صفر تا چهار میلیون و ۹۸۱ هزار تومان و طبقه پانزدهم از ۳۶۴ میلیون و بیشتر تشکیل شده است. این جدول نشان می دهد که ۷۶/۱ درصد خانوارهای کشور در طبقه اول حضور دارند؛ یعنی هزینه‌ای بین صفر تا حدود پنج میلیون تومان در سال دارند. ۱/۰ درصد نیز از افراد جامعه در طبقه پانزدهم هزینه‌ای کشور قرار دارند. این جدول نشان می‌دهد که ۷۵ درصد خانوارهای کشور از نظر میزان هزینه‌هایی که در طول یک سال دارند، در پنج طبقه (چهارم تا هشتم) هستند. این پنج طبقه از حدود ۹ میلیون تا ۵۰ میلیون تومان قرار دارند؛ یعنی هزینه سالیانه ۷۵ درصد خانوارهای کشور در میان این دو رقم قرار دارد. به این صورت که در طبقه چهارم (۹ تا ۱۳ میلیون) ۱۰ درصد جمعیت، طبقه پنجم (۱۳ تا ۱۸ میلیون) ۵/۱۴ درصد، طبقه ششم (۱۸ تا ۲۵ میلیون) ۸/۱۷ درصد، طبقه هفتم (۲۵ تا ۳۶ میلیون) ۱/۱۷ درصد و طبقه هشتم (۳۶ تا ۵۰ میلیون) ۷/۱۳ درصد خانوارها قرار دارند. علاوه بر این، ارقام حاکی است که ۶۲ درصد خانوارها هزینه‌ای بین صفر تا ۳۶ میلیون تومان دارند. از طرفی در سه طبقه بالایی از این ۱۵ طبقه، یعنی خانوارهایی که هزینه سالیانه ۱۳۵ میلیون و بیشتر در سال دارند، حدود ۳/۱ درصد کل جمعیت ایران را دارند. 
در پایان باید گفت ۱۵ درصد از قدرت خرید مردم در طول این سال‌ها کاهش یافته است و مخارج خانوارها شش تا هفت درصد افزایش داشته است، در حالی که تورم هم به طور متوسط در این سال حدود ۱۲ تا ۱۳ درصد افزایش یافته است. این آمارها گویای این واقعیت است که سفره‌ها کوچک‌تر شده است.

۵۶۳ میلیون دلار صادرات پسته
سازمان توسعه تجارت اعلام کرد: «ارزش میزان صادرات پسته و مغز پسته طی هفت ماهه سال ۱۳۹۵، 563 میلیون دلار بوده که نسبت به مدت مشابه سال گذشته چهار درصد رشد داشته است. صادرات این محصول کشاورزی از نظر وزنی 62 هزار تن بوده است که در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته تغییری نداشته است. آلمان، امارات، هنگ‌کنگ، عراق و هند، پنج کشور اصلی مقصد صادراتی پسته ایرانی است. 

مخالفت با افزایش وام
محسن نریمان، معاون وزیر راه و شهرسازی از ارائه درخواست افزایش وام مسکن مهر به دولت خبر داد و گفت: «در گزارش کمیسیون اصل نود آمده است با توجه به درخواست وزارت راه و شهرسازی، پیشنهاد می‌کنیم میزان تسهیلات از 30 به 40 میلیون تومان افزایش یابد. این موضوع در حال بررسی کارشناسی است و از حیطه وزارت راه و شهرسازی خارج است و باید شورای اقتصاد و بانک مرکزی در این‌باره نظر دهند.» انتشار این خبر واکنش متقاضیان مسکن مهر را به‌دنبال داشت. آنها با درج نظرات خود اعلام کردند به افزایش وام نیاز ندارند؛ همچنین تأکید کردند از دولت تدبیر و امید، ناامید شده‌اند.

عربستان در آستانه رکود اقتصادی
فایننشال تایمز در گزارشی میدانی به وضعیت بد مردم و مشکلات معیشتی عربستان پرداخته و نوشته است: «با آغاز بروز عواقب اجرای سیاست ریاضت اقتصادی در عربستان ماه عسل پادشاه این کشور به پایان رسیده و بخش غیر نفتی آن در آستانه اولین رکود اقتصادی طی سه دهه گذشته قرار گرفته است.» سال 2015 عربستان کسری بودجه 98 میلیارد دلاری را تجربه کرد و با تداوم پایین بودن قیمت نفت، دولت سعودی تصمیم گرفت با اجرای برخی سیاست‌های ریاضتی و تغییر ساختار اقتصادی این کشور وابستگی خود را به درآمدهای نفتی کم کند.»


محسن رضایی در صفحه شخصی خود نوشت: بسیج دریای بیکران ملت ایران است. جوانان ایرانی هنگامی که با غیرت ملی و ایمان الهی به سمتی رو می‌کنند، هیچ قدرتی را یارای مقاومت در برابر آنها نیست. در روزهای نفسگیر نبرد می‌دیدم که جوانانِ وطنم چگونه هر مانعی را از سر راه برمی‌داشتند. همرزمانِ جوانم از میان سیم‌های خاردار و میادین مین با هوشیاری، درایت و شجاعت و با پاگذاشتن جای پای کمین‌های دشمن، خود را به سنگرهای ارتش بعثی می‌رساندند و بیشتر آنها را در خواب به اسارت می‌گرفتند. دولتمردان، اقیانوسِ جوانان ایران اسلامی را ببینند و به آنها اعتماد کنند؛ أنها گره‌های اقتصادی را با سرپنجۀ تدبیر و توانایی خود باز می‌کنند. بارها گفته‌ام جوانان فرشتگانِ نجات ملت ایران هستند. ایران را باید به آنان سپرد؛ امروز روزِ جوانان است.
 سید فخرالدین موسوی/ رسانه‌های اصلاح‌طلب و نزدیک به دولت همچنان حاشیه را بر متن ترجیح می‌دهند که در آخرین نمونه موضوع لغو سخنرانی علی مطهری در مشهد به دستور دادستانی به تیتر یک این رسانه‌ها تبدیل شد! «آرمان امروز» با تیتر «جزئیات لغو سخنرانی مطهری» و «اعتماد» با عنوان درشت «ادامه ممنوعیت‌ها در مشهد» به استقبال این موضوع رفتند. در مرحله دوم این فضاسازی علی مطهری در نامه‌ای تند به رئیس‌جمهور خطاب به وی نوشت: «چنانچه اقدام مؤثری در این خصوص مبذول نفرمایید، مجلس چاره‌ای جز استفاده از اختیارات قانونی خود نخواهد داشت!»
روحانی نیز در پاسخی عجیب این اتفاق را مایه شرمساری خواند! موضوعی که البته بیش از آنکه به نفع دولت  و اصلاح‌طلبان شود، به ضرر آنها تمام شد، چرا که تنها ساعتی پس از این # مایه_شرمساری به هشتک پر تکراری در فضای مجازی تبدیل شد و کاربران با اشاره به ضعف‌های دولت، یادآور شدند که مایه شرمساری اصلی نه لغو سخنرانی یک نماینده در مشهد، بلکه عملکرد چهارساله دولت در حل مشکلات کشور است.
در فضای رسانه‌ای کشور نیز اتفاق مشابهی رخ داد. «کیهان» تحت عنوان «لغو این سخنرانی کمر ملت را شکست! نه بیکاری و رکود و حقوق نجومی» نوشت: «لغو یک سخنرانی در مشهد موج جدیدی را در میان دولتمردان، مدعیان اصلاح‌طلبی و رسانه‌های آنها به راه انداخته است و این در حالی است که سخنران فقط یک مهره است و پروژه اصلی حاشیه‌سازی برای فراموش کردن مسائل و مطالبات اصلی مردم، از جمله بیکاری، رکود و رسیدگی به حقوق‌های نجومی است. در حالی که کشور با مشکلاتی اساسی نظیر آلودگی هوا، بیکاری، رکود، فیش‌های نجومی و... مواجه است و چند ماهی بیشتر به پایان دولت نمانده، پرداختن و پر رنگ کردن لغو یک سخنرانی با چه هدفی صورت می‌گیرد؟ به راستی اگر در مورد مشکلاتی که مردم با آن دست به گریبان هستند یا معضلاتی مانند فیش‌های نجومی که شش ماه از مطرح شدن آن می‌گذرد، دولت به همین سرعت واکنش نشان می‌داد، آیا بسیاری از آنها تاکنون رفع نشده بود؟»
روزنامه «وطن امروز» نیز در یادداشتی با تیتر «حد شرمساری این دولت همین است!» به قلم حسین قدیانی نوشت: «تمنایی دارم از ملت! این همه‌ گیر ندهید به این مرقومه معروف به «نامه شرمساری»! والله حد شرمندگی این دولت همین است! دولتی که رئیسش هنگام گرفتن وقت قاضی‌القضات مملکت، به جای معرفی مدیران نجومی و شرکای حقوقی، خواهان بستن رسانه‌های منتقد و به خصوص روزنامه‌های منعکس‌کننده درد توده‌های مردم می‌شود و حتی در دیدار با مقام اول این مملکت، به جای استمداد از «حضرت آقا» مبنی بر گرفتن پند و نصیحت منجر به باز شدن فلان گره معیشتی به همان گروه جامعه، باز هم خواهان توقیف روزنامه می‌شود، معلوم است چه باید باشد حد شرمساری‌اش و میزان شرمندگی‌اش! این دولت و به خصوص فرد مدّ نظر، اصلاً و اساساً نمی‌توانند برای این خیل عظیم بیکار که از قضا، شمار قابل‌توجهی از ایشان در همین چهار سال اخیر، به جامعه بیکاران جامعه اضافه شده‌اند، شرمنده باشند! و هرگز نخواهند توانست شرمسار از آخر و عاقبت این جمله خود در ایام انتخابات باشند که هم باید چرخ هسته‌ای بچرخد، هم چرخ کارخانه‌ها! دولت برف شمال و مرز مهران و شرمساری بابت پدری که متأثر از بیکاری دو ساله، از جور کردن بند و بساط جهیزیه دختر خود عاجز است؟! توقعاتی داریدها! این دولت، تنها و تنها باید شرمنده از همان سوژه «نامه شرمساری» باشد و دیگر هیچ! همین است حد شرمندگی حضرات! بیش از این نمی‌توانند! و نمی‌توانند درک کنند که خجالت پدر بیکارشده، نزد زن و بچه و زندگی و در و همسایه و فک و فامیل یعنی چه؟! به راستی فردی که فساد بزرگ در صندوق فرهنگیان را در مغلطه‌ای آشکار، «معوقه بانکی» می‌خواند و هیچ هم حاضر نیست بابت این فساد بزرگ، از قشر زحمتکش معلمان عذری بخواهد، چگونه می‌تواند بابت این فساد انصافاً دیگر بی‌نظیر، شرمنده اصحاب مدرسه و امنای تدریس باشد؟! معلوم است چیست حد شرمساری این دولت! همین که شرمنده‌اش شدند! و نه بیشتر! بیشترش را دیگر نمی‌کشند! و قادر نخواهند بود شرمنده آن تازه‌دامادی باشند که سه ماه است به علت تعطیلی کارخانه، کارش را از دست داده و با موتور، در این برف و باران مشغول مسافرکشی است!»

شبکه‌های اجتماعی و سلامت - ۵
 مهدی فرهادی/در حالی که ما فکر می‌کنیم در شبکه‌های اجتماعی گمنام هستیم، این موضوع اصلاً واقعیت ندارد؛ چرا که اکنون فناوری‌ها آنقدر پیچیده و هوشمند شده‌اند که موقعیت افراد را به صورت لحظه‌ای حتی با هویت پیچیده آنها نشان می‌دهند.
 با این حال طی سالیان گذشته با تأکید بسیار زیادی که بر گمنامی شده است اعتیاد به پورنوگرافی و هرزه‌نگاری که از خطرناک‌ترین نوع اعتیادها است رشد زیادی پیدا کرده است؛ کاربر به علت اینکه احساس می‌کند کسی وی را در فضای مجازی نمی‌بیند و گمنام است، از هر فایل و عکسی دیدن 
می‌کند.
 یکی دیگر از اشتباهات ما درباره شبکه‌های اجتماعی این است که فکر می‌کنیم بسیاری از مشکلات انسان‌ها از طریق شبکه‌های اجتماعی حل می‌شود، این در حالی است که «سهولت دسترسی و رویکرد آزاداندیشی» باعث فسادهای گسترده‌ای در جوامع حقیقی شده است که البته فرقی نمی‌کند این وضعیت در کشورهایی صورت گرفته باشد که ادعای آزادی بی‌حد و حصر دارند، یا در کشورهایی صورت گرفته باشد که محکوم به عدم تأمین آزادی هستند.
 آمارها نشان می‌دهند که 35 درصد از کل دانلودهای انجام شده در سال 2015 در فضای مجازی به مستهجن‌نگاری اختصاص پیدا کرده است؛ واژه سکس و پورن جزء پنج کلمه اولی هستند که برخی از افراد زیر 18 سال آنها را جست‌وجو می‌کنند و متأسفانه از هر سه نفر از این افراد را یک نفر زن تشکیل می‌دهد؛ یک شاخصه بین‌المللی نشان داده که کشورهای اول تا هفتم که در فضای مجازی به پورنوگرافی اعتیاد دارند، کره جنوبی، ژاپن، چین، ایالات متحده آمریکا، ایتالیا، بریتانیا و استرالیا 
هستند.

محمدرضا پورابراهیمی نماینده مردم کرمان در مجلس شورای اسلامی و رئیس کمیسیون اقتصادی گفت: امروز رکود به شدت به اقتصاد کشور ضربه زده است، دوستان صحبت از کاهش تورم در اقتصاد می‌کنند، اما صحبت من خطاب به رئیس‌جمهور و وزرای اقتصادی دولت این است که امروز تورم به چه قیمتی مدیریت می‌شود. وی افزود: امروز بنگاه‌های اقتصادی شرایطی پیدا کرده‌اند که استمرار فعالیت آنها امکان‌پذیر نیست.