نماینده ولی‌فقیه در سپاه
حجت‌الاسلام والمسلمین علی سعیدی گفت: «برای حرکت‌های انقلابی و دوام انقلاب الزاماتی وجود دارد که باید در مسیر حرکت انقلابیون مورد توجه قرار گرفته و همواره و به صورت مستمر نسبت به آنها بازخوانی رفتار و اندیشه صورت بگیرد.»
به گزارش صبح صادق، نماینده ولی‌فقیه در سپاه در جمع طلاب و روحانیون شهرستان گنبدکاووس این الزامات را که می‌توان از آن به ارکان انقلاب نیز تعبیر کرد، رهبری الهی، شریعت الهی و مردم دانست و افزود: «اگر این ارکان را همچون مثلثی در نظر بگیریم، رهبری و شریعت الهی همچون دو ضلع مثلث و مردم قاعده آن خواهند بود و به عبارتی دیگر رهبری و شریعت شرط لازم و مردم شرط کافی انقلاب هستند.»
 نماینده ولی‌فقیه در سپاه با تأکید بر اینکه مردم هم حدوثاً و هم بقائاً در انقلاب‌ها نقش دارند، اظهار داشت: «در تاریخ حرکت‌های دینی و الهی سه انقلاب بزرگ شکل گرفته است که در هر سه این انقلاب‌ها نقش مردم در ایجاد، دوام یا اضمحلال آن کاملاً مشخص و مبرهن بوده است.»
 حجت‌الاسلام والمسلمین سعیدی با اشاره به اینکه اولین انقلاب بزرگ دینی را حضرت موسی‌بن‌عمران(ع) شکل داد، گفت: «خداوند متعال در 35 سوره بیش از 132 بار از این انقلاب و حرکت دینی سخن یاد کرده است و 9 دلیل را برای سقوط انقلاب حضرت موسی(ع) بیان کرده است که مردم نقش پررنگی در این علت‌ها داشته‌اند.»
 وی در بیان مهم‌ترین علت‌های سقوط انقلاب حضرت موسی(ع) تصریح کرد: «ارائه تحلیل نادرست خواص به مردم، تغییر در مفاهیم بیان شده از سوی رهبر معظم انقلاب، فراموشی شعارهای انقلاب و تغییر ارزش‌های انقلابیون از مواردی است که قرآن به صراحت از آنها به منزله علت‌های سقوط انقلاب حضرت موسی(ع) یاد می‌کند.»
نماینده ولی‌فقیه در سپاه دومین انقلاب بزرگ دینی را انقلاب صدر اسلام به دست پیامبر اعظم(ص) عنوان کرد و افزود: «این انقلاب هم به دلیل خیانت خواص و هوشمند نبودن مردم به ضد خودش تبدیل شد و در نهایت حکومت‌های ناصالح اموی و عباسی روی کار آمدند. این حکومت‌ها آن‌گونه که اهداف انقلاب پیامبر(ص) تدوین شده بود، حرکت نکرده و حتی سر از پیکر نوه رسول خدا(ص) جدا کردند.»
حجت‌الاسلام والمسلمین سعیدی با بیان اینکه سومین انقلاب بزرگ دینی پس از 15 قرن در ایران و به رهبری یکی از فرزندان زهرای‌اطهر(س) صورت پذیرفت، تأکید کرد: «امروز نیز دشمنان اسلام و انقلاب اسلامی در تلاش هستند تا با ایجاد یک واگرایی در جامعه و ترویج آن در مقابل این نهضت بزرگ ایستادگی کرده و انقلاب اسلامی را که الگویی برای تمام جهان شده است، از مدار معادلات جهان خارج کنند.»
وی با اشاره به حجم وسیع دشمنی‌ها علیه نظام و انقلاب اسلامی ایران نسبت به مخالفان انقلاب‌های دیگر، اظهار داشت: «هیچ انقلابی به اندازه انقلاب ما مورد تهدید نظامی، اقتصادی و فرهنگی قرار نگرفته است و باید دانست که در این جنگ و مبارزه تنها داشتن رهبری مقتدر و آگاه کافی نیست و حضور آگاهانه مردم نیز لازم و ضروری است.»

  علی حیدری/  همزمان با حلول ماه مبارک رمضان و در اولین دوشنبه این ماه، هشتصدمین شماره هفته‌نامه صبح صادق منتشر شد. نفس هشتصدمین شماره شاید در بردارنده نکته خاصی نباشد تا بتوان درباره آن قلم‌فرسایی کرد، اما از این نظر که بهانه‌ای است تا نگاهی به مسیر طی کرده بیندازیم، شاید خالی از لطف نباشد. 
انتشار 800 شماره نشریه در طول نزدیک به 18 سالی که از تولد آن می‌گذرد، به ازای هر شماره داستان‌ها و ماجراهایی دارد که دست‌اندرکاران آن در گذشته و حال با آن دست‌وپنجه نرم کرده و به عبارتی زندگی کرده‌اند. سختی‌های کار رسانه‌ای باعث شده تا شغل روزنامه‌نگاری و خبرنگاری از مشاغل سخت و زیان‌آور قلمداد شود. حال به این سختی‌ها باید حساسیت‌های کار رسانه‌ای در نیروهای مسلح را نیز افزود. البته، در نیروهای مسلح نشریات متعددی منتشر می‌شود که عموماً فرهنگی، آموزشی یا علمی هستند که در کنار محتوای مورد نیاز مخاطبان حساسیت محتوایی خاصی ندارند؛ اما هفته‌نامه صبح صادق نشریه معاونت سیاسی و ارگان نمایندگی ولی‌فقیه در سپاه که بخش عمده مطالب آن به حوزه‌های سیاست داخلی و خارجی و در کنار آن موضوعات فرهنگی و اجتماعی اختصاص دارد، از نظر موضع‌گیری و تبیین موضوعات و مباحث سیاسی روز باید از دقت و ظرافت خاصی برخوردار باشد تا هم مأموریت خود را برای تعمیق بینش و بصیرت سیاسی خانواده بزرگ سپاه و بسیج به انجام برساند و هم از غلتیدن در مباحث سیاسی جناحی و جریانی بپرهیزد. به تعبیر یکی از سردبیران سابق نشریه، کار در صبح صادق به مثابه حرکت بر روی لبه باریکی است که کوچک‌ترین انحراف می‌تواند منجر به سقوط آن شود. 
همین حساسیت و حرکت همراه با مراقبت صبح صادق در طول 18 سال سبب شده تا هیچ‌گاه از مسیر صحیح خارج نشود و در راستای اهداف انقلاب اسلامی و آرمان‌های امام(ره) و رهبر حکیم انقلاب گام بردارد و در پرتو حفظ این اصول بود که از یک سو اعتماد نیروهای انقلاب و علاقه‌مندان به امام و رهبری را جلب کرد و از سوی دیگر به دلیل پیوستگی این رسانه به سپاه و ولایت فقیه توجه جریان‌های معاند با نظام و ضد انقلاب را برانگیخت و سبب شد آنها بر روی تحلیل‌ها و مواضع آن دقیق شوند؛ چرا که معتقد بودند صبح صادق تنها رسانه‌ای است که بدون هیچ جهت‌گیری جناحی و حزبی در مسیر مستقیم انقلاب اسلامی حرکت می‌کند. 
شاید فرصت مناسبی باشد که در اینجا به دو نکته مهم درباره صبح صادق که قابل توجه فرماندهان و مسئولان سپاه است، اشاره شود؛ 
نکته اول اینکه جمع کثیر بازنشستگان سپاه که امروز ارتباط سازمانی با سپاه ندارند، همواره صبح صادق را یک منبع مطمئن برای دریافت تحلیل‌های سیاسی روز و بهنگام می‌شناسند و خواستار دسترسی به این نشریه هستند که البته طی سال‌های اخیر این امکان در مقطع کوتاهی آن هم برای بخشی از این قشر فراهم شد، اما متأسفانه در حال حاضر این بخش مهم وابسته به سپاه به تعبیر رهبر معظم انقلاب به این رسانه دسترسی ندارند.   
 نکته دوم جامعه بزرگ بسیج ده‌ها میلیونی است که امروز در قالب اقشار مختلف مشغول فعالیت هستند و تا چند سال پیش با همکاری فرماندهان و مسئولان سازمان بسیج این امکان فراهم شده بود تا صبح صادق تا مراکز، نواحی و حتی پایگاه‌های مقاومت بسیج ارسال می‌شد و آثار و فواید ناشی از نقش و سهم این نشریه در بصیرت‌افزایی نیز در جامعه بزرگ بسیج نمایان بود و امروز این قشر عظیم از نشریه صبح صادق بی‌بهره است.                                                  
اگرچه بهره‌گیری از فناوری‌های نوین سبب شده تا بخشی از علاقه‌مندان از طریق اینترنت و فضای مجازی به هفته‌نامه دسترسی داشته باشند، اما مسائل و مشکلاتی، از جمله کهولت سن برای بازنشستگان و عدم دسترسی در همه مناطق کشور به اینترنت پرسرعت و... سبب شده تا بخش زیادی از این دو قشر از مطالعه صبح صادق محروم شوند که با تدبیر فرماندهان و مسئولان می‌توان سازوکار برخورداری آنان را طراحی کرد.   
امید که با حمایت‌های لازم بتوان مطالب و تحلیل‌های این نشریه را که به اذعان دوست و دشمن مبین مسیر صحیح انقلاب اسلامی است در این وانفسای جنگ نرم که در لحظه و ثانیه شاهد انتشار اخبار، اطلاعات و محتواهای ناصحیح از سوی جریان‌ها و رسانه‌های مغرض و معاند نظام اسلامی هستیم، در اختیار علاقه‌مندان و دلسوزان نظام و انقلاب قرار داد. ان‌شاء‌الله
   ابوذر احمدی/ هفته گذشته «دونالد ترامپ» طی اولین سفر خارجی خود به منطقه غرب آسیا وارد اراضی اشغالی فلسطین شد. این در حالی بود که ترامپ، رئیس‌جمهور جدید آمریکا پیش از سفر به فلسطین اشغالی، به عربستان سعودی رفته و ضمن «تاریخی» خواندن دیدارش با ملک سلمان، قرارداد فروش تسلیحاتی ۳۸۰ میلیارد دلاری با آل‌سعود را امضا کرده و از تشکیل ائتلاف ناتوی اسلامی علیه ایران خبر داده بود.
رئیس‌جمهور آمریکا به مدت دو روز در فلسطین اشغالی حضور داشت؛ تأمل‌برانگیز آنکه ترامپ هیچ صحبتی درباره راهکار دو دولتی و تأسیس دولت مستقل فلسطین به پایتختی قدس و همچنین ابعاد توافق سازش نداشت. ترامپ در تمام اظهارات خود در فلسطین اشغالی از جمله در فرودگاه بن‌گوریون، نشست خبری مشترک با محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین، نشست‌های خبری جداگانه با بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر و روبن ریولین رئیس‌جمهور تشریفاتی رژیم غاصب صهیونیستی تأکید داشت که به مصالحه بین فلسطینی‌ها و صهیونیست‌ها متعهد است، اما توضیح نداد که چگونه یا اینکه چه کاری برای پیشبرد آن خواهد کرد. این در حالی بود که رئیس‌جمهور آمریکا اظهار داشت: «ما می‌خواهیم اسرائیل صلح دائمی داشته باشد، ما فقط متحد نیستیم؛ بلکه دوست هستیم.»
اما آنچه ماهیت سفر ترامپ به عربستان و پس از آن اراضی اشغالی فلسطین را مشخص کرد و از اهداف و مقاصد آن پرده برمی‌داشت، اظهارات رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا در نشست خبری مشترک با نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی در قدس اشغالی بود؛ ترامپ در این نشست مشترک خبری مدعی شد رهبران کشورهای عرب نگران داعش و جاه‌طلبی ایران هستند. رئیس‌جمهور آمریکا تصریح کرد: «در عربستان بسیاری از رهبران کشورهای اسلامی قول دادند که در مبارزه با تروریسم و افراط‌گرایی به من کمک کنند.» وی با تکرار ادعاهای ضد ایرانی خود ادامه داد: «باید ارزش کارهایی که پیشتر امکان‌پذیر نبود، اما در حال حاضر می‌شود انجام داد، را بدانیم. اقداماتی چون شکست دادن تروریسم و مقابله با تهدید ایران هسته‌ای. ایران تهدیدی برای منطقه و عاملی برای رنج و عذاب است.»
اولین سفر ترامپ به اراضی اشغالی فلسطین با حواشی مهمی همراه بود که مهم‌ترین آن، زمانی بود که ترامپ کلاه مخصوص یهودی‌ها موسوم به «کیپا» را بر سر دارد و در حال انجام مراسم عبادی است.
اما آنچه در این میان حائز اهمیت است اینکه، چرا سفر رئیس‌جمهور آمریکا به اراضی اشغالی برای مقامات جانی صهیونیستی چنان خوشایند بود که «گیلعاد آردان» وزیر امنیت داخلی اظهارات ترامپ را «تکان‌دهنده و بی‌سابقه» خواند. برای این منظور به چند نکته مهم اشاره می‌شود.
نخست اینکه، ترامپ به منطقه آمده بود تا موازنه قدرت در سطح منطقه را به گونه‌ای مدیریت کند که افزون بر آنکه هژمونی و منافع آمریکایی‌ها تضمین شود، از سویی هم بتواند ناتوی عربی‌ـ عبری را در مقابل جمهوری اسلامی ایران سازماندهی کند و چهره رژیم صهیونیستی را از دشمن اصلی جهان عرب به دوست کشورهای عربی و اسلامی ترمیم کند.
دوم اینکه، به نظر می‌رسد صهیونیسم بین‌الملل دستور کار ترامپ را این طور تعریف کرده بود که طرف‌های عربی در قبال یک تهدید مشترک یعنی ایران، با حضور فعال در کنار رژیم غاصب صهیونیستی یک نظم جدید منطقه‌ای را شکل دهند که اساس آن یک ناتوی عربی‌ـ عبری بود؛ البته با بهای اینکه دول عربی مسئله فلسطین را پایان‌یافته تلقی کنند و تضمین امنیت خود را در گروی تن دادن به مطالبات رژیم غاصب صهیونیستی بیابند.
نکته دیگری که در شرایط فعلی برای صهیونیسم بین‌الملل ضرورت دارد اینکه کشورهای عربی در کنار رژیم اشغالگر قدس و در مقابل ایران صف‌آرایی کنند. بنابراین مسئله طرح فلسطینی آقای ترامپ و مذاکرات بی‌نتیجه صلح چیزی جز تأمین هر چه بیشتر امنیت دولت پادگان صهیونیسم بین‌الملل را در پی نخواهد داشت.

حجت‌الاسلام والمسلمین دری نجف‌آبادی در گفت‌وگو با صبح صادق
مجتبی برزگر/ رهبر معظم انقلاب در سالگرد رحلت امام(ره) از عدالت اجتماعی به یکی از شاخص‌ها و مهم‌ترین خطوط مکتب سیاسی رهبر کبیر انقلاب اسلامی نام بردند. امام خمینی(ره) اندیشمند مسلمانی که موفق شد نهضتی عظیم را به پا کند که برای اولین بار پس از تاریخ صدر اسلام به تشکیل حکومت اسلامی به معنای واقعی آن بینجامد، قطعاً خالی از چنین دغدغه و تفکری نبوده است. در مکتب سیاسی حضرت امام(ره) که در پرتو مکتب خدامحور و ضعیف‌نواز اسلام است، خدمت به محرومان، مستضعفان و پابرهنگان در مقایسه با دیگر اعمال صالح از ارزش معنوی خاصی برخوردار است. مسلماً هر چقدر کشور ما به سمت فقرزدایی و دفاع از محرومان حرکت کند، امید جهانخواران منقطع و گرایش ملت‌های جهان به اسلام افزون‌تر می‌شود. در آستانه بیست‌وهفتمین سالگرد ارتحال ملکوتی حضرت امام خمینی(ره) با حجت‌الاسلام‌والمسلمین قربانعلی دری‌نجف‌آبادی یکی از یاران صدیق او و نماینده ولی‌فقیه در استان مرکزی که عضو هیئت‌رئیسه مجلس خبرگان رهبری هم می‌باشد، به گفت‌وگو نشستیم که مشروح آن در ادامه از نظرتان می‌گذرد.
* شاخصه‌های اصلی مکتب امام خمینی(ره) که رهبر معظم انقلاب بر آن تأکید دارند را بیان کنید؟
دغدغه اصلی حضرت امام(ره) اسلام واقعی، اسلام حقیقی، اسلام عزت و کرامت، اسلام شرافت و آزادی و آزادگی، اسلام علوی و فاطمی بوده است. اسلامی که تبلورش در اهل‌بیت(ع) عصمت و طهارت مشهود بود؛ این یکی از اصولی است که در مکتب حضرت امام(ره) وجود دارد. در ابتدای وصیت‌نامه سیاسی ـ عبادی حضرت امام(ره)، ایشان بر این روایت شریف ثقلین تأکید بسیار عمیقی دارند و این طور نوشتند: «ما افتخار می‌کنیم که پیرو ثقلین و قرآن و عترت هستیم.» در حقیقت تبلور قرآن بر عترت حضرت رسول اکرم(ص) است. اسلام عینی و تجسم اسلام در وجود مبارک خود پیامبر(ص)، امیرالمؤمنین علی(ع)، فاطمه اطهر(س) و اهل‌بیت عصمت و طهارت(ع) است. همین طور که در حدیث ثقلین، در سیره اهل بیت(ع) و سیره امام حسین(ع)، حضرت زینب کبری(س) و امام سجاد(ع)، در کتاب نهج‌البلاغه، صحیفه سجادیه، بیانات نورانی امام باقر(ع) و امام صادق(ع) و به هر جهت تبلور آن در وجود امام عصر(عج) است. این یکی از اصول مبین مکتب حضرت امام(ره) است و تا قیام قیامت اسلام و قرآن و اهل‌بیت(ع) مطرح فرمودند اسلام اهل بیت(ع). ممکن است تفسیرهای مختلف و بیانات گوناگونی در رابطه با اسلام وجود داشته باشد. می‌دانیم اسلام‌های مختلف جعلی که دشمنانی همچون آل‌سعود و تکفیری‌ها هم مدعی اسلام هستند را امام نمی‌پذیرفتند. اسلام اهل‌بیت(ع)، اسلام عدالت، حریت، کرامت، آزادی و آزادگی، حمایت از مظلومان، مبارزه با ظالمان، مقابله با مستکبران، صهیونیست‌ها و حامیان متجاوزشان این اسلام مدنظر حضرت امام(ره) بود و امروز هم رهبر عزیز انقلاب همین اسلام را با قدرت و حکمت دنبال می‌کنند. این اسلام را اصول فراوانی در برمی‌گیرد که به خدمت به محرومان، مظلومان و ستمدیدگان و مبارزه با ظالمان، ستمگران و مستکبران برمی‌گردد. در حول محور آن مصادیقی همچون ایستادگی در برابر دشمنان اسلام و قرآن، جهانی بودن، جهانی اندیشیدن، جهانی فکر کردن، اخلاقی فکر کردن، جهاد و شهادت را برای تحقق آرمان‌ها دنبال کردن، استقامت و صبر و مقاومت و شجاعت در راه خدا را به اوج خود رساندن، اینها همه شاخه‌های چنین اسلام پویا، زندگی‌بخش، ارزشی و تعالی‌بخش است.

* در مکتب امام(ره) انقلابی‌گری در سیاست داخلی و خارجی به عبارتی تعامل با جهان چگونه تعریف می‌شود؟
قرآن کریم درباره وجود مبارک پیامبر(ص) می‌فرماید: «محمد(ص) رسول‌الله والذین معه اشداء علی الکفار و رحماء بینهم». این دو ویژگی مبرهن است. رحماء بینهم یعنی در جبهه خودی و داخلی و در میان امت اسلامی رحمت، محبت، عاطفه، انسانیت، برادری و اخوت و در مقابله با دشمنان اسلام و قرآن، معاندان و مستکبران، صهیونیست‌ها و مزدوران‌شان، نفوذناپذیر و سازش‌ناپذیر شدن و منفعل نبودن، بلکه فعال بودن و تعابیر مشابه؛ قدرت مقاومت و قدرت ایستادگی در برابر دشمنان اسلام و دشمنان قرآن را داشتن و حفظ کردن و شجاعت واقعی در مقابل جبهه کفر و استکبار در حقیقت ویژگی‌های انقلابی بودن است. پس انقلابی بودن دو بعد پیدا می‌کند؛ یک بعد آن در جبهه داخلی که مظهر رحمت، محبت، عدالت، فضیلت و اخلاق است و یک بعد در جبهه مقابله با کفر و استکبار که خاصیت نفوذناپذیری دارند؛ تسلیم نشدن، فریب نخوردن و سازشکار نبودن. تعامل حکیمانه علاوه بر توجه به تألیف قلوب، اینکه فریب نخوریم و تحت تأثیر تبلیغات دشمنان اسلام و قرآن قرار نگیریم، مسئله بسیار مهمی است.

* امام(ره) همواره محرومان و مستضعفان را ولی‌نعمتان خود می‌دانستند، امروز دولت برای حل مشکلات محرومان و مستضعفان چه وظیفه‌ای دارد؟
دولت و ملت همه باید بسیج شویم و مهم‌ترین مسائل مربوط به محرومان و مستضعفان محرومیت فرهنگی است. اگر محرومیت فرهنگی وجود دارد با آن مقابله کنیم. فرهنگ انقلاب اسلامی، فرهنگ عزتمداری، عدالت‌خواهی، سربلندی، کرامت، آزادی و آزادگی است، باید بتوانیم آن را گسترش بدهیم. اگر از نظر علم و دانش دچار محرومیت هستیم باید با قدرت آن را جبران کنیم؛ یعنی رشد و توسعه علمی را به اوج برسانیم؛ این مسئله مهمی است. مسئله سوم توانمندسازی است، وظیفه همه ما این است که در راستای توانمندسازی اقشار آسیب‌پذیر و کم‌درآمد و کسانی که درآمد مطلوبی ندارند تلاش کنیم تا توانمندسازی جامعه که جزء مهم‌ترین وظایف هر دولتی است و بحمدالله در کشور ما ظرفیت‌های خوبی وجود دارد، محقق شود توانمندسازی یک وظیفه شرعی، اسلامی، انقلابی، ملی، اخلاقی و اجتماعی است، همه باید برای توانمندسازی اقشار آسیب‌پذیر جامعه، ایتام، فقرا به ویژه مناطق محروم کشور با همت بلند تلاش کنیم، تا مشکلات اقشار آسیب‌پذیر حل شود، این یک وظیفه است. بهداشت و درمان یک مسئله بسیار مهم است که دولت به مثابه یک رسالت مهم برعهده دارد. فرهنگ مسئله مهمی است و توانمندسازی آموزش فنی و حرفه‌ای و توانمندسازی اقتصادی در درجه اول قرار دارد که مجلس و دستگاه‌های ذی‌ربط و در درجه دوم مردم که امکانات و ظرفیت‌های بالقوه‎ای در اختیار دارند باید این بخش را بسیج کنند که اقشار آسیب‌پذیر به یک شرایط قابل قبولی و به یک شرایط زندگی مثبتی برسند تا به دیگران نیاز نداشته باشند و بتوانند بر روی پاهای خودشان بایستند. قطعاً خداوند کمک می‌کند و ما باید نیت‌های‌مان را خیر کنیم. اگر این نقدینگی بسیار عظیمی که در جامعه است درست مدیریت شود کمک چشمگیری می‌توان کرد. 

* با گذشت 38 سال از پیروزی انقلاب اسلامی، به نظر شما امروز تکیه بر کدام یک از شعارها و اهداف انقلاب ضروری به نظر می‌رسد؟
شعار اصلی انقلاب همیشه شعار زنده‌ «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» بوده که امروز و در آینده زنده است. حتماً باید بر روی این شعار پافشاری کنیم. هم استقلال مفهوم بسیار مهمی دارد و هم آزادی و هم جمهوری اسلامی. هم در دل اسلام و انقلاب نهفته است. در اسلام اهل‌بیت جمهوری است، منتها ما باید اسلام امام و اسلام علوی را ان‌شاءالله هم درک، هم پیاده و هم حمایت و تشویق کنیم. نه اسلام‌های جعلی، آمریکایی و انگلیسی.
* نزدیک به 30 سال از رحلت امام(ره) و زعامت رهبر فرزانه انقلاب می‌گذرد، در جایگاه یکی از یاران امام(ره)، هدایت و رهبری جامعه در این سه دهه را چطور می‌بینید؟
حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای بهترین گزینه پس از امام(ره) برای رهبری و زعامت نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و هدایت کشتی انقلاب اسلامی بوده و خواهد بود و امروز هم جزء بهترین‌ها هستند که حقیقتاً جایگزین ندارند. ایشان بهترین شخصیتی هستند که در مسیر آرمان‌های امام و شهدا مجاهدت می‌کنند.امروز هم این نیروهای فداکار در منطقه به برکت ایشان و فداکاری ملت ما، مردم بحرین، غزه، لبنان، سوریه و عراق واقعاً از ملت بزرگوار ما درس می‌آموزند و از امام و رهبری حکمت‌ها آموخته‌اند. خداوند را برای داشتن این نعمت بزرگ شاکریم.

* دولت‌ها چگونه باید از رهنمودهای رهبری برای حل مشکلات گوناگون جامعه بهره بگیرند؟
قانون اساسی تا حد زیادی تعیین تکلیف کرده و در چهارچوب قانون اساسی اختلافاتی میان قوا وجود دارد که، راه‌حل نهایی رهبر معظم انقلاب است. مجمع تشخیص مصلحت نظام در جایگاه مشاور رهبری سیاست‌ها را تعیین می‌کند و آن سیاست‌ها بناست برای قوانین و برنامه‌ها و مجلس شورای اسلامی قانون‌ها را تصویب کند و دولت‌ها عمده مجریانی هستند که باید در چهارچوب آن سیاست‌های کلان، قوانین، قانون اساسی و رهنمودهای رهبر معظم انقلاب، مجری اهداف، آرمان‌ها و سیاست‌ها باشند. 

* اگر در پایان سخنی دارید، بفرمایید. 
امیدوارم در آستانه سالروز رحلت حضرت امام(ره) و ماه مبارک رمضان ملت ما بار دیگر به خدمات، زحمات و کارنامه موفقیت‌آمیز حضرت امام(ره) مراجعه کنند. بار دیگر امام؛ آن بزرگمردی که همواره منشأ کرامت در جامعه بوده است باید مورد تقدیر و تکریم قرار بگیرد؛ از پانزدهم خرداد سال 42 تا پانزدهم خرداد 96.

  فرهاد مهدوی/  یکی از دغدغه‌های حضرت امام خمینی(ره) از ابتدای انقلاب تربیت انسان‌های الهی از مسجد و مدرسه بود؛ چرا که سرآغاز جامعه سعادتمند و دینی تربیت اسلامی و انقلابی است؛ از نظر امام(ره) جامعه دینی جامعه‌ای نیست که علم، معلم و دانش‌آموز داشته باشد، ولی نسبت به تربیت و اخلاق اسلامی بی‌توجه باشد؛ خطر این جامعه باسواد و بدون دین بسیار بالاتر از جامعه بی‌سواد و حتی بدون تربیت اسلامی است. در ادامه به برخی از اندیشه‌های اخلاقی و تربیتی حضرت امام(ره) درباره تعلیم و تربیت و نقش آموزش‌وپرورش در آن اشاره خواهد شد.
1ـ علم بدون تربیت: حرکت تربیتی از زمان طفولیت و در مدرسه ‌آغاز می‌شود، در این مکتب علم بدون تربیت، یا تربیت بدون علم ارزش ندارد و تأکیدات حضرت امام(ره) بر همراهی و جا نماندن در هر یک از این دو نشان می‌دهد که آنها برای جامعه اسلامی مانند دو بال هستند.
2ـ تخصص و تعهد: از دیدگاه امام(ره)، یکی دیگر از اشتراکات در بحث علم، همراهی تعهد و تخصص است؛ زیرا ضربه‌ای که متخصص منحرف می‌تواند به جامعه بزند، از هر کسی بیشتر است. متأسفانه در سال‌های اخیر به گونه‌ای در نهادهای دولتی تبلیغ می‌شود که گویا تعهد هیچ‌گونه نقشی در پیشرفت کشور ندارد و به همین دلیل جامعه با اندیشه‌های سکولاری در حرکت به یک سمت نامعلوم و خطرناک است.
3ـ تقدم و تأخر: در بسیاری از مدارس و دانشگاه‌هایی که از مسیر انقلاب اسلامی و آرمان‌های آن منحرف شده‌اند، این ویژگی وجود دارد که آموزش بر پرورش تقدم دارد و حتی مصیبت‌بارتر از آن، این است که بچه مایه‌دارهایی که به سرعت شهریه مدرسه را پرداخت می‌کنند، بر دانش‌آموزان مؤمن و انقلابی و حتی با تربیت اسلامی ترجیح دارند. حضرت امام هرگونه تقدم آموزش بر پرورش یا فراموش کردن پرورش در مقاطع مختلف تحصیل را یکی از نشانه‌های طاغوت می‌دانند که در ظاهر همراهی دارد و در باطن بر ضد آن عمل می‌کند.
4ـ حب جاه و حب خدا: یکی دیگر از دوقطبی‌های ایجاد شده در نظام دینی مد نظر ارجح بودن حب خدا بر حب جاه، مال و منصب است که امام(ره) آن را پیگیری کردند. از این دیدگاه تربیت انسان‌هایی که همه همّ و غم خود را زندگی مرفه برای خود می‌دانند نیز زیانبار است؛ حضرت امام این انسان‌ها را کسانی می‌دانند که «توی آخور طبیعت سرشان هست».
5ـ معلم و متعلّم: معلم نقش بسیار سازنده و همچنین پیچیده‌ای دارد؛ زیرا اوست که دانش‌آموز و آینده جامعه را می‌سازد و چه بسا به دلیل انحراف او جامعه‌ای به انحراف کشیده شود؛ نقش تربیتی و اثرگذار وی با هیچ دارویی پاک نخواهد شد. البته ناگفته نماند که نقش معلم در سن کودکی و نوجوانی بسیار مهم‌تر از سایر سنین و مقاطع است. بر طبق این دیدگاه شغل معلمی بسیار حساس است و در ضمن از مشاغل دیگر حتی در ادارات و وزارتخانه‌ها بالاتر است. «چنانچه در آموزش ‌و پرورش یک بچه‏‌ای فاسد از کار درآمد، یک بچه‏‌ای با اخلاق شیطانی تربیت شد، با اخلاق استکباری تربیت شد، این بچه با اخلاق شیطانی، با اخلاق استکباری، امکان این را دارد که یک کشور را تباه کند.»
6ـ اصلاح خود و اصلاح دیگری: یکی از تفاوت‌های شغل معلمی با مشاغل دیگر این است که همه مشاغل دیگر خود می‌توانند فاقد یک چیز یا شی بوده، اما توسعه‌دهنده نیز باشند، اما در شغل مقدس معلمی باید این نکته مورد توجه باشد که معلم ابتدا باید مهذب، صالح، باایمان، باسواد و بااخلاق باشد، سپس با کار و تلاش و انگیزه این خصلت‌ها را در شاگردانش ایجاد کند.
7ـ زنجیره سلامت اجتماعی: بر اساس مکتب تربیتی امام خمینی(ره)، معلم سرآغاز پیشرفت، سعادت و جامعه سالم است؛ ایشان معتقدند: «اگر معلمین و اساتید مهذب باشند، دانشگاه اصلاح می‌شود و اگر مراکز آموزشی اصلاح شود، جامعه رستگار می‌گردد؛ همه معلمین در فکر این باشند که خودشان را تهذیب کنند. باید خود را مهذب کنند تا حرف‌شان در دیگران اثر کند.»
8‌ـ مسئولیت الهی در برابر مسئولیت اداری: در اندیشه فلسفی امام(ره) مسئولیت الهی افراد و معلمان بسیار بالاتر از مسئولیت اداری آنهاست؛ زیرا مسئولیت الهی همیشگی و کیفیت‌نگر است و در همه حالات او شأن معلمی وی را حفظ می‌کند و همین سبب می‌شود همواره انوار روشنی‌بخش تربیت در رفتار و گفتار او در جامعه ساطع شود.
9ـ نقش محور و پیرامون: معلم و مدرسه نقشه محوری دارد و جامعه و کشور همواره از این مرکز نورانی، اثربخش و هدایتگر بهره‌مند است. این نقش مهم به گونه‌ای است که هیچ مسئولیتی در مقابل آن برتر نیست و تجربه در کشورهای توسعه‌یافته نشان داده است که اگر کشورشان به این مرحله پیشرفت رسیده است فقط به دلیل اهمیت دادن آنها به آموزش بوده است.
10ـ نفی غرب‌گرایی و تأکید بر بومی‌گرایی: امام خمینی(ره) تنها به مقابله با نقش غرب در سیاست نمی‌پراختند؛ بلکه ایشان پایه و اساس نفوذ استعماری و استکباری را غرب می‌دانستند و همواره ضمن سفارش بر بومی‌گرایی تأکید داشتند دشمن و چپاولگران را از سرزمین اسلامی‌مان بیرون کنید و به آنها اجازه ندهید از منفذ آموزش ‌و پرورش وارد بشوند و مجدداً طاغوت‌ها را سر کار بیاورند. اکنون که آموزش‌ و پرورش سند 2030 یونسکو را امضا کرده است، به اهمیت این سخنان امام(ره) پی می‌بریم که از 30 سال پیش چنین روزی را پیش‌بینی کرده‌اند که دشمن بخواهد این‌گونه به ما آسیب بزند و از طریق علمی و آموزشی جامعه ما را به فساد بکشاند.
آموزش علم همراه با تربیت اسلامی سبب شده است که جوانانی در این کشور تربیت بیابند که با وجود تهدیدها و تحریم‌ها همچنان با مشکلات دست و پنجه نرم کرده و کشور را به مرتبه‌ای از قدرت ملی برسانند که دشمنان نتوانند امیال شیطانی خود را در ایران دنبال کنند و اکنون در دولت یازدهم شاهد هستیم که متأسفانه با حذف دانشگاه فرهنگیان، کاهش معلمان با اخلاق انقلابی، روند کاهشی و حذفی ساعات پرورشی و همچنین الحاق به کنوانسیون‌های بین‌المللی در حال وارد کردن ضربه‌های سنگینی به جامعه اسلامی‌مان هستند که در آینده نه چندان دور صدای آن به گوش همگان خواهد رسید.

 فتح‌الله پریشان/  همزمانی برگزاری انتخابات دوره دوازدهم ریاست‌جمهوری که با مشارکت حداکثری مردم همراه بود، با زمینه‌سازی جامعه اسلامی ایران و عاشقان خمینی کبیر برای بزرگداشت سالگرد ارتحال امام را به فال نیک می‌گیریم و به قصد برگیری زاد و توشه‌ای از آن امام همام درباره انتظارات معظم‌له از دولت، صحیفه را تورق می‌کنیم.
نظریه دولت اسلامی که از همان روزهای آغازین مبارزات حضرت امام(ره) در نوشته‌ها و سخنرانی‌هایی ایشان مطرح شد، هم نشان از آگاهی و اشراف سیاسی‌ـ اجتماعی ایشان نسبت به اوضاع و شرایط زمانه خودشان داشت و هم نوعی رویکرد به اسوه‌های حکومتی اصیل در فرهنگ سیاسی‌ـ حکومتی اسلام و عقاید و باورهای مکتب راستین تشیع بود.
در سال 1348 که امام خمینی(ره) در تبعید به سر می‌برد، در اقدامی تاریخی و امیدبخش اندیشه «حکومت اسلامی و ولایت فقیه» را مطرح کردند که انتشار آن افق‌های روشنی را بر روی مبارزان گشود و یأس و هراس را بر اردوگاه طاغوت مستولی ساخت. امام(ره) در آن بحث دو مطلب اساسی؛ شناساندن جامعیت اسلام و معرفی نظریه سیاسی و حکومتی اسلام را مطرح کردند که گامی بلند در حرکت مردم برای براندازی رژیم سلطنتی و ستم‌پیشه شاه بود.
به طور مسلّم در هر نوع ارزیابی از دیدگاه امام درباره هر موضوعی، باید به این نکته توجه کنیم که توقعات و انتظارات ایشان، اهداف عالی است که قرار است در پرتو سیاست‌گذاری‌ها، برنامه‌ریزی‌ها و تشکیل سازوکارهای اجرایی به آنها نائل شویم. وظایف دولت در قانون اساسی و سایر قوانین موضوعه کشور مشخص است و چارچوب اندیشه امام(ره) نیز که خود بخشی از منابع قانون‌گذاری بوده روشن است. بر این اساس، مهم‌ترین انتظارات امام از دولت را می‌توان به صورت زیر برشمرد:

1ـ حرکت بر مدار الگوی حکومت اسلامی؛ از اهداف عالی قیام حضرت امام(ره) پس از ارائه چهره‌ای جامع و سازنده از اسلام، لزوم برپایی حکومت در جامعه برای اجرای احکام اسلام بود که آن را اقدامی اساسی و اساسی‌ترین اقدام برای اسلامی کردن جامعه معرفی می‌کردند. در افکار و اندیشه‌های حکومتی ایشان، نوعی تلاش فکری در مسیر احیای اندیشه‌های اصیل حکومتی و بازگشت به حکومت راستین اسلام و در رأس آنها حکومت کوتاه پیامبر(ص) در دوران 11 ساله مدینه و دوران خلافت پنج ساله حضرت علی(ع) و خلافت موقت و چند روزه امام حسن(ع) دیده می‌شود. بی‌تردید، همین انتظار را امام از دولت و دیگر قوای نظام اسلامی دارد؛ حرکت بر مدار الگوی حکومت اسلامی. مبتنی بر چنین معیار و سنجه‌ای، پذیرفته نیست که ما تن به سند 2030 یونسکو که تحت نفوذ قدرت‌های بیگانه است و به دنبال اسلام‌زدایی از سیستم آموزشی ما بوده و یکسان‌سازی فرهنگ‌ها و ارزش‌های تمام ملت‌های جهان با ارزش‌ها و هنجارهای لیبرالی و سکولاری را دنبال می‌کند، بدهیم. یا اینکه دولت پس از 38 سال از انقلاب، با حرکت در مدار اسلام باید فکر عاجلی برای نظام بانکداری کشور کند که به اذعان علمای اسلام‌شناس آلوده به شائبه‌های ربوی است.

2ـ مردم‌مداری و خدمت به مردم؛ توجه به مردم پس از سفارش به اسلام و اسلامی بودن جامعه و قوانین، بیشترین فراوانی را در اندیشه امام دارد. بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در مصاحبه با خبرنگار ژاپنی، حکومت اسلامی را این‌گونه توصیف می‌کنند: «حکومت اسلامی حکومتی است که اولاً صد درصد متکی به آرای ملت باشد، به شیوه‌ای که هر فرد ایرانی احساس کند که با رأی خود سرنوشت خود و کشور خود را می‌سازد.»(صحیفه امام، ج 5، ص 449) فلسفه اساسی شکل‌گیری حکومت‌ها و دولت‌ها خدمت به مردم است. امام معتقد است: «دولت واقعاً باید با تمام قدرت آن‌طوری که علی ـ علیه‌السلام ـ برای محرومان دل می‌سوزاند... مثل یک پدری که بچه‌هایش اگر گرسنه بمانند، چطور با دل افسرده دنبال این می‌رود که آنها را سیر بکند، یک دولت تابع امیرالمؤمنین باید این‌طور باشد».(صحیفه امام، ج 18، ص 159). با این نگاه، دولت باید برای برون‌رفت مردم از مشکلات و معضلات عدیده‌ای که در زندگی روزمره با آنها درگیر هستند، برنامه و عزم جدی برای کارگشایی داشته باشد.

3ـ قانون‌محوری؛ امام پایبندی به قانون را مهم و قانون‌شکنی را زمینه برکناری دولت‌ها می‌دانند و می‌فرمایند: «حکومت اسلامی... حکومت ملی است، حکومت مستند به قانون الهی و به آرای ملت است. این طور نیست که با قُلدری آمده باشد که بخواهد حفظ کند خودش را، با‏‎ ‎‏آرای ملت می‌آید و ملت او را حفظ می‌کند و هر روز هم که برخلاف آرای ملت عمل کند... قهراً ساقط است و ملت ایران هم او را کنار می‌زند.»‏(همان، ص 215ـ213)

4ـ پذیرش انتقاد و اجتناب از استبداد رأی؛ معیار و سنجه دیگری که در توجه امام به وظایف دولت دیده می‌شود، پرهیز از خودمحورپنداری است. امام، حکومت و دولت اسلامی را دولتی می‌داند که: «کوچک‌ترین فرد ایرانی بتواند آزادانه و بدون وجود کمترین خطر به بالاترین مقام حکومتی انتقاد کند و از او در مورد اعمالش توضیح بخواهد. حکومتی که پول و ارزش‌های پوچی که به وسیله پول ساخته می‌شود سرنوشت این حکومت را تعیین نکند؛ بلکه ارزش‌های عالی اسلامی حاکم باشد.»(همان، ص 448) این تأکید، رسالت دولت را در هموارسازی تعامل بدون لکنت زبان، صمیمانه و منتقدانه بین مردم و مسئولان را سنگین می‌کند. برنامه‌های حضرت امام(ره) در اندیشه دولت اسلامی، برخاسته از نوعی تفکرات پیش‌برنده و مبارزه بی‌امان با هر نوع دیکتاتوری و استبداد بوده که مانع از رسیدن جامعه به خواسته‌های اصیل خویش در راه تحقق حکومت اسلامی می‌شد. مسئولیت‌های افراد، گروه‌ها و در یک کلام قاطبه مردم در جامعه مسلمانان نسبت به حکومت اسلامی و وظیفه متقابل حکومت کاملاً نسبت به مردم مشخص شده بود. این نوع اندیشه، افراد جامعه را از کسالت و رخوت در راه حرکت به تعالی اسلامی در سایه حکومتی اصیل و راستین به در می‌آورد.

5ـ عدالت مهم‌ترین مشخصه در اندیشه دولت اسلامی؛ از دیدگاه حضرت امام(ره) زور، تبعیض، بی‌عدالتی، حق‌کشی و...، عوامل اصلی نارضایتی مردم از حکومت‌ها در طول تاریخ بوده و جوامع بشری همواره به دنبال عدالت بوده‌اند. برپایی و تداوم حکومت اسلامی در افکار و اندیشه‌های حکومتی حضرت امام زمینه گرایش مردمی و پشتیبانی همگانی از آن را فراهم می‌ساخت. مسئله‌ای که در منشور حکومتی علی(ع) به مالک اشتر نیز به خوبی مشخص شده است. به طور حتم در جهان امروز به مدد توسعه فناوری‌ها و رشد دیدگاه‌های معرفتی انسان‌ها، مفهوم عدالت توسعه بیشتری یافته و از برخورد با اطرافیان متخلف تا توزیع عادلانه فرصت‌ها و منابع و امکانات را شامل می‌شود. البته ما به رئوس انتظارات امام از دولت اسلامی متناسب با مسائل و اولویت‌های امروز جامعه خود پرداختیم، والا می‌توان این فهرست را فربه‌تر کرد.

   مهدي سعيدي/  يکي از تعابير مورد علاقه ليبرال‌ها در کشور که باورهاي خود را در پوششي از التقاط با اسلام مزين کرده‌اند، مخالفت با بهشت اجباري است! برای نمونه آقاي روحاني مدتي پيش گفته بود: «اين قدر در زندگي مردم هر روز مداخله نکنيم! ولو به خاطر دلسوزي، بگذاريم مردم راه بهشت را انتخاب کنند، به زور و شلاق نمي‌شود مردم را به بهشت برد.» وي تعابير مشابه اين کلام را نيز مجدد در فضاي تبليغات انتخاباتي به کار برد و تلاش کرد از اين طريق براي خود رأی جمع کرده و رقيب را نيز متهم کند، اما اين کلام تا چه اندازه اعتبار دارد و چه معنايي در پس آن نهفته است؟
اين گزاره و گزاره‌‌هاي مشابه تعابيري فلسفي نيستند که در ذيل مباحثي چون جبر و اختيار و اکراه و الزام در دين و دينداري و... قابل طرح و بحث باشند! بلکه تعابيري در حوزه نقش دولت اسلامي در هدايت و مديريت فضاي فرهنگي کشور است که براي فريب افکار عمومي اينگونه مطرح می‌شود، وگرنه کيست که نداند از نگاه اسلام، ايمان آوردن و حرکت در مسير تعالي آنگاه معنا می‌یابد که اين مسير از طريق اختيار و آزادي و آگاهي طي شود و در اين باره ميان تمامي مسلمين اجماع وجود دارد. اما کساني که امروز منادي شعارهاي جذاب بهشت اختياري هستند، از اين تعابير معناي ديگري را اراده کرده‌اند. اصل مسئله آن است که دو ديدگاه درباره وظايف و کارکردهاي دولت وجود دارد که مي‌توان آن را در قالب دو ديدگاه ليبراليسم و اسلام تقسيم‌بندي کرد. 
از نگاه ليبرال‌ها بايد فضاي فرهنگي را رها کرد و هيچ قيد مشخص و قطعي براي محدودسازي اباحي‌گري تعیین نکرد؛ چرا که با زور نمي‌توان مردم را به بهشت برد و از جهنم بازداشت! حکومت در عرصه تربيت و فرهنگ نقش حداقلي داشته و وظيفه اصلي آن تأمین امنيت و رفاه مادي و مسئله معيشت است. بسترسازي براي امور اخروي نيز بسيار محدود و در حد حمايت از اموري است که دين فردي را تقويت مي‌کند. جالب آن است که نسخه ايراني اين جريان التقاطي تلاش دارد رفتار خود را مستند به مشي حضرت امام(ره) کرده و تفکر رقيب را به خشونت، تحجر و افراط متهم کند.
اما نگاه دوم که همان نگاه اسلامي است براي دولت افزون بر کارکردهاي عمومي در حوزه امنيت و اقتصاد و سياست، وظايفي را نيز در عرصه فرهنگ و معنويت و تربيت اجتماع قائل است. در اين نگاه وظيفه دولت بسترسازي براي تعالي جامعه است و بايد کار را به جايي رساند که فرزندان اين جامعه به طور طبيعي در مسير هدايت و تعالي قرار گیرند، نه آنکه وضع طبيعي جامعه سوق دادن افراد به ابتذال و اباحي‌گري باشد. دولت وظيفه حفظ سلامت فضاي عمومي جامعه را برعهده دارد و فرد هرچند در زندگي فردي خود مي‌تواند از مسير سعادت و شقاوت يکي را برگزیند؛ اما در محيط اجتماعي نمي‌تواند ديگران را در مسير انحراف قرار داده و مروّج انديشه‌هاي انحرافي باشد. در اين نگاه مقابله با رفتارها و انديشه‌هاي انحرافي جزو حقوق ملت است که تحقق آن به دولت سپرده شده است؛ لذا برخورد با بدحجابي و ابتذال محدودسازي حقوق بخشي از جامعه نیست؛ بلکه دفاع از حقوق افرادي است که حق خود مي‌دانند در جامعه‌اي قدم بگذارند که امنيت رواني و اخلاقي آن تضمين شده باشد. همانطور که دولت باید در جهت حفظ امنيت جاني و مالي افراد تلاش کند. 
مراجعه به آرا و نظرات حضرت امام خميني(ره) مؤید این موضوع است که از نگاه ايشان نيز دولت جمهوري اسلامي وظيفه تأمین سلامت و امنيت رواني و اخلاقي جامعه را بر عهده دارد. 
از دیدگاه حضرت امام(ره)، حکومت اسلامي نگاه توأمان به دنيا و آخرت و رفاه و سعادت مادي و معنوي جامعه دارد؛ لذا «حكومت اسلامي مثل حكومت‏هاي ديگر نيست كه فقط به يك بعد نظر داشته باشند، حكومت اسلامي حكومتي است كه همه اگر ان‌شاءالله پياده بشود... آن طوري كه بر پيغمبر اكرم نازل شده است، قرآن كريم، احاديث ائمه، احاديث اسلام، آن طور اگر بشود، سعادت دنيا و آخرت ملت‏ها را ضمانت كرده است و مي‏كند...» (27/8/1359)
مدعيان اسلام رحماني و آنها که براي عوام‌فريبي و کسب رأی وعده‌هاي دروغين و خلاف قانون داده‌اند، بايد بدانند که تشت رسوايي فريب و دروغ خيلي زود بر زمين خواهد افتاد و نمي‌توانند از وظايف قانوني خود در تأمین امنيت و آرامش رواني و اخلاقي جامعه سر باز زنند!

 احمد امامی/ رقابت سیاسی، مفهومی متعلق به جوامع انسانی و مبتنی بر یک سابقه و تجربه طولانی است. این مفهوم که بیان‌کننده نوعی صف‌بندی در جامعه برای کسب یا حفظ قدرت سیاسی و تلاش برای اداره امور اجتماعی و سیاسی جامعه است، در گذشته با اهداف و اشکال مختلفی خودنمایی می‌کرد؛ اما در دنیای مدرن و نظام‌های مردم‌سالار، رقابت سیاسی در بستر مشارکت سیاسی و به صورت تلاشی سازمان‌یافته تجلی پیدا کرده است که متداول‌ترین شیوه آن، انتخابات است و احزاب و جریان‌های سیاسی، از فعالان عمده و سازمان‌یافته این صحنه هستند که در درون نظام سیاسی و در چارچوب قانون و مقررات تعیین شده با یکدیگر رقابت می‌کنند.
رقابت سیاسی مانند بسیاری از مفاهیم با توجه به کارکرد، آثار و پیامدهای آن فهم می‌شود و زمانی یک مفهوم ارزشی در جامعه بشری تلقی می‌شود که به صورت منطقی و سالم جریان یابد، سبب ثبات سیاسی و استحکام پایه‌های قدرت و اقتدار ملی شود، زمینه پویایی و نشاط سیاسی و اجتماعی را فراهم کرده و وفاق اجتماعی و ملی را تقویت کند.
با پیروزی انقلاب اسلامی، همه ساختارهای حقوقی و تشکیلاتی نظام جمهوری اسلامی ایران با مشارکت آزادانه آحاد مردم و رأی آنها و در بستر انتخابات شکل گرفت و امام و امتش، با برگزاری پنج انتخابات بزرگ در همان سال اول پس از پیروزی و تکرار انتخابات در سال‌های بعد، مردم‌سالاری دینی واقعی را در جهان امروز به نمایش گذاشتند. نهضت بزرگ امام، شناسنامه حزبی ندارد و حضرت امام هیچ‌گاه احزاب و گروه سیاسی را در رقابت‌های سیاسی و انتخابات نمایندگی نکردند؛ اما نظامی را پایه‌ریزی و رهبری کردند که صحنه انتخابات آن همواره عرصه رقابت سیاسی جدی نهادهای مدنی، احزاب و جناح‌های سیاسی بوده است؛ رقابت‌هایی که در کنار مزیت‌های نسبی، گاه چالش‌هایی را نیز برای نظام و انقلاب در پی داشته است.
پرسش این است که با وجود افت‌وخیزهای ناشی از برخی کشمکش‌های سیاسی و هزینه ـ فایده‌های آن، رقابت سیاسی چه جایگاهی در گفتمان امام دارد؟
واکاوی سیره نظری و عملی امام نشان می‌دهد نگرش امام(ره) به رقابت سیاسی، مانند بسیاری از مفاهیم مشابه در حوزه سیاست و حکومت، در مبانی معرفتی، فلسفه حکومت و مشروعیت آن و همچنین نقش مردم در حکومت ریشه دارد. بر اساس این، حضرت امام(ره) اصل رقابت سیاسی را به منزله یکی از الزامات مردم‌سالاری و مشارکت سیاسی پذیرفته‌اند؛ اما آن را در ذیل حکومت اسلامی و رعایت اصول و چارچوب‌هایی مشروع می‌دانند.
1ـ دال مرکزی گفتمان امام خمینی(ره) «اسلام» است. اولین بیانیه سیاسی که تاریخی‌ترین سند مبارزات انقلابی ایشان است، در سال 1323 با فراخوان مردم و علما به «قیام‌الله» آغاز شد و امام در طول دوران مبارزه، تنها برای تجدید حیات اسلام ناب محمدی(ص) و «اجرای احکام اسلام در جامعه» مجاهدت کرد و سرانجام مردم‌سالاری دینی بر مبنای تئوری ولایت فقیه، الگوی اسلامی ـ ایرانی موردنظر امام جایگزین رژیم پهلوی شد. امام که تمام مقصدش مکتب اسلام بود، هم پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی و هم استقرار نظام جمهوری اسلامی و استحکام‌بخشی به ساختارهای آن را با مشارکت توده‌های مردم و فراهم کردن شرایط مناسب و آزاد برای رقابت سیاسی افراد و جریان‌های سیاسی به پیش برد؛ اما همواره هدف امام از مشارکت سیاسی یا رقابت‌های انتخاباتی در نهايت حفظ اسلام بود.(صحيفه امام خمینی(ره)، ج ‏21، ص 11) امام فارغ از جناح‌بندی‌های سیاسی، مردم را به شایسته‌سالاری و گزینش اصلح برای اسلام و پیشبرد جمهوری اسلامی هدایت و توصیه می‌کرد و بر این تأکید داشت که «كى و از كجاست مطرح نيست، از هر گروهى باشد، حزب باشد يا غير حزب، نه حزب اسباب اين مى‏شود كه غير آن فاسد و نه صد درصد حزبى بودن باعث صلاح آنهاست.»(همان، ج ‏18، ص 197)
2ـ وحدت ملی و انسجام اجتماعی يكي از مؤلفه‌هاي مهم قدرت ملي و برقراری نظم و ثبات سياسي در هر جامعه است و رقابت سیاسی سالم و صحیح نقش مهمی در آن دارد. اهمیت این مؤلفه را می‌توان در مجموعه تدابیر و بیانات امام(ره)، پیش و پس از پیروزی انقلاب اسلامی بازخوانی کرد. امام در فرازی از وصیت‌‌نامه سیاسی ـ الهی خود، «وحدت» و اجتماع ملت در سراسر كشور با وحدت كلمه را در کنار «مقصد عالی حکومت» به منزله دو مؤلفه کلیدی و رمز پیروزی و بقای انقلاب اسلامی معرفی و بر آن تأکید و توصیه کردند.
امام(ره) با هر گونه رقابت سیاسی و رفتار انتخاباتی که سبب خدشه وارد شدن به وحدت ملی و سوء‌استفاده دشمنان شود و همچنین با دوقطبی‌سازی‌های کاذب در فضای انتخاباتی که بر تقابل و تعارض جناح‌هاى مؤمن دامن بزند و شکاف اجتماعی ایجاد کند، مخالف بود. از نگاه امام، «وقتى نيروهاى مؤمن به انقلاب حتى به اسم فقه سنتى و فقه پويا به مرز جبهه‌بندى برسند، آغاز باز شدن راه استفاده دشمنان خواهد بود. جبهه‌بندى در نهایت معارضه پيش مى‏آورد. هر جناح براى حذف و طرد طرف مقابل خود واژه و شعارى انتخاب مى‏كند»، امام «نگران تقابل و تعارض جناح‌هاى مؤمن به انقلاب» بود كه «مبادا منتهى به تقويت جناح رفاه‌طلب بى‌درد و نق‌بزن گردد.»(همان، ج ‏21، ص 288) 
3ـ در بررسی رقابت سیاسی و رفتار انتخاباتی، قانون‌گرایی یکی دیگر از شاخصه‌های مهم گفتمان امام(ره) است. از نگاه امام، «مسئله انتخابات يك امتحان الهى است كه گروه‌گرايان را از ضوابط‌گرايان ممتاز مى‏كند، و مؤمنين و متعهدين را از مدعيان جدا مى‏نمايد.»(همان، ج ‏18، ص 336) ایستادگی امام در برابر رفتار اشخاص و گروه‌های سیاسی در دهه اول پس از پیروزی انقلاب و مواجهه با فتنه‌های این دوران نشان می‌دهد مدارای امام تا جایی است که همه اقشار و گروه‌ها در عرصه سیاسی و رقابت‌ها، به قانون و الزامات آن پایبند باشند. از نگاه امام، «كساني كه مي‌خواهند قانون را بشكنند اينها ديكتاتوراني هستند كه به صورت اسلامي پيش آمده‌اند يا به صورت آزادي و امثال اين حرف‌ها، ...بعد از آنكه قانون وظيفه را معين كرد، هر كس بخواهد كه برخلاف او عمل بكند اين يك ديكتاتوري است.»(همان، ج‏ 14، ص 416)
4ـ مؤلفه دیگر، حفظ نظام و منافع ملی است. وجود و تعدد گروه‌های سیاسی و رقابت بین آنها از الزامات مردم‌سالاری و رویه‌های متداول در انتخابات است؛ اما در گفتمان امام، تکثر گروه‌های سیاسی و رقابت میان آنها، در صورتی که مقصد واحد باشد، هر چند راه‌های رسیدن به مقصد مختلف باشد، آسیبی متوجه نظام نخواهد شد و اگر اين‌طور نشود، به درگيرى منجر مى‏شود.(همان، ج ‏15، ص 271) امام در فرازی از منشور برادری، تأکید می‌کنند «اختلاف اگر زيربنايى و اصولى شد، موجب سستى نظام مى‏شود»، «موضع‌گيري‌ها بايد به گونه‏اى باشد كه در عين حفظ اصول اسلام براى هميشه تاريخ، حافظ خشم و كينه انقلابى خود و مردم عليه سرمايه‌دارى غرب و در رأس آن آمريكاى جهانخوار... باشند. هر دو جريان بايد با تمام وجود تلاش كنند ذره‏اى از سياست «نه شرقى و نه غربى جمهورى اسلامى» عدول نشود كه اگر ذره‏اى از آن عدول شود، آن را با شمشير عدالت اسلامى راست كنند. هر دو گروه بايد توجه كنند دشمنان بزرگ مشترك دارند كه به هيچ يك از آن دو جريان رحم نمى‏كند.»(همان، ج ‏21، ص 179)

نقل خاطراتي شنيدني درباره حضرت امام خميني(ره) از زبان حکيم انقلاب اسلامي
 محمد رضایی/
احساس مسئوليت و احترام به بزرگان
امام فقيد عظيم‌الشأن(رضوان‌‌الله‌) که حقاً از همه جهت اسوه بودند ـ اين کلمه‌ «همه جهت» را من با توجه عرض مي‌کنم ـ واقعاً از هر بعدي انسان نگاه مي‌کند، مي‌بيند جا دارد که انسان‌ها و طلاب علم و روّاد طريق هدايت مردم، به ايشان اقتدا کنند. آن بزرگوار در قم، اولين روزي که براي درس روي منبر نشستند، من در درس‌شان حاضر بودم. ايشان قبلاً روي زمين مي‌نشستند و درس مي‌گفتند و بعد از چندي که جمعيت زياد شد و طلاب مي‌خواستند چهره‌ ايشان را زيارت کنند و صداي‌شان را درست بشنوند، اصرار کردند که روي منبر بنشينند. گمان مي‌کنم ايشان بعد از رحلت مرحوم آية‌الله‌‌العظمي بروجردي(رضوان‌الله‌عليه) اين را قبول کردند. تا آن بزرگوار حيات داشتند، ايشان منبر ننشستند. اين بزرگوار، آن روز را تماماً به نصحيت گذراندند. اولين مطلبي که بعد از «بسم‌الله» فرمودند، اين بود که مرحوم آقاي نائيني(رحمة‌الله‌‌عليه)، روز اولي که براي درس روي منبر نشست، گريه کرد و گفت: اين همان منبري است که شيخ انصاري(ره) روي آن نشسته، حالا من بايد روي آن بنشينم. ايشان از همين‌جا، شروع به نصيحت کردن طلاب کردند که بفهميد چه کاري مي‌کنيد و چقدر اين مسئولیت سنگين است. (4/1/1369)

سختکوشي در هشتاد سالگي
رهبر اين امّت و انقلاب، مردي بودند که در هشتاد سالگي سخت‌ترين کارهاي دنيا را به دوش گرفتند. روزي که امام وارد ايران شدند، تقريباً هشتاد ساله بودند. نگفتند من پير و يا خسته‌ام. در يکي از روزهاي سال 59 که از اهواز به تهران آمده بودم، خدمت ايشان رسيدم و صحبت‌هاي گله‌آميزي را درباره‌ موضوعي مطرح کردم. ايشان به من گفتند که افراد مورد نظرشان را براي تشکيل جلسه خبر کنم. جلسه، وسط روز و بدون سابقه تشکيل شد و پيرمرد جوان‌دل و پرنشاط و نيرومند، جلسه را بدون اظهار خستگي اداره فرمود. کار که براي خدا باشد، خستگي ندارد و زمان‌بردار نيست. يک وقت يکي از روسیاهانی که به غلط وارد صفوف اهل ايمان شده بود، چيزي گفت که امام در پاسخ او فرمودند: «اگر شما نمي‌خواهيد انجام دهيد، کنار برويد؛ من خودم کارها را انجام مي‌دهم و بارها را بر دوش مي‌گيرم!» باور نمي‌کردند امام اين‌گونه جوانانه وارد ميدان شوند. قدرت ايمان ايشان اين کارها را آسان مي‌کرد. (5/7/1374)

ديدار با لباس نظامي
من يکي از دفعاتي که سال ۵۹ از اهواز به تهران مي‌آمدم، چون لباس نظامي تنم بود، رويش قبا مي‌پوشيدم. رسم ما هم اين بود که از راه که مي‌رسيديم، مستقيم خدمت امام مي‌رفتيم. عصر يک روز پنج‌شنبه که براي نماز جمعه به تهران آمده بودم، مستقيم خدمت ايشان رفتم و چيزي راجع به جبهه گفتم و آمدم. شايد بار اولي بود که از جبهه خدمت ايشان مي‌رسيدم. تا اين چکمه‌هايم را دم در دربياورم، ايشان از پشت شيشه همين‌طور به آن هیئت بنده که لباس نظامي زير قبا تنم بود، نگاه مي‌کردند. وقتي رسيدم، دست‌شان را بوسيدم. خودشان گفتند که يک وقت بود که اين لباس شما خلاف مروت بود، و حالا بحمد‌الله وضع به اينجا رسيده است. من احساس کردم که ايشان خوشحالند. در ابتدا قدري هم در دلم ترديد بود. اول بار که در اهواز قبا را کندم و لباس نظامي پوشيدم، در ذهنم بود که آيا اين کار درست است، يا نه. بعد که ديدم ايشان لبخند زدند و لطفي کردند، فهميدم که خوشحالند. (11/9/1370)

برخورد حکيمانه با بني‌صدر
در زمان رياست‌جمهوري بني‌صدر، وقتي مأيوس شديم از اينکه امام حرف ما را درباره‌ آقاي بني‌صدر قبول بکنند، خدمت ايشان رفتيم. ما يکي‌يکي مي‌رفتيم، چند نفري مي‌رفتيم، نوشته‌ای مي‌گفتيم، زباني مي‌گفتيم. من يک بار خدمت امام رفتم و صريحاً گفتم من به اين نتيجه رسيده‌ام که چون ديگر نمي‌شود با آقاي بني‌صدر برخورد بکنيم، من به همان روش قبل از انقلاب بايد عمل بکنم. ما قبل از انقلاب حرف‌هايي مي‌زديم، که وقتي کسي در آن حرف‌ها مي‌انديشيد، موضعي نسبت به آن دستگاه پيدا مي‌کرد. من به ايشان گفتم مجبورم الان حرف‌هايي بزنم، که وقتي کسي درباره‌ آنها انديشيد، موضعي عليه آقاي بني‌صدر بگيرد. امام نگاه کردند و تبسمي کردند و هيچ چيز نگفتند.
در آن زمان‌ها، گاهي مي‌شد که من با دل پُر خدمت امام مي‌رفتم؛ اما وقتي مي‌آمدم، به رفقا مي‌گفتم که امام دستي به سر و صورت ما کشيدند و لقمه‌ حلوايي با لطف و نگاه خودشان در دهان ما گذاشتند، ما را رها کردند؛ بعد که مي‌آمديم، باز در سخنراني خودشان مي‌گفتند: آقاي رئيس‌جمهور، آقاي بني‌صدر! يعني همان، همان بود! ايشان مصلحت مي‌ديدند؛ چون بالاخره ايشان حکيم بودند. امام يک حکيم به معناي واقعي بود؛ يعني واقعاً پشت ديوار و پشت حجاب را مي‌ديد، که ماها قادر نبوديم آن را ببينيم. ايشان چيزهاي خيلي ريزتري از آنچه که در حد ديد ما بود و هست، مي‌ديد. (4/9/1370)

برويد با هم بسازيد!
بناي کار ازدواج، بر سازش دختر و پسر است؛ بايد با هم بسازند. اين «با هم بسازند»، معناي خيلي عميقي دارد. من يک‌وقت خدمت امام رفتم، ايشان مي‌خواستند خطبه‌ عقدي را بخوانند؛ تا من را ديدند، گفتند شما بيا طرف عقد بشو. ايشان برخلاف ما ـ که طول و تفصيل مي‌دهيم و حرف مي‌زنيم ـ عقد را اول مي‌خواندند، بعد دو، سه جمله‌ کوتاه صحبت مي‌کردند. من ديدم ايشان پس از اينکه عقد را خواندند، روي‌شان را به دختر و پسر کردند و گفتند: برويد با هم بسازيد. من فکر کردم، ديدم که ما اين همه حرف مي‌زنيم، اما کلام امام در همين يک جمله‌ «برويد با هم بسازيد»، خلاصه مي‌شود! حالا ما هم عرض مي‌کنيم که شما دختران و پسران، برويد با هم بسازيد. سازش، اصل است. هر چيزي که با ساختن عروس و داماد، دختر و پسر، زن و شوهر منافات دارد، بايستي بيگانه تلقي بشود. اين را اصل قرار بدهيد. (20/4/1370)

خلاصه وصيت امام(ره)
بهار سال ۱۳۶۵ را ـ روزي که امام(ره) در بستر بيماري بودند ـ فراموش نمي‌کنم. ايشان دچار ناراحتي قلبي شده بودند و تقريباً ده، پانزده روزي در بستر بيماري بودند. در آن زمان من در تهران نبودم. آقاي حاج احمدآقا ـ آقازاده‌ محترم ايشان (حفظه‌الله‌و سلمه‌و ايده) ـ به من تلفن کردند و گفتند سريعاً به آنجا بياييد؛ فهميدم که براي امام(ره) مسئله‌ای رخ داده است. آناً حرکت کردم و پس از چند ساعت طي مسير، خود را به تهران رساندم. اولين نفر از مسئولان کشور بودم که شايد حدود ده ساعت پس از بروز حادثه، بالاي سر ايشان حاضر شدم. در آن وقت برادر عزيزمان جناب آقاي هاشمي در جبهه بودند و هيچ‌کس ديگر هم از اين قضيه مطلع نبود. روزهاي نگران‌کننده و سختي را گذرانديم. خدمت امام(ره) رفتم و هنگامي که نزديک تخت ايشان رسيدم، منقلب شدم و نتوانستم خودم را نگه ‌دارم و گريه کردم. ايشان تلطّف فرمودند و با محبت نگاه کردند. بعد چند جمله گفتند که چون کوتاه بود، به ذهنم سپردم؛ بيرون آمدم و آنها را نوشتم. برادر عزيزمان آقاي صانعي هم در اتاق بودند. از ايشان کمک گرفتم، تا عين جملات امام(ره) را بازنويسي کنم. در آن لحظه‌ای که امام(ره) ناراحتي قلبي پيدا کرده بودند، ما به شدت نگران بوديم. وقتي که من رسيدم، ايشان انتظار و آمادگي براي بروز احتمالي حادثه را داشتند. بنابراين، مهم‌ترين حرفي که در ذهن ايشان بود، قاعدتاً مي‌بايد در آن لحظه‌ حساس به ما مي‌گفتند. ايشان گفتند: قوي باشيد، احساس ضعف نکنيد، به خدا متکي باشيد، «اشدّاء علي الکفّار رحماء بينهم» باشيد، و اگر با هم بوديد، هيچ‌کس نمي‌تواند به شما آسيبي برساند. به نظر من، وصيت سي صفحه‌ای امام(ره) مي‌تواند در همين چند جمله خلاصه شود. او واقعاً حکيم بود و مصداق کامل «صیروره الانسان عالما عقليا مضاهيا للعالم العيني» محسوب مي‌شد. انسان احساس مي‌کرد که تمام حقايق عالم در وجود او منعکس بود. او چيزهايي را به وضوح و روشني و با همان نورانيت نفساني و نگاه رحماني و حکمت خودش ـ نه با استدلال و تمهيد مقدمات معمولي ـ مي‌ديد و مي‌فهميد که ديگران عصازنان خودشان را به آن نقطه مي‌رساندند. (12/4/1368)

سخنرانی در مجامع بين‌المللي
من شايد يک وقت ديگر هم در جمع شما گفته‌ام که بنده مى‌خواستم در يکى از مجامع بين‌المللى شرکت کنم. مطالبى فراهم کرده بودم، بردم خدمت ايشان دادم. معمولاً اگر مى‌خواستم در جايى نطقى داشته باشم، مى‌دادم ايشان نگاهى بکنند. ايشان مطالب سخنرانى من را نگاه کردند و بعد از دو سه روز آن را به من برگرداندند و در حاشيه‌اش چند نکته نوشته بودند؛ يکى از آنها اين بود که راجع به عدم تفکيک دين از سياست هم در آن‌جا صحبت کنيد. من اول تعجب کردم. در عين ‌حال رفتم چند صفحه درباره‌ همين نکته نوشتم و به متن سخنرانى اضافه کردم. در آن اجتماع بين‌المللى حدود صد کشور شرکت داشتند. من اين متن را در آنجا خواندم و خودم ملتفت شدم که نقطه‌ اساسى و اصلى و جذاب نطق که براى همه آنها تازه و مهم بود، همين قسمت بود؛ در حالى ‌که مثلاً فکر مى‌کردم بقيه‌ مطالب چون لفظ و معناى آن سنجيده انتخاب شده، قشنگ‌تر است؛ اما بعد ديدم اين قسمت مهم‌تر بوده است. (14/3/1384)


  محمدرضا مرادی / دولت آل‌خلیفه بحرین پس از بارها به تعویق انداختن اعلام حکم آیت‌الله شیخ عیسی قاسم  بالاخره حکم او را اعلام کرد. شعبه چهار دادگاه کیفری بحرین یکسال حبس تعلیقی برای آیت‌الله عیسی قاسم، حسین القصاب و میرزا الدرازی به ترتیب مدیر و عضو دفتر این مرجع عالیقدر شیعه به صورت توقف اجرای سه ساله حکم در پرونده جمع پول بدون مجوز صادر کرد. همچنین دادگاه جریمه ۱۰۰ هزار دیناری را برای هر متهم در نظر گرفت و علاوه بر آن طبق رأی صادره مبلغ موجود در حساب بانکی آیت‌الله عیسی قاسم که بالغ بر سه میلیون و۳۶۰ هزار و ۳۰۱ دینار بحرینی است به همراه املاک و دارایی‌های ثبت شده هر سه متهم مصادره می‌شود. نیروهای امنیتی رژیم آل‌خلیفه پس از صدور این حکم  به منطقه الدراز و منزل شیخ عیسی قاسم، رهبر معنوی انقلاب بحرین یورش برده و با به شهادت رساندن شش تن، ده‌ها نفر را  زخمی و دستگیر کردند. مزدوران آل‌خلیفه همچنین شیخ عیسی قاسم و افراد درون منزل ایشان را دستگیر کردند. پیش از این نیز مقامات بحرینی تابعیت آیت‌الله عیسی قاسم را در ۲۰ ژوئن ۲۰۱۶ سلب کردند و از آن تاریخ مقامات امنیتی منطقه الدراز را بسته و ساکنان منطقه برای رفت‌وآمد به محل زندگی‌شان از مراکز ایست و بازرسی رد شوند. مهم‌ترین اتهام شیخ عیسی قاسم، پولشویی است. مردم بحرین از جمله علمای این کشور از زمان دستگیری ایشان همچنان در اعتراض به دستگیری شیخ عیسی قاسم تظاهرات و تحصن می‌کنند و تأکید کرده‌اند که تا زمان آزادی رهبر خود دست از اعتراضات و نافرمانی مدنی برنخواهند داشت. اما این حکم نکات مهمی را در بردارد:
۱ـ شیخ عیسی قاسم در یکسال گذشته بارها تهدید به سلب تابعیت و محکومیت شده است، اما با حضور مردم در اطراف خانه این رهبر انقلابی، آل‌خلیفه جرئت صدور حکم یا تعرض به ایشان را نداشت. سفر ترامپ به عربستان و اعلام اینکه نوع نگاه آمریکا به بحرین تغییر کرده است، این پیام را به آل‌خلیفه داد تا به محاکمه و دستگیری شیخ عیسی قاسم اقدام کند.
۲ـ آل‌خلیفه بارها اعلام کرده بود که این رهبر انقلابی را به سخت‌ترین حکم‌ها محکوم خواهد کرد. اما مقاومت مردم بحرین باعث شد تا آل‌خلیفه به دلیل هراس از واکنش مردم بحرین حکمی حداقلی را برای شیخ عیسی قاسم صادر کند. این مسئله نشان‌دهنده این است که قدرت و پایگاه انقلابیون بحرین بسیار مستحکم شده است.
۳ـ یکی دیگر از مهم‌ترین نکات مرتبط با این حکم به احتمال توطئه رژیم آل‌خلیفه علیه شیخ عیسی قاسم برمی‌گردد. در واقع برخی از کارشناسان معتقدند؛ همان‌گونه که آیت‌الله نمر در ابتدا به وسیله آل‌سعود زندانی شد و سپس در فرصت مناسب به وسیله مأموران امنیت این رژیم به شهادت رسید، این احتمال نیز وجود دارد که صدور این حکم برای انحراف افکار عمومی باشد تا با استفاده از شرایط بعدی نسبت به شهادت این روحانی مبارز اقدام شود.
۴ـ وزارت کشور بحرین از حصر خانگی آیت‌الله شیخ عیسی قاسم، رهبر شیعیان این کشور در منطقه الدراز خبر داد. این حکم هرچند مانع حضور شیخ عیسی قاسم در جمع مردم خواهد شد، اما می‌تواند خانه این روحانی را در جایگاه نماد و مکان جدید مبارزه برای انقلابیون قرار دهد. آل‌خلیفه از هرگونه نماد‌سازی انقلابیون در هراس است. میدان لولو که انقلابیون بحرین آن را در جایگاه نماد مبارزه با آل‌خلیفه تبدیل کرده بودند، به وسیله این رژیم تخریب شد. از‌این‌رو مکان حصر شیخ عیسی قاسم می‌تواند جای میدان لولو را برای انقلابیون بگیرد.
۵ـ رژیم آل‌خلیفه مشروعیت داخلی خود را از دست داده است و در سطح بین‌المللی نیز چنین رفتارهای خصمانه و دور از قانون موجب خواهد شد که اعتبار این رژیم به شدت کاسته شده و در نهایت به حد مشروعیت صفر برسد. بنابراین اقدام آل‌خلیفه بیشتر ضربه‌ای بر مشروعیت این رژیم بود.

 سعید مهدوی/ کارزار انتخابات دوازدهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری با حماسه کم‌نظیر و باشکوه مردم ایران به شکلی غرور‌آفرین و زیبا پایان یافت و بهترین نشانه این حماسه رضایت ولی امر مسلمین حضرت امام خامنه‌ای(مدظله‌العالی) بود. آحاد مردم با مشارکت خود به درستی به وظیفه شرعی و اجتماعی خود جامه عمل پوشاندند، حالا نوبت مسئولان و در رأس آنها رئیس‌جمهور است که باید به وعده‌ها و برنامه‌های اعلام شده خود عمل کنند. فارغ از اینکه در دوره تبلیغات هر یک از نامزدها برنامه و شعارهای خود را داشتند، در ادامه گزارش تنها به وعده‌های منتخب مردم دکتر حسن روحانی در خلال مناظرات و مصاحبه‌های عمومی پرداخته می‌شود. 
همان‌گونه که در گزارش‌های پیش از انتخابات (در همین صفحه) پیش‌بینی شد، مسائل اقتصادی در جریان رقابت ریاست‌جمهوری به اصلی‌ترین محور طرح برنامه و شعارهای انتخاباتی آنان تبدیل شود، اهمیت موضوع اقتصاد و بهبود وضعیت معیشتی جامعه پیش از انتخاباتی شدن فضای سیاسی برجسته‌ترین گمانه درباره سمت و سوی طرح شعارها و رقابت‌ها بود و پس از مشخص شدن نامزدهای نهایی، بخش مهمی از تبلیغات آنان به تشریح دیدگاه و برنامه‌های اقتصادی معطوف شد. اما وعده‌های حسن روحانی برای دولت دوازدهم چه بود؟

ریشه‌کنی فقر و تأمین بودجه عمرانی با تقویت بانک‌ها
حسن روحانی در آخرین مناظره زنده تلویزیونی در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه مهم‌ترین مشکل نظام بانکی از نظر شما چیست و چه برنامه‌هایی برای تسهیل وام‌های هدفمند برای تولید، دارید؟ عنوان کرد: «یکی از ارکان بزرگ اقتصاد امروز و فردای ما بانک‌ها هستند، در بودجه عمرانی هم تصمیم ما بر این است که با تقویت بانک‌ها این سرمایه را افزایش دهیم و طرح‌های عمرانی را عملی کنیم.» وی افزود: «اگر بخواهیم وضع زندگی مردم درست شود و فقر ریشه‌کن شود و اقتصاد ما به عنوان قدرت بزرگ ملی ظهور کند، یکی از راه‌ها تقویت بانک‌ها و گرفتن اعتبار و سرمایه‌ از بانک‌های خارجی است، با طوری که امروز توانستیم با یکی از بانک‌های خارجی برای سرمایه‌گذاری ۱۰ میلیارد دلاری به توافق برسیم.»

حذف قاچاق
 با حمایت از رقابت آزاد
روحانی برای معضل قاچاق برنامه رقابت آزاد را دارد، وی در این باره اظهار داشت: «در مسئله قاچاق و مفاسد اولین توجه ما باید این باشد که به ریشه‌های مسئله بپردازیم که چرا اصلاً قاچاق به وجود می‌آید. اگر کیفیت تولید داخلی بالا برود و به قیمت ارزان تولید شود دیگر قاچاقی نخواهد بود، در دنیا دیگر قاچاق معنا ندارد. وقتی حرف قاچاق می‌شود قاچاق یعنی قاچاق اسلحه، مواد مخدر و قاچاق انسانی. در کشور ما باید رقابت آزاد ایجاد شود و برای آن باید به بخش خصوصی مهلت دهیم و نگذاریم دولتی‌ها و گروه‌هایی که حامیان سیاسی و امنیتی دارند، جلوی رقابت آزاد را بگیرند.» روحانی با بیان اینکه با رقابت آزاد باید از قاچاق جلوگیری شود، تصریح کرد: «روستاهای مرزی باید تولیدکننده و استان‌های مرزی صادرکننده شوند. اگر استان‌های ما صادرکننده شوند، جلوی قاچاق گرفته می‌شود.»

ایجاد مشاغل روستایی 
طبق گفته‌های رئیس‌جمهور درباره اشتغال؛ سه تا پنج میلیارد پول باقی‌مانده را هم برای حمایت از فقرا و قشارهای محروم استفاده می‌کنیم. لایحه بودجه و کمک ۵/۱ میلیارد دلاری را به مجلس فرستادیم تا همه روستاییان و مناطق محروم بتوانند با پولی که می‌آورند و ما دو برابر آن را می‌دهیم مشاغل روستایی ایجاد کنند.
برنامه دولت دوازدهم برای یارانه اقشار کم درآمد و پرداخت کارانه
در مناظره زنده تلویزیونی رئیس دولت تدبیر و امید اظهار داشت: «برخی ستادها می‌گویند برنامه ما قطع یارانه است که این مسئله نادرست است. اما ما می‌گوییم این تنها برنامه ما نیست. ما به دنبال نظام تأمین اجتماعی کاملی هستیم که این مسئله در برنامه دولت دوازدهم آمده است.» روحانی افزود: «قدم اول این کار برداشته شده است که مستمری افراد کم‌‌درآمد سه برابر شود و اینک نیز اجرایی شده است و در این رابطه با مجلس توافق شده است که تمام افرادی که در فقر مطلق قرار دارند، می‌توانند در سایتی نام‌نویسی کرده تا حقوق‌شان پرداخت شود. او با بیان اینکه ضروریات افراد ناتوان باید تأمین شود، تصریح کرد: «باید برای افرادی که اشتغال ندارند، شغل ایجاد کنیم. باید حقوق‌های پایین را افزایش دهیم.»

بیانیه اقتصادی دولت دوازدهم
افزون بر برنامه‌ها و گفته‌های شفاهی روحانی، او چند روز پیش از انتخابات بیانیه‌ای اقتصادی حاوی مهم‌ترین محورهای رشد و توسعه کشور (14 محور) صادر کرد. در ابتدای این بیانیه اهم برنامه‌های اقتصادی دولت دوازدهم در دو بخش برنامه‌های حمایتی (5 محور) و برنامه‌های توسعه‌ای (9 محور) توضیح داده شده است. برنامه‌های حمایتی ناظر به سیاست‌ها و اقداماتی است که بهبود وضعیت گروه‌هایی خاص از جامعه، مانند فقرا، بیکاران، روستاییان و... را مد نظر قرار داده و برنامه‌های توسعه‌ای رویکردهایی را شامل می‌شود که افزایش درآمد در کل اقتصاد را هدف قرار می‌دهد.
برنامه‌های حمایتی دولت دوازدهم شامل: 1ـ تحقق عدالت درآمدی و زدودن چهره فقر از کشور؛ 2ـ طرح توانمندسازی روستاییان؛ 3ـ طرح اصلاح ساختار سهام عدالت؛ 4ـ طرح کارورزی و 5ـ اعمال حمایت مالیاتی از کارمندان دولت و بخش خصوصی است.
برنامه‌های توسعه‌ای وی نیز شامل 9 عنوان اصلی: 1ـ اصلاح نحوه مدیریت درآمدهای نفتی؛ 2ـ تبدیل ثروت نفت به سرمایه اشتغال‌آفرین ( تقویت نقش صندوق توسعه ملی)؛ ۳ـ صیانت از کاهش تورم؛ 4ـ تأمین مالی تولید و اشتغال؛ 5ـ اصلاح محیط کسب و کار و نظام بنگاه‌داری (اشتغال درآمد‌آفرین)؛ 6ـ بهبود عدم توازن‌های منطقه‌ای (عدالت منطقه‌ای)؛ ۷ـ مقابله با فساد؛ 8ـ-تقویت زیرساخت‌های اینترنت (توسعه اشتغال مبتنی بر اینترنت) و 9ـ تقویت گردشگری است.
با توجه به عملکرد ضعیف دولت یازدهم در عمل به وعده‌های اقتصادی‌اش و برخی آمار‌سازی‌ها برای جلب آرای مردم که از دید کارشناسان و متخصصان این امر به هیچ وجه پوشیده نبود، آقای روحانی نباید فراموش کند که وعده‌های مهمی در طول تبلیغات انتخاباتی این دوره داده است که از همین حالا باید خود را برای پاسخگویی به آنها خصوصاً وعده‌های اقتصادی آماده کند که جوابگوی شور و حماسه این مردم فهیم خصوصاً اقشار محروم و ضعیف باشد.

 قاسم غفوری/ انگلیس از زمان اعلام خروج از اتحادیه اروپا (برگزیت) با تحولات متعددی روبه‌رو بوده که بخش عمده‌ای از آن شامل چالش‌های اقتصادی و سیاسی و تنش‌های گسترده با اتحادیه اروپا می‌شود.
 جهان در حالی به سفر ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا به غرب آسیا و تحرکات نظامی این کشور در منطقه معطوف است که خبری به صدر اخبار محافل رسانه‌ای مبدل شد. رسانه‌های محلی انگلیس از شنیده شدن صدای انفجاری قدرتمند در شهر منچستر انگلستان خبر دادند که بنا بر اعلام پلیس، در این حادثه دست‌کم 22 نفر کشته و 59 نفر زخمی شدند که بیشتر آنها کودک و نوجوان بودند. این انفجار در سالن سرپوشیده «منچستر آرنا»، جایی که کنسرت یک خواننده آمریکایی با حضور کودکان و نوجوانان در حال برگزاری بوده، رخ داد. هرچند ابتدا گفته شد، احتمالاً یکی از بلندگوهای سالن منفجر شده، اما ساعتی بعد پلیس با صدور بیانیه‌ای اعلام کرد، فعلا این انفجار را حادثه‌ای تروریستی می‌داند. ترزا می، نخست‌وزیر انگلیس هم این حادثه را حمله تروریستی نامید. در همین حال گروه‌هایی مانند داعش از پذیرش مسئولیت آن خبر دادند.
حال این پرسش مطرح می‌شود که ریشه این حوادث چیست و چرا کشورهایی، مانند فرانسه و انگلیس که ادعای بیشترین اقدامات علیه تروریسم را دارند، آماج این حملات قرار می‌گیرند؟ پاسخ به این پرسش را در دو اصل می‌توان جست‌وجو کرد. اصل اول، ناتوانی و ضعف نهادهای اطلاعاتی و امنیتی این کشورها که موجب شده است با وجود هزینه‌های گسترده نتوانند در مقابله با تروریسم کارکردی داشته باشند. اصل دوم، سیاست کشورهای مذکور در کنار آمریکا که بی‌صداقتی در امر مبارزه با تروریسم را نشان می‌دهد؛ چنانکه آنها همچنان بر حمایت از تروریست‌ در سوریه ادامه می‌دهند، حال آنکه راهکار مقابله همگرایی با سوریه به عنوان پیشگام مبارزه با تروریسم است. کشورهای مذکور در حالی مدعی مبارزه با تروریسم هستند که در عمل با ارسال تسلیحات و کارشکنی در امر مبارزه سوریه و متحدانش با تروریسم زمینه‌ساز حفظ و گسترش تروریسم شده‌اند. نمود عینی این رفتار اصرار انگلیس مبنی بر فروش سلاح به عربستان است که جز ایجاد و گسترش تروریسم کارکردی ندارد. این روند البته از سوی آمریکا نیز به شدت دنبال می‌شود که اقدامات ترامپ مبنی بر فروش صدها میلیارد دلار سلاح به کشورهای عربی در سفر اخیرش به منطقه نمودی عینی از این رفتارها است که برای اهداف اقتصادی امنیت جهانی را به بازی می‌گیرند. 
با همه این تفاسیر، روند اقدامات سران انگلیس نشان می‌دهد آنها به دنبال سوء استفاده از این اوضاع برای اهداف داخلی و خارجی هستند. 
نخست آنکه، سران غرب از مدت‌ها به دنبال سرکوب ملی‌گرایی و اعتراض‌ها علیه نظام سرمایه‌داری هستند. آنها با ادعای مقابله با تروریسم، تشدید خفقان داخلی و سرکوب اعتراض‌ها را اجرا می‌کنند؛ چنانکه گزارش‌ها از افزایش جاسوسی نهادهای اطلاعاتی از زندگی روزمره مردم حکایت دارد. 
دوم آنکه، انگلیس در آستانه انتخابات پارلمانی قرار دارد؛ بسیاری معتقدند دولت محافظه‌کار به نخست‌وزیری ترزا می‌ بر آن است تا از فضای امنیتی برای ماندن در ساختار بهره‌ بگیرد. نکته بسیار مهم آن است که پس از اعلام خروج انگلیس از اتحادیه اروپا از یک سو مناطقی همچون اسکاتلند، ایرلند و ولز بر جدایی از بریتانیا تأکید کردند و از سوی دیگر چالش‌های اقتصادی ناشی از خروج از اتحادیه اروپا، وضعیت نابسامانی را برای این کشور و حزب حاکم محافظه‌کار رقم زد. این سناریو مطرح است که حزب حاکم با برجسته‌سازی مسئله ناامنی و این ادعا که در صورت تغییر دولت چالش‌های امنیتی افزایش می‌یابد، سعی در کسب آرای مردم دارد. 
 سوم آنکه، انگلیس در حال افزایش تحرکات نظامی در غرب آسیاست که اقدامات نظامی آنان در مرزهای اردن و سوریه نمودی از این تحرکات است. تروریسم بهانه‌ای است که انگلیس برای اقناع افکار عمومی به منظور ادامه این تحرکات به کار می‌گیرد و حمله منچستر می‌تواند بعدی از این سیاست را اجرایی کند؛ اقدامی که در دو جنگ افغانستان و عراق نیز صورت گرفت و بهانه لشکر‌کشی نظامی انگلیس به این کشورها شد.
روند تحولات نشان می‌دهد انگلیس سعی دارد از ضعف آمریکا بهره گرفته و جایگاه خود را در معادلات نظامی جهان احیا کند و مقوله تروریسم بهانه‌ای است که می‌تواند افکار عمومی خسته از جنگ را به تکرار نظامی‌گری متقاعد کند.
به هر تقدیر می‌توان گفت، حادثه منچستر برگرفته از ضعف‌های امنیتی و اطلاعاتی غرب است و در حوزه امنیتی برای آنان یک رسوایی به شمار می‌آید؛ در حالی که سران این کشور برآنند تا از این رسوایی برای تحقق اهداف داخلی و خارجی و به‌ویژه منافع انتخاباتی بهره بگیرند. باید به این مهم توجه داشت که حادثه منچستر هر چند به مؤلفه‌ای برای سوء‌استفاده سران انگلیس و حتی بسیاری از کشورهای اروپایی برای سرکوب مخالفان سرمایه‌داری و حتی تحرکات نظامی در جهان منجر شود؛ اما یک نکته مهم را در خود دارد و آن اینکه در نهایت تروریسمی که غرب علیه دیگران به کار گرفته بود، گریبانگیر این کشورها شده و حتی احتمال افزایش چنین حملاتی وجود دارد. روندی که نشان می‌دهد مقوله تروریسم صرفاً به منطقه‌ای خاص معطوف نیست و تا زمانی که اراده‌ای هماهنگ و منسجم برای مبارزه با آن ایجاد نشود، نمی‌توان امیدی به ریشه‌کنی آن داشت.

گزارشی از آغاز بهره‌برداری از طرح‌های سازندگی سپاه در شمال غرب
  حسن ابراهیمی/ در راستای تحقق شعار سال و نیز اجرای مأموریت‌ها و رسالت‌های سپاه پاسداران در زمینه محرومیت‌زدایی و اجرای پروژه‌های زیربنایی کشور جانشین فرمانده کل سپاه در سفری که به منطقه شمال غرب کشور داشت که با افتتاح سه‌هزار پروژه محرومیت‌زدایی و یک طرح بزرگ کشاورزی در قرارگاه حمزه سیدالشهداء شمال غرب کشور، در شهر اردبیل نیز از نیروگاه سیکل ترکیبی اردبیل که سال آینده افتتاح می‌شود، بازدید کرد. در ادامه گزارشی از این بازدید‌ها و مراسم می‌خوانید.

در حال ساخت 
یک تمدن بزرگ هستیم
سردار حسین سلامی، جانشین فرمانده کل سپاه در مراسم آغاز بهره‌برداری از فاز اول طرح احیا و توسعه اراضی کشاورزی 2500 هکتاری آراز 3 دشت شیبلو و افتتاح 3 هزار طرح محرومیت‌زدایی و مردم‌یاری شمال غرب گفت: «امروز ما با سیاست‌های قدرت‌های مستکبر درگیر شده و توانسته‌ایم آرزوهای دشمن را دفن کنیم. ما در شرایط یک جنگ اقتصادی جهانی به سر می‌بریم که اگر این جنگ بر آمریکا تحمیل می‌شد، تمامی نمادهای ظاهری اقتدار آن فرو می‌ریخت.»
وی در ادامه تأکید کرد: «ایران اسلامی در شرایطی که همه دشمنان در برابر ما صف کشیده‌اند، در یک عملیات سیاسی بزرگ، بحمدالله امن‌ترین موقعیت را تجربه کرد.»
سردار سلامی با بیان اینکه ما در حال ساخت یک تمدن بزرگ هستیم، گفت: «50 رئیس کشور در عربستان جمع شدند و تنها حرف آنها این بود که ایران دارای قدرتی مهارناپذیر است و این برای ما افتخار است.»
وی تصریح کرد: «امروز ایران اسلامی با برخورداری از رهبری حکیم، فرزانه و صاحب تقوای الهی که در دل آرزوی سربلندی جهان اسلام و پیروزی مستضعفان را دارند با یاری خداوند متعال توانسته عزتمند، سربلند و سرافراز شود.»
جانشین فرمانده کل سپاه با بیان اینکه سپاه این ایده را دارد که هم امن کند و هم بسازد، گفت: «امروز آحاد سپاه از جمله نیروی زمینی ما خدمت و فداکاری و محبت که اجزای اصلی امنیت هستند را دنبال می‌کنند.»
وی با تأکید بر اینکه سپاه با فقر و محرومیت می‌جنگد، اظهار کرد: «هر کس که بخواهد به ملت ایران صدمه‌ای بزند، سپاه در برابرش می‌ایستد.»
جانشین فرمانده کل سپاه در پایان با تأکید بر اینکه امروز چتر محبت سپاه گسترده است، گفت: «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی امروز می‌سازد، خدمت می‌کند، امن می‌کند، امداد می‌کند و تمامی این اقدامات بدون منت و خالصانه برای رضای خدا و با هدف خدمت به مردم انجام می‌شود؛ امام بزرگوار(ره) به ما وصیت کردند که به محرومان خدمت کنیم و رهبری معظم انقلاب نیز همواره بر این مهم تأکید دارند و سپاه در تحقق این اهداف تلاش می‌کند.»

سه‌هزار پروژه در شمال غرب
 به پایان رسید
سردار محمدتقی اوصانلو، فرمانده قرارگاه حمزه سیدالشهداء(ع) نیروی زمینی سپاه هم در این مراسم با بیان اینکه تا پایان سال ۹۵ به همت سپاه پاسداران، افزون بر ۳۰۰۰ پروژه در شمال غرب کشور به پایان رسید، اظهار کرد: «لحظه‌ای از محرومیت‌زدایی و توجه به مناطق مرزی غفلت نکرده‌ایم و اقدامات بسیاری انجام داده‌ایم تا جوانان را جذب کرده و توطئه‌های دشمن را در این عرصه نیز خنثی کنیم.»
وی گفت: «از سال 88 اقدامات محرومیت‌زدایی را شروع کرده‌ایم که روز به روز این روند با قوت بیشتری ادامه می‌یابد.»

برای 200 هزار نفر در کشور اشتغال ایجاد کردیم
سردار عبادالله عبداللهی نیز در این مراسم گفت: «قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیاء(ص) موتور سازندگی کشور است. در همه فعالیت‌هایی که در کشور اولویت دارد، قرارگاه حضور مؤثر دارد و این توفیقی است که خداوند شامل حال ما کرده است. ما می‌توانیم بگوییم 200 هزار نفر در کشور در امر سازندگی در قرارگاه فعالیت می‌کنند.»
وی ادامه داد: «با وجود اینکه رتبه نخست نفت و گاز را در منطقه داریم بیش از 12 میلیون بنزین وارد می‌کردیم که با راه‌اندازی پالایشگاه ستاره خلیج فارس از این موضوع بی‌نیاز شده‌ایم و در آینده نیز می‌توانیم صادرکننده باشیم.»
سردار عبداللهی تصریح کرد: «از غرب تا جنوب عظیم‌ترین پروژه آبی در کشور انجام شد که طول آن یک‌هزار و 460 کیلومتر است و با حمایت رهبر معظم انقلاب و دولت این پروژه شروع شده و جای خوشحالی است که از ارومیه شروع می‌شود.»
وی افزود: «12 هزار پروژه در سطح کشور داریم که در راستای محرومیت‌زدایی در کشور پیش می‌روند، اقتصاد مقاومتی و کشاورزی نیز در رأس امورات قرار دارد تا بتوانیم برای مردم ایجاد اشتغال کنیم و باید با استفاده از تمام ظرفیت‌ها پای کار باشیم و کارهای خود را پیش ببریم.»
در پایان این مراسم با حضور سردار سلامی پروژه‌های محرومیت‌زدایی منطقه شمال غرب کشور که به همت قرارگاه حمزه سیدالشهداء نیروی زمینی سپاه به انجام رسیده است از طریق ویدئو کنفرانس افتتاح شد.

نیروگاه سیکل ترکیبی اردبیل خرداد 97 بهره‌برداری می‌شود
جانشین فرمانده کل سپاه در ادامه این سفر با حضور در اردبیل از نیروگاه سیکل ترکیبی اردبیل هم بازدید کرد.
در جریان این بازدید سردار سلامی با بازدید از بخش‌های مختلف نیروگاه، از نزدیک در جریان روند اقدامات و فعالیت‌های انجام شده قرار گرفت.
سردار سلامی در حاشیه این مراسم با اشاره به ایفای نقش سپاه در عرصه‌های مختلف نیاز کشور گفت: «مهم‌ترین اولویت ما از نقش‌آفرینی در بخش‌هایی همچون آب، برق و گاز، استفاده از ظرفیت سپاه برای توسعه، پیشرفت و عمران کشور است.»
جانشین فرمانده کل سپاه با اشاره به نام‌گذاری سال جاری به سال اقتصاد مقاومتی، تولید و اشتغال تصریح کرد: «در این زمینه سپاه تمام تمهیدات لازم را به منظور برداشتن گام‌های عملی در تحقق اقتصاد مقاومتی به انجام رسانده است. راه‌اندازی نیروگاه سیکل ترکیبی سبلان به وسیله سپاه یک اعجاز بزرگ و نمادی از خلاقیت است و در عرصه‌های توسعه و پیشرفت، سپاه تمام تلاش خود را به کار گرفته تا وابسته نباشیم.»
سردار عبداللهی، فرمانده قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیاء(ص) هم در این زمینه اظهار داشت: «قرارگاه خاتم‌الانبیاء در حوزه انرژی، برق و نیروگاه سیکل ترکیبی اقدامات اساسی انجام داده است و با برنامه‌ریزی‌های انجام شده طرح توسعه سیکل ترکیبی نیروگاه سبلان اردبیل تا خرداد سال 97 به بهره‌برداری می‌رسد که این امر می‌تواند نقش بزرگی در تولید انرژی و برق داشته باشد.»
وی تصریح کرد: «قرارگاه خاتم‌الانبیاء(ص) سپاه در حوزه پالایشگاه انرژی و گاز نیز برنامه‌ریزی‌های منسجمی دارد تا بتواند تحول عظیمی در توسعه و پیشرفت کشور فراهم کند.»
فرمانده قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیاء(ص) با بیان اینکه با راه‌اندازی نیروگاه سیکل ترکیبی برای 700 نفر اشتغال فراهم شده است، گفت: «قرارگاه خاتم‌الانبیاء در راستای توسعه اشتغال و اقتصاد مقاومتی نیز پیشگام بوده است.»

تأملی بر هفتادمین دوره جشنواره فیلم کن
 مهدی امیدی/ هفتادمین دوره جشنواره فیلم کن در حالی برگزار شد که امسال هم حاشیه‌های سیاسی و امنیتی زیادی آن را احاطه کرده بود. سواحل کن این بار هم از میان دریای فرهنگ و هنر ایران، میزبان چند فیلم ضد ایرانی بود. فیلم‌هایی که در اصل کف روی آب این دریا هستند. علاوه بر این، تبلیغ رژیم صهیونیستی نیز یکی دیگر از اتفاقات این جشنواره بود. با وجود این حاشیه‌های سیاسی، اما متأسفانه باز هم مسئولان سینمایی ما نه تنها به مسئولان جشنواره کن اعتراضی نکردند؛ بلکه باز هم با حضور پر رنگ خود، زمینه را برای برگزاری باشکوه‌تر این جشنواره به اصطلاح سینمایی فراهم کردند.
جشنواره فیلم کن، همیشه به حاشیه‌های سیاسی دچار بوده است. اما ابعاد ایدئولوژیک و امنیتی این جشنواره طی یک دهه اخیر پررنگ‌تر شده است. به طوری که طی این یک دهه، ده‌ها فیلم ضد ایرانی، از جمله پرسپولیس، گربه‌های ایرانی، یک خانواده محترم و... به نمایش درآمد. حتی در دوره‌هایی مسئولان جشنواره کن از برخی فیلمسازان نه چندان مطرح ایرانی که به اتهامات ضد امنیتی محکوم شده بودند، حمایت کردند و به افتخار آنها صندلی خالی قرار دادند.
اما در هفتادمین دوره جشنواره کن که از 17 می 2017 کار خود را آغاز کرد، باز هم حضور ایرانی‌ها پررنگ‌تر بود. علاوه بر سخنرانی اصغر فرهادی در مراسم افتتاحیه این جشنواره، چند فیلم ضد ایرانی دیگر نیز به نمایش درآمد. از جمله این فیلم‌ها می‌توان به «لِرد» به کارگردانی محمد رسول‌اف اشاره کرد. فیلمی بسیار ضعیف که به طور اغراق‌آمیزی شرایط کشور ایران را منفی و بد نمایش داده است. وضعیت این فیلم به گونه‌ای است که حتی روزنامه شرق که معمولاً از فیلم‌های جشنواره‌ای حمایت می‌کند نیز از آن انتقاد کرده است. همچنین برخی از رسانه‌ها نوشته‌اند که در این فیلم از فرقه ضاله بهائیت نیز حمایت شده است. 
اما به جز این مورد، تبلیغ رژیم غاصب صهیونیستی نیز از دیگر اتفاقات این جشنواره بود. این جشنواره امسال از وزیر فرهنگ و ورزش رژیم صهیونیستی در جایگاه مهمان ویژه دعوت کرد. میری‌ رگو، وزیر این رژیم نیز برخلاف مسئولان سینمایی ما که از این جشنواره صرفاً برای خوش‌گذرانی استفاده می‌کنند، از فرصت بهره برد و با لباسی شامل تصویر قدس شریف حضور یافت. رسانه‌های صهیونیست، این حرکت را تبلیغی برای پنجاهمین سالگرد اشغال شهر قدس از سوی رژیم صهیونیستی توصیف کردند. نکته تأمل‌برانگیز این است که میری رگو، از اعضای حزب راست افراطی رژیم صهیونیستی است. در حالی که بسیاری از کاربران عرب در فضای مجازی به دعوت از وزیر رژیم اشغالگر قدس اعتراض کرده‌اند، هنرمندان ایرانی حاضر در جشنواره کن هنوز هیچ واکنشی نشان نداده‌اند. در این جشنواره افرادی چون اصغر فرهادی، رخشان بنی‌اعتماد، امیر اسفندیاری (مسئول غرفه ایران در جشنواره کن) و... حضور دارند، اما هنوز خبری درباره اعتراض آنها به دعوت جشنواره کن از میری رگو مخابره نشده است.
البته کن‌نشین‌های حامی رژیم‌های تروریستی، خودشان نیز از سوی تروریست‌ها آزار و اذیت شدند. به طوری که علاوه بر فضای امنیتی، تهدید به بمب‌گذاری هم شد. حتی در یکی از شب‌های برگزاری جشنواره، به دلیل وجود محموله مشکوک به بمب‌گذاری در یکی از سالن‌های نمایش فیلم، تماشاچی‌ها مجبور به ترک سینما شدند.
با اين اوصاف، حضور مسئولان سينمايي ايران در جشنواره كن، آن هم به شكل بسيار منفعلانه و غیرهوشمندانه‌ يك خطاي راهبردی فرهنگي است. استدلال مديران سينمايي اين است كه حضور در بازار فيلم جشنواره كن يك فرصت اقتصادي براي ماست. اما به راستي اين حضور كه هر سال هم اتفاق مي افتد، چه تأثير مهمي روي اقتصاد سينماي ما داشته است؟ اي كاش حداقل حضور دست‌اندركاران محترم سينماي ما در كن، اندكي فعالانه بود. اما آنچه اتفاق افتاده بيشتر در حد يك سفر توريستي و تفريحي بوده است. اگر اين چنين نيست، افرادي كه به جشنواره كن مي روند يك گزارش و كارنامه ارائه دهند كه حضورشان در آنجا چه نفعي براي ما داشته است؟ چه اقدامي براي دفاع از فرهنگ و هويت انقلابي كشورمان انجام داده‌اند؟ مسافران كن بگويند كه براي خنثي ساختن و اعتراض به سياست‌گذاري ضد ايراني جشنواره كن چه تدابيري را به كار بردند؟ بدون شك اين مسئولان پاسخ قانع‌كننده‌اي ندارند. با اين حساب، حضور رسمي ايران در اين محفل، غير عاقلانه است و حتي به آن مشروعيت هم مي‌بخشد. اين در حالي است كه تحريم جشنواره فيلم كن، هم عزتمندي و هويت ما را علني‌تر از قبل کرده و هم به كاهش اعتبار آن كمك مي‌كند. با این حال، تحت تأثیر جوسازی رسانه‌ها و تبلیغات، مسئولان سینمایی ما منفعل‌تر از گذشته به استقبال کن می‌روند و حتی جرئت اعتراض به تبلیغ رژیم صهیونیستی هم نمی‌کنند.