پس از اقدامات دولت بحرین علیه مردم معترض و حمله به منزل آیت‌الله شیخ «عیسی قاسم» رهبر معنوی انقلاب این کشور، شماری از جوانان محله ضاحیه در جنوب بیروت، اقدام به نوشتن شعار «الموت لآل سعود» (مرگ بر آل سعود) بر روی یکی از مسیرهای اصلی این شهر کردند. گفتنی است، این شعار روی بزرگراه «حاره حریک» و در اعلام همبستگی با شیعیان بحرین صورت گرفته است.
 قاسم غفوری/ انگلیس از زمان اعلام خروج از اتحادیه اروپا (برگزیت) با تحولات متعددی روبه‌رو بوده که بخش عمده‌ای از آن شامل چالش‌های اقتصادی و سیاسی و تنش‌های گسترده با اتحادیه اروپا می‌شود.
 جهان در حالی به سفر ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا به غرب آسیا و تحرکات نظامی این کشور در منطقه معطوف است که خبری به صدر اخبار محافل رسانه‌ای مبدل شد. رسانه‌های محلی انگلیس از شنیده شدن صدای انفجاری قدرتمند در شهر منچستر انگلستان خبر دادند که بنا بر اعلام پلیس، در این حادثه دست‌کم 22 نفر کشته و 59 نفر زخمی شدند که بیشتر آنها کودک و نوجوان بودند. این انفجار در سالن سرپوشیده «منچستر آرنا»، جایی که کنسرت یک خواننده آمریکایی با حضور کودکان و نوجوانان در حال برگزاری بوده، رخ داد. هرچند ابتدا گفته شد، احتمالاً یکی از بلندگوهای سالن منفجر شده، اما ساعتی بعد پلیس با صدور بیانیه‌ای اعلام کرد، فعلا این انفجار را حادثه‌ای تروریستی می‌داند. ترزا می، نخست‌وزیر انگلیس هم این حادثه را حمله تروریستی نامید. در همین حال گروه‌هایی مانند داعش از پذیرش مسئولیت آن خبر دادند.
حال این پرسش مطرح می‌شود که ریشه این حوادث چیست و چرا کشورهایی، مانند فرانسه و انگلیس که ادعای بیشترین اقدامات علیه تروریسم را دارند، آماج این حملات قرار می‌گیرند؟ پاسخ به این پرسش را در دو اصل می‌توان جست‌وجو کرد. اصل اول، ناتوانی و ضعف نهادهای اطلاعاتی و امنیتی این کشورها که موجب شده است با وجود هزینه‌های گسترده نتوانند در مقابله با تروریسم کارکردی داشته باشند. اصل دوم، سیاست کشورهای مذکور در کنار آمریکا که بی‌صداقتی در امر مبارزه با تروریسم را نشان می‌دهد؛ چنانکه آنها همچنان بر حمایت از تروریست‌ در سوریه ادامه می‌دهند، حال آنکه راهکار مقابله همگرایی با سوریه به عنوان پیشگام مبارزه با تروریسم است. کشورهای مذکور در حالی مدعی مبارزه با تروریسم هستند که در عمل با ارسال تسلیحات و کارشکنی در امر مبارزه سوریه و متحدانش با تروریسم زمینه‌ساز حفظ و گسترش تروریسم شده‌اند. نمود عینی این رفتار اصرار انگلیس مبنی بر فروش سلاح به عربستان است که جز ایجاد و گسترش تروریسم کارکردی ندارد. این روند البته از سوی آمریکا نیز به شدت دنبال می‌شود که اقدامات ترامپ مبنی بر فروش صدها میلیارد دلار سلاح به کشورهای عربی در سفر اخیرش به منطقه نمودی عینی از این رفتارها است که برای اهداف اقتصادی امنیت جهانی را به بازی می‌گیرند. 
با همه این تفاسیر، روند اقدامات سران انگلیس نشان می‌دهد آنها به دنبال سوء استفاده از این اوضاع برای اهداف داخلی و خارجی هستند. 
نخست آنکه، سران غرب از مدت‌ها به دنبال سرکوب ملی‌گرایی و اعتراض‌ها علیه نظام سرمایه‌داری هستند. آنها با ادعای مقابله با تروریسم، تشدید خفقان داخلی و سرکوب اعتراض‌ها را اجرا می‌کنند؛ چنانکه گزارش‌ها از افزایش جاسوسی نهادهای اطلاعاتی از زندگی روزمره مردم حکایت دارد. 
دوم آنکه، انگلیس در آستانه انتخابات پارلمانی قرار دارد؛ بسیاری معتقدند دولت محافظه‌کار به نخست‌وزیری ترزا می‌ بر آن است تا از فضای امنیتی برای ماندن در ساختار بهره‌ بگیرد. نکته بسیار مهم آن است که پس از اعلام خروج انگلیس از اتحادیه اروپا از یک سو مناطقی همچون اسکاتلند، ایرلند و ولز بر جدایی از بریتانیا تأکید کردند و از سوی دیگر چالش‌های اقتصادی ناشی از خروج از اتحادیه اروپا، وضعیت نابسامانی را برای این کشور و حزب حاکم محافظه‌کار رقم زد. این سناریو مطرح است که حزب حاکم با برجسته‌سازی مسئله ناامنی و این ادعا که در صورت تغییر دولت چالش‌های امنیتی افزایش می‌یابد، سعی در کسب آرای مردم دارد. 
 سوم آنکه، انگلیس در حال افزایش تحرکات نظامی در غرب آسیاست که اقدامات نظامی آنان در مرزهای اردن و سوریه نمودی از این تحرکات است. تروریسم بهانه‌ای است که انگلیس برای اقناع افکار عمومی به منظور ادامه این تحرکات به کار می‌گیرد و حمله منچستر می‌تواند بعدی از این سیاست را اجرایی کند؛ اقدامی که در دو جنگ افغانستان و عراق نیز صورت گرفت و بهانه لشکر‌کشی نظامی انگلیس به این کشورها شد.
روند تحولات نشان می‌دهد انگلیس سعی دارد از ضعف آمریکا بهره گرفته و جایگاه خود را در معادلات نظامی جهان احیا کند و مقوله تروریسم بهانه‌ای است که می‌تواند افکار عمومی خسته از جنگ را به تکرار نظامی‌گری متقاعد کند.
به هر تقدیر می‌توان گفت، حادثه منچستر برگرفته از ضعف‌های امنیتی و اطلاعاتی غرب است و در حوزه امنیتی برای آنان یک رسوایی به شمار می‌آید؛ در حالی که سران این کشور برآنند تا از این رسوایی برای تحقق اهداف داخلی و خارجی و به‌ویژه منافع انتخاباتی بهره بگیرند. باید به این مهم توجه داشت که حادثه منچستر هر چند به مؤلفه‌ای برای سوء‌استفاده سران انگلیس و حتی بسیاری از کشورهای اروپایی برای سرکوب مخالفان سرمایه‌داری و حتی تحرکات نظامی در جهان منجر شود؛ اما یک نکته مهم را در خود دارد و آن اینکه در نهایت تروریسمی که غرب علیه دیگران به کار گرفته بود، گریبانگیر این کشورها شده و حتی احتمال افزایش چنین حملاتی وجود دارد. روندی که نشان می‌دهد مقوله تروریسم صرفاً به منطقه‌ای خاص معطوف نیست و تا زمانی که اراده‌ای هماهنگ و منسجم برای مبارزه با آن ایجاد نشود، نمی‌توان امیدی به ریشه‌کنی آن داشت.

 واشنگتن تحریم‌ها علیه ایران را تشدید می‌کند
خبرگزاري باشگاه خبرنگاران جوان: «استیون منوچین» وزیر خزانه‌‌داری آمریکا اعلام کرد: «واشنگتن تحریم‌ها علیه ایران، کره شمالی و سوریه را تشدید خواهد کرد.» وی افزود: «در حال بررسی مجدد مجوزهای اعطا شده به بوئینگ و ایرباس برای فروش هواپیما به ایران هستیم.» منوچین در جمع اعضای کمیته راه‌ها و روش‌های مجلس نمایندگان آمریکا تصریح کرد: «وزارتخانه‌اش هر آنچه در توان دارد، برای افزایش فشار بر ایران، سوریه و کره شمالی به کار خواهد گرفت.»
 زمان تحریم‌های جدید علیه ایران نیست
خبرگزاري مهر: وزیر خارجه سابق آمریکا اعلام کرد: «واشنگتن ابزارهای زیادی برای فشار بر تهران دارد.» جان کری، وزیر خارجه دولت اوباما در چند پست توئیتری به کمیته روابط خارجی سنای آمریکا که طرح جدیدی را درباره ایران و اعمال تحریم‌های احتمالی در دست بررسی دارد، درباره هر گونه حرکت نسنجیده و عواقب آن هشدار داد و گفت: «ابزارهای زیادی برای افزایش فشار بر ایران در اختیار ما وجود دارد و باید خطرهایی که برجام را تهدید می‌کنند، ارزیابی کنیم. افزون بر این، باید پیامدهای رویارویی بدون مذاکره را در نظر داشته باشیم. همچنین، ضروری است نحوه هر گونه اقدامی با هماهنگی یا رایزنی با متحدان اروپایی را که در آن زمان و در حال حاضر نیز بسیار اهمیت دارند، مدنظر قرار دهیم.»
 تكرار ادعاهاي ضد ايراني
خبرگزاری فارس: «دن کوتس» مدیر اطلاعات ملی آمریکا در جلسه استماع کمیته نیروهای مسلح سنا اعلام کرد: «ایران به مفاد قراردادی که در سال 2015 با قدرت‌های جهان برای محدود کردن برنامه هسته‌ای خود در ازای لغو برخی تحریم‌ها امضا کرد، پایبند است.» در مقابل، «وینسنت استوارت» رئیس آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا گفت: «جمهوری اسلامی به رفتارهای خود به منزله یک نیروی بی‌ثبات‌کننده در خاورمیانه ادامه می‌دهد.»
 ایران به جای تشکر کردن، جسور شده است!
خبرگزاري تسنيم: رئیس‌جمهور آمریکا در دیدار با نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی ضمن تأکید بر اینکه برجام برای آمریکا توافقی وحشتناک، اما برای ایران توافقی عالی است، مدعی شد: «ایران به جای تشکر کردن از آمریکا اکنون جسور شده است.» وی با اشاره به تحولات منطقه، ادعا کرد که آثار مخرب سیاست‌ها و اقدامات ایران در منطقه از عراق و سوریه گرفته تا یمن را به وضوح می‌توان دید. ترامپ با انتقاد از مواضع دولت قبلی آمریکا، مدعی شد آمریکا با برجام، منابع مالی به ایران تزریق کرد و به آنها رونق اقتصادی داد، در حالی که اگر چنین نمی‌شد، آنها ظرف شش ماه به طور کامل سقوط می‌کردند.
 سفر ترامپ به عربستان پیام محکم آمریکا به ایران بود
خبرگزاری فارس: رئیس کمیته نیروهای مسلح سنای آمریکا سفر رئیس‌جمهور این کشور به منطقه را «ارسال پیامی قاطع به ایران» دانست. «جان مک‌کین» سناتور جمهوریخواه آمریکا و رئیس کمیته نیروهای مسلح سنای این کشور سفر «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور ایالات متحده به عربستان را ارسال «پیامی محکم» از سوی واشنگتن و متحدانش به ایران مبنی بر آمادگی به منظور متوقف کردن تلاش‌های ایران در برهم زدن ثبات منطقه نامید.
 برای مقابله با هژمونی ایران تلاش مي‌كنيم
خبرگزاري ايرنا: وزیر خارجه آمریکا گفت: «واشنگتن برای مقابله با «هژمونی ایران» در کنار کشورهای منطقه می‌ایستد.» «رکس تیلرسون» در پاسخ به این پرسش که آیا توافق‌نامه‌های امضاشده در سفر رئیس‌جمهور آمریکا به عربستان، به مهار ایران کمک می‌کند یا نه، گفت: «خب، در عربستان قراردادهای تسلیحاتی چشمگیری اعلام شد. به دیگر کشورهای مهم منطقه هم فروش تسلیحات صورت خواهد گرفت.» تیلرسون با بیان اینکه این قراردادها توان کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس را افزایش می‌دهد، گفت: «فکر می‌کنم این امر برای ایران روشن می‌کند که ما (ایالات متحده) در کنار شرکای خود در منطقه می‌ایستیم تا با هژمونی ایران مقابله کنیم.» وزیر خارجه آمریکا افزود: «هر گونه تلاش ایران برای تحت فشار قرار دادن این کشورها، با جبهه‌ای قدرتمند و متحد روبه‌رو خواهد شد.»

  رضا اشرفي/ دولت تركيه پس از اينكه توانست به اشكال مختلف، قانون اساسي كشور را تغيير دهد، در گامي ‌جديد كه سومين كنگره حزب عدالت و توسعه را برگزار كرد، رجب طيب اردوغان را به ریاست حزب برگزيد. تغيير قانون اساسي كه بيش از يك ماه پيش انجام شد، اين موقعيت را در اختيار دولت قرار داد. دولت در اين همه‌پرسي نه تنها توانست جواز عضويت و رهبري در حزب عدالت و توسعه را در اختيار رئيس‌جمهور قرار دهد؛‌ بلكه به قدري به ميزان قدرت وي افزود كه شائبه ديكتاتوري بسيار افزايش پيدا كرد. اين رويه‌اي است كه اردوغان طي سال‌هاي اخير آن را انتخاب كرده و ادامه داده است. چنين رويكردي حتي در نوع انتخاب يا همان انتصاب رئيس حزب عدالت و توسعه نمايان است. 
به هر حال سومين كنگره حزب عدالت و توسعه برگزار شد و طي آن اردوغان توانست با حضور1370 عضو، رياست حزب را به دست بگيرد. در اين انتخاب (انتصاب) دو مسئله بنيادي وجود دارد؛ ابتدا اينكه اردوغان 96 درصد آرا را به خود اختصاص داد؛ مسئله‌اي كه نشان مي‌دهد همه حزب در نمايشي نمادين به اردوغان رأي داده است و مسئله دوم كه مهم‌تر است،‌ اين است كه رئيس‌جمهور تركيه تنها رقيب براي انتخاب رئيس حزب بود! در واقع اردوغان در اين كنگره با خودش رقابت مي‌كرد و هيچ عضوي جرئت نداشت خود را حتي به شكل نمايشي در جايگاه رقيب رئيس‌جمهور قرار دهد؛ چرا که از آينده سياسي خود مي‌ترسيد.
رئيس پيشين حزب، بينالي ييلدرم بود كه در جايگاه نخست‌وزير قرار دارد، در حزب نيز به عنوان جايگزين انتخاب شد. اين مسئله به معناي آن است كه دولت و كابينه به طور مطلق همه قدرت را مصادره كرده و هيچ جايگاهي براي ديگر احزاب، گروه‌ها و افراد قائل نیست.
در حالي كه تا پيش از همه‌پرسي براي تغيير قانون اساسي، رئيس دولت،‌ فراحزبي و از طرف همه مردم بود، كه اردوغان اين امتياز را از سياست، دولت و مردم تركيه گرفت و يك گام ديگر به سمت فضاي بسته سياسي كشور گام برداشت. اين روند كه در آينده نيز ادامه خواهد داشت،‌ بحران‌هاي سياسي و اجتماعي تركيه را افزايش خواهد داد؛ چرا که هر چه فضاي سياسي تركيه بسته‌تر شود،‌ واكنش‌هاي رقبا در احزاب و گروه‌هاي ديگر بيشتر مي‌شود و حتي به سمت تنش‌هاي عميق پيش خواهد رفت. اين مسئله تنها به فضاي داخلي محدود نخواهد ماند؛ بلكه حوزه منطقه‌اي و بين‌المللي را در بر خواهد گرفت. 
مواضع اردوغان در روز برگزاري كنگره نشان مي‌دهد كه تنش‌هاي تركيه در بيرون مرزها نيز بسيار فراوان است. دليل اساسي تنش‌ها اين است كه اردوغان در كشورهاي غربي كه از متحدان سنتي تركيه هستند، مخالفان زيادي دارد كه از آمريكا تا اروپا گسترده است. وي طي سخناني گفته است: «در کشور ما گروهی در تلاش است که دولت را سرنگون کند. روی سخنم با شما کشورهای غربی است، شما با چه جرئتی از ما می‌پرسید که وضعیت فوق‌العاده چه وقت تمام خواهد شد؟ تا وقتی که اوضاع در کشور روبه‌راه نشده و نظم و رفاه و آرامش برقرار نشده، وضعیت فوق‌العاده ادامه خواهد یافت.» 
اردوغان حتي به طور مستقيم به آمريكا حمله و تأكيد كرده است كه «سازمان تروریستی داعش را نمی‌توان به وسیله سازمان تروریستی «وای‌پی‌جی» امتداد شاخه سازمان تروریستی «پی‌کاکا» در سوریه نابود کرد... مبارزه با سازمان‌های تروریستی مانند فتو، پی‌کاکا و داعش موضوعی است که با آینده و ادامه بقا و موجودیت ترکیه ارتباط دارد.» آمريكا با حضور دونالد ترامپ در كاخ سفيد و اقداماتي که در سوريه انجام داده،‌ نشان داده كه با رويكردهاي تركيه در منطقه به ويژه سوريه به شدت مخالف است، به شكلي كه تركيه نگران مرزهاي خود و موجوديت كنوني كشور است.
اين تنها چالش منطقه‌اي و بين‌المللي اردوغان در جايگاه رئيس حزب و رئيس‌جمهور نيست؛ بلكه اروپا نيز به طي ماه‌هاي اخير چالش‌هايي را با آن ايجاد كرده است. اين مسائل نشان مي‌دهد كه رويكردهايي كه اردوغان در مسير فضاي بسته انتخاب كرده، هم در داخل و هم در خارج چالش‌هايي را ایجاد خواهد كرد؛ زيرا رئيس‌جمهور با رويه سياسي خود تنها به فكر خود و تركيه براي خود است.

هژمونی آمریکا بر جهان اسلام ـ ‌18
  عبدالله عبادی/ سرزمین پهناور نیجر در همسایگی کشورهای مهمی چون؛ نیجریه، الجزایر و لیبی و در مرکز نیمه شمالی قاره آفریقا قرار گرفته که از یک سو ارتباط‌دهنده کشورهای عرب شمال آفریقا با کشورهای سیاه زیر صحرا و از سوی دیگر پل ارتباطی بین شرق و مرکز آفریقا با غرب آن است. این ویژگی خاص جغرافیایی به جایگاه سرزمین نیجر در منطقه اهمیت خاصی بخشیده است، به طوری که این کشور از دیرباز مورد نظر قدرت‌های بزرگ به ویژه فرانسه (کشور استعمارکننده آن) بوده است. واقع شدن نیجر در شمال کشور بزرگ و راهبردی نیجریه که غول آفریقا لقب گرفته و قرار گرفتن آن در جنوب دو کشور مهم عربی، یعنی الجزایر و لیبی همواره طمع قدرت‌های خارجی را نسبت به این کشور برانگیخته است. به طور حتم نفوذ و تسلط بر سرزمین نیجر، نفوذ در کل منطقه، تأثیر بر شمال آفریقا و کشور قدرتمند نیجریه می‌باشد که با توجه به جریانات سیاسی موجود در نیجریه و وجود منابع عظیم نفتی این کشور و لیبی که خود از دیگر کشورهای مهم آفریقاست، به این سرزمین اهمیت راهبردی بخشیده است. همچنین وجود منابع سرشار اورانیوم (در مقام سومین تولیدکننده جهانی) طلا، نفت، آهن، فسفات، پلاتین و... اهمیت این کشور را دو چندان کرده است. وجود صحراهای بایر و وسیع برای هرگونه آزمایش‌های هسته‌ای یا دفن زباله‌های اتمی همواره به اهمیت جایگاه نیجر در نزد قدرت‌های بزرگ به ویژه آمریکا افزوده است.
روابط با آمریکا
از ابتدا دهه 1970 ایالات متحده آمریکا برنامه گسترده کمک خود به نیجر را شروع کرد و این اقدام به واسطه بروز قحطی در این کشور صورت گرفت. اما اکنون کمک‌های ایالات متحده به نیجر در سه بخش 1ـ اصلاح وضع بهداشت، 2ـ افزایش درآمد روستاییان و 3ـ حفاظت از محیط‌زیست اعطا می‌شود. تا پیش از کودتای 27 ژانویه 1996 آمریکا سالیانه به طور متوسط مبلغ 20 میلیون دلار در بخش‌های مختلف به نیجر کمک می‌کرد. اما با وقوع کودتای ژنرال باره و انجام انتخابات غیر شفاف در این کشور، آمریکا در روابط خود با نیجر تجدیدنظر کرد و همه کمک‌های خود را در قالب آژانس آمریکایی برای توسعه بین‌المللی (یواس‌اید) به این کشور قطع کرد. پس از آن آمریکا از سوی حکومت نیجر، به حمایت از مخالفان دولت متهم شد و روابط دو کشور تا حد زیادی به سردی گرایید، اما پس از کشته شدن ژنرال باره و بازگشت حکومت قانونی ممدوتانجا، روابط دو کشور از سر گرفته شد و گسترش یافت و رئیس‌جمهور نیجر، اولین رئیس‌جمهور آفریقایی بود که حوادث 11 سپتامبر را محکوم کرد. آمریکایی‌ها به بهانه مبارزه با تروریسم حضور چشمگیری در نیجر دارند و برنامه‌های مشترکی را نیز با نیروهای نظامی این کشور اجرا کرده‌اند.
بر اساس گزارش سازمان global leadership در سال 2013، 73 درصد مردم نیجر موافق، 19 درصد مخالف و 9 درصد بی‌تفاوت نسبت به روابط کشورشان با آمریکا بودند. بیکاری، بی‌سوادی، خرافات و... از جمله مشکلات رایج در این کشور است. سرانه هر فرد در این کشور حدود دو دلار در روز است که یکی از پایین‌ترین سرانه‌ها در سراسر جهان می‌باشد.
در بسیاری از مناطق این کشور آب لوله‌کشی، جاده، اینترنت و... وجود ندارد و مردم در عقب‌ماندگی کامل به سر می‌برند، از سوی دیگر کمبود بارش‌های سالیانه سبب شده تا بخش زیادی از کشور را بیابان فراگرفته و مردم در تأمین مایحتاج اولیه نظیر غذا با مشکلات فراوانی دست به گریبان باشند، از این‌رو اقدامات سازمان (یواس‌اید) نقش زیادی در دیدگاه مردم این کشور نسبت به آمریکا داشته است.

نیجر و راهبرد نظامی آمریکا 
پس از حوادث 11 سپتامبر و نفوذ القاعده و سازمان‌های تروریستی در شمال، شرق و غرب آفریقا (القاعده در شمال، الشباب در شرق و بوکوحرام در غرب) جرج بوش رئیس‌جمهور وقت آمریکا تصمیم گرفت بر اساس یک طرح بلندمدت حضور نظامی آمریکا را در قاره آفریقا افزایش دهد، انگیزه‌ها و اهداف این حضور عبارت بودند از: 1ـ مبارزه با القاعده و بنیادگرایی اسلامی در کشورهای اسلامی آفریقا؛ 2ـ مبارزه با تروریسم و گروه‌های سلفی جهادی در کشورهای اسلامی آفریقا؛ 3ـ‌ تحکیم هژمونی آمریکا در آفریقا؛ 4ـ کنترل آبراه‌های بین‌المللی در اقیانوس هند، خلیج گینه و دریای سرخ؛ 5ـ پاسداری از عبور نفت از منطقه خلیج‌فارس و خلیج گینه؛ 6ـ مقابله با رقبای بین‌المللی همچون چین و فرانسه و 7ـ تشکیل یک نیروی نظامی در قاره آفریقا برای مقابله با هرگونه تهدید علیه منافع آمریکا.
در اجرای این سیاست در مهرماه 1395 آمریکا دومین پایگاه هوایی خود را در صحرای نیجر احداث کرد، تا بتواند شماری از هواپیماهای بدون سرنشین نظامی خود را در آنجا مستقر کند. با ساخت این پایگاه هوایی آمریکا صاحب دومین پایگاه خود پس از پایگاه نظامی این کشور در جیبوتی خواهد بود.
نیروهای نظامی آمریکایی هم اکنون در نیامی (پایتخت نیجر) حضور دائم دارند و از هواپیماهای بدون سرنشین 9 ـ MQ برای حمایت از عملیات نیروهای فرانسوی‌ها علیه شبه‌نظامیان مسلح در مالی و کشورهای مجاور استفاده می‌کنند.
بنا بر اعلام سخنگوی وزارت دفاع آمریکا، نیجر تنها کشور در آفریقا بوده که با میزبانی پهپادهای 9ـ MQ آمریکا که توان انجام حملات هوایی را دارند موافقت کرده است و اکنون این کشور به پایگاهی مهم برای آمریکا در منطقه تبدیل شده است.
 یک کارشناس مسائل آفریقا می‌گوید: «این اقدام ایالات متحده نشان می‌دهد که واشنگتن به دنبال حضور پررنگ‌تر و خونین‌تر در غرب آفریقا و منطقه ساحل است. سرمایه‌گذاری در نیجر به این معنا است که این کشور به دومین پایگاه مهم آمریکا در آفریقا بعد از نیجر تبدیل می‌شود و با استفاده از این پایگاه آمریکا می‌تواند حملاتی را در نیجر، چاد،‌ لیبی و نیجریه انجام دهد.»


 آلمان: افزایش فقر کودکان
توجه به حقوق کودکان یکی از ادعاهای حقوق بشر آلمان است؛ در حالی که در عرصه داخلی این کشور اجرای چنین حقوقی خود با ابهامات بسیاری همراه است و نتایج بررسی آژانس فدرال کار آلمان از افزایش فقر کودکان در این کشور خبر می‌دهد. بر اساس این، تعداد این کودکان از ۵۴/۱ میلیون در ماه دسامبر 2015 به ۶/۱ میلیون نفر افزایش پیدا کرده است. همچنین، شمار کودکان زیر 15 سالی که مدت طولانی‌تر از چهار سال مقرر به حمایت‌های موسوم به «هارتس 4» نیازمند هستند، در آلمان افزایش پیدا کرده است. گفتنی است، در حالی که در دسامبر سال 2015 تعداد این کودکان 490 هزار نفر بود، این میزان به 522 هزار نفر افزایش یافته است. نکته قابل توجه آنکه بسیاری از این کودکان را اقلیت‌هایی، همچون مسلمانان تشکیل می‌دهند که نشان‌دهنده نژادپرستی حاکم بر این کشور و البته بسیاری از کشورهای اروپایی است.
 انگلیس: مشارکت در برنامه‌های شکنجه سیا
دولت انگلیس همچنان تلاش می‌کند نقش خود را در برنامه شکنجه و ربایش سیا مخفی کند و قرار است دادگاه یکی از متهمان این پرونده، از رؤسای سابق «ام‌آی‌۶» به صورت غیر علنی برگزار شود. محاکمه مارک آلن، رئیس سابق ضد تروریسم سرویس اطلاعات خارجی انگلیس (ام‌آی۶) به اتهام ایفای نقش در برنامه ربودن و شکنجه مخالفان لیبیایی تقریباً به صورت محرمانه برگزار می‌شود. همین رویه نشان می‌دهد، دولت انگلیس همچنان تلاش دارد از اذعان علنی به مشارکت در این برنامه غیر قانونی سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) خودداری کند. نگرانی‌ها درباره نقش انگلیس در تسهیل این برنامه جنجالی سیا، اولین بار در سال ۲۰۰۵ مطرح شد. در ابتدا دولت انگلیس از تأیید آن امتناع می‌کرد؛ اما در نهایت سال ۲۰۰۸ به آن اذعان کرد. بسیاری از نهادهای حقوق بشر تأکید دارند انگلیس با این اقدامات تمام قوانین حقوق بشری را نقض کرده و باید مجازات شود.  
 یمن: هشدار صلیب سرخ
سکوت سازمان‌ ملل درباره جنایات ائتلاف سعودی-ـ آمریکایی همچنان در یمن قربانی می‌گیرد؛ چنانکه  کمیته بین‌المللی صلیب‌ سرخ اعلام کرد: تعداد قربانیان بیماری وبا در یمن به 350 نفر و تعداد افراد مبتلا به این بیماری نیز به حدود 30 هزار نفر رسیده است. رئیس این کمیته با بیان اینکه سرعت شیوع بیماری وبا در یمن بسیار نگران‌کننده است، تأکید کرد: «همه یمنی‌ها تقریباً تحت تأثیر این بیماری هستند.» وی افزود: «17 میلیون یمنی نیازمند دریافت کمک‌های انسانی فوری هستند و 10 میلیون یمنی در معرض خطر گرسنگی قرار دارند.» گفتنی است، بسیاری از نهادهای بین‌المللی تأکید دارند جنایات ائتلاف سعودی-ـ آمریکایی به فاجعه انسانی در این کشور منجر شده و هر روز قربانیان بیشتری می‌گیرد. 
 اسپانیا: پناه‌جویان در بحران
مسئله پناه‌جویان یکی از نکات مطرح در حوزه حقوق بشر به ویژه در کشورهای اروپایی است. بر اساس قوانین بین‌المللی، از جمله اعلامیه حقوق پناه‌جویان مصوب 1951 سازمان ملل متحد کشورها موظفند حقوق پناه‌جویانی را که به دلیل جنگ یا بحران‌های داخلی مجبور به ترک وطن شده‌اند، رعایت کنند. برخلاف تمام این قوانین کشورهای اروپایی، از جمله اسپانیا تاکنون اقدام مؤثری در این زمینه صورت نداده‌اند؛ چنانکه نهادهای مدنی بارها درباره وضعیت بحرانی پناه‌جویان در این کشور هشدار داده‌اند. اسپانیا در جمع کشورهای اروپایی است که روند اخراج پناه‌جویان را به بهانه‌های امنیتی تشدید کرده‌اند؛ به گونه‌ای که نهادهای حقوق بشر هشدار داده‌اند وضعیت پناه‌جویان در آستانه بحرانی شدن قرار گرفته‌ است. گفتنی است، اسپانیا به بهانه‌های امنیتی و اجرای سیاست‌های اتحادیه اروپا در حوزه اقتصادی حقوق پناه‌جویان را نادیده گرفته‌ و وضعیت بحرانی آنان هر روز ابعاد گسترده‌تری می‌گیرد.