نباید بیدار بشوند آنهایی که توجه به معنویات ندارند و به این غیب ایمان نیاورده‌اند؟ نباید بیدار بشوند؟ کی این هلیکوپترهای آقای کارتر را که می‌خواستند به ایران بیایند ساقط کرد؟ ما ساقط کردیم؟ شن‌ها ساقط کردند، شن‌ها مأمور خدا بودند، باد مأمور خداست، قوم عاد را باد از بین برد. این باد مأمور خداست، این شن‌ها همه مأمورند. (صحیفه امام خمینی(ره)، ج ۱۲، ص ۳۸۰)
 محمد رضایی/  اولين دوره شوراهاي اسلامي شهر و روستا در 9 ارديبهشت ماه سال 1378 آغاز به کار کرد. با اينکه در اوايل پيروزي انقلاب اسلامي شور و شوق فراواني براي به اجرا درآوردن اصل شوراهاي اسلامي شهر و روستا وجود داشت، اما حوادث و درگيری‌هاي سياسي سال‌هاي 57 تا 60 مانع از فراهم آمدن زمينه براي شكل‌گيري شوراها شد و از سال 60 به بعد نيز امکان تحقق اين وعده به دليل جنگ تحميلي و بی‌ارادگی مسئولان براي اجرايي كردن آن، ميسر نشد، تا اينکه دوره رياست‌جمهوري سيدمحمد خاتمي و اولويت يافتن شعار توسعه سياسي، تلاش براي تحقق اين اصل قانون اساسي در صدر برنامه‌هاي قوه مجريه قرار گرفت.
اصل شورا‌ها در قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران با نام آيت‌الله سيدمحمود طالقاني گره خورده است. شورا از ديدگاه طالقاني نهادي براي تأمين خواست همه اقشار، اقوام، گروه‌ها و مشارکت آنها در اداره و تصميم‌گيري‌هاي کشور است. به عقيده وي با حضور مردم در شورا‌ها (از روستا تا استان) و اداره آنها به وسيله مردم اهداف حکومت تضمين مي‌شود. شورا‌ها تحقق‌بخش و تضمين‌کننده آزادي هستند و حضور مردم را به مثابه صاحبان حکومت نهادينه مي‌کنند.
پس از تشکيل مجلس خبرگان قانون اساسي، نمايندگان مردم به بحث و بررسي در خصوص تدوين قانون اساسي پرداختند. آيت‌الله سيدمحمود طالقاني از نمايندگان مجلس خبرگان قانون اساسي بار‌ها در سخنراني‌هاي خود بر نظام شورايي تأکيد کرد و براي تحقق یافتن آن کوشيد. وي قصد پيگيري ادامه مباحث و تلاش برای اجرايي شدن اين نظريه را داشت که عمر وفا نکرد و در شهريور ۵۸ دار فاني را وداع گفت.
با اين اوصاف نمايندگان مردم در خبرگان قانون اساسي در ‌‌نهايت اصل ۱۰۰ را که به شورا‌ها اختصاص داشت، تصويب کردند. مطابق با اين ماده؛ «براي پيشبرد برنامه‌هاي اجتماعي، اقتصادي، عمراني، بهداشتي، فرهنگي، آموزشي و ساير امور رفاهي از طریق همکاري مردم با توجه به مقتضيات محلي اداره امور هر روستا، بخش، شهر، شهرستان يا استان با نظارت شورايي به نام شوراي ده، بخش شهر، شهرستان يا استان صورت مي‌گيرد که اعضاي آن را مردم‌‌ همان محل انتخاب مي‌کنند. شرايط انتخاب و نظارت شوراهاي مذکور و سلسله مراتب آنها را که بايد با رعايت اصول وحدت ملي و تماميت ارضي و نظام جمهوري اسلامي و تابعيت حکومت مرکزي باشد، قانون معين مي‌کند.»

تلاش براي تشکيل اولين شورا
از اوايل مهر ماه 1377 بود که با انتخاب سيدمرتضي مبلّغ به سمت رئیس ستاد اجرايي تشکيل شوراهاي اسلامي شهر و روستا از سوي سيدعبدالواحد موسوي‌لاري وزير کشور، برگزاري انتخابات شهر و روستا رسميت یافت.
پس از برگزاري انتخابات مجلس خبرگان به فاصله چند روز بعد شرايط نام‌نویسی نامزدان انتخابات شوراهاي اسلامي شهر و روستا از سوي وزارت کشور در پنجم آبان ماه اعلام شد. خبر انتخابات شوراها موضوع مهمي بود که به فاصله چند ساعت پس از صدور بيانيه وزارت کشور از سوي رسانه‌هاي داخلي و خارجي مورد پوشش گسترده قرار گرفت. پس از انتخابات مجلس خبرگان هنوز کشور از فضاي رقابت فارغ نشده بود و احزاب و تشکل‌هاي سياسي هم دم را غنيمت شمرده و بار ديگر بر تداوم همکاري با گروه‌هاي همسو تأکيد ورزيدند. اما وقوع قتل‌هاي زنجيره‌اي در آذر ماه همان سال و تبديل شدن آن به مسئله اول کشور، همه اذهان عمومي را معطوف به خود کرد و اخبار انتخابات شوراها تا حدودي به حاشيه رفت.
در دهم آبان مصطفي تاج‌زاده معاون سياسي ـ اجتماعي وزارت کشور اعلام کرد استعفاي مقامات دولتي داوطلب عضويت در انتخابات شوراها براي قانون الزامي است. از اين پس براي برخي از افراد که کارگزار دولت بودند و در عين داشتن يک منصب دولتي، سوداي عضويت در شوراهاي شهر و روستا را در سر مي‌پروراندند، چاره‌اي جز انتخاب يکي از اين دو راه؛ 1ـ کارگزار دولت بودن، 2ـ نامزد انتخابات شوراهاي شهر و روستا بودن نبود. برخي از اين افراد ماندن بر منصب دولتي خود را ترجيح دادند و گروهي ديگر راه استعفا را برگزيدند تا ضمن اعلام نامزدي در انتخابات شهر و روستا اقبال خود را براي عضويت در اولين دوره اين شوراها بيازمايند.
برابر با قانون، نظارت بر اين انتخابات با نمايندگان خانه ملت بود. به همين دلیل احمد رسولي‌نژاد، محمدعلي يحيوي، علي موحدي ساوجي، سيدمجتبي موسوي‌اجاق و محمدرضا راه‌چمني پنج عضو هیئت مرکزي نظارت بر انتخابات شوراها انتخاب شدند. از ميان این پنج نفر سه نفر اول متعلق به جريان راست و موسوي‌اجاق و راه‌چمني نيز نزديک به گروه‌هاي چپ بودند که اين ترکيب هیئت مرکزي نظارت بر انتخابات شوراهاي اسلامي به چالش‌هاي سياسي انجاميد.
با آغاز نام‌نویسی نامزدها از 7 تا 13 دي‌ماه، مسئله رسيدگي به صلاحيت اين افراد به مهم‌ترين مسئله انتخابات تبديل شد و با توجه به اختلافات شديد سياسي در شوراي نظارت، کار به جنجال کشيد، به نحوي که راه‌چمني و موسوي‌اجاق از حضور در جلسات هیئت مرکزي نظارت امتناع کرده و به نحوي تصميم‌گيري‌هاي اين شورا را مختل کردند.
با توجه به بالا گرفتن اختلافات در حالي که 15 روز زمان تا برگزاري انتخابات شوراهاي شهر و روستا باقي مانده بود، جلسه‌اي با حضور رئيس‌جمهوري، رئيس مجلس، وزير ارشاد، اعضاي هیئت مركزي نظارت بر انتخابات شوراهاي اسلامي و رئيس ستاد انتخابات كشور در تاریخ 11/11/77 تشكيل و مقرر شد که كميته‌اي حقوقي متشكل از نمايندگان رئيس‌جمهوري، رئيس مجلس شوراي اسلامي، وزارت كشور، هیئت مركزي نظارت فرد مورد قبول رؤساي قواي مجريه و مقننه تشكيل شده و برای رفع ابهامات قانوني و تبيين قانون انتخابات شوراها و آيين‌نامه‌هاي اجرايي آن اقدام کند.
اين کميته پس از جلسات متعدد اعلام كرد داوطلباني كه به استناد بند (د) ماده 26 قانون شوراها (اعتقاد و التزام عملي به اصل ولايت فقيه) رد صلاحيت شده‌اند كافي است براي پذيرفته شدن پايبندي خود را به اين اصل كتباً اظهار كنند. اين تصميم هر چند راه‌گشا و فصل‌الخطاب بود و زمينه براي حل اختلافات را تا حدي فراهم کرد، اما مورد انتقاد جريان چپ، از جمله سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي قرار گرفت و در مقاله‌اي با عنوان «سه نکته در باب تصميمات هیئت حقوقي» آن را خالی از وجاهت عقلاني دانست.

نتايج انتخابات
نخستين دوره انتخابات شوراي شهر و روستا روز جمعه هفتم اسفند 1377 برگزار شد و در آن 23 ميليون و 668 هزار و 739 نفر شرکت کردند. با اعلام تدريجي نتايج، آمارها حاکي از پيروزي جريان دوم خرداد در انتخابات شوراها بود و در تهران نامزدهاي مشترک ليست ائتلاف بزرگ خط امام و کارگزاران سازندگي فاتح انتخابات بودند که با ارائه ليستي واحد در تهران با عنوان «ائتلاف بزرگ گروه‌هاي خط امام» (مدافعان دوم خرداد) و با شعار تبليغاتي «شهر ما، شهر قانون، شهر زندگي» و با سرليستي «عبدالله نوري» وارد رقابت انتخاباتي شده بودند. گروه‌هاي 16گانه اصلاح‌طلبان عبارت بودند از: مجمع روحانيون مبارز، حزب كارگزاران سازندگي ايران، حزب جبهه مشاركت ايران اسلامي، سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي، انجمن اسلامي مهندسان ايران، انجمن اسلامي معلمان، مجمع مدرسين حوزه علميه قم، انجمن اسلامي جامعه پزشكي، مجمع حزب‌الله مجلس، مجمع نيروهاي خط امام، حزب همبستگي ايران اسلامي، انجمن اسلامي فارغ‌التحصيلان شبه‌قاره هند، مجمع نمايندگان ادوار مختلف، خانه كارگر، دفتر تحكيم وحدت، انجمن اسلامي مدرسين دانشگاه‌ها.
بر اساس نتايج به دست آمده در تهران از يک ميليون و 480 هزار و 275 رأي ماخوذه، يک ميليون و 403 هزار و 389 رأي صحيح اعلام شد و از اين تعداد اعضاي منتخب شوراي شهر تهران به شرح ذيل اعلام شدند:
عبدالله نوري(588633 رأي)، سعيد حجاريان‌کاشاني(386069 رأي)، جميله کديور( 369669 رأي)، فاطمه جلايي‌پور(350173 رأي)، محمدابراهيم اصغرزاده(347173 رأي)، محمد عطريانفر(322897 رأي)، احمد حکيمي‌پور(304460 رأي)، محمدحسين دروديان(279946 رأي)، سيدمحمود عليزاده طباطبايي(260462 رأي)، مرتضي لطفي(224867 رأي)، رحمت‌الله خسروي(220021 رأي)، غلامرضا فروزش(215520 رأي)، صديقه وسمقي(210303 رأي)، عباس دوزدوزاني(200521 رأي) و سيدمحمد غرضي(192211 رأي).
بر اساس اين آمار داود سليماني(190772 رأي)، محمدحسين حقيقي(176556 رأي)، حسن عابديني(176289 رأي)، سيدمنصور رضوي(167288 رأي)، يحيي آل‌اسحاق(165217 رأي) و محمدکاظم سيفيان (152106 رأي) هم به عنوان اعضاي علي‌البدل نخستين شوراي شهر تهران انتخاب شدند.

امام خامنه‌ای در گذر زمان-۱۳6
  سید‌مهدی حسینی/  در مبحث گذشته این ستون به فرمان امام(ره) به امام خامنه‌ای در رابطه با مأموریت تشکیل مجلس بازنگری قانون اساسی پرداخته و در موضوعات مورد نظر در بازنگری به یک نکته مهم اشاره شد و آن اینکه برای رهبری شرط مرجعیت لازم نیست. حضرت امام خمینی(ره) از سال‌ها پیش هم این نظر را داشتند. پس از عزل آقای منتظری به سمت قائم‌‌مقام رهبری مسئولان نظام همواره نسبت به رهبری آینده ابراز نگرانی می‌کردند و حضرت امام(ره) با صراحت از امام خامنه‌ای نام برده و توصیه کرده بودند. زهرا مصطفوی دختر حضرت امام(ره) در مصاحبه‌ای در این باره گفتند: «من مدت‌ها قبل از برکناری قائم‌مقام رهبری، شخصاً از محضر امام درباره رهبری پرسیدم و ایشان از آیت‌الله خامنه‌ای نام بردند و پرسیدم که آیا شرط مرجعیت و اعلمیت در رهبری لازم نیست؟ ایشان نفی کردند. از مراتب علمی ایشان پرسیدم. صریحاً فرمودند که ایشان اجتهادی را که برای ولی‌فقیه لازم است، دارد.»
مرحوم حاج‌احمدآقا خمینی یادگار و همراه امام هم در این باره جمله‌ای را نقل کردند: «وقتی که آیت‌الله خامنه‌ای در سفر کره (شمالی) بودند، امام گزارش‌های آن سفر را از تلویزیون می‌دیدند. منظره دیدار از کره، استقبال مردم و سخنرانی‌ها و مذاکرات آن سفر خیلی جالب بود. امام بعد از آنکه اینها را مشاهده کردند، فرمودند؛ الحق ایشان شایستگی‌ رهبری را دارند.»
در رابطه با تأیید این نظرات شاهدان دیگری هم از رؤسای سه قوه بوده‌اند، مرحوم هاشمی‌رفسنجانی در این باره طی سخنانی گفت: «در جلسه‌ای که با حضور رؤسای سه قوه و برخی از آقایان خدمت امام رسیده و نگرانی خود را از خلأ رهبری بعد از عزل آقای منتظری توسط ایشان، ابراز کردیم، امام(قدس‌سره) فرمودند؛ «خلأ رهبری پیش نمی‌آید، شما آدم دارید.» گفتم: چه کسی؟ ایشان در حضور آقای خامنه‌ای فرمودند؛ «همین آقای خامنه‌ای» که بعد از آن، آقای خامنه‌ای خدمت امام عرضه داشتند که نقل مطالب این جلسه را به ما تحریم کنید و حضرت امام نیز چنین کردند. بعدها در جلسه‌ای که تنهایی خدمت امام رسیدم، مطلب خود را با صراحت بیشتر بیان کرده و گفتم: آقا با وضعیت به وجود آمده، درباره رهبری چه کنیم؟ ما که کسی را نداریم و... حضرت امام(قدس‌سره) فرمودند؛ «با وجود آقای خامنه‌ای چرا این قدر تردید به خود راه می‌دهید؟»
این موضوع همچنان سر به مهر ماند تا زمان جلسه فوق‌العاده مجلس خبرگان رهبری که پس از رحلت امام مطرح شد.


 عبدالله شهبازي/
اولين انتخابات / اولين انتخابات رياست‌جمهوري در ايران، روز 5 بهمن 1358 به فاصله يك سال پس از پيروزي انقلاب اسلامي برگزار شد. هنگام برگزاری اين انتخابات، دولت موقت مهندس مهدي بازرگان استعفا داده و مديريت نظام به شوراي انقلاب محول شده بود. ابوالحسن بني‌صدر، سيداحمد مدني‌، حسن حبيبي‌، داريوش فروهر، صادق طباطبایی، محمد مكري‌، كاظم سامي و صادق قطب‌زاده نامزدهای شاخص اولين دوره انتخابات رياست‌جمهوري بودند. در اين انتخابات از مجموع بيش از 14 ميليون رأی مأخوذه، بني‌صدر با بيش از 10 ميليون رأي نخستين رئيس‌جمهور کشورمان شد. 
رياست‌جمهوري بني‌صدر تنها 17 ماه به طول انجاميد. وي در طول اين مدت از يك‌سو با ميدان دادن به سازمان مجاهدين خلق (منافقين) و ديگر گروه‌هاي ضد انقلاب سبب تقويت آنان شد و از سوي ديگر در برابر بیشتر مصوبات مجلس شوراي اسلامي‌، قوه قضائيه‌، شوراي نگهبان و برخي ديگر از نهادهاي برخاسته از انقلاب ايستادگي كرد. 
وی در20 خرداد 1360 با حكم امام(ره) از فرماندهي كل قوا بركنار شد و در اول تير 1360 به دنبال تصويب طرح عدم كفايت سياسي در مجلس شوراي اسلامي و به حكم امام خميني(ره) از رياست‌جمهوري عزل شد؛ از همین‌رو هفتم مرداد 1360 از ايران گريخت‌.
دومين انتخابات/ دوم مرداد 1360، شهيد بزرگوار محمدعلي رجايي در جريان دومين انتخابات رياست‌جمهوري‌، با کسب بيش از 13 ميليون رأي مردم، دومين رئیس‌جمهور ايران شد. اين دور از انتخابات در شرايطي برگزار شد كه يك سال از شروع جنگ تحميلي عراق عليه ايران مي‌گذشت و بخش‌هايي از غرب و جنوب تحت اشغال متجاوزان عراقي بود. بنابراین از يك‌سو حذف بني‌صدر، به جبهه‌هاي راكد شده جنگ تحرك تازه‌اي بخشيده بود و روحيه و قدرت مقاومتي نيروهاي ايران در برابر دشمن افزايش يافته بود و از سوي ديگر نيروهاي معتقد به خط امام(ره) در عرصه داخلي جان دوباره يافته بودند. در چنين شرايطي محمدعلي رجايي توانست با فاصله زيادي سه رقيب ديگر خود (عباس شيباني‌، حبيب‌الله عسگراولادي و علي‌اكبر پرورش) را با به دست آوردن بيش از 13 ميليون رأی از مجموع 7/14 ميليون آرای اخذ شده، پشت سر گذارد؛ اما اين مسئوليت تنها يك ماه دوام آورد و در هشتم شهريور 1360 محمدعلي رجايي همراه با محمدجواد باهنر ـ نخست‌وزير ـ بر اثر انفجار بمبي كه در ساختمان نخست‌وزيري کار گذاشته شده بود، به شهادت رسيدند.
سومين انتخابات / هنگام برگزاری سومين دوره انتخابات رياست‌جمهوري نيز، كشور در اوج بحران سياسي قرار داشت‌. تداوم جنگ تحميلي و نياز نيروهاي جبهه به حمايت‌هاي لجستيكي، انساني و همچنين تشديد ترورهاي كور منافقين عليه مردم عادي كوچه و بازار دو بحران عمده كشور بود. نامزدهاي اين دوره از انتخابات عبارت بودند از: ‌آيت‌الله سيدعلي خامنه‌اي‌، سيدعلي‌اكبر پرورش‌، حسن غفوري‌فرد و سيدرضا زواره‌اي. آيت‌الله خامنه‌اي در اين انتخابات كه دهم مهر 1360 برگزار شد، در حالی به پيروزي رسیدند كه سه ماه پيش از آن در مسجد ابوذر تهران مورد سوء قصد عوامل سازمان مجاهدين خلق قرار گرفته و از ناحيه دست و سينه به شدت مجروح شده بودند. ایشان در اين انتخابات توانستند از مجموع 8/16 ميليون رأي مأخوذه، بيش از 16 ميليون رأی را از آن خود کنند و بالاترين درصد آرای مردم را در جريان تمامی یازده مرحله انتخابات رياست‌جمهوري به خود اختصاص دهند. 
چهارمين انتخابات / چهارمين دوره انتخابات رياست‌جمهوري، 25 مرداد 1364 برگزار شد. آيت‌الله خامنه‌اي‌، حبيب‌الله عسگراولادي و سيدمحمود كاشاني‌، نامزدهاي اين دور از انتخابات بودند. در اين دور از انتخابات نيز آيت‌الله خامنه‌اي با كسب بيش از 12 ميليون رأی از مجموع 2/14 ميليون رأی مأخوذه، براي دومين بار به رياست‌جمهوري انتخاب شدند. 
تشديد اختلافات نخست‌وزير و رئیس‌جمهور، فرا رسيدن دوران سخت و پر مخاطره دفاع مقدس و در نهايت پذيرش قطعنامه و پايان جنگ و همچنین شکل‌گيري جريان‌هاي سياسي جديد در کشور از ويژگي‌هاي اين دوره از رياست‌جمهوري بود.


در 29 آوريل 1994 نلسون ماندلا به عنوان اولين رئيس‌جمهور سياه‌‌پوست آفريقاي جنوبي انتخاب شد. وي در هجدهم ژوئيه 1918 (برابر با 26 تير 1297 خورشيدي) در خانواده تمبو در روستاي کوچک موزو از استان کيپ از اتحاديه آفريقاي جنوبي به دنيا آمد. پدر ماندلا، عضو شوراي سلطنتي مردم تمبو بود، او از زمان تولد اين مقام را به ارث برده بود و ماندلا نيز قرار بود چنين مقامي را به ارث ببرد.
ماندلا در نوزده سالگي، در سال 1937، به هلدتون، دانشکده وسلي در فورت بيوفورت که بيشتر خانواده سلطنتي در آن مشغول به تحصيل بودند، عزيمت کرد و به ورزش‌هاي بوکس و دو و ميداني علاقه‌مند شد. پس از شرکت در کنکور، مقطع کارشناسي علوم انساني را در دانشگاه فورت‌هار گذراند؛ او در اين دانشگاه با اوليور تامبو آشنا شد و آنها به دوست و همکار هميشگي يکديگر تبديل شدند.
ماندلا در پايان سال اول تحصيلات خود، در تحريم شوراي نمايندگي دانشجويان که در اعتراض به سياست‌هاي دانشگاه انجام گرفت، شرکت کرد و پس از آن از فورت‌هار اخراج شد.
ماندلا در سال 1961 فرمانده عالي جناح مسلح محرمانه کنگره ملي آفريقا بود. سپس در الجزاير و اتيوپي آموزش‌هاي نظامي ديد و پس از يک سال مقاومت مخفيانه دستگير و در سال 1964 به حبس ابد محکوم شد.
ماندلا پس از آن در بيانيه‌اي اعلام کرد: «در طول زندگي خود براي ملت آفريقا مبارزه کردم و با سيطره سفيدپوستان مبارزه کردم، با سيطره سياه‌پوستان هم مبارزه کردم و از نمونه يک جامعه دموکراتيک آزاد دفاع کردم و من آماده‌ام در اين راه جان خود را از دست بدهم.»
وی پس از آزادي از زندان در سال 1990، سياست صلح‌طلبي را در پيش گرفت و اين امر به تسهيل انتقال آفريقاي جنوبي به سمت دموکراسي‌ منجر شد که نماينده تمامي اقشار مردم باشد.

مبارزه با تبعيض ‌نژادي 
گفتنی است، در سال 1948 «حزب ملي آفريقاي جنوبي» (رژيم آپارتايد) از طريق رأی‌گیری به قدرت رسيد و شروع به تعیین يک رشته قوانين مبني بر جداسازي نژادي کرد که به نام «آپارتايد» شناخته مي‌شود. اين تبعيض در زمینه ثروت به دست آمده از صنعتي‌سازي سريع دهه‌هاي 50، 60 و 70 ميلادي نيز به کار رفت.
در حالي که اقليت سفيدپوستان آفريقاي جنوبي از بالاترين استاندارد زندگي قاره آفريقا، که برابر سطح زندگي در کشورهاي غربي جهان اول بود، برخوردار شده بودند، بیشتر سياه‌پوستان از نظر هر گونه استانداردي، همچون درآمد، تحصيل و حتي ورود به ادارات دولتي مورد تبعيض قرار داشتند.
آپارتايد نژادي در آفريقاي جنوبي روز به روز در جهان جنجال‌آفرینی می‌کرد و به تحريم‌هاي خارجي کشورهاي غربي و شورش و سرکوب‌هاي داخلي می‌انجاميد.
سرکوب شديد از سوی دولت متشکل از سفيدپوستان و مقاومت، اعتصاب، راه‌پيمايي، اعتراض و خرابکاري از جانب احزاب ضد آپارتايد، به‌ويژه کنگره ملي آفريقا (ANC) در آفريقاي جنوبي دير زماني ادامه داشت تا اینکه در سال 1990 دولت حزب ملي نخستين گام براي مذاکره کناره‌گيري از قدرت را با لغو ممنوعيت کنگره ملي آفريقا و ديگر نهادهاي سياسي چپ‌گرا برداشت و نلسون ماندلا را پس از 27 سال زندان آزاد کرد.
قوانين آپارتايد به تدريج از کتاب‌هاي قانون حذف شدند و اولين انتخابات چندنژادي در سال 1994 برگزار شد. حزب کنگره ملي آفريقا (ANC) با اکثريت آرا پيروز انتخابات شد که از آن زمان تاکنون قدرت را در دست داشته‌ است. نلسون ماندلا نيز در مقام اولين رئیس‌جمهور سياه‌پوست در انتخاباتي دموکراتيک به قدرت رسيد.
وی در مهر ماه سال 1378 برای دومين بار به ایران آمد و دیداری با رهبر معظم انقلاب اسلامی داشت. در آن دیدار آقای ماندلا طی سخنانی با تمجید از شخصیت بی‌نظیر امام خمینی(ره) گفت: «امام خمینی(ره) نه تنها رهبری بزرگ برای ایران بود، بلکه رهبری برای تمامی نهضت‌های آزادی‌بخش جهان به شمار می‌رفت و چالش بسیار عظیمی که او در مبارزه با یکی از طاغوت‌های زمان انجام داد، گویای شجاعت ستایش‌برانگیزی است که فقط ایشان می‌توانست از خود نشان دهد و این افتخار بزرگی بود که توانستم برای دومین بار در کنار مرقد امام خمینی(ره) حاضر شوم و به ایشان ادای احترام کنم.»

ماندلا پس از ترک قدرت
ماندلا تا سال 1999 براي يک دوره پنج ساله رياست‌جمهوري در آفريقاي جنوبي را در اختيار داشت؛ اما پس از آن از صحنه سياست خارج شد.
وي سپس نقش ميانجي‌گری در مناقشات مختلف کشورها به ویژه در جنگ بوروندي را برعهده داشت. 
ماندلا در 83 سالگي به سرطان پروستات مبتلا شد و تحت عمل جراحي قرار گرفت؛ به همین دلیل در سال 2004 اعلام کرد که فعاليت‌هاي عمومي خود را کاهش مي‌دهد تا بقيه عمر خود را با خانواده و دوستان در زادگاه خود در روستا با آرامش بيشتر سپري کند. وی سرانجام روز پنج‌شنبه ۵ دسامبر ۲۰۱۳ (۱۴ آذر ۱۳۹۲) در شهر ژوهانسبورگ در آفریقای جنوبی در ۹۵ سالگی درگذشت.

حضرت امام خميني(ره) طي نامه‌اي به رئیس‌جمهور در چهارم ارديبهشت ماه سال 1368، هیئتی را براى بازنگري قانون اساسي معرفي کردند که اعضاي آن عبارت بودند از: 1ـ آقاى مشکينى، 2ـ آقاى طاهرى خرم‌آبادى،
3ـ آقاى مؤمن، 4ـ آقاى هاشمى‌رفسنجانى، 5ـ آقاى امينى، 6ـ آقاى خامنه‌اى، 7ـ آقاى موسوى (نخست‌وزير)، 8ـ آقاى حسن حبيبى، 9ـ آقاى موسوى‌اردبيلى، 10ـ آقاى موسوى‌خوئينى، 11ـ آقاى محمدى‌گيلانى، 12ـ آقاى خزعلى،
 13ـ آقاى يزدى، 14ـ آقاى امامى‌کاشانى، 15ـ آقاى جنتى، 16ـ آقاى مهدوى‌کنى، 17ـ آقاى آذرى‌قمى، 18ـ آقاى توسلى، 19ـ آقاى کروبى، 20ـ آقاى عبدالله نورى.
ايشان همچنين محدوده مسائل مورد بحث اين هيئت را چنين مشخص کردند: 1ـ رهبرى؛ 2ـ تمرکز در مديريت قوه مجريه؛ 3ـ تمرکز در مديريت قوه قضائیه؛  4ـ تمرکز در مديريت صداوسيما (به صورتى که قواى سه‌گانه در آن نظارت داشته باشند.)؛ 5ـ تعداد نمايندگان مجلس شوراى اسلامى؛ 6ـ مجمع تشخيص مصلحت براى حل معضلات نظام و مشورت رهبرى به صورتى که قدرتى در عرض قواى ديگر نباشد؛ 7ـ راه بازنگرى به قانون اساسى؛ 8ـ تغيير نام مجلس شوراى ملى به مجلس شوراى اسلامى.

 محمد درودیان/ معمولاً دولت‌ها مي‌کوشند تا با اقدامات سياسي، مانع توسعه بحران با ساير کشورها شوند و به سوي درگيري‌هاي نظامي حرکت نکنند. اما زماني که همه تلاش‌هاي سياسي به بن‌بست برسد و تنها راه براي حل مشکل، عمليات نظامي باشد آنگاه ممکن است جنگ آغاز شود، اما اينکه چرا حکومت بعثي عراق تصميم به آغاز جنگ با ايران گرفت، مي‌تواند دلايل متعددي داشته باشد، در این نوشتار به چند محرک اصلي که حکومت بعثي عراق را به سمت جنگ سوق داد، اشاره
 مي‌شود.
1ـ ماشين جنگي ارتش عراق و زرادخانه‌هاي اين کشور پس از انعقاد معاهده 1975 با ايران، از تسليحات و جنگ‌افزارهاي پيشرفته عمدتاً روسي اشباع شده بود، به‌گونه‌اي که استعداد نيروي زميني آن کشور در حال پيشي گرفتن بر قدرت نيروي زميني ايران در زمان پهلوي بود. بنابراين، مي‌توان گفت عراق در اوج قدرت نظامي نسبت به تاريخ گذشته خود به سر مي‌برد و صدام حسين مطمئن شده بود که در تهاجم نظامي به ايران پيروز خواهد شد.
2ـ به نظر مي‌رسد حکومت بعثي عراق براي اقدام به جنگ به اين نتيجه رسيده بود که از یک سو ايران در وضعيت تحريم تسليحاتي از جانب آمريکا و کشورهاي غربي به سر مي‌برد و در صورت وقوع جنگ، قادر به تدارک تسليحاتي واحدهاي خود نيست. از سوي ديگر، قدرت دفاعي جمهوري اسلامي ایران به دليل قطع ارتباط آمريکا با ارتش ايران و خروج حدود 40 هزار مستشار نظامي آمريکايي از اين کشور، به شدت تضعيف شده است و قابليت بازسازي در کوتاه‌مدت را ندارد. همچنين ايران درگير مشکلات سياسي داخلي و معضلات ساختاري در حکومت و در شرايط استقرار نظام جديد است. بنابراين، تثبيت جمهوري اسلامي در کشور، اولويت اول دست‌اندرکاران حکومت بوده و فرصت پرداختن به تهديد خارجي را ندارند.
3ـ همچنين برداشت دولت بعثي عراق چنين بود که روابط ايران با بسياري از کشورهاي جهان دچار تنش است. افزون بر اين، روابط آمريکا با ايران خصمانه، روابط شوروي با ايران غيردوستانه و روابط کشورهاي عربي با ايران مبهم است. بنابراين، قدرت‌هاي بزرگ از جنگ با ايران، دچار ناراحتي نخواهند شد.
4ـ از سوي ديگر، کشورهاي عربي به دليل ساختار پادشاهي حکومت در آنها، نگران تکرار نهضت اسلامي در کشورهاي خود و به دنبال راهي براي مهار انقلاب اسلامي هستند و جنگ مي‌تواند به آنها فرصت رهايي از اين وضعيت را بدهد.
5ـ با توجه به همسويي انقلاب اسلامي با آرمان‌هاي مردم فلسطين، جنگ با ايران مي‌تواند موجب خوشحالي رژیم صهیونیستی شود و فرصتي را براي عراق پديد آورد.
بنابراين، مطمئن بودند که در صورت وقوع جنگ هيچ‌يک از قدرت‌هاي جهاني از ايران حمايت نخواهند کرد و در تحميل جنگ بر ايران مي‌توانند به پيروزي بزرگي دست يابند.