آنقدر قوی باش تا هر روز
با زندگی روبه‌رو شوی
زندگی یک مسابقه نیست،
بلکه سفری است که هر قدم از مسیر آن را
باید لمس کرد/ چشید و لذت برد
تا وقتی که خود انسان برای خودش کاری نکند
کمک دیگران بی‌فایده است
به یاد داشته باشید
کسی که انتقام می‌گیرد، یک روز خوشحال است
و آن که می‌بخشد یک عمر
کودکان همیشه بخشنده هستند
آنچه انسان را غرق می‌کند
در آب افتادن نیست، 
بلکه زیر آب ماندن است...

امام علی(ع) فرمودند:
هرگز نگویید كه الهی از فتنه و بلا به تو پناه می‌برم؛ بلكه بگویید: «خدايا از فتنه‌های گمراه‌كننده به تو پناه می‌برم كه مبادا موجب كاهش مراتب معنوي گردد.»
سوگند به خدا، اگر مؤمنين حكمت شدايد و مصائب را می‌دانستند، با كمال عشق و علاقه و سرور معنوی آماده می‌شدند كه لباس بلا پوشند و شربت بلا نوشند و صدها برابر آن آفات و عاهات و بليات را تحمل کنند تا مورد نوازش و نواخت خاص حق قرار گيرند.
غررالحکم

آورده‌اند که شیطان لعین، چون بر آفرینش آدم ابوالبشر آگاهی یافت و در مقام تعظیم و تکریم او تکبر ورزید، از درگاه حضرت حق رانده و صد البته نقره داغ شد و در نتیجه، قبل از آنکه آن حضرت به پیامبری برسد (بنا به فرمایش امام رضا(علیه‌السلام) به نقل از تفسیر نور در تفسیر آیه 36)، شیطان قصد فریب وی کرد و چه بسا اتاق فکرهایی تشکیل داد تا او را از اوج عزت به قعر ذلت بکشاند و بالاخره همان‌طور که اقوال و پیشنهادهای مشاوران خود را استماع می‌کرد به یکباره و با حالتی مستانه از جا جهید و فریاد برآورد که «یافتم! یافتم!»
او یافته بود که تنها راه رسیدن به مقصود، واژگونه جلوه دادن مفهوم «وَلَا تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ» است برای تغییر در محاسبات آدم ابوالبشر و این‌چنین شد که شیطان در چهره و لباسی جذاب و با ظرافتی خاص و با منطق مذاکره، بسته پیشنهادی به دست با دو شعار؛ ۱ـ رسیدن به زندگی ابدی (اگر این گیاه را بخورید، زندگی و حکومت ابدی خواهید داشت.(سوره طه/120)) و 2ـ فرشته شدن (پروردگارتان شما را نهی نکرد، مگر از ترس اینکه شما فرشته شوید، یا به زندگی ابدی برسید.(سوره اعراف/20)) تفسیر نور استاد قرائتی، در سایه خوردن میوه ممنوعه، بر سر میز مذاکره حاضر شد و او را که در اوج عزت و سربلندی بود، از عواقب پیروی از دستور وحی بر حذر داشت و آدم که در تصمیم‌گیری دچار اشتباه شده بود، بی‌توجه به خیرخواهی‌های ولی‌نعمت خود، دست بر درخت ممنوعه برد و نه تنها به ابدیت نرسید که از نعمات الهی نیز محروم شد و شیطان همچون همیشه به نظاره نشست و از وضعیت «از اینجا مانده و از آنجا رانده» آدم بسیار خنده کرد و شادمانه به پایکوبی مشغول شد.
 پس ای پسر! بدان که فرزند آدم ابوالبشر همچنان مورد توجه حق باری‌تعالی بوده و ایضاً مورد خشم و غضب شیطان، لذا خود را از فریب و مکاید او ایمن مدان و از کرده گذشتگان عبرت گیر و فریب دشمن قسم‌خورده و شیطان بزرگ را مخور.
بی‌شناسنامه

نگاهی به دو فیلم سیاسی جشنواره فجر
 مهدی امیدی/ سی‌وپنجمین جشنواره فیلم فجر نیز نمایش‌دهنده انواع فیلم‌ها با مضامین و سبک و سیاق‌های‌های مختلف بود. اما در این میان، دو فیلم از نظر موضوع و محتوا از اهمیت بیشتری برخوردار بودند؛ «ماه‌گرفتگی» و «ماجرای نیمروز» که هر دو به فتنه‌ها پرداختند. یکی فتنه اخیر را هدف گرفته و دیگری درباره فتنه سال‌های نخستین انقلاب اسلامی است.

ماه گرفتگی، ماه در محاق
بی‌تردید فیلم «ماه گرفتگی» از نظر موضوعی، مهم‌ترین فیلم سی‌وپنجمین دوره جشنواره فیلم فجر است؛ فیلمی که حوادث مرتبط با فتنه سال 88 را دستمایه درام قرار داده است. این فیلم با فیلمنامه مهدی آذرپندار و کارگردانی مسعود اطیابی داستانی پر تعلیق و معمایی را نمایش می‌دهد. یک جوان حزب‌اللهی و حافظ قرآن به نام هادی همزمان با روزهای پرآشوب پس از دهمین انتخابات ریاست‌جمهوری مفقود می‌شود. همزمان با این فقدان، شایعاتی درباره حمایت او از فتنه‌گران انتشار می‌یابد.
«ماه‌گرفتگی» با پس‌زمینه قرار دادن یک روایت عاشقانه و عاطفی، سعی کرده تصویری متفاوت از ماجراهای سال 88 نمایش دهد؛ یعنی تلاش کرده تا به قول معروف یک طرفه به قاضی نرود و همدلی مخاطب مخالف نگاه فیلم را نیز برانگیزد. با این حال، فقدان جسارت و صراحت سبب شده تا محتوای فیلم ابتر و بدون تأثیرگذاری بماند. حتی فرمانده بسیجی با بازی کامبیز دیرباز، که قرار بود قهرمان فیلم باشد هم خودش گرفتار تردید و سستی می‌شود و نمی‌تواند حس همدلی مخاطب را برانگیزد. ماجراهای عاشقانه فیلم، در سطح باقی می‌مانند و قدرت جلب توجه مخاطب جوان را ندارند. در مجموع، فیلم «ماه‌گرفتگی» نمی‌تواند مخاطب را به درک تازه‌ای از وقایع سال 88 برساند. این در حالی است که یکی از اساسی‌ترین نیازهای جامعه امروز ما، کشف و بازگویی حقایق فتنه است؛ حقایقی که بیان آنها جسارت و ایمان بیشتری را می‌طلبد. اما این فیلم، نه شور و احساسی را در دل عاشقان و دلسوزان انقلاب برمی‌انگیزد و نه می‌تواند مخالفان را قانع کند.

ماجرای نیمروز 
ماجرای فتنه قاتلین بالفطره
«ماجرای نیمروز» فیلمی خوش‌ساخت و چشم‌نواز درباره حوادث سال 1360 است؛ دورانی که اوج فتنه‌گری سازمان منافقین بود. اهمیت فیلم، روایت دست اول واقعیت‌هایی تکان‌دهنده برای نسلی است که در آن دوره حضور نداشت. 
محمدحسین مهدویان که پیش از این با «ایستاده در غبار» خوش درخشیده بود، این بار هم فیلمی در همان سبک و سیاق، اما با مایه داستانی بیشتر را تولید کرده است. هر چند که بن‌مایه و زمینه اصلی فیلم، واقعی است و فیلمساز سعی کرده تا به دنیای واقعی نزدیک شود. ساختار، بازیگری، بازسازی حوادث واقعی و خلق موقعیت‌های فیلم در سطح استاندارد هستند. بازسازی تهرانِ سال ۱۳۶۰ شمسی در این فیلم، فقط به نمایش نشانه‌ها محدود نیست؛ بلکه روابط، مناسبات و روح آن زمان و زمانه نیز در فیلم تجلی یافته است.
اما مهم‌تر از ساختار فیلم، محتوای آن است. «ماجرای نیمروز» با اینکه یک فیلم تاریخی محسوب می‌شود؛ اما دقیقاً فیلم روز است. برخلاف تصور اولیه و ظاهر فیلم، موتور محرکه این فیلم، صرفاً تضاد بین نیروهای امنیتی وفادار به انقلاب و فداییان مردم با منافقین نیست؛ بلکه کل درام فیلم بر پایه تقابل دو دیدگاه «مذاکره‌گرا» و «مبارزه‌جو» بنا شده است. تا وقتی صحبت از سازش و رحم به دشمن در میان است، حاصلی جز کابوس و رخنه موذیانه نفوذی‌ها ندارد؛ اما وقتی مقاومت و نبرد از حاشیه به اصل می‌آید، فتح و گشایش هم اتفاق می‌افتد.
کمال، چریک انقلابی و مبارزه‌جوی فیلم که کمر منافقین را می‌شکند، هم نماد و نمود قهرمان ملی و مردمی و هم بغض شکفته قهرمان‌های سرکوب شده در سینمایی قهرمان‌گریز است؛ شخصیتی که از قضا جلوتر و مترقی‌تر از نگاه فیلمساز و خود فیلم، راه نجات را نشان می‌دهد. گویی روح احمد متوسلیان از فیلم پیشین مهدویان؛ «ایستاده در غبار» در این فیلم و در قامت کمال ظهور کرده است. دستاورد دیگر «ماجرای نیمروز» حرکت محمدحسین مهدویان از مستند به درام است. هر چند که فیلم پیشین او نیز مایه‌ای دراماتیک داشت؛ اما بسیاری از مردم آن را یک مستند پنداشتند. اما فیلم جدید او، یک فیلم داستانی است که حضور بازیگران حرفه‌ای و چهره هم به این مهم کمک کرده است. اما اطوارهای مستندگرایی در این فیلم هم حاکم است. نماهای لغزان که نتیجه دوربین روی دست است، وفاداری کارگردان به مستندنمایی را نشان می‌دهد. اما گاهی تمرکز و تأمل مخاطب را بر هم می‌زند. در مجموع، می‌توان «ماجرای نیمروز» را یکی از بهترین فیلم‌های سیاسی سال‌های اخیر سینمای ایران دانست که هم مخاطب را با حقایقی جدید آشنا می‌کند و هم جذابیت بسیار بالایی دارد.

 حسین کارگر/امسال هم صداوسیما دهه فجر را بدون سریال داستانی جدید گذراند. به جز قسمت‌های پایانی «معمای شاه» و چند مستند مانند «در برابر طوفان»، اثر قابل توجهی درباره بزرگ‌ترین واقعه قرن در تلویزیون به نمایش درنیامد.
این در حالی است که اولویت صداوسیما در تمام طول سال و به ویژه دهه فجر، باید خلق سریال‌هایی درباره انقلاب باشد. بدیهی‌ترین دلیل برای اهمیت نمایش تاریخ معاصر و به‌ویژه بازنمایی انقلاب، کمک به هویت‌یابی نسل جدید است. یک پژوهش ساده اجتماعی روشن می‌کند که آن عده از جوان‌ها و نوجوان‌هایی که نسبت به حقایق انقلاب اسلامی آگاهی بیشتری دارند، شخصیت و هویت استوارتری دارند. جای هیچ تردیدی نیست که افزایش علاقه و بینش نسل جدید و نسل‌های آینده به انقلاب اسلامی، معنایی جز کاهش معضلات فرهنگی، اجتماعی، اخلاقی و اقتصادی و افزایش امنیت اجتماعی، فرهنگی و همچنین پیشرفت مادی و معنوی جامعه ندارد.
پیش از این، بیشتر فيلم‌ها و سريال‌هايي كه به مناسبت و با موضوع پيروزي انقلاب اسلامي ساخته می‌شدند و به نمايش درمي‌آمدند، روايت‌هایي توصيفي را درباره انقلاب عرضه مي‌کردند. برای نمونه، در اين سريال‌ها به درستي گفته شده است كه رژيم سلطنتي حاكم بر ايران ظالم، وطن‌فروش، وابسته، مستبد، جاني و... بوده؛ اما نگاه تحليلي و معرفت‌بخش درباره اين مفاهيم در آثار نمايشي بسيار كم‌رنگ بوده است. در واقع بیشتر سریال‌ها، از پاسخ‌گویی به چرایی و چگونگی انقلاب، ناتوان و سترون بوده‌اند. سريال‌ها و فيلم‌هايي كه با موضوع انقلاب ساخته می‌شوند و به نمايش درمي‌آيند، بيش از هر چيز بايد پاسخگوي پرسش‌ها، شبهه‌ها و ترديدهاي بخشي از مردم و به ویژه جوانان نسبت به انقلاب اسلامي باشند. 
از جمله موضوعاتي كه در بسترسازي و ايجاد فرايند انقلاب اسلامي نقش مهم و انکارناپذیری داشت، بي‌عدالتي و فقر حاكم بر بیشتر مردم ايران در دوران ستمشاهي بود. بیشتر مردم ايران پیش از انقلاب از ساده‌ترين امكانات زندگي محروم بودند و در مقابل، اشراف و سرمايه‌داران و نوكيسه‌هاي وابسته به رژيم، مواهب مادي گسترده‌اي را در اختيار داشتند. بی‌شك، نا‌عدالتي، پس از دين‌ستيزي، فسادگستري و همچنین وابستگی به قدرت‌های خارجی، عامل مهم دیگری در شكل‌گيري نهضت انقلاب عليه طاغوت بود؛ از اين رو در جاي‌جاي گفتارها و نوشتارهاي بزرگان اين انقلاب، به ويژه رهبري تأكيد بر عدالت‌خواهي و مبارزه با فقر و محروميت ديده مي‌شود. همچنان كه در بيانيه سال ۱۳۶۷ امام خميني(ره) خطاب به هنرمندان، مبارزه با سرمايه‌داري و بي‌عدالتي يكي از ويژگي‌هاي مورد تأييد قرآن برشمرده شده است؛ اما متأسفانه در بیشتر سريال‌ها و فيلم‌هايي كه با موضوع انقلاب اسلامي در سيما ساخته شده و به نمايش درآمده‌اند، اين مهم، كم‌رنگ جلوه يافته است.

بانو سه ماه منتظر این دقیقه‌ام
 مشغول کار خانه شدی! خوش‌سلیقه‌ام؟!

زهرا مرا چقدر بدهکار می‌کنی؟!
داری برای دلخوشی‌ام کار می‌کنی؟

در این سه ماه، آب شدم، امتحان شدم
 با هر صدای سرفه تو نصفه جان شدم

با دیدنت، نگاه مرا سیل غم گرفت
با اولین تبسم تو، گریه‌ام گرفت

این بوی نان داغ به من جانِ تازه داد
حتی به پلک‌های حسن، جان تازه داد

زحمت نکش! هنوز سرت درد می‌کند
باید کمک کنم، کمرت درد می‌کند

آیینه پر از ترکم، احتیاط کن!
فکری به حال و روز بدِ کائنات کن

تا کهنه زخم بازوی‌تان تیر می‌کشد
دستاس خانه، آه نفس‌گیر می‌کشد

از دست تو، به آه شکایت بیاورم
نگذاشتی طبیب برایت بیاورم

با اینکه اهلِ صحبت بی‌پرده نیستم
راضی به رنج دستِ ورم‌کرده نیستم

جارو نکش! که فاطمه جان درد می‌کشم
دارم شبیه پهلوی‌تان درد می‌کشم
 
جارو نکش! که عطر بهشت‌ست می‌بری
رویِ مرا زمین نزن این روز آخری

باغ بدون غنچه و گل دلنواز نیست
ویرانه را به خانه‌تکانی نیاز نیست

گیرم که گردگیری امروز هم گذشت...
 فصل بهار آمد و این سوز هم گذشت...

آشفته‌خانه جگرم را چه می‌کنی؟!
خاکی که ریخته به سرم را چه می‌کنی؟!

زهرا به جای نان، غم ما را درست کن
حلوای ختم شیر خدا را درست کن

مبهوت و مات ماندم از این مِهر مادری!
دست شکسته جانب دستاس می‌بری؟!

جانِ علی بگو که تو با این همه تبت!
شانه زدی چگونه به گیسوی زینبت؟!

شُستی تن حسین و حسن با کدام دست؟!
آماده کرده‌ای تو کفن با کدام دست؟!

حرف از کفن شد و جگرت سوخت فاطمه
از تشنگی لبِ پسرت سوخت فاطمه

حرف از کفن شد و کفنت ناله زد حسین
خونابه‌های پیرهنت ناله زد حسین
وحید قاسمی
 جشنواره فیلم فجر بر امواج حواشی به خط پایان رسید
سی‌وپنجمین جشنواره فیلم فجر، با حاشیه‌های بسیار زیاد درباره نحوه داوری آثار، پنجشنبه 21 بهمن طی مراسمی به پایان رسید. در این مراسم، فیلم «ماجرای نیمروز» سیمرغ بهترین فیلم و چند جایزه دیگر را دریافت کرد.
این دوره از جشنواره فیلم فجر با حواشی بسیاری آغاز شد؛ اما اعلام اسامی نامزدها این حاشیه‌ها را به اوج رساند. به گونه‌ای که این بار همه اهالی سینما و حتی آنهایی که نامزد شده بودند نیز به داوری اعتراض کردند.
به اعتقاد بیشتر کارشناسان، سی‌وپنجمین دوره جشنواره فیلم فجر، یکی از ضعیف‌ترین دوره‌های این رویداد بود. با توجه به اینکه جشنواره امسال در آخرین سال فعالیت دولت یازدهم برگزار شد، می‌توان آن را حاصل سیاست‌های دولت اعتدال در حوزه سینما دانست.
در این میان، صحبت‌هایی هم درباره دو تابعیتی بودن برخی از اعضای هیئت داوری جشنواره فیلم فجر و تأثیرگذاری این موضوع روی کار داوری مطرح شد. بهروز افخمی، کارگردان سینما و مجری برنامه هفت، در یکی از قسمت‌های اخیر این برنامه در این‌باره این‌گونه اظهار داشت: «می‌ترسم از این داورانی که در خارج زندگی می‌کنند. پنج نفر از داوران تابعیت دوگانه دارند! خب این چطور می‌تواند به فیلمی علیه منافقین رأی دهد؟ احتمالاً چون خارج زندگی می‌کنند یا رفت‌وآمد دارند، از ترس مزاحمت‌های سازمان منافقین جرئت نمی‌کنند به این فیلم رأی دهند. در این صورت خطر نادیده گرفتن فیلم «ماجرای نیمروز» جداً احساس می‌شود! از آنجا که مجاهدین خلق در خارج کشور فعال هستند و چند داور از خارج از کشور تابعیت دارند، این مسئله جدی است.»
مسعود فراستی هم در این برنامه تصریح کرد: «یکی از افرادی که داور است و در خارج هم زندگی می‌کند از من پرسید کدام فیلم خوب است و من گفتم «ماجرای نیمروز» و «ویلایی‌ها». او به من گفت که نمی‌توانند به ماجرای نیمروز جایزه بدهند.»
همچنین، سه نفر از نامزدهای دریافت سیمرغ، در اعتراض به داوری ناعادلانه این جشنواره از دریافت جایزه انصراف دادند. منیر قیدی، کارگردان فیلم سینمایی «ویلایی‌ها» و مسعود سلامى و محسن نصراللهى نیز از نامزدی در بخش بهترین فیلم‌برداری انصراف داده بودند.
دیده نشدن کامل فیلم‌ها از سوی داوران هم دیگر شایعه مطرح شده در محافل و رسانه‌ها بود که گفته می‌شد، داوران یا برخی از آنها، فیلم‌های بخش مسابقه جشنواره را به طور کامل ندیده‌اند.
هر چند در نهایت حق به حق‌دار رسید و فیلم «ماجرای نیمروز» به کارگردانی محمدحسین مهدویان، جوایز بهترین فیلم، بهترین فیلم از نگاه مردم و جایزه ملی را کسب کرد؛ 
اما مراسم اختتامیه این دوره از جشنواره فیلم فجر، حواشی سیاسی نیز داشت. حضور چند مسئول دولتی که از قضا طی ماه‌های اخیر، با انتقادات زیادی روبه‌رو شده بودند، سبب شد که این مراسم، به محفلی برای تبلیغ و خودنمایی افرادی، چون «حسین فریدون» برادر و معاون رئیس‌جمهور، «محمدجواد ظریف» وزیر امور خارجه، «معصومه ابتکار» رئیس سازمان محیط زیست و «ربیعی» وزیر کار تبدیل شود.

سریال تاریخی «امین ولایت» تولید می‌شود
پروژه عظیم تلویزیونی «امین ولایت» (حضرت احمدبن‌موسی شاهچراغ(ع)) در 26 قسمت 40 دقیقه‌ای طی مدت دو سال در شیراز تولید می‌شود.
جلسه هم‌اندیشی برای تولید سریال حضرت احمدبن‌موسی(ع) با حضور نماینده ولی‌فقیه در استان و امام جمعه شیراز، تولیت آستان مقدس احمدی و محمدی(ع)، مدیر کل صداوسیمای مرکز فارس، شهردار شیراز و رئیس شورای اسلامی شهر شیراز در دفتر نماینده ولی‌فقیه در استان برگزار شد. در ساخت این سریال افزون بر معرفی شخصیت والای حضرت احمدبن‌موسی(ع) و جایگاه ویژه ایشان نزد پدر بزرگوارشان، به شرایط سیاسی و اجتماعی آن دوره تاریخی و همچنین شرایط اجتماعی، فرهنگی و معماری شیراز و جایگاه آن پرداخته خواهد شد.

استقبال از مستند
 «در برابر طوفان» 
مجموعه مستند «در برابر طوفان» به کارگردانی مهدی نقویان با مرور اتفاقات کمتر گفته شده درباره رژیم پهلوی، با استقبال خوب مردم روبه‌رو شد.
این مجموعه مستند روایتگر تاریخ سیاسی و اجتماعی پهلوی دوم از زمان پادشاهی محمدرضا پهلوی تا انقلاب  اسلامی است. در این مجموعه صداها و تصاویر شنیده و دیده نشده از تاریخ معاصر کشور نمایش داده می‌شود. نقويان، کارگردان «در برابر طوفان» با بيان اينكه در اين اثر به اتفاق‌هاي كمتر بررسي شده توجه شده است، گفت: «كودتاي 28 مرداد و زماني كه محمدرضا شاه پس از ورود متفقين به ايران اقدام به خودكشي كرده بود، از جمله اين حوادث است.»

فراخوان تئاتر مردمی
 بچه‌های مسجد 
دوازدهمین جشنواره سراسری تئاتر مردمی «بچه‌های مسجد» با مضامین قصص قرآنی (زندگانی پیامبران)، روایات و زندگانی اهل بیت(ع)، سبك زندگی ایرانی ـ اسلامی، مسجد و انقلاب اسلامی، مسجد و دفاع مقدس، مسجد و مدافعان حرم و مسجد و اخلاق از تاریخ 20 تا 26 فروردین 96 برگزار می‌شود.
هدف این جشنواره، احیای تئاتر بچه‌‌های مسجد و متمركز كردن فعالیت‌های هنرمندان مساجد سراسر كشور و نیز ایجاد انگیزه و رقابت سالم بین گروه‌های نمایشی مساجد اعلام شده است.‌ بر پایه این گزارش، تعدادی متون نمایشی به سفارش مركز هنرهای نمایشی به قلم نویسندگان مطرح كشور به رشته تحریر درآمده‌اند.

دگرگونی‌های یک سیاستمدار بر صحنه تئاتر 
نمایش «غبار 2» با روایت دگرگونی‌های اخلاقی یک سیاستمدار‌ روی صحنه رفت.
این نمایش، فصل دوم «غبار» است که با عنوان «مرگ و ابریشم» به کارگردانی محمدرضا مداحیان از 19 بهمن در تالار وحدت در حال اجراست.
«غبار 2» همچون فصل نخست این نمایش، نوشته انوش معظمی است که در زمینه تحول شخصیت اصلی نمایش «ادیب‌الممالک» در دیاری با عنوان غدیران روایت می‌شود و انتخاب‌های درست و نادرست او را به تصویر می‌کشد که گاه موجب انحراف وی از مسیر صواب می‌شود، اما در پایان به مدد ایمان قلبی و توجه به باورهای دینی و اعتقادی به مسیر فلاح بازگشته و به رستگاری می‌رسد.


از محاسبه چه باک
وقتی که درها به روی غفلت کلون زده‌ای
و پاشنه بالا کشیده‌ای به مقصد نور
وقتی که دنیای دنی را برای دنیادوستان گذاشتی و گذشتی
فردا خجلت از آن تو نخواهد بود
محنت نیز هم...
افسوس و ای کاش و دریغ هم سهم تو نیست!
مگر نه اینکه عتاب را به جان خریدی
و هر چه جز رضای حق یله کردی؟!
مگر نه اینکه حصار زدی بر دل
و حجاب کشیدی بر دیده
که جز جانان نبینی؟!
و این گونه ریشه زدی در عشق
حبّذا!
مزد خویشتن‌داری‌ات نه حطام دنیا
که حدائق عالم برین است
امام‌مان که از سفر بیاید نیز به تو خواهد گفت
چون تو «حاسبوا قبل ان تحاسبوا» را نیک بجا آورده‌ای...