رسول سنائی‌راد/ پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 و برپایی نظام مقدس جمهوری اسلامی حق رأی برای مردم و اعمال اراده سیاسی آنان در حاکمیت به طور جدی و واقعی پذیرفته شده و به شیوه‌ای کاملاً دموکراتیک، مردم در سرنوشت سیاسی کشور مشارکت و در انتخاب افراد برای مسئولیت‌های خطیر و اداره کشور حضور داشته‌اند.
اما نوع انتخاب مردم در کشورمان تابع دو گرایش سیاسی ـ ایدئولوژیک و گرایش مطالبه‌گرایانه و منفعتی است که در گرایش اول مردم به نامزد جریانات یا جناح‌های سیاسی مشهور کشور رأی داده و به عبارتی پایگاه ثابت اجتماعی این جریانات را تشکیل می‌دهند. این پایگاه ثابت رأی برای جریان موسوم به اصولگرایی که اینک در قالب جبهه مردمی نیروهای انقلاب بازسازماندهی شده؛ حدود هشت میلیون و برای جریان اصلاحات ـ اعتدال حدود شش میلیون برآورد می‌شود که افراد آن دارای گرایش ایدئولوژیک و سیاسی بوده و به نامزدهای جریانی و سیاسی با نگاه صرف سیاسی و هواداری از جریان حامی سیاسی آنان فارغ از نگاه به سابقه عملکرد، توانمندی و برنامه نامزد مورد تأیید آن جریان سیاسی رأی می‌دهند. 
اما در این میان بیش از 60 درصد از مردم نگاه سیاسی و جریانی نداشته و اگرچه علایق و دلبستگی‌هایی به اصل نظام سیاسی دارند، اما عمدتاً نیازها و مطالبات شخصی خود را پایه تصمیم رأی‌دهی قرار می‌دهند و البته جهت‌گیری رأی این اکثریت است که در پیوند با آن اقلیت‌های سازمان‌یافته در پایگاه رأی سیاسی حامی جریانات سیاسی سرنوشت انتخابات‌ها را تعیین می‌کند. بنابراین رأی همین توده مردم که اولویت آنان زندگی و تأمین نیازها و منافع اساسی است، اثرگذارتر از آرای پایگاه اجتماعی ثابت جریانات و نامزدها به شمار آمده و توفیق جلب آن به معنای تضمین پیروزی در انتخابات است.
این توده مردم در صورتی به یک نامزد اقبال می‌کنند که:
1ـ نیازهای واقعی مردم را شناخته و به خوبی بتواند آن را اعلام کند.
2ـ برای برآوردن این نیازها پاسخ معتبر داشته باشد.
3ـ توان برآوردن نیازها را داشته باشد و مردم هم او را دارای شایستگی تشخیص دهند.
بنابراین فراتر از عناوین سیاسی و جریانی، مردم افراد را طبق مطالبات و نیازهای اساسی خود که انتظار دارند در آن سطح مسئولیت برآورده شود، محک می‌زنند و اگرچه گاه به افراد جدید هم رأی می‌دهند، اما از نگاه آنان عملکردها و کارنامه‌ها به علاوه برنامه‌ها برای حل این نیازها و مطالبات مهم است. بنابراین دیگر تضمین دوره دوم مسئولیت‌ها و هشت ساله بودن پست‌های انتخابی سپری شده است و تنها در صورتی مسئول در معرض انتخاب مثل رئیس‌جمهور تکرار رأی دوره اول یا انتخاب وی برای دوره بعد تضمین شده است که؛
1ـ به وعده‌های انتخاباتی دوره اول عمل کرده و مردم حاصل آن را در زندگی خود دیده باشند. 2ـ کار بزرگ و مهمی برای کشور و مردم آغاز کرده باشد که مردم انتظار داشته باشند آن را به سرانجام برساند و پایان آن تنها از عهده او برآید. 3ـ در سیاست خارجی قادر به تأمین منفعت یا کسب عزت بوده باشد، برای نمونه رفع تحریم‌ها یا ارتقای اعتبار پاسپورت‌ها تأمین شده باشد. 4ـ رقیب‌های او از اعتبار یا توان کمتری برخوردار بوده و او را مردم همچنان بالاتر از رقبا بیابند. 5ـ کارنامه‌ای قابل قبول داشته و مردم گزارش عملکرد وی را با واقعیت‌ها منطبق بدانند و به عبارتی صداقت وی محرز شده باشد. 6ـ آرای منفی او که فراتر از حامیان یا عناصر بی‌طرف، نشان‌دهنده کسانی است که مخالف مسئولیت برای وی هستند، بیشتر از 30 درصد نباشد.این در حالی است که رهبر معظم انقلاب در رأس نظام بر حل مشکلات واقعی مردم تأکید داشته و دلسوزان نظام هم حل مشکلات مردم و رضایتمندی آنها را که مقبولیت نظام را تقویت می‌کند، یک اولویت اساسی می‌دانند که تنها در سایه توجه به نیازهای اساسی و معقول مردمی تأمین می‌شود. ایشان بر تولید و اشتغال در پرتو اقتصاد مقاومتی تأکید دارند و حل آن را نیز در نحوه مدیریت، یعنی داشتن مدیرانی قوی اعلام کرده و بر معیارهایی چون؛ مدیریت جهادی، پرتحرک، متدین، پرکار، پرانگیزه و پرامید می‌دانند. به بیانی دیگر، هیچ جدایی بین خواسته‌ها و مطالبات واقعی مردم با رهبری و نظام وجود نداشته و بالاتر از آن وقتی رهبری نظام برای برانگیختن مسئولان به حرکت به سمت حل مشکلات واقعی خود را در شرمندگی ناشی از برگشت خالی‌دستان افراد بیکار و در جست‌وجوی رزق و روزی سهیم می‌داند، جای هیچ تردیدی باقی نمی‌ماند که خواسته مردم و رهبری بر هم منطبق است و حالا این نامزدها و جریانات سیاسی هستند که باید با صداقت و با توجه به توان و برنامه‌های‌شان خود را برای حل این مسئله که در گرو توانمندی ایجاد رونق اقتصادی و  اشتغال است، به اثبات برسانند و رأی توده مردم را جلب کنند.


نماینده ولی‌فقیه در سپاه
حجت‌الاسلام والمسلمین سعیدی گفت: «دشمنان امروز در پی انقلابی‌زدایی از واژه‌هایی چون آزادی و استقلال، انقلابی‌زدایی از مقدسات دینی، نهادهای انقلابی، مساجد، هیئات و شخصیت‌ها هستند که علاوه بر هوشیاری مردم در برابر این توطئه‌ها، روحانیت نقش و رسالت خطیری در تبیین گفتمان انقلابی و هدایت فکری جامعه بر دوش دارند.»
حجت‌الاسلام والمسلمین علی سعیدی، نماینده ولی‌فقیه در سپاه همزمان با اولین کنگره «دویستمین سال تأسیس حوزه متأخر تهران» و «سومین اجلاسیه سراسری اساتید»، در مراسم افتتاح رسمی بسیج اساتید حوزه علمیه تهران و معارفه مسئول بسیج اساتید این حوزه در دانشگاه امام حسین(ع) با گرامیداشت یاد و خاطره استاد شهید مرتضی مطهری گفت: «روحانیت همواره مرجع فکری جامعه هستند.»
وی با تبیین ویژگی‌ها و الزامات روحانیت پیشتاز گفت: «تهدیدشناسی و زمان‌شناسی جوهره اصلی استمرار پیشتازی روحانیت در تبیین گفتمان دینی و مقابله با اندیشه‌های انحرافی است.»
حجت‌الاسلام والمسلمین سعیدی با اشاره به ایفای نقش روحانیت شیعه در طول یکصد سال گذشته در عرصه‌های مختلف گفت: «نقش مؤثر علما و شخصیت‌های مذهبی شیعه در تاریخ معاصر ایران در صیانت از مکتب اسلام، حفظ حریم اهل‌بیت، استقلال و تمامیت ارضی کشور مشهود است.»
نماینده ولی‌فقیه در سپاه در ادامه نقش مرحوم ملاعلی کنی در قرارداد رویتر، میرزای شیرزای در جنبش تنباکو، شیخ فضل‌الله نوری در مشروطیت، آیت‌الله کاشانی در نهضت ملی شدن صنعت نفت و حضرت امام خمینی(ره) در بارور کردن جهاد و تلاش علمای سلف از شیخ طوسی تا آیت‌الله بروجردی را سند افتخار روحانیت شیعه توصیف کرد.
حجت‌الاسلام سعیدی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به تأکید رهبر معظم انقلاب(مدظله‌العالی) بر «انقلابی‌گری»گفت: «استفاده از کلیدواژه «انقلابی» و «انقلابی‌گری» از جانب معظم‌له به دلیل ناکام گذاشتن دشمن از انقلابی‌زدایی است.»
وی ادامه داد: «دشمنان امروز در پی انقلابی‌زدایی از واژه‌هایی چون آزادی و استقلال، انقلابی‌زدایی از مقدسات دینی، نهادهای انقلابی، مساجد، هیئات و شخصیت‌ها هستند که علاوه بر هوشیاری مردم در برابر این توطئه‌ها، روحانیت نقش و رسالت خطیری را در تبیین گفتمان انقلابی و هدایت فکری جامعه بر دوش دارند.»

گزارشی از حادثه‌ تلخ انفجار و ریزش معدن در استان گلستان
استان گلستان، شهرستان آزادشهر، معدن زغال سنگ یورت، کانون حادثه‌ای بود که تمام ایران را عزادار کرد، ساعت 10 و 50 دقیقه صبح چهارشنبه 13 اردیبهشت ماه صدای انفجاری در جنگل‌های منطقه خوش ییلاقی پیچید که تا زمان نگارش این متن هنوز به طور دقیق مشخص نیست چند خانواده را دغدار کرده است. خانواده ٢١ کارگر پیکرهای بی‌جان قربانیان‌شان را از پزشکی قانونی تحویل گرفته‌اند و آنان را به خاک سپرده‌اند، اما خانواده محبوس‌شدگان در مقابل ورودی معدن زمستان یورت در انتظار معجزه‌ای به نظاره نشسته‌اند. مسئولان و کارشناسان می‌گویند؛ بررسی‌های اولیه نشان می‌دهد ضعف دستگاه تهویه ٢٤ ساعته معدن موجب جمع شدن گاز در فضای معدن می‌شود و همین اتفاق کافی است که با جرقه موتور دیزل قدیمی موجود در معدن هنگام روشن شدن، انفجاری شکل بگیرد و کارگران در تونل‌ها و در عمق 1800 متری گرفتار شوند. حادثه‌ای که رهبر معظم انقلاب نیز در پیام خود با ابراز تأسف عمیق در توصیف آن نوشتند: «حادثه‌ دلخراش و مصیبت‌بار معدن در گلستان که به جان‌باختن جمعی از کارگران زحمتکش و رنج‌دیده و گرفتاری جمعی دیگر از آن عزیزان انجامیده است، اینجانب را داغدار و مصیبت‌زده کرد.»
اما در جریان این حادثه آنچه بر غم مردم ایران افزود، نگاه متفاوت برخی جریان‌های خاص سیاسی به مسئله بود؛ رسانه‌هایی که وقتی در تهران و در خیابان جمهوری اسلامی با وجود تلاش‌های مجاهدانه آتش‌نشانان عزیز ساختمان پلاسکو در آتش سوخت و فرو ریخت در میان شعله‌های آتش‌ و خرابه‌های ساختمان پلاسکو و انتظار خانواده‌ها چنان بهره‌برداری سیاسی کردند و هشتک استعفا را در فضای مجازی زدند که اصل ماجرا و غم مردم در حال گم شدن در این میان بود، اما حالا در حادثه تلخ معدن یورت به سادگی از ماجرا عبور کرده‌اند و نه هشتک استعفایی زده‌اند، نه روزنامه‌ای تمام صفحه اولش را به کارگران معدن اختصاص داده است و نه کسی به صداوسیما خرده گرفته که چرا برنامه‌های عادی‌اش را متوقف نکرده است! تأسف‌بارتر اینکه شنیده شد مسئولان دولتی رسانه ملی را تحت فشار قرار داده‌اند تا تصویر زنده حادثه و امدادرسانی به مصدومان را از صفحه شبکه خبر حذف کند! همه اینها افکار عمومی را با این سؤال بزرگ روبه‌رو می‌کند که چرا برخی از جریان‌های سیاسی منافع حزبی و گروهی خود را بر منافع ملت و کشور ترجیح می‌دهند؟!


   محمد رضا مرادی/ چند سند سیاسی جدید حماس در دوحه منتشر شد؛ سندی که انتشار آن موجی از جنگ رسانه‌ای موافقان و مخالفان را به راه انداخته است. برخی معتقدند که حماس از اصول انقلابی خود عقب‌نشینی کرده و برخی دیگر معتقدند این سند سیاسی تنها یک تغییر تاکتیک است. اما حقیقت ماجرا چیست؟
همزمان با شصت‌ونهمین سالروز تشکیل رژیم اشغالگر قدس، «خالد مشعل» رئیس دفتر سیاسی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) اساسنامه جدیدی را رونمایی کرد؛ اساسنامه‌ای که در 42 بند، سیاست‌های کلی این جنبش را تشریح می‌کند. مهم‌ترین تغییرات این سند نسبت به اساسنامه قبلی این است که در سند جدید نابودی رژیم صهیونیستی به صراحت اعلام نشده، ضمن آنکه تشکیل دولت در مرزهای 1967 پیش‌بینی شده است. برخی‌ها این دو مسئله را عقب‌نشینی بزرگ حماس می‌دانند؛ اما باید توجه داشت که از نظر محتوایی تغییر چندانی در این اساسنامه ایجاد نشده است، بلکه بیشتر تغییر در لحن گفتار مشاهده می‌شود.
طبق بند 20 سند جدید، حماس از هیچ بخشی از سرزمین فلسطین صرف‌نظر نخواهد کرد. حماس هر جایگزین دیگری به جای آزاد کردن کامل فلسطین از دریای مدیترانه تا رود اردن را رد می‌کند، رژیم صهیونیستی را به رسمیت نمی‌شناسد و از هیچ یک از حقوق فلسطینی‌ها نیز چشم نمی‌پوشد. حماس همچنین برپایی دولت مستقل و کامل دارای حاکمیت ارضی فلسطین براساس مرزهای ۱۹۶۷ را به همراه حق بازگشت پناه‌جویان و آوارگان را به خانه‌ای که ازآن بیرون شده‌اند، توافق ملی مشترک قلمداد می‌کند.
حماس همچنان در اساسنامه جدید تأکید کرده که موجودیت اسرائیل را به رسمیت نمی‌شناسد و نخواهد شناخت و مرزهای کشور فلسطین را همان مرزهایی می‌داند که پیش از شکل‌گیری اسرائیل در سال ۱۹۴۸ سرزمین فلسطین را تعریف می‌کرد. از این نظر تنها تغییر جزئی که در اساسنامه داده شده، پذیرش تشکیل کشور مستقل فلسطین در محدوده مرزهای پیش از سال ۱۹۶۷، یعنی در کرانه باختری و باریکه غزه است.
در بند یک سند جدید هدف حماس «آزادسازی فلسطین و مبارزه با پروژه صهیونیسم» عنوان شده و در بخش مقدمه آمده است: «مقاومت تا تحقق پروژه آزادسازی، بازگشت آوارگان و تشکیل کشور با حاکمیت کامل به پایتختی قدس ادامه خواهد داشت.» در بند 25 سند جدید به بحث سلاح و مقاومت مسلحانه جنبش حماس اشاره شده و بر ادامه مقاومت تأکید شده است. در مجموع می‌توان گفت که حماس در سند جدید خود تا حدودی راهبرد اصلی خود، یعنی «مقاومت» را حفظ کرده، اما در تاکتیک خود تغییراتی ایجاد کرده است.
واقعیت این است که حماس در پی رهایی از فشارهای شدید بین‌المللی است؛ از این رو سعی کرده است بارِ ایدئولوژیک اساسنامه خود را بسیار کمتر کند و از ادبیات تهاجمی دوری گزیند و با لحن و گفتار نرم‌تری اهداف خود را محقق کند. تلاش برای تشکیل دولت امر تازه‌ای نیست و حماس پیش از این نیز به این مسئله معتقد بود. برخی از منتقدان این سند، حذف بندِ نابودی اسرائیل را انحراف و یک عقب‌نشینی بزرگ می‌دانند. در صورتی که حماس در بندهای مختلف به طور صریح این مسئله را رد کرده و بر مبارزه تا آزادی کامل فلسطین تأکید می‌کند. البته نرم شدن لحن و گفتار حماس در سند جدید می‌تواند خطراتی را برای این جنبش به دنبال داشته باشد؛ بنابراین حماس به طور کامل باید نسبت به این مسئله آگاه باشد؛ چرا که در سند جدید بی‌شک رد پای عربستان، قطر و ترکیه دیده می‌شود و این سه کشور نیز با صهیونیست‌ها روابط پیدا و پنهان فراوانی دارند. به همین دلیل حماس باید نسبت به تله سازش هوشیار باشد که در دام کشورهای سازش‌پذیر با رژیم صهیونیستی گرفتار نشود. اما نمی‌توان در شرایط فعلی تغییرات سند جدید را راهبردی یا عقب‌نشینی دانست؛ چرا که بندهای این سند این مسئله را رد می‌کند. اما کاملاً مشخص است که سند جدید می‌تواند همانند یک شمشیر دولبه باشد که یک لبه آن پیروزی و موفقیت حماس و لبه دیگر آن خروج از محور مقاومت باشد. می‌توان گفت که حماس با انتشار سند جدید خود، از تغییر تاکتیک برای ادامه مبارزه و پیگیری اهداف خود خبر داده است و نمی‌توان این مسئله را چرخش بزرگ نامید.

عبادالله صادقی/ یکی از تفاوت‌های انتخابات ریاست‌جمهوری 96 با سایر انتخابات‌ها این بوده است که در این دوره رسانه‌ها نسبت به گذشته نقش بیشتری دارند و در این عرصه هزینه شخصی نامزدها در چاپ برگه‌های تبلیغاتی نسبت به گذشته نیز کمتر بوده است؛ نقش گسترده رسانه‌ها ضمن اینکه محاسن متعددی دارد، اما ظرافت‌های آن نیز باید مراعات شود. رهبر حکیم انقلاب در طول سالیان گذشته تذکرات فراوانی به رسانه‌ها داده و بایدها و نبایدهایی را متذکر شده‌اند و در این نوشتار لازم است برای انقلابی‌تر شدن فضا به آن بیانات اشاره‌ای گذرا داشته باشیم.
الف‌ـ بایدها
۱ـ بر سطح آگاهی و تحلیل مردم بیفزایید
مطبوعات در کشور ایران و در نظام جمهوری اسلامی، کجای کارند؟ که هستند و چه هستند؟ آیا زاید و سرباری هستند؟ زینت‌المجالسی هستند؟ یا نه؛ یک عنصر حقیقی و مؤثّر و اجتناب‌ناپذیر و سازنده‌اند؟ نظر ما، البته، معطوف به نکته دوم و جمله اخیر است. ما معتقدیم که مطبوعات برای نظام جمهوری اسلامی، یک مقوله تجمّلاتی و تشریفاتی نیست. بنابراین، افزایش آن، تنوّع آن، کیفیّت یافتن آن و اگر خطایی دارد، تصحیح آن، جزو کارهای اساسی در این نظام است.
نظام جمهوری اسلامی یک نظام مردمی است و کسی نمی‌تواند این را منکر شود. مخالفین ما هم نمی‌توانند این را منکر شوند. حداکثر این است که مردم را تخطئه می‌کنند و می‌گویند «مردم نفهمیدند و با این مسئولان و این نظام، صفا کردند.» بالاخره صفای مردم با این نظام را نمی‌توانند منکر شوند و این، مطلب واضحی است. سر و کارِ ما با مردم است؛ پس این نظام، نظامی است مردمی.
مردم باید اهل تحلیل شوند تا بفهمند که نظام برایشان مفید است. آگاهی برای چنین نظامی، مثل آب و هوا، لازم و واجب است. نظام ما، این گونه است. هر چه مردم بیشتر آگاه باشند، نظام جمهوری اسلامی، بیشتر سود می‌برد. بنابراین، این نظام، به آگاه‌سازی مردم نیازمند است.
مطبوعاتی که طریق سلامت بپیمایند و بنا بر عناد و بدجنسی نداشته باشند. این گونه مطبوعات، در هر رشته‌ای قلم بزنند ـ سیاسی باشند، فرهنگی باشند، اقتصادی باشند، درباره مسائل خارجی حرف بزنند، در خصوص مسائل داخلی حرف بزنند ـ و هر کاری که بکنند، به نفع نظام حرکت کرده‌اند؛ چرا؟ چون بر مایه آگاهی مردم می‌افزایند. موضع مطبوعات در جمهوری اسلامی، این است.(13/2/1375)
2ـ مردم را به انتخاب اصلح تشویق کنید
کسانی که زبان گویایی دارند، قلم توانایی دارند و آبرویی پیش مردم دارند ـ که این آبرو هم جزو ذخایر الهی است و خدای متعال به هرکس داده است، باید آن را در راه او مصرف کند و به کار ببرد ـ مردم را توجیه و تشویق کنند و آدم‌های خوب را به آنها معرفی نمایند.(14/11/1374)
3ـ رسانه‌های مجازی خود را به قانون مقید کنند
 این رسانه‌های الکترونیکی و اینترنتی متأسفانه موجب شده است که افراد بی‌محابا علیه یکدیگر حرف بزنند، بد بگویند. باید از طرف مسئولان کشور برای این هم یک جوری تدبیر بشود. ولی عمده این است که خود ما مردم، خودمان را مقید کنیم به اخلاق اسلامی؛ خودمان را مقید کنیم به قانون. حالا این حرف من بهانه‌ای نشود برای اینکه یک عده‌ای بروند جوان‌های انقلابی را به عنوان جوان‌های تند، مورد ملامت و شماتت قرار بدهند؛ نه، من همه‌ جوان‌های غیور کشور را، جوان‌های مؤمنِ انقلابی کشور را فرزندان خودم می‌دانم و پشت سر آنها قرار می‌گیرم؛ من از جوانان انقلابی و مؤمن و غیور حمایت می‌کنم؛ منتها همه را توصیه می‌کنم به اینکه در رفتار خود، با اخلاق اسلامی رفتار کنند؛ قانون را مراعات کنند. همه باید قانون را مراعات کنند. تجسم انقلاب در قانون جمهوری اسلامی است.(1/1/1391)

ب‌ـ نبایدها
۱ـ ما نباید عامل دشمن شویم!
اینکه بنده مکرّر به مطبوعات و رسانه‌ها توصیه می‌کنم که با مسائل کشور مسئولانه برخورد کنند، به خاطر همین است. دشمن می‌خواهد مطالب خود را در بین مردم به‌ دروغ و فریب منتشر کند. ما نباید عامل دشمن شویم و کار دشمن را آسان کنیم و همان چیزی را که او می‌خواهد در فضای فکری و فرهنگی جامعه ما به وجود آورد، در داخل کشور به وسیله مطبوعات، رسانه‌ها و تریبون‌ها به خورد مردم دهیم. این خطای بسیار بزرگی است. اگر عمداً و با توجّه صورت گیرد، خیانت بزرگی است و اگر از روی غفلت باشد، خطای بزرگی است. باید خیلی آگاه و مراقب بود.(5/5/1381)
از گویندگان و نویسندگانی که توفیق سخن گفتن با مردم را دارند، درخواست می‌کنم که همواره خدا را در نظر داشته، حقیقت را بیان کنند و با سخنان خلاف واقع یا تکیه بر گمان واهی، خدای ناخواسته، به تبلیغات دشمن کمک نکرده؛ کام شیرین مردم را تلخ نکنند.(27/1/1371)
همه باید مراقب باشند. در کشور، کسانی که اهل نوشتنند، اصحاب مطبوعات، کسانی که رسانه‌ها دست آنهاست، کسانی که تریبون‌ها دست آنهاست، مراقب باشند به این خواست دشمنان کمک نکنند. بعضی دانسته، بعضی ندانسته، با اظهارنظرهاشان، با حرف‌هاشان، به خواست دشمن کمک می‌کنند؛ باید همه مراقب باشند. دشمن امروز می‌خواهد از جمهوری اسلامی یک چهره‌ نامطلوبی به ملت‌های منطقه نشان بدهد تا آنها به این طرف سوق داده نشوند و خط ایستادگی در مقابل استکبار ـ که خصوصیت ملت ایران است ـ در میان آنها رواج پیدا نکند؛ لذا ما باید مراقب باشیم.(27/7/1390)
۲ـ ذهن مردم را مشغول مسائل فرعی نکنید
اینکه ما این همه عرض می‌کنیم، توصیه می‌کنیم، تأکید می‌کنیم، هم به مسئولین، هم به مردم، که خودتان را به مسائل فرعی سرگرم نکنید، برای خاطر این است. اینکه به مطبوعات، به رسانه‌ها، به روزنامه‌ها، به پایگاه‌های اینترنتی که امروز رواج پیدا کرده است، هی سفارش می‌کنیم که از وارد کردن حرف‌ها و مطالب نادرست ـ که ذهن مردم را مشغول می‌کند ـ به فضای ذهنی مردم پرهیز کنید، به خاطر این است.(19/10/1391)
۳ـ مردم را نسبت به انتخابات دلسرد نکنید
مبادا در روزنامه یا در رسانه‌ای ـ به هر نحوش ـ یا در تبلیغاتی، طوری حرف زده بشود که مردم را نسبت به انتخابات دودل بکنند. البته این مردم دودل نمی‌شوند. این مردم نشان داده‌اند که در مقابل توطئه‌های دشمن، هوشیارانه عمل می‌کنند؛ مخالفان انقلاب اسلامی هم این را می‌دانند؛ اما بالاخره تبلیغات و تلاش‌های خودشان را می‌کنند. مبادا کسانی در داخل محدوده‌ نظام اسلامی پیدا بشوند که به این خواسته‌ دشمن کمک کنند؛ به علت اختلافی که با زید و عمرو و بکری دارند، برای خاطر یک امر جزیی، کم‌اهمیت و احیاناً شخصی یا گروهی، بیایند مردم را نسبت به این حقیقت عظیم ـ که حضور آنها را در صحنه نشان می‌دهد ـ مردد و دلسرد بکنند.(19/10/1370)
۴ـ اعتمادبه‌نفس مردم نباید شکسته شود
انسان جایزالخطاست؛ باید تلاش کند خطا نکند یا کمتر بکند. کسانی هم که خطای طرف مقابل را می‌بینند، باید دلسوزی کنند و خطا را به گوش او برسانند؛ اما هوچیگری کردن، مردم را دلسرد کردن، اعتمادبه‌نفس مردم را شکستن، آنها را ناامید کردن نسبت به آینده، هیچ روا نیست. این خطاب من به همه است؛ هم به مطبوعات، هم به رسانه‌ها، هم به مسئولان، هم به کسانی که منبرهای گوناگون خطابه و سخن گفتنِ با مردم را دارند؛ در مجلس، در نماز جمعه، در جاهای دیگر، در دانشگاه‌ها. این چیزی است که بحث مصلحت کشور است؛ باید مصلحت کشور را رعایت کرد. این هم یکی از آن راه‌های مقابله‌ [دشمن] با اعتماد‌به‌نفس ملی است.(13/10/1386)
5ـ نقاط برجسته ملت تضعیف نشود
آن کسانی هم که دارای تریبون‌های گفتن هستند، دارای رسانه هستند، صدای‌شان در جامعه شنیده می‌شود، سعی کنند نقاط برجسته‌ این ملت را طبق میل دشمن کوچک نکنند، تضعیف نکنند، کم‌رنگ نکنند. این هوشیاری ملت ایران باید همواره محفوظ بماند.(27/7/1390)

6‌ـ هتک آبروی افراد جایز نیست
از طرف علاقه‌مندان به نامزدهای انتخاباتی گوناگون، بداخلاقی‌های انتخاباتی، شایسته‌ ملت ما نیست؛ تهمت زدن آدم‌های مؤمن را، مصونیت‌دار از لحاظ اسلامی و شرعی را؛ در معرض هتک آبرو قرار دادن در شبنامه‌ها، در مطبوعات، در پایگاه‌های اینترنتی و...، اینها اصلاً مصلحت نیست. من به طور جد از همه کسانی که نسبت به نامزدهای مختلف علاقه‌مندی‌ای دارند، درخواست می‌کنم، اصرار می‌کنم که این علاقه‌مندی خودتان را از راه تخریب دیگران، اهانت به دیگران، متهم کردن دیگران نشان ندهید. هر چه می‌خواهید، از نامزد مورد علاقه‌ خودتان تمجید کنید، تعریف کنید؛ اما دیگران را تخریب نکنید. این علامت بدی است.(12/10/1386)
7ـ نباید اجازه داد که به امنیت آسیب بزنند
انتخابات که مظهر حضور مردم است، مظهر مردم‌سالاری دینی است، باید پشتوانه‌ امنیت ما باشد. نباید اجازه داد که این چیزی که ذخیره‌ امنیت است، پشتوانه‌ امنیت است، به امنیت ما صدمه وارد کند. دیدید، حس کردید، از نزدیک لمس کردید آن وقتی را که دشمنان می‌خواهند از انتخابات علیه امنیت کشور سوء‌استفاده کنند. باید همه مراقب باشند، همه بهوش باشند. آحاد مردم، مسئولان گوناگون، منبرداران سیاسی، کسانی که می‌توانند با مردم حرف بزنند، همه مراقب باشند، مواظب باشند؛ از انتخابات مانند یک نعمت الهی پاسداری کنند.(9/6/1390)
8ـ منفی بافی نکنید
امروز متأسفانه انسان مشاهده می‌کند که در بین برخی مسئولان و نخبگان سیاسی و غیره کأنه مد شده است که نگاه، نگاه بدبینانه باشد؛ نگاه منفی باشد؛ نقاط مثبت را نبینند؛ روی نقاط منفی تکیه کنند. در رسانه‌ها و غیر رسانه‌ها مرتباً منفی‌بافی می‌شود. تا انسان می‌گوید هم چرا، می‌گویند آقا شما نمی‌گذارید ما واقعیات را بگوییم. می‌گویید سیاه‌نمایی است، می‌گویید فلان است؛ ما می‌خواهیم حقایق را بگوییم. نه، این یک ‌سونگری است. خب، اگر فرض بفرمایید یک واحد تولیدی دچار یک اشکالی می‌شود و شما می‌خواهید به عنوان یک نگاه واقع‌بینانه آن را بیان کنید، بسیار خوب، در کنارش مثلاً دو تا واحد تولیدی هم ایجاد شده. اگر این نقطه‌ مثبت را بیان کنیم، یک جور مسائل کشور را می‌فهمیم؛ اگر این نقطه‌ مثبت را بیان نکنیم، مسائل کشور را جور دیگری خواهیم فهمید. اگر فقط نقاط منفی را مشاهده کنیم ـ که البته نقاط منفی وجود دارد ـ این طبعاً واقع‌بینی نیست؛ این برآورد درستی از اوضاع کشور به ما نخواهد داد؛ منجر به ناامیدی میشود؛ ضرر اجتماعی‌اش هم این است.(16/5/1390)

نگاهی به مستندهای در حال اکران
 مهدی امیدی/  یکی از جنبش‌های متأثر از انتخابات ریاست‌جمهوری، تولید و نمایش مستندهای سیاسی است؛ مستندهایی که هر یک بخشی از واقعیت‌های ناگفته در حوزه‌های مختلف را نمایش می‌دهند. هر چند در این ایام، توجه اصلی مردم به برنامه‌های تبلیغاتی نامزدهای تصدی ریاست‌جمهوری در تلویزیون است؛ اما به جز این برنامه‌ها، فیلم‌های مستند قابل توجهی، از جمله فیلم‌های مستند «قرارداد 19 ژوئن»، «داد»، «فروشنده» و «پرزیدنت، آکتور سینما» در محافل مختلف دانشگاهی و مردمی نمایش داده می‌شود.
مستند «قرارداد 19 ژوئن» به کارگردانی ایمان گودرزی در ژانر مستند تاریخی با گرایش سیاسی قرار دارد. این فیلم به سبک بیشتر مستندهای تاریخی و سیاسی سال‌های اخیر، ترکیبی از تصاویر آرشیوی و مصاحبه با کارشناسان سیاسی همراه با صدای نریتور است. این مستند در ساختاری استقرایی به بخشی حساس و چالش‌برانگیز از تاریخ انقلاب اسلامی توجه می‌کند. به این ترتیب که در قالب اتفاقات گذشته و در آیینه تاریخ، مسئله پردامنه و پرچالش مذاکره با آمریکا را نشان داده است.
مهم‌ترین ویژگی مستند «قرارداد 19 ژوئن» مطابقت کامل آن با شرایط و مسائل جامعه امروز ماست. این شباهت، بیش از هر چیز به دلیل پرداختن به مناسبات میان ایران و آمریکاست. اساساً موضوع روابط یا برخوردهای میان ایران و آمریکا، همیشه مسئله روز است. اصلی‌ترین بحث سیاسی در ایران از کودتای 28 مرداد 1332 تا به حال، آمریکا بوده است. هر چند گاهی این مسئله برجسته‌تر می‌شود؛ مانند دوران تسخیر سفارت آمریکا در تهران به دست دانشجویان که این فیلم هم آن را بررسی می‌کند یا در همین دوران که با مسئله برجام روبه‌رو هستیم؛ اما نقطه عطف این مستند ماجرایی است که شباهت زیادی به برجام دارد. قرارداد 19 ژوئن 1981 الجزایر میان ایران و آمریکا که نام فیلم هم به طور مستقیم به آن اشاره دارد، اتفاقی تلخ و عبرت‌آموز است. درست مانند آنچه در قرارداد دیگری با عنوان «برجام» میان ایران و آمریکا اتفاق افتاد. این مستند بدون حتی اشاره‌ای به برجام، مذاکرات ایران و غرب را نقد می‌کند.
«داد» هم عنوان مستندی است که بخشی از مظالم دولت به کارگران را روایت می‌کند. این فیلم برخلاف آثار روشنفکرانه‌ای که درباره معضلات کارگرها ساخته شده‌اند، با عبور از ظاهر به ریشه مشکلات توجه کرده است. به همین دلیل هم مخاطب فیلم با وجود دیدن تصاویری تکان‌‌دهنده از لایه‌های زیرین جامعه، هیچ‌گاه احساس یأس و قرار گرفتن در بن‌بست نمی‌کند؛ چون می‌بیند و می‌داند که بیداد، نتیجه حذف داد است و رفع بیداد چاره‌ای جز بازگشت به داد ندارد. به همین دلیل هم این فیلم با بغض کانون‌های زر و زور و تزویر مواجه شده است؛ به گونه‌ای که همچون چند فیلم مستند انتقادی دیگر، با مخالفت‌هایی برای نمایش در محافل دانشگاهی روبه‌رو شده است.
اما فیلم مستند دیگری که این روزها در حال اکران در دانشگاه‌هاست، «پرزیدنت، آکتور سینما» نام دارد. این فیلم به کارگردانی محمدرضا برونی، مذاکرات و روابط شوروی سابق با آمریکا را واکاوی می‌کند. در این فیلم هم مسئله چشم دوختن به خارج از کشور برای نجات و حل مشکلات نقد شده است؛ اما نمونه عبرت‌آموز مطرح شده در این فیلم، شوروی سابق است. در این فیلم دقیقاً نمایش داده‌ایم که وادادن دولت حاکم بر شوروی در دوران گورباچف و نزدیک شدن این دولت به آمریکا چه مصائبی را به مردم آن کشور تحمیل می‌کند. نکته جالب این است که همچون دو مستند قبلی، مراسم رونمایی از این فیلم هم در دانشگاه صنعتی شریف، به دستور دولت بر هم خورد.
اما فیلم جنجال‌برانگیز دیگری که این روزها نقل محافل است، «فروشنده» نام دارد. این فیلم با همت مؤسسه فانوس فردا و گروه مستندسازهای برنامه تلویزیونی «ثریا» ساخته شده است. با وجود شباهت نام، این مستند هیچ ارتباطی با فیلم اخیر اصغر فرهادی ندارد؛ بلکه دو محور را بررسی می‌کند؛ موضوع اول فیلم، برجام است. این اثر به جریان‌ها و افراد فعال در پشت صحنه مذاکرات هسته‌ای ایران با کشورهای غربی توجه کرده و مطالبی را برای اولین بار افشا می‌کند؛ اما محور دوم مستند «فروشنده» برچیدن سایه جنگ از کشور به واسطه این مذاکرات است. فیلم سعی کرده است با نمایش اسناد و مدارک و همچنین گفت‌وگو با خبرگان سیاست خارجی به این پرسش پاسخ بدهد که آیا به راستی این دیپلماسی دولت یازدهم بود که سبب کاهش تهدیدهای نظامی آمریکا علیه ایران شد؟ ویژگی بارز مستند «فروشنده» ساختار قوی و پرجاذبه و ضرباهنگ تند آن است؛ به گونه‌ای که مخاطب متوجه نمی‌شود زمان 105 دقیقه فیلم چگونه می‌گذرد.

حجت‌الاسلام محمدجواد زمانی در گفت‌وگو با صبح‌صادق
مجتبی برزگر/ ریشه‌دار بودن اعتقاد به مهدی و منجی موجب آماده بودن مردم اعصار گوناگون برای پذیرش و تبعیت از ایشان می‌شود. از همین رو این مفهوم موجب سوءاستفاده فریبکاران و شیادانی شده است که در طول تاریخ با ادعاهای دروغین خود را مهدی یا از یاران ایشان معرفی کردند تا از رهگذر عقیده پاک مردم به نیات آلوده خویش دست یابند. اتفاقاً بسیاری از این مدعیان، در نقشه خود موفق شده و به مقصود خود رسیده‌اند؛ چه مدعیان کوچکی که اهداف مالی و رمالی داشته‌اند و چه مدعیان بزرگی که توانسته‌اند با این ادعا حکومت‌های عریض و طویل یا مذاهب منحرف دیرپا و گسترده‌ای را برای خویش دست‌وپا کنند. همچنین دشمنان اسلام و انسانیت که همواره در ترس از حاکمیت عدل و انسان کامل به سر می‌برند، از یک سو با ساخته و پرداخته کردن سؤالات و شبهات تلاش دارند اعتقاد به ظهور منجی را در دل آدمیان سست کنند و از سوی دیگر با تحمیق رسانه‌ای و ساختن فیلم‌های سینمایی، چهره‌ای هولناک از آن مرد الهی بیافرینند! در واکنش به این‌گونه اقدامات و در آستانه میلاد با سعادت منجی عالم بشریت حضرت صاحب‌الزمان(عج) هفته‌نامه صبح‌صادق درباره مهدویت با حجت‌الاسلام‌والمسلمین محمدجواد زمانی پژوهشگر، واعظ برجسته و از شاعران موفق که بارها به محضر رهبر معظم انقلاب(مدظله‌العالی) رسیده، گفت‌وگو کرده است. مشروح این مصاحبه را در ادامه می‌خوانید.
*در بین تصویر ظهور دوگونه افراط و تفریط داریم؛ گروهی اعتقاد دارند وقتی امام ظهور کند، دو سوم انسان‌ها را می‌کشد و خون به راه می‌اندازد، گروه دیگر از رحمانیت مطلق دم می‌زنند. با توجه به روایات و اعتقادات شیعه نگاه به ظهور و برخورد با ظلم چگونه است؟
روایات در این زمینه دو دسته است؛ یک دسته روایاتی که اعتقاد دارند حضرت با ظالمان مبارزه کرده و بسیاری از آنها را به درک واصل می‌کند و دسته دیگر روایاتی که بیان‌کننده جنبه رحمانیت حضرت است؛ اما مسلماً لبه تیغ مبارزه حضرت با ظالمان و مستکبران جهان است و توده‌های مردم مشمول رحمت حضرت قرار می‌گیرند. به همین دلیل در برخی از نقل‌ها ظهور حضرت را به عصر پیامبر تشبیه کرده‌اند یا جلوه‌های پیامبر را در وجود امام زمان(عج) برجسته دانسته‌اند؛ یعنی همان‌طور که نهضت پیامبر نهضت رحمت بود و بعثت پیامبر و دعوت مردم با رحمانیت و رحمت همراه بود، در عصر ظهور هم این‌گونه است و رحمانیت بر غضب حضرت غلبه دارد. غضب حضرت متوجه مستکبرانی می‌شود که ظالمان بزرگ جهان بودند و سال‌ها افراد را به انحراف ‌کشاندند و به آنها ستم ‌کردند.

*مبارزه با ظلم اساسی‌ترین فلسفه‌ ظهور معرفی شده است؛ این‌گونه که ایشان جهان را که از ظلم پر شده، سرشار از عدل می‌کنند؛ کمی درباره جایگاه عدل و ظلم در اعتقادات شیعه بفرمایید.
در روایات تکرار شده است که حضرت زمین پر از ظلم و ستم را به زمینی مملو از عدل و داد و جلوه‌های عدالت پروردگار تبدیل می‌کنند. در اینجا باید به این نکته توجه داشته باشیم که در روایت آمده است: «کما ملئت ظلما و جورا»، نه «کما ملئت ظالما و جائرا»؛ یعنی حضرت در عصری ظهور می‌کنند که ظلم و ستم فراوان است؛ اما ملازم ظلم و ستم فراوان، فراوان بودن ظالم و جائر است؛ یعنی در روایت نیامده است که در عصر ظهور حضرت، ظالم فراوان می‌شود؛ بلکه شاهد ظلم فراوانی هستیم، یعنی بعضی اوقات ممکن است یکی ظالم باشد؛ اما می‌بینید هزاران نفر را در معرض زوال و ددمنشی خودش قرار می‌دهد. آنچه از روایت برمی‌آید، این است که شاهد ظلم فراگیر در عصر حضور هستیم و حضرت این ظلم فراگیر را به عدل فراگیر تبدیل می‌کنند. یک شبهه‌ای که برخی در گذشته مطرح می‌کردند؛ این بود که این نقل را به خوبی متوجه نمی‌شدند و می‌گفتند آنقدر باید ظلم کنیم تا حضرت ظهور کنند.

* طبق آیه قرآن مستضعفان در حکومت مهدوی نقش ویژه‌ای دارند، در این‌باره توضیح دهید؟
در قرآن می‌خوانیم «و نرید أن نمن علی‌الذین استضعفوا فی‌الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین»؛ اراده‌ ما این است که مستضعفان بر روی زمین، جایگاه‌شان تغییر کند. این آیه درباره بنی‌اسرائیل نازل شده و در واقع از آیات مهدوی به شمار می‌رود. پس مستضعفان در حکومت حضرت جایگاه ویژه‌ای دارند و اینها قابلیت‌های خودشان را نشان می‌دهند و امیدشان هم به ظهور حضرت است. باید به این نکته توجه داشته باشیم که اینها مستضعفانی هستند که می‌خواستند با ظلم مبارزه کنند؛ تمکن و توانایی‌ مقابله و ایستادگی در برابر این حجم ستمکاری را نداشتند. آن کسانی که خودشان با دست خودشان دچار استضعاف بشوند، اینها حساب‌شان جداست. اینها کسانی هستند که در واقع با دست خودشان، خودشان را به استضعاف انداختند؛ اما مستضعفانی که تلاش خودشان را انجام دادند، در حکومت حضرت جایگاه ویژه‌ای دارند.

* این‌ شعائر و مصادیق عملی را چطور به کار ببندیم که هم برای مقابله با ظلم و هم برای دستگیری از مستضعفان مفید باشد؟
ما در عصر غیبت وظایفی داریم که اگر آنها را انجام بدهیم، در واقع معرفت ما افزون می‌شود. اول اینکه ما باید معرفت‌مان را نسبت به حضرت لحظه به لحظه بیشتر کنیم؛ همان‌طور که توأمان محبت‌مان را افزایش می‌دهیم. این محبت و معرفت همچون بال دو پرنده هستند که باید با هم وجود داشته باشند. به همین دلیل هر چه معرفت‌مان نسبت به حضرت بالاتر رود، محبت‌مان به حضرت بیشتر می‌شود. در مقابل، هر چه محبت‌مان نسبت به حضرت بالا ‌رود، شاهد افزایش معرفت خواهیم بود. درباره افراد عادی هم این‌گونه است؛ می‌بینید که وقتی فردی نسبت به یک شخصی شناخت بیشتری پیدا می‌کند، محبتش نسبت به آن شخص افزایش می‌یابد. همین‌طور وقتی او را می‌بیند و به او محبت می‌کند، معرفتش نسبت به آن فرد بیشتر می‌شود. پس ما باید معرفت و محبت‌مان را نسبت به امام زمان(عج) بیشتر کنیم. بخشی از این موضوع با کارهای نظری جلو می‌رود. اینکه با مطالعه زندگی‌نامه حضرت، ادله حقانیت حضرت و مقام والای امامت و ولایت، نسبت به آنها معرفت پیدا کنیم. بخش دیگر هم این است که دل‌مان را برای معرفت و محبت حضرت آماده کنیم؛ این آیینه دل را باید صیقل بدهیم که نور حضرت به خوبی بر آن بتابد. ما باید به این سمت حرکت کنیم! در واقع دل‌های ما از گناه عاری بشود. وقتی دل از گناه عاری شد، می‌بینید که معرفت و محبت حضرت بیشتر بر آن دل تجلی می‌کند. وقتی دل ویژگی‌های معنوی پیدا کرد، می‌بینید که کار خیلی آسان‌تر می‌شود و بعد در عمل هم باید کارهایی انجام دهیم. یکی اظهار محبت به حضرت است؛ صدقه دادن از طرف حضرت، دعا برای ظهور، اگر عاشق از معشوق خودش غفلت کند، محبتش ضایع می‌شود. اینکه گفتند «انتظار الفرج من الفرج» یعنی از دل برود هر آنکه از دیده برفت. مدام باید به این حقیقت بزرگ فکر کند؛ رفتن به مسجد جمکران، مسجد سهله، ارتباط گرفتن، خواندن دعای ندبه و اقداماتی از این دست لحظه به لحظه محبت ما را به حضرت بیشتر می‌کند.

* انقلاب اسلامی ایران هم با این هدف شکل گرفت و به پیروزی رسید؛ به نظر شما نظام اسلامی تا چه حد توانسته است در راستای تحقق اهداف خود اقدام کند؟
یک جمله زیبای حضرت امام(ره) این است که «انتظار فرج انتظار قدرت اسلام است»؛ یعنی ما وقتی منتظر حضرت هستیم در واقع منتظر این هستیم که اسلام یک روزی به تمام و کمال قدرت پیدا می‌کند. پس ما در جایگاه منتظر واقعی باید تلاش کنیم تا قدرت اسلام را در روزگار خودمان افزایش دهیم. صرف تشکیل حکومت اسلامی خودش سبب قدرتمند شدن اسلام می‌شود؛ چون بسیاری از مباحث اسلام در درون حکومت شکل می‌گیرد. به عبارتی، در داخل حکومت است که حدود الهی رعایت می‌شود و از تعطیلی درمی‌آید. در درون حکومت اسلامی است که عدالت اسلامی برقرار شده و با ظلم مبارزه فراگیر می‌شود. از همین رو، به نظر من صرف تشکیل انقلاب اسلامی گام بزرگی برای مسئله انتظار است. طی سال‌های مختلف شاهد آن بودیم که انقلاب خدمات فراوانی داشت که به نظر من مهم‌ترین خدمت انقلاب کمک به مردم برای رسیدن به معرفت ‌الله است. در حقیقت، هدف از تشکیل حکومت اسلامی همین است که مردم به شناخت خدا برسند. عدالت و مباحث دیگر اهداف متوسطی است که در پرتو آن معرفت الله به سرانجام می‌رسد. به نظر من، کارنامه انقلاب اسلامی در مسئله مهدویت و شعارهایی که داشته است، تا به امروز موفق بوده؛ این به این معنای آن نیست که ضعف‌ها را قبول نکنیم؛ چرا که ضعف‌ها فراوان است. وقتی می‌خواهیم کارنامه را بررسی کنیم، کارنامه موفقیت‌آمیز بوده است. بخش اعظم این موفقیت به رهبری عالمانه و درایت حکیمانه حضرت امام(ره) و رهبر معظم انقلاب و همچنین حضور پرشور مردم در عرصه‌های معنوی برمی‌گردد؛ شهدای والامقام نیز ما را در پیشبرد معنویت در جامعه و تنومند کردن نهال انقلاب اسلامی یاری کردند. به نظر من ما حرکت کردیم، البته در دامنه هستیم و تا قله مسیر طولانی و سختی را در پیش داریم.

*با توجه به شرایط امروز در جهان و به ویژه دشمنی‌هایی که می‌شود، چگونه باید امید به آینده مهدوی را در خود زنده نگه داشت و با شبهاتی که معارضان اسلام برای از بین بردن نهال امید و انتظار منجی در دل مسلمانان می‌کارند، چه باید کرد؟
باید توجه داشته باشیم که خود پدیده انتظار مثبت است؛ یعنی پدیده انتظار منجی! امروز در مباحث مربوط به ادیان می‌گویند ادیانی موفق هستند و لحظه به لحظه بر طرفداران آنها افزوده می‌شود که قائل به منجی‌اند. اگر امروز مسیحیت در جهان طرفدار دارد، به دلیل این است که مسیحیت به منجی اعتقاد دارد و می‌گوید یک روزی حضرت عیسی(ع) برمی‌گردد و جهان را سرسبز می‌کند؛ ولی برخی از ادیان که قائل به منجی نیستند، قائل به موعود نیستند و چیزی به نام انتظار در آنها جاری و ساری نیست، کم‌کم پیروان‌شان روح یأس و سرخوردگی به خود می‌گیرند؛ اما در انتظار این‌گونه نیست و انسان به امید زنده است. انسان در ذات و فطرت خود به آینده امید دارد. اگر پیشرفتی در انقلاب اسلامی داشتیم، مرهون امیدهایی است که حضرت امام(ره) و رهبر معظم انقلاب دادند. مردم با امید پیشرفت کردند، لحظه به لحظه پیشرفت را دیدند. این امیدبخشی در مسئله انتظار بسیار مهم است. باید انتظار ما یک انتظار فعال باشد. حرکت در جهت آماده‌سازی جامعه اسلامی برای ظهور همان مدلی است که به اعتقاد بنده باید در جامعه اسلامی جاری و ساری شود.

آمارهای متناقض از نرخ بیکاری و اشتغال در تنور داغ انتخابات مردم را سردرگم کرده است
 سعید مهدوی/ معضل بیکاری که نقطه مقابل اشتغال است، همواره یکی از موضوعات اساسی و مورد بحث در اقتصاد ایران و کشورهای در حال توسعه بوده و هست. تعاریف متفاوت از مؤلفه‌های اقتصادی ـ اجتماعی به همراه راهکارها و برنامه‌های مختلف برای ایجاد اشتغال و کاستن از جمعیت بیکار، به ویژه قشر جوان و تحصیلکرده و همچنین آمارهای مختلف از سوی نهادهای رسمی و غیر رسمی، همیشه مورد بحث محافل کارشناسی بوده است. از سوی دیگر این اختلاف‌نظرها و تعارض‌ها بستر برداشت‌های مختلف مسئولان و منتقدان را نیز فراهم کرده است؛ اما با نزدیک شدن به موعد انتخابات دوازدهمین دوره ریاست‌جمهوری و همچنین قرار گرفتن در سال «اقتصاد مقاومتی؛ تولید و اشتغال»، ضروری است که در زمینه اختلاف‌های فوق روشنگری صورت گیرد و موضوع بیکاری و اشتغال به همراه تعاریف آنها برای مردم تبیین شود.

آخرین آمار نرخ بیکاری
 و نرخ مشارکت اقتصادی
براساس نتایج طرح آمارگیری نیروی کار سال ۹۵ که مرکز آمار ایران منتشر کرد، نرخ بیکاری در سال 95 با افزایش 4/1 درصدی، 4/12 درصد اعلام شد. براساس نتایج این طرح در سال جاری 4/39 درصد جمعیت در سن کار (10 ساله و بیشتر)، از نظر اقتصادی فعال بوده‌اند که نرخ مشارکت اقتصادی را نشان می‌دهد؛ یعنی در گروه شاغلان یا بیکاران قرار گرفته‌اند. بررسی نرخ بیکاری نشان می‌دهد، 4/12 درصد از جمعیت فعال بیکار بوده‌اند.
نرخ مشارکت اقتصادی یا همان جمعیت فعال که «مجموع افراد شاغل و بیکار در سنِ کار را شامل می‌شود»، یکی از شاخصه‌های مؤثر در کاهش یا افزایش نرخ بیکاران است. هرچه نرخ مشارکت افزایش یابد، یعنی جمعیت فعال اقتصادی کشور نیز افزایش یافته که این، امتیاز مثبتی برای اقتصاد کشور تلقی می‌شود؛ اما در مواقعی ممکن است به تبع رشد نرخ مشارکت، نرخ بیکاری نیز افزایش یابد. بنابراین در کنار بررسی آمار بیکاری، باید نرخ مشارکت نیز مدنظر گرفته شود؛ با توجه به فارغ‌التحصیلی سالیانه 800 هزار نفر از دانشگاه به اضافه نیروهای جوان دیگر که از راه دیگری به جز دانشگاه به بازار کار وارد می‌شوند، در مجموع چیزی حدود یک میلیون نفر نیروی جوان در هر سال به جمعیت جویای کار اضافه می‌شود که باید در برنامه‌ریزی‌های اشتغال‌زایی مورد توجه قرار گیرد.

آمارهای متفاوت
 از اشتغال و بیکاری
حمیدرضا فولادگر، رئیس کمیسیون ویژه حمایت از تولید ملی مجلس شورای اسلامی گفت: «نرخ بیکاری ما بر اساس اشتغال پایدار و مداوم حدود 24 تا 25 درصد است و نرخ بیکاری در قشر جوان و دانش‌آموختگان بیش از 30 تا 35 درصد است و این زنگ خطر بزرگی است که در جامعه به صدا درآمده است.»
علی ربیعی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، تعداد بیکاران را سه میلیون و 200 هزار نفر اعلام کرد و نرخ بیکاری بر مبنای مرکز آمار ایران 4/12 درصد دانست؛ این در حالی است که مرکز پژوهش‌های مجلس آمار بیکاران را پنج میلیون نفر عنوان می‌کند.
در این بین، برخی دیگر از کارشناسان و فعالان عرصه اشتغال معتقدند، واقعیت نرخ بیکاری در جامعه بیش از 40 درصد است و متولیان باید برنامه و طرح‌های خود را براساس این آمار که به حقیقت موجود در جامعه نزدیک است، ارائه کنند.
تعریف شاغل
 در گذشته و هم اکنون
تعریف شاغل در طرح آمارگیری از اشتغال و بیکاری، تا سال 1383 عبارت بود از فردی که در هفته حداقل دو روز کار کرده است؛ اما در سال 1383 برای انطباق با تعاریف جدید و استانداردهای بین‌المللی که سازمان بین‌المللی کار ابلاغ می‌کند، این تعریف به حداقل یک ساعت کار در هفته تغییر کرد.

ارزیابی اشتغال ناقص
 و پایدار
اگر بخواهیم دقیق‌تر شویم، میزان یک ساعت کار در هفته برای اشتغال ناقص است. برخی جوامع 36 ساعت کار در هفته و برخی دیگر 40 ساعت کار در هفته را ملاک اشتغال کامل قرار می‌دهند. در ایران معمولاً کارهای پاره‌وقت، موقت، پروژه‌ای و پیمانکاری را جزء کار و اشتغال نمی‌دانیم و فقط هشت ساعت کار در روز یا 44 ساعت در هفت روز کار به شمار می‌آید و اگر واقعاً نیاز باشد، باید طرح آمارگیری ملی بازار کار را بر اساس شاخصه‌ها و واقعیت‌های جامعه خود برآورد کنیم. همچنین، در طرح‌های آمارگیری باید ویژگی‌های شغل از نظر درآمد، بهره‌وری، ساعت کار و کمک به تأمین معیشت مدنظر قرار گیرد و شغلی مورد توجه باشد که درآمد آن حداقل برای تأمین معیشتی خانواده کافی است.

بررسی اشتغال 
در سه دولت گذشته
حسین راغفر، اقتصاددان ایرانی برای موضوع آمارهای اشتغال در دولت‌های گذشته و دولت کنونی معتقد است، درباره آمارهای اشتغال، بحث‌های زیادی وجود دارد. برای نمونه در سال 92 مسعود نیلی در کسوت یک کارشناس اقتصادی بحث ایجاد سالیانه 14 هزار شغل در دولت‌های نهم و دهم را مطرح کرد؛ اما اکنون در قامت مشاور رئیس‌جمهور از ارقامی مانند 700 هزار یا یک میلیون و دویست هزار شغل ایجاد شده در سال سخن گفته و دفاع می‌کند. در حالی که مشاهدات عینی ما از اقتصاد ایران و حتی شاخصه‌های مراکز آماری، با این ادعا همخوانی ندارند. آمار 14 هزار شغل ایجاد شده در سال از سوی آقای نیلی، براساس سرشماری که در سال 1385 تا 1390 صورت گرفته بود، بیان شد که البته رقم دقیق نیز نه 14 هزار شغل، بلکه 86 هزار شغل در آن سال‌ها بود. درباره آمارهای ارائه شده از سوی دولت یازدهم نیز تردیدهای بسیار جدی وجود دارد؛ به گونه‌ای که این ارقام را شواهد و شاخصه‌های مرکز آمار نیز تأیید نمی‌کند.

اشتغال و بیکاری
 در برنامه ششم
اعداد و ارقام لایحه برنامه ششم توسعه در بخش اشتغال و بیکاری حاکی از آن است که نرخ بیکاری تا سال ۱۴۰۰ باید به 6/8 درصد برسد؛ ضمن اینکه متوسط رشد اشتغال در هشت بخش اقتصادی هدف‌گذاری و پیش‌بینی شد. طبق مصوبه کمیسیون تلفیق لایحه برنامه ششم توسعه، اهداف کمّی کلان بخش‌های مختلف اقتصادی، از جمله نرخ بیکاری و اشتغال در بخش‌های مختلف برای سال‌های ۱۳۹۶ تا ۱۴۰۰ هدف‌گذاری شد که در ادامه جداول نرخ بیکاری و متوسط رشد سالیانه اشتغال طبق برنامه ششم توسعه ارائه می‌شود.

اولویت اشتغال
در جمع‌بندی پایانی، باید افزود حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای، رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اخیر با کارگران و کارآفرینان در بخشی از سخنان خود با تأکید فراوان بر مسئله اشتغال، این مسئله را در درجه اول اهمیت خواندند و افزودند: «اگر مسئله اشتغال به شکل مناسبی حل شود، آسیب‌های اجتماعی از جمله مواد مخدر، مشکلات جوانان و آفت‌های ناشی از بیکاری و بیکارگی هم کاهش محسوس خواهد یافت. هر کس مسئول اجرایی کشور شود و همه کسانی که در دولت آینده مسئولیت بخش‌های اقتصادی را برعهده می‌گیرند، باید از همان روز اول، همت و تلاش خود را به حل مشکل اشتغال معطوف کنند؛ چرا که در این موضوع مهم، حتی یک روز تأخیر جایز نیست.» ایشان توجه به تولید ملی در همه ابعاد صنعتی، کشاورزی، خدمات و دیگر عرصه‌ها را لازمه حل مشکل اشتغال برشمردند و خاطرنشان کردند: «مسئولان دولتِ بعدی باید در اولین فرصت با برنامه‌ریزی به این موضوع بپردازند.»
از این رو به شش نامزد محترم توصیه می‌شود که برنامه‌ای برای اشتغال و حل معضل بیکاری به مردم ارائه کنند؛ زیرا این موضوع در جامعه به خواست عمومی تبدیل شده و رهبر معظم انقلاب نیز مجدانه آن را دنبال می‌کنند و قانون برنامه ششم توسعه نیز شاخصه و معیار آن است.

صبح صادق پیدا و پنهان افتتاح انتخاباتی دولت را واکاوی می‌کند
 سیدفخرالدین موسوی/ 
در ادامه افتتاح‌های سریالی دولت تدبیر و امید و همزمان با اقداماتی چون سه برابر کردن مستمری خانواده‌های تحت حمایت بهزیستی و کمیته امداد و پیگیری پرداخت سود سهام عدالت و وعده تکمیل پروژه‌های مسکن مهر به مردم در هفته‌های منتهی به انتخابات دوازدهم ریاست‌جمهوری که همگی پیشتر مورد انتقاد شدید اعضای دولت بود، صبح روز دهم اردیبهشت ماه تصاویر خندان حجت‌الاسلام حسن روحانی در کنار بیژن نامدار زنگنه وزیر نفت دولت یازدهم هنگام افتتاح پالایشگاه ستاره خلیج‌فارس با تیتر «هر جا در کنار هم بودیم، پیروز شدیم و هرگاه فاصله گرفتیم، عقب افتادیم» در صدر اخبار پایگاه خبری ریاست‌جمهوری قرار گرفت، تا این پایگاه ذیل این خبر به نقل از رئیس دولت تدبیر و امید بنویسد؛ «دکتر روحانی با تقدیر از تلاش‌های مجاهدانه قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیاء(ص) در احداث پالایشگاه ستاره خلیج‌فارس، گفت؛ بر اساس اصل 147 قانون اساسی، دولت در زمان صلح باید از امکانات نیروهای مسلح استفاده کرده و از نیروهای آنها برای تولید، آموزش، جهاد سازندگی و حرکت کشور، بهره‌برداری کند. رئیس‌جمهور پالایشگاه ستاره خلیج‌فارس را نماد تعامل، همکاری و برادری، توصیف کرد و افزود؛ خوداتکایی، عزت و استقلال کلماتی بسیار دلچسب و شیرین هستند و خلاصه انقلاب که در شعارهای مردم بود، همان استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی است و هر که در راستای تحقق این اهداف در کشور کار و تلاش می‌کند، انقلابی است. اقدام انقلابی به معنای آن است که کشور را بی‌نیاز کرده و در صحنه‌های جهانی حضور داشته باشیم تا دیگران نتوانند نسبت به کشور ما چشم طمع داشته باشند و برای توطئه علیه ملت و کشورمان، دست‌شان بلرزد.»

 بازتاب‌های معنادار
تصاویری که البته، نه تنها منهای این تیتر، بلکه بدون توجه به سخنان رئیس‌جمهور درباره وحدت و استفاده از ظرفیت‌های نیروهای مسلح و نقش تأثیرگذار قرارگاه خاتم‌الانبیاء(ص)، درست در نقطه مقابل آن و در راستای تفرقه‌افکنی و بازی‌های سیاسی با تیترهای معنادار در رسانه‌های حامی دولت منتشر شد! روزنامه آرمان امروز تیتر «دلواپسان برای افتتاح پروژه‌ها دلواپس شدند» را انتخاب کرد و انتقادات کارشناسان به دولت مبنی بر عجله برای افتتاح پروژه نیمه‌کاره ستاره خلیج‌فارس را ناشی از دلواپسی منتقدان دولت و در راستای تقابل‌ها و نگرانی‌های انتخاباتی جریان مقابل دانست؛ این در حالی است که براساس اظهارنظر کارشناسان و خبرگان حوزه نفت و گاز، فاز اول پالایشگاه ستاره خلیج‌فارس در حالی با اصرار دولت در روزهای نزدیک به انتخابات در نمایش کاملاً انتخاباتی افتتاح شده که هنوز واحد گوگردزدایی این پالایشگاه آماده نشده است، که همین عدم آمادگی موجب می‌شود تولید بنزین این پالایشگاه استاندارد یورو نداشته باشد و پس از مراسم افتتاح و عکس‌های یادگاری باید تولید بنزین متوقف ‌شود تا این واحد نیز آماده و امکان تولید بنزین با کیفیت فراهم شود. رویکردی کارشناسی نشده که البته به روزنامه حزب کارگزاران منحصر نبود و روزنامه اعتماد نیز با عنوان «دلواپس افتتاح طرح‌ها شده‌اند» این خط خبری را دنبال کرد، حتی روزنامه ایران که متعلق به خود دولت است با کمترین اشاره به نقش قرارگاه خاتم‌الانبیاء(ص) و انتخاب تصویری که کمترین نشان از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و فرماندهان قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیاء(ص) در جایگاه مجری اصلی پروژه در آن باشد، افتتاح پالایشگاه ستاره خلیج‌فارس را دستاورد برجام خواند! در حالی که کمتر از 10 درصد از مراحل  پیشرفت این پروژه پس از امضای برجام بوده است و بر اساس اطلاعات منتشر شده در رسانه‌ها اگر بی‌مهری‌ها و تخصیص نیافتن بودجه‌ها به این پروژه از سوی دولت صورت نمی‌پذیرفت به احتمال فراوان این پالایشگاه زودتر از اجری برجام بهره‌برداری می‌شد. البته پر واضح است که طرح این ادعا از سوی دولت یازدهم که چهار سال تمام مسائل کشور را به برجام و مذاکره و توافق گره زده است، چندان دور از انتظار نبود.
اما عجیب‌تر از ربط دادن افتتاح این پروژه عظیم به برنامه جامع اقدام مشترک(برجام) سخنان متضاد  و مواضع متناقض آقای روحانی طی سال‌های حضور در مقام ریاست‌جمهوری است؛ تفاوتی جالب میان سخنانی که در بین نیروهای قرارگاه و سازندگان این پروژه مطرح می‌کنند، با حرف‌هایی که در جدال‌های سیاسی یا میان همایش مختلف بر زبان می‌آورند.

 آن روی سکه انتخابات
او تنها سه روز پیش از حضور در بندر عباس و سخنانی که درباره وحدت و برادری و استفاده از توانایی نیروهای مسلح در دوران صلح بر زبان آورده بود، در روز پنج‌شنبه 7 ارديبهشت 1396 در اولین برنامه انتخاباتی خود برای انتخابات دوازدهم ریاست‌جمهوری در رادیو ایران به جای تشریح برنامه‌های خود برای دولت آینده  گفته بود؛ «بنگاه‌های اقتصادی که به دستگاه‌های امنیتی متصل هستند باید از مرکز اقتصاد خارج شوند و به مرزها بروند»؛ جملاتی که یافتن مشابه آن میان اظهارات حسن روحانی در چهار سال گذشته کار دشواری نیست! که شاید معروف‌ترین آنها عبارات «رقابت در اقتصاد باید سالم باشد. نمی‌شود یک بنگاه پشتوانه سیاسی و امنیتی داشته باشد و ما بقیه را برای رقابت دعوت کنیم. باید بنگاه‌هایی که به نهادهای امنیتی وصل هستند به نقاط مرزی بروند تا فضا را برای بقیه باز کنند.» است؛ عباراتی که نه تنها با اظهارات آقای روحانی در 10 اردیبهشت ماه متضاد است که کاملاً با نظرات وزیر نفت دولت یازدهم نیز متضاد است که در حاشیه این افتتاح ستاره خلیج‌فارس در مصاحبه‌ای گفته بود؛ «وقتي در سال ٩٢ به وزارت نفت برگشتم خيلي‌ها دوست داشتند ميان وزارت نفت و قرارگاه دعوا درست كنند، تحريك هم كردند، اما تأكيد مي‌كنم در تمام اين مدت چيزي جز صفا و دوستي ميان ما حاكم نبود چون خواسته هر دوي ما، سربلندي ايران عزيز است.» تا نمونه دیگر از رفتارهای دوگانه دولت یازدهم در قبال تعامل با قرارگاه خاتم‌الانبیاء(ص) به مثابه بازوی قدرتمند اجرایی کشور را نمایش بگذارد.

 ستاره خلیج‌فارس چیست؟
اما فرای این بازی با کلمات و تلاش‌های انتخاباتی، باید به پرسش‌هایی چون؛ در سایه تلاش و همت مضاعف قرارگاه خاتم‌الانبیاء(ص) در جنوب کشور چه اتفاقی رخ داده است؟ پروژه عظیم ستاره خلیج‌فارس چه ویژگی‌هایی دارد؟ ستاره خلیج‌فارس چگونه و به دست چه کسانی ساخته شده است؟ سهم دولت در این میان چیست؟ پاسخ گفت.
بهمن ماه سال ۱۳۸۹ و در اوج تحریم‌های ظالمانه مسئولیت ساخت پروژه‌ای به نام پالایشگاه ستاره خلیج‌فارس با ۷۰۰ هکتار مساحت در حالی به قرارگاه خاتم‌الانبیاء(ص) محول شد که روند ساخت این ابرپروژه از سال ۱۳۸۵ آغاز شده بود، اما با کندی پیش می‌رفت، از آن تاریخ بود که روند تکمیل این پالایشگاه، سرعت گرفت تا با پیشرفت حدود 70 درصد در مرداد سال ۹۲ تحویل دولت یازدهم شود؛ سرعتی که اگر در چهار سال گذشته نیز ادامه می‌یافت و ساخت این پروژه با بی‌مهری‌ها و بی‌توجهی‌های دولت روبه‌رو نمی‌شد، می‌توانست اوایل سال ۹۴ به بهره‌برداری برسد. اما متأسفانه از زمان روی کار آمدن دولت یازدهم سرعت پیشرفت این پالایشگاه سالانه به ۶ درصد کاهش پیدا کرد تا پالایشگاهی که با تکمیل شدن آن، برای نخستین بار در طول تاریخ ۱۰۸ ساله صنعت نفت، نیاز کشور به واردات بنزین به طور کامل از بین می‌رفت، با بیش از دو سال تأخیر افتتاح شود؛ تأخیری که موجب شد مقادیر زیادی ارز و سرمایه به منظور واردات بنزین از کشور خارج شود! وارداتی که میزان ورودش در دولت یازدهم با واردات روزانه 12 میلیون لیتر بنزین به کشور رکورد زد و مباحثی پیرامون رانت و مافیای واردات را بر سر زبان‌ها انداخت. 
با وجود این اطلاعات برای یافتن پاسخ پرسش‌های مطرح شده بهترین و نزدیک‌ترین و مورد وثوق‌ترین راه رجوع به اظهارات بالاترین مقام اجرایی پروژه ستاره خلیج‌فارس یعنی سردار عبادالله عبداللهی فرمانده قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیاء(ص) است، وی درباره ویژگی‌های این پروژه بزرگ می‌گوید: «واقعیت این است که پیش از این وقتی گاز طبیعی، از دریا استحصال می‌شد، بخش مهمی از محصولات قابل استخراج آن به دلیل نداشتن پالایشگاه میعانات گازی، یا به قیمت ارزان صادر می‌شد که گاهی اوقات همان را هم نمی‌خریدند، یا اینکه از بین می‌رفت و این یک فاجعه برای کشور بود، اما پالایشگاه ستاره خلیج‌فارس با ظرفیت کامل 360 هزار بشکه میعانات در روز، این روند را تغییر می‌دهد.»
سردار عبداللهی با اعلام اینکه؛ مجموعه ستاره خلیج‌فارس بزرگ‌ترین پالایشگاه میعانات گازی جهان و نخستین پالایشگاه میعانات گازی ایران محسوب می‌شود، خاطرنشان می‌کند: «پالایشگاه ستاره خلیج‌فارس که با همت و تلاش جهادی قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیاء(ص) ساخته شده، ٥٥٥ میلیون لیتر از فرآورده‌های نفتی اصلی مورد نیاز کشور را تأمین می‌کند و نخستین پالایشگاه طراحی شده براساس خوراک میعانات گازی شامل واحدهای تقطیر، تصفیه گاز مایع، تبدیل کاتالیستی، تصفیه نفتا، ایزومریزاسیون و تصفیه نفت سفید و نفت گاز با هدف تولید بنزین، گازوئیل، گاز مایع و سوخت جت در کنار پالایشگاه فعلی بندرعباس است. این پالایشگاه 3 فاز با ظرفیت پالایش 120 هزار بشکه میعانات گازی در روز دارد که در مجموع 360 هزار بشکه در روز می‌شود. خوراک میعانات گازی آن از میدان مشترک پارس‌جنوبی تأمین خواهد شد و به این ترتیب تا اندازه‌ای جلوی خام‌فروشی این سوخت با ارزش را می‌گیرد. هر فاز این پالایشگاه 12 میلیون لیتر در روز بنزین  با عدد اکتان 95 و مطابق استاندارد یورو 4 که بالاترین سطح کیفی بنزین در ایران و بسیاری کشورهای جهان است، تولید خواهد داشت.
فرمانده قرارگاه خاتم‌الانبیاء(ص) در ادامه همچنین درباره میزان اشتغال‌زایی این پروژه که اکنون یکی از معضلات اصلی کشور و از دغدغه‌های رهبر معظم انقلاب و مردم شریف ایران است، اعلام می‌کند: «در دوران ساخت این ابرپروژه 16 هزار نفر به طور مستقیم و 50 هزار نفر به طور غیر مستقیم فعالیت داشتند و با آغاز فعالیت فاز اول پالایشگاه ستاره خلیج‌فارس برای 4 هزار نفر به صورت مستقیم و 12 هزار نفر به صورت غیر مستقیم شغل ایجاد شده است.» آماری که به اثبات می‌رساند اگر مدیریت انقلابی، جهادی و عقلانی بر اساس ظرفیت‌های کشور به میدان عمل بیاید می‌تواند مشکل بزرگ بیکاری را نیز از پیش روی مردم بردارد.

نگاه به توان داخلی
سردار عبداللهی این فرصت را مغتنم شمرد و به برخی از سم‌پاشی‌های رسانه‌ای و تخریب‌های دیگر علیه قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیاء(ص) نیز پاسخ گفت، که یکی از آنها اتهام انحصارطلبی قرارگاه و تنگ کردن فضای رقابت در حوزه‌ فعالیت‌های عمرانی است، فرمانده قرارگاه خاتم‌الانبیاء(ص) در این زمینه اعلام می‌کند با مدیریت و هدایت قرارگاه پنج هزار پیمانکار خصوصی در پروژه‌های مختلف مشغول به کار هستند و از تنها 5/2 درصد از مجموع 200 هزار نیرو حاضر در این پروژه‌ها نیروهای رسمی سازمانی  قرارگاه هستند.
با همه این تفاسیر و در هیاهو و جنجال‌های ایجاد شده در جریان افتتاح فاز اول پالایشگاه ستاره خلیج‌فارس، اما نباید از این مسئله غفلت شود که، ساخت این ابرپروژه را می‌توان نشان مهمی از پیروزی رویکرد درونگرا و خوداتکا دانست، این پروژه سندی روشن بر پیروزی متخصصان جوان داخلی بر سیاستمداران خسته و پیری است که همه نگاه‌شان به بیرون مرزها بود و نشان داد با ظرفیت‌های بومی و با اعتماد و تکیه بر توان داخلی می‌توان هر ناممکنی را ممکن کرد. گواهی واضح که البته امید چندانی نیست که خودباختگان سیاسی به غرب با دیدن آن نیز در مسیر خود تغییر ایجاد کنند، راهی که سال‌هاست آغاز شده است و ستاره خلیج‌فارس نیز پایان آن نیست، چنانچه سردار عبداللهی در زمینه ادامه فعالیت‌های قرارگاه خاتم‌الانبیاء(ص) می‌گوید: در سال گذشته با عنایات الهی و توجهات امام عصر(عج) توانستیم، اقدام و عمل را به منصه ظهور برسانیم و در سال آینده در راستای تحقق فرمان فرمانده کل قوا برای حل مشکل آب آشامیدنی 59 شهر و 1500 روستا در خوزستان و حل معضل ریزگردها اعلام آمادگی کرده‌ایم و همزمان با آن 47 پروژه بزرگ در بخش‌های مختلف را در راستای تحقق شعار سال 96 «اقتصاد مقاومتی؛ تولید و اشتغال» در کنار تلاش آماده‌سازی تمامی فازهای پروژه پالایشگاه ستاره خلیج‌فارس در دستور کار داریم.