محمد نوری/ رئیسجمهوری در دیدار رهبر معظم انقلاب با جمعی از سفرای کشورهای اسلامی، از رشد ۴/۷ درصد رشد اقتصادی شش ماهه نخست سال جاری خبر داد که بنا به گفته مسئولان بانک مرکزی، این عدد براساس محاسبات مقدماتی اداره حسابهای اقتصادی بانک مرکزی، بر پایه آمار و اطلاعات دریافتی از مراجع آماری، تولید ناخالص داخلی به قیمت پایه و به قیمتهای ثابت سال 1383، در ششماهه اول سال جاری نسبت به مدت مشابه سال گذشته، محاسبه و اعلام شده است. به بیانی دیگر، با اعلام رشد اقتصادی ۴/۷ درصدی در پایان نیمه نخست امسال از سوی ریاست محترم جمهور، ما باید شاهد رشد ۲/۱۴ درصدی از اقتصاد منفی ۸/۶ درصد از ابتدای دولت یازدهم تا نیمه نخست سال جاری بوده باشیم، در صورتی که کارشناسان به این امر انتقاد دارند و این سئوال مطرح است که با این رشد اقتصادی که دولت ادعای آن را دارد، چرا تغییری در وضعیت معیشت مردم و اقتصاد کشور احساس نمیشود؟
اوضاع این روزهای اقتصاد ما بیشباهت به این نقل تاریخی نیست که؛ «روزی شاه عباس صفوی از وزیرش پرسید: امسال وضع معیشتی مردم چگونه است؟ وزیر در جواب شاه گفت: قربانتان گردم؛ به لطف درایت و مدیریت خوب شما، وضع اقتصادی مردم به حدی خوب شده است که امسال تمام پینهدوزها به سفر حج رفتند. شاه عبّاس با شنیدن این جمله وزیر، غضب کرد و با عصبانیت بر سر او فریاد زد و گفت: تو عجب آدمی هستی! اگر وضع معیشتی مردم خوب بود که باید به جای پینهدوزها، تمام کفّاشها به سفر حج میرفتند. چون مردم پول خرید کفش نو ندارند، به همین خاطر هی به کفششان پشت سر هم وصله و پینه میزنند. به همین خاطر است که اوضاع پینهدوزان خوب شده. سریع تحقیق کن و ببین که ایراد کار کجا است تا ما آن را اصلاح کنیم.» واقعاً اگر در دولت یازدهم و به مدد عملکرد اقتصادی آن، رشد اقتصادی مناسبی داشتهایم، چرا وضعیت معیشت مردم بهتر نشده است؟
دستیابی به بالاترین نرخ رکود در اقتصاد کشور پس از انقلاب، تا حدی واقعیت متناقض رشد ۴/۷ درصد در شش ماهه اول سال جاری را نشان میدهد و اگر بخواهیم این عدد را واقعی نشان دهیم، باید رابطه آن را با عدد سرانه داخلی، رشد بخش کشاورزی، صنعت و معدن، خدمات، سرمایهگذاریهای مختلف و... بسنجیم که در آن زمان میتوان متوجه شد که آیا این عدد و رشد واقعی است، یا خیر. برای درک بهتر این تناقضها موارد زیر قابل تأمل و تدبّر است:
1ـ درباره محاسبه و اعلام عدد نرخ رشد اقتصادی، باید با زبان اقتصاد بحث شود، این در حالی است که کارکردهای اقتصاد سیاسی درصدد است نرخ رشد اقتصادی را افزایش داده و غیر واقعی مطرح کند تا به این وسیله به اهداف سیاسی خود دست یابد.
۲ـ در شرایطی که رشد اقتصادی در کشور حاصل میشود، باید در سایر شاخصهای اقتصادی مانند اشتغال، افزایش رفاه عمومی و... تأثیرات مثبت آن را شاهد بود و این در حالی است که با این نرخ رشد اقتصادی اعلامی، تغییر مثبتی در سایر شاخصها دیده نمیشود.
۳ـ با افزایش نرخ رشد اقتصادی در وهله نخست باید نرخ بیکاری تغییرِ رو کاهش را داشته باشد. این در حالی است که در حال حاضر میزان بیکاری در کشور ۲/۱۲، و میزان بیکاری در جوانان ۱/۲۶ درصد میباشد که نشان میدهد نهتنها نسبت به سال گذشته کاهشی نداشته است؛ بلکه روند آن افزایشی نیز بوده است.
4ـ وجود رکود بیسابقه در اقتصاد کشور که حتی در دوره هشت ساله جنگ نیز نمیتوان نمونهای برای آن یافت و با استناد به فضای عمومی کشور، اعتقاد به غیر واقعی بودن آمار اعلامی درباره میزان رشد اقتصادی را از سوی دولت یازدهم تقویت میکند.
5ـ نکته پایانی اینکه با توجه به سهم چشمگیر نفت در تأمین منابع مالی و اعتباری دولت و تأمین منابع ارزی کشور، نوسانات قیمت نفت به صورت یک شوک به کل اقتصاد وارد میشود. وقتی درآمدهای نفتی افزایش مییابد، دولتها با افزایش مخارج خود، تقاضا را در اقتصاد افزایش میدهند و همین مسئله سبب جهش رشد اقتصادی میشود که واقعی نیست.
با توجه به اهمیت تهیه، تدوین و ارائه آمار صحیح و متقن در برنامهریزی و تصمیمگیری و تصمیمسازی، که به نحوی میتوان آمار دقیق و متقن را پایه اصلی در کارآمدی برنامههای گوناگون کشور بیان کرد، لزوم ارائه آمار واقعی، به ویژه آمار اقتصادی، ضرورتی اجتنابناپذیر است، به طوری که رهبر حکیم انقلاب در دیدار مسئولان و اعضای شورایعالی آمار کشور و مدیران مرکز آمار ایران در سال جاری، اختلاف در آمارهای مراکز آماری را «بلایی بزرگ» خواندند و فرمودند: «گاهی مراکز مختلف در خصوص نرخ بیکاری یا نرخ تورم و رشد اقتصادی، آمارهای متفاوتی بیان میکنند که این مسئله موجب ایجاد بیاعتمادی در مردم میشود.» معظمله در ادامه با اشاره به نادرست خواندن برخی آمارهای دولتهای گذشته از سوی دولتهای بعدی، افزودند: «باید منشأ این دوگانگیها مشخص شود؛ یعنی یا در آن دوره در بیان آمارها اشکالی وجود داشته است، یا در دوره پس از آن و در هر صورت، دستکاری در آمارها که در معرض قضاوت مردم فهیم نیز قرار دارد، درست نیست.»
در راستای تهیه و تدوین آمار صحیح و خدشهناپذیر از سوی دولت، به نظر میرسد مسئولان و متولیان تهیه و ارائه اعداد و ارقام رشد اقتصادی با مراجعه به تعاریف ارائه شده در زمینه رشد اقتصادی و زیربخشهای مرتبط با آن بهتر میتوانند تصویر واقعی و روشن از وضعیت اقتصادی کشور ارائه دهند؛ چرا که در تعریف رشد اقتصادی آمده است؛ رشد اقتصادی میزان تغییر تولید به قیمت ثابت در یک سال خاص را در مقایسه با مقدار آن در سال قبل نشان میدهد. همچنین در این باره آمده است؛ تولید ناخالص داخلی(GDP) از حاصل جمع ارزش افزوده کالاها و خدمات نهایی تولید شده در یک سال در داخل کشور به دست میآید که تغییر آن طی دو سال پیاپی را رشد اقتصادی مینامند. با مراجعه به این تعریف برای هر ایرانی محاسبه و فهم رشد اقتصادی مشکل نخواهد بود و غیر واقعی بودن میزان اعلامی از سوی دولت مکشوف خواهد شد.
اعلام رشد اقتصادی ۴/۷ درصدی با تعریف غیر کارشناسی که احتمالاً طی روزهای آینده مسئولان دولتی در حوزه اقتصاد برای توجیه این عدد ارائه خواهند کرد به سرمایه اجتماعی دولت آسیب جدی خواهد زد و اعتبار آماری بانک مرکزی را بیش از این زیر سؤال خواهد برد. پیشنهاد میشود دولت با ارائه این آمار غیر واقعی بیش از این وضعیت نامطلوب خود را در میان افکار عمومی بدتر نکند.