امام بزرگوار ما مسیر را عوض کرد و یک تغییر بزرگ انجام گرفت؛ [امام‌] مسیر ملّت ایران را تغییر داد، ریل را عوض کرد؛ ما را به‌سمت هدف‌های بزرگ حرکت داد. این هدف‌ها که انقلاب و امام انقلاب، ما را به‌سمت این هدف‌ها حرکت دادند و جامعه‌ ایرانی را به این سمت رهنمون شدند، فوق‌العاده حائز اهمیت است. این هدف‌ها خلاصه می‌شود در حاکمیت دین خدا. حاکمیت دین خدا به‌معنی عدالت اجتماعیِ به‌معنای واقعی است.(۱۴ خرداد ۱۳۹۴)

   مصطفی قربانی/ دولت انقلابی به مثابه دولت مطلوب در اندیشه سیاسی امام خمینی(ره)، دولتی جامع‌الاطراف است که در ابعاد مختلف اقتصادی، سیاسی، فرهنگی،‌ اجتماعی، نظامی و... همچنین در ابعاد داخلی و بین‌المللی براساس رسالت‌های اسلامی و انقلابی عمل می‌کند. درواقع، این دولت براساس رسالت‌های ایدئولوژیک، نه بدون توجه به شرایط و اوضاع و احوال زمان و نفی آنچه موجود است، سیاست‌گذاری و اقدام می‌کند. بنابراین،‌ دولت انقلابی از دیدگاه امام(ره)، یک دولت آرمانگرای واقع‌بین است که پیگیری و تحقق آرمان‌ها را هدف اصلی خود می‌داند و البته می‌داند که تحقق این آرمان‌ها صرفاً در بستر شرایط موجود محتمل است و به همین دلیل، به واقعیت‌ها نیز توجه دارد،‌ اما این واقع‌بینی به معنای واقع‌گرایی و اسیر شدن در دام برساخته‌های حاکم نیست. 
از منظری دیگر، دولت انقلابی امام(ره)، اگرچه خود یک دولت‌ـ ملت است، اما یک دولت‌ـ ملت متعارف و عرفی مانند سایر دولت‌ـ ملت‌ها نیست؛‌ بلکه افزون بر دارا بودن ویژگی‌های مشترک با سایر دولت‌ها، خصیصه‌های ویژه‌ای نیز دارد. براین اساس می‌توان گفت که به لحاظ وجوه و ابعاد، این دولت به جز دارا بودن ابعاد و وجوهی چون وجه عمومی(کارآمدی)، وجه خصوصی، وجه ایدئولوژیک و وجه اجبار، دارای یک وجه و کارویژه اختصاصی نیز می‌‌باشد که همانا «وجه اخلاقی و پرورش فضیلت در شهروندان» است. 
به لحاظ بین‌المللی نیز این دولت نه تنها نظام حاکم را نامشروع می‌کند؛ بلکه می‌کوشد با روش‌های مختلف از برخی قواعد ظالمانه‌ آن اعتبارزدایی کرده و نظم مطلوب خود را، بر مبنای برابری و عدالت میان کشورها، ایجاد و تبلیغ کند. افزون بر این، این دولت خود را موظف به حمایت از مسلمانان، مظلومان و مستضعفان و مقابله و مقاومت در برابر تعدی و تجاوز قلدران به حقوق دیگران می‌داند. 
به لحاظ سیاست داخلی نیز این دولت افزون بر اینکه مانند سایر کشورها، ترقی و تعالی وضعیت خود را پی می‌جوید، به رفع ظلم، تبعیض، برقراری عدالت و نفی فاصله و شکاف طبقاتی، رسیدگی به محرومان و مستضعفان و مبارزه با فساد، رعایت حقوق اقلیت‌ها و قومیت‌های مختلف و... نیز توجه دارد.
علاوه بر آنچه گفته شد، یک موضوع‌ مهم در ارتباط با دولت انقلابی در اندیشه امام خمینی(ره)، مشخص شدن حد و مرز هویتی و جهت‌گیری‌های این دولت نسبت به سایر دولت‌ها است؛ به این معنا که امام(ره) معتقدند یک دولت انقلابی اسلامی باید به گونه‌ای رفتار کند که اولاً، رفتارش هویت آن را نشان دهد و ثانیاً، در مراودات و تعاملات با سایر کشورها به گونه‌ای رفتار نکند که تشخیص آن برای مثال از یک دولت سکولار دشوار باشد؛ یعنی نباید به گونه‌ای با دیگران اختلاط کند و مثل آنها شود که نتوان تفاوت آن را از دیگران تشخیص داد. از دیدگاه امام(ره)، یک دولت انقلابی باید پاسدار تمام‌قد دستاوردهای مبارزات ملت و نماینده‌ شایسته‌ای برای دفاع و حفظ حقوق و منافع آنها باشد. 
آنچه گفته شد به معنای غیر عادی یا غیر معقول بودن دولت انقلابی نیست؛ بلکه دولت انقلابی از دیدگاه امام(ره)، دولتی معقول است که تا حد ممکن می‌کوشد از ابزارها و امکانات موجود بهره گرفته، با دیگر دولت‌‌ها ارتباطات سازنده برقرار کند و... اما در هیچ ‌یک از این موارد خود را اسیر برساخته‌های ظالمان و مستکبران نمی‌داند؛ بلکه در عین در پیش گرفتن راه و سیاست مستقل خود می‌کوشد این‌گونه نیز باشد.
در پایان باید گفت که از دیدگاه امام خمینی(ره) آنچه یک دولت را انقلابی می‌کند،‌ همانا جهت‌گیری‌ها و سیاست‌های آن است که در عین آنکه در این جهت‌گیری‌ها بر گزاره‌هایی چون؛ اقدام جهادی، نهراسیدن از موانع و مشکلات، نترسیدن از دشمن، همدلی، هم‌افزایی تمامی ظرفیت‌ها و استعدادهای داخلی کشور است.

 فتح‌الله پریشان/  همزمانی برگزاری انتخابات دوره دوازدهم ریاست‌جمهوری که با مشارکت حداکثری مردم همراه بود، با زمینه‌سازی جامعه اسلامی ایران و عاشقان خمینی کبیر برای بزرگداشت سالگرد ارتحال امام را به فال نیک می‌گیریم و به قصد برگیری زاد و توشه‌ای از آن امام همام درباره انتظارات معظم‌له از دولت، صحیفه را تورق می‌کنیم.
نظریه دولت اسلامی که از همان روزهای آغازین مبارزات حضرت امام(ره) در نوشته‌ها و سخنرانی‌هایی ایشان مطرح شد، هم نشان از آگاهی و اشراف سیاسی‌ـ اجتماعی ایشان نسبت به اوضاع و شرایط زمانه خودشان داشت و هم نوعی رویکرد به اسوه‌های حکومتی اصیل در فرهنگ سیاسی‌ـ حکومتی اسلام و عقاید و باورهای مکتب راستین تشیع بود.
در سال 1348 که امام خمینی(ره) در تبعید به سر می‌برد، در اقدامی تاریخی و امیدبخش اندیشه «حکومت اسلامی و ولایت فقیه» را مطرح کردند که انتشار آن افق‌های روشنی را بر روی مبارزان گشود و یأس و هراس را بر اردوگاه طاغوت مستولی ساخت. امام(ره) در آن بحث دو مطلب اساسی؛ شناساندن جامعیت اسلام و معرفی نظریه سیاسی و حکومتی اسلام را مطرح کردند که گامی بلند در حرکت مردم برای براندازی رژیم سلطنتی و ستم‌پیشه شاه بود.
به طور مسلّم در هر نوع ارزیابی از دیدگاه امام درباره هر موضوعی، باید به این نکته توجه کنیم که توقعات و انتظارات ایشان، اهداف عالی است که قرار است در پرتو سیاست‌گذاری‌ها، برنامه‌ریزی‌ها و تشکیل سازوکارهای اجرایی به آنها نائل شویم. وظایف دولت در قانون اساسی و سایر قوانین موضوعه کشور مشخص است و چارچوب اندیشه امام(ره) نیز که خود بخشی از منابع قانون‌گذاری بوده روشن است. بر این اساس، مهم‌ترین انتظارات امام از دولت را می‌توان به صورت زیر برشمرد:

1ـ حرکت بر مدار الگوی حکومت اسلامی؛ از اهداف عالی قیام حضرت امام(ره) پس از ارائه چهره‌ای جامع و سازنده از اسلام، لزوم برپایی حکومت در جامعه برای اجرای احکام اسلام بود که آن را اقدامی اساسی و اساسی‌ترین اقدام برای اسلامی کردن جامعه معرفی می‌کردند. در افکار و اندیشه‌های حکومتی ایشان، نوعی تلاش فکری در مسیر احیای اندیشه‌های اصیل حکومتی و بازگشت به حکومت راستین اسلام و در رأس آنها حکومت کوتاه پیامبر(ص) در دوران 11 ساله مدینه و دوران خلافت پنج ساله حضرت علی(ع) و خلافت موقت و چند روزه امام حسن(ع) دیده می‌شود. بی‌تردید، همین انتظار را امام از دولت و دیگر قوای نظام اسلامی دارد؛ حرکت بر مدار الگوی حکومت اسلامی. مبتنی بر چنین معیار و سنجه‌ای، پذیرفته نیست که ما تن به سند 2030 یونسکو که تحت نفوذ قدرت‌های بیگانه است و به دنبال اسلام‌زدایی از سیستم آموزشی ما بوده و یکسان‌سازی فرهنگ‌ها و ارزش‌های تمام ملت‌های جهان با ارزش‌ها و هنجارهای لیبرالی و سکولاری را دنبال می‌کند، بدهیم. یا اینکه دولت پس از 38 سال از انقلاب، با حرکت در مدار اسلام باید فکر عاجلی برای نظام بانکداری کشور کند که به اذعان علمای اسلام‌شناس آلوده به شائبه‌های ربوی است.

2ـ مردم‌مداری و خدمت به مردم؛ توجه به مردم پس از سفارش به اسلام و اسلامی بودن جامعه و قوانین، بیشترین فراوانی را در اندیشه امام دارد. بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در مصاحبه با خبرنگار ژاپنی، حکومت اسلامی را این‌گونه توصیف می‌کنند: «حکومت اسلامی حکومتی است که اولاً صد درصد متکی به آرای ملت باشد، به شیوه‌ای که هر فرد ایرانی احساس کند که با رأی خود سرنوشت خود و کشور خود را می‌سازد.»(صحیفه امام، ج 5، ص 449) فلسفه اساسی شکل‌گیری حکومت‌ها و دولت‌ها خدمت به مردم است. امام معتقد است: «دولت واقعاً باید با تمام قدرت آن‌طوری که علی ـ علیه‌السلام ـ برای محرومان دل می‌سوزاند... مثل یک پدری که بچه‌هایش اگر گرسنه بمانند، چطور با دل افسرده دنبال این می‌رود که آنها را سیر بکند، یک دولت تابع امیرالمؤمنین باید این‌طور باشد».(صحیفه امام، ج 18، ص 159). با این نگاه، دولت باید برای برون‌رفت مردم از مشکلات و معضلات عدیده‌ای که در زندگی روزمره با آنها درگیر هستند، برنامه و عزم جدی برای کارگشایی داشته باشد.

3ـ قانون‌محوری؛ امام پایبندی به قانون را مهم و قانون‌شکنی را زمینه برکناری دولت‌ها می‌دانند و می‌فرمایند: «حکومت اسلامی... حکومت ملی است، حکومت مستند به قانون الهی و به آرای ملت است. این طور نیست که با قُلدری آمده باشد که بخواهد حفظ کند خودش را، با‏‎ ‎‏آرای ملت می‌آید و ملت او را حفظ می‌کند و هر روز هم که برخلاف آرای ملت عمل کند... قهراً ساقط است و ملت ایران هم او را کنار می‌زند.»‏(همان، ص 215ـ213)

4ـ پذیرش انتقاد و اجتناب از استبداد رأی؛ معیار و سنجه دیگری که در توجه امام به وظایف دولت دیده می‌شود، پرهیز از خودمحورپنداری است. امام، حکومت و دولت اسلامی را دولتی می‌داند که: «کوچک‌ترین فرد ایرانی بتواند آزادانه و بدون وجود کمترین خطر به بالاترین مقام حکومتی انتقاد کند و از او در مورد اعمالش توضیح بخواهد. حکومتی که پول و ارزش‌های پوچی که به وسیله پول ساخته می‌شود سرنوشت این حکومت را تعیین نکند؛ بلکه ارزش‌های عالی اسلامی حاکم باشد.»(همان، ص 448) این تأکید، رسالت دولت را در هموارسازی تعامل بدون لکنت زبان، صمیمانه و منتقدانه بین مردم و مسئولان را سنگین می‌کند. برنامه‌های حضرت امام(ره) در اندیشه دولت اسلامی، برخاسته از نوعی تفکرات پیش‌برنده و مبارزه بی‌امان با هر نوع دیکتاتوری و استبداد بوده که مانع از رسیدن جامعه به خواسته‌های اصیل خویش در راه تحقق حکومت اسلامی می‌شد. مسئولیت‌های افراد، گروه‌ها و در یک کلام قاطبه مردم در جامعه مسلمانان نسبت به حکومت اسلامی و وظیفه متقابل حکومت کاملاً نسبت به مردم مشخص شده بود. این نوع اندیشه، افراد جامعه را از کسالت و رخوت در راه حرکت به تعالی اسلامی در سایه حکومتی اصیل و راستین به در می‌آورد.

5ـ عدالت مهم‌ترین مشخصه در اندیشه دولت اسلامی؛ از دیدگاه حضرت امام(ره) زور، تبعیض، بی‌عدالتی، حق‌کشی و...، عوامل اصلی نارضایتی مردم از حکومت‌ها در طول تاریخ بوده و جوامع بشری همواره به دنبال عدالت بوده‌اند. برپایی و تداوم حکومت اسلامی در افکار و اندیشه‌های حکومتی حضرت امام زمینه گرایش مردمی و پشتیبانی همگانی از آن را فراهم می‌ساخت. مسئله‌ای که در منشور حکومتی علی(ع) به مالک اشتر نیز به خوبی مشخص شده است. به طور حتم در جهان امروز به مدد توسعه فناوری‌ها و رشد دیدگاه‌های معرفتی انسان‌ها، مفهوم عدالت توسعه بیشتری یافته و از برخورد با اطرافیان متخلف تا توزیع عادلانه فرصت‌ها و منابع و امکانات را شامل می‌شود. البته ما به رئوس انتظارات امام از دولت اسلامی متناسب با مسائل و اولویت‌های امروز جامعه خود پرداختیم، والا می‌توان این فهرست را فربه‌تر کرد.

   مهدي سعيدي/  يکي از تعابير مورد علاقه ليبرال‌ها در کشور که باورهاي خود را در پوششي از التقاط با اسلام مزين کرده‌اند، مخالفت با بهشت اجباري است! برای نمونه آقاي روحاني مدتي پيش گفته بود: «اين قدر در زندگي مردم هر روز مداخله نکنيم! ولو به خاطر دلسوزي، بگذاريم مردم راه بهشت را انتخاب کنند، به زور و شلاق نمي‌شود مردم را به بهشت برد.» وي تعابير مشابه اين کلام را نيز مجدد در فضاي تبليغات انتخاباتي به کار برد و تلاش کرد از اين طريق براي خود رأی جمع کرده و رقيب را نيز متهم کند، اما اين کلام تا چه اندازه اعتبار دارد و چه معنايي در پس آن نهفته است؟
اين گزاره و گزاره‌‌هاي مشابه تعابيري فلسفي نيستند که در ذيل مباحثي چون جبر و اختيار و اکراه و الزام در دين و دينداري و... قابل طرح و بحث باشند! بلکه تعابيري در حوزه نقش دولت اسلامي در هدايت و مديريت فضاي فرهنگي کشور است که براي فريب افکار عمومي اينگونه مطرح می‌شود، وگرنه کيست که نداند از نگاه اسلام، ايمان آوردن و حرکت در مسير تعالي آنگاه معنا می‌یابد که اين مسير از طريق اختيار و آزادي و آگاهي طي شود و در اين باره ميان تمامي مسلمين اجماع وجود دارد. اما کساني که امروز منادي شعارهاي جذاب بهشت اختياري هستند، از اين تعابير معناي ديگري را اراده کرده‌اند. اصل مسئله آن است که دو ديدگاه درباره وظايف و کارکردهاي دولت وجود دارد که مي‌توان آن را در قالب دو ديدگاه ليبراليسم و اسلام تقسيم‌بندي کرد. 
از نگاه ليبرال‌ها بايد فضاي فرهنگي را رها کرد و هيچ قيد مشخص و قطعي براي محدودسازي اباحي‌گري تعیین نکرد؛ چرا که با زور نمي‌توان مردم را به بهشت برد و از جهنم بازداشت! حکومت در عرصه تربيت و فرهنگ نقش حداقلي داشته و وظيفه اصلي آن تأمین امنيت و رفاه مادي و مسئله معيشت است. بسترسازي براي امور اخروي نيز بسيار محدود و در حد حمايت از اموري است که دين فردي را تقويت مي‌کند. جالب آن است که نسخه ايراني اين جريان التقاطي تلاش دارد رفتار خود را مستند به مشي حضرت امام(ره) کرده و تفکر رقيب را به خشونت، تحجر و افراط متهم کند.
اما نگاه دوم که همان نگاه اسلامي است براي دولت افزون بر کارکردهاي عمومي در حوزه امنيت و اقتصاد و سياست، وظايفي را نيز در عرصه فرهنگ و معنويت و تربيت اجتماع قائل است. در اين نگاه وظيفه دولت بسترسازي براي تعالي جامعه است و بايد کار را به جايي رساند که فرزندان اين جامعه به طور طبيعي در مسير هدايت و تعالي قرار گیرند، نه آنکه وضع طبيعي جامعه سوق دادن افراد به ابتذال و اباحي‌گري باشد. دولت وظيفه حفظ سلامت فضاي عمومي جامعه را برعهده دارد و فرد هرچند در زندگي فردي خود مي‌تواند از مسير سعادت و شقاوت يکي را برگزیند؛ اما در محيط اجتماعي نمي‌تواند ديگران را در مسير انحراف قرار داده و مروّج انديشه‌هاي انحرافي باشد. در اين نگاه مقابله با رفتارها و انديشه‌هاي انحرافي جزو حقوق ملت است که تحقق آن به دولت سپرده شده است؛ لذا برخورد با بدحجابي و ابتذال محدودسازي حقوق بخشي از جامعه نیست؛ بلکه دفاع از حقوق افرادي است که حق خود مي‌دانند در جامعه‌اي قدم بگذارند که امنيت رواني و اخلاقي آن تضمين شده باشد. همانطور که دولت باید در جهت حفظ امنيت جاني و مالي افراد تلاش کند. 
مراجعه به آرا و نظرات حضرت امام خميني(ره) مؤید این موضوع است که از نگاه ايشان نيز دولت جمهوري اسلامي وظيفه تأمین سلامت و امنيت رواني و اخلاقي جامعه را بر عهده دارد. 
از دیدگاه حضرت امام(ره)، حکومت اسلامي نگاه توأمان به دنيا و آخرت و رفاه و سعادت مادي و معنوي جامعه دارد؛ لذا «حكومت اسلامي مثل حكومت‏هاي ديگر نيست كه فقط به يك بعد نظر داشته باشند، حكومت اسلامي حكومتي است كه همه اگر ان‌شاءالله پياده بشود... آن طوري كه بر پيغمبر اكرم نازل شده است، قرآن كريم، احاديث ائمه، احاديث اسلام، آن طور اگر بشود، سعادت دنيا و آخرت ملت‏ها را ضمانت كرده است و مي‏كند...» (27/8/1359)
مدعيان اسلام رحماني و آنها که براي عوام‌فريبي و کسب رأی وعده‌هاي دروغين و خلاف قانون داده‌اند، بايد بدانند که تشت رسوايي فريب و دروغ خيلي زود بر زمين خواهد افتاد و نمي‌توانند از وظايف قانوني خود در تأمین امنيت و آرامش رواني و اخلاقي جامعه سر باز زنند!