حسین عبداللهیفر/ هنوز خبر اعلام نامزدی حجتالاسلام والمسلمین ابراهیم رئیسی به طور رسمی اعلام نشده بود که موج تخریبها علیه وی آغاز شد. یکی، سوابق وی در قوه قضائیه به ویژه کم سن بودنش در پستهای قضایی را بهانه قرار داده و عدهای ارتباط سببیاش با بیت آیتالله علمالهدی را سوژه کردند.
نکته عجیب در لابهلای امواج تخریبی فوق، تلاش کسانی بود که برای منصرف کردن وی، موضوع ظرفیت ایشان برای رهبری آینده نظام را مطرح کرده و ورود به عرصه انتخابات آینده را مغایر با این احتمال معرفی کردند.
سؤال مهمی که در این رابطه مطرح میشود چرایی این هجمه پرحجم و هویت تخریبگران است. در پاسخ به این پرسش میتوان به مؤلفههای زیر اشاره کرد:
اولین گروهی که دست به این حرکت تخریبی زدند رقبای انتخاباتی وی هستند. کسانی که نامزد خود را بیرقیب دانسته و اینک با ورود رئیسی دچار شوک شدهاند. این عده به دلیل بر هم خوردن برنامههای خود عصبانی و شتابزده دست به حرکات تخریبی زدهاند. اولین تلاش آنها این است که شاید با این اقدامات وی را از ادامه مسیر رقابتها منصرف
کنند.
گروه دوم کسانی هستند که همه امیدشان به اختلافات جبهه اصولگرایان بوده و روی آن حساب کرده بودند. اکنون مشاهده میکنند که آنها با یک سازوکار جدید متحد شده و یک گزینه در بین آنها وجود دارد که همه اضلاع اصولگرایی بر سر آن متفقند. وحدت نیروهای انقلاب و گرایش به یک نامزد میتواند رؤیای تداوم آسان قدرت را برای کسانی که به فکر نامزدتراشی برای نامزد اصلی خود بودند را به کابوس تبدیل
کند.
گروه سوم به افرادی مربوط میشود که از نظر آنها انتخابات 96 بدون حضورشان کمرنگ و سرد برگزار شده و نتیجه آن نیز ادامه دولت فعلی برآورد میشد، اما اینک با آمدن آقای رئیسی یقین کردهاند که انتخابات به شدت رقابتی و با حضور حداکثری مردم برگزار شده و نتیجه آن نیز احتمالاً مطابق با تصور آنها نخواهد بود.
هدف این گروه وارد کردن یک نامزد سوم به عرصه رقابت میباشد تا آرای هواداران نیروهای انقلاب را دچار ریزش نموده و آنها را از دستیابی به موفقیت باز دارد، چراکه پیروزی جریانی غیر از روحانی به مفهوم تغییرات کلی در ساختار رقابتهای سنتی بوده و این اتفاق میتواند پایان مسیری باشد که این گروه میخواست با ژست فراجناحی جای آن را پر
کند.
چهارمین گروه به عدهای منحصر میشود که تصور میکردند حمایت آنها از رئیسجمهور فعلی، ادامه دولت فعلی را قطعی دانسته و حتی سهم خود در دولت دوازدهم را تضمین شده میدانستند. دورنمای این گروه بازگشت به قدرت در دولت سیزدهم به عنوان پاداش همراهی آنها در دولتهای یازدهم و دوازدهم میباشد. اما اکنون با ورود چهرههای جدید و امکان وحدت در طرف مقابل، خود را در جاده یکطرفهای میبینند که نه میتوانند دست از حمایت روحانی بردارند و نه به پیروزی حتمی وی دل خوش
کنند.
یک گروه دیگر نیز که به تخریب حجتالاسلام والمسلمین رئیسی کمر بستهاند کسانی هستند که همسو با دوستان خود در آن سوی مرزها، برای تغییر رفتار و به تدریج تغییر ساختار جمهوری اسلامی ایران برنامهریزی کرده بودند و از نظر خودشان برای همیشه از خطر حاکمیت تفکر انقلابی راحت شده بودند، ولی اکنون از بازگشت انقلابیون به صحنه به شدت بیمناکند و از اینکه دولتی انقلابی و کارآمد شکل بگیرد به هراس
افتادهاند.