مقامات دفاعي و اطلاعاتي ارشد آمريکا به مسئولان جديد کاخ سفيد هشدار داده‌اند که طرح قرار دادن سپاه پاسداران در ليست سازمان‌هاي تروريستي، ارتش آمريکا در عراق و در کل، مبارزه با «داعش» را در معرض خطر قرار مي‌دهد و در واقع اين اقدام، استفاده بي‌سابقه از قانوني است که اصلاً براي تحريم نهادهاي دولتي طراحي نشده است. چند روز گذشته، مقامات دفاعي و اطلاعاتي اين کشور بالاترين حد از نگراني خود را درباره اين طرح دولت «دونالد ترامپ» ابراز کرده‌اند.
  محمد رضا مرادی/ از زمانی که ترامپ در آمریکا رئیس‌جمهور شده است، گویا رژیم صهیونیستی جان تازه‌ای گرفته و اقدامات علیه مردم فلسطین را تشدید کرده است؛ چرا که دونالد ترامپ بارها وعده حمایت از شهرک‌سازی و حتی انتقال سفارت آمریکا از تل‌آویو به بیت‌المقدس را داده بود. البته این به این معنا نیست که پیش از ترامپ روابط تل‌آویو- واشنگتن سرد بوده است؛ بلکه به معنای آن است که ترامپ با تندروی‌های نتانیاهو بسیار بیشتر از دیگران همراهی می‌کند. در همین ارتباط، پارلمان رژیم صهیونیستی با 60 رأی موافق و 52 رأی مخالف لایحه مشروعیت شهرک‌سازی در اراضی اشغالی فلسطین را نهایی و تصویب کرد. موافقت با احداث شهرک‌های صهیونیستی در حالی صورت می‌گیرد که سازمان ملل متحد پیش از این با صدور قطعنامه‌ای هر گونه شهرک‌سازی در اراضی اشغالی ۱۹۶۷ را غیر قانونی اعلام کرد. این قطعنامه با ۱۴ رأی موافق و یک رأی ممتنع به تصویب رسید(آمریکا تنها عضو شورای امنیت بود که به طرح پیشنهادی رأی ممتنع داد.)
در پی تصویب لایحه جنجالی قانونی کردن شهرک‌سازی‌های صهیونیستی در اراضی متعلق به فلسطینی‌ها در کرانه باختری، روزنامه صهیونیستی‌ هاآرتص نوشت: «این لایحه مسیر را برای ساخت‌وسازهای غیر قانونی در کرانه باختری هموار می‌کند. این لایحه جنجالی نه تنها شهرک‌سازی‌های این رژیم در آینده، بلکه شهرک‌سازی‌های پیش از این تاریخ را نیز مجاز می‌داند.» گفتنی است، برخی محافل سیاسی صهیونیستی نیز این لایحه را «خطرناک» توصیف و رد کرده بودند. بر اساس لایحه مذکور، ساخت 4 هزار واحد مسکونی در اراضی اشغالی متعلق به فلسطینی‌ها «کاملاً» قانونی و مجاز است! این لایحه جنجالی تاکنون با اعتراضات گسترده بین‌المللی و مقامات فلسطینی روبه‌رو شده است. سازمان آزادی‌بخش فلسطین با صدور بیانیه‌ای اعلام کرده است: «قانون جدید اسرائیل به سرقت اراضی فلسطین برای واگذاری آن به شهرک‌نشینان مشروعیت می‌بخشد.» سخنگوی رسمی تشکیلات خودگردان فلسطین نیز این قانون را «مخالف قطعنامه 2334 شورای امنیت» دانسته و از جامعه جهانی خواسته است پیش از خارج شدن کنترل از دست آنها، به مسئولیت‌های خود عمل کنند. 
سخنگوی دبیرکل سازمان ملل متحد هم نسبت به تصویب چنین قوانینی و پیامدهای آن در سرزمین‌های اشغالی هشدار داده است و اتحادیه اروپا نیز آن را «عبور از سقف جدید خطر» اعلام کرده و گفته است این قانون سبب بی‌ثباتی در منطقه خواهد شد. «فدریکا موگرینی» مسئول سیاست خارجه اتحادیه اروپا هم ضمن محکومیت تصویب قانون جدید شهرک‌سازی، گفته است، این قانون از خط قرمز عبور کرده و به نوعی اجازه مصادره اراضی فلسطینی، به ویژه در اراضی اشغالی را داده است. حزب‌الله لبنان و دولت دمشق هم تصویب قانون تصاحب اراضی فلسطین در کنست را به شدت محکوم کرده‌اند. سازمان همکاری اسلامی نیز این قانون را نقض علنی قطعنامه‌های بین‌المللی، به ویژه قطعنامه اخیر ۲۳۳۴ شورای امنیت خوانده است.
شهرک‌سازی برای رژیم صهیونیستی بسیار اهمیت دارد؛ چراکه این رژیم از یک سو عمق استراتژیک زیادی ندارد و از این طریق به دنبال گسترش مناطق اشغالی است و از سوی دیگر، یهودی‌سازی فلسطین در کرانه باختری و دیگر مناطق فلسطین را با هدف اخراج مردم فلسطین دنبال می‌کند. در واقع، شهرک‌سازی برای رژیم صهیونیستی به مثابه یک راهبرد بسیار مهم تلقی می‌شود. این لایحه همچنین نشان داد، قوانین سازمان ملل ضمانت اجرایی کاملی ندارند؛ چرا که طبق قطعنامه 2334، رژیم صهیونیستی از هر گونه اقدام در زمینه شهرک‌سازی منع شده است. در واقع، این اقدام پارلمان رژیم صهیونیستی نشان داد، سازمان ملل به بنگاهی اجاره‌ای تبدیل شده است که قدرت کشورها نوع قطعنامه‌ها را مشخص می‌کند؛ همان‌طور که عربستان با کشتار هزاران زن و کودک بی‌گناه یمنی هنوز از سوی سازمان ملل محکوم نشده است. در پایان می‌توان گفت، مصوبه جدید پارلمان رژیم صهیونیستی بسیار خطرناک است و می‌تواند قدس شرقی را در معرض یهودی‌سازی قرار دهد که این خود مقدمه‌ای برای اشغال کامل قدس خواهد بود؛ بنابراین گروه‌های مختلف فلسطین و کشورهای مسلمان نباید در برابر این اقدام افراطی ساکت بمانند.

   حسین عبداللهی‌فر/  درست یک روز پس از آنکه تیتر بسیاری از روزنامه‌ها به نقل از رئیس‌جمهور این بود که «انتخابات ارزش معصیت خدا را ندارد»، خبری از جلسه هیئت دولت بیرون آمد که حسن روحاني در آن جلسه براي انتخابات رياست‌جمهوري پيش رو اعلام نامزدی كرده است؛ خبری که تنها روزنامه «اعتماد» در حد تیتر اول آن را بزرگ کرد و در استقبال از آن نوشت: «خبر قطعي را ديروز سيدحسن قاضي‌زاده هاشمي، وزير بهداشت، درمان و آموزش پزشكي در بيست‌وپنجمين اجلاس رؤساي دانشگاه‌ها و دانشكده‌هاي علوم پزشكي داده و با اعلام تصميم روحاني براي حضور در انتخابات رياست‌جمهوري دوره دوازدهم گفت، خوشحال هستيم از اينكه دكتر روحاني تصميم گرفته‌اند در انتخابات آتي شركت ‌كنند و اميدوار هستم مورد اعتماد مجدد مردم قرار گيرند و با رأي بالاتر از ٢٤ خرداد ٩٢ بار ديگر رئیس‌جمهور كشورمان
 شوند.»
این خبر تنها از این نظر اهمیت ندارد که انتخابات یکی از نامزدهای خود را شناخت؛ بلکه به دلیل تأثیری است که حضور وی (که در مسند ریاست‌جمهوری قرار دارد) بر عرصه رقابت آینده می‌گذارد.
اولین پیام ورود روحانی این است که دیگر جریان‌های سیاسی و کسانی که می‌خواهند نامزد انتخابات شوند، می‌دانند رقیب اصلی آنها رئیس‌جمهور در قدرت می‌باشد و باید توانایی رقابت با وی را داشته باشند و مبنای حرکت خود را بر مدار چگونگی پیروزی بر او تنظیم کنند. 
دومین پیام حضور روحانی به جریان‌های سیاسی این است که انتخابات آینده نیز دوقطبی بوده و یک قطب آن همان ائتلاف اعتدالگرایان و اصلاح‌طلبان می‌باشد که در سال 92 شاهد آن بودیم؛ لذا رقبا نیز باید الزاماً به شکل ائتلافی وارد صحنه رقابت‌ها شوند و بدانند حرکت‌های فردی با توفیق چندانی مواجه نخواهند
 شد. 
پیام سوم اقدام روحانی در این حرکت پیشدستانه به اصلاح‌طلبانی است که خواهان عبور از روحانی بودند و از تردیدهای روحانی به دلیل نگرانی از رأی‌آوری، دغدغه رد صلاحیت یا خستگی وی سخن گفتند؛ لذا هرگونه نامزدتراشی به عنوان جایگزین یا نامزد سایه از سوی این جریان به معنای رقابت جدی با روحانی نبوده و صرفاً جنبه صوری خواهد
 داشت. 
چهارمین و مهم‌ترین پیام اعلام نامزدی روحانی به همه فعالان سیاسی این است که فرضیه فقدان رقیب برای روحانی رنگ باخته و باید حرکت‌هایی مانند آنچه جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی آغاز کرده‌اند را جدی گرفت. چنانچه اصلاح‌طلبان به این نتیجه رسیده‌اند که امکان ریسک نداشته و شاید تنها شانس آنها حمایت از روحانی باشد. روحانی نیز در این شرایط راهی جز تقبل هزینه رقابت ندارد؛ چرا که حضور نیافتن وی رقبای جبهه مردمی را خلع سلاح کرده و آنها باید با گزینه برتر خود که رئیس‌جمهور در قدرت می‌باشد ورود پیدا کنند تا از امتیازات وی بهره‌مند شوند. 
از این رو می‌توان گفت با آمدن روحانی به عنوان یکی از نامزدهای اصلی، انتخابات صحنه رقابت‌های قطب‌های انتخاباتی شفاف شد و در یک سوی آن ائتلاف اصلاحات و اعتدال قرار گرفته و سوی دیگر آن جبهه مردمی نیروهای انقلاب حضور دارند؛ لذا زمان طرح مباحث حاشیه‌ای نظیر رد صلاحیت روحانی و تردید وی به دلیل ترس از شکست، احتمال سه‌قطبی کردن انتخابات و امکان کشاندن انتخابات به دور دوم با طرح ورود نامزدهای متعدد و... گذشته است و این سرگرمی‌ها و پرداختن به مسائل حاشیه نتیجه‌ای جز باخت و جا ماندن از رقیب در پی نخواهد
 داشت.

 شاید یک دوره 
محمدرضا باهنر گفت: «انتخابات ریاست‌جمهوری پس از انقلاب تا ششمین دوره تقریباً متعین بوده است؛ اما از سال 76 به بعد، انتخابات جدی صورت گرفت. هر دوره یک اتفاق جدید می‌افتد.» دبیرکل جبهه پیروان خط امام و رهبری با اشاره به اینکه احمدی‌نژاد آرای منفی هاشمی را در سال ۱۳۸۴ به خود اختصاص داد، گفت: «شاید رئیس‌جمهور در این دوره بیشتر از یک دوره نتواند ادامه دهد.»
 کاندیدای محرمانه 
رسول منتجب‌نیا درباره شانس پیروزی حسن روحانی در انتخابات سال آینده گفت: «هیچ‌گاه موافق معرفی شخص و نامزدی در کنار آقای روحانی در انتخابات 96 نبوده‌ام، نظرم این است که به صورت محفلی و محرمانه افرادی را داشته باشیم تا چنانچه مسئله‌ای برای دکتر روحانی پیش آمد و ایشان به هر دلیلی نتوانست در انتخابات آینده شرکت کند، دست ما خالی نباشد. با وجود گلایه‌های به حق یا ناحقی که در سطح جامعه وجود دارد، من معتقدم رأی روحانی نه تنها ریزش ندارد؛ بلکه نسبت به سال ۱۳۹۲ افزایش و رویش هم دارد.»
پیش‌بینی صد درصدی نیست
محسن مهرعلیزاده با بیان اینکه اصلاح‌طلبان از حضور روحانی در انتخابات 96 اطمینان دارند، تصریح کرد: «ما امیدواریم که شرایط به گونه‌ای پیش برود که روحانی در انتخابات سال آینده پیروز شود؛ اما از آنجایی که باید یک‌سری پیش‌بینی‌‌ها را هم در نظر گرفت، لازم است در کنار وی گزینه دیگری هم مطرح شود.» عضو شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه گزینه‌های احتمالی اصلاح‌طلبان برای قرار گرفتن در کنار روحانی چه کسانی هستند،‌ گفت: «افراد زیادی در معرض کاندیداتوری برای انتخابات 96 هستند که در رابطه با آنان صحبت‌های غیر رسمی شده؛ اما هنوز درباره کسی صحبت رسمی نشده است.»
عاقبت درشت‌گویی ترامپ
نشریه آمریکایی «فارن افرز» در تحلیلی نوشت: «تشدید حملات لفظی دولت ترامپ (در قبال ایران) دقیقاً نتایجی عکس آنچه دولت آمریکا انتظار دارد، ایجاد خواهد کرد. اگر روند تنش در روابط ایران و آمریکا به همین منوال ادامه داشته باشد، ممکن است این چشم‌انداز تغییر کند و شانس حسن روحانی برای انتخاب مجدد به مراتب کمتر شود. به همین علت باید گفت، حملات لفظی و درشت‌گویی‌های دونالد ترامپ و دیگر مقامات دولت وی در آمریکا، کلیدی است که سرنوشت روحانی را رقم خواهد زد.»
خوشحالی وزیر بهداشت!
وزیر بهداشت در بیست‌وپنجمین اجلاس رؤسای دانشگاه‌ها و دانشکده‌های علوم پزشکی گفت: «خوشحال هستیم از اینکه دکتر روحانی تصمیم گرفته‌اند در انتخابات آتی شرکت ‌کنند و امیدوار هستم مورد اعتماد مجدد مردم قرار گیرند و با رأی بالاتر از ۲۴ خرداد ۹۲، بار دیگر رئیس‌جمهور کشورمان شوند.»
نظارت بر فضای مجازی
سخنگوی وزارت کشور با اشاره به موضوع نظارت بر فعالیت‌های تبلیغی انتخابات در فضای مجازی، گفت: «با تصمیم ستاد انتخابات ‌مقرر شد، کمیته نظارت بر فضای مجازی در ستاد انتخابات کشور تشکیل شود.»
شفاف‌سازی هزینه‌ها
عزت‌الله یوسفیان‌ملا در زمینه شفاف‌سازی هزینه‌های تبلیغاتی کاندیداها، اظهار داشت: «اگر موضوع شفاف‌سازی هزینه‌های انتخاباتی در لایحه جامع انتخابات دیده و به قانون تبدیل شود، نتایج بسیار خوبی را به دنبال خواهد داشت.» نماینده مردم آمل در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه شفاف‌سازی هزینه‌های انتخاباتی کاندیداها نیازمند انجام اقدامات مقدماتی است، گفت: «صرفاً با تصویب قانون نمی‌توان شفافیت هزینه‌های تبلیغاتی کاندیداها را محقق کرد؛ زیرا راه‌های بسیار زیادی برای دور زدن این قانون در مقام عمل وجود دارد.»

   حسن خدادی/ انقلاب اسلامی بهمن ماه 1357،‌ سرآغاز طلوع اسلام،‌ خاستگاه ارزش‌های اسلامی، مقطع رهایی ملت ایران و بخشی از تاریخ ماست که گذشته را از آینده جدا کرده است. بنابراین، انقلاب اسلامی ایران یکی از رخدادهای بی‌نظیر دوران معاصر و فجر جدیدی در تاریخ بشریت است که منشأ آثاری بس شگرف در ابعاد فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و... در داخل و خارج از ایران شد. به یقین، شجره طیبه این انقلاب با بهره‌گیری از چشمه زلال معارف و اعتقادات دینی مردم نستوه و فداکار ایران و با تکیه بر ریشه‌های استوار پیشینه فرهنگی، سیاسی و اجتماعی آنان بارور و پرثمر شد.
ضرورت بررسی چیستی و نیز علل و عوامل ظهور این پدیده و شناخت آثار و برکات آن بر کسی پوشیده نیست. آنچه در این نوشتار تقدیم می‌شود، اشاراتی به دیدگاه رهبر معظم انقلاب درباره موضوعاتی، از قبیل ضرورت انقلاب اسلامی،ارکان آن، رمز پیروزی و تداوم آن، اصول آن و آسیب‌ها و تهدیدات است.
ضرورت انقلاب اسلامی/ در دیدگاه رهبر فرزانه انقلاب، انقلاب یک «ضرورت طبیعی بر اساس سنّت‌های الهی» است. توضیح اینکه نظام هستی به مظهر و تجلّی اراده و مشیّت الهی، مشمول قوانین و سنّت‌هایی است که نه تغییرپذیرند و نه جایگزین‌بردار. بشر چه بخواهد و چه نخواهد و قدرتمندان چه راضی باشند و چه نباشند، این سنّت‌ها تحقق می‌پذیرند. یکی از این سنّت‌ها، تجلّی حق و پیروزی آن بر باطل است؛ یعنی جریان هستی و اداره امور عالم و نیز اعمال اختیاری انسان باید با تدبیر الهی و متکی بر معرفت صحیح اداره شود تا سعادت او تأمین و تضمین شود.
هدف انقلاب اسلامی/ مهم‌ترین نکته در تحولات اجتماعی، به ویژه تحول عظیمی مانند انقلاب اسلامی بحث هدف است؛ از این رو در نگاه کلان به انقلاب اسلامی توجه به هدف مردم و انقلابیون از این حرکت ضروری است. ایشان در تبیین هدف ملت ایران از انقلاب فرمودند: «هدف ملت ایران ـ که از هر کسی که سؤال می‌کردیم، به زبان‌های گوناگون این هدف را می‌گفت ـ این بود که بتواند در سایه اسلام، استقلال و آزادی به دست بیاورد. این شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» که در دوران انقلاب رایج بود، حرف دل مردم بود و مردم این را می‌خواستند.» (11/2/1387)
البته رهبر معظم انقلاب هدف را به ایران محدود نمی‌دانند؛ بلکه آن را فراتر از محدوده جغرافیایی ایران دانسته و می‌فرمایند: «این مطلب یک اضافه‌ای دارد و آن این است که مسئله فقط ایران هم نبود؛ ایران به عنوان یک الگو برای جوامع اسلامی در درجه اول و همه جوامع بشری در درجه بعد، مورد نظر بود. ما می‌خواستیم این جامعه را با این خصوصیات بسازیم ـ ما یعنی ملت ایران، انقلاب ایران، انقلابیون ایران؛ منظور، شخص بنده و چند نفر دیگر نیست ـ و آن را بگذاریم جلوی چشم آحاد بشر و امت اسلامی؛ بگویند این است که هم مطلوب اسلام است و هم میسور مردم این روزگار.»(13/2/1387)
رمز بقا و تداوم انقلاب اسلامی/ بقا و تداوم انقلاب مهم‌تر و حتی مشکل‌تر از حدوث انقلاب است. تداوم هر انقلابی بسته به شرایط و قواعدی است که بقای آن را تضمین می‌کند. فلاسفه قاعده‌ای دارند که می‌گویند: «علت مُبقیه شیء، همان علت موجده آن است»؛ یعنی اگر عوامل پدیدآورنده هر حادثه، همچنان پایدار باشند، موجب تداوم حیات آن حادثه خواهند شد. بنابراین، آنچه سبب پیدایش و پیروزی انقلاب شد(اسلامیت، رهبری و مردم)، عامل بقای آن نیز به شمار می‌رود.به اين ترتيب، حفظ ويژگى‏هاى اين سه ركن اساسى اقتدار نظام و انقلاب، مى‏تواند همچنان موجب تداوم و توسعه آن شود. در واقع، هر نوع آسيبى كه به اين سه ركن وارد آيد، موجبات زوال تدريجى و انحطاط انقلاب را فراهم خواهد كرد.

 هدف از دوقطبی جنگ و صلح
محمد ناظمی‌اردکانی، عضو شورای مرکزی جامعه اسلامی مهندسین با بیان اینکه سیاست‌های استکباری دولت جدید آمریکا پیش‌بینی می‌شد، ‌گفت: «این سیاست‌ها تداوم سیاست‌های دولت‌های قبل آمریکاست و همین رویکرد در دولت اوباما نیز به شکلی دیگر اتخاذ می‌شد.» وی افزود: «تاکتیک دولت قبل آمریکا از روش دوگانه تحریم و تعامل بود و از طریق تحریم و تهدید تعاملاتی با ایران برقرار می‌کرد تا از این طریق امتیازاتی از کشورمان بگیرد.» ناظمی‌اردکانی ادامه داد: «دولت جدید آمریکا تاکتیک دولت قبلی را به سمت دوگانه جنگ و صلح برده است. در دولت اول اوباما همواره می‌گفتند گزینه نظامی روی میز است که بعدها به دوگانه تحریم و تعامل تبدیل شد.» عضو شورای مرکزی جامعه اسلامی مهندسین با بیان اینکه این تهدیدها نمایشی و توخالی است، گفت: «همواره در طول سال‌های پس از پیروزی انقلاب، دولت‌های متعدد آمریکا این تهدیدات را به گونه‌ای علیه ایران داشته‌اند؛ ولی همواره فاقد اعتبار بوده است.» وی با اشاره به مشکلات داخلی کشور آمریکا، تصریح کرد: «مشکلات داخلی و منطقه‌ای آمریکا آنچنان خراب است که ترامپ فرصت فکر کردن به تهدید نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران را نخواهد داشت.» ناظمی‌اردکانی با بیان اینکه کسانی که به غرب گرایش دارند، دنباله تهدیدات خارجی در داخل کشور هستند، گفت: «این افراد و جریان‌ها به این تهدیدات دامن می‌زنند و با این سیاست‌های دولت آمریکا به نوعی همکاری می‌کنند.»

 واقعیت‌هایی که ترامپ اعتراف کرد
فؤاد ایزدی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران گفت: «ترامپ در انتخابات آمریکا دو شعار اصلی داشت. او در سیاست خارجی، کلینتون را نقد می‌کرد که چرا به جنگ با عراق رأی داده است و حرف اصلی‌اش در سیاست داخلی این بود که واشنگتن فاسد است و حالت یک مرداب بدبو را دارد.» وی افزود: «ترامپ می‌گفت در آمریکا سیاستمدار خریدوفروش می‌شود و به مردم می‌گفت اگر به من رأی بدهید، چون شناخت خوبی از واشنگتن دارم، این مرداب بدبو را خشک می‌کنم.» این استاد دانشگاه تصریح کرد: «حرف ما هم این بود که سیاستمداران آمریکا فاسد هستند و آمریکا پول‌هایش را صرف جنگ‌هایی می‌کند که لازم نیست. همان‌طور که رهبری فرمودند ما باید از ترامپ تشکر کنیم که واقعیت‌ها را به مردم و نخبگان نشان داد.» ایزدی در ادامه افزود: «آمریکا رو به افول است و یکی از نشانه‌های آن، این است که فردی مانند ترامپ با آن ادبیات، رفتار و اقدامات رئیس‌جمهور آمریکا می‌شود.» وی اضافه کرد:‌ «هر چقدر آمریکا به افول نزدیک می‌شود، ایران در حال افزایش قدرت است. این مسئله‌ای است که آمریکایی‌ها هم به آن اعتراف می‌کنند.» ایزدی ادامه داد: «تجربه نشان می‌دهد، در 37 سال گذشته ایران به‌دنبال تعامل با آمریکا بوده، ولی آمریکا چنین خواسته‌ای را نداشته است؛ به همین دلیل ما بارها در دولت هاشمی، خاتمی و دولت یازدهم امتیازهایی داده‌ایم و چیزی عایدمان نشده است.»

وضعیت اصلاح‌طلبان پس از هاشمی
پس از درگذشت هاشمی رفسنجانی، جریان اصلاحات که او را پناهگاه و نظریه‌پرداز خود می‌دانست، با خلأ روبه‌رو شده است. این جریان اکنون دست به ابتکارهایی زده است تا از این وضعیت خارج شود؛ به همین منظور شیوه‌های مختلفی را در برنامه خود گنجانده است که به برخی از آنها اشاره می‌شود: 1ـ رأس‌سازی برای بدنه بی‌سر: در این زمینه برخی از اصلاح‌طلبان معتقدند، در چنین شرایطی و برای کاهش نگرانی در جایگاه‌های سیاسی، شخصیت‌هایی نزدیک‌تر به آرا و اندیشه‌های او، حتی اگر قدرت سیاسی لازم را نداشته باشند، باید وارد صحنه سیاسی شوند. 2ـ تشکیل شورای رهبری در اصلاحات: برخی از اصلاح‌طلبان معتقدند باید شورایی در این زمینه شکل گرفته و کار را در دست گیرد تا مشکلات آینده را حل‌وفصل کند. 3ـ تشکیل جایگزین ترکیبی به جای هاشمی: برخی معتقدند، باید با استفاده از شخصیت‌های مختلف اصلاح‌طلب و اعتدال‌گرا به صورت ترکیبی این خلأ را پر کرد. 4ـ سهم‌خواهی کارگزاران:‌ این جریان معتقد است، جایگاه هاشمی را نزدیکان وی پر می‌کنند و باید سهم هاشمی از کیک قدرت را برای این گروه کنار بگذارند. 5ـ استقلال و بازگشت به هویت اصلاح‌طلبی: این افراد فوت مرحوم هاشمی را فرصتی برای استقلال و بازگشت به هویت اصلاح‌طلبی می‌دانند. 6ـ راه هاشمی به جای هاشمی: جای هاشمی را نمی‌توان پر کرد؛ اما باید راه و روش هاشمی را با توسعه اعتماد در مجموعه نظام ادامه داد.


توصیه‌های هریتیج به ترامپ درباره ایران 
بنیاد هریتیج از سال 1981 میلادی در ابتدای هر دوره از ریاست‌جمهوری توصیه‌هایی را به دولت جدید منتشر می‌کند، اما این ‌بار به دلایلی از جمله روابط نزدیک مایک پنس، قائم‌مقام ترامپ با این مؤسسه سه سند مفصل را منتشر کرده است. این بنیاد که از اندیشکده‌های تندرو در ایالات متحده به شمار می‌آید و شعار خود را «رهبری برای آمریکا» قرار داده، در گزارش منتشره خود آورده است: «ایران تهدیدهایی را پیشتر برای منطقه و جهان ایجاد کرده و به برنامه‌های تهدیدآمیز خود برای آینده اذعان کرده است، بنابراین افزایش قدرت این کشور قطعاً تهدیدهای جدی برای منطقه و جهان ایجاد خواهد کرد و باید از هم‌اکنون با آن مقابله شود.» پیشنهاد این مؤسسه، تداوم تحریم‌های یک‌جانبه و تحریم‌های شورای امنیت و همکاری نزدیک با قدرت‌های منطقه است. تحلیلگران هریتیج به دلیل آنچه «عدم اجرای کامل تعهدات مرتبط با توافق هسته‌ای» خوانده‌اند(!) ایران را مستحق تحریم مجدد از راه به کارگیری سازوکار ماشه در قطعنامه 2231 شورای امنیت و افزایش فشار سیاسی از سوی رئیس‌جمهور جدید دانسته‌اند و او را به لغو برجام فراخوانده‌اند. نویسندگان گزارش، مدت اجرای این سیاست سخت‌گیرانه و سلطه‌طلبانه را از سوی رئیس‌جمهور جدید تا زمانی می‌دانند که «ایران تمام تأسیسات هسته‌ای خود را برچیند و اجازه دسترسی نامحدود به بازرسان بین‌‌المللی را بدهد» که احتمالاً منظور آنها بازرسی از پایگاه‌های نظامی و حتی دفاتر و کرسی درس استادان و دانشمندان هسته‌ای است.

 شایان ربیعی/ جهانگیر کوثری یکی از سینمایی‌های مطرح کشور درباره حواشی مربوط به اعلام نامزدها، جشنواره فجر و آینده‌ سینمای ایران گفت‌وگوی کوتاهی داشته‌اند که تقدیم می‌شود.
«جشنواره سی‌وپنجم هم مانند دوره‌های گذشته، جشنواره پر رونقی بود و استقبال بسیاری از آن صورت گرفت. نکته‌ای که در اینجا باید به آن اشاره شود، درباره اساس جشنواره است که در طول 35 سال اخیر ثابت مانده و تغییر مدیران و دبیران جشنواره در آن خللی ایجاد نکرده است. افزودن و حذف بخش‌های مختلف در قالب و چارچوب اصلی جشنواره که از سال 60 بنیان نهاده شده، نتوانسته است تغییر بنیادینی ایجاد کند؛ زیرا این بنیان از همان سال به درستی نهاده شد و آنانی که این بنا را گذاشتند، چشم‌انداز درستی از سینما داشتند. به همین دلیل این جشنواره سی‌وپنج سال دوام آورده و با تغییرات جزئی و سلیقه‌ای که هر سال انجام می‌شود، باز هم سر پا مانده و برگزار می‌شود. همان‌طور که گفتم، اساس و پایه جشنواره بر همان مهر و نشانی است که بوده و تغییری نکرده است. همین جشنواره در طول بیش از سه دهه اخیر، سینمای نوین ایران را به وجود آورده است. فجر آیینه تمام‌‌نمایی از سینمای کشور ماست. اصولاً فجر پایه‌ای برای موفقیت سینمای نوین ایرانی در جهان بوده و هست. این همه جوایز معتبری که در سال‌های اخیر در برخی از مهم‌ترین رویدادهای سینمایی جهان، از جمله اسکار، کن، برلین، سن سباستین، لوکارنو، توکیو و... به سینمای ایران رسیده است، در بخش قابل توجهی از خود مدیون جشنواره‌های بنیادینی مانند فجر است که یک عمر میدانی را برای رقابت فیلم‌های ایرانی ایجاد کرد تا استانداردهای سینمای ما سال به سال ارتقا پیدا کند.
 این موضوع نشان می‌دهد، سینمای ما توانسته است خود را به استانداردهای جهانی برساند. حالا سینمای ما جایگاه ویژه‌ای در جهان دارد و این موضوع امتیاز کمی نیست؛ چرا که به سادگی به دست نیامده و باید قدرش را بدانیم. امسال از نظر تنوع آثار و رویکرد فیلمسازان به موضوعات مختلف، جشنواره قابل توجهی داشتیم. فیلم‌های امسال می‌توانند در جشنواره‌های معتبر خارجی هم رقبای جدی برای دیگر آثار باشند. تنوع و گوناگونی فیلم‌های امسال می‌تواند رویکردهای مختلف جشنواره معتبر جهانی را هم پوشش دهد؛ از این نظر می‌توان گفت جشنواره امسال، جشنواره‌ای غنی و چند وجهی بود. رنگ‌آمیزی مضمونی جشنواره با توجه به حضور نسل‌های مختلف در رقابت امسال رنگ‌آمیزی جذاب و متنوعی است و این امتیاز خوبی برای جشنواره‌ به شمار می‌آید؛ به این معنی که ما امسال افزون‌ بر داشتن فیلم در ژانرهای مختلف، در ژانر اجتماعی هم که قوی‌ترین ژانر سینمای ایران است، گونه‌های مختلفی در پرداخت داستانی و کارگردانی فیلم‌ها داشتیم. من در فیلم‌های جوانان که امسال روی پرده جشنواره رفت، احساس کردم آینده امیدبخشی داریم. فیلم‌ها به خوبی پرداخت شده‌اند و آثار قابل قبولی از سوی فیلم اولی‌ها ارائه شد.» کوثری درباره نبود بزرگان سینما در میان برندگان گفت: «این پیام خوبی برای ما دارد. منظورم از ما، فیلمسازان قدیمی است. پیام این است که اگر بخواهیم در این جریان پویای سینمایی متوقف بشویم، از گردونه رقابت جا خواهیم ماند. از روند رو به رشد و سریع سینمای ایران جا خواهیم ماند. امسال در جشنواره ما به‌ طور خاص با این موضوع مواجه شدیم. تعداد فیلمسازان باتجربه مطرحی که نام‌شان در بخش رقابتی بود و توانستند نامزد بخش‌های مختلف شوند، زیاد نیست. این یک هشدار برای سینمای نسل قدیمی ماست. یا باید فعال باشید و به‌طور جدی روند و رویکرد‌های تازه سینمای ایران را دنبال کنید یا اینکه از قافله باز می‌مانید.»