منابع رسانه‌ای از فرایند تخلیه گروهی چند کاخ پادشاهی در ریاض و تعدادی از شهرهای سعودی از ترس موشک‌های دوربرد یمنی خبر دادند. برخی رسانه‌ها به نقل از منابع مطلع اعلام کردند حاکمان سعودی تعدادی از کاخ‌ها را در ریاض تخلیه و خانواده‌های‌شان را به مناطق دیگری که اعلام نشده منتقل کردند. این منابع تأکید کردند که تخلیۀ کاخ‌ها بعد از آزمایش موفقیت‌آمیز موشک بالستیک با واحد موشکی یمن بود که یک پایگاه نظامی در المزاحمیه در غرب ریاض را با دقت بالا هدف قرار داد.


 رضا اشرفي/ مصر ششمين سالگرد انقلاب مردمي را گذراند؛ اما همچنان در حسرت آزادي است. 25 ژانويه 2011 انقلابيوني كه سال‌ها مخالف حكومت حسني مبارك بودند، اما نمي‌توانستند خواسته خود را ابراز كنند، در پناه تحولات منطقه‌اي كه عليه ديكتاتورها شكل گرفته بود، تنها طي 18 روز مقاومت و ماندن در خيابان‌ها،‌ انقلابي را رقم زدند كه در ذهن‌ها ماند؛ اگرچه از انقلابش چيزي باقي نماند!
انقلاب‌ها را جوان‌هاي پرشور رقم زدند؛ اما در ادامه رهبران احزاب و برخي مقامات و شخصيت‌ها آن را پررنگ كردند، اين در حالي بود كه مصر از جنبه‌های مختلف با مشكلاتي روبه‌رو بود كه ادامه انقلاب را به راحتي برنمي‌تابيد. همچون ديگر انقلاب‌هاي منطقه كه از سال 2010 آغاز شد، نبود رهبري هدايت‌كننده، مهم‌ترين پاشنه آشيل اين انقلابات بود كه مصر نيز از آن مستثني نبود. 
در تحليلي گذرا مي‌توان از سه ديدگاه چرايي تداوم نداشتن آن را بررسی کرد. در واقع سه سطح داخلي،‌ منطقه‌اي و بين‌المللي، آميخته‌اي از متغيرها را با خود به همراه داشت كه سبب شد مصر همچنان راه گذشته و پيش از انقلاب خود را بپيمايد. از اين منظر برخي معتقد هستند، اگرچه حسني مبارك بر مصر حاكم نيست؛ اما انقلابيون نتوانستند فضايي را ايجاد كنند كه‌ سياست در مصر با چرخش غير ديكتاتور محور همراه باشد.  
مصر در سطح داخلي پيش از هر چيز و همچون بسياري از كشورهاي عرب منطقه با تضادي از گرايش‌هاي سياسي روبه‌رو است؛ به ویژه آنکه اين كشور ريشه‌هاي ديني، فكري، حكومتي و... دارد كه بيش از ديگر كشورها با تفاوت‌ها و تضادهاي فكري همراه است و همين مسئله احزاب و گرايش‌هاي سياسي زيادي را ايجاد كرده است و طبيعي است که اجازه نمي‌دهد تحركات انقلابي در اين كشور به يك سمت و مسير هدايت شود. بنابراين، اگرچه توان فروريختن ديكتاتوري وجود دارد؛ اما توان بازسازي پساديكتاتوري وجود ندارد و با حذف قدرت متمركز، به سرعت به تنش تبديل مي‌شود و فضاي سياسي را از خود متأثر مي‌كند. 
مسئله ديگري كه مصر را در سطح داخلي با آسيب جدي روبه‌رو کرده، مشكلات اقتصادي اين كشور است كه آن را به شدت نيازمند كرده است. مردم مصر هنوز به لحاظ اقتصادي و مشكلات بيكاري و معيشتي با مسائلي دست و پنجه نرم می‌کنند كه هر حكومتي را با تهديد روبه‌رو می‌کند. در چنين شرايطي ناتواني در منسجم كردن فضاي پس از انقلاب به مشكلات سياسي اين كشور افزوده و شرايطي را ايجاد کرده است كه بار ديگر كشور به سمت ديكتاتوري و فضاي بسته سوق پيدا كند. آنچه امروز در حكومت السيسي ديده می‌شود، بخش كوچكي از اين تضادي است كه بن‌مايه آن داخلي است. 
اما در كنار اين مسئله نبايد از مباحث منطقه‌اي كه تأثير کتمان‌ناپذیری بر سياست‌هاي داخلي مصر دارد، غافل ماند. پیش از هر چيز تأكيد بر اين مسئله مهم است كه حضور صهيونيست‌ها در همسايگي مصر و تعهد غرب، به ویژه آمريكا براي حفظ بي‌چون و چراي آن، موقعيت مصر را متزلزل كرده و غرب همواره سعي دارد از جریانی حمايت كرده و آن را در رأس سياست مصر قرار دهد كه رژيم صهيونيستي آسيب نبيند. بنابراين، انقلابيون مصر هم از نظر پراكندگي بين خودشان و هم از نظر شرايط اقتصادي ضعيف و همچنين ناتواني در مقاومت، برابر غربي قافيه را باخته‌اند كه می‌خواهد از طریق مصر امنيت رژيم صهيونيستي را حفظ كند.
در چنين شرايطي ديده مي‌شود كه مصر به مدت كوتاهي پس از قدرت‌گيري اخوان‌المسلمين، حكومت را در كودتاي غربی ـ عربي، در اختيار نظاميان قرار داد و اين جریان براي حفظ موقعيت خود، دست به كشتار زيادي زد. آمارها نشان مي‌دهد، پس از كودتاي ضد اخواني بيش از 1400 تظاهركننده جان خود را از دست دادند و بيش از 15 هزار اسلام‌گرا سركوب و زنداني شدند. همچنين، صدها نفر از اخواني‌ها و حاميان دولت محمد مرسي در پرونده‌هاي گروهي به اعدام محكوم شدند كه در تاريخ مصر بي‌سابقه بوده است. 
در كنار مؤلفه‌هاي عنوان شده در سطح منطقه‌اي، رقابت عربستان با تركيه و قطر در مصر، موقعيت اين كشور را بسيار متزلزل كرده است؛ اما چون سياست غرب در حال حاضر براي محافظت از امنيت رژيم صهيونيستي، به سياست‌هاي عربستان در مصر نزديك است،‌ موقعيت تركيه و قطر در اين كشور تضعيف شده است. با وجود این، السيسي اگرچه در ابتدا به رياض نزديك شد، اما گام‌به‌گام از آن فاصله گرفت و به سمت استقلال نسبي پيش رفت؛ به ویژه اینکه عربستان در چارچوب منافع خود بارها از پشت به مصر خنجر زده است.
در سطح بين‌المللي نيز براي غرب و آمريكا، دو مسئله اقتصاد و امنيت در غرب آسيا از اهميت زيادي برخوردار است. در اين سطح مباحث نفتي و ايجاد زنجيره امنيت براي منافع آمريكا و رژيم صهيونيستي در مركز سياست‌ها قرار دارد. بنابراين، مصر در اين حوزه نيز قرباني منافع امنيتي غرب و رژيم صهيونيستي است؛ از اين منظر گرايش‌هاي ضد ديكتاتوري و عبور از نظامي‌گري با چالش‌هايي در مصر روبه‌رو است كه سبب شده، انقلاب مردمي و ديني در اين كشور به راحتي به ثمر نرسد و مصر با توجه به مباحث مطرح شده در موقعيتي قرار بگيرد كه تاوان امنيت رژيم صهيونیستی را بدهد و همچنان در مشكلات پيش از انقلاب غوطه‌ور باشد.  
آنچه از سپهر سیاسی مصر برمی‌آید، آن است که این کشور در صورت رویکرد مستقل در صحنه عربی و جهانی و نیز توجه دولتمردان به مطالبات مردمی در حوزه داخلی و خارجی با محوریت رویکرد به مقاومت می‌تواند از وضعیت نابسامان کنونی خارج شود؛ در غیر این‌صورت همچنان در مسیر ناملایمات و چالش‌های درونی و ناکامی‌های بیرونی گام برخواهد داشت. 

  علی تتماج / دونالد ترامپ در حالی در جایگاه چهل‌وپنجمین رئیس‌جمهور آمریکا سوگند یاد کرد که ادعای متفاوت بودن با سایر رؤسای‌جمهور ایالات متحده را سر می‌داد. او حتی برای نشان دادن این ادعا اقدام به کنار گذاشتن بسیاری از قوانین دوران اوباما کرد و در صحنه جهانی نیز فضایی از رعب و وحشت را ایجاد نمود.
درباره رفتار ترامپ دو نکته مشهود است؛ نخست ابعاد ضدیت با اسلام است. جدیدترین سخنان ترامپ نشان می‌دهد که این ادعاها بیشتر یک ظاهرسازی است و شاید بتوان گفت که او همان سیاست‌های دوران گذشته را در لوای تاکتیک‌های جدید اجرایی می‌کند. دونالد ترامپ در یک پیام توئیتری بار دیگر به فرمان اجرایی خود برای جلوگیری از ورود مهاجران از هفت کشور با اکثریت جمعیت مسلمان ایران، عراق، سوریه، یمن، سومالی، سودان و لیبی اشاره کرد و نوشت: «تروریسم اسلام افراطی بسیار واقعی است. نگاهی به آنچه در اروپا و خاورمیانه در حال رخ دادن است، بیندازید. دادگاه‌ها باید سریعاً اقدام کنند.» این سخنان در حالی مطرح شده که یادآور جملاتی است که در سال‌های گذشته حداقل از سال ۲۰۰۱ یا همان حادثه ۱۱ سپتامبر به این طرف بسیار شنیده شده است. جرج بوش در حالی در کنگره درباره جنگ افغانستان سخن گفت که جمله «هر مسلمانی تروریست نیست، اما هر تروریستی مسلمان است» را بر زبان آورد. باراک اوباما در حالی ادعای رفتارهای دموکراتیک را سر می‌داد که او نیز کشورهای عربی را محور تروریسم خواند و ادعا کرد بحران‌های جهان ناشی از جنگ داخلی میان شیعه و سنی است. سخنان کنونی ترامپ نشان می‌دهد که او نیز همان جملات را در لوای گفتارهای جدید مطرح می‌سازد و اقدامش مبنی بر مخالفت با حضور مسلمانان در آمریکا نیز گامی در ادامه همان راهبردهای گذشته و اقدامی پیش‌دستانه است. 
جرج بوش اقدام پیش‌دستانه را با لشکرکشی گسترده به افغانستان و عراق صورت داد و اوباما که آمریکای ناتوان‌تری را تحویل گرفته بود، از طرح اعزام گروه‌های کوچک نظامی و استفاده از متحدان و البته پیاده نظامی به نام گروه‌های تروریستی بهره گرفت. ترامپ در حالی وارد کاخ سفید شد که هیچ یک از این مؤلفه‌ها را نداشته، لذا حمله پیش‌دستانه یا همان اسلام‌ستیزی را در قالب اجرای طرح ممنوعیت ورود مسلمانان به آمریکا در پیش گرفته است.
دوم آنکه آنچه در برآیند رفتاری وی مشاهده می‌شود آن است که ترامپ تلاش دارد فضایی از بحران را بر عرصه جهانی حاکم سازد، به گونه‌ای که هیچ کشوری نتواند در قبال وی برنامه‌ریزی درستی داشته باشد و از سوی دیگر جامعه جهانی را در شرایطی قرار می‌دهد که گویی در آینده‌ای نزدیک فضایی از جنگ برقرار خواهد شد. 
ترامپ با ایجاد فضای رعب و وحشت از جمله درباره ایران، چین و روسیه سعی دارد تا از یک سو سرکیسه کردن کشورهای عربی برای خرید تسلیحاتی از جمله سامانه‌های موشکی آمریکایی را اجرایی کند، چنانکه ترامپ از قرار دادن این کشورها با وجود سابقه تروریسم‌پروری آنان در لیست ممنوعیت ورود به آمریکا خودداری کرد. از سوی دیگر ترامپ سیاست بستن سگ برای عدم حمله او را در پیش گرفته است. ترامپ با ترساندن جهان از گزینه نظامی آمریکا علیه ایران، روسیه و چین، نمی‌تواند جامعه جهانی را به تشدید تحریم‌ها و فشار بر ایران برای دست کشیدن از توان موشکی و سازش منطقه‌ای وادار کند. 
برای نمونه، او به دنبال آن است تا با فضای بحران، جهان را به مقابله با ایران، کره ‌شمالی، چین و روسیه سوق دهد، در حالی که در ظاهر ادعا دارد این اقدام جهانی زمینه‌ساز جلوگیری از حمله آمریکا می‌شود. 


 ایران برجام را نقض می‌کند
خبرگزاری ایرنا: سخنگوی کاخ سفید مدعی شد: «ایران برجام را به تکرار نقض می‌کند و ترامپ برای مقابله با این وضعیت گزینه‌هایی دارد که فعلاً از آنها سخن نمی‌گوید.»
 «شان اسپایسر» سخنگوی کاخ سفید در ادامه لفاظی‌های مقامات این کشور علیه ایران، با اشاره به اقدامات محتمل و گزینه‌های روی میز علیه ملت ایران، گفت: «نظام ایران به زودی می‌فهمد رئیس‌جمهور جدیدی (در آمریکا) در مسند امور است که قصد ندارد کنار بنشیند تا ایران نقض آشکار توافق جمعی را ادامه دهد.»

توافق هسته‌ای بازنگری می‌شود
خبرگزاری فارس: «گابریل سوما» مشاور «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور آمریکا در امور خاورمیانه در زمان تبلیغات انتخاباتی وی و استاد دانشگاه «فیرلی دیکنسون» در ایالت «نیوجرسی» اعلام کرد: «دولت جدید آمریکا در توافق هسته‌ای ایران (برجام) تجدیدنظر خواهد کرد؛ زیرا با منافع آمریکا در خاورمیانه در تعارض است.»
 وی در گفت‌وگو با روزنامه « الریاض» عربستان گفت: «توافق هسته‌ای که «باراک اوباما» رئیس‌جمهور سابق آمریکا آن را با ایران امضا کرد، با وضعیت آمریکا به ویژه در خاورمیانه متناسب نبود؛ زیرا اعطای حق فعال‌سازی رآکتور هسته‌ای به ایران عامل «تنش بزرگ» در خلیج (فارس) و کشورهای عربی است و ما می‌بینیم که ایران طی هشت سال اخیر نفوذ خود را در یمن، سوریه و عراق افزایش داده است.»

ترامپ گزینه‌ای برای مقابله با ایران ندارد
خبرگزاری باشگاه خبرنگاران: «فیلیپ گوردون» دستیار سابق باراک اوباما، رئیس‌جمهور سابق آمریکا گفت: «به نظر می‌رسد، رئیس‌جمهور آمریکا برخلاف لفاظی‌های تند، گزینه مدونی برای اقدام نظامی علیه ایران ندارد.» گفتنی است، برخی دیگر از کارشناسان حوزه سیاست خارجی و سیاست دفاعی نیز با وی هم‌عقیده‌اند. به اعتقاد گوردون، در حالی که مقام‌های دولت ترامپ ادعا کرده‌اند انواع گسترده‌ای از گزینه‌ها را در اختیار دارند که می‌توانند از میان آنها، یکی را برای پاسخ‌دهی مؤثرتر به ایران انتخاب کنند، واقعیت این است که آنها [چنین گزینه‌هایی] در اختیار ندارند.

نیازمند سامانه‌های موشکی پیشرفته‌ترهستیم
خبرگزاری تسنیم: رئیس کمیته نیروهای مسلح مجلس نمایندگان آمریکا اعلام کرد: «واشنگتن برای مقابله با ایران و کره‌شمالی نیازمند تولید سامانه‌های موشکی پیشرفته‌تر است.» مک تورنبری، در این زمینه اظهار داشت: «واشنگتن باید سامانه‌های پدافند موشکی خود را با توجه به آزمایش‌های موشکی اخیر ایران و کره شمالی گسترش دهد.» وی در گفت‌وگو با خبرنگاران گفت: «اگر به آنچه در جهان در حال وقوع است، به طور خاص ایران و کره شمالی بنگرید، خواهید دید که اهمیت پدافند موشکی رو به افزایش است.»

ایران برجام را جدی نگرفته است
خبرگزاری فارس: «کوین هرینگتون» عضو جدید شورای امنیت ملی آمریکا گفت: «روح برجام با آزمایش موشک‌های بالستیک ایرانی ضربه می‌بیند و دولت ترامپ در این زمینه، رفتار و رویه متفاوتی نسبت به اوباما در پیش خواهد گرفت.» هرینگتون در خلال صحبت‌های خود به سراغ ایران و لفاظی‌های اخیر غرب بر سر یکی دیگر از آزمایش‌های معمول موشکی کشورمان رفت و گفت: «ایران کماکان با موضعی تهاجمی، موشک آزمایش می‌کند و این نشان می‌دهد که برجام را آنقدرها هم جدی نگرفته است.»

هژمونی آمریکا بر جهان اسلام ـ ۶
  عبدالله عبادی/ پس از روی کار آمدن عمر البشیر در آغاز دهه ۹۰ در سودان و شعارهای اسلام‌گرایانه این دولت، آرام آرام توجه واشنگتن به این کشور جلب شد. از آنجا که حس انقلابی‌گری سودان در آغاز این دهه فراتر از دیگر ایده‌های سیاسی بود، شعارهای رویارویی و مخالفت با آمریکا نیز در این دوره به اوج خود رسید، به طوری که طی چند سال مخالفان و معارضان دولت‌های مجاور و از جمله گروه‌هایی از القاعده همچون اسامه‌بن‌لادن به این کشور جذب شده و فعالیت‌های خود را با همکاری حسن الترابی شخص ذی‌نفوذ دولت البشیر تداوم دادند. پس از روی کار آمدن دولت بیل کلینتون در آمریکا در سال 1993، دولت سودان در فهرست دولت‌های حامی تروریسم قرار گرفت و به این ترتیب آمریکا، سودان را نیز تحت عنوان حامی تروریسم در کنار کشورهایی چون؛ کوبا، ایران، کره شمالی، سوریه، لیبی و عراق قرار داد.
طی این دوره روابط دو کشور به شدت تیره شد. پس از ترور نافرجام حسنی مبارک رئیس‌جمهور سابق مصر در آدیس آبابا در سال 1995 کشور سودان متهم شد که در این ترور نقش محوری را داشته، از این‌رو آمریکا این ترور را دستاویزی برای فشار بر دولت این کشور و افزایش مداخلات در آن قرار داد.
آمریکا در سال 1995 ایستگاه اطلاعاتی خود در سودان را تعطیل کرد و در فوریه 1996 سفیر خود را از خارطوم فراخواند، همچنین از طریق شورای امنیت سازمان ملل تحریم‌هایی را علیه سودان وضع کرد.
دولت البشیر که نوع و نحوه حساسیت آمریکا در مقابل تحرکات گروه‌های افراطی در سودان را درک کرده بود، ناگزیر از کنار گذاشتن حسن الترابی نماد جناح افراطی هیئت حاکمه در سودان و زندانی کردن وی شد و به دنبال آن از بن‌لادن خواست تا خارطوم را ترک کند، از این‌رو بن‌لادن در سال 1996 سودان را ترک کرد.
طی فعالیت‌های جیمی کارتر رئیس‌جمهور سابق آمریکا برای گسترش صلح در سودان و بهبود روابط دو کشور، دولت سودان در سال 1996 پیشنهاد کرد که حاضر است بن‌لادن را تحویل آمریکا دهد. به گفته تیموتی کارنی آخرین سفیر آمریکا در سودان به دلیل آنکه دستور کار حقیقی آمریکا سرنگونی البشیر بود و نه همکاری با وی، همه این پیشنهادها رد شد.
دولت کلینتون از آن پس سیاست حذف و انزوا را در قبال سودان در پیش گرفت و از مخالفان مسلح خارطوم حمایت کرد، حتی پس از آنکه مذاکرات صلح سودان پس از چند سال وقفه در نوامبر 1998 مجدداً برقرار شد، دولت آمریکا برای تأثیر بر روند تصمیم‌گیری، مجازات‌های سنگینی علیه دولت البشیر اعمال کرد.
در راستای فشار بر دولت سودان در بیستم آگوست 1998، آمریکا کارخانه داروسازی شفا را موشک‌باران کرد. بهانه آمریکا برای حمله به این کارخانه مالکیت بن‌لادن بود که درصدد بود مخفیانه سلاح شیمیایی تولید کند، اما برخی معتقدند موشک‌باران کارخانه شفا به تلافی انفجار سفارتخانه‌های آمریکا در نایروبی و دارالسلام صورت گرفت، این سیاست تا پایان دولت کلینتون سیاست عملی کاخ سفید بود، با روی کار آمدن دولت جرج بوش مرکز پژوهش‌های سیاسی و راهبردی آمریکا سفارش کرد تا آمریکا سیاست‌های خود در قبال سودان را تعدیل کند و به جای راهکار حذف و انزوا، سیاست پیوستگی و همکاری با سودان را پیگیری کند، از این‌رو همکاری اطلاعاتی میان دو طرف در می 2001 آغاز شد، همین همکاری‌ها نیز دولت خارطوم را از تهاجمات اولیه دولت بوش پس از یازدهم سپتامبر به دور داشت. آمریکا به کمک سناتور جان دانفورت در مناقشه جنوب سودان وارد شد و به این ترتیب نقش مثبتی در پایان دادن به جنگ و قرارداد صلح 2005 ایفا کرد؛ اما روابط دو کشور به سوی عادی شدن نرفت و علت اصلی آن درگیری‌های دارفور و قرار دادن پیش‌شرط حل مناقشه دارفور برای عادی شدن روابط با آمریکا بود، این مسئله نشان داد که دولت آمریکا همواره خواستار در دست داشتن برگه‌های برنده علیه دولت سودان بوده تا در مواقع لزوم امتیازات خود را از این کشور درخواست کند.
با شدت گرفتن بحران دارفور در سال 2006 ، کاندولیزا رایس از سیاست‌های سودان انتقاد کرد و در ژانویه 2007 به منظور حمایت از صلح و تحت فشار قرار دادن دولت خارطوم به سودان سفر کرد، در پی این سفر قطعنامه  1796 به اتفاق آرا و با حمایت آمریکا به تصویب رسید و طبق مفاد آن نیروهای حافظ صلح سازمان ملل معروف به یونامید باید به دارفور اعزام می‌شدند؛ اما دولت سودان به شدت با این امر مخالفت کرد؛ بنابراین قطعنامه 1796 به تصویب رسید که اعزام این نیروها را الزام‌آور کرد و متعاقب آن فعالیت‌های نیروهای یونامید با ورود 9000 نفر از این نیروها به منظور حمایت از غیرنظامیان در دارفور آغاز شد.
طی یک دهه گذشته سیاست آمریکا در قبال سودان تغییری نکرد و کماکان سودان در لیست تحریم‌های آمریکا قرار داشت، بعد از تیره شدن روابط جمهوری اسلامی ایران و سودان و بسته شدن مراکز سیاسی و فرهنگی ایران در سودان، اندک اندک تغییراتی در سیاست خارجی این کشور به سود آمریکا نمایان شد.
در اواخر آذرماه 1394 ابراهیم غندوز وزیر خارجه سودان در جمع خبرنگاران اعلام کرد ممکن است خارطوم عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی را مورد بررسی قرار دهد. وی گفت این نظر اکثر اعضای کمیته روابط خارجی سودان است.
بر اساس اخبار منتشر شده، سودان مذاکرات سّری را با آمریکا به منظور رفع تحریم‌ها علیه این کشور آغاز کرده بود و عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی از جمله شروط آمریکایی‌ها برای رفع تحریم‌ها بود؛ از این‌رو به دنبال چراغ سبز سودان به مقامات کاخ سفید برای پذیرفتن شروط آنها در مهر ماه 1395، وزیر دارایی سودان به طور رسمی اعلام کرد آمریکا تحریم‌های اعمال شده بر برخی از بانک‌های این کشور را لغو کرده است.

 آمریکا: تشدید برخورد تبعیض‌آمیز با مسلمانان 
در چند سال گذشته، گزارش‌هایی درباره برخورد تبعیض‌آمیز با مسلمانان در مراکز عمومی آمریکا منتشر شده است؛ ولی اخبار رسیده حاکی از آن است که به تازگی این‌گونه برخوردها، به ویژه در فرودگاه‌های این کشور بیشتر و شدیدتر شده است. حراست فرودگاه‌ها به طور غیر قانونی از مسلمانان بازجویی می‌کند و از آنها درباره زندگی خصوصی و عقاید دینی‌شان می‌پرسد؛ سپس اطلاعات حاصل از آن را به دفتر تحقیقات فدرال (اف‌بی‌آی) می‌فرستد و این دفتر هم بعضی از مسلمانان را برای بازجویی احضار می‌کند. گفتنی است، نهادهای حقوق بشر بارها درباره وضعیت بحرانی مسلمانان در آمریکا هشدار داده و تأکید کرده‌اند، سران آمریکا اقدامی برای مقابله با این وضعیت صورت نداده‌اند. 

اروپا: تشدید بحران کودکان آواره
در حالی که تراژدی آوارگان فراری از جنگ و ترور با غرق شدن بیش از ۲۰۰ نفر در دریای مدیترانه ادامه دارد، ناپدید شدن هزاران کودک و نوجوان آواره تنها و بی‌سرپرست در کشورهای اروپایی، از جمله ایتالیا ابعاد این فاجعه انسانی را گسترده‌تر کرده است. نگرانی درباره این فاجعه انسانی تا آنجا پیش رفته است که پاپ فرانسیس نیز در این زمینه ابراز نگرانی کرده و گفته است: «کودکان و نوجوانان بی‌سرپرست در معرض آسیب‌ها و خطرهای بسیاری قرار دارند و این وظیفه مسئولان و همه مردم است که تمام همّ و غم خود را صرف رسیدگی به امور این قشر آسیب‌پذیر جامعه کنند.»

انگلیس: افزایش ۱۶ درصدی کارتن‌خواب‌ها 
بر اساس یک گزارش رسمی، شمار افراد کارتن‌خواب و بی‌سرپناه در انگلیس در سال ۲۰۱۶ میلادی ۱۶ درصد افزایش داشته است.
 مطابق آمار رسمی وزارت جوامع و حکومت‌های محلی انگلیس، در سال گذشته میلادی حدود ۴ هزار و ۱۳۴ نفر تنها در انگلیس (به جز ولز، اسکاتلند و ایرلند شمالی) به دلیل نداشتن سرپناه، در فضای باز شب را به صبح رسانده‌اند که نسبت به سال پیش از آن ۱۶ درصد رشد را نشان می‌دهد. در سال ۲۰۱۵ میلادی، شمار افراد بی‌سرپناهی که در خیابان‌های انگلیس زندگی می‌کردند، ۳ هزار و ۵۶۹ نفر اعلام شده بود که این رقم نیز در مقایسه با سال ۲۰۱۰ میلادی که زمان روی کار بودن محافظه‌کاران است، بیش از دو برابر افزایش داشته است.

میانمار: تجاوز سازمان‌یافته ارتش به زنان روهینگیا
نیروهای دولتی میانمار در استان غربی راخین زنان و دختران اقلیت مسلمان روهینگیا را مورد «تجاوز و خشونت جنسی سازمان‌یافته» قرار می‌دهند. سازمان «دیده‌بان حقوق بشر» با انتقاد شدید از دولت میانمار تصریح کرد: «ارتش و پلیس مرزی در فاصله زمانی نهم اکتبر تا اواسط دسامبر سال گذشته میلادی در دست‌کم ۹ روستا در منطقه راخین مرتکب تجاوز جنسی شده‌اند.» گزارش دیده‌بان حقوق بشر مشابه گزارش دیگری است که کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل منتشر کرد. بر اساس آن گزارش دست‌کم نیمی از ۱۰۱ زن مصاحبه‌ شده روهینگیا مورد تجاوز نیروهای دولتی یا شکلی از آزار جنسی قرار گرفته‌ بودند. گروه‌های حقوق بشری ماه دسامبر با استفاده از تصاویر ماهواره‌ای و مصاحبه با شاهدان عینی نشان دادند که ارتش میانمار در به آتش کشیدن شماری از روستاهای محل سکونت مسلمانان روهینگیا در راخین دست داشته است.