گویا این سنتی بوده است که در روزهای واپسین ماه شعبان که شمارش معکوس ورود به رمضان بزرگ آغاز شده است و به ویژه در آخرین جمعه ماه شعبان، پیشوایان معصوم ما اولیای الهی هشدار میدادند و موعظه میکردند و جامعه را برای ورود به میهمانی بزرگ خدا آماده میکردند.
آخرین خطبه پیامبر اسلام، حضرت محمد(ص) در ماه شعبان حاوی مطالب مهمی است. در این خطبه پیامبر خدا نزدیک به ۱۰ وصف در مورد شهر رمضان ذکر میکنند.
در روایاتی نقلشده که ماه رمضان در قیامت تجسم پیدا میکند؛ شفاعت میکند؛ ماه مبارک رمضان ماهی است که هنوز ما به بلندای آن نرسیدهایم. این ماه که ماه عبادت است، ماه رحمت و مغفرت، ماهی که هم ربیع و بهار فقیران و نیازمندان است و هم بهار دعا و قرآن؛ این ماه چنان شکوهی دارد که برای اولیای الهی عید است؛ عید اخلاق، عرفان و معنویت است.
هلال ماه رمضان برای دلهای مشتاق و جانهای علاقهمند، اسرار زیادی دارد، حرفها دارد. پیامبر خدا در آخرین جمعه ماه مبارک شعبان همه ما را به یک میهمانی بزرگ فرا میخوانند؛ تأکید میکنند که درهای رحمت و دروازههای عالم غیب روی شما باز میشود، این ماه رمضان است؛ ماهی که یک هدیه بزرگ الهی است. خدا را بر توفیق درک ماه رمضان و لیلهالقدر شکر بگذاریم و از اکنون آماده شویم. با دلهایی خالی از کینه، با صله ارحام، با استغفار و با رسیدگی به یتیمان، نیازمندان و محرومان میشود به استقبال ماه مبارک رمضان رفت. درجات ماه رمضان درجات قابل وصفی نیست. هر روز و شب ماه رمضان یک پله است؛ یک درجه است. درجات یک روزه را باید سیر کرد.
مشکلات با موعظه حل نمیشود!
اصلاح روابط خانوادگی، پایه اصلاح سایر مسائل اجتماعی است. البته این نکته را باید متذکر باشیم که اصلاح نظام خانواده و آداب سبک زندگی خانوادگی از یک طرف بر فرهنگ ما و شما وابسته است. در پرتو قرآن و سنّت و تعالیم الهی، نظام خانواده خود را بر پایه ارزشهای اسلامی استوار کنیم؛ البته فقط به همین، اصلاح نمیشود؛ یک پایه دیگر اصلاح نظام خانواده و کاهش آسیبهای خانوادگی، به برنامهریزی مسئولان و حکومت برمیگردد. اینکه فرهنگ جامعه، فرهنگ درست الهی شود و زندگیهای خانوادگی بر بنیاد اخلاق و معنویت استوار شود، این یک پایه است؛ اما یک پایه دیگر این است که دستگاههای مسئول و برنامههای کشوری، بر اساس ارتقای خانواده و توسعه اخلاق خانوادگی استوار باشند.
بنابراین نباید تصور کنیم که با خطبه و موعظه، همه مسائل خانوادگی حل میشود؛ ما امروز مسئله جمعیت داریم؛ اختلافات خانوادگی وجود دارد؛ آسیبها و چالشهای مختلفی درون خانوادهها رسوخ پیدا کرده است؛ البته که معالجه اینها فقط با موعظه و گفتار نمیشود؛ لکن این یک پایه است.
صبر و بردباری
از اصول مهم، صبر و بردباری است. درباره صبر و بردباری مطالب متعددی داشتیم، یادآوری میکنم که صبر، به عنوان یک قاعده عمومی، از مطلقات اسلامی است که انسانها در روابطشان باید اهل تحمل و صبوری باشند.
غیر از آیات و روایاتی که ما را به صبر و مدارا در روابط اجتماعی و خانوادگی فرامیخوانند، نزدیک به ۱۰ روایت به طور خاص، زن و شوهر و اعضای خانواده را به تحمل فراخوانده است. تحمل، کلید رفع اختلافات و مشکلات است؛ شوهری که از لحاظ مادی دچار فقر است؛ تفاوتهایی که در آداب و رسوم خانوادگی طرفین، میتواند وجود داشته باشد؛ توقعات طرفین در رفتوآمد میان اقوام یکدیگر، هر یک از اینها موجب میشود که یک اختلافاتی پیش آید. اگر ما فرهنگ تحمل را در روابط خانوادگی مبنای زندگی قرار دهیم، به ویژه به زوجهای جوان عرض میکنم که آغاز زندگیتان را بر صبر و تحمل بگذارید، آن وقت افقهای روشنی در زندگی شما پیدا خواهد شد.
برکات صبر کردن
در ۱۰ روایتی که ما را به صبر در روابط زندگی توصیه کرده، حداقل به هشت نوع برکت برای صبر اشاره شده است:
1ـ ثواب کسی که صبر میکند، ثواب صابران بزرگ تاریخ است؛ مثل ایوب و آسیه.
2ـ ثواب کسانی که مشکلات خانه را تحمل میکنند، ثواب شاکران الهی است.
3ـ صبر شما، ثواب جهاد در راه خدا را دارد.
این نکته شگفتی است؛ آن قدر مسئله مهمی است که میگوید ثوابش ثواب جهاد است.
4ـ ثواب صبرکردن، ثواب شهادت در راه خداست، با تحمل کردن همسرت، در ثواب شهیدان سهیم میشوی.
5_ صبر شما به منزله عبادت است، در بعضی روایات فرمودهاند: ثواب یک سال عبادت دارد.
6ـ با اولیای الهی محشور میشوی.
در مورد خانمها داریم که اگر کسی سوءخلق همسر خویش را تحمل کند، با اولیای الهی، با صدیقه کبری حضرت فاطمه زهرا محشور میشود.
7ـ رفع عذاب قبر میشود.
یک سلسله اعمالی در روایات آمده که باعث کم شدن فشار قبر میشود ازجمله آنها صبوری در ارتباطات خانوادگی است.
8ـ درجه ویژهای برای صابران در خانه، مقرر شده است.
خانه آرام و سالم سرآغاز جامعه سالم و معنوی
به راستی چه خبر است که این ثوابها ذکر شده است؟ ثواب عبادت، ثواب جهاد، ثواب شهادت، حشر با اولیای الهی و کاهش فشار قبر که یکی از مواقف دشوار حیات ما و سیر زندگی اخروی ما است؛ چرا برای بحث صبوری در خانه، این همه آثار ذکر شده است؟ دلیل آن کاملاً روشن است؛ برای اینکه خانه آرام، سالم، معنوی و اخلاقی سرآغاز سعادت یک جامعه است.
خانهای که در آن توقعات اندک باشد، نگاه معنوی در آن حاکم میشود. خانهای که زن و مرد آن بردبار هستند و زود از کوره در نمیروند، در برابر ناملایمات زندگی خم به ابرو نمیآورند و پرخاش نمیکنند؛ این خانه میشود جای تربیت انسانهای بزرگ؛ این خانه میشود جای تربیت انسانهایی که اهل عبادت هستند؛ انسانهایی که اهل جهاد در راه خدا هستند؛ آدمهای بزرگ در خانههای آرام تربیت میشوند.
خانهای که کشتی آرام است، در ناملایمات طوفانی به هم نمیریزد، فوری نمیگویند برویم دادگاه؛ فوری دیگران را به حکمیت نمیخوانند؛ خودشان قبل از هرکسی مشکل خودشان را رفع میکنند؛ اگر خانههای ما اینطور شد و جوانان ما این فرهنگ بردباری و صبوری را آموختند، آن وقت این ثوابهایی که در روایات عرض کردم برایشان مترتب میشود.
دلایل بیصبری ما
چرا ما صبور نیستیم؟ دلیل آن کم ظرفیتی است؛ به خاطر این است که فکر عواقب امور را نمیکنیم؛ فکرش را هم نمیکنیم که گاهی به خاطر بیتحملی و تندی در ارتباط با همسر خود، زندگی از هم میپاشد.
یک فرهنگی در غرب وجود دارد که فرهنگ لذتگرایی فردی است. این فرهنگ، فلسفهای دارد که میگوید انسانها خودشان هستند و لذتهای دنیایشان؛ این فرهنگ، آدمها را بیتحمل میکند؛ همین که ناملایمات زندگی را ببیند، میگوید من میخواهم راحت باشم و سریع میگوید طلاق؛ جاده طلاق، جادهای است که از نظر شرعی باز است؛ اما بسیار مبغوض است. اختلافات درون یک خانه بسیار کشنده است.
این روح فردگرایی، ناآرام و لذتجویی فردی، انسان را به سمت بیتحملی میبرد؛ غافل از اینکه اگر ما اهل صبر و تحمل باشیم، همان زندگی مادی هم، آرامتر و راحتتر میشود. البته معنای صبر و بردباری این نیست که انسان بیتفاوت باشد؛ بیغیرت باشد؛ یا از ارزشهای الهی چشم بپوشد؛ هرگز چنین نیست. زن و مرد «هُنَّ لِبَاسٌ لَّكُمْ وَ أَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ» چشمهای یکدیگرند، حافظ اخلاق و منش انسانی یکدیگرند.
صبر، برای رسیدن به اهداف بلند است و این تحمل و بردباری، میتواند منشأ آن همه خیرات شود. آیه 35 سوره فصلت را فراموش نکنید که خداوند میفرماید: «وَ ما يُلَقَّاها إِلاَّ الَّذينَ صَبَرُوا وَ ما يُلَقَّاها إِلاَّ ذُو حَظٍّ عَظيمٍ» مقام صبر و تحمل و بردباری و آرامش در کشاکش زندگی، مقام صابرین است و این مقام برای انسانهای ویژهای است.
بدانیم که زندگی خانوادگی بر پایههایی نهادینه شده که از مهمترین پایههای آن، صبر و بردباری در برابر ناملایمات زندگی است. یک روز قسط هست، یک روز بیکاری، یک روز فقر، یک روز اختلاف سلیقه و آداب دو خانواده و انواع این مثالهایی که در ذهن شریفتان هست؛ هرکدام از اینها، نکته کوچکی است که بنیانهایی را به هم میریزد.