مسئول ارزیابی شایستگی‌های پاسداری معاونت نظارت و تأیید صلاحیت نمایندگی ولی‌فقیه مطرح کرد
  حسن ابراهیمی/  موضوع شایستگی‌های پاسداری از جمله موضوعات مهم در سطوح مختلف سپاه است که در راستای تحول و تعالی در سپاه و تبیین دقیق سبک زندگی پاسداران انقلاب اسلامی مطرح شده است. این مسئله در وجه سازمانی از آنجا اهمیت پیدا می‌کند که مبنای انتخاب و هر نوع تصمیم در آینده سپاه خواهد بود؛ لذا برای شناخت بهتر این موضوع به سراغ سرهنگ اکبر کمالی مسئول ارزیابی شایستگی‌های پاسداری معاونت نظارت و تأیید صلاحیت نمایندگی ولی‌فقیه در سپاه رفتیم که ماحصل گفت‌وگوی ما با وی در ادامه می‌آید.

* درباره تاریخچه ارزیابی و ارزشیابی در سپاه مختصری توضیح دهید؟
ارزیابی و ارزشیابی در سپاه از بدو تشکیل وجود داشته که پاسداران در دوره‌های عمومی پاسداری در ابعاد مختلف اعتقادی، اخلاقی، سیاسی، رفتاری و عملکردی مورد ارزیابی قرار می‌گیرند.
ارزیابی پاسداران را ابتدا ارزیابان حین آموزش در مراکز آموزشی انجام می‌دادند و طی آن پاسداران ضمن آموزش ارزیابی و بر اساس توانمندی‌ها و شایستگی‌ها، وظایف و مسئولیت‌های‌شان در سپاه مشخص می‌شد. یک ارزیابی هم در حین خدمت پاسداران انجام می‌گرفت. به این ترتیب که عملکرد و توانایی‌های پاسداران در محل مأموریت یا در یگان‌های عملیاتی و رزمی و مناطق مآموریتی مورد ارزیابی قرار می‌گرفت و متناسب با توانایی، سطح شایستگی، تبحر، میزان آمادگی و تخصص، محل ادامه خدمت آنان پیشنهاد می‌شد. نوع دیگر، ارزیابی بسیجیان بود که در دوران دفاع مقدس از میان افراد کارآمد و زبده نیروهای اصلی سپاه عضویابی و برای طی مراحل جذب به گزینش سپاه معرفی می‌شدند. ارزیابی دیگر پس از جنگ تحمیلی بود که ضابطه‌مند شد، فرماندهان و مدیران در بعد کارایی و عملکرد با بازرسی فرماندهی و در بعد مکتبی و شئون اسلامی با تأیید صلاحیت نمایندگی ارزیابی می‌شدند. از آن به بعد تمامی پاسداران با عوامل و شاخص‌های مکتبی با نظارت و تأیید صلاحیت مورد ارزیابی مکتبی قرار می‌گیرند و نتایج آن در امر ترفیع، انتصاب و... بهره‌برداری می‌شود.

* امروز این امر چگونه انجام می‌شود؟
با شروع موضوع تحول و تعالی در سپاه حسب دستور فرماندهی، گروه‌های کارشناسی مرکب از صاحب‌نظران و کارشناسان مجرب در حوزه‌های مختلف علوم دینی و مدیریتی مأموریت یافتند که با بهره‌گیری از آیات و روایات و احادیث و متون دینی، بیانات و رهنمودهای امام(ره) و رهبری(مدظله‌العالی) و سیره شهدا اقدام به تدوین شاخص‌ها، معرف‌ها و سنجه‌ها برای ارزشیابی شایستگی‌های پاسداری پاسداران با شیوه‌های نوین کنند.
پس از تعیین و تصویب سنجه‌ها نسبت به تبیین و ترویج آنها در رده‌ها اقدام شد و پس از این تفهیم همگانی در سال 92 اجرای طرح جدید ارزشیابی شایستگی‌های پاسداری شروع شد. 

* این شیوه چگونه اجرا می‌شود؟
در این شیوه سه وضعیت ۱ـ ویژگی‌های ارزشی، ۲ـ خصوصیات کاری و ۳ـ توانمندی‌ها ارزشیابی می‌شود. در رابطه با ویژگی‌های ارزشی که با مسئولیت نظارت و تأیید صلاحیت است کلیه پاسداران و آحاد کارکنان مدیران و فرماندهان همواره در طول سال با ۱۱ سنجه ارزشی و 52 مصداق و نشانه مورد ارزشیابی قرار می‌گیرند.
حوزه خصوصیات کاری عمدتاً مربوط به نیروی انسانی سپاه است و آحاد پاسداران با سنجه‌ها و مصادیق تعیین شده ارزشیابی می‌شوند. در بخش توانمندی‌ها هم متولی بازرسی و تعالی فرماندهی در حوزه فرماندهی و نظارت و تأیید صلاحیت در حوزه نمایندگی است.

* درباره سنجه‌هایی که اشاره کردید بیشتر توضیح دهید.
ما 11 سنجه ارزشی را برای آحاد پاسداران داریم که هم اکنون تمامی رده‌ها با نظارت و تأیید صلاحیت در حال ارزشیابی شایستگی‌های پاسداری هستند.
 باید این طور در نظر گرفت که این امر ابتدا با خودارزیابی شروع شده و همه کارکنان با سنجه‌ها و مصادیق مندرج در دفترچه‌های خود، اقدام به خودارزیابی و ثبت نقاط قوت و ضعف خویش کرده‌اند و برای مرتفع‌سازی نقاط ضعف و قابل بهبود خود تلاش داشته‌اند. حال با اجرایی شدن این روند، مراجع سنجش در سپاه که نظارت و تأیید صلاحیت نمایندگی، بازرسی و تعالی فرماندهی، نیروی انسانی، آموزش، عملیات فرهنگی و... هستند، با بهره‌گیری از ارزشیابان و منابع موثق و موجه درون سپاه اقدام به ارزشیابی عملکرد پاسداران می‌کنند و نتایج حاصله را برای رفع نقاط ضعف احتمالی و تقویت نقاط قوت اعلام می‌دارند. این شیوه کمک زیادی به برقراری نظام شایسته‌سالاری می‌کند.

* هدف چه بوده است؟
ما در اجرای این نظام دو هدف کلی داریم؛ یکی اهداف سازمانی است که شامل شناخت شایستگی‌های پاسداری و قابلیت‌های مدیریتی کارکنان، مدیران و فرماندهان شایسته است و دیگری اتخاذ تصمیمات صحیح برای انتصابات، ترفیعات، آموزش‌ها، ارتقای تحصیلی و... کارکنان مدیران و فرماندهان.
اهداف فردی هم وجود دارد که کمک به رشد معنوی و اعتقادی کارکنان، افزایش تحرک و پویایی کارکنان و مدیران، کمک به ترفیع درجات کارکنان بر مبنای قابلیت‌های و شایستگی‌ها، کمک به انتصابات مدیران و فرماندهان شایسته کارآمد و متعهد و حفظ مقام و منزلت اجتماعی و کرامت پاسداران از جمله آنهاست.
من به برخی از این سنجه‌ها به عنوان مصادیق این امر اشاره می‌کنم. در مجموع محور اصلی ارزشیابی‌ها و ارتقای اخلاق و معنویت در سپاه و شناسایی شایستگی‌ها و قابلیت‌های کارکنان و فرماندهان در این محورها است: معرفت و ایمان، عبودیت و عمل صالح، اعتقاد و التزام عملی به ولایت فقیه یا ولایت‌محوری، تقوا و پرهیزکاری، شایستگی‌های اخلاقی، بصیرت و عمل انقلابی، روحیه جهادی و عاشورایی، قابلیت‌های مدیریتی و فرماندهی و مدیریت راهبردی. 
تمام این سنجه‌ها  مبتنی بر قرآن، روایات، سخنان بزرگان و مبانی دینی اخذ شده و یک راهنمای خوب در رابطه با مدیریت صحیح و اتخاذ سبک زندگی پاسداری از انقلاب اسلامی است. این امر امروز در تمامی سطوح سپاه به صورت رویه اجرا می‌شود و قرار است نتایج آن در کلیه نظامات و امور خدمتی تأثیر مستقیم داشته باشد؛ لذا واجب است که هر پاسدار با مطالعه دقیق و شناخت کامل نسبت به این سنجه‌ها با عینیت‌بخشی و جامه عمل پوشاندن به آنها موجبات ارتقا و تعالی خود و نهاد سپاه را فراهم آورد تا بتوانیم به صورت فردی و سازمانی پاسدار حقیقی انقلاب اسلامی باشیم.


سردار حسین دهقان طی سخنانی در همایش پیشرانه‌های دریایی، اظهار داشت: ما کمترین توسعه فناوری را در حوزه دریایی داشته‌ایم. در این حوزه استعدادهای بسیار زیادی وجود دارد، اما متأسفانه توجه خوبی به آن نشده است. در حوزه پیشرانه‌ها باید به مؤلفه‌هایی نظیر قدرت و قابلیت مانور، حرکت به سمت پلت‌فرم‌ها، اتکا به توان داخلی و عدم توقف تحقیق و پژوهش توجه کرد. باید با ترسیم مسیر راه به پیش برویم و معتقدیم در شناورهای سنگین و زیردریایی‌ها باید از انرژی هسته‌ای استفاده کنیم.
  علیرضا جلالیان/ جامعه پزشکی در دوران دفاع مقدس هم در مجموعه نیروهای مسلح به عنوان بهداری و هم در مجموعه جامعه جراحان، متخصصان پزشکی، کادر درمانی، تکنیسین‌های اتاق عمل، پرستاران و... با توجه به اینکه تجربه لازم را برای اقدامات امدادی و درمانی در ابتدای جنگ نداشت و تنها بخشی از بهداری ارتش با آموزه‌های کلاسیک در این زمینه دانش و بعضاً تجربه داشت، اما توانست به بهترین نحو در صحنه‌های رزم حضور پیدا کند و در کنار خدمات درمانی سرپایی با احداث تأسیسات درمانی صحرایی در مناطق عملیاتی در عقبه جبهه‌ها در نزدیک‌ترین نقاط به خط مقدم، اقدامات درمانی اولیه و حتی عمل‌های جراحی سنگینی را در همان بیمارستان‌های صحرایی انجام دهد. بخشی از این جامعه نیروهای رسمی نظامی بودند و بخشی هم پزشکان و جامعه پزشکی عادی کشور که همواره وسایل لازم سفر را در صندوق عقب خودرو خود داشتند، تا به محض فراخوانی بهداری جنگ به جبهه اعزام شده و اقدامات درمانی را شروع کنند. این حضور البته در عملیات‌ها پررنگ‌تر می‌شد و آخرین گروه‌هایی که برای عملیات فراخوان می‌شدند، همین نیروهای مردمی کادر پزشکی و درمانی کشور بودند که به سرعت خود را به محل مأموریت می‌رساندند. مهندسی رزمی اقدام به احداث بناها با استانداردهای لازم  می‌کرد و در زمان عملیات این نیروها در این مجموعه‌ها مستقر می‌شدند، بخشی نیز در جایگاه رابط امدادگران در گردان‌ها و بیمارستان‌های صحرایی اقدام به انتقال مجروحان و اقدات اولیه درمانی در آمبولانس‌ها و در خطوط مقدم می‌کردند؛ اما اوج فعالیت‌های این عزیزان در عملیات‌ها به ویژه با توجه به تجربیات عملیات‌های اولیه دوران دفاع مقدس در عملیات‌های سه سال آخر مثل والفجر ۸ و کربلای ۵ بود. میزان تأثیر خدمتگزاری این مجموعه سبب شد تا رژیم بعث عراق برخلاف تمام اصول بین‌الملل و کنوانسیون‌های بین‌المللی در جنگ علیه یک بیمارستان صحرایی که پر از مجروح بود، در منطقه چوئیبده جزیره آبادان در بیمارستان حضرت زهرا(س) از گازهای شیمیایی استفاده کند، اما این نیروها با وجود جو سنگین و وحشتی که از تداوم این اقدامات بود، همواره در صحنه حاضر بودند و اقدامات درمانی را با همه توان به انجام می‌رساندند. امروز بیمارستان‌های صحرایی باقی‌مانده از دوران دفاع مقدس سند خوبی برای بیان این مدعا است. امروز به مدد همین تجربیات، جمهوری اسلامی ایران یکی از مدعیان دانش پزشکی در بحران و جنگ در سطح جهان است که این توانایی را در صحنه‌هایی چون بیمارستان‌های صحرایی در مناطق محروم، حضور در خطوط مقدم جبهه‌های مقاومت، آموزش و تربیت نیروهای درمانی کشورهای جبهه مقاومت و... به صحنه عمل آورده و با وجود کمبودهای مالی توانسته در جهت یک مدیریت انقلابی منفعت‌ها را از هزینه‌ها فزونی دهد. اما نباید فراموش کرد که نقطه اوج‌گیری این موضوع همان بیمارستان‌های صحرایی دوران دفاع مقدس است که به واسطه مقاومت، امروز کشور را به چنین توانی رسانده است.
همسر شهید مدافع حرم «حاج‌علی‌محمد قربانی»
 احسان امیری/ «حاجیه‌خانم بتول چگله» همسر شهید حاج‌علی‌محمد قربانی از ۲۸ سال زندگی خود با این شهید می‌گوید:
شهید قربانی ۲۰ آبان ۱۳۴۶ در روستای بنوار ناظر از توابع شهرستان اندیمشک متولد شد. حدود ۱۰ سال در فعالیت‌های انقلابی شرکت داشت. سال ۱۳۵۸ به بسیج ملحق و سال ۱۳۶۰ در آستانه ۱۵ سالگی به جبهه اعزام شد. در عملیات بیت‌المقدس در واحد تخریب لشکر ۷ شرکت داشت و از ناحیه پای راست زخمی شد. در عملیات‌های رمضان، والفجر مقدماتی، والفجر ۸، کربلای ۴ و مأموریت‌های لشکر ۷ نیز شرکت داشت. ۱۳ فروردین سال ۱۳۶۳ لباس سبز سپاه را بر تن کرد. در همین سال در حالی که در مأموریت پدافندی منطقه چذابه بود، پدرش به رحمت خدا رفت و مسئولیت خانواده را برعهده گرفت. پس از جنگ مجدد شروع به درس خواندن کرد و موفق به اخذ مدرک دیپلم شد. دوره‌های آموزشی تخصصی و عالی سپاه را با موفقیت گذراند و ابتدا فرمانده گردان توپخانه و سپس مسئول پشتیبانی و خدمات کارکنان تیپ سوم شد. سال ۱۳۶۶ ازدواج کردیم که حاصل این ازدواج سه پسر بود؛ حسین متولد ۱۳۶۸، مجتبی متولد ۱۳۷۰ و محمد هم که متولد ۱۳۷۴ است.
با تشکیل صندوق انصارالمجاهدین در سپاه از سال ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۵ رئیس این مجموعه در دزفول شد و دو سال به عنوان مدیر نمونه استانی معرفی شد. پس از آن مدیریت شعبه مرکزی بانک انصار را در اهواز برعهده گرفت و در سال ۱۳۸۸ بازنشست شد. پس از آن در شهرداری اهواز و سازمان آب و برق خوزستان مشغول شد. سال دوم جنگ سوریه بود که برای اعزام اعلام آمادگی کرد. 
من در دلم همانند همین روزها می‌گفتم، ای کاش برود و دوباره برگردد. سرانجام مهر سال ۱۳۹۴ برای اولین بار راهی سوریه شد. شهریور همان سال با هم سفر کربلا رفتیم و در همین سفر در بین‌الحرمین از من برای رفتن رضایت گرفت. ۱۲ مهر ۱۳۹۴ اعزام شد و حدود ۵۰ روز در سوریه بود؛ ولی مدام تماس می‌گرفت. پنجم ششم آذر بود که برگشت؛ ولی در این مدت حاجی اصلاً روی زمین بند نبود و کلی تغییر کرده بود. می‌گفت: «بگذار میز و صندلی بماند برای آنهایی که دوست دارند، من هیچ علاقه‌ای به ریاست ندارم.»
ششم دی ماه بود که دو بار با من خداحافظی کرد و گفت: اگر همین الان بگویی نرو، نمی‌روم. گفتم: سپردمت به خدا و حضرت زینب(س). این بار با رفتن حاجی دلم عجیب شکست. به خانه برگشتم و یک ساعت گریه کردم.
در عملیات آزادسازی نبل و الزهرا فرمانده یگان ویژه بود. پس از این عملیات چند روزی از حاجی بی‌خبر بودیم تا اینکه تماس گرفت. خیلی خوشحال بود. آخرین تماسی که با من داشت، ظهر ۱۷ بهمن بود. گفتم: حاجی کی برمی‌گردی؟ گفت: اینجا خیلی کار داریم، ان‌شاء‌الله کارها که تمام شد و شهرها پاکسازی شد، برمی‌گردم. اما ۱۹ بهمن در اطراف شهر الزهرا، جایی به نام بلندی‌های «الطاموره» با تیر مستقیم تکفیری‌ها به شهادت رسید. پیکرش نیز به همراه تجهیزاتی که با خود داشت، در همانجا مانده بود؛ اما تکفیری‌ها با وجود اینکه نزدیک سنگرشان بود، متوجه وجود پیکر وی نشده بودند. چهار شبانه‌روز پیکرش در ان بلندی‌ها می‌ماند تا اینکه در روز ۲۳ بهمن نیروهای ما طی عملیاتی پیکرش را بر‌گرداندند. می‌گفتند از پیکرش بوی عطر خوش می‌آمد و فرماندهان سوری و ایرانی تعجب کرده بودند.

«وقتی مهتاب گم شد» مزیّن به تقریظ امام خامنه‌ای از جمله چهار کتابی است که در ششمین پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت در همدان رونمایی شد. این کتاب پیش از آنکه شرح زندگی علی خوش‌لفظ باشد، روایتی عینی از یک واقعه تاریخی است که موجب شد سرنوشت خیل زیادی از مردمان ایران تغییر کند. علی خوش‌لفظ که نامش را به دلیل نزدیکی تولدش با ولی‌عهد پهلوی، جمشید گذاشته‌اند، سال‌ها بعد در نوجوانی، همزمان با وقوع انقلاب اسلامی خود نیز دچار تحول و دگرگونی در اهداف و آرمان‌ها می‌شود. همین انقلاب درونی باعث می‌شود که او در اولین اعزام به جبهه نام خود را به علی خوش‌لفظ تغییر دهد و سرانجام زندگی‌اش هم تغییر کند. علی پانزده ساله در عنفوان جوانی با اصرار فراوان خود به جبهه اعزام می‌شود و آنجاست که درمی‌یابد شهادت ارمغانی است که با ترک خود به دست می‌آید؛ اما گویی قرار است علی خوش‌لفظ با تنی مجروح و خسته زنده بماند، تا سال‌ها بعد ماجرای وصل برادرش و حدود هشتصد نفر از دوستانش را برای ما روایت کند. کتاب «وقتی مهتاب گم شد» را می‌توان در همان سه شرطی که راوی پیش از انتشار کتاب برای نویسنده گذاشت، خلاصه کرد؛ جایی در مقدمه که نویسنده در وصف علی خوش‌لفظ می‌نویسد: «در قید و بند لفظ و تکلف گفتار و آرایه‌های کلامی نیست و به شدت دور از بزرگ‌نمایی و ریب و ریا و صادق در روایت و دقیق در نقل حوادث. لذا با صاحب این قلم، چند شرط را برای بازنویسی و نگارش خاطراتش گذاشته است. اول اینکه قول بدهم اگر برای خدا نیست، ننویسم. دوم اینکه برای تأیید مطالب، به ویژه فراز و نشیب‌ها در عملیات‌ها یا چند و چون گشت و شناسایی‌ها مطالب را از چند همرزم دیگر بپرسم و اگر تأیید کردند، بنویسم و سوم اینکه به روایت او چیزی نیفزایم که شائبه تخیل پیدا نکند.» حمید حسام، نویسنده‌ کتاب که خود از ایثارگران و رزمندگان استان همدان است، به زیبایی توانسته خاطرات و لحظه‌های ناب زندگی پرفراز و نشیب علی خوش‌لفظ را با قلمی شیوا و روان و در عین حال با صداقت به نگارش درآورد.
با شروع جنگ تحمیلی از سوی رژیم بعث عراق به سرکردگی جنایتکاران تاریخ، برادر شهیدم محمدقلی کاظمی و برادر دیگرم نصرالله کاظمی در جبهه بودند. بعد از شهادت برادر بزرگم روحیه نعمت‌الله نیز کاملاً تغییر کرد و مرتب از ما می‌خواست که به او اجازه دهیم به جبهه برود. به همراه دوستانش بر مزار برادرم رفته و سوگند یاد کرده بود که راهت را ادامه می‌دهم و نمی‌گذارم اسلحه‌ات به زمین بیفتد.
وقتی ما ناراحت می‌شدیم می‌گفت، شما باید مثل زینب(س) صبور باشید و پیام‌رسان خون شهیدان. توصیه می‌کرد، در میان مردم گریه و زاری نکنید؛ چرا که دشمنان خوشحال می‌شوند.
هر سال تعطیلات را در جبهه‌های مختلف می‌گذراند. در سال ۱۳۶۰ چندین بار به جبهه‌های جنوب رفت. در سال ۱۳۶۱ راهی جبهه غرب شد. در عملیاتی ترکش به سینه و پاهایش اصابت کرده بود، بدون خبر مدتی در بیمارستان بستری بود، پس از بهبود به خانه آمد. از نظر جسمی خیلی ضعیف شده بود، پرسیدیم که چرا این بار این‌قدر ضعیف شده‌ای؟ تو زخمی هستی؟ لبخندی زد و گفت: چیزی نیست، خوب شده‌ام.
به نقل از خواهر شهید نعمت‌الله کاظمی 
شهید «نعمت‌الله کاظمی» سال ۱۳۴۳ در شهرستان نورآباد متولد شد. تحصیلات مقاطع راهنمایی و دبیرستان را با موفقیت و کسب رتبه ممتاز به پایان رساند و با شرکت در کنکور سراسری در رشته پزشکی دانشگاه اصفهان پذیرفته شد. با وجود پذیرش در رشته پزشکی دانشگاه اصفهان، ماندن در جبهه را به تحصیل در دانشگاه ترجیح داد و پس از چند سال حضور در جبهه‌های نبرد حق علیه باطل در شهریورماه ۱۳۶۲ بر اثر انفجار مین در جاده پاوه به فیض عظیم شهادت نائل آمد.

۰۹۰۱۰۰۰۹۳۰۴/ مسئولان کاری کنند که اقساط وام‌های ما در اسفند ماه از فيش حقوقي کم نشوند.
۰۹۱۰۰۰۰۴۲۳۶/ چرا دولت معوقه ارديبهشت نيروهاي سپاه را نمي‌دهد؟
۰۹۱۱۰۰۰۳۱۱۵/ چرا ادامه تحصيل در نيروي دريایي ممنوع شده است؟ 
۰۹۱۱۰۰۰۲۹۸۴/ براي فروش سهام ثامن به کجا مراجعه کنيم؟
۰۹۱۲۰۰۰۴۳۴۷/ چرا رستوران‌هاي يکسان‌سازي از مشتريان حق سرويس مي‌گيرند؟
۰۹۱۳۰۰۰۱۴۵۸/ سند راهبردي رزمندگان را دولت تصويب کرد، چرا اجرا نمي‌شود؟
۰۹۱۴۰۰۰۳۸۸۹/ خداوند متعال فرزند سه قلو به بنده عنایت فرموده ولى مسئولان سپاه در نیروی هوایی حمایتى نمی‌كنند. در ضمن قانونی در سپاه برای حمایت از خانواده‌های با فرزندان دو قلو یا سه قلو و یا بیشتر وجود ندارد.
۰۹۱۴۰۰۰۹۶۸۲/ لطفاً نیروهای سی ساله را تمدید نکنید تا ساختار سازمانی و ترفیعات به مشکل بر نخورد.  
۰۹۱۵۰۰۰۴۵۸۴/ اعتراض شديد بازنشستگان سپاه سبزوار را از قطع سهميه صبح صادق اعلام مي‌داريم. 
۰۹۱۵۰۰۰۳۸۹۵/ چرا بيمه براي صدور دفترچه خدمات درماني مبلغ ۷۵۰۰۰ ريال را از فيش کسر مي‌کند، مگر صدور يک دفترچه چقدر هزينه دارد؟
۰۹۱۶۰۰۰۹۳۴۵/ پاسدار 15 سال خدمت هستم، به دلیل مريضي همسرم نیاز به مساعدت مالی دارم.
صبح صادق: بنابر اعلام بنیاد تعاون سپاه شما باید به صندوق شفا استان خود مراجعه کنید.
۰۹۱۶۰۰۰۳۷۲۰/ مدارک کارشناسي شبانه دانشگاه امام حسين(ع) که داخلي است چه موقع به مدارک وزارت علومي تبدیل مي‌شود؟ 
۰۹۱۸۰۰۰۸۱۵۰/ چرا روحانيون در سپاه سهميه لباس ندارند؟
۰۹۱۸۰۰۰۹۸۲۷/ چرا حق مکمل درمان از فيش کسر مي‌شود، ولي هنگام بیماری چیزی شامل نمي‌شود؟
۰۹۳۳۰۰۰۷۲۷۳/ به سردار دهشيري بفرماييد بازنشستگان نمايندگي فقط تهراني‌ها نيستند، ما شهرستاني‌ها فراموش شده‌ايم و از خدماتي ‌که ياد مي‌کنند اطلاع نداريم.
صبح صادق: سردار دهشیری مدیر کانون بازنشستگان ستاد نمایندگی ولی‌فقیه در سپاه است و تنها نیروهای زیرمجموعه نمایندگی ولی‌فقیه در تهران و تعدادی هم از مجموعه‌های نمایندگی مستقر در قم تحت پوشش این کانون است. بقیه بازنشستگان زیرمجموعه کانون استان خود هستند.
۰۹۳۵۰۰۰۰۳۲۴/ به عزيزي که گفتن گلايه رو منعکس نکنید، عرض مي‌کنم پس کجا و به چه کسي بگوييم. صبح صادق تنها ملجأ و مأمن درد دل ماست. آيا گفتن حقيقت و رفع مشکلات از رسالت پاسداري به دور است؟/ زارعي مريوان 
۰۹۹۰۰۰۰۱۲۸۲/ پروژه شهيد خرازي هر سال قيمت ساخت را زياد مي‌کنند تا جايي که ديگر چيزي از حقوق نمي‌ماند، لطفاً مسئولان پيگيري کنند.
* پاسخ مسئولان: مدیرعامل مؤسسه بیمه و درمان بنیاد تعاون سپاه در پاسخ به برخی مسائل مطرح شده در ستون تریبون طی نامه‌ای دو مطلب را متذکر شد: اول آنکه کمک‌هزینه بیماران صعب‌العلاج منتهی به سه ماه آخر سال جاری پرداخت شده است و دوم اینکه در رابطه با هزینه بیماران نابارور، در خدمات پیش‌بینی شده بیمه مکمل درمان ساخد، نازایی جزو بیماری‌های تحت پوشش است و صندوق شفا هم در این خصوص تا مبلغ صد میلیون ریال فرانشیز نهایی پرداخت شده را تأمین و پرداخت می‌کند.

سردار فتحیان تشریح کرد
  حسن ابراهیمی/  سردار نصرالله فتحیان با ذکر خاطره‌ای از عملیات والفجر ۸ و بیمارستان حضرت فاطمه زهرا(س) در منطقه چوئبده جزیره آبادان گفت: «در عملیات والفجر ۸ بیمارستان حضرت زهرا(س) در نزدیکی منطقه عملیاتی به منظور انجام امور درمانی مجروحان ساخته شد.»
مسئول بهداری سپاه در دوران دفاع مقدس افزود: «صدام که در عملیات والفجر ۸ دچار یک شوک بزرگ شده بود، تمام سعی خود را برای شکست آن انجام داد. با توجه به تلاش‌های بسیاری که در این بیمارستان می‌شد، رژیم بعث عراق ابتدا با هدف قرار دادن سیستم انرژی این بیمارستان می‌خواست کارهای امدادی را در این مجموعه متوقف کند؛ از این رو با توجه به شناسایی‌هایی که انجام داده بود، یک راکت به مرکز تأمین انرژی بیمارستان که چند ژنراتور بود، شلیک کرد. پس از این ماجرا برق بیمارستان قطع شد؛ اما با وجود سختی شرایط، همه نیروهای درمانی بیمارستان و سایر افراد با فانوس و چراغ قوه راهروها و مسیرها را روشن کردند و پزشکان و پرستاران هم هر یک با چراغ قوه و روشنایی بالای سر بیماران حضور داشتند و کارهای خود را انجام می‌دادند، تا اینکه دوباره برق بیمارستان تأمین و وصل شد.» 
وی ادامه داد: «در مرتبه بعدی آنها با یک راکت بسیار بزرگ محل ورودی اورژانس بیمارستان را هدف قرار دادند و یک گودال به عمق ۱۲ متر در این محل ایجاد شد؛ اما کار درمانی یک دقیقه هم متوقف نماند و چهار ساعت طول کشید تا نیروهای مهندسی رزمی این گودال را پر کنند و زمین را برای رفت‌وآمد خودروهای امدادی و افراد مهیا کنند.»
معاون سابق بهداشت و درمان ستاد کل نیروهای مسلح افزود: «این مقاومت‌ها تا جایی پیش رفت که این رژیم ساقط شده بعث در آن زمان خلاف تمامی کنوانسیون‌های بین‌المللی و مقررات جنگی اقدام به بمباران شیمیایی این بیمارستان کرد؛ از این رو بیمارستان به سرعت تخلیه شد و بسیاری از عوامل درمانی و بیماران همانجا شیمیایی و چند نفر هم شهید شدند؛ اما با توجه به اینکه باید فضای روانی شکسته می‌شد و این بیمارستان با توجه به نیاز سپاه برای ادامه عملیات تصرف فاو باید سر پا می‌ماند، عوامل خنثی‌سازی ظرف ۴۸ ساعت تمام بیمارستان و تجهیزات را رفع آلودگی کردند و بیمارستان دوباره آماده کار شد؛ اما گروه‌های پزشکی به دلیل شرایط روانی نمی‌آمدند. همانجا با یک گروه از پزشکانی که از اصفهان آماده بودند، صحبت کردیم و آنها خط‌شکن شدند و در بیمارستان مستقر شدند. پس از آنها خبرنگاران را به بیمارستان بردیم تا ببینند که پس از آن فاجعه، این بیمارستان هنوز سر پا است و گروه‌های پزشکی بعدی هم آمدند.»
وی در انتها یادآور شد: «سخت‌ترین فعالیت‌های درمانی در حوزه امداد و درمان در جنگ بود که جامعه پزشکی در آن دوران با تمام توان به صحنه آمد و حماسه‌هایی آفرید که امروز می‌توان مدعی بود جان بسیاری از رزمندگان دوران دفاع مقدس با فداکاری‌های جامعه پزشکی حفظ شد.»

می‌گفت بابام توی پادگان مسئول خرید بود. تابستون‌ها که مدرسه نداشتم بعضی وقت‌ها باهاش می‌رفتم محل کارش. اکثراً بازار بود تا برای پادگان خرید کنه. یه بار که با هم رفتیم بازار برای خرید چند قلم جنس برای پادگان، از یکی از بازاری‌ها حدود ۲۰۰ ساک ورزشی خرید کرد و جالب اینکه چونه زد که کمتر حساب کن.
 اون مغازه‌دار هم یک ساک ورزشی به من داد  و گفت: اینم تخفیف خرید شما. من هم گرفتم. اما وقتی سوار ماشین شدیم، بابام گفت: اون ساک رو بذار قاطی مابقی ساک‌ها برای ما نیست، برای بیت‌الماله.