امام خامنه‌ای در پیامی به پنجاه‌ویکمین نشست اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان در اروپا نوشتند: انتظار از شما عزیزان کاری بیش از خودسازی علمی و دینی و اخلاقی است؛ انتظار آن است که بر محیط پیرامونی خود اثر بگذارید و بر رهروان راه خدا با گفتار و عمل خود بیفزایید. در نبرد نامتقارن جبهه کفر و استکبار با پرچم برافراشته اسلام ناب، این وظیفه‌ همه‌ ما است. هر کدام باید چشمه‌ بابرکتی از معرفت درست اسلامی و صراط مستقیم الهی باشیم. سرزنده و پرامید و روشن باد دل‌های پاک شما.
بازنگاهی به بیانات رهبر معظم انقلاب درباره انقلابی‌گری
 احمدرضا صادقی/  «این انقلاب یک ‌خیز بلندی بود که ملّت ایران برداشت برای اینکه خود را از ذلّت وابستگی و ذلّت عقب‌ماندگی نجات بدهد. این انقلاب یک حرکت عظیمی بود برای اینکه وابستگی و عقب‌ماندگی‌ را ـ این دو ذلّت بزرگ را ـ به برکت اسلام و با راهنمایی و رهبری اسلام، از این ملّت بزداید؛ دو درد طولانیِ مزمن بود، این‌ها را علاج بدهد؛ انقلاب برای این به وجود آمد و نظام جمهوری اسلامی بر این اساس تشکیل شد.» این جملات حکیمانه رهبر معظم انقلاب اسلامی در راستای تبیین اهداف انقلاب اسلامی در دیدار مردم قم در 19 دی ماه 95 بیان شد.
اگرچه همه انقلاب‌ها در ظاهر اهداف خاصی را دنبال می‌کنند و با اینکه معمولاً این اهداف جنبه رسمی و از پیش تعیین شده دارند، اما گاهی ثبات لازم را ندارند. در پاره‌ای از موارد نیز هدف انقلابیون در طی مراحل بروز انقلاب آشکار می‌شود و به همین دلیل به ‌خصوص در این‌ گونه موارد، اهداف اعلام شده بارها دستخوش تغییر و تحول اساسی می‌شود، اما نکته مشترک در همه انقلاب‌های روی داده در جهان این است که تقریباً در همه آنها، اهداف اولیه و اصلی به‌ تدریج و تحت تأثیر شرایطِ داخلی و بین‌المللی به فراموشی سپرده شده است.
افزون بر این، بررسی محتوایی بیشتر این انقلاب‌ها این واقعیت را نشان می‌دهد که معمولاً انقلابیون متناسب با موقعیت جغرافیایی، سیستم حکومتی و گرایش فکری مردم و احزاب کشورشان، به یکی از قدرت‌های بزرگ شرقی یا غربی وابسته‌اند، یا حداقل تحت تأثیر مبانی اعتقادی آنها شکل گرفته‌اند.
کالبدشکافی انقلاب‌های بزرگ جهان شامل؛ انقلاب بلشویکی(اکثریت) شوروی سابق، انقلاب کبیر فرانسه، انقلاب کوبا و انقلاب آمریکا یا انقلاب چین، الجزایر و نیکاراگوئه و به ‌خصوص انقلاب‌های رنگی (مخملی) معاصر در کشورهای اروپای شرقی، مرکزی و آسیای مرکزی از جمله؛ انقلاب چکسلواکی، صربستان، گرجستان، اوکراین و قرقیزستان به‌خوبی و به صورت کاملاً آشکار، این وابستگی‌ها را نشان می‌دهد.
در واقع، این انقلاب‌ها یا با رویکرد لیبرالیستی و کاپیتالیستی، یا رویکرد کمونیستی و سوسیالیستی یا سایر ایدئولوژی‌های جهانی متولد شده‌اند و عمدتاً مباحث مادی و اومانیستی و نگاه ملی‌گرایانه و ناسیونالیستی بر فضای عمومی آنها حاکم بوده یا صرفاً سرنگونی و حذف یک حکومت دیکتاتور که مورد غضب مردم واقع شده، مورد نظر بوده است و لذا با اینکه در برخی از این رخدادها، مسائلی چون؛ آزادی، عدالت‌خواهی یا حقوق‌بشر مستمسک قرار گرفته است؛ اما مسائل معنوی و جهان‌بینی توحیدی در آنها هیچ جایگاهی نداشته است.
این در حالی است که اولاً اهداف انقلاب اسلامی از سال‌ها قبل از وقوع این رخداد بزرگ از سوی بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی(ره) و یاران ایشان مشخص شده و احیای دین و ترویج ارزش‌های معنوی و الهی و در واقع حاکمیت دین خدا در جهت تعالی مادی و معنوی انسان، هدف قرار گرفته بود و به تعبیر دیگر انقلاب اسلامی ایران ریشه مذهبی و خدایی داشت، ثانیاً این انقلاب هیچ‌گونه وابستگی به هیچ‌یک از کشورهای صاحب قدرت و حتی احزاب داخلی نداشته و لذا همواره بر نفی تفکر و سلطه شرق و غرب تأکید داشته است، ثالثاً پیوسته از نعمت رهبری واحد و هوشمند(ولایت فقیه) و پشتوانه قوی و حضور گسترده آحاد جامعه توأم با شور و شعور انقلابی برخوردار بوده است و در نهایت اینکه متعلق به طیف و قشر خاصی نبوده، بلکه به تبعیت از سیره و شیوه رهبر خود، از دل توده‌های عمدتاً محروم و مستضعف جامعه شکل گرفته است.
مجموع این اهداف و بهره‌مندی از ویژگی‌هایی چون؛ تغییر بنیادین در نظام قبلی، برخورداری از ماهیت دینی و آمیختگی دین با سیاست در طول حیات انقلاب، وجود پایگاه مردمی و وحدت و همدلی بی‌بدیل بین مردم، مسئولان و ارکان انقلاب، نفوذ و نقش معنوی ولایت در رهبری و هدایت انقلاب، مقبولیت توأم با مشروعیت دینی، جامعیت انقلاب اسلامی در ابعاد مختلف آن، روحیه ایثار و شهادت‌طلبی مردم، عدالت‌خواهی و استقلال‌طلبی، پایبندی به اصول و ارزش‌های انقلاب، سازش‌ناپذیری و وابسته نبودن به شرق و غرب، تلاش برای استقلال همه‌جانبه و خودکفایی اقتصادی و در نهایت ایستادگی و مقاومت وصف‌نشدنی و بی‌وقفه در برابر انواع توطئه‌های تحمیلی از سوی دشمنان داخلی و خارجی انقلاب در سخت‌ترین شرایط، این انقلاب را از سایر انقلاب‌های جهانی کاملاً متمایز و از آن تصویری متفاوت و منحصربه‌فرد ترسیم کرده و انقلاب اسلامی ایران را به بزرگ‌ترین رخداد سیاسی ـ  مذهبی جهان و الگویی عملی برای ملت‌های تحت ستم تبدیل کرده است.
البته، اجرای اهداف انقلاب به علل مختلف از جمله؛ سنگ‌اندازی و توطئه مستمر دشمنان این نظام الهی از یک‌سو و کم‌کاری و ضعف مبانی فکری و اعتقادی برخی از مسئولان از سوی دیگر و همچنین آماده نبودن افکار عمومی جامعه برای پیاده‌سازی دقیق اهداف مورد اشاره، در مقاطع گوناگون انقلاب با فراز و فرود مواجه بوده و به شکل کامل محقق نشده است؛ اما در عین حال هرگز تغییری در اصول و مبانی اساسی آن ایجاد نشده است.
بنابراین، بیان رهبر معظم انقلاب اسلامی که در تاریخ 25 بهمن ماه سال 1391 فرمودند: «من انقلابی‌ام» و تأکیدات مکرر ایشان بر حفظ روحیه انقلابی در سایر بیانات، از جمله در جریان تبیین پنج شاخصه اصلی انقلابی‌گری در سخنرانی تاریخ 14/3/95 در مرقد مطهر امام خمینی(ره)، ناظر بر چند نکته اساسی است که مهم‌ترین آنها عبارت‌ است از:
اول اینکه؛ چون هنوز همه اهداف انقلاب اسلامی محقق نشده و حرکت در مسیر دستیابی به آنها همچنان ادامه دارد؛ لذا در واقع انقلاب پایان نیافته است و انقلابی بودن مفهوم خود را از دست نداده است.
دوم اینکه؛ کسب کامل اهداف انقلاب مستلزم روحیه و رویکرد انقلابی، یعنی کوشش و تلاش ویژه و مضاعف، توأم با شور و نشاط انقلابی برای دستیابی به اهداف تعیین شده است.
سوم اینکه؛ تا هنگامی که انقلاب اسلامی بر اصول و ارزش‌های الهی و انسانی خود پایبند است، دشمنی نظام سلطه و استکبار برای سقوط آن ادامه خواهد یافت و لذا مقابله با این تهدیدات، نیازمند حفظ روحیه انقلابی (انقلابی‌گری، انقلابی بودن و انقلابی ماندن و...) در جامعه است.    
چهارم اینکه؛ اصول و ارزش‌های انقلاب همچنان پابرجاست و نفی آن، نقض غرض انقلاب و مغایر با خواسته و انتظارات مردمی است که در پیدایش آن سهم و نقش اساسی داشته‌اند.
به این ترتیب؛ مادامی که هدف نهایی انقلاب که همانا ایجاد «دولت و جامعه اسلامی» و در نهایت «تمدن نوین اسلامی» است، محقق نشود و جهان اسلام در اوج سعادت مادی و معنوی قرار نگیرد، انقلابی بودن و انقلابی عمل کردن مفهوم خود را از دست نخواهد داد و این نکته‌ای است که کارشناسان آزاداندیش و دوستان انقلاب نیز بر ضرورت توجه به آن صحه گذاشته‌اند.
برای نمونه؛ «مارک گلین» فعال سیاسی و مخالف سیاست‌های دولت آمریکا در این باره می‌گوید: «آتش انقلاب ایران باید حفظ شود؛ زیرا این انقلاب تنها به ایران مربوط نمی‌شود، بلکه نجات انسانیت از دست شیاطینی است که آن را احاطه کرده‌اند.» 
وی ادامه می‌دهد: «آمریکا و صهیونیست‌ها نمی‌توانند تاب بیاورند که انقلاب ایران در کشورهای دیگر خاورمیانه همچون اردن و مصر تکرار شود. آنها این احتمال را می‌دهند که انقلاب ایران در دیگر کشورهای خاورمیانه گسترش پیدا کند و این کشورها آمریکا را از کشورهای خود بیرون کنند، به همین دلیل است که اوباما وانمود می‌کند که تسلیم ایران شده است و به ایران می‌گوید بیا با یکدیگر وارد گفت‌وگو شویم و با هم باشیم.» 
در همین حال برخی از افراد منورالفکر در داخل کشور هستند که اندیشه‌های انقلابی را به تبعیت از آمریکا و اربابان غربی زیر سؤال می‌برند و درصدد تخریب فکر و روحیه انقلابی هستند؛ تاکتیک‌های این گروه برای زیر سؤال بردن رفتارهای انقلابی در بیان رهبر معظم انقلاب به شرح زیر است:
۱ـ کشتن روحیه انقلابی در بین جوانان: آنها می‌خواهند روحیه‌ حماسی و انقلابی را در جوانان بُکُشند و در داخل نیز عده‌ای مدام جوانان حزب‌اللهی را با تعابیری نظیر افراطی می‌کوبند که این کار بسیار غلط است. (۱۸/۶/۱۳۹۴)
۲ـ ایجاد بی‌اعتمادی به امام(ره): «متأسفانه برخی‌ها به‌جای ترویج روحیه انقلابی‌گری، به‌ گونه‌ای سخن می‌گویند و مدیریت می‌کنند که نسل جوان، به آینده و انقلاب بی‌اعتماد و از راه امام دور می‌شود و سپس همین افراد از زمانه، شکوه و گلایه می‌کنند.» (۱۲/۸/۱۳۹۵)
۳ـ معنای نادرست از انقلاب: «بعضی‌ها از روی دشمنی، انقلابی را بد معنا می‌کنند. انقلابی را به معنای بی‌سواد، بی‌توجّه، بی‌انضباط می‌دانند، نخیر، اتّفاقاً درست به عکس است. انقلابی یعنی دارای سواد، دارای انضباط، دارای تدیّن، دارای حرکت، دارای عقل، خردمند.» (۲۸/۷/۱۳۹۵)
۴ـ اختصاصی نبودن انقلاب: «این خطا است که گمان کنیم انقلابی فقط آن کسی است که در دوران امام بوده است، یا در دوران مبارزات در کنار امام بوده است؛ نه، بعضی کأنّه این‌جور خیال می‌کنند که انقلابیّون آن کسانی هستند که در دوران امام(ره) یا در دوران مبارزات یا در دوران حکومت امام بزرگوار حضور داشتند، در کنار امام بودند؛ نه، اگر معنای انقلابی را این بگیریم، انقلابی همین ما پیر و پاتال‌ها خواهیم بود. انقلاب مال همه است؛ جوان‌ها انقلابی‌اند و می‌توانند انقلابی باشند.» (۱۴/۳۹/۱۳۹۵)
در حالی که به ایام‌الله دهه فجر و آغاز سی‌وهشتمین سالگرد پیروزی انقلاب نزدیک می‌شویم، لازم است که ظرفیت‌ها و موانع گسترش انقلاب اسلامی را مورد توجه قرار داده و لزوم پیشبرد اهداف انقلاب را برای جوانان و همه مردم شریف کشورمان بازگو کنیم.

  محمدرضا فرهادی/ پیچیدگی بحران سوریه و درهم آمیختگی منافع بازیگران در آن، شرایط نسبتاً سختی را برای رسیدن به راهکاری واحد در پایان دادن به این بحران به وجود آورده است. نشست‌هایی که برای حل بحران سوریه تشکیل می‌شود، ناشی از همین درهم آمیختگی و نبود رویکرد ثابت است. 
نشست آستانه با شکل و شمایل جدیدی که ناشی از تغییر بازیگران در این نشست است، به دنبال راهکاری مقدماتی برای حل بحران و برگزاری نشستی همگانی طی ماه‌های آینده در ژنو است. در نشست آستانه بازیگران مختلفی حضور دارند که بنابر اهمیت موضوع به اهداف سه کشور ایران، روسیه و ترکیه اشاره می‌شود. گفتنی است، در بحث بازیگران خارجی حضور ایران، ترکیه و روسیه قطعی است؛ اما حضور آمریکا در هاله‌ای از ابهام است؛ البته به احتمال زیاد شرکت می‌کند. در این نشست نه کشورهای عربی حضور دارند و نه کشورهای اروپایی. در بحث بازیگران داخلی در یک طرف دولت سوریه است و در طرف دیگر معارضان داخلی و خارجی است. معارضان داخلی همان گروه‌هایی هستند که توافق آتش‌بس را امضا کرده‌اند و در واقع معارضان میدانی هستند؛ معارضان خارجی هم شامل احزاب مخالف بشار اسد در خارج از سوریه می‌شود.
ترکیه/ ترکیه در مذاکرات آستانه چهار هدف مهم را پیگیری می‌کند:
۱ـ ترکیه قصد دارد معارضان مسلح (تروریست‌ها) را به یک گروه معارض میانه‌رو و سیاسی تبدیل کند. دلیل اصلی ترکیه نیز هویت‌بخشی به این تروریست‌هاست؛ چون به هر حال این گروه‌های امضاکننده توافق آتش‌بس دست‌پرورده ترکیه بوده‌اند و در آینده سوریه نیز اگر توافقی صورت بگیرد، حضور این گروه‌ها سبب نفوذ ترکیه در سوریه است.
۲ـ این کشور به دنبال آن است که از طریق اجماع سایر بازیگران، به ویژه آمریکا و تا حدودی روسیه بتواند روی آینده بشار اسد مانور دهد. تا در صورت بحث تشکیل دولت انتقالی حامیان این کشور در آن شرکت کنند.
۳ـ ترکیه می‌خواهد خود را به مثابه تنها کشور منطقه‌ای جابزند که خواهان حل بحران سوریه است؛ چون سایر کشورها به ویژه عربستان و قطر حضور ندارند و گروه‌های مورد حمایت آنها نیز در این مذاکرات شرکت نخواهند کرد. (تبدیل شدن ترکیه به معارض اصلی بحران سوریه)
۴ـ با توجه به شرکت نکردن کردها در مذاکرات آستانه، ترکیه به دنبال این است که همچنان در آینده سیاسی سوریه نقش فعالی به کردها داده نشود و به جای کردها سایر گروه‌ها وارد فاز سیاسی شوند. 
ایران/ جمهوری اسلامی ایران همچنان حضور و نقش مهم خود را در سوریه چه در عرصه میدانی و چه در عرصه سیاسی حفظ کرده است. در صحنه دیپلماتیک رایزنی‌های مقامات ذی‌ربط ایرانی با سوریه، روسیه و نیز ترکیه برای مشارکت و همکاری فعال در شرایط تازه آتش‌بس همچنان تداوم دارد. حضور ایران در نشست آستانه هم نمادی از نقش و حضور فعال جمهوری اسلامی ایران در پرونده سوریه است. همچنین، ایران‌ خواهان خارج کردن بحران سوریه از دست کشورهایی، مانند عربستان و قطر است؛ زیرا این دو کشور به هیچ راه حل سیاسی پایبند نبوده و نمی‌توان با آنها به توافق رسید. وزیر دفاع کشورمان در پاسخ به پرسشی مبنی بر شرکت عربستان گفت، ایران به هیچ‌وجه خواهان مشارکت عربستان در مذاکرات آستانه نیست.
روسیه/  روسیه در مذاکرات آستانه و حتی تحولات سوریه بازیگر اصلی است. این کشور به دنبال چند هدف مهم است:
اول اینکه روسیه خواهان اجماع منطقه‌ای برای پایان دادن به بحران سوریه است، نه اجماع بین‌المللی. اجماع منطقه‌ای نیز با حضور بازیگران تأثیرگذار و قدرتمند، همچون ایران و ترکیه است. روسیه به نقش عربستان در بحران سوریه نیز اذعان دارد؛ اما چون عربستان تابعی از سیاست‌های آمریکاست، چندان به این بازیگر نقش نمی‌دهد. دوم اینکه روسیه به دنبال این است که اتمام جنگ در سوریه را به نام خود ثبت کند.  سوم اینکه روسیه فقط خواهان پایان دادن به بحران سوریه بر اساس تثبیت منافع خود است و مشکلی با دولت انتقالی و انتقال قدرت ندارد. در مجموع باید گفت، آنچه در تحولات سوریه اهمیت دارد، نه مذاکرات سیاسی، بلکه تحولات میدانی و رویکرد استفاده از جنگ فراگیر علیه تروریست است.

ژست براندازی 
«آنتونی کارتولوچی» تحلیلگر و کارشناس ژئوپلیتیک آمریکایی درباره تغییر تاکتیک در براندازی ایران گفت: «توافق هسته‌ای با ایران هم مانند ناتو و TPP محصول سیاست خارجی آمریکا است که از طریق شرکت‌ها و سرمایه‌گذارهایی با منافع خاص ایجاد شده است که حتی می‌توانند رئیس‌جمهور آمریکا و سیاست‌های آمریکا را تعیین کنند. همان‌طور که به صراحت در گزارش «کدام راه به سوی ایران» سال ۲۰۰۹ مؤسسه بروکینز بیان شده است، قرار است واشنگتن پیش از متهم کردن ایران به نقض برجام و اتخاذ تدابیری شدید علیه ایران(از قبیل حمایت نظامی از تغییر نظام)، ژستی منطقی در قبال ایران بگیرد و سپس با اقداماتی به هدف نهایی خود که مدت‌ها به دنبال آن بوده، یعنی براندازی نظام سیاسی حاکم بر تهران دست یابد.»

انقلاب رنگی در ونزوئلا
دستگاه دیپلماسی روسیه در اطلاعیه‌ای با اظهار نگرانی از اوضاع ونزوئلا نوشت: «اوضاع داخلی در ونزوئلا همچنان رو به وخامت است. جناح تندرو اردوگاه ضد دولتی که هدایت پارلمان ملی این کشور را در دست دارد، اظهارات تند و تهاجمی خود را افزایش داده و خط مشی «نافرمانی اجتماعی» را در پیش گرفته است. تظاهرات مخالفت‌آمیز ضد دولتی برای روزهای آینده برنامه‌ریزی شده؛ همچنین از قبل سناریوی درگیری با ارگان‌های انتظامی و تحریک مردم برای آن در نظر گرفته شده است. متأسفانه، چنین، «سناریوی انقلاب رنگینی» نخستین باری نیست که به اجرا در می‌آید. اجرای آن و عواقب منفی که در پی آن رخ می‌دهد، پیش از این طی چند سال گذشته در برخی از کشورهای جهان نیز مشاهده شده است.»

فقط یک نفر ایستاد
حجت‌الاسلام سیدهاشم حیدری، از رهبران بسیج مردمی عراق گفت: «پنج سال قبل فقط یک نفر در کل جهان فرمود که اجازه نمی‌دهیم سوریه ساقط شود؛ آن یک نفر هم کسی جز حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای نبود. حجت‌الاسلام حیدری تصریح کرد: «قدرت یمنی‌ها نیز از حضور جمهوری اسلامی ایران سرچشمه می‌گیرد و نقش جمهوری اسلامی ایران، نقش ولایت فقیه و مردان ولایی در نجات عراق، سوریه و لبنان واضح است.» وی خاطرنشان کرد: «بحث سوریه تنها مقدسات نیست؛ بلکه موضوعی سیاسی و نظامی است؛ اگر خدای نکرده سوریه در آن زمان ساقط می‌شد، نوبت به عراق و ایران می‌رسید. حجت‌الاسلام حیدری اظهار داشت: «توجه داشته باشید اگر داعش به مشهد می‌رسید، امنیت شما به خطر می‌افتاد.» عضو ارشد بسیج مردمی در ادامه بیان کرد: «نقشه داعش رسیدن به سامرا، یعنی حمله به حرمین عسکریین(ع) و نبش قبر است که حاج‌قاسم سلیمانی، سردار ایرانی مانع آن شد.»

سناریوی پیچیده حذف ثریا
مجری و تهیه‌کننده برنامه «ثریا» از طراحی پیچیده برای حذف برنامه‌های انقلابی خبر داد و با اشاره به اینکه «نمی‌تواند درباره خیلی از مسائل اظهارنظر صریح کند»، گفت: «اصلاً انتظار نداشتیم دولتی که شعار «آزادی بیان» می‌دهد، این‌گونه ما را در تنگنا بگذارد.» وی همچنین تأکید کرد: «ثریا به طور رسمی تعطیل نشده، ولی در حال حاضر ثریایی وجود ندارد.» مقصودی افزود: «اصلاً خجالت می‌کشیم اینها را بگوییم؛ چهار ماه حقوق نگرفتن ما در برابر کسی که در عراق و سوریه در حال جنگیدن است و بدون سر برمی‌گردد، شوخی است؛ اما حجم طلبی که ثریا از سازمان دارد، در بین برنامه‌های مشابه رکورد‌دار است؛ در حالی که می‌گویند این موضوعات اولویت دارند. حالا اولویت هیچ، رکورددار نباشیم لااقل!»


  فخرالدین اسدی/  سرانجام دونالد ترامپ در مقام رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا سوگند یاد کرد و راهی کاخ سفید شد! مقامات دولت اوباما در روزهای آخر حضور خود در کاخ سفید، بر لزوم حفظ برجام به عنوان دستاوردی بزرگ تأکید کردند. جان کری وزیر امور خارجه دولت اوباما که در مذاکرات هسته‌ای نیز نقشی پررنگ داشت، در زمینه خروج از برجام و عواقب جبران‌ناپذیر آن به ترامپ هشدار داد. از سوی دیگر، مقامات اروپایی نیز طی روزهای اخیر بر لزوم پایبندی همه بازیگران به برجام تأکید کردند. به نظر می‌رسد، مخاطب اصلی آنها در این سخنان دونالد ترامپ رئیس‌جمهور جدید ایالات متحده است. این در حالی است که برخی منابع خبری غربی از ملاقات‌هایی میان مقامات اروپایی و اعضای دولت ترامپ بر سر توافق هسته‌ای (با هدف اقناع دولت جدید آمریکا در قبال برجام) خبر داده‌اند. همه این موارد در حالی صورت می‌گیرد که اعضای دولت جدید آمریکا مواضع ضد و نقیضی در خصوص برجام و نحوه و میزان پایبندی به توافق هسته‌ای دارند.
دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی کشورمان باید مراقب بازی چندگانه دولت ترامپ در قبال توافق هسته‌ای باشد. چندی پیش، ولید فارس، مشاور ترامپ، نیز در اظهارنظری تأکید کرده بود که دولت جدید آمریکا مایل است بار دیگر درباره برجام و بخش‌هایی از آن مذاکره کند! از سوی دیگر، منابع خبری از تلاش دولت ترامپ برای وضع تحریم‌های جدید علیه ایران به بهانه‌هایی از جمله مسائل موشکی، حقوق بشر و... خبر داده‌اند. ترامپ سعی دارد در عین اینکه ناقض برجام شناخته نشود، تحریم‌های جدیدی را علیه ایران وضع کند و البته تحریم‌های پیشین آمریکا علیه ایران را نیز حفظ کند. بدیهی است که در دوران ریاست‌جمهوری ترامپ، بدعهدی‌های ایالات متحده آمریکا در قبال مسائلی مانند مراودات بانکی با کشورمان و... ادامه پیدا خواهد کرد. یکدست بودن کاخ سفید، مجلس نمایندگان و سنا نیز این روند را تسریع خواهد کرد؛ از این رو تحریم‌های جدید آمریکا علیه کشورمان در راه است.
در هر حال، باید اصل مهمی به نام ابطال‌پذیری برجام در محاسبات ما در خصوص توافق هسته‌ای میان ایران و اعضای ۵+۱ در نظر گرفته شود. به عبارت بهتر، دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی کشورمان باید خود را برای مقابله با هر رفتاری از سوی طرف بدعهد (ایالات متحده آمریکا) آماده کند و بر توانمندی ایران برای بازگرداندن صنعت صلح‌آمیز هسته‌ای ایران به دوران پیش از برجام، تأکید کند. 
منبع: پایگاه خبری ـ تحلیلی بصیرت

نکته: در زمان پیامبر اسلام(ص) دو نفر یهودی به نام‌های «عبدالله بن‌سلام» و «فنحاص بن‌عازورا» می‌زیستند كه يكى امين و درستكار و ديگرى خائن و دروغگو بود. روزی مرد ثروتمندى، ۱۲۰۰ اوقيه طلا(معادل هفت مثقال) نزد عبدالله بن‌سلام به امانت سپرد و عبدالله همه آن را به موقع به صاحبش رد كرد و به واسطه این امانت‌دارى خداوند او را ستود. اما فنحاص بن‌عازورا كه مردى از قريش يك دينار به او امانت سپرد، در آن خيانت كرد و خداوند در آیه ۷۵ سوره آل عمران او را به واسطه این خيانت نكوهش کرد.
نظر: با وجود اینکه خداوند ستارالعیوب است؛ اما کسی که در امانت خیانت کند خداوند به گونه‌ای آبروی او را می‌برد؛ موضوعی در قرآن کریم هم به آن اشاره شده است. یکی از مهم‌ترین امانت‌ها در جمهوری اسلامی ایران امانت انقلاب اسلامی است؛ حضرت امام(ره) از انقلاب اسلامی به امانتی تعبیر می‌کنند که صاحب آن، حضرت حجت(عج) است. امام(ره) می‌فرماید: «من امیدوارم که خدای تبارک و تعالی به ما توفیق بدهد که ما بتوانیم به این مقصدی که مقصد انبیاست، برسیم و مابا هم باشیم و این قافله را با هم به منزل برسانیم و این امانت را به صاحب امانت رد کنیم.»(صحیفه،ج19، ص209) مسئولان باید هوشیار باشند که از این امانت که خون‌های بسیاری برای پاسداشت آن ریخته شده است، حراست کنند و با رفتارهای خود در این امانت خیانت نکنند.

تأسیس کمیته دائم ضد ایرانی
«خالدبن‌احمد آل‌خلیفه» با اشاره به اینکه کشورهای شورای همکاری خلیج فارس با تهدیدات زیادی، از جمله تهدیدات امنیتی از جانب مرزهای یمن و عراق روبه‌رو هستند، ایران را نخستین تهدید امنیتی برای این کشورها توصیف
 کرد.
 به نوشته روزنامه «الاهرام»، خالدبن‌احمد همچنین از تشکیل کمیته دائمی علیه ایران برای اولین بار خبر داد و گفت: «این کمیته‌ دائمی در اتحادیه عرب و با عنوان «مداخله ایران در کشورهای عربی» است که بحرین، مصر، امارات و عربستان عضو آن 
هستند.»

وجه مشترک
حسن روحانی در آخرین توئیت خود که به بهانه‌ی مراسم تشییع هاشمی رفسنجانی منتشر کرده، آورده است: «امروز برای وداع با آن مرد تاریخ‌ساز همه آمده بودند؛ بیاییم از این فضا برای دوستی، آشتی و وحدت ملی استفاده کنیم. بجای دیوار، پل بسازیم.»
 شایان ذکر است، این درخواست پس از نامه ۴۳ مجرم امنیتی فعال در فتنه نوشته شده است که خواهان آشتی ملی شده بودند. بی‌تردید، وجه مشترک توئیت رئیس‌جمهور و نامه‌ محکومان فتنه ۸۸، استفاده از ظرفیت فوت آقای هاشمی برای ایجاد «آشتی ملی» است.

 برداشت آمریکا از رفتار سپاه
ریچارد مورفی، معاون وزیر خارجه اسبق آمریکا و سفیر این کشور در بسیاری از کشورهای عربی در مصاحبه با شبکه «المیادین» گفت: «ترامپ شاید رویکرد جدیدی را در آمریکا دنبال کند.»
 این دیپلمات کهنه‌کار آمریکا درباره توافق هسته‌ای با ایران نیز اظهار داشت: «ترامپ سطح نظارت بر عملکرد ایران را افزایش می‌دهد؛ اما ایرانی‌ها، به ویژه سپاه پاسداران بر این باورند که واشنگتن همواره خواهان سرنگونی نظام در ایران است. به همین دلیل آنها می‌توانند فضای انقلابی ضد ایالات متحده در کشور را برانگیزند.» مورفی افزود: «به نظر می‌رسد ترامپ در اظهاراتش هنوز نتوانسته است بین موضع یک تاجر و یک سیاستمدار تفاوت قائل شود.»


  دکتر یدالله جوانی/ حادثه آتش‌سوزی و فروریختن ساختمان پلاسکو در قلب تهران، با توجه به خسارت‌های جانی و مالی، قلب هر انسان نوعدوست و به ویژه تمامی ایرانیان با هر نوع فکر و عقیده‌ای را به درد آورد. در این حادثه دلخراش، از یک سو اوج ایثار و فداکاری آتش‌نشانان قهرمان به نمایش درآمد و از سوی دیگر خانواده‌هایی داغدار عزیزان خود شدند. حضور تمامی مسئولان دست‌اندرکار در صحنه و پیام‌های صادر شده از سوی مسئولان نظام، از پیام رهبر معظم انقلاب گرفته تا پیام‌های سران قوا و دیگران، همگی از عمق، ابعاد، آثار و پیامدهای این حادثه تلخ و ناگوار حکایت می‌کند. به طور قطع، هر حادثه بزرگ، به اندازه بزرگی‌اش درس‌ها و عبرت‌های بزرگ و فراوانی خواهد داشت. آنچه بسیار مهم و باارزش است، توجه جدی مسئولان کشور در تمامی سطوح و همه آحاد مردم به این درس‌ها و عبرت‌ها است؛ از همین رو این حادثه را نباید به فراموشی سپرد و به راحتی از کنار آن عبور کرد. باید بر روی این حادثه تأمل کرد و از درس‌های آن عبرت گرفت. رسانه‌های کشور و به ویژه رسانه ملی، در این زمینه رسالت بزرگی بر دوش دارند که نباید آن را فراموش کنند.
 البته بزرگ‌ترین آفت در مسیر بهره‌گیری از درس‌ها و عبرت‌های چنین حوادث و رخدادهایی، تکرار چنین حوادث در صحنه‌های دیگر است. همگان باید واقعیت‌های صحنه را مشاهده کرده و هر کس از جمله مسئولان و مردم به نوبه خود، به این پرسش پاسخ دهند که چه باید کرد تا این قبیل حوادث در دیگر نقاط پایتخت و دیگر نقاط کشور تکرار نشود؟ همگان باید با مرور واقعه از آتش‌سوزی گرفته تا فروریختگی برج پلاسکو و عملیات امداد و نجات و آواربرداری، ببینند تا چه اندازه برای مواجه شدن با چنین پدیده‌ای آمادگی دارند. به طور قطع، امکان تکرار حادثه ساختمان پلاسکو در هر لحظه و هر مکان دیگری وجود دارد؛ اما با هوشیاری و انجام کارهای لازم در وقت خود، می‌توان از وقوع این قبیل حوادث جلوگیری کرد یا از عمق و ابعاد و خسارات مالی و جانی آن کاست. از میان تمامی درس‌ها و عبرت‌های بزرگ و فراوان این حادثه، دو درس بزرگ را باید بیش از همه مورد توجه قرار داد:
۱ـ ایمن‌سازی بناها
ساختمان‌های مشابه برج پلاسکو در تهران و دیگر شهرهای کشور وجود دارد؛ ساختمان‌هایی با کاربری مسکونی و تجاری که از استانداردها و ایمنی لازم برخوردار نیستند. با نگاهی عمیق و راهبردی، می‌توان گفت برخی از مناطق و محله‌های قدیمی تهران و برخی کلان‌شهرها و حتی شهرهای کوچک، به لحاظ بافت‌های فرسوده، در برابر حوادث و بلایای طبیعی، چون سیل و زلزله کمترین ایمنی را دارند. اگر خدای ناکرده روزی در تهران با این تراکم جمعیت، زلزله‌ای رخ دهد، تصور آن صحنه‌های احتمالی به ویژه در بافت‌های فرسوده، با نیم‌نگاهی به صحنه‌های دهشتناک فروریختگی برج پلاسکو و حوادث بعدی آن چگونه است؟ مردم و مسئولان چگونه با آن حادثه احتمالی روبه‌رو خواهند شد؟ به قول معروف «حادثه خبر نمی‌کند».
 بنابراین همگان باید پیام فروریختگی برج پلاسکو را جدی بگیرند و بازسازی، نوسازی و ایمن‌سازی تمامی بافت‌های فرسوده و بناهای ناایمن را در دستور کار خود قرار دهند. در این زمینه، مسئولان در قوای سه‌گانه، وظیفه سیاست‌گذاری، قانون‌گذاری و طرح‌ریزی راهبردی دارند. مردم هم در این اقدام بزرگ و ملی، نقش مهم و برجسته‌ای دارند. تمامی افراد و خانواده‌هایی که در بناهای فاقد ایمنی و بافت‌های فرسوده زندگی می‌کنند، باید به فکر علاج واقعه پیش از وقوع آن باشند.
مسئولان با خاستگاه‌های جریانی و حزبی، با هر گرایش و سلیقه‌ای، هنگامی که در جایگاه مسئولیت قرار می‌گیرند، باید دلسوزانه برای حل مسائل و مشکلات کشور از قبیل موضوع مورد نظر، با تمام توان وقت گذاشته، با همت‌های بالا و عزم و اراده‌های پولادین قدم بردارند.
۲ـ آمادگی برای سفر آخرت
درس بزرگ دیگر این حادثه دلخراش، آماده بودن برای سفر آخرت است. عزیزانی که در کسوت آتش‌نشان، جان خود را برای نجات دیگر انسان‌ها فدا کردند، آیا ساعاتی پیش از این حادثه، تصور چنین رخت بر بستن از دنیای فانی را داشتند؟ این نوع رفتن‌ها از دنیایی که محل عبور همگان است، برای هر فردی با هر جایگاه و هر موقعیتی امکان وقوع دارد. به طور قطع، اگر همگی برای این نوع رفتن‌ها، آمادگی داشته باشیم، بسیاری از رفتارها و مواضع را اصلاح خواهیم کرد. بنابراین، این درس بزرگ دوم را هم باید جدی گرفت. جدی گرفتن درس دوم به ویژه از سوی مسئولان کشور در تمامی سطوح، انگیزه‌های آنان را برای توجه به درس اول و انجام مسئولیت‌ها و وظایف بر اساس این درس بزرگ تقویت خواهد کرد؛ زیرا می‌دانند روزی باید در قبال مسئولیتی که بر عهده گرفته‌اند، در پیشگاه حضرت حق پاسخگو باشند.