مصطفی ملکیان ادعا کرده که شاعرانی چون سعدی و خیام به قیمت عدول از تعالیم پیامبر(ص) شاعر شدند! استدلال وی برای اثبات مخالفت اسلام و پیامبر(ص) با شعر دو آیه 224 و 225 سوره شعراست که شاعران را پیرو گمراهان برشمرده و نیز آیه 69 سوره یاسین که در آن ساحت پیامبر(ص) از شعر مبرّا دانسته شده است. این در حالی است که اسلام و قرآن مخالف مطلق شعر نیستند این شاعران با آن همه ابراز اراد‌ت‌های عاشقانه به ساحت رسول اکرم(ص) قصد کمترین تخطّی و عدولی نداشته‌اند.
به بهانه طنزِ تلخ نام‌نویسی‌های انتخابات ریاست‌جمهوری
 امیرحسین زین‌الدینی/  نام‌نویسی هزار و 636 نفر برای انتخابات ریاست‌جمهوری، بازتاب‌های زیادی هم در داخل کشور و هم در خارج از مرزها داشته است.
در روزهایی که همه منتظر حضور چهره‌های سیاسی برای نام‌نویسی بزرگ‌ترین انتخابات کشور بودند، حضور مردم عادی بیشتر از همه جلب توجه می‌کرد تا جایی که صدای بعضی از مسئولان، از جمله رؤسای قوای مقننه، قضائیه و دبیر شورای نگهبان هم درآمد.
البته دامنه انتقادات به فضای سیاسی کشور محدود نشد و شخصیت‌های مختلفی در فضای مجازی از این موضوع ابراز ناراحتی کرده و خواستار اصلاح قانون برای جلوگیری از پدید آمدن این وضع شدند.
در اینکه پست ریاست‌جمهوری حائز شرایط و قابلیت‌های زیادی است، هیچ شکی وجود ندارد؛ اما پرسشی که در این بین ایجاد می‌شود، این است که مردم عادی با وجود آگاهی از این شرایط و علم به اینکه صلاحیت نشستن بر کرسی مهم ریاست‌جمهوری را ندارند، چرا دست به نام‌نویسی در انتخابات می‌زنند. کارگر میبدی به عنوان اولین شخصی که برای انتخابات نام‌نویسی کرد، ادعای نبوت می‌کرد و مدعی بود می‌خواهد کشور را نجات دهد، حضور برادران دو قلو در عرصه انتخابات، نام‌نویسی جوانی که برای پیدا کردن شغل می‌خواهد رئیس‌جمهور بشود، زن خانه‌داری که ادعای نوشتن متن مذاکرات هسته‌ای را داشت، لیدر تیم پرطرفدار تبریزی، مشت نمونه خروار خنده‌دار و البته نگران‌کننده‌ای از حضور مردم عادی برای نام‌نویسی در انتخابات ریاست‌جمهوری است. برای این پرسش باید سراغ دلایلی فارغ از مباحث مطرح شده در فضای عمومی کشور رفت. ریخت‌شناسی این افراد می‌تواند کمک شگرفی به چرایی کنشگری برای جلب توجه در مقابل لنز دوربین رسانه‌ها باشد. انسان موجودی ذاتاً توجه‌طلب است. توجه‌طلبی به این معنا که رفتار من در صورت واکنش‌های دیگران معنا پیدا می‌کند. البته هر نوع توجه‌طلبی مذموم و مطرود نیست و دایره این توجه‌طلبی فقط محدود به زندگی در اجتماع نیست؛ زیرا در مقام بندگی در زیستی خدامحورانه، بنده با تضرع و عجز و لابه به درگاه خداوند متعال نیز دنبال توجه ذات احدیت به خود است. از این رو، بندگی و سایر شئون رابطه خالق و مخلوقی را هم می‌توان در ذیل این توجه‌طلبی مخلوق از خالق تفهیم و تحلیل کرد. حال به این مدخل که توجه‌طلبی ذات بشریت در همه اعصار بوده است، می‌توان از دریچه‌ای تازه‌تر به رفتار این جماعت نگاه کرد. 
هر کس به قدر استعداد و کفایت و امتیازات خود می‌تواند متر و میزان توجه به خود را مشخص کند. توجه‌طلبی یک استاد دانشگاه با یک ورزشکار مطلقاً شبیه به هم نیست؛ زیرا از استعداد و قابلیت‌های متفاوتی برخوردارند؛ اما برای کسی که به قدر کفایت حائز کسب توجه و نگاه دیگران به خود چه در زندگی شخصی و چه در زندگی اجتماعی نیست، صحنه نام‌نویسی برای انتخابات ریاست‌جمهوری می‌تواند بهترین فرصت برای ارضای توجه‌طلبی و دیده شدن این افراد فاقد امتیاز در سطح اجتماع باشد. جایی که دوربین رسانه‌های داخلی و خارجی از صبح تا ساعت 18 که پایان کار نام‌نویسی است، روشن و مشغول به سوژه‌یابی و تهیه خوراک است؛ چه جایی بهتر از آن برای خودنمایی از طریق توجه درمانی؛ اما این یک سوی سکه است و روی دیگر آن به رسانه‌ها و کارکرد و شأنیت آن تعلق دارد. رسانه که شأنی بالاتر از آگاهی‌بخشی در جهت بهبود وضعیت مردم ندارد و در ظاهر باید صدای مردم باشد، متأسفانه عمدتاً آلت‌ دست و سخنگوی سیاسیون شده‌اند که برای تصاحب قدرت از هیچ اقدامی فروگذار نیستند. در این شرایط وقتی وظیفه اصلی رسانه از روشنگری و آگاهی‌بخشی به مردم به نمایندگی حزب و سیاستمداران کاسته شود، چه جای تعجب که برای بالا رفتن تعداد بازدیدکننده در این شوره‌زار تخصص و تعهد دست به زرد کردن رسانه بزنند و با پوشش این پلشتی‌ها سطح رسانه را تا اندازه‌ای مبتذل کنند که صدای مردم و مسئولان از هر طیفی بلند شود. اگر توجه‌طلبی مذموم عده‌ای که برای ریاست‌جمهوری نام‌نویسی کردند، علاج و چاره ندارد که آن هم دارد، عاری شدن رسانه از این مهملات قطعاً چاره دارد و آن هم فقط و فقط به تخصصی شدن کار رسانه و قطع شدن پای قدرت‌طلبان از ساحت مقدس آن است.

ابتکارات تربیتی ـ ۳
   پوریا بگری/ با توجه به نفوذ شبکه‌های ماهواره‌ای در منازل و ایجاد شبهه‌افکنی در میان خانواده‌ها طرح خانه‌های صالحین به منظور حضور مربی صالحین در منزل متربیان صورت می‌پذیرد. در این طرح تلاش شده است که با کمک مربی صالحین علاوه بر ارتباط مستقیم با والدین زمینه جذب آنها به حلقه تربیتی والدین را نیز فراهم سازد؛ چرا که حلقه والدین یک محور مهم برای تحقق اهداف تربیتی صالحین است. باید این مسئله را در نظر داشت که در کنار والدین می‌توان  به این فعالیت‌ها سرعت بخشید.
تشریح طرح
طرح خانه‌های صالحین از ایده‌های صالحین خوزستان است که اجرا شده است. در این طرح مربی صالحین با حضور در منزل متربیان ضمن پاسداشت از فعالیت‌های متربی و ارائه گزارشی از حضور وی در فعالیت‌هایش در مسجد و حلقه تربیتی صالحین محضر والدین، زمینه جذب آنها(پدر و مادر) را به حلقه والدین در مسجد نیز فراهم می‌کند. در این طرح همچنین تلاش شد با توجه به نفوذ شبکه‌های ماهواره‌ای در منازل و ایجاد شبهه‌افکنی مربی صالحین با این حضور پاسخگوی شبهات احتمالی از شبکه‌های ماهواره‌ای نیز باشد. طرح خانه‌های صالحین با محوریت جذب والدین به حلقه و ارتقای بینش و سطح آگاهی خانواده متربیان صورت گرفته است و افزون بر اینکه به ترغیب متربی به حضور پررنگ‌تر در فعالیت‌ها و حمایت‌های خانواده‌ها انجامید، سبب گره‌گشایی از مشکلات اقتصادی برخی از خانوده‌های مستضعف نیز شد.
اهداف طرح
مهم‌ترین اهداف این طرح به قرار زیر است:
ـ جذب والدین متربیان به حلقه صالحین ویژه والدین؛ جاذبه‌های ارتباطی پایگاه بسیج با والدین باید به حدی زیاد باشد که والدین بسیجیان آنها را پناهگاه و یاور معنوی فرزند خود بدانند و از اینکه فرزندشان در بسیج فعالیت می‌کند، سرافراز باشند.
ـ رفع شبهات احتمالی از شبکه‌های ماهواره‌ای؛ دشمن برای محو شدن روحیه انقلابی با به وجود آوردن هزاران شبکه ماهواره‌ای و بازی‌های رایانه‌ای سعی در تغییر باور‌های خانواده‌های ایرانی دارد. شکل‌گیری تفکر بسیجی در خانواده‌ها می‌تواند جلوی این آسیب‌ها را بگیرد.
ـ همگرایی معنوی بین بسیج و خانواده؛ این همکاری می‌تواند نوعی همگرایی و همبستگی اجتماعی میان دو مرجع فکری فرد بسیجی فراهم آورد؛ در این شرایط متربی احساس دوگانگی شخصیتی نمی‌کند و سریع‌تر به اهداف معنوی خود دست می‌یابد.
برخی دیگر از این اهداف عبارتند از:
ـ ارتباط نزدیک مربی با خانواده‌های متربیان؛
ـ ارائه گزارش فعالیت‌های متربی محضر پدر و مادر برای همکاری در این کار تربیتی؛
ـ ارتقای سطح بینش و آگاهی والدین نسبت به مسائل مهم جامعه؛
ـ تبیین اهداف شجره طیبه صالحین و کار تربیتی به خانواده‌ها؛
ـ پیاده‌سازی سبک زندگی اسلامی برای خانواده‌ها(یکی از مطالبات رهبر معظم انقلاب)؛
ـ خانواده مسجدی؛
ـ تعامل خانواده‌ها با بسیج در اجرای حلقه‌های تربیتی صالحین.
مربیان صالحین عمدتاً از ائمه جماعت مساجد یا فرماندهان پایگاه مقاومت بسیج بوده که با هدف تربیت قشر نوجوان و جوان فعالیت‌ می‌کنند.
در این گونه اقدام خودجوش مربی ابتدا با شناسایی منازل متربیان و هماهنگی قبلی با خانواده و متربی در منزل حضور می‌یابد.
گاهی این حضور با مناسبت تولد متربی نیز مقارن می‌شود که دارای بازخوردهای خوبی است.
در این دیدارها عمده مطالب مطروحه نقش کار تربیت‌‌ـ جنگ نرم‌ـ سبک زندگی اسلامی و مسجدمحوری می‌باشد.

 ابوذر احمدی/ اواخر سال 2016 میلادی چکیده سند برآورد استراتژیک سالیانه ارتش رژیم اشغالگر قدس در رسانه‌های خبری منتشر شد که در آن خطر محور مقاومت (ایران، حزب‌الله و سوریه) از تهدیدهای گروه تروریستی «داعش» برای رژیم صهیونیستی بسیار مهم‌تر و چالشی‌تر ارزیابی شده بود. البته نمود عملی این راهبرد ارتش صهیونیستی را می‌توان در تجاوزات متعدد هوایی رژیم جعلی صهیونیستی به خاک سوریه و حمایت علنی از گروه‌های تکفیری به خوبی مشاهده کرد. جالب توجه آنجاست که سران جانی صهیونیستی با وجودی که در مواضع رسمی و حتی اسناد به ظاهر محرمانه خود همواره بر مداخله نکردن این رژیم در جنگ سوریه تأکید داشته‌اند، اما در سطوح مختلف سیاسی، نظامی و اطلاعاتی در بحران سوریه دخالت کرده‌اند. چنانچه «ایهود باراک» وزیر اسبق جنگ رژیم غاصب صهیونیستی در مصاحبه با روزنامه «یدیعوت آحارونوت» می‌گوید: «اسرائیل باید در جنگ کنونی سوریه دخالت کند. البته مداخله اسرائیل در جنگ سوریه باید محافظه‌کارانه باشد.»
اینکه چرا در شرایط کنونی «محور مقاومت» تهدید اصلی رژیم اشغالگر قدس قلمداد می‌شود، مسئله مهمی است که باید از زوایای مختلفی بررسی و تحلیل شود. برای پاسخ به این چرایی، بازخوانی برخی از نکات کتاب «برآورد استراتژیک اسرائیل 2017 ـ ‌2016» که مرکز مطالعات امنیت ملی اسرائیل در دسامبر 2016 آن را منتشر کرده است، ضرورت می‌یابد. نویسندگان این کتاب که از نیروهای اطلاعاتی و نظامی رژیم غاصب صهیونیستی هستند، با تأکید بر این نکته که تهدید نظامی ارتش‌های کشورهای عربی همسایه این رژیم به دلیل صلح میان اسرائیل، مصر و اردن از بین رفته است. با این حال، خطر محور مقاومت به رهبری ایران و همکاری حزب‌الله و دولت بشار اسد هنوز از بین نرفته است. در کتاب راهبردی فوق، حزب‌الله به دلیل افزایش توانمندی‌های موشکی‌اش و همچنین هم‌مرزی با اراضی اشغالی مهم‌ترین تهدید اسرائیل به شمار می‌رود و جمهوری اسلامی ایران به دلیل موقعیت برتر منطقه‌ای و نیز حمایت از حزب‌الله و گروه‌های مقاومت منطقه در لایه بعدی تهدیدات امنیت ملی رژیم صهیونیستی قرار می‌گیرد و دولت «بشار اسد» به منزله خط ارتباطی محور مقاومت در لایه سوم تهدیدات جای می‌گیرد. بر این اساس، تقویت محور مقاومت به رهبری ایران که از طریق بشار اسد به حزب‌الله متصل است، بزرگ‌ترین تهدید واقعی برای امنیت رژیم غاصب صهیونیستی ارزیابی می‌شود.
اما آنچه در بررسی محورهای این کتاب حائز اهمیت بود، اینکه گروه‌های تکفیری جزء اولویت‌های امنیتی رژیم صهیونیستی قرار ندارد؛ البته این امر، حمایت صهیونیست‌ها از گروه‌های تکفیری و نقش آنها در درگیری‌های منطقه را بهتر برملا خواهد کرد. حال در شرایطی که محور مقاومت از سوی مقامات جانی صهیونیستی مهم‌ترین تهدید پیش روی آنها در نظر گرفته می‌شود، جا دارد تا چند نکته مهم مورد توجه قرار گیرد؛
نخست، رژیم صهیونیستی با عملیاتی کردن پروژه گروه‌های تکفیری در منطقه تلاش کرده است حریم امنیتی خود را وسعت داده و به نوعی با استفاده از بستر به وجود آمده ظرفیت‌های سیاسی، اقتصادی و نظامی خود را تا حد بسیار زیادی افزایش دهد.
دوم، رژیم غاصب صهیونیستی با فرافکنی علیه محور مقاومت، در تلاش است ضمن خارج کردن خود از اولویت اصلی امنیت منطقه، یک ائتلاف منطقه‌ای با محوریت رژیم صهیونیستی را علیه ایران و سایر محورهای مقاومت ایجاد کند.
نکته پایانی اینکه، اگرچه مقامات صهیونیستی توانسته‌اند با شعله‌ور کردن جنگ مذهبی در منطقه و درگیر کردن محور مقاومت به نوعی برای خود امنیت‌افزایی کنند، اما تاریخ تحولات سیاسی رژیم اشغالگر قدس نشان داده است مادامی که صهیونیست‌ها در اراضی اشغالی دچار چالش امنیتی شوند، از اقدامات آشوبگرانه خود در منطقه کاسته‌اند؛ از این رو اجرای راهبرد «از نهر تا بحر» رهبر حکیم انقلاب و تسلیح کرانه باختری به منزله تنها راه مقابله با رژیم غاصب صهیونیستی ضرورت دوچندانی می‌یابد.

یک تولیدکننده دزفولی
 اکبر کریمی/  مردم ایران طلای بسیاری در خانه دارند؛ این در حالی است که همین طلاها می‌تواند پشتوانه خوبی برای ایجاد اشتغال و تولید در کشور باشد. برخی از مردم به خرید و انباشت طلا روی می‌آورند و نمی‌دانند با سرمایه‌ای که دارند و روز به روز از ارزش آن کاسته می‌شود، چگونه کار کنند، اما همسر جمال قویتی از طلاهای خودش دست شست تا زندگی‌اش را زنده کند. اثرات شگفت‌انگیز این طلاها اشتغال‌آفرینی برای تعدادی از مردم شهرستان محل زندگی آنها شد.
جمال قویتی ساکن دزفول با فروش طلاهای همسرش کار تولید عرقیات گیاهی را شروع کرد و در حال حاضر سالیانه یک میلیون لیتر عرقیات تولید می‌کند و برای هشت نفر اشتغال ایجاد کرده است.
 او می‌گوید: «به مرور سود خوبی حاصل شد و کار را گسترش دادم. با استفاده از وام خوداشتغالی بسیج سازندگی ابتدا یک واحد 300 متری برای کارگاه اجاره و دو نفر را استخدام کردم.
امروز مساحت کارگاهم به 1000 متر مربع رسیده است، اما باز هم با کمبود فضا مواجهم. هشت کارگر را هم در استخدام دارم و 10 دستگاه بزرگ عرق‌گیری در اختیار دارم. در حال حاضر 90 نوع عرقیات گیاهی را به میزان 1 میلیون لیتر در سال تولید می‌کنم و از روند پیشرفت و سوددهی کار بسیار راضی هستم. در سال گذشته فقط 500 تن نعناع از کشاورزان خریدم و عرق آن را تولید کردم.»
عرقیات یکی از پرطرفدارترین شکل‌های استفاده از گیاهان دارویی است. در ایران ده‌ها نوع گیاه وجود دارد که عرق‌گیری شده و به صورت طبی مورد استفاده قرار می‌گیرند.
عرقیات طبی، اسانس‌های گیاهی یا داروهای معطری هستند که به آب اضافه می‌شوند و می‌تواند گیرنده‌های عصبی بویایی را تحریک کرده و بر روند ساخته شدن هورمون‌ها، درجه حرارت و سوخت‌وساز بدن، سطح هورمون‌های عصبی و جنسی، سامانه دفاعی بدن، افکار و رفتارهای عاطفی و جسمانی تأثیر بگذارند.
این مواد معطر با تحریک مغز و ترشح انتقال‌دهنده‌های عصبی موجب پدید آمدن حالات روانی خاصی در انسان می‌شود و احساس سلامت، سرخوشی، خشنودی و خرسندی را به وجود می‌آورند. مصرف عرقیات سبب کاهش اضطراب شده و تا حدودی درد را کاهش داده و موجب تعادل عاطفی شود. از جمله عرقیات پرمصرف می‌توان به گلاب، عرق نعنا، عرق بهارنارنج و عرق بیدمشک اشاره کرد.
عرقیات گیاهی از نسبتی تنگاتنگ با طب سنتی و بومی کشورمان برخوردار است و به همین دلیل همزمان با افزایش تمایل مردم به طب سنتی، مصرف عرقیات گیاهی نیز در کشور رو به افزایش گذاشته است.
قویتی یکی از تولیدکنندگان موفق عرقیات گیاهی در کشور است. او که پیشتر راننده ماشین سنگین بوده است، با از دست دادن کامیونش به کار تولید عرقیات گیاهی روی آورده و حالا پس از سه سال تلاش یک کارگاه بزرگ تولید عرقیات گیاهی راه‌اندازی کرده و برای هشت نفر هم به صورت مستقیم اشتغال‌زایی کرده است.
او درباره نحوه آشنایی‌اش با عرصه تولید عرقیات گیاهی، می‌گوید: «تا چهار سال قبل راننده کامیون بودم، اما نتوانستم قسط‌های ماشین را پرداخت کنم و کامیون را از دست دادم. مدتی بیکار بودم و شرایط زندگی مساعدی نداشتم تا اینکه یکی از دوستان از من دعوت کرد که وارد عرصه تولید عرقیات شوم، اما هیچ سرمایه‌ای نداشتم و کار را هم بلد نبودم. او به من گفت فقط با سه میلیون تومان می‌توانم کار تولید عرقیات را شروع کنم و خودش تولید عرقیات را به من یاد خواهد داد.»
قویتی می‌افزاید: «در آن مقطع هیچ پول و سرمایه‌ای نداشتم. ناچار شدم طلاهای همسرم را بفروشم و به این وسیله سه میلیون تومان سرمایه به دست آوردم و یک دستگاه عرق‌گیری کوچک به ارزش دو میلیون تومان خریدم. کار را با تولید عرق نعناع شروع کردم. با کشاورزان منطقه صحبت و آنها را متقاعد کردم نعناع را به صورت امانی به من بفروشند تا پس از فروختن عرقیات، پول محصولات را به آنها بازگردانم.»
این تولیدکننده موفق درباره علت موفقیت خود، می‌گوید: «کار عرق‌گیری، سخت و حساس است. من بارها شکست و ضرر را تجربه کرده‌ام تا به کیفیت مطلوب رسیده‌ام. بازار عرقیات در کشور مطلوب است و مردم هم طی سال‌های اخیر به مصرف عرقیات تمایل پیدا کرده‌اند. اما مهم‌ترین عامل فروش خیلی خوب محصولات من، کیفیت بالا، خالص بودن عرقیات و نیز قیمت تمام شده پایین و منصفانه است. سال گذشته از فروش محصولات تقریباً 200 میلیون تومان سود خالص نصیبم شد.»
جمال قویتی با تقاضاهای زیادی از عراق و ترکیه برای صادرات محصولات کارگاهش رو به روست. او که سخت پیگیر ثبت نشان تجاری(برند) محصولاتش است، در مقام قیاس بین شغل قبلی و شغل فعلی‌اش، می‌گوید: «کار رانندگی ماشین‌های سنگین درآمدی پایین دارد و در عین حال خطرناک است. یک راننده همیشه از خانواده خود دور است و هر لحظه ممکن است همه چیزش را در معرض نابودی ببینید.
امروز که برای هشت نفر شغل ایجاد کرده‌ام و به هشت خانواده نان می‌رسانم، بسیار خوشحالم. در کنار خانواده‌ام هستم و درآمد مناسبی دارم، در کل شرایطم با گذشته قابل قیاس نیست و خدا را به این خاطر بسیار شاکرم.» وی در پایان گفت: «البته در کنار این کار، مشاغل زیادی را هم به صورت غیر مستقیم ایجاد کرده‌ام، مانند خرید محصولات از کشاورزان دزفولی و خوزستانی که کمک زیادی به معیشت آنها کرده است.»
برای تهیه گزارش از فعالیت‌های اقتصاد مقاومتی در استان خود با شماره تلفن 09193472981 برادر اکبر کریمی تماس بگیرید.

دانسته‌ها و بایسته‌های حقوقی ـ ‌3۵
 شهریار اقتصاد/ در ادامه آشنایی با اصطلاحات حقوق کیفری که در شماره‌های پیش اشاره شد به توضیح دیگر اصطلاحات آن به شرح زیر پرداخته خواهد شد.
تعلیق اجرای مجازات:
تعلیق اجرای مجازات جزایی از سیاست کیفری است که بر طبق آن قانونگذار به دادگاه اجازه داده تا در محکومیت‌های تعزیری یا بازدارنده، تحت شرایطی بتواند اجرای تمام یا بخشی از مجازات را بین دو تا پنج سال معلق کند.
دادگاه می‌تواند با ملاحظه وضع اجتماعی و سوابق زندگی مجرم و اوضاع و احوالی که به موجب آن او مرتکب جرم شده و همچنین نوع جرم، اجرای تمام یا بخشی از مجازات را مناسب نداند و با استفاده از نهاد تعلیق، مجرم را برای دوباره اجتماعی شدن و اصلاح و بازگشت به جامعه آماده کند.   
طبق ماده ۸۰ قانون آیین دادرسی کیفری در جرائم تعزیری درجه هفت و هشت، چنانچه شاکی وجود نداشته یا گذشت کرده باشد، در صورت فقدان سابقه محکومیت مؤثر کیفری، مقام قضایی می‌تواند پس از تفهیم اتهام با ملاحظه وضع اجتماعی و سوابق متهم و اوضاع و احوالی که موجب وقوع جرم شده است و در صورت ضرورت با اخذ التزام کتبی از متهم برای رعایت مقررات قانونی، فقط یک بار از تعقیب متهم خودداری کرده و قرار بایگانی پرونده را صادر کند. این قرار ظرف ۱۰ روز از تاریخ ابلاغ، قابل اعتراض در دادگاه کیفری مربوط است، همچنین مستنداً به ماده 81 قانون مزبور در جرائم تعزیری درجه شش، هفت و هشت که مجازات آنها قابل تعلیق است، چنانچه شاکی وجود نداشته، گذشت کرده، یا خسارت وارده جبران شده باشد، یا با موافقت بزه‌دیده، ترتیب پرداخت آن در مدت مشخص داده شود و متهم نیز سابقه محکومیت مؤثر کیفری نداشته باشد، دادستان می‌تواند پس از اخذ موافقت متهم و در صورت ضرورت با اخذ تأمین متناسب، تعقیب وی را از شش ماه تا دو سال معلق کند. 
مضافاً مستند به تبصره چهار ماده 520 آیین دادرسی کیفری محکومانی که به موجب قانون مشمول مقررات تعلیق اجرای مجازات نمی‌شوند، پس از تحمل یک‌سوم از میزان مجازات با رعایت شرایط مندرج در صدر ماده مذکور و به تشخیص دادستان می‌توانند در هر چهار ماه حداکثر پنج روز از مرخصی برخوردار شوند.
آزادی مشروط زندانیان:
اگر شخصی برای بار اول به علت ارتکاب جرم به مجازات حبس محکوم شده و نصف مدت مجازات را پشت سر گذاشته باشد، دادگاهی که حکم قطعی محکومیت را درباره او صادر کرده، می‌تواند تحت شرایطی برای باقی ایام حبس، حکم به آزادی آن شخص دهد، این شرایط عبارتند از:
۱ـ در مدت اجرای مجازات حبس در زندان از خود حسن اخلاق نشان بدهد.
۲ـ شرایط و اوضاع و احوال نشان دهد که وی دیگر مرتکب جرم نخواهد شد.
۳ـ زندانی تا حد امکان و در حد توانایی مالی‌اش ضرر و زیان مدعی خصوصی را بپردازد، یا متعهد به پرداخت آن شود و اگر علاوه بر حبس به جزای نقدی هم محکوم شده باشد آن را بپردازد، یا با موافقت دادستان ترتیب پرداخت آن را فراهم کند.
۴ـ شرایط ذکر شده در بندهای اول و دوم را رئیس زندان و قاضی ناظر زندان یا دادستان باید تأیید کنند و شرط مذکور در بند سوم می‌باید به تأیید قاضی مجری حکم برسد. صدور حکم آزادی مشروط، موکول به پیشنهاد سازمان زندان‌ها و تأیید دادستان یا دادیار ناظر زندان است.