آیت‌الله علیرضا اعرافی
گویا این سنتی بوده است که در روزهای واپسین ماه شعبان که شمارش معکوس ورود به رمضان بزرگ آغاز شده است و به ویژه در آخرین جمعه ماه شعبان، پیشوایان معصوم ما اولیای الهی هشدار می‌دادند و موعظه می‌کردند و جامعه را برای ورود به میهمانی بزرگ خدا آماده می‌کردند.
آخرین خطبه پیامبر اسلام، حضرت محمد(ص) در ماه شعبان حاوی مطالب مهمی است. در این خطبه پیامبر خدا نزدیک به ۱۰ وصف در مورد شهر رمضان ذکر می‌کنند. 
در روایاتی نقل‌شده که ماه رمضان در قیامت تجسم پیدا می‌کند؛ شفاعت می‌کند؛ ماه مبارک رمضان ماهی است که هنوز ما به بلندای آن نرسیده‌ایم. این ماه که ماه عبادت است، ماه رحمت و مغفرت، ماهی که هم ربیع و بهار فقیران و نیازمندان است و هم بهار دعا و قرآن؛ این ماه چنان شکوهی دارد که برای اولیای الهی عید است؛ عید اخلاق، عرفان و معنویت است.
هلال ماه رمضان برای دل‌های مشتاق و جان‌های علاقه‌مند، اسرار زیادی دارد، حرف‌ها دارد. پیامبر خدا در آخرین جمعه ماه مبارک شعبان همه ما را به یک میهمانی بزرگ فرا می‌خوانند؛ تأکید می‌کنند که درهای رحمت و دروازه‌های عالم غیب روی شما باز می‌شود، این ماه رمضان است؛ ماهی که یک هدیه بزرگ الهی است. خدا را بر توفیق درک ماه رمضان و لیله‌القدر شکر بگذاریم و از اکنون آماده شویم. با دل‌هایی خالی از کینه، با صله‌ ارحام، با استغفار و با رسیدگی به یتیمان، نیازمندان و محرومان می‌شود به استقبال ماه مبارک رمضان رفت. درجات ماه رمضان درجات قابل وصفی نیست. هر روز و شب ماه رمضان یک پله است؛ یک درجه است. درجات یک ‌روزه را باید سیر کرد. 

مشکلات با موعظه حل نمی‌شود! 
اصلاح روابط خانوادگی، پایه اصلاح سایر مسائل اجتماعی است. البته این نکته را باید متذکر باشیم که اصلاح نظام خانواده و آداب سبک زندگی خانوادگی از یک ‌طرف بر فرهنگ ما و شما وابسته است. در پرتو قرآن و سنّت و تعالیم الهی، نظام خانواده خود را بر پایه ارزش‌های اسلامی استوار کنیم؛ البته فقط به همین، اصلاح نمی‌شود؛ یک‌ پایه دیگر اصلاح نظام خانواده و کاهش آسیب‌های خانوادگی، به برنامه‌ریزی مسئولان و حکومت برمی‌گردد. اینکه فرهنگ جامعه، فرهنگ درست الهی شود و زندگی‌های خانوادگی بر بنیاد اخلاق و معنویت استوار شود، این ‌یک پایه است؛ اما یک ‌پایه دیگر این است که دستگاه‌های مسئول و برنامه‌های کشوری، بر اساس ارتقای خانواده و توسعه اخلاق خانوادگی استوار باشند.
بنابراین نباید تصور کنیم که با خطبه و موعظه، همه مسائل خانوادگی حل می‌شود؛ ما امروز مسئله‌ جمعیت داریم؛ اختلافات خانوادگی وجود دارد؛ آسیب‌ها و چالش‌های مختلفی درون خانواده‌ها رسوخ پیدا کرده است؛ البته که معالجه اینها فقط با موعظه و گفتار نمی‌شود؛ لکن این‌ یک پایه است.

صبر و بردباری
از اصول مهم، صبر و بردباری است. درباره صبر و بردباری مطالب متعددی داشتیم، یادآوری می‌کنم که صبر، به ‌عنوان یک قاعده عمومی، از مطلقات اسلامی است که انسان‌ها در روابط‌شان باید اهل تحمل و صبوری باشند.
غیر از آیات و روایاتی که ما را به صبر و مدارا در روابط اجتماعی و خانوادگی فرامی‌خوانند، نزدیک به ۱۰ روایت به‌ طور خاص، زن و شوهر و اعضای خانواده را به تحمل فراخوانده است. تحمل، کلید رفع اختلافات و مشکلات است؛ شوهری که از لحاظ مادی دچار فقر است؛ تفاوت‌هایی که در آداب ‌و رسوم خانوادگی طرفین، می‌تواند وجود داشته باشد؛ توقعات طرفین در رفت‌وآمد میان اقوام یکدیگر، هر یک از این‌ها موجب می‌شود که یک اختلافاتی پیش آید. اگر ما فرهنگ تحمل را در روابط خانوادگی مبنای زندگی قرار دهیم، به‌ ویژه به زوج‌های جوان عرض می‌کنم که آغاز زندگی‌تان را بر صبر و تحمل بگذارید، آن ‌وقت افق‌های روشنی در زندگی شما پیدا خواهد شد.

برکات صبر کردن
 در ۱۰ روایتی که ما را به صبر در روابط زندگی توصیه کرده، حداقل به هشت نوع برکت برای صبر اشاره شده است:
1ـ  ثواب کسی که صبر می‌کند، ثواب صابران بزرگ تاریخ است؛ مثل ایوب و آسیه.
2ـ ثواب کسانی که مشکلات خانه را تحمل می‌کنند، ثواب شاکران الهی است.
3ـ صبر شما، ثواب جهاد در راه خدا را دارد.
این‌ نکته‌ شگفتی است؛ آن ‌قدر مسئله‌ مهمی است که می‌گوید ثوابش ثواب جهاد است.
4ـ ثواب صبرکردن، ثواب شهادت در راه خداست، با تحمل‌ کردن همسرت، در ثواب شهیدان سهیم می‌شوی.
5_ صبر شما به ‌منزله‌ عبادت است، در بعضی روایات فرموده‌اند: ثواب یک سال عبادت دارد.
6ـ با اولیای الهی محشور می‌شوی.
در مورد خانم‌ها داریم که اگر کسی سوءخلق همسر خویش را تحمل کند، با اولیای الهی، با صدیقه کبری حضرت فاطمه زهرا محشور می‌شود.
7ـ رفع عذاب قبر می‌شود.
یک سلسله اعمالی در روایات آمده که باعث کم شدن فشار قبر می‌شود ازجمله آنها صبوری در ارتباطات خانوادگی است.
8ـ درجه‌ ویژه‌ای برای صابران در خانه، مقرر شده است.
خانه آرام و سالم سرآغاز جامعه سالم و معنوی
 به راستی چه خبر است که این ثواب‌ها ذکر شده است؟ ثواب عبادت، ثواب جهاد، ثواب شهادت، حشر با اولیای الهی و کاهش فشار قبر که یکی از مواقف دشوار حیات ما و سیر زندگی اخروی ما است؛ چرا برای بحث صبوری در خانه، این همه آثار ذکر شده است؟ دلیل آن کاملاً روشن است؛ برای اینکه خانه آرام، سالم، معنوی و اخلاقی سرآغاز سعادت یک جامعه است.
خانه‌ای که در آن توقعات اندک باشد، نگاه معنوی در آن حاکم می‌شود. خانه‌ای که زن و مرد آن بردبار هستند و زود از کوره در نمی‌روند، در برابر ناملایمات زندگی خم به ابرو نمی‌آورند و پرخاش نمی‌کنند؛ این خانه می‌شود جای تربیت انسان‌های بزرگ؛ این خانه می‌شود جای تربیت انسان‌هایی که اهل عبادت هستند؛ انسان‌هایی که اهل جهاد در راه خدا هستند؛ آدم‌های بزرگ در خانه‌های آرام تربیت می‌شوند.
خانه‌ای که کشتی آرام است، در ناملایمات طوفانی به هم نمی‌ریزد، فوری نمی‌گویند برویم دادگاه؛ فوری دیگران را به حکمیت نمی‌خوانند؛ خودشان قبل از هرکسی مشکل خودشان را رفع می‌کنند؛ اگر خانه‌های ما این‌طور شد و جوانان ما این فرهنگ بردباری و صبوری را آموختند، آن‌ وقت این ثواب‌هایی که در روایات عرض کردم برای‌شان مترتب می‌شود.

دلایل بی‌صبری ما
چرا ما صبور نیستیم؟ دلیل آن کم‌ ظرفیتی است؛ به خاطر این است که فکر عواقب امور را نمی‌کنیم؛ فکرش را هم نمی‌کنیم که گاهی به خاطر بی‌تحملی و تندی در ارتباط با همسر خود، زندگی از هم می‌پاشد.
یک فرهنگی در غرب وجود دارد که فرهنگ لذت‌گرایی فردی است. این فرهنگ، فلسفه‌ای دارد که می‌گوید انسان‌ها خودشان هستند و لذت‌های دنیای‌شان؛ این فرهنگ، آدم‌ها را بی‌تحمل می‌کند؛ همین که ناملایمات زندگی را ببیند، می‌گوید من می‌خواهم راحت باشم و سریع می‌گوید طلاق؛ جاده‌ طلاق، جاده‌ای است که از نظر شرعی باز است؛ اما بسیار مبغوض است. اختلافات درون یک‌ خانه بسیار کشنده است.
این روح فردگرایی، ناآرام و لذت‌جویی فردی، انسان را به سمت بی‌تحملی می‌برد؛ غافل از اینکه اگر ما اهل صبر و تحمل باشیم، همان زندگی مادی هم، آرام‌تر و راحت‌تر می‌شود. البته معنای صبر و بردباری این نیست که انسان بی‌تفاوت باشد؛ بی‌غیرت باشد؛ یا از ارزش‌های الهی چشم بپوشد؛ هرگز چنین نیست. زن و مرد «هُنَّ لِبَاسٌ لَّكُمْ وَ أَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ» چشم‌های یکدیگرند، حافظ اخلاق و منش انسانی یکدیگرند.
 صبر، برای رسیدن به اهداف بلند است و این تحمل و بردباری، می‌تواند منشأ آن‌ همه خیرات شود. آیه 35 سوره فصلت را فراموش نکنید که خداوند می‌فرماید: «وَ ما يُلَقَّاها إِلاَّ الَّذينَ صَبَرُوا وَ ما يُلَقَّاها إِلاَّ ذُو حَظٍّ عَظيمٍ‏» مقام صبر و تحمل و بردباری و آرامش در کشاکش‌ زندگی، مقام صابرین است و این مقام برای انسان‌های ویژه‌ای است.
 بدانیم که زندگی خانوادگی بر پایه‌هایی نهادینه شده که از مهم‌ترین پایه‌های آن، صبر و بردباری در برابر ناملایمات زندگی است. یک روز قسط هست، یک روز بیکاری، یک روز فقر، یک روز اختلاف ‌سلیقه و آداب دو خانواده و انواع این مثال‌هایی که در ذهن شریف‌تان هست؛ هرکدام از اینها، نکته کوچکی است که بنیان‌هایی را به هم می‌ریزد.

اویس قرنی ـ ۳
پس از رحلت پیامبر اکرم(ص)، اویس همچنان گمنام زندگی می‌کرد تا اینکه نوبت به خلافت امیرمؤمنان، علی(ع) رسید. وی برای یاری علی(ع) به پا خاست و در زمره یاران ویژه ایشان قرار گرفت. اویس همواره مردم را به همراهی با امیرمؤمنان، علی(ع) فرامی‌خواند. 
آورده‌اند مردی به اویس گفت: «مرا موعظه‌ای کن.» اویس پاسخ داد: «تو را سفارش می‌کنم به کتاب خدا و سنت پیامبران الهی و همراهی با صالح مؤمنان»؛ یعنی امیرالمومنین(ع).
نقل است؛ چون امام علی(ع)، در ماجرای تحمیل جنگ جمل به ایشان به سوی بصره حرکت کرد، در نزدیکی بصره در منطقه «ذی‌قار» توقف کرد، آنگاه افرادی چون امام حسن مجتبی(ع)، عمار یاسر و مالک اشتر را برای جذب نیرو به کوفه فرستاد. سفیران مولا علی(ع)، افراد بسیاری را از کوفه برای کمک، به سوی ذی‌قار رهسپار کردند.
شیخ مفید(ره) می‌گوید: «حضرت علی(ع)، برای گرفتن بیعت از یارانش در ذی‌قار نشسته بود که فرمود: امروز از سوی کوفه، هزار مرد بدون کم و زیاد می‌آیند و تا پای جان با من بیعت خواهند کرد.» عبدالله‌بن‌عباس می‌گوید: «من در این پیشگویی حضرت دقیق شدم. چون مردم کوفه به سوی لشکر امیرمؤمنان، علی(ع) آمدند، همه را شمردم. اما هنگامی که شمار آنان به 999 نفر رسید، دیگر کسی نیامد. من در شگفت شدم و نگران که مبادا یک نفر نیاید و این موضوع، بهانه‌ای برای سرپیچی بدخواهان از فرمان امام شود. همچنان در این اندیشه بودم که ناگاه، شخصی را دیدم که از کوفه به سوی ما می‌آید. وقتی نزدیک شد، مردی را دیدم که جامه‌ای مویین بر تن و شمشیر و سپر در دست دارد. وقتی به لشکر رسید، نزد امام علی(ع) آمد و عرض کرد: «ای امیرمؤمنان، دست‌تان را بدهید تا با شما بیعت کنم.» علی(ع) فرمود؛ «با من به چه چیزی بیعت می‌کنی؟» اویس گفت: «بیعت بر شنیدن سخنان تو و پیروی از فرمانت و جنگیدن در رکابت تا پای جان.» علی‌بن‌ابی‌طالب(ع) فرمود: «نام تو چیست؟» اویس گفت: «من اویس قرنی هستم.» امیرمؤمنان از این پیشامد بسیار خوشحال شد و فرمود: «الله اکبر، حبیبم رسول خدا، به من خبر داد که مردی را از امت ایشان با نام اویس قرنی خواهم دید.» او از افراد حزب خدا و حزب رسول خداست. وی در پایان عمر مبارکش به شهادت می‌رسد و در روز قیامت، به اندازه افراد دو قبیله ربیعه و مضر، انسان‌ها را شفاعت خواهد کرد.»
ابن‌عباس می‌گوید: «به خدا سوگند، با آمدن اویس و تکمیل شدن هزار نفری که امام علی(ع) پیشگویی کرده بود، اندوه و نگرانی من برطرف شد.»
آنگاه اویس لباس رزم پوشید و در رکاب حضرت با منافقین نبرد کرد. اویس قرنی، با همه توان در جنگ جمل، امیرمؤمنان، علی(ع) را یاری کرد، ولی تقدیر الهی این بود که در این جنگ، به وی هیچ آسیبی نرسد. وی در میدان جنگ جمل، بارها در حال نیایش، این عبارت را زمزمه می‌کرد: «اللهُمَّ الرزُقنی شهادَهً تُوجِبُ لی الجَنَّهَ»؛ خدایا، مقام شهادت را که موجب وارد شدن به بهشت توست، نصیب من کن.
او تنها یکی از یاران معمولی امام علی(ع) نبود؛ بلکه از حواریون آن حضرت به شمار می‌آمد. پیشوای هفتم، امام موسی کاظم(ع) فرمودند: «روز رستاخیز منادی الهی ندا می‌دهد: حواریون محمد(ص) که از پیروی او دست نکشیدند و بر سر پیمان خود باقی ماندند، کجا هستند؟ در این هنگام چهره‌های درخشانی مانند سلمان، ابوذر و مقداد از جای برمی‌خیزند و خود را معرفی می‌کنند. بار دیگر منادی ندا می‌دهد: حواریون علی(ع) کجایند؟ در این هنگام، گروهی از یاران برجسته امیرمؤمنان، علی(ع) مانند محمد‌بن‌ابی‌بکر، میثم تمار و اویس قرنی برخاسته، از دیگران مشخص می‌شوند.»

حجت‌الاسلام نبوی گفت: بنا به آموزه‌های قرآنی مؤمن حق ارتباط صمیمی با کافران و کنار گذاشتن مؤمنان را ندارد که در صورت چنین اقدامی از دید الهی اینگونه افراد بی‌خبر و ناآگاهند و راه به دست آوردن عزت و موفقیت در برقراری ارتباط با کافران و منافقان نیست. براساس دین کسی که دوستی‌هایش را مرزبندی نکند، دین ندارد و بر اساس آموزه‌های قرآنی، رسول خدا(ص) و صحابه ایشان با مؤمنان نرمخو و با کافران خشن و شدید هستند. 
  مهدی عامری/  سخن در این بود که مؤمنان هر روز در نماز خود از خدا می‌خواهند در صف کسانی باشند که به آنها نعمت ارزانی داشته است و در عین حال در زمره گروهی که خشم خدا شامل حال آنها شده قرار نگیرند. تا اینجا مطالبی درباره گروه دوم، یعنی مغضوب علیهم عرضه شد.
صراط مستقیم راه کسانی است که از نعمت الهی برخوردار شده‌اند و طبق آیه 69 سوره نسا، اینان، انبیا، صدیقین، شهدا و صالحین هستند. به این معنا که ما هر روز در نماز از خداوند می‌خواهیم ما را در زمره این بزرگواران قرار دهد. اگر امکان این امر نبود، دعا کردن در این باره لغو بود، پس می‌شود به این مقامات والا رسید. 
در آیات قرآن، صدیق و راستگو، به افرادی مانند حضرت مریم (مائده/ 75)، حضرت یوسف (یوسف/ 45)، حضرت ابراهیم (مریم/ 41)، حضرت ادریس (مریم/ 56)، (علیهم‌السلام) گفته شده است. همچنین در روایات و ادعیه حضرت امیرالمؤمنین علی(ع)، حضرت فاطمه‌زهرا(س) و امام رضا(ع) صدیق نامیده شده‌اند. البته روشن است اینها از باب ذکر مصادیق است و یقیناً سایر انبیا و اهل بیت نیز این گونه بوده‌اند.
برای رسیدن به چنین مقام والایی و قرارگرفتن در کنار این بزرگان آن طور که خداوند در آیات گفته است، دو شرط مهم وجود دارد که البته هر یک به خودی خود سختی فراوان دارد.
«وَ الَّذينَ آمَنُوا بِاللهِ وَ رُسُلِهِ أُولئِکَ هُمُ الصِّدِّيقُونَ وَ الشُّهَداءُ عِنْدَ رَبِّهِمْ»(حدید/ 19) ایمان به خدا و رسول او انسان را به مقام صدیقین و شهدا می‌رساند و بر مبنای آیه سوره نساء، اطاعت از خدا و پیامبر(ص) انسان را تا این حد بالا می‌برد. پس ایمان و اطاعت دو شرط رسیدن به راه مستقیم و در کنار انعمت علیهم قرار گرفتن است؛ یعنی هم قلب و ذهن سلیم و پاک و هم اعمال و اعضای طاهر و مطیع.

سیدمرتضی نبوی در گفت‌و‌گو با صبح صادق
مجتبی برزگر/ ما واژه مقاومت را از خود حضرت آقا یاد گرفتیم؛ می‌توان این مفهوم را در قالب مکتب انتظار بهتر معنا کرد؛ یعنی منتظر واقعی کسی است که صددرصد در آماده‌باش بوده و به آینده امیدوار باشد. چون به وجود حضرت بقیه‌الله(عج) ذخیره خدا اعتقاد دارد و می‌داند او می‌آید! به همین دلیل باید با قدرت همه سختی‌ها را پشت سر بگذارد و موانع را بردارد. در نتیجه مهم‌ترین عامل و سرمایه، مقاومت است؛ لذا امروز می‌بینید جبهه مقاومت تشکیل شده و هر روز رشد بیشتری می‌یابد که به برکت همین صبر و استقامت است. در قرآن کریم هم آمده است خداوند با صابرین است و اگر شما بگویید خدا و صبر کنید خداوند متعال فرشته‌های نصر خود را نازل می‌کند. شرط انتظار، داشتن استقامت و مقاومت است و اگر کسی بخواهد خودش را با امام زمان(عج) مطابقت دهد، فکر نکند اگر در مقابل طاغوت و کسانی که مقابل حق ایستادند و اهل ظلم و تجاوز هستند، کوتاه بیاید مشکلات او حل می‌شود. بدانید صلابت و پویایی همیشه کار را جلو می‌برد؛ اگر یک کشور و جامعه‌ باصلابت و مقتدر آن هم با اقتدار فرهنگی و با اقتدار علمی و با اقتدار مدیریتی و اقتصادی بتواند نقاط ضعف خود را برطرف کند، در این صورت است که جهان واقعیت او را می‌پذیرد و راه را برای او باز می‌کند. اگر دستاوردهای هسته‌ای ما نبود، یقیناً در مذاکرات به این حداقلی که پذیرش حق فناوری هسته‌ای بود، اذعان نمی‌کردند. این جملات، جملاتی است که سیدمرتضی نبوی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره‌ به دغدغه‌های حضرت آقا درباره دولت مقاومت در گفت‌وگو با هفته‌نامه صبح صادق بیان کرده است، مشروح آن را در ادامه بخوانید.
*نقش دولت‌ها در تحقق شعارهای سال، خاصه «اقتصاد مقاومتی؛ تولید و اشتغال» و رهنمودهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در این باره چیست؟
اول زمینه کار را فراهم کند و دوم اینکه موانع پیش‌روی اقتصاد مقاومتی و تولید و اشتغال را بردارد. حالا چگونه زمینه فراهم می‌شود؟! به تعبیری در ادبیات اقتصادی زمینه، یعنی شاخص‌های محیط کسب‌وکار را بهبود بخشیدن! نکته‌ای که درباره شاخص‌های محیط کسب‌وکار وجود دارد، یکی مقررات پیچیده و غیر شفاف و دست ‌و پاگیر است و دیگری نظام اداری که از طریق آن مردم روند دریافت مجوز و برخی بوروکراسی‌های طاقت‌فرسا را باید انجام بدهند که خود این موضوع یکی از موانع است. می‌دانیم دستگاه‌های ما مشکل دارند و به سرعت جواب نمی‌دهند؛ بعضاً انتظاراتی دارند تا بخواهند یک مجوزی را صادر کنند؛ یعنی وقتی این شاخص را با کشورهای دیگر مقایسه می‌کنیم می‌بینیم آنهایی که پیشرفت کردند در این زمینه تحول ایجاد شده است. یعنی از زمانی که کسی تصمیم می‌گیرد کاری انجام بدهد و مجوز می‌گیرد و همچنین اعلام می‌کند، تا زمانی که این مجوز را بگیرد چند روز بیشتر طول نمی‌کشد، اما در اینجا می‌بینیم آنقدر موانع اداری، بوروکراسی و مقررات پیچیده وجود دارد که بعضاً در این قسمت افراد مأیوس و سرخورده می‌شوند و رها می‌کنند.
 مرحله بعد از این زمینه‌ها و موانع، خود نظام اداری است که متأسفانه سلامت کافی و شفافیت لازم ندارد. در این نظام اداری به جای اینکه مانند پلیس راهنما نقش‌شان این باشد که سر چهارراه‌ها رفت‌وآمدها را روان کنند، خودشان به اینکه ترافیک سنگین‌تر بشود، کمک می‌کنند. این نظام اداری روان‌کننده و تسهیل‌کننده کار نیست و کارآمدی لازم را ندارد. یکی از موانع، حمایت‌ها و پشتیبانی‌هایی است که باید در دستور کار دولت‌ها باشد. متأسفانه نظام بانکی ما که باید پشتیبانی مالی داشته باشد؛ نظام مالیاتی ما که باید در جهت سرمایه‌گذاری و تولید مشوق باشد، یا نظام‌های بیمه، در حال حاضر جزء موانع کار هستند و بالاخره یک نظام تأمین اجتماعی که می‌خواهد برای کسانی که اهل کار هستند امنیت خاطری را ایجاد کند که بتوانند به کار بپردازند.
*دولت دوازدهم از اواسط سال روی کار می‌آید؛ با توجه به اینکه شعار سال «اقتصاد مقاومتی؛ تولید و اشتغال» است و یکی از بزرگ‌ترین مشکلات کشور بیکاری است، دولت جدید برای حل این مشکل بزرگ باید چه اقدامی انجام دهد؟
اولویت دولت همان رویکردی است که حضرت آقا فرمودند؛ مدیریت جهادی! یکی از مشکلات‌مان در دولت‌ها مسئله کارآمدی است. مسئله سلامت و مسئله این مدیرانی است که در حقیقت دلسوزانه خودشان را وقف برداشتن موانع و این زمینه‌سازی ‌کنند. همان‌طور که در دفاع‌ مقدس مدیریت جهادی موفق بود، در نظام اقتصادی و در دولت‌مان نیز مدیریت جهادی روی کار بیاید. از مشخصات مدیریت جهادی این است که از مشکلات نترسد. دلسوز باشد و منافع خود را اولویت قرار ندهد. انگیزه داشته و مؤمن به کار باشد. در نتیجه با توکل به خدا این نظام اداری را کارآمد کند و مقررات دست و پاگیر را نیز کنار بزند. اگر این تحول ایجاد شود، شاهد آن خواهیم بود که با مدیرانی کارآمد و جهادی آن موانع برداشته می‌شود و زمینه برای کار فراهم خواهد آمد.

*با توجه به اینکه برنامه ششم در آغاز راه است، برای تحقق اهداف برنامه، دولت جدید چه کاری باید انجام دهد؟
یکی از مهم‌ترین مسائل در اینکه برنامه‌های‌مان موفق باشد، این است که باید اولویت‌ها را رعایت کنیم. چون بالاخره منابع نامحدود نیست و امکانات هم باید براساس اولویت‌ها تخصیص داده شود. یکی از هنرهای دولت‌ها و برنامه‌های آنها این است که تخصیص برنامه بهینه انجام شود و امکانات کشور به سمت سرمایه‌گذاری و تولید برود، نه به سمت مسائل دلالی. چه در اعتبار بانکی و چه سایر منابع باید اولویت‌ها رعایت شود. اگر در این راستا از ادبیات دفاع مقدس یک بار دیگر استفاده کنیم، به واژه قرارگاه و رصد کردن تهدیدها می‎رسیم؛ چرا که در دفاع مقدس ما یک قرارگاه داشتیم. این قرارگاه برای اینکه در کارش موفق باشد، اولاً مرتب تهدیدها را رصد می‌کرد و در گام بعدی نیروهای اطلاعاتی به او می‌گفتند چه توطئه‌هایی علیه شما قرار است شکل بگیرد؛ لذا رصدکردن تهدیدها یکی از مهم‌ترین کارها است که با هماهنگی قوا اتفاق می‌افتد. ما باید تشخیص دهیم که فرصت‌های‌مان کجاست و باید از نقاط قوت‌مان بهره بگیریم و نقاط ضعف را به قوت تبدیل کنیم. در واقع با یک هماهنگی و یک هم‌افزایی به سمت عملیات آفندی خودمان پیش برویم.

*در حال حاضر به رسیدگی در حوزه‌های اقتصادی، اجتماعی و همچنین تعامل سازنده آنها با محیط بین‌المللی  نیاز است؛ دولت جدید چه نگاهی باید داشته باشد و به چه شکل این دو حوزه را مدیریت کند؟
در داخل ما هر وقت وحدت ملی و انسجام ملی داشته‌ایم، کارها به شایستگی پیش رفته است؛ یعنی نقش دولت بسیار مهم است در اینکه میان نخبگان فرهنگی، سیاسی، نخبگان روحانی ما، مردم و نیروهای اجرایی دولتی، قانونی و قضایی در داخل یک انسجام ایجاد شود. 
در سطح بین‌المللی هم ما به یک دیپلماسی فعال اقتصادی نیاز داریم. کسانی موفق هستند که وقتی سفرای‌شان را نگاه می‌کنید در حقیقت سفیران مهم اقتصادی هستند. در هر کشوری که هستند همه امکانات مدیریتی، نیروی انسانی، نیازهای بازار آنها را ارزیابی می‌کنند و تمام همت‌شان شبانه‌روز در این است که آنجا یک سهم بسزایی را از بازار آن کشور برای کالاهای تولیدی ما و برای نیروهایی که می‌توانند خدمات صادر کنند، فراهم آورند؛ لذا متأسفانه در این زمینه تا به حال سیاست خارجی و دستگاه دیپلماسی ما کارآمد نبوده است. در نتیجه سفرا نباید به این فکر باشند که یک چند سالی در آنجا حقوق‌های ارزی بگیرند و برای خودشان یک منفعتی کسب کنند؛ بلکه باید با جایگاه سفیر اقتصادی شرایط را برای ما فراهم کنند.

*کشور با رهنمودهای رهبر حکیم انقلاب در یکی دو دهه اخیر در مسیر رشد و پیشرفت علمی قرار گرفته است که در برخی از مقاطع با تغییر دولت‌ها سرعت رشد کشور متفاوت بوده؛ دولت دوازدهم باید چه قدم‌هایی برای پیشرفت علمی کشور بردارد؟
متأسفانه طی چند سال اخیر سرمایه‌گذاری‌ها در امر پژوهش کاهش یافته و همین موضوع سبب شده که شتاب علمی ما با توقف و کندی همراه شود. دولت باید برای سرمایه‌گذاری در امر پژوهش و تولید علم اولویت قائل شود. دومین نکته اینکه، مقررات دست و پا گیر را بردارد، وقتی صحبت از اقتصاد دانش‌بنیان می‌کنیم، در اینجا ما دیگر محدودیت سرمایه از نظر سرمایه‌های مالی و منابع نداریم. هم منابع انسانی‌مان غنی است و هم آن محدودیت‌ها را نداریم. در این زمینه اگر نظام اداری قانونی و قضایی ما از این دانشمندان جوان، نوآوران و خلاقان استفاده کنند، پیشرفت‌مان سیر صعودی و سرعت بیشتری می‌گیرد، به طوری که این ایده‌های علمی به یک مبانی تبدیل می‌شود. در حقیقت از تولید علم به تولید ثروت می‌رسیم و می‌توانیم این ایده‌ها را تحقق ببخشیم. این فناوری‌های جدید به ویژه زمینه‌های فناوری‌های ارتباطات و اطلاعات یک تحول عظیمی را ایجاد می‌کند و نقش زیادی در پیشرفت اقتصاد دانش‌بنیان دارد.