مایکل کیمل، استاد جامعه‌شناسی دانشگاه نیویورک که توجه خاصی به شخصیت رهبری امام خمینی(ره) و قدرت معنوی ایشان دارد، منبع نفوذ حضرت امام را پیوند میان رهبر و پیروان ایشان فرض کرده و شکل آگاهی دینی را زمینه نفوذ کاریزماتیک امام می‌داند؛ چرا که خود کاریزماتیسم را یکی از دلایل حقانیت دین می‌داند و از این جمله امام(ره) که می‌فرمایند: «روح انقلاب جهانی ما از اسلام است. اندیشه جهانی اسلام همیشه بر مسائل سیاسی ـمیهنی چیرگی داشته است» به این رهیافت می‌رسد که حضرت امام کاریزمای خود را در بین توده مردم از اسلام و آموزه‌های دینی به دست آورده است.
حجت‌الاسلام والمسلمین دری نجف‌آبادی در گفت‌وگو با صبح صادق
مجتبی برزگر/ رهبر معظم انقلاب در سالگرد رحلت امام(ره) از عدالت اجتماعی به یکی از شاخص‌ها و مهم‌ترین خطوط مکتب سیاسی رهبر کبیر انقلاب اسلامی نام بردند. امام خمینی(ره) اندیشمند مسلمانی که موفق شد نهضتی عظیم را به پا کند که برای اولین بار پس از تاریخ صدر اسلام به تشکیل حکومت اسلامی به معنای واقعی آن بینجامد، قطعاً خالی از چنین دغدغه و تفکری نبوده است. در مکتب سیاسی حضرت امام(ره) که در پرتو مکتب خدامحور و ضعیف‌نواز اسلام است، خدمت به محرومان، مستضعفان و پابرهنگان در مقایسه با دیگر اعمال صالح از ارزش معنوی خاصی برخوردار است. مسلماً هر چقدر کشور ما به سمت فقرزدایی و دفاع از محرومان حرکت کند، امید جهانخواران منقطع و گرایش ملت‌های جهان به اسلام افزون‌تر می‌شود. در آستانه بیست‌وهفتمین سالگرد ارتحال ملکوتی حضرت امام خمینی(ره) با حجت‌الاسلام‌والمسلمین قربانعلی دری‌نجف‌آبادی یکی از یاران صدیق او و نماینده ولی‌فقیه در استان مرکزی که عضو هیئت‌رئیسه مجلس خبرگان رهبری هم می‌باشد، به گفت‌وگو نشستیم که مشروح آن در ادامه از نظرتان می‌گذرد.
* شاخصه‌های اصلی مکتب امام خمینی(ره) که رهبر معظم انقلاب بر آن تأکید دارند را بیان کنید؟
دغدغه اصلی حضرت امام(ره) اسلام واقعی، اسلام حقیقی، اسلام عزت و کرامت، اسلام شرافت و آزادی و آزادگی، اسلام علوی و فاطمی بوده است. اسلامی که تبلورش در اهل‌بیت(ع) عصمت و طهارت مشهود بود؛ این یکی از اصولی است که در مکتب حضرت امام(ره) وجود دارد. در ابتدای وصیت‌نامه سیاسی ـ عبادی حضرت امام(ره)، ایشان بر این روایت شریف ثقلین تأکید بسیار عمیقی دارند و این طور نوشتند: «ما افتخار می‌کنیم که پیرو ثقلین و قرآن و عترت هستیم.» در حقیقت تبلور قرآن بر عترت حضرت رسول اکرم(ص) است. اسلام عینی و تجسم اسلام در وجود مبارک خود پیامبر(ص)، امیرالمؤمنین علی(ع)، فاطمه اطهر(س) و اهل‌بیت عصمت و طهارت(ع) است. همین طور که در حدیث ثقلین، در سیره اهل بیت(ع) و سیره امام حسین(ع)، حضرت زینب کبری(س) و امام سجاد(ع)، در کتاب نهج‌البلاغه، صحیفه سجادیه، بیانات نورانی امام باقر(ع) و امام صادق(ع) و به هر جهت تبلور آن در وجود امام عصر(عج) است. این یکی از اصول مبین مکتب حضرت امام(ره) است و تا قیام قیامت اسلام و قرآن و اهل‌بیت(ع) مطرح فرمودند اسلام اهل بیت(ع). ممکن است تفسیرهای مختلف و بیانات گوناگونی در رابطه با اسلام وجود داشته باشد. می‌دانیم اسلام‌های مختلف جعلی که دشمنانی همچون آل‌سعود و تکفیری‌ها هم مدعی اسلام هستند را امام نمی‌پذیرفتند. اسلام اهل‌بیت(ع)، اسلام عدالت، حریت، کرامت، آزادی و آزادگی، حمایت از مظلومان، مبارزه با ظالمان، مقابله با مستکبران، صهیونیست‌ها و حامیان متجاوزشان این اسلام مدنظر حضرت امام(ره) بود و امروز هم رهبر عزیز انقلاب همین اسلام را با قدرت و حکمت دنبال می‌کنند. این اسلام را اصول فراوانی در برمی‌گیرد که به خدمت به محرومان، مظلومان و ستمدیدگان و مبارزه با ظالمان، ستمگران و مستکبران برمی‌گردد. در حول محور آن مصادیقی همچون ایستادگی در برابر دشمنان اسلام و قرآن، جهانی بودن، جهانی اندیشیدن، جهانی فکر کردن، اخلاقی فکر کردن، جهاد و شهادت را برای تحقق آرمان‌ها دنبال کردن، استقامت و صبر و مقاومت و شجاعت در راه خدا را به اوج خود رساندن، اینها همه شاخه‌های چنین اسلام پویا، زندگی‌بخش، ارزشی و تعالی‌بخش است.

* در مکتب امام(ره) انقلابی‌گری در سیاست داخلی و خارجی به عبارتی تعامل با جهان چگونه تعریف می‌شود؟
قرآن کریم درباره وجود مبارک پیامبر(ص) می‌فرماید: «محمد(ص) رسول‌الله والذین معه اشداء علی الکفار و رحماء بینهم». این دو ویژگی مبرهن است. رحماء بینهم یعنی در جبهه خودی و داخلی و در میان امت اسلامی رحمت، محبت، عاطفه، انسانیت، برادری و اخوت و در مقابله با دشمنان اسلام و قرآن، معاندان و مستکبران، صهیونیست‌ها و مزدوران‌شان، نفوذناپذیر و سازش‌ناپذیر شدن و منفعل نبودن، بلکه فعال بودن و تعابیر مشابه؛ قدرت مقاومت و قدرت ایستادگی در برابر دشمنان اسلام و دشمنان قرآن را داشتن و حفظ کردن و شجاعت واقعی در مقابل جبهه کفر و استکبار در حقیقت ویژگی‌های انقلابی بودن است. پس انقلابی بودن دو بعد پیدا می‌کند؛ یک بعد آن در جبهه داخلی که مظهر رحمت، محبت، عدالت، فضیلت و اخلاق است و یک بعد در جبهه مقابله با کفر و استکبار که خاصیت نفوذناپذیری دارند؛ تسلیم نشدن، فریب نخوردن و سازشکار نبودن. تعامل حکیمانه علاوه بر توجه به تألیف قلوب، اینکه فریب نخوریم و تحت تأثیر تبلیغات دشمنان اسلام و قرآن قرار نگیریم، مسئله بسیار مهمی است.

* امام(ره) همواره محرومان و مستضعفان را ولی‌نعمتان خود می‌دانستند، امروز دولت برای حل مشکلات محرومان و مستضعفان چه وظیفه‌ای دارد؟
دولت و ملت همه باید بسیج شویم و مهم‌ترین مسائل مربوط به محرومان و مستضعفان محرومیت فرهنگی است. اگر محرومیت فرهنگی وجود دارد با آن مقابله کنیم. فرهنگ انقلاب اسلامی، فرهنگ عزتمداری، عدالت‌خواهی، سربلندی، کرامت، آزادی و آزادگی است، باید بتوانیم آن را گسترش بدهیم. اگر از نظر علم و دانش دچار محرومیت هستیم باید با قدرت آن را جبران کنیم؛ یعنی رشد و توسعه علمی را به اوج برسانیم؛ این مسئله مهمی است. مسئله سوم توانمندسازی است، وظیفه همه ما این است که در راستای توانمندسازی اقشار آسیب‌پذیر و کم‌درآمد و کسانی که درآمد مطلوبی ندارند تلاش کنیم تا توانمندسازی جامعه که جزء مهم‌ترین وظایف هر دولتی است و بحمدالله در کشور ما ظرفیت‌های خوبی وجود دارد، محقق شود توانمندسازی یک وظیفه شرعی، اسلامی، انقلابی، ملی، اخلاقی و اجتماعی است، همه باید برای توانمندسازی اقشار آسیب‌پذیر جامعه، ایتام، فقرا به ویژه مناطق محروم کشور با همت بلند تلاش کنیم، تا مشکلات اقشار آسیب‌پذیر حل شود، این یک وظیفه است. بهداشت و درمان یک مسئله بسیار مهم است که دولت به مثابه یک رسالت مهم برعهده دارد. فرهنگ مسئله مهمی است و توانمندسازی آموزش فنی و حرفه‌ای و توانمندسازی اقتصادی در درجه اول قرار دارد که مجلس و دستگاه‌های ذی‌ربط و در درجه دوم مردم که امکانات و ظرفیت‌های بالقوه‎ای در اختیار دارند باید این بخش را بسیج کنند که اقشار آسیب‌پذیر به یک شرایط قابل قبولی و به یک شرایط زندگی مثبتی برسند تا به دیگران نیاز نداشته باشند و بتوانند بر روی پاهای خودشان بایستند. قطعاً خداوند کمک می‌کند و ما باید نیت‌های‌مان را خیر کنیم. اگر این نقدینگی بسیار عظیمی که در جامعه است درست مدیریت شود کمک چشمگیری می‌توان کرد. 

* با گذشت 38 سال از پیروزی انقلاب اسلامی، به نظر شما امروز تکیه بر کدام یک از شعارها و اهداف انقلاب ضروری به نظر می‌رسد؟
شعار اصلی انقلاب همیشه شعار زنده‌ «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» بوده که امروز و در آینده زنده است. حتماً باید بر روی این شعار پافشاری کنیم. هم استقلال مفهوم بسیار مهمی دارد و هم آزادی و هم جمهوری اسلامی. هم در دل اسلام و انقلاب نهفته است. در اسلام اهل‌بیت جمهوری است، منتها ما باید اسلام امام و اسلام علوی را ان‌شاءالله هم درک، هم پیاده و هم حمایت و تشویق کنیم. نه اسلام‌های جعلی، آمریکایی و انگلیسی.
* نزدیک به 30 سال از رحلت امام(ره) و زعامت رهبر فرزانه انقلاب می‌گذرد، در جایگاه یکی از یاران امام(ره)، هدایت و رهبری جامعه در این سه دهه را چطور می‌بینید؟
حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای بهترین گزینه پس از امام(ره) برای رهبری و زعامت نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و هدایت کشتی انقلاب اسلامی بوده و خواهد بود و امروز هم جزء بهترین‌ها هستند که حقیقتاً جایگزین ندارند. ایشان بهترین شخصیتی هستند که در مسیر آرمان‌های امام و شهدا مجاهدت می‌کنند.امروز هم این نیروهای فداکار در منطقه به برکت ایشان و فداکاری ملت ما، مردم بحرین، غزه، لبنان، سوریه و عراق واقعاً از ملت بزرگوار ما درس می‌آموزند و از امام و رهبری حکمت‌ها آموخته‌اند. خداوند را برای داشتن این نعمت بزرگ شاکریم.

* دولت‌ها چگونه باید از رهنمودهای رهبری برای حل مشکلات گوناگون جامعه بهره بگیرند؟
قانون اساسی تا حد زیادی تعیین تکلیف کرده و در چهارچوب قانون اساسی اختلافاتی میان قوا وجود دارد که، راه‌حل نهایی رهبر معظم انقلاب است. مجمع تشخیص مصلحت نظام در جایگاه مشاور رهبری سیاست‌ها را تعیین می‌کند و آن سیاست‌ها بناست برای قوانین و برنامه‌ها و مجلس شورای اسلامی قانون‌ها را تصویب کند و دولت‌ها عمده مجریانی هستند که باید در چهارچوب آن سیاست‌های کلان، قوانین، قانون اساسی و رهنمودهای رهبر معظم انقلاب، مجری اهداف، آرمان‌ها و سیاست‌ها باشند. 

* اگر در پایان سخنی دارید، بفرمایید. 
امیدوارم در آستانه سالروز رحلت حضرت امام(ره) و ماه مبارک رمضان ملت ما بار دیگر به خدمات، زحمات و کارنامه موفقیت‌آمیز حضرت امام(ره) مراجعه کنند. بار دیگر امام؛ آن بزرگمردی که همواره منشأ کرامت در جامعه بوده است باید مورد تقدیر و تکریم قرار بگیرد؛ از پانزدهم خرداد سال 42 تا پانزدهم خرداد 96.

 حسین عبداللهی‌فر/ در یک کلام محصول حیات پربرکت حضرت امام خمینی(ره) در جایگاه بزرگ‌ترین سیاستمدار جهان اسلام در قرون اخیر، انقلاب اسلامی بود که با آن، هم مردم ایران را به فرهنگ اصیل خود بازگرداندند و هم اسلام را به مثابه یک فرهنگ واقعی به جهانیان عرضه کردند. از همین رو، استاد ایران‌شناسی دانشگاه رم «پروفسور پروولسی ایتالیایی» می‌گوید: «مهم‌ترین عملکرد آیت‌الله خمینی امکان‌پذیر کردن یک انقلاب اسلامی بود، آن هم در کشوری که تمدن و فرهنگی قوی در سابقه خود دارد. این کار باعث شد تا مردم ایران فرهنگ واقعی و قدیمی خود را که همان فرهنگ اسلامی بوده بشناسند و خود را متکی بر آن فرهنگ به جامعه جهانی بشناسانند.» 
بدیهی است بزرگ‌ترین دغدغه آن امام همام(ره) ماندگاری این انقلاب باشد؛ چراکه او هم، قصه پر غصه نهضت‌های بزرگ تاریخ را مطالعه کرده بود که هر یک پس از دیگری  از مسیر خود منحرف شده بودند و هم در جایگاه یک سیاستمدار بزرگ با انقلابات معاصری آشنا بود که همه آنها با گذشت زمان به تاریخ پیوسته بودند و مهم‌تر اینکه با دو چشم خود سرنوشت نهضت‌های بزرگی چون مشروطیت و ملی شدن صنعت نفت را دیده بود که چگونه زحمات فراوان علمای بزرگی چون مرحوم فضل‌الله نوری و شیخ‌حسن مدرس و تلاش شبانه‌روزی فدائیان اسلام و آیت‌الله کاشانی به سرعت بر باد رفت. بر همین اساس آن رهبر کم‌نظیر تاریخ اسلام معتقد بود مهم‌تر از پیروزی انقلاب، حفظ پیروزی است؛ لذا به جرئت می‌توان گفت مهم‌ترین دغدغه امام راحل(ره) به آینده انقلابش بازمی‌گشت، چنانچه در وصیت‌نامه خود درباره بقای انقلاب به مثابه یک ودیعه الهی می‌فرمایند: «اینجانب که نفس‌های آخر عمر را می‌کشم به حسب وظیفه، شطری از آنچه در حفظ و بقای این ودیعه الهی دخالت دارد و شطری از موانع و خطرهایی که آن را تهدید می‌کنند، برای نسل حاضر و نسل‌های آینده عرض می‌کنم و توفیق و تأیید همگان را از درگاه پروردگار عالمیان خواهانم.»
با همین دغدغه در وصیت‌نامه خود به برخی از خطرات آینده انقلاب اشاره کرده و راهکار مقابله با آن را نیز بیان می‌فرمایند:
1ـ حفاظت نکردن از انقلاب؛ «به ملت عزیز ایران توصیه می‌کنم که نعمتی که با جهاد عظیم خودتان و خون جوانان برومندتان به دست آوردید، همچون عزیزترین امور قدرش را بدانید و از آن حفاظت و پاسداری نمایید.»
2ـ انحراف جوانان از راه مستقیم: «برادران! شما این اوراق را قبل از مرگ من نمی‌خوانید، ممکن است پس از من بخوانید در آن وقت من نزد شما نیستم که بخواهم به نفع خود و جلب نظرتان برای کسب مقام و قدرتی با قلب‌های جوان شما بازی کنم. من برای آنکه شما جوانان شایسته‌ای هستید علاقه دارم که جوانی خود را در راه خداوند و اسلام عزیز و جمهوری اسلامی صرف کنید تا سعادت هر دو جهان را دریابید.»
3ـ هراس ملت از مشکلات؛ «یک وصیت به ملت شریف ایران و سایر ملت‌های مبتلا به حکومت‌های فاسد و دربند قدرت‌های بزرگ می‌کنم؛ اما در راه آن، که نعمتی عظیم الهی و امانت بزرگ خداوندی است کوشش کنید و از مشکلاتی که در این صراط مستقیم پیش می‌آید، نهراسید که إن تَنْصروا ‌الله ینْصُرْکُمْ وَ یثَبِّتْ اَقدامَکُم.»
4ـ یأس و نومیدی ملت ایران؛ «از توطئه‌های مهمی که در قرن اخیر، خصوصاً در دهه‌های معاصر و به ویژه پس از پیروزی انقلاب آشکارا به چشم می‌خورد، تبلیغات دامنه‌دار با ابعاد مختلف برای مأیوس نمودن ملت‌ها و [به] خصوص ملت فداکار ایران از اسلام است.»
5ـ تفرقه و اختلاف امت اسلامی؛ «توصیه اینجانب به مسلمین و [به] خصوص ایرانیان به ویژه درعصر حاضر، آن است که در مقابل این توطئه‌ها عکس‌العمل نشان داده و به انسجام و وحدت خود، به هر راه ممکن افزایش دهند و کفار و منافقان را مأیوس نمایند.»
در یک کلام آن راحل عظیم‌الشأن رمز بقای انقلاب را همان رمز پیروزی می‌دانستند و معتقد بودند: «بی‌تردید رمز بقای انقلاب اسلامی همان رمز پیروزی است و رمز پیروزی را ملت می‌داند و نسل‌های آینده در تاریخ خواهند خواند که دو رکن اصلی آن؛ انگیزه الهی و مقصد عالی حکومت اسلامی و اجتماع ملت در سراسر کشور با وحدت کلمه برای همان انگیزه و مقصد [است].»

 مهدی عامری/  از آنجایی که انقلاب اسلامی بر مبنای تفکرات متعالی حضرت امام راحل شکل گرفته است، بی‌تردید راه پیشرفت و سعادت انقلاب در ادامه مسیر خود، توجه و تدقیق در همان اندیشه‌هایی است که موجب پیروزی ملت و انقلاب شد.
امروزه مردم و به ویژه جوانان و نخبگان دانشجویی و حوزوی باید در سنجش عملکرد مسئولان و نظارت بر آرمان‌های ابتدای نهضت، کلام و اندیشه امام راحل را معیار قرار دهند.
نسخه رستگاری این کشور در تفکرات فلان روشنفکر غربی یا غرب‌زده و یا حتی فلان فقیه بی‌خبر از زمان و مکان یا صحابی خسته و محافظه‌کار در دام اشرافی‌گری افتاده نیست؛ بلکه راه امام و خط ایشان است که ملت و کشور را به قله پیروزی می‌رساند.
در این میان، کسانی هستند که ادعای همراهی و فهم سخنان امام را دارند؛ اما از آنجایی که فعالیت‌های سیاسی و جناحی دارند یا آلوده هوی و هوس شده‌اند، امام را در دایره تنگ تمایلات قبیله‌ای و شخصی خویش تنزل می‌دهند و با گزینش‌های خاص از کلام امام(ره) سعی در پیشبرد اهداف سیاسی و جناحی خویش دارند.
 بدتر از آن افرادی با خاطرات و داستان‌هایی از حضرت امام(ره) می‌کوشند منویات خود را به آن مرد الهی نسبت دهند که نتیجه این عمل که در هر دو جناح سیاسی وجود دارد، تحریف و فروکاهش اندیشه امام است.
برای نمونه، یک جناح با گزینش بخشی از کلام امام، هرگونه انتقاد از نهادهای انقلابی را نفی می‌کند و جناح دیگر بدون توجه به پس و پیش و شأن نزول یک سخن، امام را طرفدار آزادی مطلق و معتقد به مشروعیت‌بخشی صرف رأی مردم می‌داند.
 یا اینکه هر دو جناح سخنان تندی را که حضرت امام درباره برخورد مردم با مسئولان کم‌کار دارند، سانسور می‌کنند!!
برای رهایی از این معضل، بهترین راه آن است که به‌طور مستقیم و بی‌واسطه سراغ کلمات حضرت امام برویم.
 بی‌تردید یک جوان انقلابی مؤمن باید در مطالعات خود، وقتی را برای خواندن صحیفه امام اختصاص دهد و اندیشه‌های ناب امام خمینی(ره) را از سرچشمه اصلی بگیرد.
 جلسات صحیفه‌خوانی باید بین متدینین و انقلابیون در حوزه و دانشگاه راه بیفتد و بسیجیان و یاران خمینی پای درس امام زانو بزنند.
برای یک شناخت خوب و اصولی از آرمان‌های امام، نباید تنها به نوشته‌های در و دیوار و بنرها و تیتر روزنامه‌ها اکتفا کرد. 
چه آنکه دیده شده است کلامی منسوب به امام مشهور هم شده است؛ اما آن کلام هیچ گاه از زبان امام خارج نشده است.
گاهی آن قدر بین ما و امام و کلام او فاصله افتاده که اگر به مناسبتی بخش‌هایی از سخنان آن راحل عظیم‌الشان از رسانه ملی و ... پخش ‌شود از شنیدن سخنان ایشان، حس تازگی می‌کنیم و بعضا برای عده‌ای احساس تعجب  در پی دارد. 
پیشنهاد کسانی که این مسیر را طی کرده‌اند، این است که ابتدا جلد 21 صحیفه که عصاره یک عمر اندیشه‌های امام است، مطالعه شود و سپس مجلدات دیگر. 
این جلد در کتابی با عنوان «جدال دو اسلام» خلاصه شده است که حتی می‌تواند یک کتاب درسی خوب باشد.
به هر تقدیر، ضروری است جلسات متعدد رجوع به سخنان امام و صحیفه‌خوانی راه بیفتد تا اصل سخنان امام بدون تحریف و گزینش فکر جوانان را بسازد و بر این مبنا مردم بر عملکرد مسئولان نظارت کنند و رفتار خود را با آن معیار وفق دهند و منطبق کنند.

  فرهاد مهدوی/  یکی از دغدغه‌های حضرت امام خمینی(ره) از ابتدای انقلاب تربیت انسان‌های الهی از مسجد و مدرسه بود؛ چرا که سرآغاز جامعه سعادتمند و دینی تربیت اسلامی و انقلابی است؛ از نظر امام(ره) جامعه دینی جامعه‌ای نیست که علم، معلم و دانش‌آموز داشته باشد، ولی نسبت به تربیت و اخلاق اسلامی بی‌توجه باشد؛ خطر این جامعه باسواد و بدون دین بسیار بالاتر از جامعه بی‌سواد و حتی بدون تربیت اسلامی است. در ادامه به برخی از اندیشه‌های اخلاقی و تربیتی حضرت امام(ره) درباره تعلیم و تربیت و نقش آموزش‌وپرورش در آن اشاره خواهد شد.
1ـ علم بدون تربیت: حرکت تربیتی از زمان طفولیت و در مدرسه ‌آغاز می‌شود، در این مکتب علم بدون تربیت، یا تربیت بدون علم ارزش ندارد و تأکیدات حضرت امام(ره) بر همراهی و جا نماندن در هر یک از این دو نشان می‌دهد که آنها برای جامعه اسلامی مانند دو بال هستند.
2ـ تخصص و تعهد: از دیدگاه امام(ره)، یکی دیگر از اشتراکات در بحث علم، همراهی تعهد و تخصص است؛ زیرا ضربه‌ای که متخصص منحرف می‌تواند به جامعه بزند، از هر کسی بیشتر است. متأسفانه در سال‌های اخیر به گونه‌ای در نهادهای دولتی تبلیغ می‌شود که گویا تعهد هیچ‌گونه نقشی در پیشرفت کشور ندارد و به همین دلیل جامعه با اندیشه‌های سکولاری در حرکت به یک سمت نامعلوم و خطرناک است.
3ـ تقدم و تأخر: در بسیاری از مدارس و دانشگاه‌هایی که از مسیر انقلاب اسلامی و آرمان‌های آن منحرف شده‌اند، این ویژگی وجود دارد که آموزش بر پرورش تقدم دارد و حتی مصیبت‌بارتر از آن، این است که بچه مایه‌دارهایی که به سرعت شهریه مدرسه را پرداخت می‌کنند، بر دانش‌آموزان مؤمن و انقلابی و حتی با تربیت اسلامی ترجیح دارند. حضرت امام هرگونه تقدم آموزش بر پرورش یا فراموش کردن پرورش در مقاطع مختلف تحصیل را یکی از نشانه‌های طاغوت می‌دانند که در ظاهر همراهی دارد و در باطن بر ضد آن عمل می‌کند.
4ـ حب جاه و حب خدا: یکی دیگر از دوقطبی‌های ایجاد شده در نظام دینی مد نظر ارجح بودن حب خدا بر حب جاه، مال و منصب است که امام(ره) آن را پیگیری کردند. از این دیدگاه تربیت انسان‌هایی که همه همّ و غم خود را زندگی مرفه برای خود می‌دانند نیز زیانبار است؛ حضرت امام این انسان‌ها را کسانی می‌دانند که «توی آخور طبیعت سرشان هست».
5ـ معلم و متعلّم: معلم نقش بسیار سازنده و همچنین پیچیده‌ای دارد؛ زیرا اوست که دانش‌آموز و آینده جامعه را می‌سازد و چه بسا به دلیل انحراف او جامعه‌ای به انحراف کشیده شود؛ نقش تربیتی و اثرگذار وی با هیچ دارویی پاک نخواهد شد. البته ناگفته نماند که نقش معلم در سن کودکی و نوجوانی بسیار مهم‌تر از سایر سنین و مقاطع است. بر طبق این دیدگاه شغل معلمی بسیار حساس است و در ضمن از مشاغل دیگر حتی در ادارات و وزارتخانه‌ها بالاتر است. «چنانچه در آموزش ‌و پرورش یک بچه‏‌ای فاسد از کار درآمد، یک بچه‏‌ای با اخلاق شیطانی تربیت شد، با اخلاق استکباری تربیت شد، این بچه با اخلاق شیطانی، با اخلاق استکباری، امکان این را دارد که یک کشور را تباه کند.»
6ـ اصلاح خود و اصلاح دیگری: یکی از تفاوت‌های شغل معلمی با مشاغل دیگر این است که همه مشاغل دیگر خود می‌توانند فاقد یک چیز یا شی بوده، اما توسعه‌دهنده نیز باشند، اما در شغل مقدس معلمی باید این نکته مورد توجه باشد که معلم ابتدا باید مهذب، صالح، باایمان، باسواد و بااخلاق باشد، سپس با کار و تلاش و انگیزه این خصلت‌ها را در شاگردانش ایجاد کند.
7ـ زنجیره سلامت اجتماعی: بر اساس مکتب تربیتی امام خمینی(ره)، معلم سرآغاز پیشرفت، سعادت و جامعه سالم است؛ ایشان معتقدند: «اگر معلمین و اساتید مهذب باشند، دانشگاه اصلاح می‌شود و اگر مراکز آموزشی اصلاح شود، جامعه رستگار می‌گردد؛ همه معلمین در فکر این باشند که خودشان را تهذیب کنند. باید خود را مهذب کنند تا حرف‌شان در دیگران اثر کند.»
8‌ـ مسئولیت الهی در برابر مسئولیت اداری: در اندیشه فلسفی امام(ره) مسئولیت الهی افراد و معلمان بسیار بالاتر از مسئولیت اداری آنهاست؛ زیرا مسئولیت الهی همیشگی و کیفیت‌نگر است و در همه حالات او شأن معلمی وی را حفظ می‌کند و همین سبب می‌شود همواره انوار روشنی‌بخش تربیت در رفتار و گفتار او در جامعه ساطع شود.
9ـ نقش محور و پیرامون: معلم و مدرسه نقشه محوری دارد و جامعه و کشور همواره از این مرکز نورانی، اثربخش و هدایتگر بهره‌مند است. این نقش مهم به گونه‌ای است که هیچ مسئولیتی در مقابل آن برتر نیست و تجربه در کشورهای توسعه‌یافته نشان داده است که اگر کشورشان به این مرحله پیشرفت رسیده است فقط به دلیل اهمیت دادن آنها به آموزش بوده است.
10ـ نفی غرب‌گرایی و تأکید بر بومی‌گرایی: امام خمینی(ره) تنها به مقابله با نقش غرب در سیاست نمی‌پراختند؛ بلکه ایشان پایه و اساس نفوذ استعماری و استکباری را غرب می‌دانستند و همواره ضمن سفارش بر بومی‌گرایی تأکید داشتند دشمن و چپاولگران را از سرزمین اسلامی‌مان بیرون کنید و به آنها اجازه ندهید از منفذ آموزش ‌و پرورش وارد بشوند و مجدداً طاغوت‌ها را سر کار بیاورند. اکنون که آموزش‌ و پرورش سند 2030 یونسکو را امضا کرده است، به اهمیت این سخنان امام(ره) پی می‌بریم که از 30 سال پیش چنین روزی را پیش‌بینی کرده‌اند که دشمن بخواهد این‌گونه به ما آسیب بزند و از طریق علمی و آموزشی جامعه ما را به فساد بکشاند.
آموزش علم همراه با تربیت اسلامی سبب شده است که جوانانی در این کشور تربیت بیابند که با وجود تهدیدها و تحریم‌ها همچنان با مشکلات دست و پنجه نرم کرده و کشور را به مرتبه‌ای از قدرت ملی برسانند که دشمنان نتوانند امیال شیطانی خود را در ایران دنبال کنند و اکنون در دولت یازدهم شاهد هستیم که متأسفانه با حذف دانشگاه فرهنگیان، کاهش معلمان با اخلاق انقلابی، روند کاهشی و حذفی ساعات پرورشی و همچنین الحاق به کنوانسیون‌های بین‌المللی در حال وارد کردن ضربه‌های سنگینی به جامعه اسلامی‌مان هستند که در آینده نه چندان دور صدای آن به گوش همگان خواهد رسید.

 احسان آیتی/ برای شناخت اندیشه والای حضرت امام‌ خمینی(ره) راه‌های مختلفی وجود دارد؛ یکی از بهترین منابع برای این مهم، بیانات و مکتوبات امام خامنه‌ای(مدظله‌العالی) درباره مراد و استاد خویش است. ایشان بدون نگاه‌های دون سیاسی که گاهی امام(ره) را در محدوده جناح خود خلاصه می‌کنند، با روشنی و دقت، آرمان‌ها و مبانی فکری حضرت امام(ره) را تبیین کرده‌اند. 
در سال‌های نبود امام، سخنرانی‌های ایشان به ویژه در ایام سالگرد حضرت امام(ره)، از مهم‌ترین و دقیق‌ترین منابع شناخت تفکر ایشان است. 
در اولین سالگرد رحلت امام خمینی(ره)، در دهم خرداد سال 69، حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای، در پیام مهمی به مردم ضمن تسلیت ضایعه ارتحال امام(ره)، مبانی و معارف انقلاب اسلامی را نیز با استناد به آیات قرآنی این‌گونه بیان داشتند: «این پیام جامعیت کم‌نظیری در محتوا دارد و مطالب عمیق زیادی در خود جای داده است و استفاده مستقیم و غیر مستقیم از آیات قرآن در این پیام آن را به پیامی قرآنی مبدل کرده است.»
در واقع، این پیام یک دوره فشرده خمینی‌شناسی و انقلاب‌شناسی است. انتشارات «صهبا» که چند سالی است روی اندیشه و کلام امام خامنه‌ای کار تخصصی انجام می‌دهد، این پیام را در قالب شرح و توضیح منتشر کرده است. به این صورت  که در ابتدا بخشی از این پیام آورده شده و آنگاه با سخنان دیگر رهبر معظم انقلاب در مناسبت‌های دیگر شرح و بسط داده شده است.
این کتاب که با نام «عهد مشترک» به چاپ رسیده، در بردارنده دو فصل اصلی است که هر یک زیر فصل‌های متعدد دارد. بخش اول درباره مبانی، خصوصیات و مواجهات انقلاب اسلامی (مانند توحید، شاخصه‌های خط امام(ره)، اسلام ناب، استقامت، اسلام انقلابی و اسلام حداقلی و دشمن‌شناسی و...) و بخش دوم درباره معارف، مقاصد و توقعات انقلاب اسلامی (مانند اسلامی شدن جامعه، ایثارگری، وحدت کلمه، مردم‌سالاری، پیوند مسئولان و مردم، جهاد علمی، آبادانی کشور، عدالت و قانون‌مداری و...) است.
به گفته تنظیم‌کنندگان این کتاب، «عهد مشترک عنوان کتابی است که رسالتی تاریخی بر عهده دارد؛ رسالت ابلاغ اصلی‌ترین معارف و مبانی انقلاب از زبان مقام معظم رهبری به مردم به هر کس که می‌خواهد داشته و بایسته‌های انقلاب را بداند، به هر کس که می‌خواهد با شناخت اجزای سازنده انقلاب عمل خود را طبق اجزای پیش‌برنده انقلاب تنظیم کند و متعهد به عهدها و تکالیف ولایی نظام باشد.»
از آنجایی که مراجعه به تمام سخنان رهبر معظم انقلاب کاری وقت‌گیر است و از عهده هر کسی نیز برنمی‌آید، جمع‌هایی مانند حلقه‌های طرح صالحین و کلاس‌های دانشجویی و طلاب و مساجد و افرادی که درصدد شناخت مبانی و معارف هستند، با مراجعه و خوانش این کتاب به خوبی می‌توانند در مدتی کم، محتوایی عمیق به دست آورند. به ادعای ناشران این کتاب، «عهد مشترک یک متن پایه است برای محتوای هر کار فرهنگی در جبهه انقلاب اسلامی در زمینه و هر مخاطبی.»