فرهاد مهدوی/ یکی از دغدغههای حضرت امام خمینی(ره) از ابتدای انقلاب تربیت انسانهای الهی از مسجد و مدرسه بود؛ چرا که سرآغاز جامعه سعادتمند و دینی تربیت اسلامی و انقلابی است؛ از نظر امام(ره) جامعه دینی جامعهای نیست که علم، معلم و دانشآموز داشته باشد، ولی نسبت به تربیت و اخلاق اسلامی بیتوجه باشد؛ خطر این جامعه باسواد و بدون دین بسیار بالاتر از جامعه بیسواد و حتی بدون تربیت اسلامی است. در ادامه به برخی از اندیشههای اخلاقی و تربیتی حضرت امام(ره) درباره تعلیم و تربیت و نقش آموزشوپرورش در آن اشاره خواهد شد.
1ـ علم بدون تربیت: حرکت تربیتی از زمان طفولیت و در مدرسه آغاز میشود، در این مکتب علم بدون تربیت، یا تربیت بدون علم ارزش ندارد و تأکیدات حضرت امام(ره) بر همراهی و جا نماندن در هر یک از این دو نشان میدهد که آنها برای جامعه اسلامی مانند دو بال هستند.
2ـ تخصص و تعهد: از دیدگاه امام(ره)، یکی دیگر از اشتراکات در بحث علم، همراهی تعهد و تخصص است؛ زیرا ضربهای که متخصص منحرف میتواند به جامعه بزند، از هر کسی بیشتر است. متأسفانه در سالهای اخیر به گونهای در نهادهای دولتی تبلیغ میشود که گویا تعهد هیچگونه نقشی در پیشرفت کشور ندارد و به همین دلیل جامعه با اندیشههای سکولاری در حرکت به یک سمت نامعلوم و خطرناک است.
3ـ تقدم و تأخر: در بسیاری از مدارس و دانشگاههایی که از مسیر انقلاب اسلامی و آرمانهای آن منحرف شدهاند، این ویژگی وجود دارد که آموزش بر پرورش تقدم دارد و حتی مصیبتبارتر از آن، این است که بچه مایهدارهایی که به سرعت شهریه مدرسه را پرداخت میکنند، بر دانشآموزان مؤمن و انقلابی و حتی با تربیت اسلامی ترجیح دارند. حضرت امام هرگونه تقدم آموزش بر پرورش یا فراموش کردن پرورش در مقاطع مختلف تحصیل را یکی از نشانههای طاغوت میدانند که در ظاهر همراهی دارد و در باطن بر ضد آن عمل میکند.
4ـ حب جاه و حب خدا: یکی دیگر از دوقطبیهای ایجاد شده در نظام دینی مد نظر ارجح بودن حب خدا بر حب جاه، مال و منصب است که امام(ره) آن را پیگیری کردند. از این دیدگاه تربیت انسانهایی که همه همّ و غم خود را زندگی مرفه برای خود میدانند نیز زیانبار است؛ حضرت امام این انسانها را کسانی میدانند که «توی آخور طبیعت سرشان هست».
5ـ معلم و متعلّم: معلم نقش بسیار سازنده و همچنین پیچیدهای دارد؛ زیرا اوست که دانشآموز و آینده جامعه را میسازد و چه بسا به دلیل انحراف او جامعهای به انحراف کشیده شود؛ نقش تربیتی و اثرگذار وی با هیچ دارویی پاک نخواهد شد. البته ناگفته نماند که نقش معلم در سن کودکی و نوجوانی بسیار مهمتر از سایر سنین و مقاطع است. بر طبق این دیدگاه شغل معلمی بسیار حساس است و در ضمن از مشاغل دیگر حتی در ادارات و وزارتخانهها بالاتر است. «چنانچه در آموزش و پرورش یک بچهای فاسد از کار درآمد، یک بچهای با اخلاق شیطانی تربیت شد، با اخلاق استکباری تربیت شد، این بچه با اخلاق شیطانی، با اخلاق استکباری، امکان این را دارد که یک کشور را تباه کند.»
6ـ اصلاح خود و اصلاح دیگری: یکی از تفاوتهای شغل معلمی با مشاغل دیگر این است که همه مشاغل دیگر خود میتوانند فاقد یک چیز یا شی بوده، اما توسعهدهنده نیز باشند، اما در شغل مقدس معلمی باید این نکته مورد توجه باشد که معلم ابتدا باید مهذب، صالح، باایمان، باسواد و بااخلاق باشد، سپس با کار و تلاش و انگیزه این خصلتها را در شاگردانش ایجاد کند.
7ـ زنجیره سلامت اجتماعی: بر اساس مکتب تربیتی امام خمینی(ره)، معلم سرآغاز پیشرفت، سعادت و جامعه سالم است؛ ایشان معتقدند: «اگر معلمین و اساتید مهذب باشند، دانشگاه اصلاح میشود و اگر مراکز آموزشی اصلاح شود، جامعه رستگار میگردد؛ همه معلمین در فکر این باشند که خودشان را تهذیب کنند. باید خود را مهذب کنند تا حرفشان در دیگران اثر کند.»
8ـ مسئولیت الهی در برابر مسئولیت اداری: در اندیشه فلسفی امام(ره) مسئولیت الهی افراد و معلمان بسیار بالاتر از مسئولیت اداری آنهاست؛ زیرا مسئولیت الهی همیشگی و کیفیتنگر است و در همه حالات او شأن معلمی وی را حفظ میکند و همین سبب میشود همواره انوار روشنیبخش تربیت در رفتار و گفتار او در جامعه ساطع شود.
9ـ نقش محور و پیرامون: معلم و مدرسه نقشه محوری دارد و جامعه و کشور همواره از این مرکز نورانی، اثربخش و هدایتگر بهرهمند است. این نقش مهم به گونهای است که هیچ مسئولیتی در مقابل آن برتر نیست و تجربه در کشورهای توسعهیافته نشان داده است که اگر کشورشان به این مرحله پیشرفت رسیده است فقط به دلیل اهمیت دادن آنها به آموزش بوده است.
10ـ نفی غربگرایی و تأکید بر بومیگرایی: امام خمینی(ره) تنها به مقابله با نقش غرب در سیاست نمیپراختند؛ بلکه ایشان پایه و اساس نفوذ استعماری و استکباری را غرب میدانستند و همواره ضمن سفارش بر بومیگرایی تأکید داشتند دشمن و چپاولگران را از سرزمین اسلامیمان بیرون کنید و به آنها اجازه ندهید از منفذ آموزش و پرورش وارد بشوند و مجدداً طاغوتها را سر کار بیاورند. اکنون که آموزش و پرورش سند 2030 یونسکو را امضا کرده است، به اهمیت این سخنان امام(ره) پی میبریم که از 30 سال پیش چنین روزی را پیشبینی کردهاند که دشمن بخواهد اینگونه به ما آسیب بزند و از طریق علمی و آموزشی جامعه ما را به فساد بکشاند.
آموزش علم همراه با تربیت اسلامی سبب شده است که جوانانی در این کشور تربیت بیابند که با وجود تهدیدها و تحریمها همچنان با مشکلات دست و پنجه نرم کرده و کشور را به مرتبهای از قدرت ملی برسانند که دشمنان نتوانند امیال شیطانی خود را در ایران دنبال کنند و اکنون در دولت یازدهم شاهد هستیم که متأسفانه با حذف دانشگاه فرهنگیان، کاهش معلمان با اخلاق انقلابی، روند کاهشی و حذفی ساعات پرورشی و همچنین الحاق به کنوانسیونهای بینالمللی در حال وارد کردن ضربههای سنگینی به جامعه اسلامیمان هستند که در آینده نه چندان دور صدای آن به گوش همگان خواهد رسید.