«مری آن براکت» در رساله دکترای خود با عنوان «تجزیه و تحلیل برکی استفاده از سمبل‌های اسلامی در سخن‌پردازی‌های [امام] روح‌الله موسوی‌خمینی [ره]»، با استفاده از تئوری زبان‌شناسی و به‌کارگیری مفاهیمی، مانند همانندسازی زبانی و سلسله‌مراتب زبانی  استراتژی سخن‌پردازی امام خمینی(ره) را تحلیل کرد. او  نشان  داد حضرت امام(ره) با استفاده از نمادهای اسلامی از جمله امامت، جهاد، طاغوت، شهید و شهادت در پیام‌های خود و در قالبی آرمانی، مخاطبان خود را اقناع کرده و با استفاده از همین سخن‌پردازی‌ها توانسته است شور زیادی در مردم به وجود آورد و آنها را به رفتار انقلابی بکشاند.
 احمد امامی/ رقابت سیاسی، مفهومی متعلق به جوامع انسانی و مبتنی بر یک سابقه و تجربه طولانی است. این مفهوم که بیان‌کننده نوعی صف‌بندی در جامعه برای کسب یا حفظ قدرت سیاسی و تلاش برای اداره امور اجتماعی و سیاسی جامعه است، در گذشته با اهداف و اشکال مختلفی خودنمایی می‌کرد؛ اما در دنیای مدرن و نظام‌های مردم‌سالار، رقابت سیاسی در بستر مشارکت سیاسی و به صورت تلاشی سازمان‌یافته تجلی پیدا کرده است که متداول‌ترین شیوه آن، انتخابات است و احزاب و جریان‌های سیاسی، از فعالان عمده و سازمان‌یافته این صحنه هستند که در درون نظام سیاسی و در چارچوب قانون و مقررات تعیین شده با یکدیگر رقابت می‌کنند.
رقابت سیاسی مانند بسیاری از مفاهیم با توجه به کارکرد، آثار و پیامدهای آن فهم می‌شود و زمانی یک مفهوم ارزشی در جامعه بشری تلقی می‌شود که به صورت منطقی و سالم جریان یابد، سبب ثبات سیاسی و استحکام پایه‌های قدرت و اقتدار ملی شود، زمینه پویایی و نشاط سیاسی و اجتماعی را فراهم کرده و وفاق اجتماعی و ملی را تقویت کند.
با پیروزی انقلاب اسلامی، همه ساختارهای حقوقی و تشکیلاتی نظام جمهوری اسلامی ایران با مشارکت آزادانه آحاد مردم و رأی آنها و در بستر انتخابات شکل گرفت و امام و امتش، با برگزاری پنج انتخابات بزرگ در همان سال اول پس از پیروزی و تکرار انتخابات در سال‌های بعد، مردم‌سالاری دینی واقعی را در جهان امروز به نمایش گذاشتند. نهضت بزرگ امام، شناسنامه حزبی ندارد و حضرت امام هیچ‌گاه احزاب و گروه سیاسی را در رقابت‌های سیاسی و انتخابات نمایندگی نکردند؛ اما نظامی را پایه‌ریزی و رهبری کردند که صحنه انتخابات آن همواره عرصه رقابت سیاسی جدی نهادهای مدنی، احزاب و جناح‌های سیاسی بوده است؛ رقابت‌هایی که در کنار مزیت‌های نسبی، گاه چالش‌هایی را نیز برای نظام و انقلاب در پی داشته است.
پرسش این است که با وجود افت‌وخیزهای ناشی از برخی کشمکش‌های سیاسی و هزینه ـ فایده‌های آن، رقابت سیاسی چه جایگاهی در گفتمان امام دارد؟
واکاوی سیره نظری و عملی امام نشان می‌دهد نگرش امام(ره) به رقابت سیاسی، مانند بسیاری از مفاهیم مشابه در حوزه سیاست و حکومت، در مبانی معرفتی، فلسفه حکومت و مشروعیت آن و همچنین نقش مردم در حکومت ریشه دارد. بر اساس این، حضرت امام(ره) اصل رقابت سیاسی را به منزله یکی از الزامات مردم‌سالاری و مشارکت سیاسی پذیرفته‌اند؛ اما آن را در ذیل حکومت اسلامی و رعایت اصول و چارچوب‌هایی مشروع می‌دانند.
1ـ دال مرکزی گفتمان امام خمینی(ره) «اسلام» است. اولین بیانیه سیاسی که تاریخی‌ترین سند مبارزات انقلابی ایشان است، در سال 1323 با فراخوان مردم و علما به «قیام‌الله» آغاز شد و امام در طول دوران مبارزه، تنها برای تجدید حیات اسلام ناب محمدی(ص) و «اجرای احکام اسلام در جامعه» مجاهدت کرد و سرانجام مردم‌سالاری دینی بر مبنای تئوری ولایت فقیه، الگوی اسلامی ـ ایرانی موردنظر امام جایگزین رژیم پهلوی شد. امام که تمام مقصدش مکتب اسلام بود، هم پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی و هم استقرار نظام جمهوری اسلامی و استحکام‌بخشی به ساختارهای آن را با مشارکت توده‌های مردم و فراهم کردن شرایط مناسب و آزاد برای رقابت سیاسی افراد و جریان‌های سیاسی به پیش برد؛ اما همواره هدف امام از مشارکت سیاسی یا رقابت‌های انتخاباتی در نهايت حفظ اسلام بود.(صحيفه امام خمینی(ره)، ج ‏21، ص 11) امام فارغ از جناح‌بندی‌های سیاسی، مردم را به شایسته‌سالاری و گزینش اصلح برای اسلام و پیشبرد جمهوری اسلامی هدایت و توصیه می‌کرد و بر این تأکید داشت که «كى و از كجاست مطرح نيست، از هر گروهى باشد، حزب باشد يا غير حزب، نه حزب اسباب اين مى‏شود كه غير آن فاسد و نه صد درصد حزبى بودن باعث صلاح آنهاست.»(همان، ج ‏18، ص 197)
2ـ وحدت ملی و انسجام اجتماعی يكي از مؤلفه‌هاي مهم قدرت ملي و برقراری نظم و ثبات سياسي در هر جامعه است و رقابت سیاسی سالم و صحیح نقش مهمی در آن دارد. اهمیت این مؤلفه را می‌توان در مجموعه تدابیر و بیانات امام(ره)، پیش و پس از پیروزی انقلاب اسلامی بازخوانی کرد. امام در فرازی از وصیت‌‌نامه سیاسی ـ الهی خود، «وحدت» و اجتماع ملت در سراسر كشور با وحدت كلمه را در کنار «مقصد عالی حکومت» به منزله دو مؤلفه کلیدی و رمز پیروزی و بقای انقلاب اسلامی معرفی و بر آن تأکید و توصیه کردند.
امام(ره) با هر گونه رقابت سیاسی و رفتار انتخاباتی که سبب خدشه وارد شدن به وحدت ملی و سوء‌استفاده دشمنان شود و همچنین با دوقطبی‌سازی‌های کاذب در فضای انتخاباتی که بر تقابل و تعارض جناح‌هاى مؤمن دامن بزند و شکاف اجتماعی ایجاد کند، مخالف بود. از نگاه امام، «وقتى نيروهاى مؤمن به انقلاب حتى به اسم فقه سنتى و فقه پويا به مرز جبهه‌بندى برسند، آغاز باز شدن راه استفاده دشمنان خواهد بود. جبهه‌بندى در نهایت معارضه پيش مى‏آورد. هر جناح براى حذف و طرد طرف مقابل خود واژه و شعارى انتخاب مى‏كند»، امام «نگران تقابل و تعارض جناح‌هاى مؤمن به انقلاب» بود كه «مبادا منتهى به تقويت جناح رفاه‌طلب بى‌درد و نق‌بزن گردد.»(همان، ج ‏21، ص 288) 
3ـ در بررسی رقابت سیاسی و رفتار انتخاباتی، قانون‌گرایی یکی دیگر از شاخصه‌های مهم گفتمان امام(ره) است. از نگاه امام، «مسئله انتخابات يك امتحان الهى است كه گروه‌گرايان را از ضوابط‌گرايان ممتاز مى‏كند، و مؤمنين و متعهدين را از مدعيان جدا مى‏نمايد.»(همان، ج ‏18، ص 336) ایستادگی امام در برابر رفتار اشخاص و گروه‌های سیاسی در دهه اول پس از پیروزی انقلاب و مواجهه با فتنه‌های این دوران نشان می‌دهد مدارای امام تا جایی است که همه اقشار و گروه‌ها در عرصه سیاسی و رقابت‌ها، به قانون و الزامات آن پایبند باشند. از نگاه امام، «كساني كه مي‌خواهند قانون را بشكنند اينها ديكتاتوراني هستند كه به صورت اسلامي پيش آمده‌اند يا به صورت آزادي و امثال اين حرف‌ها، ...بعد از آنكه قانون وظيفه را معين كرد، هر كس بخواهد كه برخلاف او عمل بكند اين يك ديكتاتوري است.»(همان، ج‏ 14، ص 416)
4ـ مؤلفه دیگر، حفظ نظام و منافع ملی است. وجود و تعدد گروه‌های سیاسی و رقابت بین آنها از الزامات مردم‌سالاری و رویه‌های متداول در انتخابات است؛ اما در گفتمان امام، تکثر گروه‌های سیاسی و رقابت میان آنها، در صورتی که مقصد واحد باشد، هر چند راه‌های رسیدن به مقصد مختلف باشد، آسیبی متوجه نظام نخواهد شد و اگر اين‌طور نشود، به درگيرى منجر مى‏شود.(همان، ج ‏15، ص 271) امام در فرازی از منشور برادری، تأکید می‌کنند «اختلاف اگر زيربنايى و اصولى شد، موجب سستى نظام مى‏شود»، «موضع‌گيري‌ها بايد به گونه‏اى باشد كه در عين حفظ اصول اسلام براى هميشه تاريخ، حافظ خشم و كينه انقلابى خود و مردم عليه سرمايه‌دارى غرب و در رأس آن آمريكاى جهانخوار... باشند. هر دو جريان بايد با تمام وجود تلاش كنند ذره‏اى از سياست «نه شرقى و نه غربى جمهورى اسلامى» عدول نشود كه اگر ذره‏اى از آن عدول شود، آن را با شمشير عدالت اسلامى راست كنند. هر دو گروه بايد توجه كنند دشمنان بزرگ مشترك دارند كه به هيچ يك از آن دو جريان رحم نمى‏كند.»(همان، ج ‏21، ص 179)

   قاسم غفوري/ مجموعه تعاملات با كشورها، سازمان‌ها و نهادهاي بين‌المللي و ملت‌ها در قالب سياست خارجي كشورها تعريف مي‌شود. جمهوري اسلامي ايران نيز با توجه به موقعيت استراتژيك و ژئواكونوميك خود از اين قاعده مستثنی نيست. هر چند سياست خارجي تعريف به نسبت واحدي در عرصه جهاني دارد؛ اما سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران ويژگي‌هاي خاصي دارد كه بر اساس انديشه‌هاي امام خميني(ره) تبيين مي‌شود. سه اصل «مصلحت»، «اقتدار» و «عزت» اساس اين انديشه را تشكيل مي‌دهد. در حالي چهار دهه از پيروزي انقلاب اسلامي مي‌گذرد كه كارنامه سياست خارجي كشورمان در دوره‌هاي مختلف نشان مي‌دهد هر زمان که بر اساس اين ديدگاه عمل شده است، دستاوردهاي بسياري داشته‌ايم و هر زمان که از اين مسير خارج شده‌ایم، با چالش روبه‌رو بوده‌ایم. حفظ استقلال و كرامت كشور و تسليم نشدن در برابر زورگويي استكبار جهاني، حمايت از مظلومان جهان همچون ملت فلسطين، توجه به ملت‌ها به جاي تكيه بر روابط با دولت‌ها، تعامل فراگير در صحنه جهاني به جاي تكيه بر روابط با برخي كشورها كه خود را قدرت جهاني مي‌نامند، نپذیرفتن قوانين و مقررات نهادهاي بين‌المللي كه برگرفته از نسخه‌هاي غربي و به دور از مؤلفه‌های اسلامي ـ ايراني هستند، ايجاد و همگرايي با جبهه مقاومت منطقه و حمايت از آزادي‌خواهاني كه در برابر سلطه مي‌ايستند و حامي ملت فلسطين هستند و... ، از جمله ابعاد اصلي اين ديدگاه است كه زمينه اقتدار و جايگاه ويژه‌اي را براي ايران اسلامي فراهم کرده است. دولت دوازدهم در حالي در آينده نزديك كار خود را آغاز مي‌كند كه بررسي كارنامه سياست خارجي دولت يازدهم نشان مي‌دهد هر چند در برخي تعاملات با كشورهاي غربي كاركردهايي داشته و توافقاتي، همچون برجام را با قدرت‌هاي جهاني صورت داده است؛ اما در عمل بر اساس اصل عزت، مصلحت و اقتدار چندان كاركرد مثبتي از خود بر جاي نگذاشته است. آنچه در سياست خارجي نبايد فراموش شود، دشمني دشمن و فريب لبخندهاي ديپلماتيك را نخوردن است. كارنامه برجام نشان مي‌دهد، دشمني آمريكا و البته كارشكني برخي كشورهاي غربي امري پايان‌ناپذير است و واژه‌اي به نام مذاكره برابر براي آنان معنا ندارد و آنها همواره به دنبال تسليم‌سازي هستند. تجربه ديگر برجام آن بود كه تكيه كردن بر سياست خارجي جزيره‌اي يا همان نگاه يك‌جانبه به غرب نمي‌تواند كاركردي داشته باشد و بايد زنجيره‌اي از تعاملات را از آفريقا و آمريكاي لاتين گرفته تا شرق آسیا و اروپا تبيين کرد تا بتوان در قالب ديپلماسي سياسي و اقتصادي اهداف خويش را محقق ساخت. ادامه راه حمايت از مقاومت كه تبلور آن در حضور مستشاري در عراق و سوريه و حمايت از مقاومت فلسطين بوده، اصلي است كه بايد به منزله يكي از اركان سياست خارجي دولت دوازدهم مورد توجه باشد؛ چرا كه اين اصل ضمن تأمین امنيت و ثبات كشور موجب پذيرش جايگاه منطقه‌اي ايران در صلح و امنيت جهاني شده است؛ چنانكه حتي قدرت‌هاي بزرگ اذعان دارند بدون ايران هيچ معادله‌اي در منطقه شكل نمي‌گيرد. البته باید توجه داشت كه رويكرد به آنچه برجام‌هاي منطقه‌اي ناميده مي‌شود، فريبي بيش نيست و راه صحيح ادامه راه مقاومت است. 
 به هر تقدير مي‌توان گفت، آنچه تبيين‌كننده سياست خارجي موفق براي دولت دوازدهم خواهد بود، مرور دوباره انديشه‌هاي امام(ره) در حوزه سياست خارجي و البته توجه و تكيه بر رهنمودهاي امام خامنه‌اي(مدظله‌العالی) كه همواره بر اساس رهنمودهاي امام راحل هدايت‌گر سياست خارجي بوده‌اند، است كه سه اصل مصلحت، عزت و اقتدار كشور را محقق خواهد کرد.  

 حمیدرضا حیدری / امام خمینی(ره) شیوه تازه‌ای از حکومت‌داری در جهان ارائه کردند که در ابتدا پرسش‌های بسیاری را در اذهان به وجود آورد، از جمله اینکه این حکومت چیست و اصلاً مبتنی بر چه اصولی است؟ قانون‌گذاری، انتخاب و حضور مردم در این حکومت چگونه و تا کجا خواهد بود؟
امام خمینی(ره) در تعریف حکومت اسلامی می‌فرمایند: «حکومت اسلامی یعنی یک حکومت مبتنی بر عدل و دموکراسی و متکی بر قواعد و قوانین اسلام.»
حال این پرسش مطرح می‌شود که آیا دموکراسی مورد نظر امام که یکی از مبانی حکومت اسلامی است، مقارن دموکراسی است که در غرب به کار برده می‌شود؟
در بسیاری از کشورهای غربی حکومت دموکراتیک آن است که مردم نمایندگان پارلمان یا رئیس‌جمهور را با رأی مستقیم یا غیر مستقیم خود انتخاب می‌کنند و در مدت مسئولیت این افراد کم‌و‌بیش هیچ حقی در سیاست متوجه آنها نیست، مگر اینکه خود این نهادها بخواهند مردم را در بخشی از سیاست دخیل کنند؛ یعنی در حالت کلی مردم نمایندگان و رئیس‌جمهور را انتخاب می‌کنند تا به جای آنها تصمیم بگیرند؛ اما در دموکراسی مورد نظر امام خمینی(ره) مردم در همه شئون حکومت حق نظارت بر کسانی را دارند که به آنها رأی داده و انتخاب کرده‌اند.
در واقع، اگر مردم در برهه‌ای از زمان به فرد یا افرادی اعتماد کردند، این به معنای آن نیست که همه عملکردهای گذشته، حال و آینده او مورد تأییدشان باشد. امام(ره) از آحاد مردم می‌خواهند در کنار رأیی که می‌دهند، بر منتخبان خود نیز نظارت داشته باشند: «باید همه (...) در مسائل اجتماعی، در مسائل سیاسی وارد باشند و ناظر باشند. هم به مجلس ناظر باشند، هم به کارهای دولت ناظر باشند، اظهار نظر بکنند. ملت باید همه‌شان ناظر امور باشند، اظهار نظر بکنند در مسائل سیاسی، در مسائل اجتماعی، در‏ ‏‏مسائلی که عمل می‌کند دولت، استفاده بکنند، اگر یک کار خلاف دیدند.»
این جملات نشان می‌دهد، مهم‌ترین و دقیق‌ترین نظارت بر دولت یا مجلس می‌تواند از جانب مردم صورت پذیرد. به عبارتی، اینکه امام(ره) می‌فرمایند همه باید ناظر باشند، نکته بسیار مهمی است که باید به آن توجه بکنیم؛ به این معنا که در نظارت هیچ فرقی ندارد چه کسی، در کجا و در چه جایگاهی قرار دارد؛ از نظر ایشان هر کس کار خلاف دید، باید تذکر بدهد.
امام خمینی(ره) در جای دیگری نظارت مردم بر دولت و مجلس را به قدری مهم می‌شمارند که به خوبی می‌توان فهمید در اندیشه ایشان حفظ اسلام و نظام اسلامی در گرو همین نظارت است: «این یک مسئله حیاتی است برای شما، برای اسلام و مسلمین. آسان این را نگیرید که(...) ما دخالت نمی‌کنیم، از باب اینکه امر سیاسی است، به ما چه! این امر سیاسی به همه مربوط است، به اسلام مربوط است، به حفظ اسلام مربوط است. (...) ملت اگر نظارت نکنند در امور دولت و مجلس و همه چیز، اگر کنار بروند، بسپارند دست اینها و بروند مشغول کارهای‌شان بشوند، ممکن است یک وقت به تباهی بکشد. (...) ملت باید ناظر باشد به اموری که ‌در دولت می‌گذرد، اموری که در مجلس می‌گذرد.»
حضرت امام(ره) به خوبی دریافته بودند که بهترین نوع دموکراسی و مردم‌سالاری آن است که مردم پیوسته در صحنه سیاست حضور داشته باشند. خودشان انتخاب کنند، خودشان نظارت کنند و خودشان نیز مطالبه کنند که این مهم جز با ورود مردم به سیاست برآورده نمی‌شود؛ از این رو امام(ره) از مردم برای ورود به صحنه سیاست دعوت می‌کنند و می‌فرمایند: «همه قشرها باید در سیاست دخالت بکنند. سیاست یک ارثی نیست که مال دولت باشد، یا مال مجلس باشد، یا مال افراد خاصی باشد. سیاست معنایش همین وضع آن چیزهایی ‏‏[‏‏است‏‏]‏‏ که در یک کشوری می‌گذرد از حیث اداره آن کشور. همه اهالی این کشور در این معنا حق دارند. (...) دین اسلام یک دین سیاسی است. یک دینی است که همه چیزش سیاست است، حتی عبادتش.»

 علی قاسمی/  امام خمینی(ره) با تیزبینی و دقت خاص خود، ضمن اشراف بر دیدگاه‌ها و جهت‌گیری‌های اقتصاد اسلامی درباره نقش استقلال و خودکفایی اقتصادی در عزت و رشد پایدار مسلمین و درک موقعیت زمانی، جایگاه دستیابی به استقلال اقتصادی و تحکیم پایه‌های اقتصاد ملی را در اوضاع کنونی بیان می‌کنند و با شناخت اهمیت ساماندهی اقتصاد ملی به منظور حصول رشد و توسعه درون‌زا جایگاه حرکت به سمت استقلال اقتصادی (به مثابه راهبرد بلندمدت) را مورد تأکید قرار می‌دهند. بسیاری از نظریه‌پردازان با اینکه برای رسیدن به رشد و توسعه، راهبردهای گوناگونی را توصیه می‌کنند؛ اما در یک نکته با هم اشتراک نظر دارند، آن هم اینکه جوامعی در این فرایند موفق بوده‌اند که به توانایی‌ها و استعدادهای داخلی خود اتکا کرده‌اند و به پیشرفت‌های خوبی دست یافته‌اند. از فحوای کلام امام(ره) می‌توان دریافت که ضرورت استقلال اقتصادی برای ایشان تا آنجا اهمیت دارد که استقلال کشور را عامل نجات کشور در همه زمینه‌ها، به ویژه در عرصه‌های اقتصادی و صنعتی می‌دانند و به دور از هر نوع تعارف می‌فرمایند: «من دست و بازوی همه کسانی که بی‌ادعا و مخلصانه درصدد استقلال و خودکفایی کشورند را می‌بوسم» (صحیفه امام خمینی(ره)، ج 21، ص 233) امام خمینی(ره) برای عملی کردن این باور به نیروهای جوان و خلاق توجه خاصی داشتند و بارها برای رهایی کشور از وابستگی‌ها توصیه‌های جدی به مسئولان کرده‌اند که از نیروی عظیم جوانان بهره‌گیری کنند ایشان در یکی از بیانات خود می‌فرمایند: «جوان‌هاى ما اثبات کردند که مى‏توانند خودشان عمل بکنند و شما مطمئن باشید که در درازمدت شما همه کار مى‏توانید بکنید و امیدوارم که مغزها را به کار بیندازند و آن خوف‏هایى که ایجاد کرده بودند در کشور ما، آن را هم کنار بگذارید و با شجاعت وارد بشوید و کار خودتان را انجام بدهید.» (همان، ج 16، ص 83) با بررسی زوایای مختلف اندیشه‌های امام(ره) به این نتیجه می‌رسیم که کلید واژه «ضرورت استقلال اقتصادی» به اندازه‌ای در کلام ایشان پربسامد است که به اقرار باید بگوییم مهم‌ترین راهبرد اقتصادی امام(ره) موضوع استقلال اقتصادی همراه با خودکفایی و تکیه بر ظرفیت‌های داخلی با مشارکت جوانان کشور است. حال برای تشریح و فهم بهتر این راهبرد باید فرازهای مهم این اندیشه با تکیه بر بیانات ایشان بازخوانی شود. امام(ره) بر این باور بودند که استقلال اقتصادی موضوعی کلیدی است که برای دستیابی به آن باید یک سری سختی‌ها و هزینه‌ها را تحمل کرد. در واقع، بدون فداکاری، ایستادگی و تحمل مشقات امکان رسیدن به آن وجود ندارد. ایشان در این باره می‌فرمایند: «مادامی که بخواهیم مستقل باشیم و زیر بار وابستگی نرویم، باید تحمل این مشکلات و قدرت مبارزه با آن را پیدا کنیم. باید زحمت بکشیم تا در همه جناح‌ها خودکفا باشیم. امکان ندارد که استقلال به دست بیاید قبل از اینکه استقلال اقتصادی داشته باشیم.» (همان، ج 10، ص 433) همچنین، در جای دیگری می‌فرمایند: «چنانچه امروز وفا دارید در وفاداری استقامت کنید که شما را و کشور و ملت شما را از ننگ وابستگی‌ها و پیوستگی‌ها به قدرت‌هایی که همه شما را جز برای بردگی خویش نمی‌خواهند و کشور و ملت عزیزتان را عقب‌مانده و بازار مصرف و زیر بار ننگ ستم‌پذیری نگه می‌دارند نجات می‌دهد و زندگی شرافتمندانه را ولو با مشکلات بر زندگانی ننگین بردگی اجانب ولو با رفاه حیوانی ترجیح دهید.» (همان، ج 21، ص 433) حضرت امام(ره) در بخش دیگری از بیانات خود درباره اتکا به نیروهای داخلی می‌فرمایند: «الآن در فرهنگ و اکثر علوم احتیاجی به خارج نداریم و اگر در صنعت هم مانند آنها نیستیم، نباید خودمان را ببازیم و بگوییم که آنها پیشرفته هستند و ما همه چیزمان باید خارجی باشد. نه، مسئله این جور نیست.» (همان، ج ۱۸، ص 219) از برآیند اندیشه‌های امام(ره) این‌گونه به دست می‌آید که برای حصول خودکفایی و اقتصادی مستقل باید پایداری و تحمل مشکلات همراه با خودباوری صورت گیرد؛ خودباوری به منزله مهم‌ترین مؤلفه تحول فرهنگی برای توسعه مورد تأکید قرار گرفته است. در این زمینه حضرت امام(ره) به طور مکرر بر ایمان، خودباوری و اتکا به توان و استعداد داخلی تأکید کرده‌اند. ایشان حضرت امام(ره) به طور گسترده به توانایی ایران و ایرانی در راه استقلال در همه عرصه‌ها اعتقاد داشتند و رشد پایدار و بلندمدت را در سایه اتکا به نیروها و استعدادهای داخلی می‌دانستند و قطع وابستگی فکری را زمینه‌ساز استقلال در همه زمینه‌ها بیان می‌کردند. در اندیشه امام(ره) موضوع استقلال تولیدات کشاورزی، محصولات استراتژیک یا همان بالا بردن ضریب امنیت اقتصادی اهمیت بسیاری داشته است که اگر موارد اندیشه امام(ره) را با مباحث روز اقتصادی پیوند بزنیم، با شاخصه‌های اقتصاد مقاومتی تطبیق دارد. حضرت امام(ره) بر استقلال اقتصادی از طریق گسترش تولید به ویژه تولیدات صنعتی با بهره‌گیری از آموزه‌های اسلامی، تأکید خاصی بر تولید محصولات کشاورزی و بهبود وضعیت کشاورزان و تولیدکنندگان بخش کشاورزی داشتند؛ به گونه‌ای که در یکی از بیانات خود می‌فرمایند: «چقدر برای یک مملکتی عیب است و سرشکستگی که دستش را دراز کند طرف آمریکا که گندم بده، کشکول گدایی‌اش را باز کند پیش دشمنش و از او بخواهد که رزقش را بدهد. چقدر برای ما سرشکستگی دارد. تا این ملت بنایش را بر این نگذارد که کشاورزی‌اش را تقویت کند و بسازد به آنکه خودش به دست می‌آورد، ما نمی‌توانیم استقلال پیدا کنیم.» در جای دیگر نیز تأکید دارند: «توجه به بازسازی مراکز صنعتی نباید کوچک‌ترین خللی بر ضرورت رسیدن به امر خودکفایی کشاورزی وارد آورد، بلکه اولویت و تقدم این امر باید محفوظ بماند و مسئولان بیشتر از گذشته خود را مکلف به اجرای آن سازند و در امر احیای اراضی و مهار آب‌ها و ایجاد سدها و تشویق کشاورزان و دامداران و استفاده هرچه بیشتر از نعمت‌های بیکران الهی در طبیعت تلاش نمایند که مطمئناً خودکفایی در کشاورزی مقدمه‌ای است برای استقلال و خودکفایی در زمینه‌های دیگر.» (همان، ج ۲۱ ص 158) پس از پیروزی انقلاب به دلیل توجه بسیار خاص حضرت امام(ره) به مسائل کشاورزی و به ویژه عنایت خاص ایشان نسبت به رفع محرومیت از روستاها و به تبع آن تشکیل جهاد سازندگی و نیز شکل گرفتن مراکز خدمات کشاورزی، زمینه‌ای برای پرداختن به کشاورزی فراهم شد و با وجود همه مشکلات، کشاورزی توانست رشد قابل قبولی داشته باشد.
  ناصر ابوشریف/ امام خمینی(ره) مردی بودند که علم، ایمان، تقوا، زهد، عزم راسخ، صبر، قدرت، صلابت و شجاعت در ایشان جمع شده بود؛ مردی مجاهد و مقاوم که مراحل جهاد نفس را پیموده بودند. با بررسی منش امام خمینی(ره) درمی‌یابیم که این منش مبتنی بر عبادت الهی و جهاد در راه خداست تا انسان از طریق جهاد اکبر با رویکردهای شرورانه و عبودیت هوای نفس مبارزه کند. مقاومت از منظر امام(ره) از چند بعد بررسی می‌شود؛ 
1ـ مقاومت در برابر شبیخون فکری و مقاومت در برابر آن با اسلام که مهم‌ترین عوامل آن ثبات و پایداری است. معنای شکست از دیدگاه حضرت امام(ره)، شکست عقل و اندیشه اسلامی در برابر طاغوت و اندیشه استکباری است. امام(ره) امت اسلامی را به خویشتن‌شناسی و ایستادن در برابر ظلم و استکبار دعوت می‌کردند.
اصطلاحاتی نظیر تجزیه، شبیخون فرهنگی، حمله نظامی، چپاول اقتصادی و تشکیل رژیم صهیونیستی، مظاهر یک طرح است و آن، نابودسازی اسلام در ابعاد فرهنگی و تمدنی و بستن مسیر احیای آن برای هدایت حیات مردم است.
۲ـ مقابله با طاغوت داخلی که سرنوشت ملت‌های منطقه را در دست گرفته‌اند، در حالی که خود ابزار استکبار در زمینه سیطره بر منطقه هستند. امام سمبل پایداری، قدرت و صلابت برگرفته از ایمان عمیق به خداوند متعال بودند و چه در ایران و چه در عراق، کویت و فرانسه لحظه‌ای از موضع‌شان عدول نکردند. امام صاحب مکتب تغییر مبتنی بر هویت اسلامی و قدرت مردمی بودند که توانستند با رهبری صادقانه‌شان بزرگ‌ترین ارتش‌های تا بن دندان مسلح را که برای سرکوب مردم آماده شده بودند، شکست دهند.
۳ـ موضوع دیگر مقاومت در برابر مشکلاتی است که دشمنان ایجاد کرده و تلاش برای حل آن و پیروزی بر دشمنان است. باید دانست دشمن در مسیر مقاومت و تحقق اهداف آن مانع ایجاد می‌کند؛ از این رو دشمنان از تمام ابزارهای‌شان برای متوقف کردن روند انقلاب اسلامی بهره‌برداری کردند؛ ولی روند انقلاب به رهبری حضرت امام خامنه‌ای(حفظه‌الله) ادامه دارد؛ از خداوند متعال می‌خواهیم راه امام تا خیزش امت و تحقق وعده الهی در زمینه پیروزی ادامه یابد تا فتنه رفع شده، دین الهی گسترش یافته و بندگان صالح پروردگار بر کره زمین حاکم شوند.
یکی از مهم‌ترین نمونه‌های آن، جنگ تحمیلی علیه ایران به رهبری صدام و حمایت غرب و شرق و کشورهای مرتجع منطقه است که علیه ایران همدست شدند؛ اما ایران قوی‌تر از گذشته از آن سربلند بیرون آمد و به مسیر تحقق رسالتش ادامه داد. موضوع دیگر محاصره اقتصادی ایران است که از ابتدای انقلاب آغاز شد و تاکنون ادامه دارد. همچنین، جنگ تبلیغاتی و رسانه‌ای علیه انقلاب اسلامی و رهبرانش که در تاریخ معاصر بی‌سابقه بود. نیرنگ سیاسی به ویژه از سوی رژیم صهیونیستی، پشتیبانانش و برخی رژیم‌های کینه‌توز منطقه علیه انقلاب دیگر چالشی بود که نظام اسلامی ایران با آن مواجه شد؛ اما انقلاب به یاری خداوند متعال به مسیر خود تا پیروزی ادامه خواهد داد.
۴ـ یکی دیگر از اهداف امام، حمایت از مستضعفان جهان، به ویژه مسلمانان و مسئله فلسطین است؛ به همین دلیل از ابتدا ارزش بسیاری برای مسئله فلسطین، ابعاد و پیامدهای آن در منطقه قائل شدند. حس اسلامی و پاک‌نهادی نظام اسلامی عواملی بود که سبب شد انقلاب اسلامی ایران، از فلسطین در سطوح معنوی حمایت کند که این حمایت از زمان پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) آغاز شد و در زمان حاضر به رهبری جانشین برحقش رهبر معظم انقلاب ادامه دارد.
نماینده جنبش جهاد اسلامی فلسطین در تهران